19 نتیجه برای کودکان
ضیاالدین قرشی، حسن سلطانی اهری،
دوره 3، شماره 3 - ( 6-1382 )
چکیده
زمینه و هدف : اکثر مسمومیت های حاد ، خفیف و بدون عارضه بوده ولی ندرتاً عوارض خطیر داشته و حتی منجر به مرگ میشوند. حدود70 % مسمومیتها در کودکان رخ میدهد، بیش از90 % موارد تصادفی و به راحتی قابل پیشگیری میباشند. عوامل شایع مسمومیت حاد کودکان در هر منطقه به خاطر تفاوتهای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی متغیر است. افزایش تولید و توزیع فرآوردههای دارویی و شیمیایی جدید شیوع عوامل مسمومیت را تغییر میده ن د. این مطالعه با هدف بررسی مسمومیتهای شایع ، ویژگیهای کودکان مسموم در این منطقه جغرافیایی انجام شد.
روش کار: این مطالعه به صورت گذشته نگر انجام شد. از فروردین ماه 1378 لغایت اسفند 1381 تعداد 306 پرونده با عنوان مسمومیت حاد کودکان بستری شده در مرکز پزشکی کودکان تبریز تحت بررسی قرار گرفت. اطلاعات مربوط به سن، جنس، نوع (تصادفی- عمدی)، عوامل، نحوه مسمومیت، محل سکونت، مدت بستری، علایم بالینی، زمان مراجعه و مرگ و میر مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: از 306 بیمار مسموم مورد بررسی 3/53 % مذکر و 7/46 % مؤنث بودند. بیشترین موارد مسمومیت (31 % ) در گروه سنی 2-1 سال و کمترین آن (3/1 % ) در گروه سنی زیر 6 ماه قرار داشت. حدود 95 % موارد اتفاقی و 5 % عمدی و اکثراً به قص ـ د خودک ـ شی در کودکان بالای 10 سال اتفاق افتاده بود. محل سکونت 63 % آنان شهر تبریز ، 5/29 % روستایی و 5/7 % سایر شهرهای استان بود. از نظر عوامل مسمومیت داروها (5/45 % ) درصدر قرار داشته و در مراتب بعدی به ترتیب شیوع هیدروکربنها (26 % )، ارگانوفسفره (7 % )، ترکیبات آتروپین ی و تاتوره (6 % )، مرگ موش (6/3 % )، اوپیاتها
(9/2 % )، منواکسید کربن (2/2 % )، و بالاخره الکل، قارچها، گزش حشرات و حیوانات ، مواد اسیدی و بازی با شیوع کمتر (جمعاً 8/6 % ) قرار داشتند. متوسط زمان بستری در بیمارستان دو روز بوده است و سه مورد از 306 بیمار فوت نمودند.
نتیجه گیری: مسمومیت دارویی شایعترین نوع مسومیت بود و در درجه دوم هیدروکربنها قرار داشتند. به نظر می رسد به منظور پیشگیری از وقوع مسمومیت ، رسانههای گروه ی به ویژه تلویزیون میتوانند نقش محوری در افزایش سطح آگاهی خانوادهها داشته باشند.
احد اعظمی، سعید صادقیه اهری، حبیب اوجاقی، فیروز امانی، منوچهر براک،
دوره 3، شماره 4 - ( 9-1382 )
چکیده
زمینه و هدف : طرح پیشگیری از تنبلی چشم همه ساله در سراسر کشور توسط معاونت پیشگیری بهزیستی کشور انجام می گیرد. در این گزارش تحلیلی نتایج اجرایی این طرح در سال های 80-1377 ارایه و با آمار غربالگری های کشورهای مختلف مقایسه شده است تا میزان همخوانی شیوع تنبلی چشم در سالهای مختلف اجرای طرح و همچنین تطابق آمارهای مذکور با نتایج غربالگری تنبلی چشم در کشورهای دیگر برآورد گردد.
روش کار: برنامه غربالگری تنبلی چشم برروی کلیه کودکان 6-3 سال مهدهای کودک و مراجعین پایگاه های سنجش بینایی از همان رده سنـی انجام می گیرد. معاینه اولیه در اولین مرحله طرح توسط مربیان مهدهای کودک صورت می گیرد . در مرحله بعد موارد مشکوک توسط مربیان به کارشناسان بینایی سنجی ارجاع و موارد تنبلی چشم با تشخیص کارشناسان و تایید آن توسط چشم پزشک پس از رد سایر علل ارگانیک مشخص می گردند .
یافته ها: از مجموع 8427کودک معاینه شده در سال 1380 توسط مربیان مهد های کودک 608 نفر (2/7%) با شک به وجود اختلال بینایی به کارشناسان بینایی سنجی ارجـاع داده شـده اند. دامنه تغییرات برآورد شـیوع توسط مربیان در شهرهای مختلف استان اردبیل از 2% تا 15% می باشدکه تغییرات بالای 7 برابراست. رقم فوق درسال های 80-1379 بترتیب معادل 10% با دامنه تغییرات 13-1 درصد و 12% با دامنه تغییرات 14-5 درصد و در سال 1377 معادل 11% با دامنه تغییرات 13-5 درصد بود. در مرحله دوم غربالگری برآورد شیوع مشکل بینایی تشخیص داده شده توسط کارشناسان بینایی سنجی درسال های 80-1377 بترتیب حدود 21%، 45%، 47% و74% بـوده است. درمرحلـه سـوم طرح از مجموع کودکان معاینه شده توسط چشم پزشکان شیوع تنبلی چشم طی سال های80-1378 بترتیب 6/1%، 41/1% و 25/1% بود.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر شیوع تنبلی چشم 42/1% بوده است که با مطالعات انجام شده در سایر کشورها همخوانی دارد، همچنین دامنه بالای تغییرات برآورد شیوع اختلالات بینایی در استان ضرورت انجام مطالعات تطبیقی بیشتری را نشان می دهد.
منوچهر براک، لیلا آذری نمین، علی نعمتی ، ناطق عباسقلی زاده، مهرداد میرزارحیمی، انوشیروان صدیق،
دوره 3، شماره 4 - ( 9-1382 )
چکیده
زمینه و هدف : اختلال رشد (FTT) به رشد فیزیکی ناکافی و یا ناتوانی در میزان رشد مورد نظر در طول زمان اطلاق می شود . اختلال رشد کودکان بعنوان یکی از مشکلات بهداشت غذایی در ایران مطرح است و یک مشکل چند وجهی است که عوامل ارگانیک و غیرارگانیک در بروز آن دخیل می باشند. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل خطر ساز عمده و دخیل در رشد کودکان زیر دو سال که آسیب پذیرترین گروه سنی برای اختلالات رشد می باشند انجام گرفت .
