[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
4 نتیجه برای میتوکندری

غلامحسین فرجاه، تهمینه پیروی، محمد تقی جغتایی، مهدی مهدیزاده ،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1386 )
چکیده

مقدمه: تشکیل میلین به بلوغ و تکامل سیتو اسکلتال آکسون و میتو کندری وابسته است . ژل کلاژن بصورت اختصاصی در تنظیم و تکامل سیتواسکلتان آکسون نقش دارد.

روش کار: این تحقیق یک مطالعه تجربی است که از 48 سر موش صحرایی نر (gr250- 200) استفاده شد. پس از قطع عصب سیاتیک، 1 سانتی متر از عصب برداشته شد و شکاف حاصله توسط یکی از 4 روش زیر ترمیم شد ( مجرای پلی وینیلیدین فلوراید یا PVDF (Ploy Vinyli Dene Fluoride) با ژل کلاژن، اتوگرافت، شم و کنترل). عصب سیاتیک در پایان هفته چهارم و دوازدهم توسط میکروسوپ الکترونی مورد مطالعه قرار گرفت.

یافته ها: در پایان هفته چهارم پس از ترمیم ، تعداد آکسون های میلین در گروه های اتو گرافت و ژل کلاژن اختلاف معنی داری ندارد ولی در پایان هفته دوازدهم ، تعداد آکسون های بدون میلین در گروه اتوگرافت بیشتر از گروه ژل کلاژن است (p<0/001). چگالی میکروتوبول ها در هفته دوازدهم پس از ترمیم، در گروه نرمال و اتوگرافت اختلاف معنی داری ندارند. ستیغ میتوکندری در گروه های آزمایش موازی با محور درازشان می باشد.

نتیجه گیری: با توجه به اثرات مثبت ژل کلاژن بر روی رشد و تکامل میکروتوبول ها و متیوکندری ها، ممکن است این ژل جهت ترمیم ضایعات عصب محیطی مفید باشد.
عنایت اله صیدی، جلال پوراحمد، بهناز شجاع طلا تپه، احمد سلیمی،
دوره 20، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: تولوئن به عنوان یک سم سیستمیک و حلال صنعتی دارای اثرات مختلفی بر روی ارگانهای حیاتی بدن میباشد. مطالعات مکانیستیک اندکی در ارتباط با فعل و انفعالات بین تولوئن و لنفوسیت های انسانی وجود دارد. در این مطالعه سمیت مستقیم تولوئن و پتانسیل ترکیبات با خواص آنتی اکسیدانی و محافظتی در مقابل آسیب­های میتوکندریایی و لیزوزومی به منظور کاهش سمیت احتمالی آن در لنفوسیت­های انسانی مورد مطالعه قرار گرفت.
روش کار: لنفوسیت­های انسانی از افراد داوطلب مرد با استفاده از Ficoll Paque Plus و به دنبال آن سانتریفیوژکردنهای مختلف جداسازی شدند. در این مطالعه، پارامترهایی از قبیل زنده مانی سلولی، سطح رادیکال­های فعال (ROS)، لیپید پراکسیداسیون، سقوط پتانسیل غشای میتوکندری (MMP)، آسیب لیزوزومی، سطح گلوتایتون احیا (GSH) و اکسیده (GSSG) در لنفوسیت­های انسانی پس از مواجهه با تولوئن و ترکیبات آنتی اکسیدان و محافظت کننده میتوکندری و لیزوزومی مورد سنجش قرار گرفت.
یافته­ ها: نتایج نشان داد که تولوئن سبب کاهش در زنده مانی لنفوسیت­ها، افزایش سطح ROS، لیپید پراکسیداسیون، آسیب به غشای لیزوزوم، میتوکندری و تخلیه گلوتاتیون شده است که این آسیب­ ها توسط عوامل چون دی‌بوتیل هیدروکسی تولوئن (BHT) به عنوان یک آنتی اکسیدان مصنوعی، سیلکلوسپورین (Cs.A) به عنوان مهارکننده روزنه­ های میتوکندریایی و کلروکین به عنوان محافظت کننده لیزوزمی به طور معنی داری مهار شد.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه پیشنهاد می­کند که استفاده از آنتی اکسیدان­ها و عوامل محافظت کننده میتوکندریایی و لیزوزومی می تواند در کاهش سمیت ناشی از تولوئن در افراد مواجهه یافته موثر باشد.
مریم زلفعلی پورفر، فرهاد رحمانی نیا، پروین فرزانگی،
دوره 21، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات دینامیکی میتوکندری در پاتوژنز برخی از بیماری ها از قبیل دیابت نوع دو نقش دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تعاملی تمرین هوازی و مصرف آتورواستاتین بر بیان MFN1/2 و DRP1 هپاتوسیت های کبد رت  مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شد.  
روش­ کار: در این مطالعه تجربی 25 سر رت نر با میانگین وزنی 300 تا 350 گرم بطور تصادفی به 5 گروه مساوی: دیابت (D)، کنترل سالم (C تمرین تداومی (T)، آتورواستاتین (A)، تداومی-آتورواستاتین (TA) تقسیم شدند. دیابت نوع دو با استرپتوزوتوسین (STZ) در رت­ها القا شد. گروه­های تمرینی به مدت هشت هفته برنامه تمرینی دویدن را روی تردمیل انجام دادند. به گروه­های (A) و (TA) ((mg/kg10 آتورواستاتین بصورت گاواژ خورانده شد. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، رت­های صحرایی تشریح شدند؛ بافت کبد آن­ها برداشته شد و بلافاصله در محلول نیتروژن مایع منجمد و در دمای منهای 80 درجه برای اندازه­گیری MFN1/2 و DRP1 نگهداری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی­داری 0/05 > p استفاده شد.
یافته­ ها: نتایج نشان داد القای دیابت نوع دو باعث کاهش بیان MFN1/2 و افزایشDRP1 نسبت به گروه C شد. بعد از هشت هفته مداخله افزایش معناداری در  MFN1مشاهده شد (0/05 >p) اما این افزایش در معنی­ داری MFN2 نبود و نیز در بیان فاکتورها بین گروه­ها تفاوت معناداری مشاهده نشد. همچنین بعد از هشت هفته کاهش معناداری در بیان ژن DRP1 مشاهده شد (0/05>p). این کاهش در مقایسه گروه TA نسبت به گروه D معنی­ دار بود.
 نتیجه­ گیری: احتمالاً ترکیبی از تمرین هوازی و آتورواستاتین ممکن است بیان ژن­های مربوط به پویایی میتوکندریایی را در بیماری دیابت به طور مثبتی تنظیم کند.
 
