|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
6 نتیجه برای نای
فیروز امانی، سعید صادقیه، احد اعظمی، حبیب اجاقی، دوره 2، شماره 4 - ( 9-1381 )
چکیده
زمینه و هدف: سازمان بهزیستی کشور همه ساله طرح پیشگیری از تنبلی چشم را به اجرا می گذارد. در راستای اجرای طرح آمبلیوپی این احتمال وجود داشت که بعضی از مربیان در مراحل اجرایی طرح سنجش بینایی خطاهای جزیی داشته باشند و چون تا کنون در استان اردبیل مطالعه ای در زمینه بررسی تطبیقی میزان خطای معاینه مربیان با کارشناسان بینایی سنجی صورت نگرفته بود بنابراین مطالعه حاضر در راستای بدست آوردن میزان خطای احتمالی انجام گرفت و هدف از این مطالعه کاهش میزان این اختلاف و برنامه ریزی بهینه برای انجام بهتر طرح آمبلیوپی در سال های بعد و همچنین رفع کمبودها و نواقص احتمالی اجرای طرح آمبلیوپی بود. روش کار: این بررسی در 22 مهد کودک شهرستان اردبیل با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده بر روی 260 کودک انجام گرفت. روش معاینه بدین صورت بود که پس از معاینات اولیه توسط مربیان همان کودکان با یک فاصله زمانی دوباره توسط کارشناسان بینایی سنجی بوسیله رتینوسکوپی و نوک انگشت معاینه شدند و اطلاعات مورد نیاز به صورت پرسشنامه ای در دو نوبت هم برای معاینه مربیان و هم برای معاینه کارشناسان بینایی سنجی، جمع آوری و نتایج با استفاده از آزمون هایX2 و آنالیز واریانس در نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل گردیدند. یافته ها: در این مطالعه 51/2% پسر و48/8% دختر بودند. 63/5% مهد ها خصوصی و بقیه وابسته به آموزش و پرورش بودند. 13/8% کودکان معاینه شده عینکی و 8/1% تحت نظر پزشک بودند. 36/4% مهد ها فاصله استاندارد معاینه را رعایت نکرده بودند. 18/8% مربیان از مهارت کامل برخوردار نبودند.13/2% کودکان آستیگماتیسم، 3/4 % انحراف چشم، 3/4% تنبلی چشم و 5/3 % کودکان دارای ضعف بینایی بودند. بین مراحل کلی معاینه مربیان با بینایی سنج ها 17/7% اختلاف وجود داشت که این اختلاف ناشی از عواملی بوده است که به آنها اشاره شده است. نتیجه گیری: با توجه به میزان خطای بین معاینه مربیان و کارشناسان بینایی سنجی در مطالعه حاضر ضروری است مسئولین اجرایی برای اجرای طرح آمبلیوپی در سال های آینده برنامه ریزی دقیق و کاملتری داشته باشند
رضا خندقی ، هرمز آیرملو، رضا نبیئ، محمد علی آرامی ، پیام خماند، دوره 5، شماره 4 - ( 9-1384 )
چکیده
زمینه و هدف: نوریت بینایی حاد یا التهاب عصب بینایی در تعداد قابل توجهی از موارد و به خصوص در زنان جوان، علامتی از مولتیپل اسکلروزیس و شروعی برای آن خواهد بود. پتانسیل برانگیخته بینایی VEP ( Visual Evoked Potential ) روشی غیر تهاجمی برای ارزیابی انتقال امواج عصبی از عصب بینایی است. هدف این بررسی پیگیری بیماران با نوریت اپتیک حاد و تغییرات VEP با گذشت زمان است. روش کار: VEP در30 بیمار با تشخیص نوریت بینایی حاد شامل 25 زن (3/83%) و پنج مرد (7/16%) با میانگین سنی 9 ± 77/28 سال بررسی شد. برای کلیه بیماران معاینات بالینی و MRI ( Magnetic Resonance Imaging ) مغزی انجام گرفت. بررسی ها در پایان ماه اول وششم تکرار شدند. یافته های حاصل به کمک برنامه نرم افزار آماری SPSS نسخه 11 تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: معاینات بالینی در 12 بیمار (40%) یک اختلال دیگر نورولوژیک را نشان داد. در 19 مورد (3/63%) MRI مغزی غیرطبیعی بود. میانگین تاخیر ظهور موج موسوم به 100 p در کلیه موارد غیر طبیعی بود و تنها در هفت بیمار پس از شش ماه VEP به محدوه طبیعی رسید. برای 15 بیمار (50%) تشخیص قطعی و در چهار بیمار (13%) تشخیص محتمل مولتیپل اسکلروز مطرح شد. دامنه موج 100 p ارزش پیش آگهی دهنده برای بهبودی ضایعه عصب نداشت. نتیجه گیری: ارزش پتانسیل برانگیخته بینایی در تشخیص ضایعات عصب اپتیک تایید می شود. بررسی حاضر نشان می دهد که حساسیت آن در حدود 80% است و لازم است که از مقایسه دو چشم برای تشخیص اختلال استفاده شود. بررسی دقیق بیماران و درخواست MRI مغزی در اولین مراجعه و پیگیری های بعدی جهت تشخیص زود هنگام مولتیپل اسکلروز توصیه می شود.