روش کار : مطالعه از نوع مورد- شاهدی است و بر روی 120 کودک (60 مورد و 60 شاهد ) تحت پوشش شبکه بهداشتی درمانی شهرستان نمین در سال 82-1381 انجام گرفت. موارد شامل کودکانی بودند که منحنی رشد آنها زیر صدک سوم قرار داشت و یا منحنی رشد آنان سیر نزولی از دو منحنی ماژور را در مدت کوتاهی داشت. گروه شاهد از بین کودکان زیر دو سال با منحنی رشد نرمال انتخاب گردید. مشخصات دموگرافیک پدر، مادر و مشخصات تغذیه ای و آنتروپومتریک (قد،وزن و دور سر) کودک اندازه گیری شد. اطلاعات بدست آمده توسط نرم افزار SPSS تحت برنامه های آماری مجذور کای و ANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که در گروه مورد تعداد دفعات عفونت تنفسی ، تعداد دفعات ابتلا به اسهال و استفراغ نسبت به گروه شاهد از نظر آماری بیشتر بود (p<0/05)، ولی در گروه شاهد تعداد کودکان کمتر از 6 ماه که تغذیه انحصاری با شیر مادر داشتند از نظر آماری بیشتر از گروه مورد بود(p<0/05)، بیشتر کودکان مبتلا به نارسایی رشد، وزن هنگام تولد کمتری نسبت به گروه شاهد داشتند (p<0/05). مادران گروه شاهد سطح تحصیلات بالاتری نسبت به گروه مورد داشتند در صورتیکه بی سوادی مادر در گروه مورد نسبت به شاهد بیشتر بود (p<0/05) همچنین تعداد افراد خانوار و خانه دار بودن مادر در گروه مورد بیشتر از گروه شاهد بود (p<0/05). هیچ اختلاف معنی داری بین تعداد دفعات تغذیه با شیر مادر و رتبه تولد فرزندان در دو گروه مورد مطالعه مشاهده نگردید.
نتیجه گیری : نتایج این بررسی نشان داد که برخی از عوامل خطر ساز مانند عفونت تنفسی ، وزن تولد کم ، سواد، آگاهی مادر، تغذیه انحصاری با شیر مادر و تعداد دفعات ابتلا به اسهال و استفراغ نسبت به عواملی چون تعداد دفعات تغذیه با شیر مادر و رتبه تولد تاثیر بیشتری در اختلال رشد کودکان داشته است.
خسرو حضرتی تپه، محمد رهبر، ساسان حجازی، مهیار مستقیم،
دوره 5، شماره 4 - ( 9-1384 )
چکیده
زمینه و هدف : کریپتوسپوریدیوم جزو پروتوزوئرهای کوکسیدیال در زیر شاخه اپیکمپلکسا و از انگل های فرصت طلب می باشد. این انگل علیرغم پراکندگی جهانی و وجود گونه های آن در همه نقاط دنیا تا چندین سال قبل ناشناخته مانده بود، اکنون این انگل به عنوان یک عامل بیماریزای مهم در میزبانان دچار ضعف و اختلال سیستم ایمنی و به ویژه بیماران مبتلا به ایدز در سطح دنیا شناخته شده است. با توجه به کشنده بودن این بیماری در مبتلایان به سرطان و بیماران دچار نقص سیستم ایمنی و با توجه به اینکه شهرستان ارومیه یکی از مناطق مهم پرورش دام بوده و امکان انتقال بیماری از دام به انسان وجود دارد ، این مطالعه به منظور تعیین میزان آلودگی به این انگل طراحی و اجرا شده است.
روش کار : این پژوهش به صورت مورد- شاهدی در 72 کودک سرطانی مراجعه کننده به درمانگاه انکولوژی بیمارستان امام خمینی ارومیه به عنوان گروه مورد و 30 کودک با سیستم ایمنی سالم و کارآمد به عنوان گروه شاهد در سال 1380 انجام گرفت. برای تعیین میزان فراوانی آلودگی به انگل کریپتوسپوریدیوم دو نمونه مدفوع از بیماران اخذ گردید و پس از استفاده از روش تغلیظی فرمالین- اتر، نمونه ها به روش اسیدفست اصلاح شده مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: فراوانی عفونت کریپتوسپور یدیوزیس در کودکان سرطانی سه مورد (1 6/ 4 %) بود. موارد آلودگی شامل دو نفر روستایی و یک نفر شهری بود ولی این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود.
نتیجه گیری: انگل کریپتوسپوریدیوم هر چند در سه مورد از جمعیت مورد مطالعه که بیماران تحت شیمی درمانی بودند یافت شد، ولی به علت پایین بودن جمعیت مورد مطالعه رابطه آماری معنی داری از نظر وجود نقص ایمنی و ابتلای به انگل کریپتوسپوریدیوم یافت نشد.
فهیمه صحتی شفائی، علیرضا نیک نیاز، حسین کوشاور، هاله صادقی،
دوره 6، شماره 3 - ( 6-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: کودکان از آسیب پذیر تر ین اقشار جامعه می باشند و کمبود کمی و کیفی ارایه خدمات بهداشتی آنها یک مشکل بهداشتی -اجتماعی محسوب می گردد. مراکز سلامتی (تعاونی بهداشتی) به عنوان استراتژی مناسب برای حل مشکلات و محدودیتهای گسترش مراکز بهداشتی درمانی شهری، برای اولین بار در سطح کشور و در استان آذربایجان شرقی تاسیس شد، بنابراین مطالعه حاضر با هدف ارزیابی خدمات بهداشتی به کودکان زیر یک سال در این مراکز و مقایسه آن با مراکز دولتی انجام شد.
روش کار: این پژوهش توصیفی ـ مقطعی بر روی 7 مرکز سلامتی و 14 مرکز بهداشتی- درمانی دولتی همجوار که به طریق آسان انتخاب شدند انجام شد. ابزار گردآوری داده ها چک لیست مشاهده ای بود که از طریق مشاهده مراقبت های ارایه شده توسط کارکنان بهداشتی به کودکان زیر یک سال و مطالعه پرونده آنها تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از آمار توصیفی ( توزیع فراوانی مطلق و درصدی، میانگین، انحراف معیار ) و آمار استنباطی (تی مستقل) استفاده شد .
