41 نتیجه برای مقاومت
محمد حسن نمایی، محمد ناظم، علی صادقیان، محبوبه نادری نسب،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
زمینه و هدف: سل همچنان به عنوان یک بیماری تهدیدکننده جدی سلامت افراد جامعه رو به گسترش است و در این میان پیدایش سویه های مقاوم به دارو بر شدت مشکل افزوده است. از آنجا که در حال حاضر از وضعیت مقاومت دارویی ضد سلی در میان بیماران مسلول در مشهد اطلاعاتی موجود نمی باشد این مطالعه جهت تعیین میزان شیوع مقاومت دارویی ضد سل در مشهد به انجام رسید.
روش کار: حساسیت 75 ایزوله مایکوباکتریوم توبرکلوزیس جدا شده از بیماران مبتلا به سل ریوی و خارج ریوی در دوره زمانی اسفند سال 1380 لغایت شهریور 1381 نسبت به چهار آنتیبیوتیک ریفامپین، ایزونیازید، اتامبوتول و استرپتومایسین با استفاده از Indirect Proportion Method ارزیابی شد. سوابق پزشکی بیماران مورد بررسی قرار گرفت. بیمارانی که سابقه مصرف داروی ضد سل نداشتند و یا کمتر از یک ماه دارو دریافت نموده بودند به عنوان موارد جدید و آنهایی که سابقه مصرف داروی ضد سل برای مدت بیش از یک ماه داشتند به عنوان بیماران درمان شده قبلی در نظر گرفته شدند.
یافته ها: از 75 ایزوله مایکوباکتریوم، 70 ایزوله(3/93%) از بیماران جدید و 5 ایزوله (6/6%) از بیماران دارای سابقه درمان جدا شده اند. 68 بیمار(6/90%) به سل ریوی و 7 بیمار(3/9%) به سل خارج ریوی مبتلا بودند. 23 ایزوله از 75 مورد حداقل به یک دارو مقاوم بودند. بیشترین میزان مقاومت نسبت به استرپتومایسین دیده شد. سه مورد از 75 ایزوله به هر چهار داروی مورد آزمایش مقاوم بودند. مقاومت چند دارویی در 43/1 % از بیماران بدون سابقه قبلی مصرف داروی ضد سل و در 40 % از بیماران با سابقه قبلی مصرف داروی ضد سل مشاهده شد.
نتیجهگیری: مقاومت چند دارویی در بیماران جدید در مطالعه حاضر نسبت به سایر مطالعات کمتراست. بیشتر موارد مقاومت دارویی با سابقه درمان قبلی در ارتباط می باشد ، بنابراین لازم است ضمن اجرا ی طرح DOTS ، بطور مداوم شیوع مقاومت دارویی نیز ارزیابی شود.
ژینوس بیات ماکو، روشنک بیات ماکو،
دوره 4، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده
زمینه و هدف: ظهور سویه های سالمونلا تیفی با مقاومت چند گانه آنتی بیوتیکی در سراسر جهان، درمان تب تیفوئیدی را با مشکلاتی نظیر هزینه بالای داروهای جدید، عوارض دارویی و امکان بروز مقاومت در برابر داروهای جدید مواجه می سازد . با اطلاع از وضعیت حساسیت و مقاومت آنتی بیوتیکی سالمونلا تیفی در منطقه می توان برنامه مناسبی جهت درمان موثر بیماری و پیشگیری از عوارض دارویی و بروز مقاومت پایه ریزی نمود.
روش کار: این مطالعه به صورت Case Series و گذشته نگر و با مطالعه پرونده بیماران و دفاتر آزمایشگاهی بر روی 397 بیمار با تشخیص قطعی تیفوئید بر اساس کشت های خون و مدفوع طی 6 سال ) 76- 1371 ( بر اساس نتایج آنتی بیوگرام باسیل های سالمونلا تیفی جدا شده از کشت خون و مدفوع بیماران انجام گرفت.
یافته ها: از 397 بیمار مورد بررسی 237 مورد مرد و 160 مورد زن بوده است. تمام بیماران مورد بررسی سن بالای 12 سال داشتند. درصد مقاومت سویه سا لمونلا تیفی جدا شده از کشت های خون و مدفوع حداقل به یک آنتی بیوتیک به ترتیب 9/76 % و 6/79 % بود و بیشترین مقاومت نسبت به آنتی بیوتیک های آمپی سیلین، آموکسی سیلین، کوتریموکسازول و کلرامفنیکل بوده است. از 60 مورد سویه با مقاومت آنتی بیوتیکی چند گانه 34 مورد از کشت خون و 26 مورد از کشت مدفوع جدا شده است. درصد میکروارگانیزم های با مقاومت آنتی بیوتیکی چند گانه جدا شده از کشت های خون و مدفوع به ترتیب 5 7 /8 % و 55/6 % و در مجموع 1 2 /15% بوده است.