حسن حسین زادگان، بهروز عزت پور، فواد عبداله پور، معصومه معتمدی، مرضیه رشیدی پور، دوره 10، شماره 4 - ( 9-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: همانطور که میدانیم مشکلات زیادی در درمان بسیاری از تومورها وجود دارد و مطالعات زیادی برای یافتن ترکیبات ضد توموری مناسب در کشورهای مختلف انجام میشود. در همین راستا این مطالعه جهت بررسی اثر ضد سرطانی عصارههای چای سبز و زیتون بر میزان لیز رده سلولی سرطانی پستان ( BT474 ) انجام شد. روش کار: ابتدا عصارههای آبی چای سبز و اتانولی زیتون تهیه شدند. سپس با استفاده از روش سنجش آنزیم لاکتات دهیدروژناز میزان لیز سلولی یا سیتوتوکسیسیتی آنها در غلظتها و زمانهای مختلف بر روی سلولها بررسی شد هر آزمایش 3 بار تکرار شد و نتایج برای هر تیمار بصورت میانگین ± انحراف معیار بیان گردید. اختلاف آماری بین تیمارها توسط آزمون تی بررسی شد و ( 05/0 p < ) به عنوان معنیدار در نظر گرفته شد. یافته ها: در مورد عصاره چای سبز با افزایش غلظت، درصد کشندگی یا لیز سلولی در 8 و 24 ساعت پس از تیمار کاهش یافت. بیشترین درصد لیز سلولی توسط عصاره زیتون در غلظت 1 میلیگرم در دسی لیتر (85%) مشاهده گردید درصد لیز در سلولهای تیمار شده با عصاره زیتون وابسته به غلظت بوده و با افزایش غلظت بیشتر میشد. از نظر آماری درصد لیز سلولی عصاره زیتون در 24 ساعت تیمار با درصد لیز در 8 ساعت تیمار (83%) تفاوت معنیداری نداشت. اما مقایسه نتایج لیز سلولی عصاره چای سبز در 8 ساعت و 24 ساعت تیمار در غلظتهای 01/0 و 1/0 میلیگرم در دسیلیتر تفاوت معنیداری نشان داد (000/0= p ). نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که دو عصاره زیتون و چای سبز به صورت خام دارای اثر لیز سلولی روی رده سلولی BT474 هستند. عصاره زیتون اثر شدیدتری در مقایسه با عصاره چای سبز نشان داد که با افزایش غلظت اثر آن نیز افزایش می یافت.
سودا پارسا، داور الطافی، دوره 14، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: میگرن دومین علت شایع سردرد میباشد و حدود 15% زنان و 6% از مردان را مبتلا میکند. سر درد میگرنی، دورهای بوده و معمولاً یک طرفه و با کیفیت ضرباندار میباشد و اغلب با تهوع و استفراغ، فنوفوبی (حساسیت به صدا)، فتوفوبی و بیحالی همراه است. حملات میگرنی در حدود 20-15 درصد بیماران با اورای بینایی یا علایم نورولوژیک دیگر شروع میشود. هنوز یک آزمون تشخیصی دقیق و کاربردی در این بیماران شناخته نشده است و تشخیص عموماً بالینی و براساس رد سایر علل است. هدف از این مطالعه، بررسی نقش VEP (پتانسیل برانگیخته بینایی) در پیگیری بیماران مبتلا به میگرن و نیز کمک به شناخت تاثیرات میگرن شایع و کلاسیک بر روی الکتروفیزیولوژی سیستم بینایی و درک پاتوفیزیولوژی علایم نورولوژیک میگرن می باشد. روش کار: در این مطالعه، 44 بیمار مبتلا به میگرن که شامل 28 فرد مبتلا به میگرن شایع و 16 فرد مبتلا به میگرن کلاسیک بود از دی ماه 1391 تا خرداد 1392 در بیمارستان علوی اردبیل و مطب متخصص بیماریهای مغز و اعصاب با 16 فرد سالم (به عنوان گروه شاهد) تحت بررسی آزمون پتانسیل برانگیخته بینایی قرار گرفتند. میانگین امواج p100 Latency و P100- N140 Amplitude تعیین و بین 3 گروه مقایسه شد. یافته ها: میانگین P100 Latency گروه میگرنی به طور چشمگیری بیشتر از افراد سالم بود، میانگین P100-N140 Amplitude گروه میگرنی کمتر از گروه کنترل بود، میانگین P100-N140 Amplitude گروه شایع بیش از گروه کلاسیک بود. نتیجه گیری: با وجود تفاوتها در نتایج آزمون VEP ، میتوان از VEP به عنوان آزمون یاری کننده در تشخیص میگرن و نیز به عنوان تأییدی برای افتراق میگرن شایع و کلاسیک اشاره کرد که می تواند به عنوان ابزاری در تعیین شدت میگرن و نیز پارامتری جهت تاثیرات الکتروفیزیولوژیک آن استفاده شود. ولی با این وجود نیازمند بررسیهای دقیق تری در این زمینه می شد.
