|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
4 نتیجه برای پرفشاری خون
سید هاشم سزاوار ، لیلی عباس زاده، عدالت حسینیان، منوچهر ایران پرور، مینایه خدا مرادزاده، دوره 3، شماره 3 - ( 6-1382 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت شیرین و پرفشاری خون بیش از آنچه به طور تصادفی بنظر برسد، با هم همراهی دارند و اثر سینرژیک این دو بیماری عامل ناتوانی زودرس و مرگ و میر بالای این بیماران می باشد. کنترل فشار خون در بیماران دچار دیابت تاثیر بسزایی در کاهش مرگ و میر قلبی-عروقی این بیماران دارد. این مطالعه با هدف ارزیابی وضعیت کنترل پرفشاری خون در بیماران دیابتیک مراجعه کننده به درمانگاه دیابت مرکز آموزشی - درمانی بوعلی شهر اردبیل انجام گرفته است. روش کار: در این مطالعه توصیفی- مقطعی 300 نفر از مراجعه کنندگان به درمانگاه دیابت بیمارستان ب و علی معاینه شدند و از نظر وضعیت کنترل فشار خون مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: در این مطالعه محدوده سنی بیماران مورد بررسی 28 تا 80 سال و میانگین سنی آنان 4/11 ± 7/55 سال بود. شیوع پرفشاری خون در بیماران مورد بررسی 6/61% بود ( mmHg 90/140 > BP ) که 7/76% از آنان از ابتلای خود به پرفشاری خون آگاه بودند. در بین افراد مبتلا به پرفشاری خون فقط فشار خون 8/8% از آنان به طور مطلوب کنترل شده بود و فشار خون 2/91% آنان تحت کنترل مناسب قرار نداشت ( mmHg 80/130 > BP ). 8/21% افراد دچار پرفشاری خون علیرغم اطلاع از ابتلای خویش به پرفشاری خون داروی خاصی مصرف نمی کردند. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بیانگر کنت ر ل نامناسب پرفشاری خون در بیماران مبتلا به دیابت می باشد و به نظر می رسد با بازنگری در برنامه های بازآموزی پزشکان و تاکید بر کنترل عوامل خطر بخصوص در گروه های پرخطر و آموزش مناسب بیماران دیابتی کنترل پرفشاری خون در این بیماران با کیفیت بهتری صورت پذیرد.
محمد علی محمدی، بهروز دادخواه، هاشم سزاوار، ناصر مظفری ، دوره 6، شماره 2 - ( 3-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: تبعیت مبتلایان از رژیم درمانی جهت دستیابی به کنترل فشارخون همواره امری چالش برانگیز بوده است و از طرفی سیستم های حمایتی ناکافی، برنامه ریزی غیر موثر پیگیری بیماران، ناتوانی بیمار در انجام اقدامات درمانی در زمان عود بیماری، عدم رعایت و پیگیری رژیم غذایی و دارویی، ترخیص بدون برنامه ریزی و کمبود آگاهی نسبت به عوامل خطر بیماری و رژیم درمانی، همه از عوامل قابل کنترلی هستند که سبب بستری مجدد بیماران مبتلا به پرفشاری خون می گردند. مطالعه حاضر به منظور تعیین تاثیر پیگیری بر کنترل فشارخون بیماران با پرفشاری خون انجام شده است. روش کار: در این مطالعه مداخله ای، بیماران هیپرتانسیو مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان به طور تصادفی در دو گروه مورد (100 نفر) و شاهد (100 نفر) قرار گرفتند. پس از جمع آوری اطلاعات اولیه در بیماران گروه مورد با مراجعه به منازل در ماه اول، دوم و سوم در خصوص نقش تغذیه و تحرک، مصرف منظم دارو جهت کنترل فشارخون آموزش داده شد. سپس مجددا فشار خون بیماران در دو گروه کنترل و میانگین فشارخون مقایسه گردید. اطلاعات به دست آمده وارد نرم افزار آماری SPSS شد و با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی (با آزمون های مجذور کای و تی) تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: 4/55% بیماران مورد و 3/54% بیماران گروه شاهد سابقه فامیلی پر فشاری خون داشتند. میانگین BMI ( Body Mass Index ) قبل از مداخله در گروه مورد و شاهد به ترتیب56/5 ± 8/26 ، 66/14 ± 04/28 و بعد از مداخله به ترتیب 38/5 ± 96/25، 29/14 ± 61/27 بود. قبل از اجرای برنامه پیگیری 13/39% گروه مورد و 87/35% گروه شاهد سابقه مصرف منظم دارو داشتند که بعد از پیگیری به ترتیب 6/44% و 4/42% شده بود. پس از اجرا برنامه پیگیری 83/22% گروه مورد و 39/17% گروه شاهد در عرض سه ماه یک بار به اورژانس یا مطب پزشکان مراجعه کرده بودند. میانگین فشارخون سیستولیک دو گروه مورد و شاهد پس از اجرای برنامه مداخله به ترتیب ± 133 و ± 153 میلی متر جیوه بوده و این اختلاف از لحاظ آماری نیز معنی دار بود (001/0> p ). بعد از اجرای پیگیری میزان کنترل فشارخون سیستولیک در گروه مورد 8/59% و در شاهد 9/35% بود و این تفاوت معنی دار بود (001/0> p ). نتیجه گیری: نتایج حاصل از مطالعه حاضر نشان داد پس از اجرای برنامه آموزش و پیگیری در گروه مورد کنترل فشارخون بهتر از گروه شاهد بود بنابراین پیشنهاد می شود برنامه های آموزشی بیماران و پیگیری و بازدید از منزل به عنوان یک روش موثر در مراقبت های بهداشتی و درمانی بیماران هیپرتانسیو به کار گرفته شود.
