[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
30 نتیجه برای Dat

خلیل‌ رستمی‌،
دوره 2، شماره 2 - ( 3-1381 )
چکیده

  کیست هیداتیک توسط کرم اکینوکوکوس بوجود می آید و هر جایی از بدن را می تواند در گیر نمایدو گاهی در محلهای نادر و غیر معمول مثل تیروئید، پستان، حفره زیر بغل و… تظاهر می کند ممکن است به عنوان یک آدنوپاتی یا توده (جهت رد متاستاز) بیوپسی انجام گیرد که خطر نشت و آنافیلاکسی یا عود آن وجود دارد. مورد گزارش خانم 39 ساله با توده زیر بغلی بدون درد وعلایم التهابی از 19 سال پیش با رشد تدریجی و سابقه سل و درمان آن از همان سال مراجعه کرده بود یافته های آزمایشی بجز تست سرولوژیکی IHA ( مثبت)طبیعی بود. در سونوگرافی بعمل آمده توده کیستیک زیر بغل با ابعاد 15*8 سانتی متر و حفره ه ای متعدد با کناره های صاف گزارش شد . رادیوگرافی سینه و سی تی اسکن مغز ، سینه و شکم طبیعی گزارش شد و بیمار تحت عمل جراحی قرار گرفت. کیست هیداتیک تایید شده و بعد از 5/1 سال پیگیری عود نداشت.


عبدالجلال مرجانی،
دوره 6، شماره 2 - ( 3-1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: بیماری دیابت ممکن است با عدم تعادل بین تاثیر دفاعی آنتی اکسیدان ها و افزایش تولید رادیکال های آزاد ارتباط داشته باشد. با توجه به تناقض یافته ها و تعیین تغییرات مالون دی آلدئید پلاسما و فعالیت آنزیم آنتی اکسیدان سوپراکسیددسموتاز گلبول قرمز در بیماران دیابتی نوع II مطالعه حاضر طراحی و انجام شد.

  روش کار: این مطالعه مورد- شاهدی با روش نمونه گیری تصادفی در سال 1384 انجام شد. 38 بیمار دیابتی نوع II مراجعه کننده به درمانگاه دیابت مرکز آموزشی- درمانی پنج آذر و 19 فرد سالم که از لحاظ سن و جنس با بیماران دیابتی همسان بودند برای مطالعه انتخاب گردیدند . از بیماران نمونه خون هپارینه تهیه شد. پلاسمای جدا شده جهت انجام آزمایش قند خون، پراکسیداسیون لیپید و گلبول های قرمز خون جهت آزمایش های هموگلوبین گلیکوزیله و فعالیت آنزیم سوپراکسید دسموتاز استفاده شد. در پایان نتایج به دست آمده با برنامه آماری SPSS نسخه 10 و آزمون تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

  یافته ها: در مطالعه حاضر سطح پلاسمایی مالون دی آلدئید بیماران دیابتی نوع II (80 /0 ± 27/6 نانومول در میلی لیتر) در مقایسه با گروه کنترل (98/0 ± 56/3 نانومول در میلی لیتر) افزایش معنی داری نشان داد (05/0 p< ). فعالیت آنزیم سوپراکسید دسموتاز گلبول قرمز بیماران دیابتی نوع II (36/59 ± 78/678 واحد در گرم هموگلوبین) در مقایسه با گروه کنترل ( 98/52 ± 47/1056 واحد در گرم هموگلوبین) کاهش معنی داری داشت (05/0 p< ).

  نتیجه گیری: وجود اختلاف معنی دار در افزایش مالون دی آلدئید و کاهش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان بیماران دیابتی ممکن است در پیشرفت عوارض خطرناک در این بیماران نقش مهمی ایفا نماید. زیرا افزایش سطح مالون دی آلدئید و کاهش سیستم دفاعی آنتی اکسیدانی در بدن می تواند منجر به تخریب سلولی شود. به همین دلیل بیماران دیابتی ممکن است به آنتی اکسیدان های بیشتری نیاز داشته باشند. استفاده از مکمل های دارویی و غیر دارویی مهار کننده رادیکال های آزاد مانند ویتامین E ، C و ترکیبات حاوی ویتامین C (مرکبات) نقش مهمی در تقویت سیستم دفاعی آنتی اکسیدانی داشته و می تواند در بهبود زندگی بیماران دیابتی بسیارمهم باشد.


محمد مأذنی، حسن ارگانی، نادره رشتچی زاده، محمد رهبانی نوبر، امیر قربانی حق جو، رضا مهدوی، رضا رزاقی، بابک رحیمی اردبیلی، سید جمال قائم مقامی،
دوره 6، شماره 3 - ( 6-1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: شواهد بسیاری دال بر بالا بودن استرس اکسیداتیو در بیماران همودیالیزی وجود دارد. این مطالعه با هدف بررسی اثر تجویز روی در بهبود استرس اکسیداتیو در بیماران همودیالیزی مزمن انجام شد.

  روش کار: در یک کارآزمایی بالینی دوسوکور 65 بیمار همودیالیزی مزمن انتخاب و به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول، (35 بیمار)‌ دارونما و گروه دوم، (30 بیمار) 100 میلی گرم عنصر روی ( به صورت سولفات روی) روزانه و به مدت دو ماه دریافت کردند. سپس مکمل و دارونما به مدت دو ماه قطع و به دنبال آن، مطالعه دو ماه دیگر به صورت متقاطع ادامه یافت. مقادیر روی، گلوتاتیون تام ( tGSH = Total Glutathione ) ، مالون دی آلدئید ( MDA = Malondialdehyde )، ظرفیت آنتی اکسیدانی تام سرم ( Total Antioxidant Capacity =TAC ) و فعالیت سوپراکسید دسموتاز خون تام ( SOD = Superoxide Dismutase ) در نمونه های ناشتا و قبل از دیالیز در روزهای 0 ، 60 ، 120 و 180 ا ندازه گیری شد. یاد آمد غذایی روز قبل از دیالیز در روزهای فوق ثبت و میزان روی رژیم غذایی آنها بر آورد گردید.

