|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
4 نتیجه برای Microrna
الناز سلمانی کرجان، کامیلا کمالی، مجید کاتبی، افشین سمیعی، فرهاد قدیری صوفی، دوره 19، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: فاکتور هستهای کاپای B (NF-κB)، به عنوان یک عامل رونویسی اصلی، در پیشرفت و توسعه التهاب عروق ریز ناشی از هیپرگلیسمی نقش مهمی ایفا میکند. هیپرگلیسمی باعث فعال شدن NF-κB و به دنبال آن افزایش سیتوکینهای پیش برنده التهاب همچون TNF-α، IL-6 و IL-1β و گسترش التهاب میشود. مطالعات جدید نقش microRNA-146a (miR-146a) را در پاتوژنز دیابت، از طریق یک حلقه فیدبک منفی وابسته به NF-κB نشان دادهاند. اگرچه مطالعات بی شماری بیانگر تغییر غلظت پلاسمایی miR-146a طی هایپرگلایسمی بودهاند، اما هنوز سلولهای منشاء این تغییر مشخص نیستند. بدین منظور این مطالعه تجربی- مداخلهای برای ارزیابی نقش NF-κB بر میزان بیان ژن miR-146a در سلولهای اندوتلیال عروقی بندناف انسان (HUVECs) در شرایط هیپرگلیسمی طراحی شد.
روش کار: سلولهای HUVEC در محیط رشد سلول اندوتلیال در شرایط گلوکز طبیعی (5 میلی مول در لیتر) و شرایط هیپرگلیسمی (25 میلی مول در لیتر) در پلیت 6 چاهکی به مدت 24 ساعت کشت داده شدند. اضافهشدن 30 میکرومول در لیتر JSH-23 به عنوان بازدارنده انتقال NF-κB به هسته، 30 دقیقه قبل از ایجاد هیپرگلیسمی صورت گرفت. جهت اندازه گیری میزان بیان miR-146a و NF-κB روش quantitative Real Time PCR استفاده شد. میزان فعالیت NF-κB با روش ELISA سنجیده شد.
یافته ها: هیپرگلیسمی میزان فعالیت و میزان بیان mRNAی NF-κB را در سلولهای HUVEC به طور معنیداری افزایش داد. همچنین میزان بیان miR-146a در گروه هیپرگلیسمی در مقایسه با گروه کنترل، به طور محسوسی افزایش یافت. از طرف دیگر، JSH-23 باعث جلوگیری از افزایش miR-146a و نیز افزایش بیان mRNAی NF-κB در سلولهای هیپرگلیسمی گردید.
نتیجه گیری: این یافته نشان میدهد که NF-κB بیان ژن miR-146a را در فاز اولیه هیپرگلیسمی در سلولهای HUVEC افزایش میدهد.
مهدی ولی زاده، اسماعیل بابائی، رسول شریفی، عباس یزدان بد، دوره 20، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان روده بزرگ یک بیماری شایع در جهان میباشد که باعث مرگ و میر بالایی در افراد مبتلا میشود. نبود مارکر مناسب تشخیصی و پیش آگهی باعث عدم شناسایی بدخیمیهای سرطان کولون در زمان مناسب شده است. ژنهای microRNA با کنترل بیان ژنهای هدف در بروز و پیشروی سرطان کولون نقش مهمی را ایفا میکنند. هدف از مطالعه حاضر، شناسایی بیوانفورماتیکی microRNA های احتمالی موثر با بیان متمایز در نمونه های سرطانی و غیرسرطانی کولون بود.
روش کار: این مطالعه از نوع تئوریکال بیوانفورماتیکی بوده و داده های ریزآرایه مربوط به 1513 نمونه سرطان روده با شماره دستیابی GSE115513 از سایت GEO انتخاب شد و با استفاده از برنامه R، ژنهای مارکر انتخاب گردید. ژنهای هدف microRNA های شناسائی شده با برنامه TARGETSCAN مشخص شدند و در نهایت، شبکه گرافیکی با برنامه Cytoscape رسم گردید.
یافتهها: آنالیز دادههای ریزآرایه نشان داد که has- miR-663b، has-miR-650، has- miR-17-5p، has-miR-4539 و has-miR-501-3p دارای توان بیومارکری در نمونه های سرطانی میباشند. آنالیز آماری و بررسی ژنهای هدف این microRNA نشان داد که ژنهای has-miR-663b (p=0.001 و ROCAUC=0.8965) و has-miR-650 (p=0.001 و ROCAUC=0.9104) دارای بیان متمایز معنی دار بین نمونه های سرطانی و حاشیه غیرتوموری بوده و توان بیومارکری دارند.