نتیجه گیری: مصرف آنتی بیوتیک ها بدون اطلاع از حساسیت و مقاومت باکتری می تواند مسئله مقاومت در باکتری را پیچیده تر و مشکلتر نماید و لازم است در تمام بیماران کشت و آنتی بیوگرام انجام گرفته و بر مبنای حساسیت دارو تجویز گردد .
تاج الدین اکبرزاده خیاوی، محمد رضا نهایی، احمد رحمتی، محمد اصغرزاده، جاوید صادقی،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
زمینه و هدف:استافیلوکوکوس اورئوس یک کوکسی گرم مثبت است که عفونت های متنوعی را در انسان ایجاد می کند. این باکتری یکی از عوامل شایع عفونت در بیماران همودیالیزی می باشد. بیماران دیالیزی که در بینی خود ناقل استافیلوکوکوس اورئوس هستند بیشتردرمعرض عفونت ومرگ ومیرناشی از این باکتری قرار می گیرند. مقاومت دارویی در استافیلوکوک ها رو به گسترش است. گسترش مقاومت هم به وسیله موتاسیون و هم به وسیله انتقال DNA پلاسمیدی صورت می گیرد. هدف از این مطالعه تعیین الگوی پلاسمیدی و مقاومت آنتی بیوتیکی سویه های استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده از ناقلین بینی در بیماران دیالیزی مرکزآموزشی درمانی امام خمینی تبریز بود.
روش کار: در این تحقیق از کل بیماران بخش دیالیز مرکز آموزشی درمانی امام خمینی تبریز (107 بیمار) با استفاده از سوآپ استریل از قسمت قدامی بینی نمونه برداری بعمل آمد و در محیط کشت بلادآگار کشت داده شد. کلنی های رشد کرده با روش های معمول آزمایشگاهی به عنوان استافیلوکوکوس اورئوس تعیین هویت شدند. آنتی بیوگرام تمام سویه های جدا شده که50 سویه بود در مقابل 12آنتی بیوتیک به روش استانداردKirby-Bauer انجام شده و از سویه استاندارد 29213ATCC به عنوان کنترل کیفیت دیسک ها استفاده شد. سویه ها در محیط کشت (Luria Bertani) LBکشت داده شده و سپس با استفاده از روشParisi محتویات DNA پلاسمیدی آنها استخراج شده و در ژل آگارز الکتروفورز انجام شد.
یافته ها: نتایج آنتی بیوگرام سویه ها از نظر میزان مقاومت در مقابل 12 آنتی بیوتیک به شرح زیر بود: در مقابل جنتامایسین 20%، اگزاسیلین28%، نئومایسین 30%، کلیندامایسن 26%، اریترومایسین 30%، کوتریموکسازول 44%، کلرا مفنیکل 32%، تتراسیکلین 36% و سیپروفلوکساسین 10% بود. همه سویه ها در مقابل آموکسی سیلین و پنی سیلین مقاوم بوده و هیچکدام از آنها در مقابل وانکومایسین مقاومتی از خود نشان ندادند. از 50 سویه استافیلوکوکوس اورئوس 27 سویه دارای پلاسمید بودند و اکثر آنها یک پلاسمید بزرگ داشتند.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که مقاومت آنتی بیوتیکی بالا و حضور پلاسمید در سویه های استافیلوکوکوس اورئوس ارتباط نزدیکی با هم دارند و تشابه زیاد در الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی و الگوی پلاسمیدی در سویه های جدا شده از یک بخش خاص نشان می دهدکه احتمالا این سویه ها یکی بوده و ممکن است منبع انتشار آنها نیز یکی باشد و ایزوله هایی که فاقد پلاسمید بودند ممکن است مقاومت شان کروموزومی باشد
محمد رهبر، رقیه صبوریان، مهناز صارمی، محمد عباسی، حسین معصومی اصل، محمود سروش،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری وبا در ایران یک بیماری بومی می باشد و هر ساله مواردی از آن در بعضی از نقاط کشور گزارش می گردد. هدف از این مطالعه بررسی جنبه های اپیدمیولوژیکی و تعیین مقاومت آنتی بیوتیکی سویه های ویبریو کلرای ا لتور سروتایپ اینابا در همه گیری تابستان سال 1384 در ایران می باشد.
