20 نتیجه برای وزن
علی نعمتی، محسن سقا، حجت ا.. نوزاد چروده، محمد حسین دهقان،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
زمینه و هدف: متخصصین تغذیه معتقدند صبحانه مهمترین وعده غذای مصرفی در روز است. مصرف صبحانه برای سلامت و تکامل بچه ها و نوجوانان اهمیت فراوانی داشته و در بهبود وضعیت تغذیه آنها نقش دارد. گرچه عادات سالم مثل مصرف صبحانه،کنترل وزن و خواب منظم باعث افزایش طول عمر در بزرگسالان می شود ولی در مورد اثرات عادات سالم روی بچه های سنین مدرسه کمتر مطالعه شده است. از این رو مطالعه حاضر روی دانش آموزان دختر مدارس راهنمایی و ابتدایی شهر اردبیل با هدف ارزیابی وضعیت مصرف صبحانه و ارتباط آن با وزن، نمایه توده بدن و دریافت مواد مغذی صورت گرفته است.
روش کار: این مطالعه یک بررسی توصیفی- مقطعی است که بر روی 611 نفر از دانش آموزان دختر مدارس ابتدایی و راهنمایی (با محدوده سنی 14-10 سال) شهر اردبیل انجام گرفت. بررسی های آنتروپومتریک (قد، وزن، محیط وسط بازو) و غذایی (یاد آمد خوراک 24 ساعته و بسامد مصرف مواد غذایی) از دانش آموزان به عمل آمد و نیز مصرف صبحانه و میان وعده از آنها پرسیده شد. اطلاعات بدست آمده توسط نرم افزارهای SPSS و Food Processor مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: حدود 85/16% از دانش آموزان بدون مصرف صبحانه به مدرسه می رفتند. میزان نمایه توده بدن و وزن افرادی که صبحانه صرف نمی کردند ازنظر آماری بیشتر از گروهی بود که صبحانه مصرف می کردند (05/0 < P ). از طرف دیگر مصرف میان وعده در گروهی که صبحانه مصـرف نمی کردند از نظر آمـاری بیشتر از گـروهی بود که صبحانه مصرف می کردند (05/0 P< ). میزان دریافت کالری، پروتئین، تیامین، نیاسین، کلسیم و آهن در گروه مصرف کننده صبحانه از نظر آماری بیشتر از گروهی بود که صبحانه مصرف نمی کردند (05/0 P < ). دریافت کلسیم، روی، فولاسین و ویتامین B2 در دخترانی که صبحانه مصرف نمی کردند کمتر از مقادیر توصیه شده WHO بود. نتایج حاصل از بسامد مصرف مواد غذایی نشان داد مصرف اکثر مواد غذایی مثل غذاهای پروتئینی، انواع نان ها، سیب زمینی و حبوبات در گروه مصرف کننده صبحانه بیشتر از گروهی بود که صبحانه مصرف نمی کردند.
نتیجه گیری: مصرف صبحانه می تواند دریافت کافی کالری و مواد مغذی را همراه داشته و حذف وعده غذای صبحانه علاوه بر این که باعث کاهش دریافت کالری و مواد مغذی می شود اثرات نامطلوبی روی عادات غذایی و وزن دارد .
منوچهر ایرا ن پرور، عباس یزدانبد، فیروز امانی، شبنم سهرابی،
دوره 3، شماره 3 - ( 6-1382 )
چکیده
زمینه و هدف : گره های قابل لمس تیروئید تقریباٌ در 5 % بالغین یافت می شوند. با توجه به شیوع بالای این حالت، تشخی ـ ص و نح ــ وه ارزی ـ ابی آن ـ ها برای پ ــ زشکان اهمی ـ ـت دارد. ب ـ رای تشخی ـ ص ماهی ــ ت پات ــ ول ـ وژی گ ـ ره ها، انجام FNA (Fine Needle Aspiration) ، به عنوان اولین روش تشخیصی آسان و مقرون به صرفه است. هدف از مطالعه حاضر بررسی اپیدمیولوژی و ارزیابی یافته های پاتولوژیک بیماران از طریق FNA بوده است.
روش ک ا ر : این مطالعه از نوع توصیفی بوده که بر روی کل 145 بیمار ی (113 نفر زن و 32 نفر مرد) که از اول مهرماه 1379 تا اول مهرماه 1381 به کلینیک خص و صی مراجعه نموده بودند به انجام رسیده است. اطلاعات مربوط به بیماران طی پرسش نامه از قبل طراحی شده همراه با انجام معاینه فیزیکی و درج یافته های بالینی و انجام FNA و گزارش نتایج آسپیراسیون سوزنی توسط یک پاتولو ژ یست جمع آوری گردید. نتایج با استفاده از آمار توصیفی در قالب جداول فراوانی و فراوانی نسبی در نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: بیشتر بیماران (5/36 %) در محدوده سنی 40 - 30 سال ب ـ ودند . FNA 115 بیمار (4/79 %) خوش خیم ، 6 مورد (1/4 %) بدخ ـ یم ، 16 مورد (11%) مشکوک و در 8 بیمار (5/5%) FNA ناکاف ـ ی بوده است. از میان م ـ وارد خوش خی ـ م، 102 نفر (6/70%) گواتر ندولر، 8 نفر (5/5%) کیست کلوئیدال، 3 نفر (2%) آدنوم فولیکولر و دو مورد (3/1%) تیروئیدیت داشتند. موارد بدخیم شامل یک مورد (7/0%) کارسینوم فولیکولری و 5 مورد (4/3 %) کارسینوم پاپیلری بوده است .
نتیجه گیری: در مطالعه حاضر کارسینوم پاپیلری تیروئید شایع ترین نوع بدخیمی بود که نسبت به مطالعات کشوری از شیوع پایین تری برخوردار است. با توجه به فراوانی قابل توجه سرطان تیروئید در میانسالی ضروری است که گره های تیروئید در این گروه سنی به دقت بررسی و ارزیابی شود.