یافته ها: یافته های پژوهش نش ا ن داد که در کل نحوه ارایه خدمات بهداشتی به کودکان زیر یک سال، در اغلب موارد در مراکز سلامتی (71/85 % )خوب و در مراکز دولتی (57/78 %) متوسط بود و اختلاف آماری آنها معنی دار بود (002/0 = p ). در زمینه های پایش رشد کودک، تغذیه کودک و آموزش مادران مراکز سلامتی با داشتن اختلاف آماری معنی دار از مراکز بهداشتی درمانی دولتی بهتر عمل کردند (به ترتیب 001/0 = p ، 007/0 = p ، 023/0 = p ) و در زمینه امکانات موجود در آن مراکز، در هر دو دسته از مراکز امکانات خوب بود ( 71/85 % ) و تفاوت آماری آنها معنی دار نبود (912/0 = p ).
نتیجه گیری : نتایج نشان داد که نحوه ارایه خدمات بهداشتی کودکان زیر یک سال در مراکز سلامتی در اغلب موارد خوب و در مراکز دولتی در بیشتر موارد متوسط است. لذا عملکرد خوب مراکز سلامتی می تواند مشوق مسئولین بهداشتی کشور جهت برنامه ریزی برای گسترش چنین مراکزی به منظور دستیابی به رفع کمبودهای خدمات بهداشتی – درمانی بویژه در امر مراقبت از کودکان زیر یک سال باشد.
افشار تموک، فریدون آشنایی، ژوبین یگانه مقدم، مهدی چینی فروش، نیره امینی ثانی، شهرام حبیب زاده،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: لیشمانیوز احشایی بیماری سیستم رتیکولواندوتلیال است و توسط هندی ها به کالاآزار به معنی بیماری تب سیاه معروف شده است. طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت سالانه 500 هزار مورد جدید در جهان روی می دهد استان اردبیل با اختصاص 25 تا 40 در صد از کل مبتلایان به لیشمانیوز احشایی کل کشور سهم عمده ای در آمار کشوری داشته واز کانون های مهم این بیماری در ایران به شمار می آید. با توجه به اهمیت این بیماری در استان اردبیل، این مطالعه به منظور شناخت علایم بالینی بیماری وخصوصیات دموگرافیک مبتلایان انجام شد.
روش کار : ا ی ن مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی است که به صورت گذشته نگر انجام گرفته است. 110کودک که از دی ماه 75 تا مرداد 82 با تشخیص کالاآزار در سه بیمارستان فعال شهر اردبیل بستری شده بودند وارد مطالعه شدند. تعریف ابتلا، شامل رویت انگل در آسپیراسیون مغز استخوان یا علایم بالینی اختصاصی (تب، اسپلنومگالی، پان سیتوپنی وکاهش وزن) به علاوه تست آگلوتیناسیون مستقیم مثبت DAT بود. نمونه ها از نظر خصوصیات دموگرافیک ، محل زندگی و علایم بالینی و فاصله زمانی موجود بین بروز علایم بیماری تا زمان تشخ ی ص مورد بررسی قرار گرفتند و برای ارائه نتایج از آمار توصیفی ساده استفاده گردید.
یافته ها: از 110 کودک 4 /56% پسر و6/43% دختر بودند. 8/37 % بیماران در فاصله یک ماه از شروع علایم تشخیص داده شده بودند. در 97 بیمار تست DAT انجام شده بود که در 91 مورد مثبت بود(حداقل تیتر مثبت 400/1). در 42 بیمار بیوپسی وآسپیراسیون مغز استخوان انجام شده بود که در 26 مورد مثبت بود (رویت اجسام لیشمن ). محدوده سنی بیماران بین 4 ماه تا 14 سال بود. شایعترین یافته ها تب با3/97% و بی اشتهایی 1/97% بودند. آنمی در90% موارد، ترومبوسیتوپنی در8/60% و لکوپنی در 8/24% دیده شد. مرگ در 6 نفر از 110 نفرمعادل 5/5% و عدم پاسخ به درمان در 3 مورد (7/2%) روی داد.
نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر تقریبا با یافته های مطالعات دیگران منطبق است. جمعیت آسیب پذیر لیشمانیوز احشایی عمدتاً کودکان می باشند و برای کاهش میزان مرگ و میر و میزان ابتلا تشخیص هر چه سریعتر بیماری ضرورت دارد لازم است پزشکان شاغل درمناطق اندمیک آشنایی کافی با بیماری داشته باشند.
احیا غاروریانی، محمد مهدی اصلانی، شهرام حبیب زاده، افشین فتحی،
دوره 7، شماره 4 - ( 9-1386 )
چکیده
زمینه و هدف : یرسینیا انتروکولیتیکا از خانواده انتروباکتریاسه ، گروه یرسینیه می باشد . اعضای این جنس به صورت باسیل یا کوکوباسیلهای گرم منفی و بدون اسپور و هم اکسیداز منفی می باشندکه طیف وسیعی از بیماریها در انسان را باعث می شوند که گاستروانتریت شایع ترین آنها است. سایر بیماریها و سندرم های کلینیکی عبارتند از: سپتی سمی، لنفادنیت مزانتریک، آپاندیسیت، فارنژیت و بندرت سندرم رایتر. به دلیل گزارشهای مکرر گاستروانتریتهای تبدار توسط مراکز بهداشت شهرستانهای استان اردبیل، احتمال گاستروانتریت ناشی از یرسینیا در این استان سرد سیر متصور
بود ولذا این بررسی به منظور تعیین نقش یرسینیا انتروکولیتیکا در ایجاد اسهال کودکان زیر 5 سال در فصول سرد سال در استان اردبیل انجام گرفت .
روش کار : در طی یک دوره 7 ماهه از شهریور لغایت اسفند 84 ، تعداد 490 نمونه مدفوع از کودکان زیر 5 سال مبتلا به اسهال حاد مورد بررسی قرار گرفت . نمونه ها به صورت سواپهای آغشته به مدفوع از طریق محیط ترانسپورت کاری ـ بلر به آزمایشگاه ارسال و بر روی محیط های مک کانکی اگار ، سالمونلا-شیگلا اگار ، یرسینیا سلکتیواگار ، TCBS اگار و سلنیت F کشت داده شده و بعد از انجام انکوباسیون به مدت کافی، کلونیهای مشاهده شده با روشهای استاندارد بیوشیمیایی شناسایی و در صورت لزوم با استفاده از آنتی سرم های مربوطه از نظر سرولوژیک نیز مشخص شدند.