روش کار: نمونه های مد فوع از بیماران مشکوک به وبا که به بیمارستان ها و درمانگاه ها مراجعه می کردند جمع آوری و سپس در محیط های آب پپتون قلیائی و تیو سولفات سیترات بایل ساکاروز آگار TCBS ( Thiosulfate Citrate Bile Salts Sucrose ) کشت داده شدند و سپس با استفاده از روش های باکتریولوژیکی تائید و نهایتا با آنتی سرم های اختصاصی سروتایپ شدند. جهت تایید نهایی 5% سویه های جدا شده به آزمایشگاه ر فرانس کشوری ارسال گردیدند. د رآزمایشگاه رفرانس پس از تایید نهایی آنتی بیوگرام به روش د یسک دیفیوژن و E-test جهت تعیین حد اقل غلظت مهار کنندگی از رشد ( (MIC انجام شد.
یافته ها: در مجموع 1118 بیمار مبتلا به وبا در مد ت زمان همه گیری تشخیص داده شد ند. بیماری از 26 استان کشور گزارش گردید. بیشترین موارد بیماری از استان های تهران، همدان و قم گزارش گردید. 50% از بیماران بین سنین 34-15 سال بودند. 53 % از بیماران مذکر و 47%مؤنث بودند. 7/97% از بیمارا ن ملیت ایرانی و 3/2% غیر ایرانی و از کشورهای پاکستان و افغانستا ن بودند. 20% از بیماران در بیمارستان بستری شد ند و80% بصورت سرپایی درمان شدند. میزان مرگ و میر بیماری 1% بود. از 1118 سویه جدا شده، 1104 مورد سروتایپ اینابا و 14 مورد اگاوا بودند. مطالعه حاضر نشان داد به احتمال زیاد منشاء بیماری بواسطه مصرف سبزی خام بوده است که بواسطه فاضلاب آبیاری می شدند. مواردی از ویبریو کلرا ،سروتایپ اینابا از سبزی جدا گردید. تمامی سویه های جدا شده نسبت به کوتریموکسازول، نالید یکسیک اسید، و فورازولیدون مقاوم بودند. بر عکس تمامی سویه ها در مقابل تترا سیکلین، سیپروفلوکساسین، اریترومایسین وآمپی سیلین حساس بودند. حد اقل غلظت مهار کنندگی از رشد برای کوتریموکسازول، نالید یکسیک اسید و فورازولیدون بیش از 256 میکرو گرم در میلی لیتر بود و برای اریترومایسین 5/1 میکروگرم در میلی لیتر بود. با توجه به یکسان بودن نتایج آنتی بیوگرام بنظر می رسد که تمامی سویه های جدا شده از بیماران منشأ یکسانی داشته باشند.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان می د هد که برخلاف همه گیری های سا ل های قبل سویه عامل در همه گیری تابستان سال1384 اینابا بود و با تو جه به الگوی آنتی بیوگرام مشابه احتمالا، منشأ یکسانی داشتند.
محمدرضا نهایی، رضا بهلولی خیاوی، محمد اصغرزاده، آلکا حسنی، جاوید صادقی، محمد اکبری دیباور،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
زمینه و اهداف: پسودوموناس آئروژینوزا یک پاتوژن مهم بیمارستانی است که مقاومت آنتی بیوتیکی زیادی را نشان
می دهد. برای مطالعه اپیدمیولوژیک پسودوموناس آئروژینوزا روش های فنوتایپینگ مثل تعیین الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی و ژنوتایپینگ مثل آنالیز الگوی پلاسمیدی وجود دارد. آنالیز پلاسمیدی اطلاعات مفیدی را در مورد منشاء اپیدمی و تعداد کلون های متفاوت موجود در یک اپیدمی بدست می دهد، لذا جهت مطالعه الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی و پلاسمیدی سویه های پسودوموناس آئروژینوزا در عفونت های بیماران بستری شده در مرکز آموزشی و درمانی سینای تبریز این تحقیق انجام شد تا ارتباط اپیدمیولوژیک بین سویه های جدا شده مورد بررسی قرار گیرد.
روش ک ار: این مطالعه برروی 135 سویه پسودوموناس آئروژینوزا جدا شده از بیماران با عفونت های مختلف بستری در مرکزآموزشی و درمانی سینای تبریز انجام گرفت.برای تعیین الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی ازروش انتشار دیسک درآگارو برای استخراج پلاسمید ازروش لیز قلیایی تغییر یافته استفاده شد. جهت شناسایی باندهای supercoiled از open circular و linear از روش الکتروفورز دوبعدی استفاده شد.برای برش پلاسمیدها دوآنزیم محدودالاثر EcoRI و HincII بکارگرفته شدند.
