13 نتیجه برای کلیه
علیرضا حاکمی، مرضیه مهاجری،
دوره 4، شماره 2 - ( 3-1383 )
چکیده
بیماری پلی کیستیک سینوس کلیه نادر، دو طرفه و سیر آن خوش خیم است. معمولا بعد از دهه پنجم عمر ظاهر می شود. در این بیماری کیست ها عمدتاً منشأ لنفاوی دارد. ممکن است این کیست ها همراه با التهاب، سنگ یا انسداد باشند. در این بیماری کیست ها بر عکس کلیه مولتی کیستیک و پلی کیستیک که در کورتکس واقع می شوند درناحیه سینوس کلیه قرار دارند. ضرورت گزارش این مورد، نادر بودن آن و قابلیت افتراق آن از سایر ضایعات کیستیک و همچنین همراهی آن با ادم مانس پوبیس می باشد که در منابع در دسترس ذکری از آن به میان نیامده است. در این مقاله یک مورد کیست های متعدد سینوس هر دو کلیه با ادم متناوب مانس پوبیس گزارش می شود. بیمار خانمی 24 ساله است که همراه با درد خفیف فلانک ها و ادم متناوب مانس پوبیس مراجعه نموده و مورد بررسی اورولوژیک و ژنیکولوژیک قرار گرفته است. پس از بررسی های بعمل آمده در نهایت تشخیص کیست های متعدد سینوس هر دو کلیه داده شده است. بیماری سیر خوش خیمی داشته و بیمار پس از بیوپسی فعلا تحت نظر می باشد.
ناصر مظفری، محمدعلی محمدی ، بهروز دادخواه، عبدا… مهدوی،
دوره 4، شماره 4 - ( 9-1383 )
چکیده
زمینه وهدف: چندین دهه است که از همودیالیز به عنوان درمان جایگزین در مبتلایان به نارسایی انتهایی کلیه استفاده می شود، اما هنوز به این سوال که یک بیمار اورمیک به چه مقدار همودیالیز نیازمند است پاسخ داده نشده است. روش های متعددی برای بررسی میزان نیاز و کفایت همودیالیز وجود دارد. یکی از این روش ها، بررسی و محاسبه KT/V بیماران همودیالیزی است. این مطالعه با هدف تعیین کفایت همودیالیز بیماران همودیالیزی انجام گردیده است.
روش کار: در این مطالعه توصیفی همه بیمارانی که در مرکز دیالیز شهر اردبیل طی سال 1381 دیالیز شدند مورد بررسی قرارگرفتند. از کلیه بیماران قبل و بعد از انجام همودیالیز نمونه خون تهیه و میزان اوره و هموگلوبین اندازه گیری شد. برای بررسی کفایت دیالیز از روشKT/V استفاده گردید. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و استنباطی ( مجذور کای) استفاده گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد 90% KT/V بیماران همودیالیزی زیر 1/2 بود. 54/3 % بیماران سه بار در هفته دیالیز می شدند. میانگین طول مدت دیالیز نمونه ها 1/63 ± 2/4 سال و میانگین هموگلوبین آنان 1/69±8/27 گرم در دسی لیتر بود، همچنین بین کفایت دیالیز و نوع دستگاه رابطه آماری معنی داری وجود نداشت.
نتیجه گیری: با معیارKT/V میزان بسیار زیادی(90%) از بیماران این مرکز دیالیز ناکافی داشتند. امید است نتایج حاصل از این تحقیق در جهت بهبود وضعیت همودیالیز بیماران در این مرکز مورد استفاده قرارگیرد.
احد اعظمی، شهرام حبیب زاده ، حسین دوستکامی ، فیروز امانی، فرامرز اجری،
دوره 6، شماره 3 - ( 6-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: پریکاردیال افیوژن با تجمع بیش از حد طبیعی مایع در فضای پریکارد مشخص می شود که می تواند باعث بروز اختلال در عملکرد قلب و حتی مرگ بیمار شود. مطالعات انجام شده در مورد این بیماری بیشتر مربوط به جوامع توسعه یافته بوده و ابعاد اپیدمیولوژیک آن در کشورهای در حال توسعه به خوبی شناخته نشده است. این مطالعه با هدف بررسی اتیولوژی، یافته های بالینی و پاراکلینیکی بیماران مبتلا به پریکاردیال افیوژن انجام شده است.
