|
|
|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
3 نتیجه برای کلسیم
فائزه غلامعلی خمسه، الله یار عرب مومنی، دوره 0، شماره 0 - ( 1-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: گزارش شده است که فعالیت بدنی همراه با مصرف مواد معدنی، تراکم استخوان را افزایش داده و به بهبود سلامت استخوان پس از یائسگی کمک میکند. از اینرو، مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر تمرینات بادیپامپ همراه با مصرف کلسیم و ویتامین D بر بیومارکرهای سلامت استخوان در زنان یائسه انجام شد.
روشکار: در این مطالعه نیمهتجربی، با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه دارونما، از بین زنان یائسه شهر اصفهان، 45 نفر با دامنه سنی 55 تا 65 سال و شاخص توده بدن برابر با 3±24 کیلوگرم بر مترمربع، بهشیوه هدفمند انتخاب و به 3 گروه (تمرین بادیپامپ، تمرین بادیپامپ+ مصرف کلسیم و ویتامین D و دارونما) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی به مدت 8 هفته و سه جلسه در هفته، هر جلسه 40 تا 60 دقیقه با شدت 10%1Rm اجرا شد. همچنین آزمودنیهای گروه بادیپامپ+ مصرف کلسیم و ویتامین D، علاوه بر اجرای پروتکل تمرینی، روزانه دو عدد قرص کلسیم+ ویتامین D را به مدت 8 هفته استفاده کردند. بهمنظور تحلیل دادهها از روش آماری تحلیل کواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد.
یافتهها: افزایش معناداری در آلکالین فسفاتاز ویژه استخوان (BSAP) در هر دو گروه تمرین بادیپامپ و تمرین بادیپامپ+ مصرف کلسیم و ویتامین D مشاهده شد (0.001=p). همچنین کاهش معنادار تلوپپتید C- ترمینال کلاژن نوع I (CTX) در گروههای تمرین بادیپامپ و تمرین بادیپامپ+ مصرف کلسیم و ویتامین D مشاهده شد (0.002 ≥p). ضمن اینکه، تغییرات ایجاد شده ناشی از گروه تمرین بادیپامپ+ مصرف کلسیم و ویتامین D بر این متغیرها بهطور معناداری بیشتر از گروه تمرین به تنهایی بود.
نتیجهگیری: این یافتهها بیانگر، آثار سودمند تمرینات بادیپامپ همراه با مصرف کلسیم و ویتامین D بر بیومارکرهای سلامت استخوان در زنان یائسه است. از اینرو، استفاده ترکیبی از تمرینات بادیپامپ و مکمل کلسیم و ویتامین D برای بهبود این متغیرها میتواند مفید باشد.
بهرام سهرابی، بهناز پور اصغر، سعید دستگیری، دوره 6، شماره 4 - ( 9-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: تحقیقات مختلف، نتایج متضادی را در ارتباط با فزونی میزان مرگ و میر زودرس بعد از انفارکتوس حاد میوکارد در زنان نسبت به مردان گزارش کرده است. این نتایج بصورت خام و بعد از تعدیل بر اساس سن و سایر تفاوت ها گزارش شده است. این مطالعه با این فرض که جنسیت مونث در مرگ ومیر زودرس بعد از انفارکتوس حاد میوکارد نقش مهمی را ایفا می کند، انجام گرفت. روش کار: در این تحقیق بمدت 6 ماه از تاریخ 82/4/1 لغایت 82/9/30 تمام بیمارانی که تشخیص نهایی آنها انفارکتوس حاد میوکارد بود (80 زن و 174 مرد ) با در نظرگرفتن عوامل خطر بیماری های عروق کرونری، شرایط بالینی در هنگام پذیرش، اقدامات درمانی در بیمارستان و هنگام ترخیص، حوادث بالینی در بیمارستان و مرگ و میر بیمارستانی و در طی یک ماه، بعد از ترخیص از بیمارستان، مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: شانس نسبی برای مرگ در بیمارستان در زنان نسبت به مردان برابر 2 با فاصله اطمینان 95% ( 4/208 -951/0) بود. میزان نسبت شانس برای مرگ در طی یک ماه بعد از انفارکتوس حاد میوکارد بعد از ترخیص از بیمارستان در زنان نسبت به مردان برابربا 586/4 با فاصله اطمینان 95% (16/252- 1/294) بود.