سهیلا ربیعی پور، شهره افشار یاوری،
دوره 4، شماره 2 - ( 3-1383 )
چکیده
زمینه و هدف: سیگار کشیدن یکی از مشکلات جهان امروز است که سلامت انسان ها را به شدت تهدید می کند و زنان باردار که از گروه های آسیب پذیر جامعه هستند نیز از صدمات و عوارض آن مصون نیستند. به دنیا آوردن نوزاد کم وزن در بین زنان سیگاری امروزه امری ثابت شده است، اما در رابطه با تاثیر دود سیگار محیطی بر وزن و قد نوزادان مادرانی که در دوران بارداری در معرض دود سیگار بوده اند مطالعات نتایج آشکاری را ارایه ننموده است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر دود سیگار محیطی بر وزن و قد نوزادان متولد شده طراحی و اجرا گردید.
روش کار: مطالعه از نوع هم گروهی گذشته نگر است. جهت انجام بررسی 100 زن باردار که در معرض دود سیگار محیطی قرارداشتند و 100 زن باردار که در معرض نبودند مورد مطالعه قرار گرفتند. ابتدا چک لیستی که حاوی مشخصات مربوط به شرایط ورود به مطالعه بود تکمیل شد و در صورت احراز شرایط نمونه ها از بین جامعه پژوهش وارد مطالعه می شدند. نمونه گیری به صورت غیر احتمالی مبتنی بر هدف انجام شد و پرسشنامه ای حاوی مشخصات فردی و خصوصیات فیزیکی نوزادان متولد شده در دو گروه تکمیل شد .
یافته ها: میانگین سن مادران، میزان تحصیلات مادران، میزان تحصیلات همسرانشان ، تعداد حاملگی ها و جنس نوزادان متولد شده در دو گروه اختلاف معنی داری نداشتند و دو گروه از این جهات همگون بودند. در گروه در معرض دود سیگار محیطی مادران بطور متوسط در 24 ساعت 2/28 ± 2/36 ساعت در معرض دود سیگار محیطی قرارداشتند و اکثریت آنها (72%) در معرض دود سیگار همسرانشان قرار گرفته بودند. نتایج مطالعه نشان داد که اختلاف وزن، قد و دور سر به ترتیب در دو گروه 11 گرم، 0/15 سانتی متر و 0/02 سانتی متر بود که با انجام آزمون آماری تی اختلاف معنی داری بین آنها وجود نداشت.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که وزن، قد و دور سر نوزادان بدنیا آمده از مادرانی که در دوران بارداری در معرض دود سیگار محیطی قرار داشتند کمتر از نوزادان مادرانی بود که در معرض دود سیگار محیطی قرار نگرفته بودند ولی این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود.
بهمن بشر دوست، عزیز الله ادیب، زیبا فعال پور، مریم قوامی نشر،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
زمینه و هدف : فشار خون یکی از عوامل مهم دخیل در بیماری های قلبی و عروقی در بیماران همودیالیزاست که اثر خود را با تغییرات عروقی اعمال می کند. 80-75% بیماران با ESRD ( End-Stage Renal Disease ) فشار خون دارند . علی رغم وجود داروهای زیاد ومتنوع پایین آورنده فشار خون، بسیاری از این بیماران هیپرتانسیو می مانند. علت عمده فشار خون در این بیماران افزایش حجم خون است که به واسطه احتباس آب و نمک در بدن است. بنظر نمی رسد برداشت مایع بدن در یک دوره کوتاه در تغییرات فشار این بیماران اثر بارزی داشته باشد.
روش کار : این مطالعه به صورت توصیفی- تحلیلی بر روی 80 بیمار همودیالیزی که در مرکز همودیالیز بیمارستان بوعلی تحت همودیالیز بودند، انجام گرفت. ابتدا بیماران از نظر عواملی همچون چون سن و جنس وتعداد دفعات دیالیز در هفته و مدت زمان دیالیز مورد بررسی قرار گرفتند. سپس برای هر یک از بیماران فشار خون قبل و بعد دیالیز و فشار خون در ساعت شروع و در طول دیالیز و تغییرات وزن قبل و بعد دیالیز طی دو جلسه متوالی همودیالیز مورد سنجش قرار گرفت.میانگین تغییرات وزن و فشارخون محاسبه و میزان میانگین فشار شریانی MAP ( Mean Arterial Pressure ) تعیین گردید. یافته ها بر اساس نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل آماری شد.
یافته ها : 48 بیمار از 74 بیمار فشار خون بالا داشتند. در 41 (4/55%) بیمار فشار خون تحت کنترل بود. سن، جنس، مدت دیالیز،ساعت جلسات دیالیز ارتباطی با کنترل فسار خون نداشت. در این مطالعه شیوع پر فشاری خون بالا بود. 48 نفر(9/64%) و در اکثریت بیماران فشار خون بخوبی تحت کنترل نبود(44.6%).
بحث : تغییرات وزن بیماردر فشار خون اثر معنی داری ندارد که می تواند نشانگر وجود علل فشار خون به دلایلی به جزء مسایل افزایش حجم در بیماران همودیالیزی باشد و شاید افزایش حاد حجم خون یک عامل افزایش در فشار خون نباشد.
