|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
9 نتیجه برای چاقی
مطهر حیدری بنی، مسعود حاجی مقصود، مهرانگیز ابراهیمی ممقانی، محمد کاظم طرزمنی، جواد مهتدی نیا، دوره 12، شماره 2 - ( 3-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش چربی بدن یکی از عوامل خطر پیشرفت بیماریهای مزمن می باشد. شناسایی بهترین شاخص تن سنجی به عنوان ابزاری آسان جهت تعیین افراد تحت خطر بیماری قلبی عروقی در هر جامعهای ضروری می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط چاقی شکمی با مراحل ابتدایی آترواسکلروز از طریق تعیین ضخامت انتیما مدیا بر روی زنان بزرگسال انجام شد. روش کار: مطالعه مقطعی حاضر بر روی 100 زن سالم بزرگسال 50-18 سال انجام شد. شاخص های تن سنجی طبق دستورالعمل های استاندارد اندازه گیری و محاسبه شد. حدود مرزی انتخابی برای دور کمر ( WC )، نسبت دور کمر به باسن ( WHR ) و نسبت دور کمر به قد ( WHtR ) به ترتیب cm 88، 8/0 و 5/0 می باشد. تعیین ضخامت انتیما مدیا شریان کاروتید ( CIMT ) به عنوان نشانگر مراحل ابتدایی آترواسکلروز از طریق روش غیر تهاجمی سونوگرافی انجام شد. افراد با میانگین mm 8/0 ≥ CIMT به عنوان" افراد سالم" و mm 8/0< CIMT به عنوان "افراد تحت خطر" در نظر گرفته شدند. یافته ها: میانگین سنی افراد مورد مطالعه 8/1 ± 96/30 سال و میانگین WC ، WHR ، WHtR و CIMT افراد به ترتیب cm 17/0 ± 95، 08/0 ± 87/0، 11/0 ± 61/0 و 15/0 ± 63/0 بود. تمامی شاخصهای تن سنجی چاقی شکمی با میانگین CIMT همبستگی مثبت معنی دار داشتند (05/0> p ). WC با حد مرزی cm 88 نسبت به WHR و WHtR در مجموع حساسیت و ویژگی بالاتری داشت. نتیجه گیری: شاخص WC با حد مرزی cm 88 نسبت به دو شاخص WHR و WHtR جهت شناسایی افراد تحت خطر آترواسکلروز بهتر است.
ایرج فیضی، عباس نقی زاده باقی، علیرضا رحیمی، صدیقه تعمتی، دوره 12، شماره 2 - ( 3-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه چاقی و افسردگی دو بیماری مهمی هستند که در سراسر جهان رو به افزایش بوده و سلامتی انسانها را تهدید می کنند. اینکه این دو عامل چه حد بر هم موثرند جزء سوالات مهم بهداشتی است. این تحقیق با هدف بررسی رابطه بین شاخص توده بدن و میزان افسردگی دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی اردبیل بعمل آمد. روش کار: در یک مطالعه توصیفی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد 230 دانشجوی دختر به عنوان نمونه انتخاب و قد و وزن آنها اندازه گیری شد، برای سنجش میزان افسردگی از آزمون بک و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و نیز برای تعیین رابطه بین شاخص توده بدن ومیزان افسردگی دانشجویان از آزمون ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار آماری SPSS15 استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان داد که 40% دانشجویان در آزمون افسردگی در سطح طبیعی بوده و افسردگی خفیف (29%)، افسردگی متوسط (24%) و افسردگی شدید در حدود (7%) مشاهده شد. همچنین 77% دانشجویان از نظر شاخص توده بدن در سطح مورد قبول و 14% آنها اضافه وزن داشته و 9% آنها نیز لاغر بودند. آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین شاخص توده بدن و میزان افسردگی دانشجویان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.( p ≤ 0/01 ) نتیجه گیری: شیوع افسردگی در دانشجویان دختر دانشگاه در حدود 60% و شیوع چاقی در حدود 14% می باشد و بین شاخص توده بدن و میزان افسردگی دانشجویان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.
