9 نتیجه برای موش سوری
حمداله پناهپور، نیکلاس پلسنیلا،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: سکته مغزی یکی از علل عمده مرگ و معلولیت در انسان می باشد و هر ساله میلیونها انسان از این بیماری رنج می برند. استفاده از مدلهای حیوانی سکته مغزی نقش مهمی در شناسایی مکانیسمها و عوامل دخیل در پاتوفیزیولوژی سکته مغزی و ارائه روشهای درمانی جدید دارند. هدف از این مطالعه تلاش در جهت کاهش محدودیتهای تکنیکهای قبلی و معرفی مدلی استاندارد با میزان موفقیت بالا و آمار مرگ و میر کم برای مطالعات ایسکمی مغز می باشد.
روش کار: در این تحقیق تعداد 56 عدد موش سوری نر از نژاد C57/BL6 در چهار گروه مورد مطالعه قرار گرفتند. موش ها با روش بیهوشی استنشاقی با استفاده از ایزوفلوران و مخلوط اکسیژن و نیتروس اکساید بیهوش شدند. ایسکمی موضعی مغز با استفاده از تکنیک انسداد شریان میانی مغز توسط نخ نایلون پوشیده از سلیکون ایجاد شد. هدایت نخ در مسیر عروقی با کمک ثبت مداوم جریان خون موضعی مغز صورت گرفت. 24 ساعت پس از ایسکمی حیوانات از نظر اختلالات حرکتی نورولوژیک با استفاده از آزمون ویژه ای مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تعیین حجم ضایعه مغزی 12 برش از سطوح مختلف مغز تهیه شده و پس از رنگ آمیزی با استفاده از سیستم آنالیز تصویری ویژه ای مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای ارزیابی شدت ادم ایجاد شده از تعیین محتوی آب بافت مغز استفاده شد.
یافته ها: در حیوانات گروه شاهد اختلال حرکتی یا ضایعه مغزی مشاهده نشد. حیوانات گروه ایسکمیک اختلالات حرکتی شدیدی نشان دادند (نمره آزمون نورولوژیک 25/0±36/3). میزان حجم ضایعه مغزی ایجاد شده درنیمکره چپ این گروه9/4 ± 2/85 میلیمتر مکعب بود که 47% آن در نواحی زیر قشری می باشد. بروز ایسکمی، محتوی آب نیمکره چپ مغز در گروه ایسکمیک را افزایش داد که بطور معنی داری از نیمکره سالم مغز در همین گروه و نیمکره های مغز گروه شاهد بیشتر بود (29/0 ± 1/ 83%، 05/0 P<). میزان موفقیت تکنیک در ایجاد ایسکمی 6/97% و میزان مرگ و میر 21/4% بود.
نتیجه گیری: این مدل می تواند با ضریب موفقیت بالا، مرگ و میر کم و دامنه تغییرات پایین حجم ضایعه مغزی برای مطالعات ایسکمی موضعی مغز در موش سوری مورد استفاده قرار گیرد. مدل آزمایشگاهی حاضر شرایط کنترل شده و استانداردی را جهت مطالعه مکانیسمهای مؤثر در توسعه ضایعه ایسکمیک مغز و ادم مغزی متعاقب آن و همچنین ارائه مداخلات درمانی جدید فراهم می کند.
محمد قاسم گلمحمدی، محسن سقا، حسن آذری، نوروز نجف زاده،
دوره 11، شماره 3 - ( 6-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: سلولهای بنیادی دستهای از سلولهای تمایز نیافته میباشند که قابلیت تمایز به انواع سلولهای تخصص یافته را دارند. کشف این سلولها در سیستم عصبی مرکزی پستانداران که تا مدتها پیش تصور میشد فاقد هرگونه قدرت ترمیم و بازسازی میباشد، امیدهای تازهای را برای درمان بیماریهای دژنراتیو سیستم عصبی مرکزی نظیر سکته مغزی، بیماری پارکینسون، آلزایمر و ضایعات نخاعی ایجاد نموده است. بدلیل اهمیت موضوع، تصمیم گرفته شد نحوه جداسازی سلولهای بنیادی عصبی از مغز موش بالغ با استفاده از روش ایجاد نوروسفر و تمایز آنها به سلولهای بالغ سیستم عصبی توضیح داده شود.
