|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
10 نتیجه برای همودیالیز
ناصر مظفری، محمدعلی محمدی ، بهروز دادخواه، عبدا… مهدوی، دوره 4، شماره 4 - ( 9-1383 )
چکیده
زمینه وهدف: چندین دهه است که از همودیالیز به عنوان درمان جایگزین در مبتلایان به نارسایی انتهایی کلیه استفاده می شود، اما هنوز به این سوال که یک بیمار اورمیک به چه مقدار همودیالیز نیازمند است پاسخ داده نشده است. روش های متعددی برای بررسی میزان نیاز و کفایت همودیالیز وجود دارد. یکی از این روش ها، بررسی و محاسبه KT/V بیماران همودیالیزی است. این مطالعه با هدف تعیین کفایت همودیالیز بیماران همودیالیزی انجام گردیده است. روش کار: در این مطالعه توصیفی همه بیمارانی که در مرکز دیالیز شهر اردبیل طی سال 1381 دیالیز شدند مورد بررسی قرارگرفتند. از کلیه بیماران قبل و بعد از انجام همودیالیز نمونه خون تهیه و میزان اوره و هموگلوبین اندازه گیری شد. برای بررسی کفایت دیالیز از روشKT/V استفاده گردید. در تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS و آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و استنباطی ( مجذور کای) استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد 90% KT/V بیماران همودیالیزی زیر 1/2 بود. 54/3 % بیماران سه بار در هفته دیالیز می شدند. میانگین طول مدت دیالیز نمونه ها 1/63 ± 2/4 سال و میانگین هموگلوبین آنان 1/69±8/27 گرم در دسی لیتر بود، همچنین بین کفایت دیالیز و نوع دستگاه رابطه آماری معنی داری وجود نداشت. نتیجه گیری: با معیارKT/V میزان بسیار زیادی(90%) از بیماران این مرکز دیالیز ناکافی داشتند. امید است نتایج حاصل از این تحقیق در جهت بهبود وضعیت همودیالیز بیماران در این مرکز مورد استفاده قرارگیرد.
علیرضا ظهیر الدین، مرتضی حیاتی، مائده جدیدی، سید مهدی صمیمی، دوره 5، شماره 3 - ( 6-1384 )
چکیده
زمینه و هدف: افسردگی شایع ترین مشکل روان شناختی در بیماران مرحله پایانی نارسایی کلیه می باشد. این مطالعه جهت تعیین میزان افسردگی در بیماران تحت همودیالیز مزمن انجام شد. روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی 120 بیمار تحت همودیالیز مزمن که به بخش دیالیز بیمارستان های تابعه دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی مراجعه نموده بودند با نمونه برداری در دسترس (غیر تصادفی) انتخاب و پس از حذف 20 نفر به علت نداشتن شرایط تحقیق با پرسشنامه افسردگی بک ( Beck ) ارزیابی گردیدند. کلیه محاسبات بر اساس نرم افزار آماری SPSS نسخه 5/11 با استفاده از آزمون های تی مستقل، تحلیل واریانس، مجذور کای و ضریب همبستگی انجام گردید. یافته ها: در کل از نظر شدت افسردگی 69% این بیماران در طیف افسردگی قرار داشتند ( نمره بک بیشتر از نه ). از نظر میزان افسردگی 45% بیماران همودیالیز مزمن افسرده بودند ( نمره بک بیشتر از 15 ). شدت افسردگی با هیچ متغیر مورد مطالعه رابطه ای نداشت ولی میزان افسردگی در غیر شاغلین بیشتر از گروه مقابلش بود ( 18 0/0 = p ). نتیجه گیری: به نظر می رسد، غربال بیماران تحت همودیالیز مزمن با پرسشنامه افسردگی بک و سپس ارجاع به یک روانپزشک جهت ارزیابی بیشتر لازم باشد تا بخشی از رنج، ناخوشی و مرگ و میر بیماران کاسته شود.