حسین دوستکامی، رئوف ملاجوادی، احد اعظمی، دوره 7، شماره 2 - ( 3-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: پر فشاری خون بیماری شایع و با عوارض بالاست که متاسفانه وضعیت درمانی آن در کلیه جوامع از جمله جامعه ما از شرایط مطلوبی برخوردار نیست. هدف از این مطالعه بررسی رژیم درمانی داده شده و سطوح کنترل فشار خون در بیماران مراجعه کننده به علت پر فشاری خون به اورژانس و درمانگاه سرپایی بیمارستان بوعلی میباشد. روش کار: این مطالعه بر روی 200 بیمار مراجعه کننده به اورژانس و درمانگاه سرپایی بیمارستان بوعلی بین سالهای 83 ـ 1382 به علت فشارخون بالا انجام شد. در این مطالعه فشارخون، سن، جنس، وضعیت درمانی شامل مصرف یا عدم مصرف دارو، نوع و تعداد داروهای مصرفی بیماران بررسی و نتایج توسط آمار توصیفی تحلیل شد. یافتهها: از 200 بیمار مراجعهکننده 1% دارو مصرف نمیکردند، 5/59% یک دارو و 5/39% دو دارو یا بیشتر مصرف میکردند. 5/33% بیماران آتنولول و 11% بیماران تنها انالاپریل مصرف میکردند. بیشترین میزان مصرف ترکیب دارویی بتا بلوکر + ACEI ( Angiotensin Converting Enzyme Inhibitor )و کمترین آن مربوط به ترکیبی از مدر و بلوک کننده کانالهای کلسیمی بوده است. همه بیماران مصرف کننده مدر در حین مراجعه در مرحله پره هیپرتانسیون قرار داشتند در حالیکه اغلب بیماران تحت درمان با CCB ( Calcium Chanel Blocker ) با مرحله دو فشارخون مراجعه کردند در بیماران تحت درمان با ترکیب دارویی مدر و CCB شدت کمتری از مقادیر فشارخون (100% در مرحله پره هیپرتانسیون) در مقایسه با مصرفکنندگان ACEI و CCB یا ACEI و مدر وجود داشت (57% در مرحله دو). نتیجهگیری: در این مطالعه درمان ترکیبی مدر و CCB بهترین نتیجه درمانی در کنترل فشار خون را داشت.
بهزاد باباپور، فرهاد پورفرضی، مهدی صمدزاده، علیرضا محمدزاده، الهام عتیقی، بیتا شهباززادگان، دوره 13، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: پرفشاری خون یکی از مهمترین و شایعترین مشکلات بهداشتی در اکثر جوامع میباشد که اغلب بدون علامت بوده و به آسانی قابل ردیابی و کنترل است. درمانهای دارویی متنوعی برای پرفشاری خون وجود دارند. دیورتیکها، مهارکننده های گیرندههای بتا، مهارکنندههای کانالهای کلسیم، مهار کنندههای آنزیم مبدل آنژیوتانسین، آنتاگونیستهای گیرنده آنژیوتانسین، مهارکنندههای گیرنده آلفا و گشادکنندههای شریانی از آن جملهاند. این مطالعه جهت بررسی مقایسهای تعدادی از این داروها جهت کمک به انتخاب بهترین استراتژی جهت درمان انجام شد. روش کار: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی به روش دو سوکور بود. 150 بیمار مبتلا به پرفشاری خون که تحت درمان دارویی نبوده، کنتراندیکاسیون برای مصرف هیدروکلروتیازید، انالاپریل و آتنولول نداشتند، به صورت تصادفی در سه گروه قرار گرفته و تحت درمان با سه داروی فوق قرار گرفتند. گروه اول آتنولول 50 میلی گرم روزانه یک عدد، گروه دوم هیدروکلروتیازید 50 میلی گرم روزانه یک عدد و گروه سوم انالاپریل 5 میلی گرم هر 12 ساعت یک عدد دریافت کردند. پس از 3 هفته فشار خون آنها مجدداً اندازهگیری شد و نتایج مورد تجزیه و تحلیل و مقایسه قرار گرفت. یافته ها: آتنولول 7/6±7/26 میلی متر جیوه(%1/16) فشارخون سیستولیک و 2/1±3/10 میلی متر جیوه (%4/10) فشارخون دیاستولیک و 4/6±1/16 میلی متر جیوه(%1/13) میانگین فشارخون شریانی را کاهش داد. انالاپریل باعث 8/8±6/30 میلی متر جیوه(%4/17) کاهش در فشارخون سیستولیک، 4/4±5/11 میلی متر جیوه(4/11%) کاهش در فشار خون دیاستولیک و 0/7±9/17 میلی متر جیوه (%2/14) کاهش در میانگین فشارخون شریانی شد. هیدروکلروتیازید نیز 8/5±1/25 میلی متر جیوه(%6/14) فشارخون سیستولیک، 3/2±2/9 میلی متر جیوه(%3/9) فشارخون دیاستولیک و 4/6±5/14 میلی متر جیوه (%8/11)میانگین فشارخون شریانی را کاهش داد. نتیجهگیری: با وجود توصیه روزافزون بر استفاده از هیدروکلروتیازید در درمان فشار خون به نظر میرسد استفاده تنها از این گروه دارویی تأثیر کمتری در مقایسه با گروههای دیگر دارد و شاید اضافه کردن این رده دارویی به داروهای دیگر و درمان ترکیبی مناسبتر از درمان تک دارویی با این گروه باشد.
|
|
|
|
|
|