9 نتیجه برای ویتامین
محمد حسین دهقان، بهاره رجائی فر، فرناز اهدایی وند، فیروز امانی ،
دوره 4، شماره 3 - ( 6-1383 )
چکیده
زمینه و هدف: پره اکلامپسی یکی از علل عمده مرگ و میر در مادران و نوزادان است. علی رغم تحقیقات موثری که از سالها پیش در جهت اتیولوژی این عارضه بخصوص در راستای حاملگی انسانی انجام شده است، بسیاری از نکات در مورد این بیماری هنوز ناشناخته است. فشار اکسید کنندگی (Oxidative Stress) در پاتوفیزیولوژی پره اکلامپسی نقش عمده دارد. مواد غذایی ضروری مثل ویتامین C قادر به از بین بردن رادیکال های آزادی هستند که موجب تخریب سلولی می شوند. مطالعه حاضر جهت بررسی سطح ویتامین C در بیماران با پره اکلامپسی و زنان باردار دارای فشار خون طبیعی طراحی شد.
روش کار: مطالعه از نوع مورد ـ شاهدی بود. ویتامین C به عنوان یک آنتی اکسیدان در 40 بیمار مبتلا به پره اکلامپسی و 80 خانم حامله با فشار خون طبیعی مراجعه کننده به بیمارستان علوی شهر اردبیل اندازه گیری و مقایسه شد. اندازه گیری به صورت اسپکتروفتومتری انجام شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: میانگین سطح پلاسمایی ویتامین C در افراد مبتلا به پره اکلامپسی(mg/dl0/030 ± 0/147) نسبت به میانگین سطح پلاسمایی ویتامین C در مقایسه با گروه کنترل که افراد حامله با فشار خون طبیعی ( mg/dl0/119 ± 0/347) بودند کاهش معنی داری را نشان می داد.
نتیجه گیری: تلاش در جهت پیشگیری از پره اکلامپسی توجیه و تفکر درستی است و از آنجایی که تاکنون هیچگونه آزمون غربالگری قابل اطمینان در خصوص این عارضه پیشنهاد نشده است، ارزیابی سطح پلاسمایی ویتامین C در مورد خانم های مستعد به پره اکلامپسی پیشنهاد می شود.
مریم ذاکری حمیدی، سعیده ضیایی، انوشیروان کاظم نژاد،
دوره 6، شماره 4 - ( 9-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: دیسمنوره از شکایات شایع در بیماری های زنان می باشد که گاهی با مشکلات گوارشی همراه است. هدف این مطالعه بررسی اثر درمانی ویتامین E بر علایم گوارشی همراه دیسمنوره اولیه نظیر تهوع،استفراغ و اسهال بوده است.
روش کار: این مطالعه به روش تجربی، تصادفی انجام گرفت. به تعداد 300 دانش آموز دختر با دیسمنوره اولیه پرسشنامه ای جهت بررسی مشکلات گوارشی ناشی از دیسمنوره اولیه ارایه گردید و بعد از بررسی پرسشنامه 128 نفر که علایم گوارشی همراه دیسمنوره را داشتند وارد مطالعه شدند که 69 نفر از این افراد در گروه مورد و 59 نفر در گروه شاهد قرار گرفتند. دو روز قبل پریود و سه روز اول پریود روزانه به گروه مورد چهار عدد قرص ویتامین E 100 واحدی(400واحد) و به گروه شاهد چهار عدد پلاسبو به صورت جویدنی به مدت چهار ماه تجویر شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS و با بکار بردن آزمون کای اسکوئر با ضریب اطمینان 95% (α=0/05) انجام شد.
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که ویتامین E در مقایسه با پلاسبو در کاهش مشکلات گوارشی همراه دیسمنوره اولیه در ماه دوم درمان تفاوت معنی داری ندارد (p=0/67) در حالیکه در ماه چهارم درمان بین تأثیر ویتامین E و پلاسبو در کاهش مشکلات گوارشی همراه دیسمنوره اولیه اختلاف آماری معنی داری دیده شد (p=0/001).
نتیجه گیری: ویتامین E به عنوان درمانی مؤثر جهت بهبود علایم گوارشی دیسمنوره اولیه از ماه دوم درمان موثر می باشد.