روش کار: ناحیه تحت بطنی نیمه سری بطنهای طرفی مغز موش بالغ تشریح و جداسازی شده و پس از ایجاد سوسپانسیون تک سلولی بر اساس روش ایجاد نوروسفر کشت داده شد. پس از هفت روز نوروسفرهای اولیه حاصله شمارش شده و میانگین تعداد آنها بدست آمد. تمایز سلولهای بنیادی عصبی به سلولهای بالغ سیستم عصبی با قرار دادن سلولهای بدست آمده از نوروسفرها در محیط کشت تمایزی انجام شد و بمنظور تشخیص این سلولها از تکنیک ایمونوسیتوشیمی و نشانگرهای اختصاصی آنها استفاده شد. یافته ها: سوسپانسیون سلولی بدست آمده از بافت تحت بطنی نیمه سری بطنهای طرفی مغز موش بالغ 7 تا 10 روز پس از انکوبه شدن در محیط کشت نوروسفر، کلونیهای چند ظرفیتی بنام نوروسفر ایجاد نمود. میانگین تعداد نوروسفرهای بدست آمده از این ناحیه 62 ± 505 تخمین زده شد. خاصیت چند ظرفیتی نوروسفرهای بدست آمده با قرار گرفتن سلولهای حاصله از نوروسفرها در محیط کشت تمایزی با ایجاد سلولهای اصلی سیستم عصبی مرکزی یعنی نورون، آستروسیت و الیگودندروسیت نشان داده شد. نتیجه گیری: به دلیل کمبود مارکرهای خاص برای شناسایی سلولهای بنیادی عصبی روش ایجاد نوروسفر در محیط آزمایشگاهی روشی مطمئن و انتخابی برای جداسازی، مطالعه و درک بیولوژی سلولهای بنیادی عصبی رویانی و بالغ میباشد.
مریم قاسمی، فرزاد رجایی، داریوش محمدنژاد، امیر جوادی،
دوره 11، شماره 4 - ( 9-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: عوامل استرس زایی که معمولا انسان ها در زندگی توسعه یافته و مدرن با آن مواجه هستند به طور وسیعی از اجتماع و ارتباطات اجتماعی منشا می گیرد. بررسی اثرات استرس در مدل های حیوانی ممکن است بتوانند راهی برای درمان های کلینیکی و یا جلوگیری از اثرات استرس در انسان پیشنهاد کنند. در مطالعه حاضر اثرات استرس اجتماعی بر مجاری تناسلی موش سوری مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار: تعداد 60 سر موش سوری نر پس از وزن شدن به طور تصادفی به 6 گروه تقسیم شدند. 2 گروه کنترل که در هر قفس 5 سر موش، 2 گروه تحت استرس کم که در هر قفس 10 سر موش و 2 گروه تحت استرس زیاد که در هر قفس 15 سر موش قرار داده شد. سه گروه از حیوانات پس از مدت 1 ماه و سه گروه دیگر پس از مدت 2 ماه با تزریق محلول کتامین و زایلازین بصورت داخل صفاقی بیهوش شدند و بیضه ها، مجاری دفران و اپیدیدیم جدا و به قطعات کوچک تقسیم شدند و جهت مطالعه با میکروسکوپ نوری مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 16 و آزمون آماری ANOVA در سطح معنی داری ( 05/0 >p )آنالیز شد.
