|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
5 نتیجه برای پروپوفول
محمد رضا قدرتی، قدرت اخوان اکبری، فیروز امانی، شهناز رحیمی، نسرین شهاب، دوره 3، شماره 3 - ( 6-1382 )
چکیده
زمینه و هدف : بی حسی ناحیه ای روش انتخابی در جراحی سزارین می باشد ، ولی در سزارین اورژانسی معمولاً بیهوشی عمومی انتخاب می شود. داروهای خواب آور داخل وریدی که در القای بیهوشی عمومی استفاده می شوند به سرعت از جفت عبور کرده باعث دپرسیون جنین می شوند. باتوجه به شیوع بالای بیهوشی عمومی در ایران نیاز به مطالعات بیشتر ی در این زمینه وجود دارد . هدف از این مطالعه، مقایسه دو داروی پروپوفول و تیوپنتال سدیم از نظر تاثیر بر آپ گ ار نوزاد و وضعیت همودینامیک مادر و معرفی داروی مناسبتر برای القای بیهوشی در سزارین می باشد. روش کار : مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی دو سو کور بود و بر روی 60 نفر از زنان حامله کاندید سزارین که جنین طبیعی و ترم داشته و در کلاس I یا II ASA (American Society of Anesthesiology) بودند، انجام گردید. نمونه ها بصورت تصادفی ساده در دو گروه 30 نفره دریافت کننده تیوپنتال سدیم mg/kg 4 و پروپوفول mg/kg 2 قرار گرفتند. شرایط همودینامیک بیماران قبل و بعد از القا و لوله گذاری تراشه و تا 12 دقیقه بعد از لوله گذاری اندازه گیری شد. زمان های القای بیهوشی تا خروج نوزاد (قطع بند ناف) و برش رحم تا خروج نوزاد ثبت شد. آپگار نوزادان بعد از تولد در دقایق 1، 5، 10و 15 از طریق معاینه بالینی تعیین گردید . داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی در نرم افزار آماری SPSS در قالب آزمونهای آماری T ، مجذور کایو آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: آپگار نوزادان دو گروه در زمان های 1، 5، 10و 15 تفاوت مع ـ نی داری نشان ن ـ داد (دقی ـ قه 1 پروپ ـ وفول 2/2 ± 1/7 و تیوپنتال 8/1 ± 4/7، دقیقه 5 پروپوفول7/0 ± 2/9، تیوپنتال 9/0 ± 1/9 ( . حداکثر نوسانات ضربانات قلب و فشار خون مادران نیز در دو گروه تفاوت معنی دار نداشته است. زمان های القا ی بیهوشی تا خروج نوزاد (زیر 8 دقیقه) و برش رحم تا خروج نوزاد (زیر 130 ثانیه) نیز در دو گروه مشابه بود. نتیجه گیری: تیوپنتال سدیم و پروپوفول به عنوان داروی القای بیهوشی عمومی در جراحی سزارین تفاوت معنی داری از لحاظ تاثیر روی نمره آپگار نوزاد و شرایط همودینامیک مادر ندارند.
جعفر رحیمی پناهی، عطا محمودپور، سهراب نگارگر، رسول آذرفرین، دوره 5، شماره 2 - ( 3-1384 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از روش های لوله گذاری بدون استفاده از شل کننده، استفاده از پروپوفول و رمی فنتانیل می باشد. روش معمول تجویز رمی فنتانیل و بعد پروپوفول است که گاهی موجب ایجاد نوسان های شدید همودینامیک می شود. هدف از این مطالعه تجویز پروپوفول و بعد رمی فنتانیل جهت بررسی اثر بخشی توالی تجویز داروها در کاهش عوارض فوق می باشد. روش کار: 40 بیمار با کلاس I و II ASA ( American Society of Anaesthesiology ) که تحت عمل جراحی انتخابی کوچک قرار گرفتند و در معاینه راه هوایی مالامپاتی کلاس I و II داشتند، انتخاب شدند و به طور اتفاقی به دو گروه 20 نفری تقسیم شدند. گروه اول 5/2 میلی گرم بر کیلوگرم پروپوفول و سپس 5/1 میکروگرم بر کیلو گرم رمی فنتانیل دریافت کردند و گروه دوم 5/1 میکروگرم بر کیلو گرم رمی فنتانیل و سپس 5/2 میلی گرم بر کیلو گرم پروپوفول دریافت کردند. شرایط لارنگوسکوپی و تغییرات همودینامیک بیماران در دو گروه با هم مقایسه شدند. یافته ها: گروه اول از نظر تعداد موارد لارنگوسکوپی تفاوتی با گروه دوم نداشت ( 145/0 p= ) ولی در گروه اول تعداد موارد لارنگوسکوپی راحت بیشتر (85% ) از گروه دوم (60%) بود (031/0 p= ). تغییرات فشار خون سیستولی بیماران در گروه اول به دنبال لوله گذاری (7/7 ± 20 میلی متر جیوه) کمتر از گروه دوم (7/6 ± 28 میلی متر جیوه ) بود (001/0 p= ). دو گروه از نظر میزان تغییرات فشار خون دیاستولی و ضربان قلبی تفاوت معنی داری نداشتند( 88/0 p= ، 86/0 p= ) . نتیجه گیری: تجویز ابتدایی پروپوفول و سپس رمی فنتانیل حین القای بیهوشی سبب ایجاد تغییرات قابل قبول همودینامیک در بیماران می شود.