علیرضا عبادی، سعید گل بیدی، محسن تقدسی، زریچهر وکیلی، بهاره ارباب، شکوه سربلوکی، بتول زمانی،
دوره 8، شماره 4 - ( 9-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به شیوع بیماری دیابت و نقش متناقض درمان با متفورمین بر سطح سرمی ویتامین B12 و اسیدفولیک سرم و با توجه به اهمیت موضوع این مطالعه به منظور تعیین ارتباط سطح سرمی ویتامین B12 و اسید فولیک در بیماران مبتلا به دیابت تحت درمان با متفورمین در سال 83-1382 در مرکز دیابت کاشان صورت گرفت.
روش کار: این تحقیق به روش Historical Cohort برروی بیماران دیابتی که جهت کنترل و آموزش به صورت دوره ای به واحد کنترل دیابت کاشان، مراجعه میکردند انجام شد. اطلاعات لازم در مورد نحوه انجام تحقیق، اهداف و نتایج داده شده و از بین افراد داوطلب کلیه افرادی که تحت درمان با آنتی اسیدها، مکملهای ویتامین B12 و اسیدفولیک و داروهای شیمی درمانی و افراد الکلیک یا مبتلابه بیماریهای گوارشی و کبد بودند از مطالعه حذف شدند افراد باقیمانده به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول تحت درمان با متفورمین بودند. گروه دوم افرادی که با سایر داروهای ضددیابت تحت درمان بودند. کلیه افراد حداقل به مدت 6 ماه تحت درمان با رژیم مخصوص به خود بودند. و بعد از14 ساعت ناشتا بودن سطح ویتامین B12 و اسید فولیک در سرم بیماران اندازه گیری شد و نتایج حاصله با استفاده از نرم افزار SPSS و با کمک تستهای X2 و Fisher exact test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها : از 172 بیمار 145 نفر( 84/31%) زن و 27 نفر مرد (15/69%) بودند. میانگین سنی بیماران 7/12 ± 1/52 سال بود. متوسط دوره بیماری 9/1±5/42 سال و متوسط شاخص توده بدن 4/7±27/7 کیلوگرم بر متر مربع بود. میزان اسیدفولیک در بیماران دریافت کننده متفورمین 5/1±9/2 نانوگرم در دسی لیترو در بیماران بدون دریافت متفورمین 4/6±8/7 نانوگرم در دسی لیتر بود که تفاوت معنی داری نشان نداد. متوسط ویتامین B12 در بیماران تحت درمان با متفورمین 342/54±528/6 پیکوگرم در دسی لیتر بود و در بیماران بدون دریافت متفورمین 32/16±516 پیکوگرم در در دسی لیتر بود که از نظر محاسبات آماری تفاوت معنی داری بین این دو گروه نبود. بین سن بیماران مورد مطالعه و میزان اسید فولیک آنان همبستگی معنی داری مشاهده شد (p=0/01). اما سن با میزان ویتامین B12 و اسید فولیک همبستگی معنی داری نشان نداد. همبستگی معنی داری بین سن، طول دوره بیماری، شاخص توده بدن با ویتامین B12 وجود نداشت. بین طول دوره بیماری و شاخص توده بدنی با اسید فولیک نیز ارتباط معنی داری یافت نشد.
نتیجه گیری: دراین مطالعه ارتباطی بین مصرف متفورمین و کمبود ویتامین B12 ناشی از مداخله دارو با جذب گوارشی این عامل یافت نشد. متفاوت بودن نتایج این مطالعه با سایر مطالعات شاید ناشی از مصرف بیشتر و روتین مکملهای ویتامینی می باشد که توسط بیماران بدون تجویز پزشک مصرف میگردد. و همچنین اختلافات ژنتیکی و سن بیماران در این مطالعه و ترکیب شیمیایی نوع دارو مورد مصرف در ایران از دلایل احتمالی این تناقض می باشد
امیر ضیایی، سیما هاشمی پور، تکتم کریم زاده، آزاده جلال پور، امیر جوادی،
دوره 12، شماره 2 - ( 3-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه مشخص شده است که کمبود ویتامین D عملکرد متابولیک بسیاری از سلول ها از قبیل بخش درون ریز پانکراس را تغییر می دهد. شواهد بالینی و تجربی، پیشنهاد کننده این موضوع هستند که غلظت سرمی ویتامین D فعال به طور معکوس با دیابت نوع دو، اجزای سندرم متابولیک و بیماری های قلبی- عروقی همراهی دارد. این مطالعه به منظور مقایسه سطح سرمی D3 در بیماران مبتلا به دیابت با افراد غیر دیابتی و رابطه آن با شاخص های سندرم متابولیک انجام شد.