سیدکاظم شکوری، محمد شیمیا، وحیده توپچی زاده ، حسن ارکانی، دوره 6، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: اگر چه درگیری سیستم اعصاب محیطی در بیماران با نارسایی مزمن کلیه مشخص شده است، ولی مطالعات محدودی در خصوص درگیری سیستم اعصاب مرکزی در این بیماران صورت گرفته است. رفلکس چشمک می تواند به عنوان یک آزمون ساده و غیر تهاجمی در ارزیابی اعصاب مغزی در بیماران با نوروپاتی اورمیک کمک کننده باشد. روش کار : مطالعه از نوع مورد- شاهدی است و 18 بیمار با نارسایی مزمن کلیوی با میانگین سنی 2/41 سال و 21 فرد سالم با میانگین سنی 37 سال از نظر تاخیر پاسخ های 2 CR ، 2 IR ، 1 R با استفاده از تحریک عصب سوپرا اوربیتال مورد مقایسه قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده به کمک نرم افزار آماری SPSS نسخه 10 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها : میزان تاخیر امواج رفلکس چشمک برای 2 CR ، 2 IR و 1 R به ترتیب 7/10، 9/31 و 1/33 هزارم ثانیه در افراد سالم و 7/11، 3/34 و 1/35 هزارم ثانیه برای بیماران ثبت گردید. این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (05/0 p< ). نتیجه گیری: سیستم اعصاب مرکزی همانند سیستم اعصاب محیطی در بیماران با نارسایی مزمن کلیوی می تواند درگیر شود بنابراین رفلکس چشمک می تواند به عنوان یک روش ساده و غیر تهاجمی در تشخیص درگیری اعصاب کرانیال مفید باشد.
محمد مأذنی، حسن ارگانی، نادره رشتچی زاده، محمد رهبانی نوبر، امیر قربانی حق جو، رضا مهدوی، رضا رزاقی، بابک رحیمی اردبیلی، سید جمال قائم مقامی، دوره 6، شماره 3 - ( 6-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: شواهد بسیاری دال بر بالا بودن استرس اکسیداتیو در بیماران همودیالیزی وجود دارد. این مطالعه با هدف بررسی اثر تجویز روی در بهبود استرس اکسیداتیو در بیماران همودیالیزی مزمن انجام شد. روش کار: در یک کارآزمایی بالینی دوسوکور 65 بیمار همودیالیزی مزمن انتخاب و به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول، (35 بیمار) دارونما و گروه دوم، (30 بیمار) 100 میلی گرم عنصر روی ( به صورت سولفات روی) روزانه و به مدت دو ماه دریافت کردند. سپس مکمل و دارونما به مدت دو ماه قطع و به دنبال آن، مطالعه دو ماه دیگر به صورت متقاطع ادامه یافت. مقادیر روی، گلوتاتیون تام ( tGSH = Total Glutathione ) ، مالون دی آلدئید ( MDA = Malondialdehyde )، ظرفیت آنتی اکسیدانی تام سرم ( Total Antioxidant Capacity =TAC ) و فعالیت سوپراکسید دسموتاز خون تام ( SOD = Superoxide Dismutase ) در نمونه های ناشتا و قبل از دیالیز در روزهای 0 ، 60 ، 120 و 180 ا ندازه گیری شد. یاد آمد غذایی روز قبل از دیالیز در روزهای فوق ثبت و میزان روی رژیم غذایی آنها بر آورد گردید. یافته ها: روی سرم در حالت پایه در هر دو گروه کمتر از 80 میکروگرم در دسی لیتر بود و تجویز روی در هر دو گروه سبب افزایش معنی دار در سطح سرمی آنها شد. تجویز روی به طور معنی داری در هر دو گروه سبب افزایش سطح سرمی TAC ، tGSH و افزایش فعالیت SOD خون تام گردید. همچنین تجویز روی در هر دو گروه مقادیر MDA سرم را به طور معنی داری کاهش داد. در مرحله مصرف دارونما مقادیر گلوتاتیون در گروه دوم کاهش و مقادیر MDA در این مرحله در گروه اول به طور معنی داری افزایش یافت . میزان نمایه توده بدن (Body Mass Index) در طی مطالعه تغییر معنی داری نشان نداد. نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که در بیماران همودیالیز استرس اکسیداتیو در دوره عدم تجویز روی تشدید می شود. در این بیماران غلظت های پایین روی سرم با تجویز روی بهبود می یابد و تجویز روی سبب بهبود استرس اکسیداتیو می شود.