  یافته ها: روی سرم در حالت پایه در هر دو گروه کمتر از 80 میکروگرم در دسی لیتر بود و تجویز روی در هر دو گروه سبب افزایش معنی دار در سطح سرمی آنها شد. تجویز روی به طور معنی داری در هر دو گروه سبب افزایش سطح سرمی TAC ، tGSH و افزایش فعالیت SOD خون تام گردید. همچنین تجویز روی در هر دو گروه مقادیر MDA سرم را به طور معنی داری کاهش داد. در مرحله مصرف دارونما مقادیر گلوتاتیون در گروه دوم کاهش و مقادیر MDA در این مرحله در گروه اول به طور معنی داری افزایش یافت . میزان نمایه توده بدن (Body Mass Index) در طی مطالعه تغییر معنی داری نشان نداد.

  نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که در بیماران همودیالیز استرس اکسیداتیو در دوره عدم تجویز روی تشدید می شود. در این بیماران غلظت های پایین روی سرم با تجویز روی بهبود می یابد و تجویز روی سبب بهبود استرس اکسیداتیو می شود.


شیرین ببری، ناصر خلجی،
دوره 6، شماره 4 - ( 9-1385 )
چکیده

زمینه وهدف: پیراستام از ترکیبات محرک مغزی است که عملکرد سیستم عصبی را تقویت می کند. تشکیل حافظه ترکیبی از روندهای مختلف است که عوامل متفاوتی قادر به اختلال در آن هستند. با توجه به افزایش احتمال قرارگیری در معرض میدانهای مغناطیسی در سالهای اخیر واثرات مطرح این میدانها برروندتثبیت حافظه مطالعه مذکور طرح ریزی گردید تا نقش این دو عامل در ارتباط با حافظه مشخص شود.

 روش کار : دراین مطالعه یازده گروه ده تایی از موش های سفید صحرایی نر، نژاد ویستار با متوسط وزنی 25±275 گرم و سن 4-3 ماه انتخاب گردید. گروه کنترل توسط روش اجتناب غیر فعال آموزش دیده، و24 ساعت بعد آزمون شدند. چهار گروه از موش ها جهت بررسی اثرات میدان مغناطیسی بلافاصله پس از آموزش به ترتیب برای مدت 8و1،4،6ساعت در معرض میدان مغناطیسی با شدت 5 میلی تسلا و 50 هرتز قرار گرفتند. شش گروه دیگر یک ساعت قبل از آموزش، پیراستام با دو دوز 250 میلی گرم بر کیلو گرم و 500 میلی گرم بر کیلوگرم به فرم خوراکی دریافت نموده وبلافاصله پس از آموزش برای مدت 8،6،4ساعت در معرض میدان مغناطیسی قرارگرفتند. آزمون فراخوانی در تمام گروهها 24 ساعت بعد از آموزش صورت گرفت.

یافته ها: قرارگیری موش ها در معرض میدان مغناطیسی برای مدت یکساعت اثر معنی داری بر تثبیت حافظه نداشت در حالیکه اعمال میدان مغناطیسی درسه گروه دیگردر مقایسه با گروه کنترل به طور معنی دار تثبیت حافظه را مختل نمود(p<0/05).تجویز پیراستام با دو دوز ذکر شده در گروههای فوق اثر معنی داری در بهبودتثبیت حافظه داشت (p<0/05).

نتیجه گیری: قرارگیری در معرض میدان مغناطیسی با شدت کم به صورت حاد قادر به جلوگیری از تثبیت حافظه است واستفاده از پیراستام از بروز اختلالات ناشی از میدان مغناطیسی برتثبیت حافظه جلوگیری می کند
محمد نریمانی ، ملاحت امانی،
دوره 7، شماره 2 - ( 3-1386 )
چکیده

  زمینه و هدف : عقب ماندگی ذهنی نقایص شدید در کارکردهای شناختی ،مهارتهای اجتماعی و رفتارهای سازشی است. حدود 1تا2 درصد از افراد جامعه به دلایل گوناگونی دچار عقب ماندگی ذهنی می شوند . هدف این تحقیق بررسی میزان شیوع عقب ماندگی ذهنی در شهر اردبیل و تعیین نقش عوامل محیطی و وراثتی در عقب ماندگی ذهنی بوده است یعنی کدام یک از عوامل قبل از تولد ،حین تولد، بعد از تولد و عوامل محیطی با عقب ماندگی ذهنی کودکان در گروه سنی7 تا 11 سال مرتبط است.

  روش کار: به منظوردستیابی بر میزان شیوع عقب ماندگی ذهنی ،نمونه تصادفی به حجم 500 خانوار انتخاب و با روش علّی - مقایسه ای مورد بررسی قرار گرفت همچنین برای تجزیه وتحلیل داده ها و برای بررسی میزان شیوع از درصد و فراوانی و ازمقایسه نسبت در دو گروه مستقل استفاده شده است.

  یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که میزان شیوع عقب ماندگی ذهنی 6/3 درصد است که از میزان شیوع جهانی عقب ماندگی بالاتراست همچنین نتایج بدست آمده از مقایسه دوگروه عادی و عقب مانده ذهنی نشان می دهد که ازدواج فامیلی، بیماری های تب، تشنج در زمان بعدازتولد،حوادث حین زایمان درگروه عقب مانده ذهنی بالاتر است .به علاوه نتایج نشان داد که سطح تحصیلات مادران کودکان عقب مانده ذهنی به طو ر معنی داری پایین تراز گروه عادی است ونیز عوامل محیطی دربین عوامل دیگر مهمترین عامل عقب ماندگی ذهنی کودکان در شهراردبیل بوده است.

  نتیجه گیری: شیوع بالای عقب ماندگی ذهنی و نقش عوامل محیطی درعقب ماندگی ذهنی کودکان شهر اردبیل، مداخلات محیطی چون آموزش خانواده ها و افزایش سطح بهداشت جامعه را می طلبد.