علی نعمتی، سهیلا رفاهی، منوچهر براک، منیژه جعفری، غلامحسین اتحاد،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
زمینه و هدف:11% ازکل نوزادان تازه متولد شده در کشورهای در حال توسعه کمی وزن هنگام تولد دارند. وزن هنگام تولد در سلامت فرد، خانواده و جامعه نقش بسزائی دارد. کاهش و افزایش وزن هنگام تولد به بیش از حد استاندارد با مرگ و میر و بیماری همراه است. هدف از این بررسی تعیین ارتباط برخی از پارامترهای تن سنجی مادر نظیر شاخص توده بدنی BMI (Body Mass Index)، وزن قبل از بارداری، سن مادر در زمان بارداری و قد مادر روی وزن هنگام تولد می باشد.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است که از میان مادران باردار که جهت زایمان به بیمارستان علوی اردبیل مراجعه کرده اند 300 نفر انتخاب شدند. وزن و قد مادر قبل از بارداری از پرونده مادر استخراج و BMI مادر قبل از بارداری از تقسیم وزن به مجذور قد (2kg/m ) محاسبه شد. ارتباط بین متغیرهای تن سنجی مادر با وزن هنگام تولد بوسیله t-test مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: این مطالعه نشان داد که از نظر شاخص توده بدنی مادر قبل از بارداری 32 نفر (10/7%) از مادران دارای 19/8BMI<، 185 نفر (61/7%) دارای 26-19/8=BMI و 83 نفر (27/7%) با 26نتیجه گیری: شاخص توده بدنی و وزن مادر قبل از بارداری می تواند بعنوان دو عامل تن سنجی مهم در ارتباط با وزن هنگام تولد باشند. بنابراین توصیه می شود زنان قبل و در طول بارداری راهنمایی های لازم را دریافت نمایند تا میزان تولدهای HBW و LBW در جامعه کاهش یابد
نیره امینی ثانی، منوچهر براک، سید مرتضی شمشیرگران، فیروز امانی، سعدا... محمدی، بنیامین فضلی،
دوره 7، شماره 2 - ( 3-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: میزان بالایی از وزن کم هنگام تولد (Low Brith Weight) در کشورهای در حال توسعه روی می دهد و اسهال و عفونت های تنفسی دو عامل مهم مرگ و میر و ابتلا در نوزادان است. این مطالعه با هدف ارزیابی تاثیر روی بر ابتلا و رشد کودکان LBW در اولین شش ماه زندگی طراحی و اجرا گردید.
روش کار: مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی شاهد دار تصادفی شده به روش دو سوکور بود. نوزادان LBW 5 میلی گرم روزانه بمدت شش ماه روی یا دارونما در کلیه دریافت نمودند. فرم های مخصوص توسط متخصص اطفال یا پزشک عمومی همکار طرح در طول دوره مطالعه تکمیل شد. شاخص های تن سنجی در هفته 0، 4، 8،12،16،20 و 24 از طریق ویزیت خانگی توسط پرسشگران آموزش دیده اندازه گیری شد.
یافته ها: مشخصات تن سنجی دو گروه دریافت کننده روی یا دارونما مشابه بودند. میانگین افزایش وزن در گروه روی بطور معنی داری بالاتر از گروه دارونما بود (p=0/036)، همچنین میانگین افزایش قد و دور سر نیز بالاتر بود (p=0/04 و p=0/001). میانگین اپیزودهای عفونت های تنفسی فوقانی در گروه روی کمتر از گروه دارونما بود. (میانگین وقوع در گروه روی 1/7 و در گروه دارونما 3 بود) و از تفاوت معنی داری از نظر آماری داشت (p=0/005). وقوع عفونت های حاد تنفسی تحتانی در 8 مورد گروه دارونما و 5 مورد گروه روی دیده شد اما معنی دار نبود. وقوع اسهال هم فقط در گروه دارونما مشاهده شد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه دریافت روی در شش ماه اول زندگی در کودکان با وزن کم هنگام تولد منجر به رشد بهتر و ابتلاء کمتری به عفونت های حاد تنفسی و اسهال می گردد.
علی نعمتی، عباس نقی زاده باقی، محمد حسین دهقان،
دوره 8، شماره 2 - ( 3-1387 )
چکیده
زمینه و هدف : یکی از مهمترین شاخص های بین المللی برای ارزیابی رشد و سلامت جسمی ، اندازه گیری وزن و قد و تعیین توده بدن BMI (Body Mass Index) و مقایسه آن ها با منحنی های استاندارد می باشد . این تحقیق با هدف بررسی وضعیت رشد جسمی دختران دانش آموز 19-7 ساله اردبیل و مقایسه آن با مقادیر استاندارد و مطالعات مشابه در ایران بعمل آمده است.
روش کار: در یک مطالعه توصیفی- مقطعی با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای ، قد و وزن 3996 نفر دانش آموز دختر 19-7 ساله شهری و روستایی در سال 1384 انـدازه گیری شد و میانگین ، انحراف استاندارد و صدک های مختلف 5، 10، 25 ، 50 ، 75 ، 90 و 95 قد و وزن و شاخـص توده بدن در تمامی سنین محاسبه شد و با استاندارد NCHS (National Center for Health Statistics) و مناطق دیگر ایران مقایسه گردید.
یافته ها: میانگین قد و وزن دختران شهری از همسالان روستایی خود بیشترمی باشد . رشد قد آزمودنی ها در فاصله سنی 9 تا 12 سالگی بیشتر و حداکثر آن در نه سالگی و به مقدار 6 سانتی متر در سال است. همچنین بیشترین میزان افزایش وزن دختران در سن 13 سالگی و به مقدار 5/5کیلوگرم در سال می باشد. میانگین قد و وزن دختران اردبیلی در سنین مورد مطالعه از همسالان تهرانی، کرمانی، اصفهانی کمتر می باشد. همچنین تمامی صدک های قد و وزن و توده بدن دختران 19-7 ساله اردبیل از صدک های مشابه خود در استاندارد NCHS کمتر می باشد.
نتیجه گیری: در تمام موارد صدک های مربوط به قد، وزن و BMI دختران 19-7 سال اردبیل از استاندارد NCHS پائین می باشد.