بهمن بشردوست، سعید صادقیه، فیروز امانی، فاطمه حیدر پور، دوره 7، شماره 3 - ( 6-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: پلی نوروپاتی اورمیک بخصوص نوروپاتی محیطی بطور شایع در بیماران همودیالیزی مزمن دیده می شود. شیوع نوروپاتی متغیر بوده و 80-18 درصد گزارش شده است. در این مطالعه شیوع نوروپاتی و ارتباط آن با مدت دیالیز و کفایت دیالیز در بیماران همودیالیزی مورد بررسی قرار گرفته است. روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی - تحلیلی بوده که برروی 30 بیمار همودیالیزی انجام گرفت .در این بیماران معاینات نورولوژی توسط نورولوژیست انجام گردید و KT/V برای کفایت دیالیز از طریق نرم افزار موجود در سایت HDCN (Hypertension Dialysis Clinical Nephrology) محاسبه گردید.NCV (Nerve Conductive Velocity ) و EMG (Electro Myo Graphy) اندام های تحتانی و فوقانی بوسیله نورولوژیست انجام شد. آزمایشات مورد نیاز از آزمایشات سریال بیماران استخراج گردید. در این مطالعه بیماران با هپاتیت C, B و دیابت و آمیلوئیدوز از مطالعه حذف شدند. نتایج با نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در معاینات بالینی بیماران 40% نوروپاتی محیطی داشتند، در EMG،NCV 56/7% نوروپاتی خفیف، 13/3% نوروپاتی در حد متوسط و 13/3% نوروپاتی شدید داشتند که ارتباط معنی داری بین مدت دیالیز و کفایت (KT/V) بدست نیامد و در 16/7% از بیماران نوروپاتی یافت نشد. در این مطالعه 7/56% بیماران، کفایت دیالیز مطلوب و 26/6% بیماران کفایت دیالیز در حد قابل قبول و بقیه KT/V نامطلوب داشتند. نتیجه گیری: با وجود روش های نوین همودیالیز و بهتر در مقایسه با گذشته شیوع نوروپاتی در بیماران همودیالیزی بالا بوده و تغییری در شیوع نوروپاتی حاصل نشده است. کفایت دیالیز با نوروپاتی ارتباط معنی داری ندارد. به نظر می رسد که عوامل ایجاد نوروپاتی کلیرانسی مثل اوره نداشته و در بدن تجمع پیدا می کند.
سیدرضا برزو، محمود غلیاف، رویا امینی، میترا زندیه، بیتا ترکمان، دوره 8، شماره 3 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: هیپرفسفاتمی و هیپرکالمی یک نقش بسیار مهم در موربیدیتی و مورتالیتی بیماران همودیالیزی دارد .دراین مطالعه تاثیر افزایش سرعت جریان خون برمیزان پتاسیم و فسفر خون بیماران تحت همودیالیز مورد مطالعه قرار گرفت روش کار: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی است 42 بیمار که در طول مدت مطالعه تحت همو دیالیز قرار داشتند مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه راهنمای مصاحبه و نتایج آزمایشگاهی استفاده شد. پس از تکمیل اطلاعات دموگرافیک و وصل بیمار به دستگاه یک نمونه خون از ست شریانی قبل از دیالیزور گرفته شد دور پمپ ماشین در جلسه اول همودیالیز بر روی 200 میلی لیتر در دقیقه و در جلسه بعدی برروی 250 میلی لیتر در دقیقه تنظیم شد. در طی انجام همو دیالیز وضعیت همودینامیک و علایم بالینی بیمار به دقت تحت کنترل قرار گرفت. در پایان همودیالیز و قبل از جدا سازی بیمار از دستگاه مجددا یک نمونه خون از ست شریانی قبل از دیالیزور تهیه شد (جمعا 4 نمونه خون برای هر بیمار)، نمونه خون برای بررسی فسفر و پتاسیم به آزمایشگاه فرستاده شد تا توسط یک نفر و با یک دستگاه مورد بررسی قرار گیرد. یافته ها: میانگین فسفر بیماران از 3/35 میلی گرم در دسی لیتر با دور پمپ 200 به 2/94 میلی گرم در دسی لیتر با دور پمپ 250 میلی لیتر در دقیقه تغییر پیدا کرد و در مورد پتاسیم نیز میانگین میزان پتاسیم خون با سرعت جریان خون 200 میلی لیتر در دقیقه از3/43 میلی اکی والان در لیتر به 3/52 میلی اکی والان در لیتر با سرعت جریان خون 250 میلی لیتر در دقیقه تغییر پیدا نمود آزمون آماری تی زوج با p<0/05 نشان داد که افزایش سرعت جریان خون در برداشت فسفر خون موثر بود ولی آزمون آماری تی زوج با p<0/05 نشان داد که افزایش جریان خون در برداشت پتاسیم خون بی تاثیر است. نتیجه گیری: برا ساس نتایج این مطالعه می توان چنین نتیجه گرفت که افزایش جریان خون از 200 میلی لیتر در دقیقه به 250 میلی لیتر در دقیقه در برداشت فسفر خون موثر اما در برداشت پتاسیم خون غیر موثر است.