هرمز عظیمی، مریم نسیمی، رضا کیخسروی، مسعود قاسمی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده

بیماری هیداتید یک بیماری مشترک بین انسان و حیوان است. انسان توسط خوردن تخمهای انگل از طریق مواد غذائی مبتلا میشود. شایعترین محل کیست هیداتید در کبد (70%) و ریه (30-20%) بیماران می باشد، اما ممکن است در سایر ارگانهای بدن مثل مغز، قلب و استخوان در 10% موارد دیده شود. اغلب علایم بالینی وجود ندارد و بسیاری ازکیستهای هیداتید به طور تصادفی در مطالعات تصویربرداری یافت می شوند.
در این مقاله موردی از کیست هیداتید را گزارش می کنیم که بیماری با علایم نفخ، یبوست های مداوم و اتساع شکم همراه با معاینات بالینی نرمال که به درمانهای دارویی جواب نداده است و تحت بررسی تکمیلی شامل آندوسکوپی وCT اسکن قرارگرفته است که در CT اسکن توده ای با دانسیته پایین در قسمت راست شکم بین مزانتر روده ی کوچک، بدون ضایعات همراه در نواحی کبد وکلیه و طحال و پانکراس مشاهده شده است. بیمار جهت برداشت کیست مذکور کاندید لاپاراتومی شده است و در جراحی کیست هیداتید یافت شده است که با پاتولوژی تایید گشته است .البته در بررسی متون و مقالات توسط نویسنده گزارشات مشابه یافت نشد.
محمود محامی، مهدی محبعلی، حسین کشاورز، ذبیح‌الله زارعی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: لیشمانیوز احشایی (کالاآزار) بیماری عفونی خطرناکی است که در بیشتر مناطق ایران به صورت اسپورادیک و در بعضی از مناطق استان های اردبیل، آذربایجان شرقی، بوشهر و فارس به صورت آندمیک دیده می شود. این مطالعه با هدف ارزیابی و مقایسه روشهای سرولوژی DAT ، IFAT و ELISA در تشخیص لیشمانیوز احشایی به دنبال یک بررسی سرواپیدمیولوژیک در شهرستان گرمی از استان اردبیل انجام گرفته است.
روش کار: روش نمونه برداری به شکل خوشه ای و گروههای تحت مطالعه شامل بچه های زیر 12 سال و 10% بزرگسالان بوده است. در مجموع 1155 نمونه خون از افراد مذکور تهیه شد که با روش های سرولوژی آگلوتیناسیون مستقیم (DAT) ، IFAT و ELISA به منظور اندازه گیری آنتی بادی ضد لیشمانیائی مورد آزمایش قرار گرفتند.
یافته ها: با استفاده از روش DAT، 32 نفر (2/8%) دارای آنتی بادی اختصاصی ضد لیشمانیا با عیار 800 : 1 ≤ بوده و در کل نمونه ها 7 نفر (0/6%) با عیار 3200 : 1 ≤ از نظر سرولوژی مثبت بودند. در تست IFA نیز 32 نفر (8/2%) دارای عیار 40 : 1 ≤ بوده و در کل نمونه ها 6 نفر (0/52%) با عیار 320 : 1 ≤ از نظر سرولوژی مثبت بودند. در تست ELISA 8 نمونه مثبت و بقیه منفی شدند.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد که هر چند آزمونهای IFAT و ELISA جهت تشخیص بیماران مبتلا به کالاآزار از کارایی خوبی برخوردارند ولی نیازمند آزمایشگاه مجهز و پرسنل ورزیده می باشند در صورتی که DAT یک روش ساده، ارزان، بدون نیاز به تجهیزات پیچیده و قابل اجرا در مناطق آندمیک برای تشخیص لیشمانیوز احشایی و مطالعات سرواپیدمیولوژی بوده و می تواند جایگزین مطمئنی برای روشهای پرهزینه IFAT و ELISA باشد
حافظ میرزانژاد، مجید فصیحی هرندی،
دوره 9، شماره 4 - ( 9-1388 )
چکیده

  زمینه و هدف: اکینوکوکوزیس (هیداتیدوزیس) عـفونتی بـا انـتشار جـهانی و مشترک بین انسان و حیوان بوده و توسط مراحل لاروی سستودهای وابسته به جنس اکینوکوکوس از خانواده تنیده ایجاد می شود. بیماری در بعضی مناطق کشورمان از جمله جلگه مغان اندمیک می باشد و متأسفانه مطالعات جامع در زمینه این بیماری صورت نگرفته است. لذا بررسی بیماری اکینوکوکوزیس کیستی در منطقه مغان صورت پذیرفت.

  روش کار: این یک مطالعه توصیفی-تحلیلی است و جامعه مورد مطالعه ساکنین جلگه مغان در استان اردبیل می باشد. در این مطالعه اپیدمیولوژی CE (Cystic Echinococcosis) از طریق تست های سرولوژیک مورد برسی قرار گرفت. در این مطالعه از مایع کیست هیداتید خام HCF-Ag (تخلیص شده حاصل از گوسفند) با رقت 20 / 1 بعنوان آنتی ژن استفاده شد. قبل از نمونه گیری اطلاعات فردی از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید و نتایج از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

  یافته ها: در این مطالعه از 2008 نفر در منطقه مغان، نمونه گیری سرمی به عمل آمد. از تعداد کل نمونه های گرفته شده، 734 نفر مرد و 1267 نفر زن بودند. بررسی حاضر نشان داد که از کل نمونه سرمی، 184 نمونه (2/9%) جواب سرولوژی مثبت داشتند.

  نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که شیوع کیست هیداتید از نظر سرولوژی در زنان (10%) بیشتر از مردان (9/7%) بوده و در مکانهایی که سگ نگاهداری می کردند، بطور معنی دار بیشتر بود.


