[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
4 نتیجه برای Bdnf

مرتضی سلیمی آوانسر،
دوره 17، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: کاهش عامل نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) بر حافظه، یادگیری و شناخت، جذب غذا و متابولیسم انرژی تأثیرگذار بوده و سبب اختلال رفتاری می شود. از این رو هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی و مصرف کورکومین بر سطوح عامل نکروزی تومور آلفا و عامل نوروتروفیک مشتق از مغز در مردان مبتلا به سندروم متابولیک می باشد.
روش کار: تحقیق حاضر بر روی 40 مرد مبتلا به سندروم متابولیک انجام گرفت که بطور تصادفی در چهار گروه تمرینمکمل، گروه تمرین، گروه مکمل و گروه کنترل (10n=) تقسیم شدند. گروه های تجربی بمدت هشت هفته پروتکل تمرینی را انجام داده و مکمل کورکومین مصرف نمودند. نمونه گیری خونی 24 ساعت پیش از شروع تمرینات و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین انجام شد. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش آماری تحلیل واریانس یک طرفه و تی جفتی استفاده گردید. سطح معنی‌داری (0/05p) در نظر گرفته شد.
یافته ها: در دو گروه تمرینمکمل و تمرین تغییرات معنی دار سطوح BDNF به ترتیب 0/000= pو 0/004 =p و عامل نکروزی تومور آلفا (TNF-α) به ترتیب 0/001= p و08 0/0 = pنسبت به پیش آزمون مشاهده گردید. همچنین به هنگام بررسی تغییرات بین گروهی، تغییرات TNF-α (0/004=p) و BDNF (0/000=p) گروه تمرین+ مکمل نسبت به سایر گروه ها به لحاظ آماری معنی‌دار بود.
نتیجه گیری: انجام هشت هفته تمرین تناوبی با شدت متوسط به همراه مصرف کورکومین موجب کاهش معنی دار عوامل التهابی و افزایش بیان BDNF گردید
سولماز بابایی بناب،
دوره 20، شماره 3 - ( 7-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: فعالیت بدنی یکی از عوامل تحریک ترشح فاکتورهای رشد فاکتورهای رشد عصبی در بیماران مبتلا به اماس میباشد. بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر 12 هفته تمرین پیلاتس و مصرف زنجبیل بر مقادیر سرمی BDNF و TNF-α در زنان مبتلا به بیماری اماس بود.
روش­کار: چهل زن مبتلا به اماس از بین 85 زن مراجعهکننده به اداره بهزیستی شهرستان ارومیه با دامنه سنی 35-30 سال در قالب یک طرح نیمه تجربی با پیش ­آزمون و پس­ آزمون، به صورت تصادفی انتخاب شدند و در چهار گروه 10 نفره­ تمرین+ مکمل، تمرین+ دارونما، مکمل زنجبیل و گروه کنترل تقسیم شدند. گروه های مداخله تمرینات پیلاتس را به مدت 12 هفته، هفته ای 3 جلسه 60 دقیقه­ای انجام دادند. و گروه های مکمل، روزانه سه کپسول یک گرمی زنجبیل مصرف کردند. به منظور تحلیل داده ها، از تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار   SPSS-22به کار رفت.
یافته­ ها: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که تمرینات ورزشی به همراه مصرف زنجبیل باعث افزایش BDNF در گروه­های مداخله در مقایسه با گروه کنترل بود ولی این افزایش در گروه تمرین+مکمل نسبت به دیگر گروه های مداخله بیشتر بود (0/05>p)، همچنین نتایج نشان داد که میزان TNF-α در گروه های مداخله نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری داشت (0/05>p).
نتیجه‌گیری: یافته­ها نشان داد که مصرف زنجبیل به عنوان یک روش غیرتهاجمی می­تواند اثر مثبتی بر افزایش مقادیر BDNF و کاهش مقادیر  TNF-αدر زنان مبتلا به اماس داشته باشد.
طاهره دلیر، رضا قراخانلو، مقصود پیری، حسن متین همایی،
دوره 20، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: فعالیت ورزشی با اثرات مفید بر سلامت مغز و عملکرد شناختی، اثرات مخرب برخی بیماری­های عصبی همچون آلزایمر را کاهش می­دهد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر چهار هفته تمرین هوازی بر عملکرد شناختی و بیان ژن­هایSirt1، CREB و BDNF در هیپوکمپ رت­های نر ویستار مبتلا به بیماری آلزایمر انجام گرفت.