سمیرا ربیعی، فاطمه صداقت، رضا راست منش، دوره 13، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: مصرف غذا برای کسب لذت، منجر به دریافت انرژی بیش از حد نیاز شده و می تواند در توجیه علت شیوع روزافزون چاقی، کمک کند.در این مطالعه، الگوهای غذایی و امتیاز پرسشنامه لذت جویی از غذا (هدونیک) در بانوان چاق و غیر چاق، مقایسه شد و ارتباط بین امتیاز این پرسشنامه با اقلام غذایی مختلف، بررسی شد. روش کار: این مطالعه مورد- شاهدی، با روش نمونه گیری آسان، در 140 خانم 44-17ساله مراجعه کننده به باشگاه چاقی منطقه 4 شهرداری تهران، در سال 1390 انجام گرفت. دریافت غذایی و اطلاعات مربوط به امتیاز هدونیک، به ترتیب با استفاده از پرسشنامه های اعتبارسنجی شده نیمه کمی بسامد خوراک 168 آیتمی و 21 آیتمی لذت جویی از غذا بدست آمد. از رگرسیون لجستیک برای تعیین نسبت شانس چاقی در رابطه با الگوهای غذایی تعیین شده با روش تحلیل عاملی و امتیاز گرسنگی هدونیک استفاده شد. یافته ها: دو الگوی غذایی تحت عنوان سالم و ناسالم، شناخته شد. نسبت شانس تعدیل شده چاقی در هیچ یک از الگوها، روند معنی داری نداشت. میانگین امتیاز پرسشنامه هدونیک در گروه مورد بالاتر از گروه شاهد بود(05/0 < p ). نسبت شانس تعدیل شده چاقی در سهک دوم و سوم امتیاز این پرسشنامه، در مقایسه با سهک اول، به ترتیب، 8/2 و 8/10 بود (05/0 < p ). نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که تفاوتی میان الگوهای غذایی بانوان چاق و غیر چاق وجود ندارد؛ درحالیکه بین گرسنگی هدونیک و چاقی، ارتباط مستقیم وجود دارد. به نظر می رسد گرسنگی هدونیک، افراد چاق را به سمت انتخاب های غذایی ناسالم سوق می دهد.
مجید مبصری، آرمین صادقی، علیرضا استاد رحیمی، سمیرا پورمرادیان، دوره 13، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: افراد چاق در معرض خطر ابتلا به بیماری های متعدد مزمن از جمله دیابت، بیماری های قلبی و دیس لیپیدمی می باشند . در سالهای اخیر تمرکز محققین بر مساله استفاده از مکمل یاری در کنار درمانهای رایج جهت کاهش عوارض چاقی بوده است. در این مطالعه تاثیر مکمل یاری اسیدهای چرب امگا 3 بر سطح الگوی لیپیدی سرم، گلوکز ناشتا ی خون و C-peptide در داوطلب ان چاق مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: در این کارآزمایی بالینی 56 داوطلب چاق با میانگین سنی 15/8 ± 94/33 سال در دو گروه مداخله (30 نفر) و دارونما (26 نفر) به ترتیب روزانه دو عدد کپسول امگا 3 (حاوی 360 میلی گرم EPA و 240 میلی گرم DHA ) و دارونما را به مدت 4 هفته استفاده نمودند. در ابتدا و انتهای مطالعه نمونه های خونی جمع آوری شد و میزان الگوی لیپیدی سرم، گلوکز ناشتای خون و C-peptide اندازه گیری گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS آنالیز شد و P کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد. یافتهها : در مقایسه با گروه دارونما، مکمل یاری امگا 3 باعث کاهش معنیداری در میانگین تریگلیسرید سرم گردید ( mg/dl 22/11 ± 37/108 درمقابل mg/dl 40/59 ± 84/148). در انتهای 4 هفته، در هر دو گروه افزایش معنی دار در غلظت C-peptide نسبت به ابتدای مطالعه مشاهده گردید که این افزایش در گروه مداخله بیشتر بود (01/0 > p ). همچنین در هر دو گروه تغییرات معنی داری در کلسترول تام و LDL-C و HDL-C مشاهده نگردید . نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر نشان داد که مکمل یاری امگا 3 منجر به بهبود برخی از اجزای الگوی لیپیدی سرم و بهبود ترشح انسولین پس از یک ماه مداخله شد. انجام مطالعات بیشتری در این زمینه برای رسیدن به نتایج قطعی تر ضروری به نظر می رسد.