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی- مقطعی گذشته نگر است. از میان کل بیماران بستری شده در بیمارستان بوعلی اردبیل در طی سال های 1382-1380، 49 بیمار که در اکوکاردیوگرافی دارای افیوژن پریکارد با حجم متوسط تا وسیع بودند انتخاب و وارد مطالعه شدند و از نظر تاریخچه، معاینه فیزیکی و یافته های پاراکلینیکی شامل عکس ساده ریه، الکتروکاردیوگرام و آنالیز مایع پریکاردی (در صورت انجام ) مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: از 49 بیمار مورد بررسی 25 نفر (51%) زن و بقیه مرد بودند. محدوده سنی بیماران 10 تا 85 سال بود و 42% از بیماران بالای 60 سال سن داشتند. شایع ترین شکایت بالینی بیماران در زمان مراجعه تنگی نفس (44/9%) و درد سینه (24/5%) بود. ECGبیماران در 1/53%موارد ریتم سینوسی داشت. محور قلب در 83/7% موارد طبیعی بود ECG در 83/7% بیماران ولتاژ پایین کمپلکسQRSرا نشان داد. شایع ترین یافته در عکس ساده ریه کاردیومگالی در 85/7% موارد بود و 14/3% بیماران عکس ساده طبیعی داشتند. اتیولوژی های شایع شامل نارسایی مزمن کلیه 16/3%، بیماری سل 8/2%، نارسایی قلبی 8/2% و بدخیمی 6/1% به دست آمد. در 44/8% بیماران اتیولوژی خاصی به دست نیامد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد بیشتر موارد پریکاردیال افیوژن در سنین بالا تر روی می دهد که ممکن است به دلیل شیوع بالای بیماری های مختلف از قبیل HF(Heart Failure)، CRF(Chronic Renal Failure) و بدخیمی در افراد مسن باشد
مسعود نوروزیان اول، پگاه ویسی، محمد آقائی شهسواری، حسن ارگانی، نادره رشتچی زاده، امیر قربانی حق جو،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: آنتی بادی واکنشی پانل یک تست معمول برای ارزیابی میزان آنتی ژن لکوسیت انسانی حساس شده قبل از پیوند کلیه است. مطالعه حاضر ارتباط پلی مورفیسم های ژنی سیستم رنین-آنژیوتانسین را با میزان این آنتی بادی در افراد داوطلب پیوند کلیه مورد ارزیابی قرار داده است.
روش کار: در این مطالعه، 108 بیمار داوطلب پیوند کلیه مورد بررسی قرار گرفتند. سرم بیماران مذکور بوسیله تکنیک استاندارد میکرولنفوسیتوتوکسیسیتی وابسته به کمپلمان غربالگری شد. پلی مورفیسم های سیستم رنین - آنژیوتانسین به وسیله واکنش زنجیره ای پلی مراز تعیین گردید. آنتی بادی پانل کمتر از 10، 29-10، 49-30 و بزرگتر یا مساوی 50 به ترتیب بعنوان پانل منفی، مثبت خفیف، مثبت متوسط و مثبت شدید در نظر گرفته شدند. P<0.05 به عنوان رابطه معنی دار شناخته شد.
یافته ها: 12 بیمار (11/1%) میزان پانل مثبت داشتند که از بین آنها 10 بیمار (83/3%) میزان آنتی بادی مثبت خفیف و 2 بیمار (16/7%) میزان پانل آنتی بادی مثبت متوسط داشتند. هیچ موردی از پانل مثبت شدید وجود نداشت. در مقابل 96 بیمار (88/9%) از میزان پانل منفی برخوردار بودند. مابین پلی مورفیسم های ژنی سیستم رنین ـ آنژیوتانسین (به تنهایی یا ترکیب با یکدیگر) و میزان پانل ارتباط معنی داری وجود نداشت (p>0.05).
نتیجه گیری: هیچ یک از پلی مورفیسم های ژنی سیستم رنین ـ آنژیوتانسین به تنهایی یا در ترکیب با یکدیگر نمی توانند درجه مثبت شدن پانل را پیش بینی نمایند.