یافته ها : از 490 نمونه ارسالی، 405 مورد دارای قابلیت لازم برای انجام کشت بودندو مورد بررسی قرار گرفتندکه از 38مورد آنان (9/38%) باکتری های پاتوژن جدا شد. فراوانی باکتریهای جدا شده به ترتیب عبارت بودند از یرسینیا انتروکولیتیکا 13 سویه ، ویبریو11سویه ، اشرشیاکلی انتروپاتوژنیک 6 سویه، سالمونلا 5 سویه، شیگلا 2 سویه و پلزیوموناس 1 سویه.
نتیجه گیری: نتایج این بررسی نشانگر نقش یرسینیا انتروکولیتیکا در ایجاد اسهال در فصول سرد سال در استان سردسیر و کوهستانی اردبیل است. تصور می شود فراوانی موارد جدا شده ویبریو به علت همزمانی اپیدمی وبا در استان در زمان انجام این تحقیق باشد.
مهرداد بی ریا، شهنام عرشی، همایون صادقی، نیلوفر ملک پور،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: از مهمترین چالش ها در قرن اخیر کاهش بار آسیب ها خواهد بود. در کشور ما نیز اگرچه در دهه اخیر بیماری های مربوط به عفونت های تنفسی و اسهال علل شایع مرگ و میر در کودکان کمتر از 6 سال بوده است اما در همین سالها آسیب ها نیز از علت های شایع مرگ در کودکان محسوب می شوند. بر اساس اطلاعات موجود ، سوختگی ها به تنهایی 75درصد از آسیب های ناشی از حوادث خانگی در کودکان قبل از سنین مدرسه در نقاط روستایی استان اردبیل را بخود اختصاص داده است.
مواد و روش ها: این مطالعه بصورت مورد- شاهدی طراحی و اجرا شده است. جامعه مورد مطالعه ، کودکان زیرشش سال مناطق روستایی شهرستان اردبیل بوده که با استفاده از آمار و اطلاعات موجود در مرکز بهداشت استان انتخاب شدند. تعداد افراد مورد مطالعه در گروه مورد 145 نفر و در گروه شاهد 289 نفر بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 11 انجام گرفته است.
یافته ها: در گروه مورد تنها 6/8% از مادران تحصیلات دانشگاهی داشته اند و در گروه شاهد نیز 12 درصد از مادران دارای تحصیلات دانشگاهی بودند. از نظر زیر بنای منزل ، زیربنای آشپزخانه ، نسبت زیربنای آشپزخانه به منزل و میانگین زیربنای منزل برای هرفرد خانوار اختلاف معنی دار آماری مشاهده نگردید. از نظر وسیله مورد استفاده خانواده برای گرمایش تفاوتی بین دو گروه مشاهده نگردید. درهر دوگروه تنها درحدود یک سوم موارد فضای مستقل برای پخت و پز وجود داشته و درسایر موارد ، این کار عمدتا در راهرو یا اتاق نشیمن انجام می گرفته است. درصد حضور کودکان در آشپزخانه در هنگام آشپزی در گروه مورد 76/7 درصد و در گروه شاهد 70/9 درصد بود. در مورد دسترسی اطفال به وسایل آتش زا مانند کبریت و فندک بین گروه مورد و شاهد اختلاف معنی دار آماری وجود داشت (p=0/013).بطوری که 80% از کودکان مورد به وسایل آتش زا دسترسی داشتند. این میزان در گروه شاهد 69 درصد بود. در مورد میانگین دفعات استفاده از چراغ نفتی یا گاز پیک نیک برای تهیه چای و غذا نیز بین گروه مورد و شاهد اختلافی مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: شانس احتمالی بروز سوختگی در کودکان در سنین مدرسه در خانوارهایی که کبریت و لوازم آتش زا را در محل دور از دسترس کودکان نگه داری می کنند 1/8 برابر کمتر است
میترا براتی، ثمیله نوربخش، آذر دخت طباطبایی، فریده ابراهیمی تاج، مهشید طالبی طاهر،
دوره 8، شماره 2 - ( 3-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای عفونی دستگاه تنفسی سالانه باعث 5/4 میلیون مرگ در میان کودکان جهان می شود که اکثریت این موارد در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، رخ می دهد. پاتوژنهای باکتریائی و ویروسی هر دو مسئول ایجاد این موارد مرگ و میر هستند. با توجه به تنوع نتایج بدست آمده در مطالعات نقاط مختلف جهان بررسی منطقه ای جهت تعیین شیوع عوامل ویروسی ضروری است.همچنین تشخیص سریع عوامل اصلی عفونت های تنفسی در کودکان، امکان درمان مناسب و اجتناب از مصرف بی رویه آنتی بیوتیک ها را مقدور می سازد. لذا در این مطالعه به بررسی آدنوویروس بعنوان یکی از عوامل شایع به روش سریع پرداخته شده است.
روش کار: این مطالعه بصورت توصیفی و مقطعی بوده و کلیه کودکان 3 ماهه تا 15 ساله با علائم عفونت تنفسی فوقانی که در طی یکسال (سال 1385) به درمانگاه کودکان بیمارستان رسول اکرم مراجعه کرده اند بررسی شده اند. نمونه سواپ حلقی بیماران به روش سریع کروماتوگرافی از نظر وجود آدنوویروس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها:160 کودک با میانگین سنی 61/5 ماه مورد بررسی قرار گرفتند که 57/5% پسر و 42/5% دختر بودند. تب در 77/4%، سوزش گلو در 66%، سرفه در 37/4%، اگزودای حلقی در 27%، درد شکم در 16/4%، استفراغ در 15/7%، لنفادنوپاتی گردنی در 13/8%، اسهال در 10%، پتشی کام در 5/7% و کونژنکتیویت در 1/9% دیده شد. بیماران 24% در فصل بهار، 14/2% در تابستان، 23/2% در پائیز و 38/6% در زمستان مراجعه کرده بودند. در 10 نفر 6/3% تست آدنوویروس مثبت بود. میانگین سنی در مبتلایان به آدنوویروس 58/5 ± 83/7 ماه بوده و 4 نفر 40% پسر و 6 نفر 60% دختر بودند. فصل ابتلا به آدنوویروس 20% در بهار، 30% در تابستان، 30% پائیز و 20% زمستان بود.
نتیجه گیری: آدنوویروسها 6/3% عفونتهای تنفسی فوقانی کودکان را شامل می شوند. با افزایش سن از شیوع آنها کاسته می شود و حداکثر شیوع در 5-1 سالگی می باشد. شیوع این عفونت تابع الگوی فصلی خاصی نبوده و تب و سوزش گلو شایعترین علائم بالینی این عفونت می باشد. وجود لنفادنوپاتی گردنی در آدنوویروس شایعتر از عفونت های دیگر دیده می شود.