مهین جمشیدی ماکیانی، سید عبداله موسوی، فرشید عابدی، شافعی رحیمی، الهام گودرزی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده

  زمینه و هدف: یکی از اولین اقدامات تشخیصی در مایع جنب، افتراق نوع اگزوداتیو از ترانسوداتیو آن است. در این مطالعه با هدف شناسایی مارکرهای بیشتر در افتراق مایع جنب اگزوداتیو از ترانسوداتیو، سطح C-Reactive Protein (CRP) به عنوان یکی از پروتئین های واکنش مرحله حاد در مایع جنبی بیماران مورد بررسی قرار گرفت.

  روش کار: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، 80 بیمار مبتلا به مایع جنبی که تشخیص نهایی بیماری آنها مشخص شده بود مورد بررسی قرار گرفتند. با استفاده از معیارهای " Lights "، بیماران بر اساس اگزوداتیو و ترانسوداتیو بودن مایع جنب آنها به دو گروه تقسیم شدند. در هر دو گروه CRP سرم و مایع جنب بیماران به روش آگلوتیناسیون لاتکس اندازه­گیری شد.

  یافته ها: از 80 نمونه مایع جنبی مورد بررسی 26 مورد (5/32%) ترانسوداتیو و54 مورد (5/67%) اگزوداتیو بود در گروه اگزوداتیو 2/72% دارای CRP مایع پلور مثبت (+1 تا +3)، اما در گروه ترانسوداتیو تنها 5/38% CRP مایع پلور مثبت بود (05/0> p ). بین علل ایجاد کننده مایع جنبی اگزوداتیو (عفونی و غیر عفونی، بدخیمی و غیر بدخیمی، سل و بدخیمی) و میزان مثبت شدن CRP ارتباط معنی داری وجود نداشت. همچنین میزان مثبت شدن CRP سرم در بیماران دارای مایع جنبی اگزوداتیو بطور قابل توجهی بیشتر از بیماران با مایع جنبی ترانسوداتیو بود (05/0> p ).

  نتیجه گیری: با توجه به نتابج این مطالعه از معیار CRP بخصوص اگر به صورت کمی مورد ارزیابی قرار گیرد می­توان به عنوان یک معیار جهت افتراق مایع جنبی اگزوداتیو از ترانسوداتیو استفاده کرد.


رضا مهدوی، علی نعمتی، ایرج فیضی، مجتبی امانی، حسین علیمحمدی اصل، محمد مأذنی، عباس نقی زاده، علی شادمان، رضا علی پناه مقدم، اصغر پیرزاده، موسی غیور نهند،
دوره 11، شماره 2 - ( 3-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: نظر بر این است که مکمل اسیدهای چرب 3ω باعث مهار آسیب استرس های اکسیداتیو، افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و نیز سبب کاهش پراکسیداسیون لیپیدی در بیماران مبتلا به سرطان معده می شود. بنابراین مطالعه اخیر با هدف تاثیر مصرف مکمل اسیدهای چرب 3ω روی استرس اکسیداتیو در بیماران مبتلا به سرطان معده تحت شیمی درمانی انجام گردید.
روش کار: پژوهش حاضر به صورت کارآزمایی بالینی دو سوکور در شهر اردبیل در سال 1389 انجام شد. بدین منظور 15 نفر از بیماران داوطلب مبتلا به سرطان معده تحت شیمی درمانی برای گروه مورد  و 15 دیگر نفر برای گروه شاهد بعد از مصاحبه به صورت تصادفی جهت  مطالعه انتخاب گردیدند. سپس به گروه مورد، مکمل اسیدهای چرب 3ω به میزان 3 گرم (محتوی ایکوزا پنتانوئیک و دوکوزاهگزانوئیک اسید به ترتیب 8/1 و 2/1گرم) و به گروه شاهد ماده دارونما بمدت یک و نیم  ماه داده شد. پس از ثبت اطلاعات آنتروپومتریک از هر دو گروه نمونه های خونی در سه  مرحله (در شروع، 30  و 45 روز بعد) در حالت ناشتا جمع آوری شد. از نمونه های خونی برای انجام آزمایش مالون دی آلدئید، ظرفیت کل آنتی اکسیدانی، کلسترول، تری گلسیرید، LDL، VLDL و HDL خون استفاده گردید. نتایج بدست آمده توسط نرم افزار آماری SPSS و آزمون های آماری تی زوجی، تی مستقل و اندازه گیری های مکرر مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: وزن و نمایه توده بدنی گروه مصرف کننده مکمل اسیدهای چرب 3 ω بعد از مداخله در مقایسه با گروه کنترل، افزایش معنی داری نشان داد ( p < 0/05 ) . در گروه کنترل وزن و نمایه توده بدنی و میزان مالون دی آلدئید سرم بعد از مداخله نسبت به قبل از آن کاهش معنی داری نشان داد، در صورتی در گروه مصرف کننده مکمل اسیدهای چرب ω3 وزن، نمایه توده بدنی و ظرفیت کل آنتی اکسیدانی در روزهای 30 و 45 پس از مداخله نسبت به شروع مطالعه افزایش معنی داری را نشان داد ( p < 0/05 ) . هیچ اختلاف معنی داری در سایر فاکتورهای بیوشیمیائی اندازه گیری شده در انتهای مطالعه در بین گروه ها مشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که تجویز اسیدهای چرب 3ω  در بیماران مبتلا به سرطان معده تحت شیمی درمانی باعث افزایش ظرفیت کل آنتی اکسیدانی سرم شده و مانع از تشدید استرس اکسیداتیو می گردد.

رضا علی پناه مقدم، محمد مأذنی، عباس نقی زاده باقی، علی نعمتی، مجتبی امانی، بهمن بشردوست، امیر منصور وطن خواه، شهاب بهلولی،
دوره 11، شماره 3 - ( 6-1390 )
چکیده

  زمینه و هدف: شواهد حاکی از بالا بودن استرس اکسیداتیو در بیماران همودیالیزی است. هدف از این تحقیق، بررسی استرس اکسیداتیو، مقادیر سرمی روی و مس در بیماران همودیالیزی غیر دیابتی می باشد.