محمد آقائی شهسواری، مسعود نوروزیان اول، پگاه ویسی، حسن ارگانی، نادره رشتچی زاده، امیر قربانی حق جو، سیما عابدی آذر، امیر منصور وطنخواه،
دوره 8، شماره 2 - ( 3-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: فعالیت سیستم رنین ـ آنژیوتانسین بر میزان استرس اکسیداتیو و مارکرهای التهابی موثر است، این مطالعه اثرات انالاپریل و لوزارتان را بر روی مارکرهای مذکور مطابق پلی مورفیسم یاد شده در بیماران پیوند کلیه مورد ارزیابی قرار می دهد.
روش کار: در این مطالعه بعد از تعیین ژنوتیپ های سیستم رنین ـ آنژیوتانسین شامل ژنوتیپ آنزیم مبدل آنژیوتانسین (I/D)، آنژیوتانسینوژن (M235T) و رسپتور نوع 1 آنژیوتانسین II ( All66C) توسط PCR، 76 بیمار، به چهار گروه تقسیم شدند. گروه اول 17 بیمار و گروه دوم 24 بیمار به ترتیب، روزانه با انالاپریل10 میلی گرم و لوزارتان 50 میلی گرم درمان شدند. گروه سوم به عنوان کنترل مثبت شامل 17 بیمار هردو دارو را با همان دوز دریافت نمودند و در نهایت گروه چهارم شامل 18 بیمار به عنوان کنترل منفی هیچ دارویی دریافت نکردند. پروتئین فاز حاد و آنتی اکسیدان توتال به عنوان معیارهای التهابی و استرس اکسیداتیو بعد از دو ماه درمان اندازه گیری شدند. سپس بعد از 2 هفته دوره wash out، گروههای انالاپریل و لوزارتان به عنوان یک طرح متقاطع cross-over جایگزین همدیگر شدند. بیماران برای 8 هفته دیگر پیگیری شدند و در انتهای دوره، سطوح مارکرهای مذکور مجددا چک شدند.
یافته ها: بعد از 2و 4 ماه درمان سطوح پروتئین فاز حاد و آنتی اکسیدان توتال به طور معنی داری در گروههای درمانی مذکور تغییر کرد (p<0/05). اگر چه بیماران با ژنوتیپ CC پلی مورفیسم رسپتور نوع 1 آنژیوتانسینII ، سطح پروتئین فاز حاد پائین تری (p=0/04) داشتند، اما پلی مورفیسمهای سیستم رنین ـ آنژیوتانسین تأثیر معنی دار آماری در کاهش مارکرهای مذکور متعاقب درمان با داروهای یاد شده را نداشتند (p>0/05).
نتیجه گیری: انالاپریل و یا لوزارتان توانستند اندازه سطوح پروتئین فاز حاد و آنتی اکسیدان توتال را بدون توجه به ژنوتیپهای سیستم رنین ـ آنژیوتانسین تغییر دهند.
مریم نمادی وثوقی، آسیه موحدپور،
دوره 9، شماره 2 - ( 3-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه کیفیت زندگی یک مفهوم بسیار مهم در ارزشیابی شیوه های مختلف درمانی است. ارزیابی کیفیت زندگی کمک می کند تا مشکلات بیماران بطور بنیادی تری مورد توجه قرار گرفته و روشهای درمانی مورد تجدید نظر قرار گیرند. لذا،این پژوهش با هدف مقایسه کیفیت زندگی بیماران تحت همودیالیز و پیوند کلیه در مراکز آموزشی و درمانی بوعلی و امام خمینی اردبیل در سال 1386 انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه توصیفی- مقایسه ای، 93 بیمار تحت همودیالیز و 70 بیمار پیوند کلیه به روش سرشماری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ای مشتمل بر دو بخش دموگرافیک و کیفیت زندگی و با روش مصاحبه جمع آوری گردید.