یافته ها: نشان داد که در گروه های تحت استرس 1 ماهه میانگین قطر لوله های سمینفروس، مجرای دفران، ارتفاع سلول های اپیتلیال مجاری اپیدیدیم، دفران در بین تمامی گروه ها دارای اختلاف معنی داری نبوده است. در حالیکه میانگین قطر مجاری اپیدیدیم در گروه های تحت استرس در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنی داری داشتند ( 009/0 > p و 02/0 > p ). یافته ها در گروه های تحت استرس 2 ماهه نشان داد که میانگین قطر لوله های سمینفروس، مجاری اپیدیدیم، میانگین ارتفاع سلول های اپیتلیال مجاری اپیدیدیم در بین تمامی گروه ها دارای اختلاف معنی داری نبوده است. ولی میانگین قطر مجاری دفران در گروه تحت استرس کم در مقایسه با کنترل کاهش معنی داری داشت ( 02/0 > P ). همچنین میانگین ارتفاع سلول های اپیتلیال مجرای دفران در گروه های تحت استرس در مقایسه با کنترل کاهش معنی داری داشت ( 001/0 > p و 001/0 > p ).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که استرس ازدحامی می تواند با کاهش در قطر اپیدیدیم و قطر و ارتفاع سلول های اپیتلیال دفران بر سیستم تولید مثلی موش سوری نر اثر منفی داشته باشد.
مهدی سعادتی، ماهدخت طاهری، محمد هادی بهادری،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : ناباروری معضلی جهانی است و میلیون ها مرد و زن را در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه تحت تأثیر قرار داده است . در این راستا لقاح آزمایشگاهی ( In-vitro fertilization (IVF) ) نقش حیاتی بازی می کند. مطالعات انجام شده در لقاح آزمایشگاهی نشان داده است که فقدان لانه گزینی دلیل اصلی نتایج ناموفق لقاح آزمایشگاهی می باشد. ملاتونین می تواند میزان زنده ماندن جنین و میزان موفقیت لقاح آزمایشگاهی را افزایش دهد و این کار را با حذف رادیکال های آزاد و از بین بردن گونه های فعال اکسیژن ( oxygen reactive species (ROS) ) انجام می دهد. این مطالعه به منظور بررسی اثر غلظت های متفاوت ملاتونین برروی میزان نوزادان زنده متولد شده حاصل از انتقال جنین های دوسلولی موش سوری طراحی شد.
روش کار: در این مطالعه، با تزریق 5/7 واحد هورمون گنادوتروپین سرم اسب باردار ( pregnant mares serum gonadotropin) (PMSG) ) و سپس همین میزان هورمون گنادوتروپین جفتی انسانی ( human chorionic gonadotropin) (hCG) ) 48 ساعت بعد بصورت داخل صفاقی، تخمک گذاری در موش های ماده ی 8-6 هفته ای نژاد NMRI تحریک شد . 48 ساعت بعد از آن جنین های دوسلولی از لوله های رحمی موش های ماده بدست آمد. جنین های دوسلولی به موش های سوری حامله ی کاذب از نژاد مشابه از طریق جراحی و به صورت دوطرفه انتقال داده شدند. به هر لوله 14-8 جنین انتقال داده شد. مطالعه شامل 4 گروه آزمایش و یک گروه کنترل (6 موش در هر گروه ) می باشد. گروه های آزمایش با تزریق زیرجلدی ملاتونین با غلظت های 100 میکرومولار، 10 میکرومولار، 1 میکرومولار و 100 نانومولار تیمار شدند. بعد از سزارین در روز 18 بارداری، درصد تولدهای زنده مشخص شدند. نتایج با استفاده از آزمون آماری مجذور کای ( chi-square test ) ارزیابی شد و تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار ver 16/0 SPSS انجام گرفت . درصد تولدهای زنده محاسبه و با گروه کنترل مقایسه شد .
یافته ها : 701 جنین دوسلولی به یک گروه کنترل و 4 گروه آزمایش موش سوری انتقال داده شدند. نتایج نشان داد که تعداد و درصد نوزادان متولد شده در غلظت های 100 میکرومولار، 10 میکرومولار ملاتونین و گروه کنترل به ترتیب 21 (55/15%)، 13 (15/9%) و 9 (47/6%) بود و در غلظت های 1 میکرومولار و 100 نانومولار، هیچ نوزاد زنده ای متولد نشد. بیشترین میزان تولد زنده در غلظت 100 میکرومولار بدست آمد و تفاوت معنی داری با گروه کنترل نشان داد ( p≤0.0001 ) . میزان تولدهای زنده در غلظت 10 میکرومولار و گروه کنترل تفاوت معناداری را نشان ندادند.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که تزریق زیر جلدی ملاتونین روند رشد جنین دو سلولی موش و تکامل پس از جایگزینی موش سوری را بهبود می بخشد.