فیروز زادفتاح، مسعود رضوانی، سمیه حکمت فر، دوره 19، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: چای یکی از منابع ذخیره کننده فلوراید است که در صورت مصرف مزمن می تواند تاثیرات نامطلوبی بر روی سلامتی داشته باشد. در این تحقیق 6 نوع چای سیاه و سبز انتخاب شده و توسط الکترود اختصاصی یون فلوراید میزان فلوراید آزاد شده از آنها در زمان های مختلف دم کردن مورد بررسی قرار گرفته است.
روش کار: این تحقیق به صورت یک مطالعه آزمایشگاهی انجام گرفت. پس از انتخاب 4 نوع چای سیاه و 2 نوع چای سبز در هر یک از زمانهای 3، 5، 15، 30، 60 و 120دقیقه میزان فلوراید چای، بر حسب ppm توسط الکترود اختصاصی یون فلوراید (Mettler Toledo,United State) مورد بررسی قرار گرفت. میزان فلوراید چای در هر زمان دم و به تفکیک نوع چای با آزمون تحلیل واریانس دو طرفه و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: بر اساس نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، میزان فلوراید در کلیه زمانهای پیگیری در هر دو نوع چای سبز و سیاه با افزایش زمان دم، افزایش یافت (05/0p≤). نتایج آزمون ANOVA دوطرفه و همچنین آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که در تمام زمان های دم، میزان فلوراید چای سیاه B، بیش از چای های دیگر بوده، سپس به ترتیب چای سبزE، چای سیاه D، چای سبز F، چای سیاه A و چای سیاه C میزان فلوراید آزادشده کمتری داشتند (0/05<p ).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که محتوای فلوراید چای های سیاه و سبز شرکت های مختلف متفاوت است. با توجه به تاثیر محل کشت و ویژگی های گیاهی که چای از آن تهیه شده، تولیدکنندگان چای باید اطلاعات کافی از محصول خود را جهت آگاهی مصرف کنندگان بر روی بسته بندی ها درج نمایند. افزایش زمان دم از 3 تا 120 دقیقه سبب افزایش محتوی فلوراید همه انواع چای های مورد مطالعه شد.
آیدا ناحومی، مریم پیمانی، اسداله اسدی، آرش عبدالملکی، یاسین پناهی، محمد علی شاه محمدی، دوره 23، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: شناسایی برهمکنشهای پروتئینها یکی از چالشهای اصلی در زمینه زیستساختاری و بیولوژی مولکولی است. با وجود پیشرفتهای گسترده، هنوز الگوهای دقیق برهمکنش های پروتئین- پروتئین ناشناخته است. هدف اصلی این مطالعه ارزیابی محاسباتی برهمکنشهای فیبرونکتین1 ماتریکس خارجسلولی نای سلولزدایی شده و اینتگرینهای سلول بنیادی بافت چربی جهت ارائه دقیقترین تصویرسازی ممکن از این تعاملات و نقش آنها در فرآیندهای بیولوژیکی است.
روش کار: پس از فرآیند سلولزدایی نای گوسفند از طریق روش دترجنت- آنزیمی، ارزیابیهای بافتشناسی و عکسبرداری از فراساختار نمونهها به وسیله میکروسکوپ الکترونی نگاره انجام گرفت. همچنین شبیهسازیهای اتصال پروتئین فیبرونکتین1 ماتریکس خارج سلولی با اینتگرین αvβ1 و α5β3سلول بنیادی مشتق از بافت چربی مورد بررسی قرارگرفت و تجزیه وتحلیل انرژی برهمکنش برای پیشبینی ساختار کمپلکسهای پروتئین- پروتئین با استفاده از الگوریتمهای موجود در سرورهای HDOCK و ClusPro اعمال شد.
یافته ها: یافتهها حاکی از حفظ اجزای ماتریکس خارج سلولی و فراساختار داربست بود. همچنین برای یافتن مطلوبترین حالتهای اتصال از نظر انرژی، تعدادی از آنها از بین انواع اتصالات برتر به عنوان برهمکنش های پایدار گزارش شدند. این بینش درک ارزشمندی از چسبندگی ماتریکس سلولی، مهاجرت و سیگنال دهی، با پیامدهای بالقوه برای توسعه درمانی ارائه میدهد.
نتیجهگیری: داربست های تهیه شده، برای کاربردهای مهندسی ایده آل بوده و با تحلیلهای محاسباتی و دادههای تجربی، حالتهای اتصال پایدار با بهرهوری انرژی بین فیبرونکتین و اینتگرین تجسم یافته است. همچنین در آینده مطالعات بیشتر در مدلسازی چسبندگی سلولی در ارتباط با علم مهندسی بافت، میتواند بستر مناسبی جهت توسعه پزشکی بازساختی فراهم کند.
|
|
|
|
|
|