  روش کار: در یک مطالعه مورد- شاهدی 60 بیمار همودیالیزی غیر دیابتی مراجعه کننده به بخش همودیالیز بیمارستان بوعلی اردبیل و 60 فرد سالم هماهنگ از نظر جنس و سن بین سال­های 1388- 1387 مطالعه شدند. پارامتر های پروفایل لیپیدی، قند خون، کراتینین، اوره، پروتئین تام، آلبومین، روی، مس، مالون دی آلدیید، ظرفیت تام آنتی اکسیدان و فعالیت آنزیم­های سوپراکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز در دو گروه اندازه­گیری شدند. نتایج حاصل با استفاده از نرم افزار آماری 16 SPSS و آزمون تی مورد بررسی قرار گرفت و ضریب همبستگی پیرسون برای سنجش وابستگی بین متغیرها به کار برده شد.

  یافته ها: میزان روی، قند خون، کلسترول، تری گلیسرید، پروتئین تام، آلبومین ، HDL-C و LDL-C در گروه بیمار به طور معنی­داری کمتر از گروه شاهد بود. فعالیت آنزیم­های سوپراکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز گلبول­های قرمز خون و ظرفیت تام آنتی اکسیدانی سرم در بیماران همودیالیزی به طور معنی­داری بیشتر از افراد سالم بود. غلظت­های سرمی مس و مالون دی آلدئید در دو گروه تفاوت معنی­داری نداشت.

  نتیجه گیری: این مطالعه نشان می­دهد که در بیماران همودیالیزی غیر دیابتی ، افزایش فعالیت آنزیم­های آنتی اکسیدانی مانع تشدید استرس اکسیداتیو شده است. همچنین کمبود روی در این بیماران مشاهده گردید.


ایرج فیضی، امین باقری، سمیرا متین،
دوره 11، شماره 4 - ( 9-1390 )
چکیده

بیماری هیداتید توسط لارو اکینوکوکوس گرانولوزوس در انسان ایجاد می­شود. سگ سانان به عنوان میزبان نهایی این انگل شناخته شده­اند و گیاهخواران به عنوان میزبان واسط محسوب می­شوند. انسان نیز می تواند به عنوان میزبان واسط عمل کند. بیماری کیست هیداتیک تمامی ارگان­ها را می­تواند مبتلا کند، ولی شایعترین محل­های درگیری کبد، ریه و به میزان کمتری ارگان های دیگر مانند کلیه­ها، مغز، قلب، استخوان و طحال را نیز می تواند درگیر کند. در این مقاله یک مورد نادر کیست هیداتیک طحالی گزارش می­شود. بیمار مرد 51 ساله­ای بود که به علت درد در ناحیه شکم به مدت یک هفته به درمانگاه مراجعه کرده بود در بررسی اولیه توسطسونوگرافی وسی تی اسکن تشخیص کیست طحالی داده شد. کیست به طور موفقیت­آمیزی با عمل جراحی خارج و بعد از آزمایشات هیستوپاتولوژیک کیست هیداتیک تشخیص داده شد
عادل اسپوتین، منیره مختاری امیر مجدی، مجتبی سنکیان، عبدالرضا وارسته، علی اکبر شمسیان، فاطمه واحدی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: هیداتیدوزیس بیماری کرمی زئونوز می­باشد که توسط مرحله لاروی کرم اکینوکوکوس گرانولوزوس در انسان و سایر میزبانان واسط ایجاد می­گردد. کیست هیداتیک عمدتاً در کبد و ریه جایگزین شده و سبب تخریب بافت­ها می­شود. مسیرهای مهمی در نابارور شدن و سرکوب کیست بارور وجود دارد که تا حدی ناشناخته مانده است. در این مطالعه بیان ملکول­های القاکننده آپوپتوزیس TRAIL, Fas-L در لایه ژرمینال کیست هیداتیک و بافت سالم اطراف کیست که یکی از مسیرهای ناشناخته ایمنی ذاتی میزبان بر علیه کیست هیداتیک انسانی است ، بررسی می­گردد .

  روش کار: در این مطالعه از 4 نمونه کیست جراحی شده از بیماران مبتلا به هیداتیدوزیس در بیمارستان قائم (عج) شهر مشهد که توسط روش­های پرتونگاری و انگل شناسی تشخیص داده شده بودند، استفاده شد . ابتدا لایه ژرمینال کیست­های بارور، غیر بارور و بافت سالم اطراف کیست توسط اسکالپل در شرایط استریل جدا شدند. بدین منظور پس از هموژن یزه کردن لایه ژرمینال و بافت سالم اطراف کیست، ابتدا mRNA به روش تریزول استخراج و توسط روش RT-PCR به cDNA تبدیل شد. در ادامه بیان ملکول­های TRAIL , Fas-L در سطح mRNA به روش RT- PCR ارزیابی شدند.

  یافته­ها : بیان ملکول­های القاکننده آپوپتوزیس Fas-L, TRAIL در سطح لایه ژرمینال کیست هیداتیک نابارور در مقایسه با کیست بارور و بافت سالم درسطح نسبتا بالایی قرار دارد.

  نتیجه گیری : در افراد مبتلا به هیداتیدوزیس، احتمالا آپوپتوزیس میزبان بر علیه لایه ژرمینال کیست هیداتیک بارور بعنوان یکی از مسیرهای مهم در نابارور شدن کیست­ها محسوب می­شود.


سارا رهبر، ناصر احمدی اصل،
دوره 12، شماره 3 - ( 6-1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: مطالعات متعددی در مورد اثرات ورزشهای حاد مقاومتی بر ساختار و عملکرد قلب انجام شده است اما در مورد اثرات ورزش مقاومتی مزمن، مطالعه ای صورت نگرفته است. بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات ورزش منظم دراز مدت بر عملکرد قلب و استرس اکسیداتیو است.