نعمت اله غیبی، جواد شهبازی، زهرا زرمحمدی، محمود علیپور حیدری، افتخار کاکایی، محمد صوفی آبادی،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: بره موم سرشار از ترکیبات پلی فنلی است که اثر حفاظتی بر نورون ها دارند. لذا در مطالعه حاضر تاثیر بره موم بر روی حافظه احترازی غیر فعال، در موش سوری نر بالغ بررسی شد.
روش کار: در این مطالعه، 40 سر موش سوری نر در 8 گروه قرار گرفتند. شامل: گروه کنترل، گروه شم (دریافت حلال) و گروه های تیمار که به ترتیب غلظت های 50، 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم از بره موم را به مدت دو هفته قبل از شوک و یک هفته پس از آن دریافت کردند. یادگیری و حافظه احترازی غیر فعال موش ها در بازه های زمانی، 24 ساعت، 48 ساعت، چهار روز و یک هفته پس از دادن شوک توسط دستگاه شاتل باکس ثبت شد. داده ها با استفاده از آزمون های ANOVAو تعقیبی دانت تحلیل و 0/05>p تفاوت معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته ها: تجویز عصاره هیدرو الکلی بره موم با غلظت 50 میلی گرم /کیلوگرم زمان ورود به اتاقک تاریک را در بازههای زمانی 24، 48 ساعت (0/001p<)، و در غلظت های 100 و 200 میلی گرم /کیلوگرم این پارامتر را در همه بازه های زمانی بعد از شوک (0/001p<) بصورت معنی دار افزایش داد.
نتیجه گیری: مصرف خوراکی بره موم به صورت وابسته به دوز موجب بهبود یادگیری و حافظه در موش سوری نر بالغ می شود،
محمد مهدی زنگنه، نادر گودرزی، اکرم زنگنه، فریبا نجفی، رضا تحویلیان،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به شیوع روزافزون بیماری دیابت و اهمیت پیشگیری، کنترل و درمان آن، استفاده از شیرینکنندههای کم کالری و طبیعی ضروری است. در مطالعه حاضر، خصوصیات حفاظت کلیوی و ضد دیابتی عصاره آبی بخش شیرین گیاه استویا ربادیانا ارزیابی شد.
روش کار: در این مطالعه 35 سر موش سوری نر بالغ به طور تصادفی به پنج گروه هفت تایی تقسیم شدند. دیابت با دوز mg/kg 60 استرپتوزوسین به صورت داخل صفاقی القا شد. گروه کنترل منفی نرمال سالین و گروه های تیمار به ترتیب mg/kg 0/5 گلی بنکلامید و g/kgµ 200 و g/kgµ 400 عصاره آبی استویا ربادیانا را به مدت 15 روز دریافت کردند. یک گروه نیز به عنوان کنترل مثبت (دیابتی تیمار نشده) در نظر گرفته شد. در روز پایان، سطوح سرمی گلوکز خون اندازهگیری شد. مقاطع پنج میکرونی بافت کلیه پس از رنگ آمیزی به روش پریودیک اسید شیف (PAS) برای بررسی استرولوژیکی مورد استفاده قرار گرفتند.
یافته ها: سطوح افزایش یافته گلوکز خون در گروه های تیمار شده با عصاره آبی استویا ربادیانا نسبت به گروه دیابتی تیمارنشده کاهش معنیداری داشت (0/05>p). وزن کلیه، حجم کلیه،کورتکس، لوله های پروکسیمال و دیستال، مجاری جمعکننده، قوس هنله، بافت های بینابینی و عروق و طول لوله های کلیوی پس از تیمار با دوزهای عصاره استویا ربادیانا به صورت معناداری کاهش یافت (0/05>p). حجم و تعداد گلومرول ها با دوز بالای عصاره استویا به مقادیر طبیعی نزدیک شد.