واحد علایی، فرهاد صالح زاده،
دوره 8، شماره 3 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: شناسائی علائم عفونت دستگاه ادراری، مخصوصا در شیرخواران و کودکان خردسال از نظر شروع درمان حائز اهمیت است و در صورت تاخیردر تشخیص عفونت دستگاه ادراری، کودکان در معرض خطر تاخیر در رشد، سپسیس و نیز مشکلات مزمن از جمله اسکار کلیه، افزایش فشار خون شریانی و نارسایی کلیه قرار میگیرند. مصرف روزافزون آنتی بیوتیکهای درمان تجربی با آنتی بیوتیکهای رایج موجب افزایش مقاومت میکروارگانیسمهای مولد عفونت سیستم ادراری شده است. با توجه به اختلاف در مقاومت باکتریها در مناطق مختلف و تغییر میزان این مقاومت در عفونت دستگاه ادراری مطالعه زیر انجام گردید.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی است. 510 کودک زیر 12 سال که در سال 85-84 به طور سرپایی با نتیجه آزمایش مثبت کشت ادرار و شمارش کلنی بالای 105 به درمانگاههای مستقر در بیمارستانهای علی اصغر و سبلان اردبیل مراجعه کرده بودند، انتخاب و سپس علایم عفونت دستگاه ادراری بررسی شد. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه از طریق والدین آنها جمع آوری شد و سپس داده های جمع آوری شده با برنامه نرم افزاری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بوی بد ادرار هنگام تعویض کهنه 54/7% در کودکان زیر12 ماه، گریه به هنگام دفع ادرار (سوزش ادراری) 58/9% در کودکان 1 تا 3 سال، تکرر ادرار 54/8% در کودکان 3 تا 6 سال و سوزش هنگام ادرار کردن با 49/2% در کودکان بالای6 سال شایعترین شکایت بیماران بودند. از نظر تفاوت های جنسی دخترها تقریبا چهار برابر پسرها مبتلا بودند که در گروه سنی 13 تا 36 ماه این نسبت بیشترین اختلاف را داشت (4/8 به 1). در مورد مقاومت میکروارگانیسم ها به آنتی بیوتیک، آمپیسیلین با 78/9% در رتبه اول، کوتریموکسازول با 66%، سفالکسین با 62/8% و سفازولین با 33/3% مقاومت در رتبه های بعدی قرار داشتند. مقاومت ای کولی در برابر جنتامایسین 15/8% بود که در مقایسه با سایر باکتریها بالاتر و در برابر سفتریاکسون 8% بود که در مقایسه با بقیه باکتریها پایین تر بود.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش تنوع تظاهرات بالینی عفونت سیستم ادراری را در سنین مختلف نشان میدهد. همچنین طبق نتایج بدست آمده، مقاومت دارویی آنتی بیوتیک های رایج در درمان عفونت ادراری از جمله آمپی سیلین، کوتریموکسازول، سفالکسین و سفازولین زیاد است.
پارسا یوسفی، علی سیروس، فاطمه دره،
دوره 8، شماره 3 - ( 6-1387 )
چکیده
مقدمه: عفونت ادراری دامنه ای از باکتریوری بدون علامت مشخص تا عفونت شدید کلیه با سپسیس را شامل می شود. عفونت ادراری ممکن است سبب عوارض زیادی (مانند آبسه، هیپرتانسیون، نارسایی کلیه، اسکار کلیه، رفلاکس و غیره) شود. بدلیل اینکه اتفاق نظری روی تجویز مایع اضافی (5/1 برابر نگهدارنده) در بهبودی زودرس علائم عفونت ادراری در مقابل مصرف مایعات نگهدارنده وجود ندارد. این مطالعه جهت بررسی اثر مایع درمانی اضافی طرح ریزی شد.
روش کار: 206 بیمار، در دو گروه 103 نفری، که یک گروه مایع اضافی (1/5 برابر نگهدارنده) و یک گروه مایع نگهدارنده دریافت می کردند، بررسی شدند. این بیماران با تشخیص عفونت ادراری در بیمارستان امیرکبیر اراک از ابتدا تا انتهای سال 1384 بستری شده بودند. زمان بهبود دیزوری، تکرر ادرار، بوی بد ادرار، درد شکم، تب و همینطور زمان منفی شدن کشت ادراری در 3 نوبت (48 ساعت بعد از شروع درمان، 10-7 روز و در طول سه ماه بعد از اتمام درمان) در دو گروه بررسی و با هم مقایسه شدند. دو گروه بیماران از لحاظ سن و جنس یکسان بودند. بیمارانی که از ابتدا آنوریک بودند یا BUN و کراتینین بالا داشتند از مطالعه حذف شدند.
یافته ها: در مقایسه دو گروه نتایج زیر حاصل شد: دریافت مایع اضافی تأثیر قابل توجهی در زمان بهبود زودرس بوی بد ادراری و سوزش ادراری دارد. ولی دریافت مایع اضافی اثر معکوسی در بهبود تب و تکرر ادراری دارد و باعث طولانی شدن زمان بهبود تب و تکرر ادراری می شود. در مورد مسائل دیگری مانند درد شکم و کشت ادراری در 3 نوبت هیچ تفاوتی مشاهده نشد.
نتیجه گیری: تجویز مایع اضافی (1/5 برابر نگهدارنده) اثر قابل توجهی روی روند درمانی عفونت ادراری ندارد
پارسا یوسفی، ابوالحسن فراز، فاطمه دره، محمودرضا نخعی، زهرا مقدسی، سحر فیضی،
دوره 10، شماره 2 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: سرماخوردگی شایعترین بیماری در کودکان میباشد که در اوایل کودکی، بطور متوسط 7-6 بار در سال ایجاد میشود. از عوارض سرماخوردگی میتوان به ایجاد عفونت های باکتریال ثانویه ، غیبت از مدرسه و صرف هزینه زیاد جهت درمان اشاره کرد. درمان معمول سرماخوردگی به صورت درمان علامتی میباشد. در صورتی که بتوان با داروی مؤثر و کم عارضه، مدت علایم سرماخوردگی را در کودکان کاهش داد، میتوان از عوارض آن کــاست. بر اساس برخی مطالعات صورت گرفته، سولفات روی دارای اثر ضد ویروسی و تقویت کننده سیستم ایمنی میبــاشد. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر سولفات روی بر طول مدت علایم سرماخوردگی در کودکان می باشد.