  روش کار: تعداد 40 موش صحرایی نر از نژاد ویستار در محدوده وزنی 300-250 گرم انتخاب شد و سپس موش های صحرایی به دو گروه 20 تایی تقسیم بندی شدند: گروه ورزش سه ماهه و گروه کنترل (بدون ورزش). ورزش مقاومتی بر اساس مدل تاماکی و همکاران انجام شد. در نهایت قلب 10 عدد از موش های صحرایی هر گروه جهت هموژنیزاسیون و اندازه گیری استرس اکسیداتیو و قلب 10 عدد از موش­های صحرایی باقیمانده جهت بررسی عملکرد قلب در نظر گرفته شد. مالون دی آلدئید (بعنوان شاخص استرس اکسیداتیو) و سوپراکسید دیسموتاز، گلوتاتیون پر اکسیداز وکاتالاز (بعنوان شاخص ظرفیت آنتی اکسیدانی) با استفاده از کیتهای اختصاصی اندازه گیری شدند.

  نتایج: میزان وزن موشهای صحرایی در ورزش مقاومتی افزایش معنی داری نداشت، اما وزن قلب در گروه ورزش بطور معنی داری افزایش داشت ( 05/0> p ) . تعداد ضربان قلب پایه در گروه ورزش بطور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود ( 05/0> p ) . اخنلاف معنی‏داری در میزان فشار پایان دیاستولی بطنی بین گروهها وجود نداشت. اما قدرت انقباضی بطن چپ و جریان کرونری در گروه ورزش افزایش یافت ( 05/0> p ). این ورزش تغییر معنی داری در میزان مالون دی آلدئید و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان ایجاد ننمود.

  نتیجه گیری: این مطالعه نشان‏دهنده بهبود قابل توجه کارآیی قلب شامل افزایش وزن، جریان کرونر و شاخصهای انقباضی قلب تحت تاثیر ورزش مقاومتی می‏باشد. همچنین ورزش مقاومتی منظم تاثیری بر استرس اکسیداتیو و فعالیت آنتی اکسیدانتی بافت قلب نداشت.


منوچهر ایرانپرور علمداری، حسین قربانی بهروز، عباس یزدانبد، نیره امینی ثانی، سولماز اسلام پناه، محمود شکر آبادی،
دوره 12، شماره 3 - ( 6-1391 )
چکیده

  مقدمه و هدف: دیابت یک بیماری متابولیک است که در صورت عدم کنترل مناسب می‏تواند باعث ناتوانی و مرگ و میر قابل ملاحظه­ای گردد. انجمن دیابت آمریکا مراقبت از بیماران دیابتی را یک امر لازم و ضروری دانسته و اهداف چندی برای افزایش طول عمر بیماران و زندگی بهینه با عوارض کمتر پیشنهاد نموده است که براساس کنترل قند خون، لیپید، نوروپاتی، کنترل فشار خون، مراقبت از پا و توصیه های تغذیه ای و غربالگری بیماری های قلبی عروقی می‏باشد. هدف این مطالعه بررسی وضعیت مراقبت دیابت در کلینیک دیابت اردبیل و مقایسه آن با اهداف توصیه شده انجمن دیابت امریکا بود.

  روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی مقطعی بود که روی 100 بیمار مراجعه کننده به کلینیک دیابت اردبیل که با استفاده از جدول اعداد تصادفی در طول یکسال انتخاب شده بودند انجام گرفت. پرسشنامه حاوی سئوالات و معاینات بالینی و آزمایشگاهی برای بیماران با استفاده پرونده و خود بیماران تکمیل گردید. داده ها پس از جمع آوری با نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد. از آمار توصیفی برای ارایه نتایج و برای نشان دادن ارتباط آزمون ها از مجذور همبستگی کای و آنالیز واریانس ANOVA یکطرفه استفاده گردید.

  یافته ها: در یکسال اخیر هموگلوبین گلیکوزیله و جمع آوری ادرار 24 ساعته از نظر میکروآلبومینوری به ترتیب در 33% و 16% از بیماران انجام گرفته بود اندازه گیری کلسترول HDL و LDL به ترتیب در 58% و 55% بیماران انجام یافته بود فقط 9% بیماران معاینه پا و تنها 5% از نظر نبض های محیطی معاینه شده بودند. در آزمایشات نهایی انجام شده روی بیماران 24% بیماران قندخون ناشتای در محدوده توصیه شده انجمن دیابت آمریکا یعنی 130-70 میلی گرم در دسی لیتر داشتند. 46% بیمارانی که هموگلوبین گلیکوزیله در آنها اندازه گیری شده بود در محدوده هدف بودند. 32% بیماران دچار میکروآلبومینوری و 4% ماکروآلبومینوری داشتند. رتینوپاتی دیابتی در 32% بیماران گزارش گردید. در نهایت تنها 10% بیماران برای آزمایشات FBS و BS2hPP و LDL کلسترول و HbA1C در سطح مطلوب قرار داشتند و 22% بیماران برای سه عامل فشارخون، کلسترول تام و کلسترول LDL در سطح مطلوب بود.

  نتیجه گیری: در 100 بیمار مورد مطالعه تفاوت زیادی از نظر کیفیت کنترل دیابت با توصیه های ADA (انجمن دیابت امریکا) وجود داشت.


علی شادمان فرد، علی نعمتی، عباس نقی زاده باقی، محمد مأذنی،
دوره 12، شماره 5 - ( 8-1391 )
چکیده

  زمینه و هدف : مصرف مکمل های آنتی اکسیدانی در جلوگیری از استرس اکسیداتیو در افراد سالم می‏تواند نقش کلیدی داشته باشد. با توجه به اثرات آنتی اکسیدانی انار در سلامتی مردان جوان و نقش احتمالی این اثرات از طریق کاهش استرس اکسیداتیو، مطالعه حاضر با اثر مکمل یاری آب انار بر استرس اکسیداتیو در مردان جوان انجام گردید.