رعنا کیهان منش، محمد رضا علیپور، حسن قبادی، مهدی احمدی، علیرضا مرادی، محمد رضا اصلانی، دوره 18، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات اپیدمیولوژیک و کلینیکال ارتباط تنگاتنگی بین آسم و چاقی نشان داده اند. مطالعه حاضر اثر چاقی بر پاسخ دهی مجاری هوایی نسبت به متاکولین و تعداد سلولهای التهابی در مایع برونکوآلوئولار رتهای نر حساس شده با اوالبومین را بررسی کرده است.
روش کار: 24 رت نر از نژاد ویستار به 4 گروه شامل رژیم غذایی معمولی (C+ND)، حساس شده با رژیم معمولی (S+ND)، رژیم پرچرب (C+HFD)، و حساس شده با رژیم پرچرب (S+HFD) تقسیم شدند. تمام حیوانات به مدت 8 هفته با غذای معمولی یا با رژیم پرچرب تغذیه شده، سپس در حالی که رژیم طراحی شده را دریافت میکردند با اوالبومین یا نرمال سالین برای 4 هفته دیگر حساسیت زایی صورت گرفت. در انتهای مطالعه مایع برونکوآلوئولار جهت بررسی سلولهای التهابی و تراشه جهت بررسی پاسخ دهی به متاکولین مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: در گروههای چاق القا شده با رژیم، وزن و شاخصهای چاقی افزایش داشتند ( 0/05p< تا p<0/001). نتایج همچنین نشان دادند که در گروه S+HFD در مقایسه با S+ND، پاسخ دهی تراشه نسبت به متاکولین افزایش قابل توجهی داشت (0/05p<). علاوه بر این، سلولهای التهابی در مایع برونکوآلوئولار در گروه S+HFD در مقایسه با سایر گروهها زیادتر بود (p<0/001 )
.
نتیجه گیری: در شرایط چاقی توام با مدل آسماتیک در رتهای نر پاسخدهی مجاری هوایی نسبت به متاکولین و همچنین تعداد سلولهای التهابی زیاد میشود.
علیرضا شیرویه، فرشاد امامی، محمد سنایی، رسول طریقی، دوره 20، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: پرپتین و آدروپین هورمونهای پپتیدی هستند که با تنظیم متابولیسم کربوهیدراتها نقش مهمی در کنترل چاقی دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرین هوازی بر آدروپین، پرپتین و مقاومت به انسولین در مردان دارای اضافه وزن بود.
روش کار: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 18 مرد دارای اضافه وزن و چاق (سن 3/92 ± 58/39، شاخصتوده بدنی 1/23±75//28) انتخاب و بهطور تصادفی به دو گروه (کنترل و تمرین) تقسیم شدند. گروههای تمرین بهمدت هشت هفته، هر هفته پنج جلسه در برنامه تمرینی هوازی (با شدت 65 تا 85 درصد حداکثر ضربان قلب، 40 دقیقه) شرکت کردند. دو روز قبل و بعد از اجرای پروتکل، در حالت ناشتا خونگیری انجام شد. پرپتین و آدروپین به روش الایزا اندازهگیری شد. داده ها با استفاده از آزمون t مستقل و ANCOVA در سطح معنیداری 0/05<pآزمون شد.