روش کار: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی می باشد و در کودکان 7-1 سال مبتلا به سرماخوردگی که به صورت سرپایی به درمانگاه کودکان بیمارستان امیرکبیر اراک مراجعه کردند انجام شده است. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند که حجم نمونه در هر گروه 56 نفر بود. یک گروه مکمل سولفات روی را برای مدت 10 روز دریافت کردند و گروه دیگر این مکمل را دریافت نکردند. بر اساس پرسشنامه تنظیم شده ، طول مدت هر یک از علایم آب ریزش و گرفتگی بینی، سرفه، عطسه، تب و طول مدت کلی بیماری، در هر دو گروه مورد بررسی قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با نرم افزار SPSS و تی تست و من ویتنی آنالیز شد.
یافته ها: با توجه به نتایج بدست آمده، میانگین طول مدت آب ریزش و گرفتگی بینی در کودکان مبتلا به سرماخوردگی که سولفات روی دریافت کردند، نسبت به گروهی که سولفات روی دریافت نداشتند کاهش معنی دار داشت (05/0>p)همچنین میانگین طول مدت سرفه در گروه دریافت کننده سولفات روی نسبت به گروهی که آن را دریافت نکردند، با اختلاف معنی داری کمتر بود (05/0>p).در نتایج حاصله، میانگین طول مدت عطسه نیز در گروه دریافت کننده سولفات روی با تفاوت معنی داری کمتر از گروه دیگر بود (05/0>p)میانگین طول مدت تب نیز در گروه دریافت کننده سولفات روی نسبت به گروه دیگر کاهش معنی دار داشت (05/0>p). میانگین طول مدت کلی بیماری در گروه دریافت کننده سولفات روی نسبت به گروهی که دارو را دریافت نکردند، با اختلاف معنی داری کمتر بود (05/0>p). ضمناً در هیچ یک از نمونه های مورد بررسی، عوارض جانبی مشاهده نشد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده در این مطالعه می توان از داروی سولفات روی در کنار سایر درمانهای حمایتی سرماخوردگی برای کاهش طول مدت علایم و عوارض ناشی از آن استفاده کرد.
افروز مردی، مهناز آذری، منوچهر براک، مهرناز مشعوفی، پروانه نفتچی، نسرین فولادی،
دوره 11، شماره 4 - ( 9-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: اسهال به عنوان یکی از عوامل مرگ و میر در میان کودکان در کشورهای در حال توسعه محسوب می شود. در مورد اثر مکمل یاری روی در کاهش مدت زمان و شدت اسهال اختلاف نظر وجود دارد. هدف این مطالعه تعیین تاثیر مکمل یاری روی بر طول مدت و شدت اسهال کودکان زیر پنج سال بستری در بیمارستان علی اصغر اردبیل در سال 1384بود.
روش کار: این پژوهش بصورت کار آزمایی بالینی تصادفی دو سوکور انجام گرفته است. جامعه پژوهش شامل کلیه کودکان زیر پنج سالی بود که به علت اسهال حاد در بیمارستان علی اصغراردبیل بستری شدند. جهت تعیین حجم نمونه مورد نظر در این مطالعه، اقدام به انجام پایلوت گردید و بر اساس آن تعداد حجم نمونه در این پژوهش 228 نفر برآورد شد (114 نفر گروه مورد، 114 نفر گروه شاهد) و انتخاب نمونه در داخل جامعه بصورت تصادفی ساده بوده و نمونه ها یک در میان در داخل هر گروه قرار گرفتند تا تعداد نمونه در هر گروه تکمیل گردید و سپس به یک گروه شربتی که حاوی 20 میلی گرم سولفات روی در دکستروز 5% روزانه همراه با داروی روتین بخش و به گروه دیگر دکستروز 5% با داروی روتین در طول زمان بستری بخش داده شد و سپس مدت زمان و شدت اسهال سنجیده شد و داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و کای دو، تی- استیودنت و ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که، اکثریت واحدهای مورد پژوهش پسر، سن 12-1 ماهه، وزن 11-3 کیلوگرم و بین صدک وزنی 50-3 بودند، اکثر کودکان از شیر مادر تغذیه می کردند، اکثرا کودکان اول خانواده بوده، واکسیناسیون کامل داشته و ساکن شهر (اردبیل) بوده اند. نتیجه تحقیق بیانگرآن است که بین مصرف روی و شدت اسهال ارتباط معنی داری وجود دارد ( 037/0 = p ). ولی بین طول مدت اسهال در دو گروه تفاوت معنی دار وجود نداشت ( 737/0 = p ) و همچنین بین شدت اسهال و صدک وزنی ارتباط معنی داری وجود نداشت.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان می دهد که مکمل یاری روی، روی شدت اسهال تاثیر دارد لذا می تواند بعنوان مکمل در کودکان مبتلا به اسهال مورد استفاده قرار گیرد.
اسماعیل فرزانه، ، فیروز امانی، مهرداد میرزارحیمی، محبوبه نصراله تبار، ایرج صیاد رضایی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: مسمومیت یکی از شایعترین علل مراجعه به اورژانس بیمارستان ها در بسیاری از کشورهاست. بروز انواع مسمومیت ها بر اساس ویژگی های فرهنگی و اقتصادی جوامع مختلف متفاوت است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اپیدمیولوژیک موارد مسمومیت حاد در اطفال بود.
روش کار: این مطالعه توصیفی مقطعی بر روی 336 نفر از مسمومین زیر 13 سال مراجعه کننده به بیمارستان بوعلی اردبیل طی پنج سال 90-1386 انجام شد. اطلاعات توسط چک لیستی شامل سن، جنس، محل زندگی، فصل، علت و عامل مسمومیت، علائم، مدت بستری و پیش آگهی جمع آوری گردید. داده های جمع آوری شده در نرم افزار آماری SPSS نسخه 16 با استفاده از روشهای آمار توصیفی و تحلیلی در قالب جدول ، نمودار و آزمون آماری کای دو آنالیز شدند.
یافته ها: از کل مراجعین، 197 (6/58%) پسر و 139 نفر (4/41%) دختر با میانگین سنی 1/4 سال و شایع ترین بازه سنی در 4-1 سال با 210 نفر (5/62%) بودند. میانگین مدت زمان بستری 7/1 روز با انحراف معیار 2/0، 7/77% ساکن شهر و فصل تابستان با 7/32% بیشترین مراجعه را به خود اختصاص داده بودند. شایع ترین ماده مصرفی دارو با 71/60% و در 6/86% کودکان علت مسمومیت اتفاقی بود.