  روش کار : در یک مطالعه نیمه تجربی 14 نفر از دانشجویان سالم ساکن خوابگاه های دانشگاه علوم پزشکی اردبیل با مصرف روزی یک لیوان مکمل آب انار به مدت دو هفته مورد مداخله قرار گرفتند. در ابتدا و در انتهای مطالعه از افراد نمونه های خونی ناشتا جهت سنجش فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی سوپراکسید دیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز، پارااکسوناز 1، آریل استراز و مقادیر ظرفیت آنتی اکسیدانی تام، گلوتاتیون و پروفایل های لیپیدی گرفته شد و نتایج با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و تی ذوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

  یافته ها : بدنبال مصرف دو هفته ای مکمل آب انار ظرفیت آنتی اکسیدانی تام، سوپراکسید دیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز، آریل استراز و فعالیت استاندارد شده آریل استراز سرم افزایش معنی دار و سطح مالون دی آلدهید سرم کاهش معنی‏داری داشت (05 /0 > p ). با اینکه سطح سرمی گلوتاتیون و HDL -کلسترول افزایش و LDL -کلسترول کاهش یافت، ولی تغییرات آنها معنی دار نبود.

  نتیجه گیری : یافته های این مطالعه نشانگر اثرات سودمند مکمل آب انار در تقویت سیستم دفاع آنتی اکسیدانی بدن و کاهش استرس اکسیداتیو در مردان سالم جوان می‏باشد. مطالعه حاضر ارزشمند بودن این مکمل را در رژیم غذائی مردان سالم برای مقابله با استرس اکسیداتیو پیشنهاد می‏کند.


سید مصطفی نچواک، شیدا آهنی کمانگر، علی نعمتی، سعید صادقیه اهری،
دوره 14، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: شواهد اپیدمیولوژیکی و آزمایشگاهی حاکی از وجود استرس اکسیداتیو در بین مبتلایان به سندرم داون است. برخی از مطالعات نشان می دهند که رژیم های غذایی غنی از میوه­جات و سبزیجات باعث کاهش قابل توجه شاخص های استرس اکسیداتیو می گردد. این بررسی با هدف بسامد مصرف میوه­جات و سبزیجات و تاثیر آن بر نمایه های استرس اکسیداتیو در کودکان مبتلا به سندرم داون انجام گرفت.

  روش کار: در این بررسی اطلاعات مربوط به الگوی مصرف میوه­جات و سبزیجات بوسیله پرسشنامه و با سؤال از والدین گردآوری گردید و غلظتهای مالون دی آلدیید (MDA) در نمونه‌های سرم و 8 - هیدروکسی- ´ 2-داکسی گوانوزین (8-OHdG) در نمونه‌های ادرار به عنوان شاخص‌های استرس اکسیداتیو مورد اندازه گیری قرار گرفتند. از آزمونهای آماری تی استیودنت و آنالیز واریانس یک طرفه برای آنالیز داده ها استفاده گردید.

  یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که میانگین بسامد مصرف هفتگی میوه­جات در بین کودکان مورد مطالعه مبتلا به سندرم داون 6/4 وعده (سروینگ) و سبزیجات 74/0 وعده (سروینگ) بود. هیچگونه رابطه معنی داری بین میزان مصرف میوه­جات و سبزیجات و زیست شاخص های استرس اکسیداتیو در کودکان مورد مطالعه مشاهده نگردید. بر اساس همین یافته 9/65% از این کودکان هیچ نوع سبزی را مصرف نمی کردند و در بین بقیه نیز میزان مصرف کمتر از یک وعده در روز بود. همبستگی معنی داری بین بسامد مصرف میوه جات با مصرف سبزیجات وجود داشت ( r= 0/212 p< 0/04 ).

  نتیجه گیری: در این مطالعه رابطه معنی داری بین شاخص های استرس اکسیداتیو و میزان مصرف میوه­جات و سبزیجات در کودکان مبتلا به سندرم داون مشاهده نگردید. این عدم ارتباط می تواند ناشی از مصرف کم میوه­جات و سبزیجات توسط کودکان مبتلا به سندرم داون باشد.


امیر عباس قاسمی، بهنام دانش پژوه،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: اکینوکوکوزیس که اغلب به آن بیماری هیداتید یا هیداتیدوز گفته می شود یک بیماری انگلی است که توسط مرحله لاروی اکینوکوکوس گرانولوزوس ایجاد می شود. در چرخه زندگی این انگل سگ سانان به عنوان میزبان نهایی و گیاه خواران به عنوان میزبان واسط محسوب میگردند. انسان در این چرخه بصورت اتفاقی با خوردن تخم انگل آلوده می شود و نقش میزبان واسط را بازی میکند. بیماری هیداتید تمام اعضای بدن را ممکن است گرفتار نماید ولی شایع ترین مکان های درگیر کبد و ریه بوده و با درجات کمتر کلیه، مغز، قلب و استخوان ممکن است درگیر شوند. کیست هیداتید مغز 2% از کل موارد آلودگی لاروی انگل اکینوکوکوس گرانولوزوس را شامل می شود. در این مقاله ما به گزارش دو مورد از کیست هیداتید مغزی خواهیم پرداخت که تشخیص در آنها بر اساس تصویر برداری ام آر آی انجام شده و بعد از عمل جراحی توسط گزارش آسیب شناسی تایید گردیده است.

  گزارش مورد اول: بیمار آقای 30 ساله که بعد از تشنج ازنوع تونیک کلونیک دربخش بستری ودرتصویر برداری MRI با تشخیص ضایعه کیستیک در لوب فرونتال راست تحت عمل جراحی گرفت ،بیمار بعد از عمل جراحی رو به بهبود گذاشت و موردی از تشنج و عود در دوره پیگیری 18 ماهه مشاهده نشد

  گزارش مورد دوم: بیمار خانم 28 ساله که به واسطه سردرد واختلال رفتاری مراجعه و در بررسی MRI متوجه ضایعه کیستیک درلوب فرونتال چپ شده وتحت عمل جراحی قرار گرفت. بیمار دوره بعد از عمل جراحی را بدون عارضه طی کرد و سردرد و اختلال رفتاری در بیمار کاملاً بهبود یافت و در دوره پیگیری 18 ماهه شواهدی از عود نشان نداد.