یافته ها: 65/7% بیماران پیوندی، کیفیت زندگی خود را خوب ارزیابی کردند. در حالیکه 65/6% بیماران همودیالیزی کیفیت زندگی متوسطی داشتند. میانگین امتیاز کیفیت زندگی در نمونه های پیوندی 12/44 +-95/44 و در بیماران همودیالیزی 14/89+- 53/83 بوده و این اختلاف با استفاده از آزمون t مستقل معنی دار بود (p< 0/001). نتیجه گیری: یافته ها مبین آن بود که کیفیت زندگی در بیماران پیوندی بهتر از افراد همودیالیزی می باشد
محمد مهدی زنگنه، نادر گودرزی، اکرم زنگنه، فریبا نجفی، رضا تحویلیان،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به شیوع روزافزون بیماری دیابت و اهمیت پیشگیری، کنترل و درمان آن، استفاده از شیرینکنندههای کم کالری و طبیعی ضروری است. در مطالعه حاضر، خصوصیات حفاظت کلیوی و ضد دیابتی عصاره آبی بخش شیرین گیاه استویا ربادیانا ارزیابی شد.
روش کار: در این مطالعه 35 سر موش سوری نر بالغ به طور تصادفی به پنج گروه هفت تایی تقسیم شدند. دیابت با دوز mg/kg 60 استرپتوزوسین به صورت داخل صفاقی القا شد. گروه کنترل منفی نرمال سالین و گروه های تیمار به ترتیب mg/kg 0/5 گلی بنکلامید و g/kgµ 200 و g/kgµ 400 عصاره آبی استویا ربادیانا را به مدت 15 روز دریافت کردند. یک گروه نیز به عنوان کنترل مثبت (دیابتی تیمار نشده) در نظر گرفته شد. در روز پایان، سطوح سرمی گلوکز خون اندازهگیری شد. مقاطع پنج میکرونی بافت کلیه پس از رنگ آمیزی به روش پریودیک اسید شیف (PAS) برای بررسی استرولوژیکی مورد استفاده قرار گرفتند.
یافته ها: سطوح افزایش یافته گلوکز خون در گروه های تیمار شده با عصاره آبی استویا ربادیانا نسبت به گروه دیابتی تیمارنشده کاهش معنیداری داشت (0/05>p). وزن کلیه، حجم کلیه،کورتکس، لوله های پروکسیمال و دیستال، مجاری جمعکننده، قوس هنله، بافت های بینابینی و عروق و طول لوله های کلیوی پس از تیمار با دوزهای عصاره استویا ربادیانا به صورت معناداری کاهش یافت (0/05>p). حجم و تعداد گلومرول ها با دوز بالای عصاره استویا به مقادیر طبیعی نزدیک شد.
نتیجه گیری: طبق نتایج بدست آمده، عصاره آبی بخش شیرین گیاه استویا ربادیانا می تواند سطح قند را تنظیم نموده و از آسیب های کلیوی ناشی از دیابت پیشگیری نماید. به نظر می رسد بتوان از گیاه استویا ربادیانا به عنوان یک مکمل ضددیابت و محافظ کلیوی استفاده نمود.
سعید دباغ نیکوخصلت، غلامرضا حمیدیان، مصطفی خانی، سعید فتح اللهی، رقیه جلوسیان،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر تمرین استقامتی شنا بر تغییرات ساختاری (حجم و تعداد سلولهای پارانشیمی) و شاخصهای آپوپتوزی بخش قشری غده فوق کلیه در موشهای صحرایی باردار در معرض مسمومیت با کادمیوم بود.