نتیجه گیری: در مطالعه حاضر شایع ترین عامل مسمومیت در میان کودکان همانند اکثریت مطالعات داروها و متادون شایع ترین ماده مصرفی در میان این داروها بود. از این رو دادن آموزش به والدین جهت نگهداری داروهای مصرفی دور از دسترس کودکان ضروری می باشد.
سید مصطفی نچواک، شیدا آهنی کمانگر، علی نعمتی، سعید صادقیه اهری،
دوره 14، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: شواهد اپیدمیولوژیکی و آزمایشگاهی حاکی از وجود استرس اکسیداتیو در بین مبتلایان به سندرم داون است. برخی از مطالعات نشان می دهند که رژیم های غذایی غنی از میوهجات و سبزیجات باعث کاهش قابل توجه شاخص های استرس اکسیداتیو می گردد. این بررسی با هدف بسامد مصرف میوهجات و سبزیجات و تاثیر آن بر نمایه های استرس اکسیداتیو در کودکان مبتلا به سندرم داون انجام گرفت.
روش کار: در این بررسی اطلاعات مربوط به الگوی مصرف میوهجات و سبزیجات بوسیله پرسشنامه و با سؤال از والدین گردآوری گردید و غلظتهای مالون دی آلدیید (MDA) در نمونههای سرم و 8 - هیدروکسی- ´ 2-داکسی گوانوزین (8-OHdG) در نمونههای ادرار به عنوان شاخصهای استرس اکسیداتیو مورد اندازه گیری قرار گرفتند. از آزمونهای آماری تی استیودنت و آنالیز واریانس یک طرفه برای آنالیز داده ها استفاده گردید.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که میانگین بسامد مصرف هفتگی میوهجات در بین کودکان مورد مطالعه مبتلا به سندرم داون 6/4 وعده (سروینگ) و سبزیجات 74/0 وعده (سروینگ) بود. هیچگونه رابطه معنی داری بین میزان مصرف میوهجات و سبزیجات و زیست شاخص های استرس اکسیداتیو در کودکان مورد مطالعه مشاهده نگردید. بر اساس همین یافته 9/65% از این کودکان هیچ نوع سبزی را مصرف نمی کردند و در بین بقیه نیز میزان مصرف کمتر از یک وعده در روز بود. همبستگی معنی داری بین بسامد مصرف میوه جات با مصرف سبزیجات وجود داشت ( r= 0/212 p< 0/04 ).
نتیجه گیری: در این مطالعه رابطه معنی داری بین شاخص های استرس اکسیداتیو و میزان مصرف میوهجات و سبزیجات در کودکان مبتلا به سندرم داون مشاهده نگردید. این عدم ارتباط می تواند ناشی از مصرف کم میوهجات و سبزیجات توسط کودکان مبتلا به سندرم داون باشد.
مریم فلاح، سجاد بشرپور، ابوالفضل باقری،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از دشواری های خانواده و جامعه دندانپزشکان، به ویژه دندانپزشکانی که با کودکان سر و کار دارند، مسئله درد و ترس کودکان از درمانهای دندانپزشکی است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی روشهای حساسیت زدایی منظم و انحراف توجه بر کاهش ترس و شدت درد در کودکان دارای مشکلات دندانپزشکی می باشد.
روش کار: روش این مطالعه شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون چندگروهی با گروه کنترل بود. بدین منظور 45 کودک دارای مشکلات دندانپزشکی مراجعه کننده به کلینیک دندانپزشکی اردبیل به بصورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شد و در سه گروه 15 نفری، حساسیت زدایی منظم (n=15)، انحراف توجه (15 n=) و گروه کنترل (15 n=) جایگزین شدند، سپس هر سه گروه به زمینه یابی ترس دندانی، مقیاس عددی درد به عنوان پیش آزمون پاسخ دادند. سپس روشهای درمان حساسیت زدایی منظم و انحراف توجه بر روی گروه های آزمایشی اجرا گردید. پس از اتمام درمان هر سه گروه به زمینه یابی ترس دندانی و مقیاس عددی درد به عنوان پس آزمون پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. p کمتر از 0.05 معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته ها: نشان داد که تفاوت معناداری بین نمرات پس آزمون سه گروه حساسیت زدایی منظم، انحراف توجه و گروه کنترل در درد (F=192/27 , P=0.001) و ترس دندانی ( F=178/36 ,P<0.001) وجود دارد. نتایج آزمون تعقیبیLSD نیز نشان داد که در کاهش درد، روش حساسیت زدایی منظم و در کاهش ترس دندانی، انحراف توجه اثربخشی بیشتری داشت.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعات نشان می دهد که میتوان از مداخلات روان شناختی حساسیت زدایی منظم و انحراف توجه برای کاهش مشکلات ترس و درد در کلینیک های دندانپزشکی کودکان استفاده کرد
احمد جامعی خسروشاهی، محمود صمدی، شمسی غفاری، اکبر مولائی، فاطمه چاکری،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: سندرم QT طولانی (LQTS) نوعی اختلال مادرزادی یا اکتسابی در مرحله رپولاریزاسیون است که باعث طولانی شدن فاصله QT در ECG سطحی میشود. طبق تعریف در سندرم QT طولانی فاصله QT اصلاح شده بیشتر از ms440 در مردان و ms 460 در زنان میباشد. اشکال اکتسابی QT طولانی، ناشی از اختلالات متابولیک و داروهای مختلف هستند. سندرم QT طولانی (LQTS) همراه با حملات سنکوپ و مرگ ناگهانی مشخص میشود. جرول و لانژ- نیلسن در ابتدا LQTS را در همراهی با کری مادرزادی حسی- عصبی شرح دادند. ازآنجا که تعداد افراد دچار کری مادرزادی در جامعه کم نیستند و با توجه به اینکه با شناسایی این بیماران با انجام نوار قلب و اقدامات ساده، میتوان از مرگ ناگهانی این افراد به میزان قابل توجهی جلوگیری کرد، هدف از این مطالعه تعیین میزان شیوع سندرم QT طولانی در کودکان با کری مادرزادی حسی- عصبی، در بیمارانی است که تحت عمل جراحی کاشت حلزون قرار گرفتهاند.
روش کار: در این مطالعه که یک مطالعه مشاهدهای مقطعی تک مرکزی بود، تمام کودکان مبتلا به کری مادرزادی که تحت عمل جراحی کاشت حلزون قرار گرفته بودند وارد مطالعه شدند. نوار قلبی بیماران و وجود QT طولانی پس از محاسبه QT با استفاده از فرمول بازت و همراهی آن با سنکوب و مرگ ناگهانی مورد بررسی قرار گرفتند و در نهایت با استفاده از کرایتریای شوارتز کودکانی که مبتلا به سندرم QT طولانی بودند تشخیص داده شده و همراهی آن با کری مادرزادی ارزیابی گردید.