مهرداد میرزارحیمی، علی عابدی، فاطمه شهنازی ، حکیمه سعادتی، افسانه انتشاری،
دوره 8، شماره 4 - ( 9-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: میزان مرگ و میر نوزادان از شاخصهای مهم توسعه بهداشتی محسوب می شود و بی تردید اولین قدم در راه کاهش میزان مرگ و میر و ارتقاء سطح این شاخص، شناسایی علل مرگ و میر آن است. بنابراین در این مطالعه علل مرگ و میر نوزادان در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهرستان اردبیل مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار: این مطالعه، یک مطالعه مقطعی، توصیفی- تحلیلی و گذشته نگر می باشد، که با مطالعه پرونده ها و تکمیل فرم ثبت پزشکی، برای تمام نوزادانی که در بیمارستان امام و علوی شهرستان اردبیل از مهر 1385تا شهریور 1386 بستری شده اند، انجام گرفت. فرم پژوهش شامل متغیرهایی نظیر جنس، وزن تولد، سن حاملگی، علت فوت و سن مرگ بود. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و جهت آنالیز داده ها از آزمون کای اسکوئر و T-testاستفاده شد.
یافته ها: در این مطالعه148 (7/86%) نوزاد از 1881 نوزاد بستری فوت کرده بودند. علل مرگ و میر شامل بیماری غشاء هیالین HMD)) (52/02%)، سپسیس (14/86%) ، پنومونی (9/45%)، آنومالی مادر زادی (12/83%)، آسفیکسی (7/43%)و آسپیراسیون مکونیوم (3/37%) بود. از بین نوزادان فوت شده 54/72% پسر و بقیه دختر بودند. 550 نوزاد کم وزن بودند که 111 نفر از آنها فوت کردند و میزان مرگ و میر در نوزادان کم وزن ، 20/18% بود. 578 نوزاد نارس بودند که 122 نفر از آنها فوت کردند و میزان مرگ و میر در نوزادان نارس، 21/10% بود.
نتیجه گیری: نارسی و وزن کم زمان تولد (LBW)، ثابت ترین و مهمترین عامل تعیین کننده مرگ و میر نوزادی می باشد و شایعترین علل مرگ و میر نوزادان، بیماری غشاء هیالین و سپسیس بودند.
مهرداد میرزارحیمی، حکیمه سعادتی، منوچهر براک، ناطق عباسقلی زاده، احد اعظمی، افسانه انتشاری،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده
زمینه و هدف : تولد با وزن کمتر از 2500گرم (به عنوان حاصل زایمان پیش از موعد و یا محدودیت رشد داخل رحمی) شاخص عمده ارزیابی سلامت نوزادی و شیر خواری می باشد. علل عمده شیرخواران با وزن کم در کشورهای صنعتی، تولد زودرس است، در حالی که در کشورهای در حال توسعه علت آن اغلب محدودیت رشد داخل رحمی است. علل متفاوتی شامل علل دموگرافیک و رفتاری در دوران قبل از حاملگی و حین حاملگی در بروز LBW (نوزادان با وزن تولد کمتر) موثر می باشند که با شناسایی و کنترل این عوامل خطر میزان بروز LBW و مرگ و میر نوزادان کاهش می یابد. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل خطر LBW در شهر اردبیل انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه مورد - شاهدی همه نوزادان کم وزن متولد شده در سال 1385 در بیمارستانهای آرتا ، علوی و سبلان اردبیل مورد مطالعه قرار گرفتند. نوزادان متولد شده با وزن کمتر از 2500 گرم (470 n=) به عنوان گروه مورد و 482 نوزاد متولد شده با وزن بیش از 2500 گرم به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه ، مصاحبه با مادر و معاینه فیزیکی جمع آوری گردید و اطلاعات بدست آمده توسط نرم افزار SPSS در سطح معنی داری (05/0p<) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها : طبق نتایج بدست آمده از این تحقیق میزان بروز LBW در بیمارستانهای شهر اردبیل 4/6 % می باشد. و در این مطالعه ارتباط معنی داری بین نارسی و سن حاملگی کمتر از 37 هفته، سن، وزن و شغل مادر، چند قلوئی ، پارگی زودرس کیسه آب و سابقه زایمان با نوزاد کم وزن، مصرف دارو و بیماری های مادر، خونریزی واژینال مادر در طول حاملگی، ناهنجاریهای مادرزادی، فاصله کمتر از 2 سال بین دو حاملگی اخیر با بروز کم وزنی نوزاد بدست آمد. ولی رتبه تولد، مراقبت بهداشتی در طول مدت حاملگی، مصرف اسید فولیک، آهن، سیگاری بودن و اعتیاد مادر، محل زندگی (شهر یا روستا)، میزان تحصیلات مادر و ازدواج فامیلی با بروز کم وزنی ارتباط معنی داری نداشت.
نتیجه گیری: مهمترین ریسک فاکتورهای LBW در نوزادان این منطقه بیشتر نارسی یا سن حاملگی کمتر از 37 هفته، چند قلوئی، پارگی زودرس کیسه آب، سن مادر 35 ≤ سال وزن مادر kg> 50 و بیماریهای مادر می باشد.
فاطمه قنادی اصل، رضا مهدوی،
دوره 16، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: چاقی همراه با اختلالات متابولیکی چون مقاومت انسولینی است. کاهش وزن همواره برای کاهش چنین اختلالاتی توصیه شده است. از این رو، در این مطالعه به بررسی تاثیر رژیم غذایی کم کالری متعادل روی کاهش وزن و مقاومت انسولینی زنان چاق مراجعه کننده به کلینیک تغذیه پرداخته شد.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی، 45 زن چاق به ظاهر سالم داوطلب (میانگین نمایه توده بدن:33/28±2/90kg/m2 و میانگین سن 28/40±7/98 سال) در اولین ویزیت خود در کلینیک تغذیه انتخاب شدند. مشارکت کنندگان بعد از اندازه گیری تن سنجی و اخذ نمونه خون برای تعیین سطح انسولین ناشتا و مقاومت انسولینی، به مدت 6 ماه رژیم غذایی کم کالری متعادل دریافت کردند. رژیم غذایی کم کالری متعادل یک رژیم انفرادی بود که با کسر 500 کیلوکالری از میانگین انرژی محاسبه شده از ثبت غذایی 3 روزه طراحی شد. بعد از 6 ماه مداخله، ارزیابی متغیرهای پیوسته و گسسته به ترتیب توسط آزمونهای t زوجی و مک نمار صورت گرفت.