فاطمه ساعدی، محمود نیک سرشت، عبدالحسین طاهری کلانی،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: حفظ ظرفیت بیوژنز میتوکندری در دوران سالمندی یک عامل کلیدی جهت جلوگیری از پیشرفت بیماری‌های وابسته به سالمندی به شمار می‌رود. هدف از این مطالعه تعیین اثر 8 هفته تمرین تناوبی شدید و دریافت عصاره زالزالک بر بیان پروتئین­های فعال‌کننده گیرنده تکثیری گامای پراُکسی­زوم (PGC-1α) و عامل نسخه­ برداری A میتوکندریایی (TFAM) در عضله نعلی رت­های سالمند بود.
روش کار: 36 سر رت سالمند به­ صورت تصادفی در چهار گروه (هر گروه 9 سر) کنترل، تمرین، عصاره و تمرین+ عصاره (ترکیبی) تقسیم شدند. پروتکل تمرین تناوبی شدید شامل اجرای 6 تا 9 ست 5 دقیقه­ ای دویدن بود که 4 دقیقه آن با سرعت 16 متر/دقیقه و یک دقیقه پایانی هر ست با سرعت 25 متر/دقیقه با رعایت اصل اضافه ­بار اجرا شد. در طی مداخله، مقدار 100 میلی‌گرم بر کیلوگرم در روز عصاره زالزالک به رت­ های گروه­های دریافت عصاره و ترکیبی داده شد. سطح پروتئین­های  PGC-1αو TFAM در عضله نعلی با روش وسترن بلات اندازه ­گیری شد.
یافته ­ها: مقادیر پروتئین  PGC-1αپس از 8 هفته به ترتیب در گروه­های ترکیبی، تمرین تناوبی و سپس گروه عصاره بهطور معناداری بالاتر از گروه کنترل بود. مقادیر پروتئین  TFAMپس از 8 هفته، در گروه عصاره به­ طور معناداری بالاتر از گروه کنترل و در گروه­های تمرین و ترکیبی بالاتر از سایر گروه­ها بود (0/05>p).
نتیجه­ گیری: به نظر می­رسد که اجرای تمرین تناوبی به همراه دریافت عصاره زالزالک در مقایسه با سایر مداخله­ها به تنهایی، رویکرد کارآمدتری برای بهبود ظرفیت اکسایشی میتوکندریایی است.
 

صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.26 seconds with 34 queries by YEKTAWEB 4623