این میزان بعد از تعدیل بر اساس سن برابر با 15/3 با فاصله اطمینان 95% (11/579- 0/857) بود. بعد از تعدیل بر اساس تمام تفاوت ها شانس نسبی 5/387 با فاصله اطمینان 95% (22/393 - 1/296) بود. زنان در شرایط بالینی وخیم در مقایسه با مردان مراجعه تاخیری داشتند. زنان کمتر از مردان تحت درمان با استرپتوکیناز، آسپرین، بتا بلوکر و اقدامات تشخیصی و درمانی تهاجمی قرار گرفتند و بیشتر از مردان بلوک کننده های کانال های کلسیم و نیترات دریافت کردند. نتیجه گیری: زنان در مقایسه با مردان ریسک بالاتری برای مرگ و میر زودرس (در طی یک ماه بعد از انفارکتوس حاد میوکارد، بعد از ترخیص از بیمارستان) دارند و سن بالا مهمترین عامل بالقوه قابل توجیه برای این احتمال خطر بالا نمی باشد.
نسرین فولادی، حسین علیمحمدی، علی حسین خانی، فیروز امانی، رقیه گشاده رو، دوره 12، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری سنگهای ادراری شایعترین اختلال دستگاه ادراری می باشد که می تواند منجر به نارسایی کلیوی گردد. این بیماری بیشتر در مردان میان سال و پیر دیده می شود. هدف از مطالعه حاضر تعیین ارتباط بین انواع سنگهای ادراری با فاکتورهای خطر احتمالی در بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اردبیل بود. روش کار: در یک مطالعه توصیفی مقطعی که در مراکز درمانی جراحی شهر اردبیل از فروردین ٨٧ تا تیر ماه 88 بر روی بیماران مبتلا به سنگ مجاری ادراری انجام گرفت، 150 بیمار وارد مطالعه شدند. اطلاعات شامل متغیرهای دموگرافیک و نوع سنگ در چک لیست از قبل تهیه شده وارد و توسط نرم افزار آماری SPSS و با تستهای کای دو و آنالیز واریانس یکطرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. سطح معنیداری در این مطالعه 05/0> p در نظر گرفته شد. یافته ها: از میان کل بیماران مورد مطالعه 116 نفر (3/77%) دارای سنگ اگزالات کلسیمی، 15 نفر (10%) سنگ فسفات کلسیمی، 10 نفر (7/6%) سنگ اسید اوریکی و 9 نفر (6%) دارای سنگ فسفات آمونیومی بودند. میانگین سن بیماران 41/14 ± 90/41 سال بود (48% بیماران دارای سن 50-30 بودند). نود و یک نفر (6/60%) از بیماران مرد و 59 نفر (4/39%) زن بودند. میانگین شاخص توده بدنی ( BMI ) کل بیماران 83/3 ± 80/25 بود . ارتباط معنیداری بین نوع سنگ و شغل بیماران، محل سکونت (173/0)، سابقه بیماری قبلی، BMI بیماران و سابقه مصرف دارو وجود نداشت (05/0 p > ) . نتیجهگیری: شایعترین نوع سنگهای ادراری در مردان و زنان مربوط به اگزالات کلسیم (3/77%) و کمترین مربوط به فسفات آمونیوم (6%) بود. بیشترین مبتلایان به سنگهای ادراری در گروه سنی50-30سال قرار داشتند. ارتباط معنیداری بین نوع سنگ با شغل، محل سکونت، سابقه بیماری و مصرف دارو توسط بیماران بدست نیامد.
|
|
|
|
|
|
|
|
|