یافته ها: میانگین انرژی توصیه شده 2241/78±219/02 (کیلوکالری) بود. بعد از 6 ماه مداخله، کاهش معنی داری در وزن (0/003=p)، نمایه توده بدن (0/005=p) و دور کمر (p<0/001) و دور باسن (p<0/001) وجود داشت. بهبود معنی داری در انسولین ناشتا وجود داشت (6/55 13/47± در برابر،p=0/01 ،(µU/ml)11/95±4/17) . در حالی که مقاومت انسولینی کاهش معنی داری نداشت (p=0/1).
نتیجه گیری: در زنان چاق مراجعه کننده به کلینیک تغذیه، رژیم غذایی کم کالری متعادل منتج به کاهش وزن و بهبود انسولین ناشتا شد. این تغییرات مثبت میتواند به کاهش پروفایل عوامل خطر در اشخاص چاق کمک نماید.
نوشین یزدانی، سیدابراهیم حسینی،
دوره 17، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: آلوئه ورا گیاهی است که از دیرباز در طب سنتی مورد استفاده قرار میگیرد. استفاده از رژیم غذایی پرچرب و اختلال کبد چرب، باعث شیوع اختلال چاقی و هیپرلیپیدمی میشوند. لذا این مطالعه با هدف بررسی اثر عصاره ژل آلوئه ورا بر وزن بدن و پروفایل لیپیدی در موشهای صحرایی نر بالغ تحت تیمار با رژیم غذایی پرچرب انجام گرفت.
روش کار: دراین مطالعه تجربی از40 سر موش صحرایی نر بالغ در گروههای شاهد (تیمار با رژیم پرچرب ml/kg10) و 3 دسته تجربی دریافت کننده رژیم غذایی پرچرب (ml/kg10) به همراه دوزهای mg/kg 150، 300 و 600 عصاره ژل آلوئه ورا استفاده گردید. تجویزها 60 روزه و به صورت گاواژ انجام شد. درپایان پس از بیهوش نمودن حیوانات با خونگیری از قلب آنها اقدام به اندازه گیری میزان سرمی کلسترول، تری گلیسیرید،LDL و HDL گردید و نتایج توسط آزمونهای تحلیل واریانس یکطرفه و دانکن مورد آنالیز قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج این بررسی نشان داد رژیم غذایی پرچرب باعث افزایش معنادار وزن و در میزان سرمی، کلسترول، تری گلیسیرید، LDL (0/001>p) و افزایش وزن (0/01>p) می شود و در میزان سرمیHDL تاثیر معناداری ندارد، در حالی که در گروههای دریافت کننده ژل آلوئه ورا با رژیم پرچرب کاهش معنادار وزن و میزان سرمی کلسترول، تری گلیسیرید (0/05>p) و LDL (0/01>p) مشاهده گردید.
نتیجه گیری: رژیمهای غذایی پرچرب باعث افزایش وزن، تری گلیسیرید،کلسترول و LDL میشود و عصاره ژل آلوئه ورا باعث کاهش وزن و بهبود شاخصهای لیپیدی در موشهای تحت تیمار با عصاره ژل آلوئه ورا میشود
فاطمه قنادی اصل،
دوره 18، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف این مطالعه ارزیابی تأثیر هشت هفته رژیم کمکالری متعادل انفرادی بر اندازهگیریهای تنسنجی در زنان چاق به ظاهر سالم بود.
روش کار: 40 زن چاق به ظاهر سالم (در محدوده سنی 40- 18 سال و نمایه توده بدنی 40- 27/5 کیلوگرم بر متر مربع) از کلینیک تغذیه در شهر اردبیل انتخاب شده و پس از اندازهگیریهای تنسنجی تحت رژیم غذایی کمکالری متعادل قرار گرفتند. بررسی تغییرات پس از هشت هفته مداخله با استفاده از آزمون t زوجی صورت گرفت.
یافتهها: هشت هفته رژیم کمکالری متعادل انفرادی به کاهش معنیداری در وزن (kg0/34±3/99- و01 0/0>p)، نمایه توده بدنی (kg/m214/0± 1/61- و 0/0001>p)، دور شکم (cm0/32±91/2- و01 0/0>p)، دور باسن (cm0/37±1/89- و 0/001>p)، نسبت دور شکم به دور باسن (0/004±0/01- و 0/001=p)، نسبت دور شکم به قد (0/002±0/02- و 0/001>p)، شاخص آدیپوسیتی بدن (0/15% ±0/97- و 0/001>p)، شاخص حجم شکمی (0/11±1/07- و 0/001>p) و شاخص Conicity (0/002±0/007- و 0/001=p) منتج شد.
نتیجهگیری: بنا به نتایج، کاهش وزن با واسطه رژیم کمکالری متعادل انفرادی در طی 8 هفته، دیگر اندازهگیریهای تنسنجی را هم کاهش می دهد. کاهش وزن متوسط ممکن است به تنهایی یک راهکار مناسب برای کاهش عوامل خطر متابولیکی در زنان چاق باشد.
فزناز سیفی اسک شهر، مژده خواجه لندی،
دوره 19، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: اخیراً مشخص شده است برخی هورمونهای ترشح شده از بافت چربی مانند آپلین و امنتین (آدیپوکاینها) میتوانند در تنظیم سوخت و ساز متابولیکی موثر باشند. لذا، هدف از مطالعه حاضر تاثیر 12 هفته تمرین بدنی پیلاتس بر سطوح سرمی آپلین و امنتین-1 در زنان غیرفعال دارای اضافه وزن بود.