روش کار: 32 سر موش صحرایی باردار با وزن 20±200 گرم بهطور تصادفی به چهار گروه کنترل، کادمیوم، شنا و کادمیوم- شنا تقسیم شدند. کادمیوم در طول دوره بارداری بدن بهصورت محلول در آب در اختیار گروههای تیمار قرار داده شد. تمرینات ورزشی شنا در گروههای شنا و کادمیوم – شنا از اولین روز بارداری بهصورت 5 روز در هفته و روزانه به مدت 60 دقیقه تا پایان دوره ادامه داشت. دو روز پس از زایمان، مادران آسان کشی شده و غده فوق کلیه حیوانات خارج شد. پس از پایدارسازی نمونهها، رنگآمیزی هماتوکسیلین- ائوزین و تانل صورت گرفت و تعداد سلولهای نکروتیک و آپوپتیک در 10 میدان میکروسکوپی بهطور تصادفی شمارش شد. حجم نواحی مختلف غده فوق کلیه و همچنین تعداد کل سلولهای پارانشیمی با استفاده از روشهای استریولوژیکی تخمین زده شد. دادههای بهدستآمده توسط آزمون تحلیل واریانس دوسویه با استفاده از نرمافزار SPSS-21 مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: مسمومیت با کادمیوم باعث خونریزی وسیع و تخریب بافتی در بخش قشری غده فوق کلیه مادران باردار گردید؛ ولی تمرین استقامتی شنا از شدت خونریزی موجود در آن کاست. مسمومیت با کادمیوم در دوران بارداری باعث کاهش حجم کل غده، کاهش حجم بخش قشری و نواحی مختلف آن و همچنین کاهش تعداد، اندازه و عملکرد سلولهای پارانشیمی هر سه ناحیه بخش قشری بهویژه ناحیه فاسیکولاتا شد. انجام تمرین ورزشی در این شرایط نیز وضعیت ساختار غده را بدتر نموده و باعث کاهش بیشتر سلولهای پارانشیمی هر سه ناحیه بخش قشری غده فوق کلیه گردید.
نتیجهگیری: تمرین ورزشی با شدت تعیین شده باعث افزایش عوارض ساختاری و مورفولوژیکی ناشی از مسمومیت با کادمیوم در غده فوق کلیه موشهای صحرایی باردار میشود؛ بنابراین توصیه می شود تا مادران باردار از فعالیتها و تمرینات ورزشی سبک استفاده کنند.
زهرا گودرزیان، سید ابراهیم حسینی،
دوره 18، شماره 2 - ( 4-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: آزاتیوپرین دارویی با کاربرد وسیع در درمان بیماریهای خودایمنی است که بر عملکرد و ساختار بافتی کلیه دارای اثرات منفی میباشد. لذا با توجه به اثرات محافظتی زنجبیل در برابر نفروتوکسینهای مختلف مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر عصاره زنجبیل بر تغییرات کلیوی ناشی از مصرف آزاتیوپرین در موشهای صحرایی صورت گرفت.
روش کار: در این مطالعه تجربی از 56 سرموش صحرایی ماده بالغ که به 7 گروه شامل کنترل، شاهد و 5 دسته تجربی دریافت کننده آزاتیوپرین (mg/kg50)، زنجبیل mg/kg 200، آزاتیوپرین به همراه زنجبیل با دوزهای mg/kg 200 و 100،50 تقسیم شدند. در این بررسی زنجبیل به صورت گاواژ و آزاتیوپرین به صورت درون صفاقی و برای مدت 21 روز تجویزشدند. در پایان سطح سرمی اوره، اسید اوریک و کراتینین اندازه گیری و ساختاربافتی کلیه های حیوانات بررسی گردید. نتایج از طریق آزمونهای ANOVA و دانکن در سطح معناداری 0/05 ≤ pآنالیز شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد آزاتیوپرین باعث تخریب ساختار بافتی همراه با نکروزه شدن سلولی، تخریب توبولی، کوچک شدن گلومرولها، بزرگ شدن فضای ادراری، پرخونی و ارتشاح سلولهای آماسی در بافت کلیه و همچنین افزایش سطح سرمی اوره و اسیداوریک وکراتینین در سطح 0/05 ≤ pمیشود، در حالیکه مصرف همزمان زنجبیل با آزاتیوپرین باعث کاهش معنادار میزان سرمی اوره، اسیداوریک وکراتینین و بهبود ساختاربافتی کلیه در مقایسه با گروه آزاتیوپرین میگردد.
نتیجه گیری: دادههای این مطالعه نشان دادکه زنجبیل به واسطه خواص آنتی اکسیدانی خود توانسته با مهار رادیکالهای آزاد تولید شده توسط آزاتیوپرین، بر بافت کلیه اثر محافظتی داشته باشد واز شدت آثار تخریبی آزاتیوپرین بر بافت و عملکرد کلیه ها بکاهد.