نتیجه گیری: طبق نتایج بدست آمده، عصاره آبی بخش شیرین گیاه استویا ربادیانا می تواند سطح قند را تنظیم نموده و از آسیب های کلیوی ناشی از دیابت پیشگیری نماید. به نظر می رسد بتوان از گیاه استویا ربادیانا به عنوان یک مکمل ضددیابت و محافظ کلیوی استفاده نمود.
رحمت اله پرندین، لیلی محمدی،
دوره 19، شماره 2 - ( 4-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: در سالهای اخیر با توجه به اثرات جانبی داروهای شیمیایی، مصرف گیاهان دارویی به دلیل کم بودن عوارض جانبی، ارزان بودن و ترکیبات مؤثره افزایش یافته است. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر ضد التهاب، ضد درد و ضد تب عصاره هیدروالکلی میوه نسترن وحشی در موش سوری نر بود.
روش کار: در این مطالعۀ تجربی از 120 سر موش سوری نر نژاد BALB/c با وزن 30-23 گرم استفاده شد. در هر تست، موشها به 5 گروه 6 تایی شامل گروههای شاهد، کنترل مثبت و سه گروه تحت درمان با عصاره هیدروالکلی میوه نسترن وحشی به ترتیب با دوزهای 100، 200 و 400 میلیگرم بر کیلوگرم با روش داخل صفاقی تقسیم شدند. برای بررسی اثرات ضدالتهاب و ضدتب عصاره به ترتیب از تست گزیلن به عنوان القاکنندۀ ادم گوش و تست مخمّر آبجو بهعنوان القاکنندۀ تب استفاده شد. برای ارزیابی درد از تستهای کشش شکمی با اسیداستیک و آزمون فرمالین استفاده شد. دادهها با نرمافزار SPSS و آنالیز واریانس یک طرفه در سطح معنیداری 05/0>p تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: دوزهای 200 (05/0p<) و 400 (001/0p<) عصاره به طور معنیداری التهاب را کاهش دادند. دوزهای 100( 0/05<p)، 200 (0/01 <p) و 400 (0/001 <p) عصاره، درد را در آزمون کشش شکمی و دوز 400 (50/0< p) مرحله درد مزمن در آزمون فرمالین را به طور معنی داری کاهش دادند. تزریق عصاره در هیچکدام از دوزهای موجود موجب کاهش تب نشد.
نتیجه گیری: یافتههای این تحقیق نشان میدهد که میوه نسترن کوهی دارای فعالیتهای ضد التهاب و ضد درد احشایی است که احتمالاً این اثرات بواسطه ظرفیت آنتیاکسیدانی این گیاه میباشد.
مسلم دهمرده، جواد صادقی نژاد، زهرا طوطیان، مژده صالح نیا،
دوره 20، شماره 1 - ( 2-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: اگزالی پلاتین نسل سوم داروهای پلاتینی است که درمان اصلی سرطانهای کولورکتال محسوب میشود. اگزالی پلاتین منجر به مهار تکثیر و نسخه برداری DNA شده و سبب آپوپتوز، نکروز در سلولهای سرطانی و سلولهای با تکثیر بالا میشود. اگرچه اگزالی پلاتین به طور وسیع مورد استفاده قرار میگیرد ولی اطلاعات کافی در رابطه با تاثیر آن روی ساختار تخمدان وجود ندارد. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی خصوصیات مورفومتری تخمدان موالید 30 و 60 روزه با استفاده از تکنیک دقیق و غیرسوگیرانه استریولوژی متعاقب تجویز اگزالی پلاتین طی دوره پیرازایشی در موش سوری بود.