مریم نمادی وثوقی، آسیه موحدپور، دوره 9، شماره 2 - ( 3-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه کیفیت زندگی یک مفهوم بسیار مهم در ارزشیابی شیوه های مختلف درمانی است. ارزیابی کیفیت زندگی کمک می کند تا مشکلات بیماران بطور بنیادی تری مورد توجه قرار گرفته و روشهای درمانی مورد تجدید نظر قرار گیرند. لذا،این پژوهش با هدف مقایسه کیفیت زندگی بیماران تحت همودیالیز و پیوند کلیه در مراکز آموزشی و درمانی بوعلی و امام خمینی اردبیل در سال 1386 انجام شده است. روش کار: در این مطالعه توصیفی- مقایسه ای، 93 بیمار تحت همودیالیز و 70 بیمار پیوند کلیه به روش سرشماری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ای مشتمل بر دو بخش دموگرافیک و کیفیت زندگی و با روش مصاحبه جمع آوری گردید. یافته ها: 65/7% بیماران پیوندی، کیفیت زندگی خود را خوب ارزیابی کردند. در حالیکه 65/6% بیماران همودیالیزی کیفیت زندگی متوسطی داشتند. میانگین امتیاز کیفیت زندگی در نمونه های پیوندی 12/44 +-95/44 و در بیماران همودیالیزی 14/89+- 53/83 بوده و این اختلاف با استفاده از آزمون t مستقل معنی دار بود (p< 0/001). نتیجه گیری: یافته ها مبین آن بود که کیفیت زندگی در بیماران پیوندی بهتر از افراد همودیالیزی می باشد
محمد مأذنی، هرمز آیرملو، حسن ارگانی، دوره 10، شماره 2 - ( 3-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: عوارض عصبی یکی از اختلالات شایع در بیماران با نارسایی کلیوی است. هدف این مطالعه بررسی اثر تجویز روی بر سرعت هدایت عصبی در بیماران همودیالیزی می باشد. روش کار: طی یک مطالعه کارآزمایی بالینی متقاطع 65 بیمار همودیالیزی مزمن در دو گروه مطالعه شدند، گروه اول شامل 35 بیمار و گروه دوم شامل 30 بیمار بودند. در شروع مطالعه گروه اول 100 میلی گرم دارونما (نشاسته ذرت) و گروه دوم 100 میلی گرم عنصر روی (بصورت سولفات روی) بطور روزانه و به مدت دو ماه دریافت کردند. سپس مکمل و دارونما در هر دوگروه به مدت دو ماه قطع گردید و به دنبال آن، مطالعه دو ماه دیگر به صورت متقاطع (کراس اور) ادامه یافت. به طوری که گروه اول 100 میلی گرم روی و گروه دوم همان مقدار دارونما بطور روزانه و به مدت دو ماه دریافت کردند. عملکرد اعصاب محیطی و مرکزی در روزهای 0 ، 60، 120 ،180 با اندازه گیری سرعت هدایت عصبی ( Nerve Conduction Velocity ) آزمایش الکترودیاگنوز ارزیابی شدند. یافته ها: عملکرد اعصاب مطالعه شده در دوره دارونما در هر دو گروه تغییر معنی داری نداشته و یا عملکرد برخی از متغیرها کاهش یافتند. اما در دوره مصرف مکمل روی، بهبود عملکرد تعداد زیادی از اعصاب مشاهده گردید. نتیجه گیری: در بیماران تحت دیالیز مداوم، تجویز روی سبب بهبود عملکرد اعصاب میشود.
رضا علی پناه مقدم، محمد مأذنی، عباس نقی زاده باقی، علی نعمتی، مجتبی امانی، بهمن بشردوست، امیر منصور وطن خواه، شهاب بهلولی، دوره 11، شماره 3 - ( 6-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: شواهد حاکی از بالا بودن استرس اکسیداتیو در بیماران همودیالیزی است. هدف از این تحقیق، بررسی استرس اکسیداتیو، مقادیر سرمی روی و مس در بیماران همودیالیزی غیر دیابتی می باشد. روش کار: در یک مطالعه مورد- شاهدی 60 بیمار همودیالیزی غیر دیابتی مراجعه کننده به بخش همودیالیز بیمارستان بوعلی اردبیل و 60 فرد سالم هماهنگ از نظر جنس و سن بین سالهای 1388- 1387 مطالعه شدند. پارامتر های پروفایل لیپیدی، قند خون، کراتینین، اوره، پروتئین تام، آلبومین، روی، مس، مالون دی آلدیید، ظرفیت تام آنتی اکسیدان و فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز در دو گروه اندازهگیری شدند. نتایج حاصل با استفاده از نرم افزار آماری 16 SPSS و آزمون تی مورد بررسی قرار گرفت و ضریب همبستگی پیرسون برای سنجش وابستگی بین متغیرها به کار برده شد. یافته ها: میزان روی، قند خون، کلسترول، تری گلیسرید، پروتئین تام، آلبومین ، HDL-C و LDL-C در گروه بیمار به طور معنیداری کمتر از گروه شاهد بود. فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز گلبولهای قرمز خون و ظرفیت تام آنتی اکسیدانی سرم در بیماران همودیالیزی به طور معنیداری بیشتر از افراد سالم بود. غلظتهای سرمی مس و مالون دی آلدئید در دو گروه تفاوت معنیداری نداشت. نتیجه گیری: این مطالعه نشان میدهد که در بیماران همودیالیزی غیر دیابتی ، افزایش فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی مانع تشدید استرس اکسیداتیو شده است. همچنین کمبود روی در این بیماران مشاهده گردید.