حمیدرضا ابری، مینو محمودی، سیامک شهیدی،
دوره 18، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی مصرف خوراکی مکمل کراتین بر شاخصهای بیوشیمیایی کلیه، کبد و بیضه در رتهای نر تحت تمرین شنا انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه موشهای رت نر نژاد ویستار با میانگین وزنی (gr5 ± 245) به 5 گروه 8 تایی: کنترل، تمرین+ دوز صفر کراتین؛ تمرین با دریافت دوز پایین، متوسط و بالای کراتین (به ترتیب200،300 و600 میلی گرم/ کیلوگرم در روز) تقسیمبندی شدند. مطالعات بیوشیمیایی سرم خون بعد از 10 روز مصرف کراتین و تمرین شنا اجرا شد. سپس سطح سرمی آلکالین فسفاتاز (ALP)، آلانین آمینو ترانسفراز (ALT)، آسپارتات آمینو ترانسفراز(AST)، ازت اوره خون (BUN)، کراتینین و تستوسترون به روش اسپکتروفتومتری اندازهگیری شد و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون ANOVA انجام گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که سطح سرمی ALP در گروههای دریافت کننده دوز کم و متوسط کراتین نسبت به هر دو گروه کنترل و گروه تمرین دوز صفر کراتین تفاوت معناداری داشته است (0/05<p). سطح سرمیBUN، ALT و AST در گروههای تمرین+ دوز صفرکراتین، تمرین داده شده با دریافت دوز پایین، متوسط و بالای کراتین نسبت به گروه کنترل دارای تفاوت معناداری نبود. گروه تمرین داده شده با دریافت دوز بالای کراتین بطور معناداری سطح سرمی کراتینین بالاتری را در مقایسه با گروه کنترل نشان داد (0/05<p). سطح تستوسترون در گروه تمرین با دریافت دوز متوسط کراتین نسبت به گروه کنترل و گروه تمرین+ دوز صفرکراتین دارای تفاوت معناداری بود (0/05<p).
نتیجه گیری: این مطالعه نشان میدهد که مصرف کوتاه مدت کراتین (10 روز) میتواند بر روی برخی از شاخصهای بیوشیمیایی کلیه، کبد و بیضه اثر بگذارد. اگرچه مطالعات بیشتری برای روشن شدن اثرات مصرف مکمل کراتین لازم است.
زهرا عاشوری ساحلی، محمد شناگری، ناصر هرزندی، علی منفرد،
دوره 19، شماره 2 - ( 4-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: داروهای مهارکننده ایمنی، جهت کاهش خطر رد حاد و از دست دادن کلیه پیوندی به کار میروند که در نتیجه، امکان فعالیت مجدد ویروس های مخفی از جمله BKV وJCV در میزبان و یا کلیه پیوندی افزایش مییابد که میتواند منجر به از دست رفتن کلیه پیوندی گردد. هدف این مطالعه، تشخیص کیفی و کمّی DNA این ویروسها در پلاسمای بیماران پیوند کلیه استان گیلان، جهت شناسایی به موقع بود.
روشکار: در این مطالعه توصیفی به صورت گذشته نگر ابتدا بر روی 102 نمونه پلاسمای گیرندگان آزمایش استخراج DNA ویروس صورت پذیرفت سپس شناسایی و کمیت یابی آن بوسیله Real time PCR انجام گردید.
یافتهها: در 102 نمونه پلاسما 54 نمونه (52/94%) دارای BKV DNA و 26 نمونه (25/50%) دارای JCV DNA بودند. محدوده خطی اندازه گیری برای BKV 596 /0 تا copy/µl 107 و برای JCV528 /0 تا copy/µl107 بود. لذا بعد از محاسبه مقادیر ژن در پلاسما بر اساس copy/ml تعداد و درصد موارد مثبت حاوی DNA هر ویروس بطور اختصاصی در 4 محدوده مشخص گردید. DNA هر دو ویروس (عفونت همزمان) در 22 نمونه پلاسما (21/56%) وجود داشت.
نتیجه گیری: Real time PCR، روشی کمّی و کیفی است که قادر به تشخیص ژنوم انواع موجودات و مقادیر آن (حتی به مقدار بسیار کم) میباشد، لذا استفاده از آن جهت تشخیص به موقع ویروسها که میتوانند باعث بیماریها و رد پیوند در گیرندگان پیوند کلیه شوند، بسیار حائز اهمیت است.