پوران اخوان اکبری، پرویز مولوی، قدرت اخوان اکبری، محمدرضا قدرتی، دوره 9، شماره 3 - ( 6-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: الکتروشوک درمانی یکی از روشهای رایج در درمان انواع بیماریهای روانی بوده و میزان تاثیر درمانی این روش ارتباط مستقیمی با طول مدت تشنج دارد. تعیین میزان تاثیر داروهای بیهوشی روی مدت تشنج ناشی از ECT و همینطور جلوگیری از عوارض همودینامیک آن حائز اهمیت است. در این مطالعه ما دو داروی پروپوفول و تیوپنتال سدیم را در القاء بیهوشی برای ECT مورد مقایسه قرار دادیم. روش کار: در یک مطالعه آینده نگر، تصادفی و یک سویه کور تعداد 16 بیمار روانی در طی 72 جلسه ECT به صورت متناوب تحت بیهوشی با تیوپنتال سدیم و سوکسینیل کولین و یا پروپوفول و سوکسینیل کولین قرار گرفته و مدت تشنج ظاهری و تشنج واقعی تائید شده با Electroencephalography و تغییرات همودینامیک (تعداد ضربان قلب و فشار متوسط شریانی) و همچنین بروز عوارض مختلف ناشی از بیهوشی و ECT ثبت گردید. نتایج توسط نرم افزارآماری SPSS ویرایش 9 تحت آنالیز قرار گرفت. یافته ها: مدت تشنج ظاهری و تشنج واقعی ناشی از ECT (Electroconvulsive therapy ) در گروه پروپوفول کمتر از گروه تیوپنتال بود ولی از نظر آماری این اختلاف معنی دار نبود (p=0.318). میزان تغییرات مولفه های همودینامیک با پروپوفول کمتر بوده و میزان افزایش فشار متوسط شریانی بعد از تجویز داروها و بلافاصله بعد از ECT اختلاف معنی داری در دو گروه داشت (p=0.04). میزان شیوع سایر عوارض تنفسی و همودینامیک، تهوع، استفراغ و بیقراری در دو گروه اختلاف معنی داری نداشتند. نتیجه گیری: پروپوفول جهت القاء بیهوشی در ECT از نظر مدت تشنج، تفاوت بارزی با تیوپنتال سدیم ندارد. بنابراین از نظر بالینی می توان از آن به جای داروهای دیگر در ECT استفاده نمود.
میر محمد تقی مرتضوی، مسعود نیازی غازانی، ناصر رضاپور، مسعود پریش، دوره 15، شماره 4 - ( 11-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: جراحی بر روی قسمت فوقانی فمور در افراد سالمند میتواند بعلت شکستگیهای گردن و تنه فمور و آرتروپلاستی هیپ باشد. تغییرات همودینامیکی و عوارض ناشی از بیهوشی یک مسئله مهم میباشد. هدف از این مطالعه مقایسه تغییرات همودینامیک بیهوشی با غلظت پایین ایزوفلوران با پروپوفول در بیماران پیر تحت جراحی قسمت فوقانی فمور بود.