روش کار: در مطالعه کارآزمایی بالینی حاضر که با طرح پیش آزمون- پس آزمون است، 28 زن دارای اضافهوزن با میانگین BMI 1/1±27/2 کیلوگرم بر مترمربع به طور داوطلبانه شرکت کردند و به طور تصادفی به دو گروه تمرین پیلاتس (14 نفر) و گروه شاهد (14 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی پیلاتس 3 جلسه در هفته، 60 دقیقه در هر جلسه به مدت دوازده هفته به اجرا درآمد. برای اندازه گیری میزان تغییرات سطوح سرمی آپلین و امنتین-1 نمونه خونی طی دو مرحله، 48 ساعت قبل از اولین جلسه تمرین و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، بعد از 14-12 ساعت ناشتا گرفته شد. از آزمون آماری تی وابسته و آزمون تحلیل کوواریانس به ترتیب جهت بررسی تغییرات درون گروهی و تغییرات بین گروههای تحقیق استفاده گردید.
یافته ها: بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر، دوازده هفته تمرین پیلاتس کاهش معنی داری در سطوح سرمی آپلین در هر دو مقایسه درون گروهی و بین گروهی به ترتیب با سطح معنی داری 001/0= pو 0/009= ا pیجاد کرد. سطوح سرمی امنتین-1 نیز در هر دو مقایسه درون گروهی و بین گروهی تغییر معنی داری داشت. به طوری که میزان آن درگروه تمرین نسبت به قبل از تمرین با سطح معنی داری 0/002=p و در مقایسه با گروه کنترل با سطح معنی داری 0/003= p افزایش معنی داری داشت.
نتیجه گیری: باتوجه به نتیجه پژوهش حاضر و اثر مثبت فعالیت بدنی پیلاتس بر تغییر سطوح آدیپوکاینها این گونه به نظر میرسد که ورزش پیلاتس میتواند یک عامل کاربردی برای تنظیم هورمونهای بافت چربی (آدیپوکاینها) در زنان چاق یا دارای اضافه وزن باشد و افراد دارای اضافه وزن میتوانند بر اساس توانایی خود آن را انجام دهند.
بهمن ابراهیمی ترکمانی، معرفت سیاه کوهیان، علی خازنی، سجاد انوشیروانی، لطفعلی بلبلی، مریم اسدی،
دوره 20، شماره 3 - ( 7-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: در طی دو دهه گذشته، تحقیقات زیادی برای درک تأثیر ژنتیک بر عملکرد ورزشی تمرکز داشتهاند. توالییابی کل اگزوم پتانسیل زیادی برای شناسایی واریانتهای ژنتیکی مرتبط با عملکرد جسمانی دارد، اما با این وجود در تحقیقات ژنتیک ورزشی هنوز از این تکنیک جدید استفاده نشده است. بنابراین هدف از نگارش مقاله حاضر گزارش واریانتهای جدید در ژنهای درگیر در قدرت و هایپرتروفی عضلانی (ACE، NOS3، IGF1R و IL-6) در یکی از قهرمانان وزنهبرداری جهان با استفاده از روش توالی یابی کل اگزوم بود.
روش کار: پس از اخذ رضایتنامه کتبی از یکی از ورزشکاران عضو تیم ملی وزنهبرداری مردان، 5 سیسی خون دریافت شد و پس از استخراج DNA از نمونه خون، با استفاده از روش توالییابی کل اگزوم مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از توالییابی کل اگزوم نشان دهنده وجود واریانت بد معنی (99454613G>A) در ژن IGF1R، پلیمورفیسم (22771156C>T) در ژن IL-6، پلیمورفیسمهای (61564052A>G و 61573761T>C) در ژن ACE و پلیمورفیسمهای (150695726T>C و 150704250C>G) در ژن NOS3 بود.
نتیجه گیری: نتایج تجزیه و تحلیل توالی یابی کل اگزوم واریانت و پلی مورفیسم هایی را در ژنهای مرتبط با هایپرتروفی و قدرت عضلانی در این وزنه بردار نخبه نشان داد. تحقیقات دیگری با حجم نمونه بیشتر جهت بررسی ارتباط این واریانت و پلیمورفیسمها با عملکرد ورزشکاران قدرتی مورد نیاز است.
علیرضا شیرویه، فرشاد امامی، محمد سنایی، رسول طریقی،
دوره 20، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: پرپتین و آدروپین هورمونهای پپتیدی هستند که با تنظیم متابولیسم کربوهیدراتها نقش مهمی در کنترل چاقی دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرین هوازی بر آدروپین، پرپتین و مقاومت به انسولین در مردان دارای اضافه وزن بود.
روش کار: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 18 مرد دارای اضافه وزن و چاق (سن 3/92 ± 58/39، شاخصتوده بدنی 1/23±75//28) انتخاب و بهطور تصادفی به دو گروه (کنترل و تمرین) تقسیم شدند. گروههای تمرین بهمدت هشت هفته، هر هفته پنج جلسه در برنامه تمرینی هوازی (با شدت 65 تا 85 درصد حداکثر ضربان قلب، 40 دقیقه) شرکت کردند. دو روز قبل و بعد از اجرای پروتکل، در حالت ناشتا خونگیری انجام شد. پرپتین و آدروپین به روش الایزا اندازهگیری شد. داده ها با استفاده از آزمون t مستقل و ANCOVA در سطح معنیداری 0/05<pآزمون شد.
یافتهها: مقادیر پرپتین در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل (0/001=p) و پیشآزمون (0/000=p) کاهش معنیداری داشت. همچنین مقادیر آدروپین در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل (0/000=p) و پیشآزمون (000/0=p) افزایش معنیداری داشت. همچنین مقادیر ارزیابی مدل هموستاتیک (HOMA-IR) در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل (0/000=p) و پیشآزمون (0/000=p) کاهش معنیداری نشان داد.
نتیجهگیری: تمرین ورزشی با بهبود میزان پرپتین و آدروپین منجر به بهبود شاخص گلیسمیک در مردان چاق و دارای اضافه وزن شد. به نظر تمرین هوازی میتواند یک شیوه مداخله کارآمد برای کنترل و جلوگیری از بروز بیماریهای متابولیک در این افراد باشد.