شکوفه بنائی،
دوره 21، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: آسیب ناشی از ایسکمی و رپرفیوژن در بالین در طول پیوند کلیه به بیماران مرحله نهایی بیماری کلیه رخ میدهد باعث فعال شدن سیستم ایمنی میشود. پاسخهای التهابی با افزایش سطح سایتوکاینها منتهی به آسیب حاد کلیه میشوند که در کاهش عملکرد پیوند و پس زدن کلیه پیوندی دخیل هستند. هدف این مطالعه، مرور اثرات درمانی نانوذرات در آسیب حادکلیه بود.
روش کار: با استفاده از بانکهای اطلاعاتی اسکوپوس، پابمد، گوگل اسکولار یک استراتژی جستجوی جامع در مورد مطالعات مرتبط با مدلهای آسیب حاد کلیه از سالهای 2000 تا 2020 انجام گرفت. استراتژی جستجو شامل کلمات کلیدی برای مدلهای آسیب حاد کلیه، از جمله ایسکمی- رپرفیوژن و نانوذرات میشد.
یافته ها: رادیکالهای آزاد اکسیژن در طول فاز رپرفیوژن تولید میشوند باعث پراکسیداسیون لیپیدی و تسریع آسیب بافتی میگردند. آسیب اکسیداتیو DNA، پروتئینهای سلول و پراکسیداسیون لیپیدی غشاء میتواند باعث مرگ سلولی و آپوپتوزیس شود. برخی استراتژیها جهت کاهش آسیب بافتی ناشی از ایسکمی- رپرفیوژن استفاده از مواد ریز در حد نانو میباشد. نانوذرات آنتیاکسیدان باعث کاهش استرس اکسیداتیو بافتها میشوند و نیز قابلیت تحویل داروها و عاملهای درمانی به سلولهای ایسکمیک و تصویربرداری از نواحی ایسکمیک در سطح سلولی و مولکولی را دارند.
نتیجه گیری: این پتانسیل نانوذرات آنتیاکسیدان و ضد التهاب در تشخیص و درمان نواحی ایسکمیک کلیه یک نوآوری در توسعه درمانهای جدید و دستاورد منحصر به فرد در پیشرفتهای پزشکی اخیر محسوب میشود.
سمانه علیجانیان، معصومه اصل روستا، گلناز اسعدی تهرانی،
دوره 23، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است دی اتیل نیتروزامین که برای القای کارسینوم کبدی به کار میرود اثرات مخربی بر کلیه نیز دارد. منتول نوعی مونوترپن است که واجد اثرات آنتی اکسیدانی، ضدالتهابی و ضدسرطانی است. در این مطالعه، اثر منتول بر بیان فاکتورهای وابسته به تومور و سیگنالینگ HIF-1α/VEGF در کلیه موشهای سوری دریافت کننده دی اتیل نیتروزامین بررسی شد.
روش کار: در این تحقیق، 16 موش سوری نر در سن 14 روزگی به چهار گروه کنترل، منتول، نیتروزامین و نیتروزامین- منتول تقسیم شدند. گروههای نیتروزامین و نیتروزامین- منتول در سن 14 روزگی، دی اتیل نیتروزامین را به صورت درون صفاقی mg/kg) 25) دریافت نمودند. گروههای منتول و نیتروزامین- منتول نیز منتول را سه بار در هفته به مدت 6 ماه متوالی به صورت گاواژ mg/kg) 50) دریافت کردند. در پایان این دوره، بیان SFRP1، VHL،CTNNB1 ، HIF-1α و VEGF در کلیه با روش real time PCR سنجیده شد.
یافته ها: تیمار منتول باعث افزایش معنی دار بیان (0.021SFRP1 (P= و (0.013VHL (p = و کاهش معنی دار بیانCTNNB1 (0.001=P)، (P=0.000) HIF-1α و VEGF (0.000=p) در کلیه موشهای گروه نیتروزامین- منتول در مقایسه با گروه نیتروزامین شد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که منتول از کاهش بیان فاکتورهای سرکوبگر توموری و افزایش بیان فاکتورهای محرک توموری و عوامل موثر در آنژیوژنز در کلیه موش های تیمار شده با دی اتیل نیتروزامین ممانعت میکند، بنابراین احتمالاً در پیشگیری و درمان سرطان کلیه موثر است.