یافتهها: مقادیر پرپتین در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل (0/001=p) و پیشآزمون (0/000=p) کاهش معنیداری داشت. همچنین مقادیر آدروپین در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل (0/000=p) و پیشآزمون (000/0=p) افزایش معنیداری داشت. همچنین مقادیر ارزیابی مدل هموستاتیک (HOMA-IR) در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل (0/000=p) و پیشآزمون (0/000=p) کاهش معنیداری نشان داد.
نتیجهگیری: تمرین ورزشی با بهبود میزان پرپتین و آدروپین منجر به بهبود شاخص گلیسمیک در مردان چاق و دارای اضافه وزن شد. به نظر تمرین هوازی میتواند یک شیوه مداخله کارآمد برای کنترل و جلوگیری از بروز بیماریهای متابولیک در این افراد باشد.
قاسم ترابی پلت کله، عباس صادقی، احمد عبدی، دوره 22، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: چاقی و رژیم غذایی پرچرب (HFD) با تاثیر بر مسیرهای سیگنالینگ موثر بر متابولیسم چربی و گلوکز باعث اختلالات متابولیکی در کبد میشود. فعالیت ورزشی و عادتهای غذایی برای پیشگیری و مقابله با چاقی و اختلالات متابولیکی مرتبط با آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. همچنین کپسایسین چاقی ناشی از رژیم غذایی را در جوندگان و انسانها بهبود میبخشد. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی اثر تمرین هوازی همراه با کپسایسین بر بیان پروتئین کیناز فعال شده با AMP (AMPK) و پروتئین کیناز B (Akt) بافت کبدی موشهای تغذیه شده با HFD بود.
روشکار: در این مطالعه تجربی، 40 سر موش صحرایی نر ویستار به مدت 8 هفته با رژیم غذایی نرمال (8=n، ND) و رژیم غذایی پرچرب (HFD) (32=n) تغذیه شدند. بعد از هشت هفته همه موشها به 5 گروه: رژیم غذایی نرمال (ND)، رژیم غذایی پرچرب (HFD)، رژیم غذایی پرچرب-تمرین (HFDT)، رژیم غذایی پرچرب-کپسایسین (HFDCap) و رژیم غذایی پرچرب-تمرین-کپسایسین (HFDTCap) تقسیم شدند. گروههای تمرین به مدت هشت هفته برنامه دویدن هوازی با شدت متوسط (60-50% VO2max، 25-15 متر/دقیقه، 60-30 دقیقه/روز، پنج روز/هفته) را روی تردمیل انجام دادند. کپسایسین (mg/kg/day 4) یک بار در روز به صورت خوراکی با گاواژ خورانده شد.
یافتهها: القای دیابت با کاهش بیان AMPK (0/0001=p) و افزایش Akt (0/0001=p) همراه بود. نتایج نشان داد که تمرین و کپسایسین باعث افزایش معنیداری در بیان AMPK (به ترتیب 0/032= P و 0/045=P) و کاهش بیان Akt (به ترتیب 0/045=P و 0/049=P) سلولهای کبدی موشهای صحرایی HFD شد. همچنین تعامل تمرین با کپسایسین تاثیر معنیداری بر بیان AMPK (0/017=P) و Akt (0/0001=P) داشت.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که HFD باعث اختلال در عملکرد سلولهای کبدی شده و تمرین هوازی و کپسایسین با افزایش AMPK و کاهش Akt، احتمالا میتواند لیپوژنز کبدی را بهبود ببخشد. با این وجود اثر تعامل تمرین همراه با کپسایسین بیشتر بود.