روش کار: در مطالعه تجربی حاضر، تعداد 32 سر موش بالغ ماده برای گروههای درمان (قبل آبستنی، آبستنی و شیردهی) و کنترل استفاده شد. به منظور جفت گیری موشها در قفسهای جداگانه قرار گرفتند. موشهای گروه کنترل به میزان 2/0 میلی لیتر نرمال سالین را به صورت داخل صفاقی طی 21 روز قبل آبستنی، آبستنی و شیردهی دریافت کردند. گروههای تجربی شامل گروههای قبل آبستنی، آبستنی و شیردهی داروی اگزالی پلاتین را به میزان 3 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن 3 بار در هفته به صورت داخل صفاقی طی 21 روز به ترتیب قبل از جفت گیری، طی آبستنی و بعد از زایمان دریافت کردند. در روز 30 و60 بعد از تولد، موالید یوتانایز شده و نمونههای تخمدان از هشت سر موالید هر گروه جهت انجام مطالعات استریولوژیکی دریافت گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که در موالید 30 روزه، حجم متوسط اووسیت مربوط به فولیکولهای آنترال، پرهآنترال و همچنین حجم متوسط فولیکولهای آنترال در تمامی گروههای تجربی نسبت به گروه کنترل به صورت معنیدار کاهش یافته است (0/05< p). به علاوه در موالید 60 روزه حجم کل فولیکولها، حجم متوسط فولیکولهای آنترال و همچنین حجم متوسط اووسیت مربوط به فولیکولهای آنترال در گروههای تجربی نسبت به گروه کنترل کاهش معنیداری را نشان داد (0/05<p ). این در حالی بود که حجم کل تخمدان، حجم کورتکس و حجم متوسط فولیکولهای پرهآنترال تنها در گروه تجربی آبستنی نسبت به گروه کنترل کاهش معنیداری داشت (0/05< p).
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که استفاده از داروی اگزالی پلاتین منجر به القای اثرات نامطلوب بر روی خصوصیات مورفومتری تخمدان در دوره پیرازایشی خصوصاً در دوره آبستنی میشود.
محمد امانی، علی حسینی نیا، حمید شیخکانلوی میلان،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری پارکینسون یک اختلال تخریب کننده نورونی پیشرونده است و شواهد روزافزونی در تأثیر استرس اکسیداتیو به عنوان عامل پاتوژن پیشرفت بیماری پارکینسون وجود دارد. ترکیب کارنوزیک اسید موجود در گیاه رزماری میزان رادیکالهای آزاد مغز را کاهش داده و خطرات ناشی از بیماریهای نورودژنراتیو مغز مانند آلزایمر را کاهش میدهد. لذا پژوهش حاضر اثر گیاه فوق بر بهبود بیماری پارکینسون را مورد بررسی قرار داده است.
روش کار: در این پژوهش از 35 سر موش سوری نر که به پنج گروه هفت تایی تقسیم شدند استفاده شد. گروههای مورد بررسی شامل: گروه کنترل، گروه پارکینسون القا شده توسط سم MPTP و سه گروه درمان با عصاره آبی گیاه رزماری با دوزهای 100، 150 و 200 میلیگرم بر کیلوگرم. نتایج با بررسی پراکسیداسیون لیپیدها، فعالیت سوپراکسید دیسموتاز، سفتی عضلات و میزان نگه داشتن دست بر روی سکو بر اساس سیستمهای امتیازدهی و تست رفتاری چرخش مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: درمان با رزماری با دوزهای 150و200 میلیگرم بر کیلوگرم میزان فعالیت سوپراکسید دسموتاز، تست سفتی عضلات و رفتار چرخشی حیوانات را بطور معنی داری نسبت به گروه MPTP تغییر داد. همچنین دوز 200 میلیگرم بر کیلوگرم رزماری پراکسیداسیون لیپیدی را بطور معناداری نسبت به گروه MPTP تغییر داد هر چند پراکسیداسیون لیپیدی هنوز نسبت به گروه کنترل بصورت معنادار بالا بود.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که عصاره آبی رزمانی به طور وابسته به دوز در دوز mg/kg200 می تواند باعث کاهش علایم پارکینسون و کنترل بیماری شود.