روش کار: این مطالعه بصورت کارآزمایی بالینی بر روی 60 بیمار بالای 65 سال سن با وضیعت فیزیکی کلاس 1 و 2 طبقهبندی انجمن متخصصین بیهوشی آمریکا که کاندیدای جراحی قسمت فوقانی فمور بودند، از نظر تغییرات همودینامیک داروی هوشبر حین نگهداری بیهوشی در دو گروه استنشاقی (ایزوفلوران MAC) ( 0.5 – 0.6 ) و گروه کامل داخل وریدی (پروپوفول min/kg/mic 50 -100 ) صورت گرفت. هر دو گروه از نظر تغییرات همودینامیک (تعداد ضربان قلب، فشار خون سیستولیک، دیاستولیک و متوسط شریانی و اشباع اکسیژنی هموگلوبین) پایه و حین عمل در عمق بیهوشی یکسان با مونیتورینگBIS با هم مقایسه شدند.
یافته ها: بیماران دو گروه از نظر سن و جنس همسان بودند و ریت قلبی در دو گروه تفاوت معنیدار نداشت. فشار خون سیستولیک در دقایق 20 و 25، و فشارخون دیاستولیک و متوسط شریانی در دقایق 20 ، 25 و 35 بطور معنیداری در گروه پروپوفول کمتر از گروه ایزوفلوران بود. اشباع اکسیژن هموگلوبین در زمان شروع جراحی و دقایق 5، 25، 35 و 45 در گروه پروپوفول بیشتر از گروه ایزوفلوران بود.
نتیجه گیری: در بیهوشی با اندکس بای اسپکترال یکسان، ایزوفلوران ثبات همودینامیک بیشتری ازگروه پروپوفول برای بیماران سالمند فراهم میکند.
حمید کیالها، مرضیه بیگم خضری، شهرام رستاک، حبیب اله مهدی پور، محمد صوفی ابادی، دوره 18، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: درمان با شوک الکتریکی (ECT) در بیماریهای روانی جایگاه مهمی دارد. استفاده از بیهوشی برا ی این منطور ضروری است. بکارگیری روشی که باعث کمترین تغییرات همودینامیک در این بیماران شود اهمیت دارد. مطالعه حاضر به منظور مقایسه اثرات همودینامیک دو داروی بیهوشی تیوپنتال سدیم و پروپوفول در بیماران تحت درمان شوک الکتریکی انجام گردید.
روش کار: این مطالعه در بیمارستان 22 بهمن دانشگاه علوم پزشکی قزوین بر روی 84 بیمار (50 مرد و 34 زن) که الکتروشوک مغزی دریافت کردند انجام شد. در ابتدا وضعیت همودینامیک بیماران ثبت شد. سپس به صورت تصادفی یکی از دو داروی بیهوشی تیوپنتال سدیم یا پروپوفول را به همراه ساکسینیل کولین به عنوان شل کننده عضلانی دریافت کردند. تغییرات همودینامیک شامل فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، نبض در دقایق اول، سوم و دهم پس از الکتروشوک و نیز طول مدت تشنج و زمان ریکاوری اندازهگیری و ثبت شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-20 و تی مستقل تحلیل شدند.
یافتهها: در گروه تیوپنتال سدیم بیشترین میزان تغییرات فشار خون سیستولیک، دیاستولیک و ضربان قلب در دقیقه سوم و به ترتیب 45، 64 و 26 درصد بود. در گروه پروپوفول بیشترین تغییرات فشار خون سیستولیک، دیاستولیک و متوسط شریانی به ترتیب 55، 64 و 43 درصد و در دقیقه دهم بود و بیشترین افزایش نبض در این گروه در دقیقه سوم روی داد که حدود 33 درصد بود. تغییرات فشار خون بین این دو گروه معنیداری بود (0/05<p ). طول مدت تشنج ناشی از شوک در گروه تیوپنتال سدیم کمتر، و طول مدت بازگشت از بیهوشی با پروپوفول کوتاهتر بود (0/05<p).
نتیجهگیری: یافته های مطالعه حاضر نشان داد در بیهوشی مورد نیاز برای الکتروشوک، تیوپنتال سدیم اندکی ثبات همودینامیک بهتری را نسبت به پروپوفول ایجاد میکند، لذا به نظر میرسد استفاده از آن به عنوان داروی بیهوشی برای الکتروشوک مناسبتر باشد.
|
|
|
|
|
|