سارا زلفعلی پورملکی، حسین قمری کیوی، علی رضایی شریف، دوره 23، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: باتوجه به شیوع روز افزون چاقی و اضافه وزن و پیامدهای روانشناختی حاصل از آن در جهان و کشورمان ایران، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روایت درمانی بر اضطراب اجتماعی بدنی در زنان مبتلا به چاقی و اضافهوزن انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر را کلیه زنان مبتلا به چاقی و اضافه وزن شهر تبریز در سال 1402 تشکیل داد. 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (در هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایشی روایت درمانی را در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی دریافت کرد و اعضای گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکردند. ابزار مورد استفاده مقیاس اضطراب اجتماعی بدنی هارت و همکاران (1989) بود. داده های جمع آوری با آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: تحلیل دادهها نشان داد بین نمرات پسآزمون در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (0.001>p). میانگین اضطراب اجتماعی بدنی در مرحله پیش آزمون به ترتیب برای گروه آزمایشی و کنترل 2.289± 44.33 و 3.063±43.67 بود و در مرحله پس آزمون 3.177±36.33 و 3.385±43.80 بود. نتایج نشان داد روایت درمانی منجر به کاهش اضطراب اجتماعی بدنی شده است (0.001>p). در مراحل پیگیری نیز معلوم شد اثرات روایت درمانی ماندگار است (0.001>p).
نتیجه گیری: به نظر میرسد روایت درمانی میتواند باعث کاهش اضطراب اجتماعی بدنی زنان مبتلا به چاقی و اضافهوزن شود، از این رو احتمالاً در بهبود سلامت روانشناختی افراد مبتلا به چاقی و اضافهوزن میتواند راهبرد مفیدی باشد.
سهیلا فخریان روغنی، الله یار عرب مومنی، دوره 23، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه چاقی از نگرانیهای اصلی سلامت در سراسر جهان محسوب میشود. از اینرو، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر تمرینات پایه ژیمناستیک همراه با مصرف مکمل الکارنیتین بر عوامل جسمانی مرتبط با سلامتی و نیمرخ لیپیدی در کودکان دختر چاق انجام شد.
روشکار: در این مطالعه نیمهتجربی، با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه دارونما، از بین دانشآموزان دختر چاق شهر اصفهان، 60 نفر با BMI برابر 30.28 کیلوگرم بر متر مربع، بهشیوه هدفمند انتخاب و به 4 گروه (تمرینات پایهژیمناستیک، مصرف الکانیتین، ترکیبی و دارونما) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی به مدت 12 هفته و سه جلسه در هفته، هر جلسه 45 دقیقه اجرا شد. همچنین آزمودنیهای گروههای مکمل و ترکیبی، قرص الکارنیتین با دوز 2 گرم در روز به مدت 12 هفته استفاده کردند. بهمنظور تحلیل دادهها از روش آماری تحلیل کواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.
یافتهها: افزایش معناداری در استقامت قلبی-تنفسی، استقامت عضلانی، قدرت عضلانی و انعطاف پذیری در هر دو گروه تمرین پایه ژیمناستیک و ترکیبی مشاهده شد (0.001= p). همچنین کاهش معنادار کلسترول تام، تریگلیسرید، و LDL و افزایش معنادارHDL در گروههای تمرینات پایهژیمناستیک و تمرین+مکمل مشاهده شد (0.002 ≥ p). ضمن اینکه، تغییرات ایجاد شده ناشی از گروه ترکیبی بر تمام متغیرها بهطور معناداری بیشتر از سایر گروهها بود.
نتیجهگیری: این یافتهها بیانگر، آثار سودمند تمرینات پایهژیمناستیک همراه با مصرف مکمل الکارنتین بر عوامل جسمانی مرتبط با سلامتی و نیمرخ لیپیدی در کودکان چاق است. از اینرو، استفاده ترکیبی از تمرینات پایهژیمناستیک و مکمل الکارنتین برای بهبود این متغیرها میتواند مفید باشد.
|
|
|
|
|
|