روش کار: این مطالعه توصیفی تحلیلی بر روی 69 نفر از مراجعه کنندگان به درمانگاه غدد انجام شد. این افراد در سه گروه شامل افراد دیابتی با کنترل خوب قند خون، افراد دیابتی با کنترل ضعیف و گروه غیر دیابتی بررسی شدند. برای تمام افراد، وزن، قد، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، قند خون ناشتا، قند دو ساعت پس از صرف غذا، درصد هموگلوبین گلیکوزیله، سطح سرمی ویتامین D فعال و لیپیدهای سرم اندازه گیری و ثبت شدند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری مجذور کای، تی، آنالیز واریانس، همبستگی پیرسون و آزمون تکمیلی توکی تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین سطح سرمی ویتامین D فعال در افراد دیابتی 6/16 ± 5/36 و در افراد غیر دیابتی 1/19 ± 6/56 نانو مول بر لیتر بود (001/0> p ). ولی، سطح این ویتامین بین دو گروه با کنترل خوب و ضعیف قند خون و همچنین بین افراد مبتلا به سندرم متابولیک با افراد غیر مبتلا به سندرم متابولیک تفاوت معنی داری نداشت. بین متوسط سطح سرمی ویتامین D3 به تفکیک گروههای مورد مطالعه و وضعیت هر یک از شاخص های سندرم متابولیک اختلاف معنی داری وجود نداشت.
نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، سطح سرمی ویتامین D در افراد دیابتی کمتر از افراد سالم بود. در بین بیماران دیابتی بین سطح سرمی ویتامین D3 با طول مدت ابتلا به دیابت، HBA1C ارتباط معنی داری وجود نداشت. همچنین اختلاف معنی داری بین متوسط سطح سرمی مبتلایان و غیر مبتلایان به سندرم متابولیک وجود نداشت. با توجه به نقش این ویتامین در ترشح و اثر انسولین، به نظر می رسد پایش سطح سرمی ویتامین D در بیماران دیابتی و در صورت لزوم تجویز مکمل های آن مفید باشد.
جلیل راشدی، محمد اصغرزاده، سیدرضا مؤدب، مجتبی امانی، محمد مأذنی،
دوره 13، شماره 4 - ( 10-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: تخمین زده می شود یک سوم جمعیت دنیا با باسیل سل آلوده هستند ولی بعلت تفاوت در فعالیتهای سیستم ایمنی افراد علیه میکروارگانیسمهای مهاجم، تنها در10% آنها بیماری بصورت بالینی بروز می کند. متابولیسم ویتامین D و فعالیت صحیح گیرنده این ویتامین (VDR)از فاکتورهای مهم تنظیمی در ایمنی ذاتی افراد علیه باسیل سل محسوب می شوند. در مطالعه حاضر ارتباط پلی مورفیسم ApaI در ژن VDR با بیماری سل مورد بررسی قرار گرفته است.
روش کار: این مطالعه بر روی 84 بیمار مبتلا به سل ریوی و 90 فرد سالم به عنوان گروه کنترل انجام پذیرفت. از لکوسیتهای خونی تمام افراد در هر دو گروه، DNA استخراج و به کمک تکنیک PCR تکثیر ژنی انجام گرفت. سپس جهت بررسی ناحیه پلی مورفیسمی ApaI در ژن VDR، بر روی تمام محصولات PCR، پروسه RFLP اجرا و نهایتاً آنالیزهای آماری با استفاده از فراوانی ژنوتیپی، جهت مقایسه بین مبتلایان به سل ریوی و افراد گروه سالم توسط آزمون مجذور کای انجام پذیرفت.
یافته ها: در گروه بیمار 50 نفر مرد و 34 نفر زن و در گروه کنترل 49 نفر مرد و 41 نفر زن مورد بررسی قرار گرفت. فراوانی ژنوتیپ AA در گروه بیمار 5/34% و در گروه کنترل 3/33% (OR=0.905, 95% CI 0.469-1.747, p = 0.766) و نیز فراوانی ژنوتیپ aa در گروه بیمار 47/15% و در گروه کنترل 3/13% (OR=0.808, 95% CI 0.333 –1.961, p=0.637) بدست آمد.
نتیجه گیری: در این مطالعه بین فراوانی ژنوتیپی پلی مورفیسم ( ApaI (A/a در ژن VDR و حساسیت نسبت به بیماری سل در جامعه آماری مربوطه ارتباط معنی داری مشاهده نشد.