  نتیجه گیری: کیست هیداتید به عنوان تشخیص افتراقی ضایعات کیستیک در مناطق اندمیک باید در نظر گرفته شود. اگر چه کیست هیداتید مغز یک ضایعه خوش خیم است ولی درآوردن آن از بصورت سالم و کامل برای جلوگیری از عوارض احتمالی بعدی بسیار ضروری است.


فرناز سیفی اسگ شهر، ارسلان دمیرچی، منوچهر فرجامی نژاد، پروین بابایی،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: وضعیت ردوکس درون سلول نمایانگر محیط احیاگر یا اکسایش­گر است؛ که به ترتیب می­تواند شاخص سلامت سلول یا بیماری آن باشد. تمرین­های ورزشی مختلف می­توانند با تغییر نسبت تیول به دی­سولفید زوج­های ردوکس مثل گلوتاتیون باعث جابه­جایی تعادل ردوکس گردند. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر یک جلسه فعالیت هوازی شدید بر وضعیت گلوتاتیون ردوکس گلبول های قرمز خون در ورزشکاران حرفه­ای، ورزشکاران تفریحی و غیرورزشکاران انجام شد.

  روش کار: این مطالعه از نوع نیمه تجربی بود که درآن ده نفر از آزمودنی­های مرد ورزشکار حرفه­ای، ورزشکار تفریحی و غیرورزشکار داوطلب با میانگین سنی 72/1 ± 10/21؛ 88/1 ± 70/21 و 44/1 ± 10/20 سال به صورت تصادفی انتخاب شدند.از آزمودنی­ها قبل، بلافاصله، ده و سی دقیقه پس از فعالیت با شدت 75% حداکثر اکسیژن مصرفی نمونه خونی اخذ شد و مقادیر گلوتاتیون احیاشده، گلوتاتیون اکسیدشده و نسبت گلوتاتیون احیا شده به گلوتاتیون اکسید شده در گلبول­های قرمز و سطح سرمی کورتیزول و کراتین کینازاندازه­گیری شد.

  یافته­ها: نتایج نشان داد که نسبت گلوتاتیون احیاشده به اکسیدشده گلبول­های قرمز خون در ورزشکاران حرفه­­ای، ورزشکاران تفریحی و غیر ورزشکاران به ترتیب عدم تغییر، افزایش و کاهش داشت. پایین­ترین و بالاترین نسبت گلوتاتیون ردوکس به ترتیب مربوط به گروه ورزشکاران حرفه­ای و تفریحی بود. مقادیر سرمی کورتیزول و آنزیم کراتین کیناز در هر سه گروه متعاقب فعالیت افزایش یافت.

  نتیجه­گیری : بر اساس یافته­های مطالعه انجام شده، تعادل ردوکس به دنبال فعالیت هوازی شدید در ورزشکاران حرفه­ای تغییری نمی­کند؛ اما در ورزشکاران تفریحی به سمت محیطی با احیاگری بیشتر و در غیرورزشکاران به سمت محیط اکسیدکننده‌تر جا به جا می­شود.


کاووس طهماسبی، مهوش جعفری، فریده ایزدی،
دوره 15، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: دیازینون به عنوان یک ارگانوفسفره به طور وسیع در کشاورزی استفاده می ‏شود که با کاهش توانایی آنتی اکسیدانی سلول همراه است. استفاده از ترکیبات تیول ‏دار مانند N - استیل سیستئین ( NAC ) به عنوان آنتی اکسیدان می‏ تواند باعث کاهش استرس اکسیداتیو سلولی گردد. بنابراین در این مطالعه اثر NAC در کاهش استرس اکسیداتیو ناشی از دیازینون در مغز و قلب موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفت.

  روش کار: در این مطالعه تجربی، موش‏ های صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به 4 گروه تقسیم شدند: گروه کنترل، گروه دیازینون ( mg/kg 100)، گروه NAC ( mg/kg 160)، گروه دیازینون- NAC که دیازینون و NAC را به صورت تزریق داخل صفاقی دریافت کردند. بعد از 24 ساعت، موش ‏ها توسط اتر بیهوش و بافت ‏ های مغز و قلب به سرعت جدا شد. پس از هموژنه‏ کردن بافت ‏ها، فعالیت آنزیم‏ های سوپراکسیددیسموتاز ( SOD )، کاتالاز ( CAT )، گلوتاتیون S - ترانسفراز ( GST ) و لاکتات دهیدروژناز ( LDH ) و غلظت‏ های گلوتاتیون ( GSH ) و مالون دی آلدئید ( MDA ) از طریق روش‏ های بیوشیمیایی تعیین شدند.

  یافته ها: دیازینون سبب افزایش فعالیت SOD و GST و میزان MDA و کاهش فعالیت LDH و میزان GSH مغز و قلب و همچنین سبب افزایش فعالیت آنزیم CAT در قلب وکاهش فعالیت این آنزیم در مغز می‏ گردد. تجویز NAC مانع تغییرات این پارامترها در مغز و قلب می ‏شود .

  نتیجه گیری: دیازینون با تولید رادیکال‏ های آزاد سبب افزایش لیپید پراکسیداسیون غشاء، کاهش غلظت GSH و القاء استرس اکسیداتیو در مغز و قلب می ‏شود. تجویز NAC به عنوان آنتی اکسیدان از طریق پاکسازی رادیکال‏ های آزاد و افزایش سنتز گلوتاتیون تا حدی باعث کاهش استرس اکسیداتیو ناشی از دیازینون می ‏شود.



صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.24 seconds with 50 queries by YEKTAWEB 4623