یافته ها: از ۳۵۷ بیمار مورد مطالعه، ۲۰۴ مورد (57/1 %) مذکر و ۱۵۳ مورد (42/9%) مونث بودند. میانگین سن فعلی بیماران مورد مطالعه برابر2/93± 7/25 سال با میانه ۷ سال بود. میانگین فاصله QT در بیماران مورد مطالعه برابر 26/89 ±291/01 میلی ثانیه با میانه ۲۸۰ میلی ثانیه بود. میانگین فاصله QTc در بیماران مورد مطالعه برابر25/74± 400/52 میلی ثانیه با میانه ۴۰۴ میلی ثانیه بود. فراوانی Long QTc در بیماران مورد مطالعه برابر ۱۷ مورد (4/8%) و میزان شیوع سندرم QT طولانی 5 مورد (1/4%) بود.
نتیجه گیری: میزان شیوع سندرم QT طولانی در کری عصبی در کودکان مراجعه کننده جهت کاشت حلزون در شهر تبریز در سال ۱۳۹۸ برابر با 1/4 درصد بود.
زهرا یارمحمدی، مرتضی طاهری، خدیجه ایران دوست، مسعود میرمعزی، فاطمه میراخوری،
دوره 21، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری کووید-19 با شیوع گسترده در سال 2019 در سراسر دنیا و بهعنوان بزرگترین تهدیدکننده سلامتی طبق تعریف سازمان جهانی بهداشت بهویژه برای کودکان معرفی شده است. از طرف دیگر اختلالات تغذیه و دو این پاندمی از پیامدهای این بیماری نوظهور است. هدف از این تحقیق، بررسی اختلالات تغذیه و خواب کودکان فعال و غیرفعال در طول پاندمی کووید-19بود.
روشکار: از نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای تصادفی در چهار منطقه جغرافیایی ایران (شمال، جنوب، غرب و شرق) در این پژوهش استفاده شد. سال انجام این مطالعه 1400 بوده که پرسشنامه ها از شهرهای در این مطالعه حجم نمونه 194 نفری بر اساس نرمافزار G-Power 3.1 با اطمینان ۹۵ درصد و توان آماری ۸۰ درصد، تعیین شد (ارزیابی از طریق شبکههای مجازی و پرسشنامه تحت وب). از پرسشنامه نگرش نسبت به تغذیه EAT-26، پرسشنامه عادات خواب کودک CSHQ و پرسشنامه بینالمللی سطح فعالیت بدنی IPAQ استفاده شد. جهت مقایسه دو گروه کودکان فعال و غیرفعال از آزمون یومن ویتنی و تی استیودنت استفاده شد. سطح خطا پنج درصد در نظر گرفته شد.
یافته ها: نتایج آزمون تی استیودنت نشان داد که در طول پاندمی کووید-19، گروه کودکان فعال ازنظر سطح فعالیت بدنی (مصرف انرژی) وضعیت بهتری در مقایسه با کودکان غیرفعال داشتند (0/001≥p). همینطور، نتایج آزمون یومن- ویتنی نشان داده شد دختران در مقایسه با پسران از اختلالات تغذیهای بیشتری برخوردار بودند (0/05≥p)، اما اختلاف معنیداری بین اختلال در خواب بین پسران و دختران در آزمون تی استودنت مشاهده نشد و همینطور نتایج آزمون یومن- ویتنی نشان از اختلالات معنیدار تغذیهای بین کودکان فعال و غیرفعال نداشت.
نتیجهگیری: به طور خلاصه میتوان بیان داشت که در دوران پاندمی کووید-19، تفاوتی در اختلالات تغذیهای و خواب کودکان فعال و غیرفعال مشاهده نشد، درحالیکه جنسیت با اختلالات تغذیهای کودکان در پاندمی کووید-19رابطه داشت و در دختران بیشتر از پسران بود. پیشنهاد میشود که والدین در قرنطینه خانگی به فعالیت بدنی و اختلالات تغذیهای کودکان دختر نگاه ویژهتری داشته باشند.
سهیلا فخریان روغنی، الله یار عرب مومنی،
دوره 23، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه چاقی از نگرانیهای اصلی سلامت در سراسر جهان محسوب میشود. از اینرو، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر تمرینات پایه ژیمناستیک همراه با مصرف مکمل الکارنیتین بر عوامل جسمانی مرتبط با سلامتی و نیمرخ لیپیدی در کودکان دختر چاق انجام شد.
روشکار: در این مطالعه نیمهتجربی، با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه دارونما، از بین دانشآموزان دختر چاق شهر اصفهان، 60 نفر با BMI برابر 30.28 کیلوگرم بر متر مربع، بهشیوه هدفمند انتخاب و به 4 گروه (تمرینات پایهژیمناستیک، مصرف الکانیتین، ترکیبی و دارونما) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی به مدت 12 هفته و سه جلسه در هفته، هر جلسه 45 دقیقه اجرا شد. همچنین آزمودنیهای گروههای مکمل و ترکیبی، قرص الکارنیتین با دوز 2 گرم در روز به مدت 12 هفته استفاده کردند. بهمنظور تحلیل دادهها از روش آماری تحلیل کواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.
یافتهها: افزایش معناداری در استقامت قلبی-تنفسی، استقامت عضلانی، قدرت عضلانی و انعطاف پذیری در هر دو گروه تمرین پایه ژیمناستیک و ترکیبی مشاهده شد (0.001= p). همچنین کاهش معنادار کلسترول تام، تریگلیسرید، و LDL و افزایش معنادارHDL در گروههای تمرینات پایهژیمناستیک و تمرین+مکمل مشاهده شد (0.002 ≥ p). ضمن اینکه، تغییرات ایجاد شده ناشی از گروه ترکیبی بر تمام متغیرها بهطور معناداری بیشتر از سایر گروهها بود.
نتیجهگیری: این یافتهها بیانگر، آثار سودمند تمرینات پایهژیمناستیک همراه با مصرف مکمل الکارنتین بر عوامل جسمانی مرتبط با سلامتی و نیمرخ لیپیدی در کودکان چاق است. از اینرو، استفاده ترکیبی از تمرینات پایهژیمناستیک و مکمل الکارنتین برای بهبود این متغیرها میتواند مفید باشد.