بهمن بشردوست، شهرام حبیب زاده، آناهیتا ذاکری، ندا قائمیان، دوره 12، شماره 5 - ( 8-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: مشکلات قلبی و عروقی در بیماران همودیالیزی یکی از شایع ترین علل مرگ و میر می باشد. هیپرتروفی بطن چپ از مهمترین عوارض قلبی در بیماران همودیالیزی است. بیومارکرهای قلبی و به خصوص تروپونین قلبی I در تشخیص آسیبهای قلبی بیماران همودیالیزی به عنوان عامل پیشگویی کننده بکار رفته و نتایج متناقض داشته اند. با توجه به اهمیت شناسایی این حوادث و به منظور کنترل به موقع آن، این مطالعه با هدف بررسی ارزش پروگنوستیک سطح سرمی تروپونین قلبی I و هیپرتروفی بطن چپ با میزان مرگ و میر در بیماران همودیالیزی مزمن انجام شد. روش کار: این بررسی یک مطالعه توصیفی تحلیلی است که به صورت آینده نگر از ابتدای سال 1385 تا ابتدای سال 1390 بر روی کلیه بیماران واحد همودیالیز که بیش از 3 ماه تحت همودیالیز بودند، انجام گرفت. در ابتدای ورود به مطالعه، سطح تروپونین قلبی I با روش الیزا و میزان هیپرتروفی بطن چپ و شاخص توده بطن چپ با اکوکاردیوگرافی اندازه گرفته شد و بیماران در طی سالهای بعد بدون دخالت تیم جمع آوری کننده داده ها مورد پیگیری قرار گرفتند. بیمارانی که به دلیل سپسیس یا کانسر فوت شدند از مطالعه بیرون گذاشته شد و بیماران زنده مانده به همراه بیمارانی که در اثر عوارض قلبی عروقی فوت شده بودند برای تحلیل نتایج بر اساس سطح تروپونین قلبی I و شاخص توده بطن چپ مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. یافته ها: 76 بیمار در طی 5 سال پیگیری شدند و در این مدت تعداد 35 نفر (1/46 %) فوت شدند. میانگین سن بیماران 62/15 ± 42/57 سال بود. میانگین غلظت تروپونین قلبی I در بیماران زنده مانده 58/0 ± 78/0 و در بیماران فوت شده 68/0 ± 92/0 نانوگرم بر لیتر بود و بین تروپونین قلبی I و مورتالیته ارتباط آماری معنی داری وجود نداشت (39/0= (p . میانگین توده بطن چپ در بیماران زنده مانده 7/77 ± 249 و در بیماران فوت شده 8/100 ± 9/274 گرم بر متر مربع بود و بین شاخص توده بطن چپ و مورتالیته ارتباط آماری معنی داری وجود نداشت (23/0= p ). ارتباط معنیداری بین میزان شاخص توده بطن چپ و تروپونین قلبی I پیدا نشد (19/0= p ). ارتباط معنی دار مستقیمی بین میزان توده بطن چپ و سن بیماران مورد مطالعه وجود داشت (001/0= p ). سن مهمترین فاکتور مرتبط با مورتالیته بود. نتیجه گیری: در این مطالعه بین سطوح سرمی تروپونین قلبی I و هیپرتروفی بطن چپ با میزان مرگ و میر رابطه معنیداری پیدا نشد. این امر ممکن است به دلیل وجود فاکتورهای اثرگذار متعدد نظیر سن، تغذیه، آلبومین سرم، فاکتورهای التهابی، نحوه کنترل فشار خون، بیماریهای زمینه ای و همچنین کیفیت متفاوت زندگی از جمله مراقبت های موجود در منزل باشد.
|
|
|
|
|
|