شیما شفیعی، مینو محمودی، سیامک شهیدی،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: عوارض قرارگرفتن در معرض سرب بر روی تولید مثل بسیار گسترده است. ویتامین D از مهمترین ویتامین های مورد نیاز بدن است. این مطالعه به منظور تعیین اثر ویتامین D بر فرآیند اسپرماتوژنز در موش های صحرایی نر تیمار شده با نیترات سرب انجام شد.
روش کار: در این مطالعه تجربی، ۲۵ سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار در محدوده وزنی ۳۰۰ - ۲۵۰ گرم و به صورت تصادفی به ۵ گروه ۵ تایی تقسیم شدند. گروه کنترل بدون هیچ تیماری، گروه دریافت کننده سرب به صورت گاواژ، و گروههای تجربی دریافت کننده سرب + ویتامینD در دوزهای ۲۵، ۵۰ و ۷۵ میلی گرم به ازاء هر کیلوگرم وزن بدن به صورت گاواژ. مدت زمان انجام آزمایش ۲۸ روز بود. در پایان مطالعه پس از بیهوش کردن موشها خونگیری مستقیم از قلب جهت اندازه گیری سطح سرمی هورمونهای تستوسترون، FSH وLH انجام و مطالعات بافت شناسی جهت شمارش اسپرماتوسیت و بررسی قطر لوله سمینی فر صورت گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و روش آماری ANOVA با سطح معناداری 0/05>p بررسی شد.
یافته ها: میانگین سطح سرمی هورمون تستوسترون در گروه دریافت کننده سرب کاهش معنادار (0/001>p) نسبت به گروه کنترل و میانگین سطح سرمی هورمونهای FSH و LH افزایش معنادار (0/001>p) نسبت به گروه کنترل نشان داد. تعداد اسپرماتوسیت و قطر لوله سمینی فر نیز دارای کاهش معنادار (0/001>p) نسبت به گروه کنترل بود. مصرف ویتامینD باعث تخفیف آثار ناشی از مصرف سرب شد. اثربخشی کاملا وابسته به دوز بود.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان می دهد که ویتامین D قادر است روی سطح سرمی تستوسترون و گنادوتروپین ها اثر معنی داری داشته باشد.
سپیده قاسمیان لنگرودی، پروین فرزانگی، لیدا مرادی،
دوره 19، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: در پاتوژنز بیماری اندومتریوز عوامل مختلفی از ژنها درگیر هستند. بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی تغییرات بیان ژن GATA2 رتهای مدل اندومتریوز به دنبال یک دوره تمرین شنا و مصرف ویتامین B6 بود.
روش کار: بدین منظور 25 سر رت بالغ نژاد ویستار بهصورت تصادفی به 5 گروه کنترل سالم، کنترل بیمار، بیمار+تمرین، بیمار+ ویتامین، بیمار+ ویتامین+ تمرین دستهبندی شدند. به منظور ایجاد مدل اندومتریوز، ابتدا رتها بیهوش شده و پس از باز کردن عضله شکمی، بافت تخمدانی و بخشی از بافت لوله رحمی برداشته شد و در داخل ظرف استریل با یک سیسی PBS قرار داده شد و قطعهقطعه گردیدند و سپس این قطعات به نواحی شکمی و تخمدان پیوند زده شدند. میزان مصرف ویتامین، 60mg/kg به ازای وزن بدن هر رت بوده و برنامه تمرین شنا به مدت 8 هفته و هر هفته پنج روز و هر روز به مدت 30 دقیقه بود. جهت تحلیل دادهها از آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده گردید.
یافته ها: یک دوره برنامه تمرینی شنا در گروه بیمار+ تمرین سبب افزایش معنادار سطوح GATA2 نسبت به گروه کنترل بیمار (0.001 =p) گردید. همچنین سطح بیان ژن GATA2 در گروه بیمار+ تمرین+ ویتامین نسبت به گروه کنترل بیمار افزایش معنادار داشت (0.002 =p) و این در حالی بوده که سطح آن در گروه کنترل بیمار نسبت به گروه کنترل سالم کاهش معنادار داشت (0.001 =p).
نتیجه گیری: انجام فعالیت ورزشی منظم هوازی همراه با مصرف ویتامین B6 میتواند منجر به کاهش سطح بیان ژن GATA2 در رتهای مدل آندومتریوز گردد.