- سودابه کاظمی اسکی، ماندانا منصور قناعی، - محمد بخشی، صدیقه باب اقبال،
دوره 21، شماره 1 - ( 2-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: تولد نوزاد کم وزن یکی از جدیترین مشکلات بهداشتی جهان محسوب میگردد که فشار فوق العادهای را بر سیستم خدمات بهداشتی و افراد خانواده تحمیل میکند. هدف از این مطالعه مقایسه عوامل مادری پیش بینی کننده کموزنی در نوزادان ترم کم وزن (LBW)و طبیعی مراجعه کننده به بیمارستان الزهرا (س) رشت بود.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع مقطعی تحلیلی بود که روی 264 نوزاد به منظور مقایسه عوامل مادری پیش بینیکننده کم وزنی در نوزادان ترم کم وزن و طبیعی مراجعه کننده به بیمارستان الزهرا (س) رشت در سال 1397 انجام شد. ابزار گردآوری دادهها در این پژوهش چک لیست شامل دو قسمت بود. قسمت اول مربوط به مشخصات نوزاد (جنس، وزن و سن حاملگی نوزاد متولد شده) و قسمت دوم مربوط به مشخصات مادر بود. اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت بررسی ارتباط بین متغیرها هم از آمار استنباطی شامل آزمونهای منویتنییو، کایدو، فیشر و رگرسیون لجستیک بهره گرفته شد.
یافتهها: در این مطالعه فراوانی میزان تحصیلات در گروه مادران با نوزادان ترم کم وزن کمتر بود (0/024=p)، همچنین زایمان طبیعی در بین مادران با نوزادان کم وزن (0/0001 =p) بیشتر گزارش شد. همچنین میانگین BMI و وزن شروع بارداری و اضافه وزن در مادران با نوزادان ترم با وزن طبیعی بیشتر بود (0/0001= pدر همه). آپگار دقیقه اول و آپگار دقیقه پنجم در مادران با نوزادان ترم کم وزن کمتر بود ( 0/002= pو 0/0001=p). همچنین مشخص گردید که سن بارداری (هفته) در مادران با نوزادان ترم کم وزن کمتر بود (0001/0 =p).
نتیجه گیری: براساس نتایج بدست آمده افزایش هر هفته بارداری احتمال افزایش 3/11 درصد طبیعیشدن وزن نوزادان متولد شده را به همراه دارد.
الهه فرامرزی، پروانه نظرعلی،
دوره 22، شماره 3 - ( 7-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: آدیپولین از جمله آدیپوسایتوکانهای ضدالتهابی است که عمدتأ در بافت چربی سنتز و ترشح میشود. هدف از تحقیق حاضر مقایسه دو نوع تمرین ورزشی پیلاتس و CX بر سطوح آدیپولین و مقاومت به انسولین در زنان دارای اضافه وزن بود.
روش کار: در این پژوهش نیمه تجربی، 30 آزمودنی زن دارای اضافه وزن (محدوده سنی 40-20، BMI، 25-30 کیلوگرم بر مترمربع) در 3 گروه پیلاتس (10 نفر)، CX (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. گروه پیلاتس با شدت 50 تا 80 درصد ضربان قلب بیشــینه (8 هفته، 3 جلسـه در هفته، به مدت 60 دقیقه) و گــروه CX با شدت50 تا80 درصد 1RM (8 هفته، 3 جلسه در هفته، به مدت 30 دقیقه) به تمرین پرداختند. گروه کنترل هیچگونه فعالیت ورزشی انجام ندادند. قبل و بعد از مداخله، اندازه گیریهای قد، وزن و شاخص توده بدنی و ضربان قلب آزمودنیها با استفاده از ساعت مچی پولار و نمونههای خونی جهت بررسی فاکتورهای بیوشیمایی آدیپولین، انسولین و گلوکز از آزمودنیها گرفتهشد و به منظور تعیین تفاوت بین گروهها از آزمون آماریMixed ANOVA و برای تعیین اثرات ساده متغیرها از آزمونهای آماری تی زوجی استفاده گردید.
یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اجرای 8 هفته تمرینات پیلاتس و CX باعث افزایش سطوح آدیپولین پلاسمایی میشود که از لحاظ آماری معنادار بود (0/05 <p ). همچنین، بین دو فعالیت ورزشی پیلاتس و CX با گروه کنترل تفاوت معنادار وجود داشت (0/05< p)؛ اما بین دو گروه پیلاتس و CX، در هیچ کدام از فاکتورها تفاوت معنادار وجود نداشت. شاخص های وزن، درصد چربی، BMI، گلوکز، انسولین و مقاومت به انسولین گروه های پیلاتس وCX ، نسبت به گروه کنترل کاهش معنادار داشته است (0/05< p).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد تمرینهای ورزشی پیلاتس و CX باعث افزایش معنیدار سطوح سرمی آدیپولین و کاهش معنیدار شاخص توده بدن، درصد چربی، وزن و مقاومت به انسولین نسبت به گروه کنترل می شوند (0/05< p)، ولی بین دو گروه ورزش پیلاتس و CX در این فاکتورها تغییر معنیداری مشاهده نشد.
فاطمه علی نژاد، معصومه حبیبیان، بابی سان عسکری،
دوره 22، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: چاقی و کمبود ویتامینD با کیفیت ضعیف خواب مرتبط است و تغییر سبک زندگی میتواند در بهبود کیفیت خواب موثر باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر تمرینات دویدن تناوبی شدید (HIIRT) و ویتامینD بر عامل نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) و کیفیت خواب زنان جوان با کمبود ویتامین D بود.