یافته ها : از تعداد 135 سویه پسودوموناس آئروژینوزا ایزوله شده از بیماران با عفونت های مختلف تست حساسیت به آنتی بیوتیک ها بعمل آمد و الگوی پلاسمیدی تعیین گردید. میزان مقاومت به آزترونام77% ، کولیستین74% ، سفتازیدیم 69%، پیپراسیلین 67% ، اوفلوکساسین 62% ، توبرامایسین 56% ،کاربنی سیلین 54% ، جنتامایسین51% ، سیپروفلوکساسین 22% ، آمیکاسین15% ، پلی میکسین B 13% و ایمی پنم 2% بود. از 135 سویه 68 سویه (4/50%) فاقد هرنوع پلاسمید بودند و در 67 سویه باقیمانده (6/49%) 1تا 6 پلاسمید شناسایی شد. وزن مولکولی پلاسمیدهای جداشده عمدتا" در محدوده kb 5/0 تا kb 21 وتعدادی بیش از kb 21 بود. از مجموع 67 سویه دارای پلاسمید، 28 الگوی پلاسمیدی بدست آمد که الگوهای مشابه در ایزوله های مربوط به بخش سوختگی(در 2 تا 16 ایزوله) و نیز در ایزوله های مربوط به بخش های ICU ، داخلی و جراحی عمومی بترتیب در 6، 4 و 2 ایزوله شناسایی شدند. بعد از برش آنزیمی با آنزیم های محدودالاثر EcoRI و HincII در 25 سویه ی پسودوموناس آئروژینوزا محتوی یک یا دو پلاسمید، الگوهای برشی یکسان در 8 سویه (32%) با EcoRI مشاهده شد درحالیکه با آنزیم HincII هیچگونه الگوی برشی مشابه حاصل نشد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشانگر مقاومت آنتی بیوتیکی بالا و حضور پلاسمید در اکثر سویه های پسودوموناس آئروژینوزا ایزوله شده از عفونت های مختلف بوده و تشابه زیادی در الگوهای پلاسمیدی والگوهای برشی سویه های جدا شده از عفونت های بیمارستانی از بخش های سوختگی، ICU ، داخلی و جراحی عمومی در یک زمان کوتاه بدست آمد که احتمال منشاء گرفتن این باکتری ها از یک کلون باکتریایی با شیوع بالای انتقال ژن را در بین سویه های بیمارستانی مطرح
می سازد و نشانگر مفید بودن مطالعه الگوی پلاسمیدی در پسودوموناس آئروژینوزا می باشد.
سید ضیاء الدین قرشی، رضا قوطاسلو، حسن سلطانی اهری، سونا قرشی،
دوره 7، شماره 2 - ( 3-1386 )
چکیده
زمینه و اهداف: سپتی سمی یکی از عفونت های خطیر دوره نوزادی است که عوامل میکروبی ایجاد کننده آن از نظر جغرافیایی متفاوت می باشند. شیوع سپتی سمی در کشورهای در حال توسعه چندین برابر کشورهای پیشرفته گزارش می شود و یکی از عوامل مهم مرگ و میر دوره نوزادی است. این مطالعه جهت تعیین عوامل میکروبی ایجاد کننده سپتی سمی نوزادان، میزان مرگ و میر و الگوی مقاومت دارویی انجام گردید.
روش کار: این مطالعه به صورت گذشته نگر و مقطعی در مدت سه سال بر روی کشت خون 210 نوزاد بستری در مرکز پزشکی کودکان تبریز انجام گرفت. اطلاعات دموگرافیک، علایم بالینی، انواع باکتری های جدا شده در کشت خون و الگوی مقاومت دارویی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین سنی نوزادان 2 ± 8 روز که 60% آن ها پسر و بقیه دختر بودند. در میان 12 نوع باکتری جدا شده استافیلوکوک کواگولاز منفی شایع ترین بود. 6/68% باکتری های جدا شده گرم مثبت بودند. 4/31% موارد باکتری ها گرم منفی، که در این گروه کلبسیلا پنومونیه با بیشترین شیوع قرار داشت. 9/22% نوزادان فوت شدند که 9% آن ها وزن کم تر از 1500 گرم داشتند. در میان هشت نوع آنتی بیوتیکی که به روش دیسک دیفیوژن برای انجام آنتی بیوگرام استفاده شد آمپی سیلین بیشترین (4/97%) و وانکومایسین کمترین (7/6%) مقاومت را نشان دادند.