روش کار: جامعه آماری شامل 18 سر موش نر ویستار از انستیتو پاستور بود. رت­ها به­طور تصادفی سه گروه (آلزایمر، گروه بیماری آلزایمر- تمرین و گروه کنترل- سالم) ­شدند. القای بیماری آلزایمر با تزریق 42 به داخل هیپوکمپ صورت پذیرفت. هفت روز پس از جراحی، رت­ها گروه تمرین هوازی را چهار هفته (پنج جلسه در هفته با سرعت 15-10 متر بر دقیقه) اجرا کردند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی تحت آزمون رفتاری قرار گرفتند. 24 ساعت پس از آن بافت هیپوکمپ رت­ها استخراج گردید. اندازه­گیری mRNA Sirt1، CREB و BDNF با استفاده از روش Real time-PCR صورت پذیرفت.
یافته­ها: عملکرد یادگیری و حافظه فضایی در رت­های گروه بیماری آلزایمر در مقایسه با گروه کنترل- سالم کاهش یافت (0/001p). کاهش میزان بیان mRNA ژن­های Sirt1، CREB و BDNF در بافت هیپوکمپ گروه بیماری آلزایمر در مقایسه با گروه کنترل- سالم مشاهده شد (0/001 p). رت­های آلزایمری با تمرین هوازی تناوبی، بهبود عملکرد یادگیری و حافظه فضایی و افزایش بیان mRNA ژن­های Sirt1، CREB و BDNF را در مقایسه با گروه بیماری آلزایمر دادند (001/0p).
نتیجه­گیری: تمرین هوازی تناوبی در رت­های مبتلا به بیماری آلزایمر می­تواند یادگیری و حافظه فضایی را از طریق تنظیم مثبت مسیر پیام­رسانی Sirt1/CREB/BDNF در بافت هیپوکمپ بهبود بخشد.
فاطمه علی نژاد، معصومه حبیبیان، بابی سان عسکری،
دوره 22، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: چاقی و کمبود ویتامینD با کیفیت ضعیف خواب مرتبط است و تغییر سبک زندگی می‌تواند در بهبود کیفیت خواب موثر باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر تمرینات دویدن تناوبی شدید (HIIRT) و ویتامینD بر عامل نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) و کیفیت ‌خواب زنان جوان با کمبود ویتامین D بود.
روش کار: این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی 52 زن با میانگین سنی1.95±25.98 سال، شاخص توده بدنی1.13±27.54کیلوگرم/ مترمربع و وضعیت پایین ویتامین D انجام شد. آزمودنی­ ها پس از انتخاب به روش نمونه گیری در دسترس، بصورت تصادفی به گروه‌های شاهد، تمرین دویدن، ویتامینD و ترکیبی تقسیم شدند. HIIRT با 12 تکرار یک دقیقه‌ای دویدن در شدت 90-80 درصد ضربان قلب حداکثر با یک ‌دقیقه استراحت فعال انجام ‌شد. ویتامین D به صورت هفتگی با دوز 50000 واحد مصرف شد. کیفیت ‌خواب با پرسشنامه خواب پیتززبورگ سنجیده شد. داده‌ها با استفاده از آنالیز واریانس یک‌طرفه با اندازه‌گیری‌های مکرر، آنالیز واریانس یک‌طرفه، کروسکال- والیس و تی‌زوجی تجزیه و تحلیل شدند (0.05>p).
یافته­ ها: بعد از هشت هفته، سطوح BDNF در گروه‌های تجربی افزایش و امتیاز کیفیت ‌خواب کاهش معناداری یافت (0.05>p). اما مداخله ترکیبی تاثیر بیشتری بر تغییر کیفیت‌خواب (0.05>p) و BDNF (0.001>p) در مقایسه با دو مداخله دیگر داشت. همچنین بین تغییرات نمره کیفیت خواب گروه‌های تمرین دویدن و ویتامین D تفاوت معناداری مشاهده نشد.
نتیجه ­گیری: به نظر می‌رسد انجام HIIRT، مصرف ویتامین D و مداخله ترکیبی می‌تواند منجر به بهبود کیفیت‌ خواب، از طریق تنظیم مثبت BDNF در زنان دارای اضافه وزن و نقص ویتامین D، با اثرات قوی‌تر مداخله ترکیبی در بهبود این متغیرها شود.
 

صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.34 seconds with 34 queries by YEKTAWEB 4623