روش کار: این مطالعه کارآزمایی بالینی بر روی 52 زن با میانگین سنی1.95±25.98 سال، شاخص توده بدنی1.13±27.54کیلوگرم/ مترمربع و وضعیت پایین ویتامین D انجام شد. آزمودنی ها پس از انتخاب به روش نمونه گیری در دسترس، بصورت تصادفی به گروههای شاهد، تمرین دویدن، ویتامینD و ترکیبی تقسیم شدند. HIIRT با 12 تکرار یک دقیقهای دویدن در شدت 90-80 درصد ضربان قلب حداکثر با یک دقیقه استراحت فعال انجام شد. ویتامین D به صورت هفتگی با دوز 50000 واحد مصرف شد. کیفیت خواب با پرسشنامه خواب پیتززبورگ سنجیده شد. دادهها با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه با اندازهگیریهای مکرر، آنالیز واریانس یکطرفه، کروسکال- والیس و تیزوجی تجزیه و تحلیل شدند (0.05>p).
یافته ها: بعد از هشت هفته، سطوح BDNF در گروههای تجربی افزایش و امتیاز کیفیت خواب کاهش معناداری یافت (0.05>p). اما مداخله ترکیبی تاثیر بیشتری بر تغییر کیفیتخواب (0.05>p) و BDNF (0.001>p) در مقایسه با دو مداخله دیگر داشت. همچنین بین تغییرات نمره کیفیت خواب گروههای تمرین دویدن و ویتامین D تفاوت معناداری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: به نظر میرسد انجام HIIRT، مصرف ویتامین D و مداخله ترکیبی میتواند منجر به بهبود کیفیت خواب، از طریق تنظیم مثبت BDNF در زنان دارای اضافه وزن و نقص ویتامین D، با اثرات قویتر مداخله ترکیبی در بهبود این متغیرها شود.
سارا زلفعلی پورملکی، حسین قمری کیوی، علی رضایی شریف،
دوره 23، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: باتوجه به شیوع روز افزون چاقی و اضافه وزن و پیامدهای روانشناختی حاصل از آن در جهان و کشورمان ایران، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روایت درمانی بر اضطراب اجتماعی بدنی در زنان مبتلا به چاقی و اضافهوزن انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر را کلیه زنان مبتلا به چاقی و اضافه وزن شهر تبریز در سال 1402 تشکیل داد. 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (در هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایشی روایت درمانی را در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی دریافت کرد و اعضای گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکردند. ابزار مورد استفاده مقیاس اضطراب اجتماعی بدنی هارت و همکاران (1989) بود. داده های جمع آوری با آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: تحلیل دادهها نشان داد بین نمرات پسآزمون در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (0.001>p). میانگین اضطراب اجتماعی بدنی در مرحله پیش آزمون به ترتیب برای گروه آزمایشی و کنترل 2.289± 44.33 و 3.063±43.67 بود و در مرحله پس آزمون 3.177±36.33 و 3.385±43.80 بود. نتایج نشان داد روایت درمانی منجر به کاهش اضطراب اجتماعی بدنی شده است (0.001>p). در مراحل پیگیری نیز معلوم شد اثرات روایت درمانی ماندگار است (0.001>p).
نتیجه گیری: به نظر میرسد روایت درمانی میتواند باعث کاهش اضطراب اجتماعی بدنی زنان مبتلا به چاقی و اضافهوزن شود، از این رو احتمالاً در بهبود سلامت روانشناختی افراد مبتلا به چاقی و اضافهوزن میتواند راهبرد مفیدی باشد.
حمید وصفی، حمید محبی، معرفت سیاهکوهیان، لطف اله رضا قلی زاده، ابوذر جوربنیان،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش وزن و چاقی متعاقب آن یک مشکل بهداشتی جهانی است. تغذیه با محدودیت زمانی یک روش نسبتاً جدید برای کاهش وزن با مزایای متابولیک و تن سنجی فراوان است. ورزش هوازی با شدت کم نیز اثرات مفیدی بر کاهش وزن و عوامل متابولیک دارد، با این حال، اثر ترکیبی ورزش هوازی با شدت کم و TRF بر عوامل متابولیک و تنسنجی در مردان میانسال سالم دارای اضافه وزن به ندرت بررسی شده است. پژوهش حاضر این هدف را بررسی کرده است.
روش کار: از بین 55 داوطلب، 27 مرد میانسال سالم در سنین (35 تا 55 سال) با اضافه وزن (30>BMI >25) با درصد چربی بدن 0.75± 26.15 به طور تصادفی به سه گروه (با زمان های تغذیه آزاد 8،6 و 10 ساعته از 8 صبح الی 14، 16 و 18 و ناشتا در باقیمانده 24 ساعت) تقسیم شدند.گروه ها عبارت بودند: 1-TRF 18:6& ورزش 2-TRF 16:8& ورزش 3-TRF 18:6& ورزش. هر سه گروه پروتکلهای TRF را همزمان با تمرینات هوازی با شدت برابروکم(55 الی 65 درصد حد اکثر ضربان قلب) انجام دادند. مداخلات به مدت 12 هفته ادامه یافت. آزمایشات خون و ترکیب بدن قبل و بعد از مداخله اندازه گیری شد. دریافت غذای روزانه قبل از مداخله و طی 12 هفته اندازهگیری شد. در نهایت تمامی داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: ترکیب TRF و ورزش باعث کاهش گلوکز و مقاومت به انسولین در همه گروه ها شد. کلسترول و LDL در گروهTRF با پنجره تغذیه 6 ساعته و 8 ساعته (6- س و 8- س) کاهش یافت. کاهشHDL تنها در گروه تغذیه 8- س معنی دار بود. وزن و BMI در گروههای 6-س و 8-س کاهش یافت. درصد چربی در گروه 6-س کاهش یافت. برای هیچ یک از متغیرها تفاوت معنی داری بین گروه ها وجود نداشت. میانگین انرژی دریافتی در 12 هفته در هیچ گروهی تفاوت معنی داری نداشت، اما مدل 6- س باعث کاهش بیشتر در میانگین انرژی دریافتی در طول 12 هفته نسبت به دو گروه دیگر شد.
نتیجه گیری: TRF با زمان تغذیه 6-س همراه با ورزش هوازی سبک به عنوان مطمئن ترین روش برای بهبود پروفایل متابولیک و آنتروپومتریک در مردان میانسال دارای اضافه وزن پیشنهاد میشود.