نتیجه گیری: ژنهای has- miR-663b و has-miR-650 میتوانند به عنوان مارکر تشخیصی برای تفکیک نمونه های سرطانی روده بزرگ از نمونه های غیرسرطانی بکار گرفته شوند.
هما اخوان آق قلعه، نجمه رنجی، هادی حبیب اللهی، دوره 21، شماره 1 - ( 2-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان معده چهارمین سرطان شایع در جهان بوده و استان اردبیل از نظر شیوع سرطان معده در ردههای بالای جهانی قرار دارد. میکروRNAها ملکولهای RNA غیر کد کننده با طول 18 تا 21 نوکلئوتید بوده و به علت دارا بودن نقش تنظیمی در سطوح پس از بیان ژنی، دچار تغییرات عملکردی ناشی از تغییرات تک نوکلئوتیدی میگردند. تغییرات توالیایی ژنی miRNAها میتواند منجر به اعطای استعداد سرطانزایی گردد.
روش کار: پس از استخراج DNA ژنومی از لکوسیت های خون محیطی 150 فرد سالم، ساکن و متولد استان اردبیل، وجود 30 واریانت تک نوکلئوتیدی مستعدکننده به سرطان در ژنهای miRNAها با روشWhole Exome Sequencing (WES) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده توسط روش Sanger-based PCR-Sequencing مورد ارزیابی قرار گرفتند. روش آماری همبستگی پیرسون جهت بررسی اختلاف آماری فراوانی جمعیتی استفاده گردید.
یافته ها: پس از تایید نتایج WES، مقایسه فراوانی جمعیتی واریانت های منتخب با جمعیت های عمومی ایران، اروپا و جهان انجام و بر اساس نرخ استاندارد شده بر اساس سن (ASR)، شش واریانت واجد اختلاف معنی دار شامل rs10061133، rs12220909، rs12983273، rs2292832، rs2505901 و rs6505162 مشاهده گردیدند.
نتیجه گیری: با توجه به وجود گزارشات متعدد مبنی بر ارتباط میان واریانتهای rs10061133، rs12220909، rs12983273، rs2292832، rs2505901 و rs6505162 با سرطان معده درمطالعات مورد- شاهدی در نقاط مختلف جهان و جمعیتهای متفاوت، اختلاف آماری بدست آمده میتواند بیانگر وجود استعداد ژنومی جمعیت استان اردبیل برای ابتلا به سرطان معده باشد.
بهروز شادمان، مسعود نیکان فر، جعفر رضایی، مهدی حسن پور، محمد نوری، علیرضا نورآذریان، دوره 22، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: میکروRNA ها بر تمایز و عملکرد سلولهای التهابی تأثیر میگذارند. علاوه بر این، آنها میتوانند بیان ژنهای پیش التهابی را در نورونها تنظیم کنند. بنابراین در این مطالعه میزان بیان میکرو RNA ها و ارتباط آنها با فاکتورهای التهابی مایع مغزی نخاعی (CSF) در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) بررسی شده است.
روش کار: از RT-PCR برای تعیین میزان بیان miRNA-21، miRNA-155، miRNA-182 و miRNA-437 در نمونههای مایع مغزی نخاعی بیماران مبتلا به MS و گروه کنترل استفاده گردید. سطح سیتوکینهای التهابی IL-1β، IL-6 و α TNF-در مایع مغزی نخاعی با استفاده از الیزا اندازه گیری شد. علاوه بر این، سطوح پروتئین hs-CRP با استفاده از تکنیکهای کدورتسنجی کمی اندازهگیری شد.
یافته ها: بیان میکرو RNA ها و عوامل التهابی در مایع مغزی نخاعی بیماران مبتلا به MS به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود (0/05>p). نتایج تجزیه و تحلیل منحنی ROC نشان داد که ناحیه زیر منحنی برای (0/0001>p، 0/97)miR-21، (0/0001>p، 0/97)miRNA-182 و برای (0/0001>p،0/96) miRNA-155 نشان داد. بالاترین میزان تشخیص صحیح بیماران مبتلا به MS مربوط به سطوح miRNA-155 در مایع مغزی نخاعی بود. علاوه بر این رابطه معنی دار آماری بین سایتوکاینهای التهابی و miRNA-21، miRNA-155 و miRNA-182 بود، اما یک همبستگی غیرمستقیم و متوسط معنی دار بین miRNA-437و hs-CRP مشاهده شد.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که سطوح IL-1β، IL-6، TNF-α، hs-CRP تحت تاثیر میکرو RNA های انتخابی مایع مغزی نخاعی قرار میگیرند. این میکروRNA ها میتوانند به عنوان نشانگرهای زیستی التهاب سیستم عصبی مرکزی و فرآیندهای تخریب عصبی در بیماران مبتلا به MS مهم تلقی شوند.
|
|
|
|
|
|