حسین دارایی، فاطمه حضرتی آلاشتی، معصومه حبیبیان،
دوره 21، شماره 1 - ( 2-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: کمبود ویتامین D و کیفیت پایین خواب از عوامل مهم اختلال سلامتی و شایع در بین زنان میباشد اما نقش فعالیت ورزشی به عنوان یک روش درمانی هدف بر توسعه این متغیرها بخوبی مشخص نیست. هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر فعالیت بدنی بر سطح ویتامین D و بهبود کیفیت خواب در زنان بود.
روش کار: این مطالعه توصـیفی- تحلیلـی بر روی زنان فعال (85 نفر) و غیرفعال (85 نفر)، 48-30 سال انجام شد که به روش نمونهگیری هدفمند و در دسترس انتخاب شدند. از پرسشنامه کیفیت خواب پیتزبورگ برای سنجش کیفیت خواب استفاده شد. نمره بالاتر از 5 به عنوان کیفیت ضعیف خواب تعیین شد. از آزمونهای کروسکال والیس، من ویتنی یو و ضریب اسپیرمن برای تجزیه و تحلیل دادهها استفاده شد ( 0.05<p).
یافته ها: بر اساس نتایج 54/12 و 28/82 درصد از زنان به ترتیب دارای نقص و سطوح ناکافی ویتامین D، و 61/8 درصد دارای کیفیت خواب ضعیف بودند. زنان فعال دارای سطوح بالاتر ویتامین D و کیفت خواب بهتری در مقایسه با زنان غیرفعال بودند (0.05 <p). بعلاوه رابطه مستقیم بین سطوح ویتامین D و کیفیت خواب در زنان فعال و غیرفعال وجود داشت. اما این ارتباط در زنان فعال با نقص ویتامین D و زنان غیرفعال با وضعیتهای مختلف ویتامین D معنادار بود.
نتیجه گیری: به نظر میرسد که فعالیت بدنی میتواند به افزایش سطح ویتامین D و کیفیت خواب بهتر در زنان منجر شود، ولی وضعیت ویتامین D به ویژه نقص آن، ممکن است یکی از مهمترین عوامل تعیین کننده کیفیت خواب در زنان فعال و غیرفعال باشد.
فاطمه علی نژاد، معصومه حبیبیان، بابی سان عسکری،
دوره 22، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: چاقی و کمبود ویتامینD با کیفیت ضعیف خواب مرتبط است و تغییر سبک زندگی میتواند در بهبود کیفیت خواب موثر باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر تمرینات دویدن تناوبی شدید (HIIRT) و ویتامینD بر عامل نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) و کیفیت خواب زنان جوان با کمبود ویتامین D بود.
روش کار: این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی 52 زن با میانگین سنی1.95±25.98 سال، شاخص توده بدنی1.13±27.54کیلوگرم/ مترمربع و وضعیت پایین ویتامین D انجام شد. آزمودنی ها پس از انتخاب به روش نمونه گیری در دسترس، بصورت تصادفی به گروههای شاهد، تمرین دویدن، ویتامینD و ترکیبی تقسیم شدند. HIIRT با 12 تکرار یک دقیقهای دویدن در شدت 90-80 درصد ضربان قلب حداکثر با یک دقیقه استراحت فعال انجام شد. ویتامین D به صورت هفتگی با دوز 50000 واحد مصرف شد. کیفیت خواب با پرسشنامه خواب پیتززبورگ سنجیده شد. دادهها با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه با اندازهگیریهای مکرر، آنالیز واریانس یکطرفه، کروسکال- والیس و تیزوجی تجزیه و تحلیل شدند (0.05>p).
یافته ها: بعد از هشت هفته، سطوح BDNF در گروههای تجربی افزایش و امتیاز کیفیت خواب کاهش معناداری یافت (0.05>p). اما مداخله ترکیبی تاثیر بیشتری بر تغییر کیفیتخواب (0.05>p) و BDNF (0.001>p) در مقایسه با دو مداخله دیگر داشت. همچنین بین تغییرات نمره کیفیت خواب گروههای تمرین دویدن و ویتامین D تفاوت معناداری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: به نظر میرسد انجام HIIRT، مصرف ویتامین D و مداخله ترکیبی میتواند منجر به بهبود کیفیت خواب، از طریق تنظیم مثبت BDNF در زنان دارای اضافه وزن و نقص ویتامین D، با اثرات قویتر مداخله ترکیبی در بهبود این متغیرها شود.