نتیجه گیری: این بررسی بیشترین مقاومت دارویی را به آمپی سیلین و در درجه دوم جنتامایسین و کم ترین آن را به وانکومایسین نشان داد.
واحد علایی، فرهاد صالح زاده،
دوره 8، شماره 3 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: شناسائی علائم عفونت دستگاه ادراری، مخصوصا در شیرخواران و کودکان خردسال از نظر شروع درمان حائز اهمیت است و در صورت تاخیردر تشخیص عفونت دستگاه ادراری، کودکان در معرض خطر تاخیر در رشد، سپسیس و نیز مشکلات مزمن از جمله اسکار کلیه، افزایش فشار خون شریانی و نارسایی کلیه قرار میگیرند. مصرف روزافزون آنتی بیوتیکهای درمان تجربی با آنتی بیوتیکهای رایج موجب افزایش مقاومت میکروارگانیسمهای مولد عفونت سیستم ادراری شده است. با توجه به اختلاف در مقاومت باکتریها در مناطق مختلف و تغییر میزان این مقاومت در عفونت دستگاه ادراری مطالعه زیر انجام گردید.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی است. 510 کودک زیر 12 سال که در سال 85-84 به طور سرپایی با نتیجه آزمایش مثبت کشت ادرار و شمارش کلنی بالای 105 به درمانگاههای مستقر در بیمارستانهای علی اصغر و سبلان اردبیل مراجعه کرده بودند، انتخاب و سپس علایم عفونت دستگاه ادراری بررسی شد. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه از طریق والدین آنها جمع آوری شد و سپس داده های جمع آوری شده با برنامه نرم افزاری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بوی بد ادرار هنگام تعویض کهنه 54/7% در کودکان زیر12 ماه، گریه به هنگام دفع ادرار (سوزش ادراری) 58/9% در کودکان 1 تا 3 سال، تکرر ادرار 54/8% در کودکان 3 تا 6 سال و سوزش هنگام ادرار کردن با 49/2% در کودکان بالای6 سال شایعترین شکایت بیماران بودند. از نظر تفاوت های جنسی دخترها تقریبا چهار برابر پسرها مبتلا بودند که در گروه سنی 13 تا 36 ماه این نسبت بیشترین اختلاف را داشت (4/8 به 1). در مورد مقاومت میکروارگانیسم ها به آنتی بیوتیک، آمپیسیلین با 78/9% در رتبه اول، کوتریموکسازول با 66%، سفالکسین با 62/8% و سفازولین با 33/3% مقاومت در رتبه های بعدی قرار داشتند. مقاومت ای کولی در برابر جنتامایسین 15/8% بود که در مقایسه با سایر باکتریها بالاتر و در برابر سفتریاکسون 8% بود که در مقایسه با بقیه باکتریها پایین تر بود.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش تنوع تظاهرات بالینی عفونت سیستم ادراری را در سنین مختلف نشان میدهد. همچنین طبق نتایج بدست آمده، مقاومت دارویی آنتی بیوتیک های رایج در درمان عفونت ادراری از جمله آمپی سیلین، کوتریموکسازول، سفالکسین و سفازولین زیاد است.
عباسعلی ایمانی فولادی، زهرا رستمی، رضا شاپوری،
دوره 10، شماره 3 - ( 6-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: جداسازی ژن های SHV و TEM در سودوموناس آئروژینوزاهای مولد ESBL و الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی، اطلاعات مفیدی درباره اپیدمیولوژی و فاکتورهای خطر دخیل در این عفونت ها را فراهم می آورد. در این مطالعه مقاومت آنتی بیوتیکی و فراوانی بتالاکتامازهای وسیع الطیف در سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از نمونه های بالینی به روش فنوتیپی و ژنوتیپی مورد بررسی قرار گرفت .
روش کار: در مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر 110 سویه ی سودوموناس آئروژینوزا جدا شده از نمونه های مختلف بالینی با استفاده از آزمونهای بیو شیمیایی تعیین هویت شدند. الگوی مقاومت آنتی میکروبی به روش دیسک دیفیوژن (کربی-بائر) تعیین شد. سپس بررسی فنوتیپی ESBL با استفاده از روش دیسک ترکیبی انجام گرفت. در این روش از دیسک های سفوتاکسیم و سفتازیدیم به تنهایی و در ترکیب با کلاولانیک اسید استفاده شد. از نظر ژنوتیپی ژن های بتالاکتاماز SHV و TEM در سویه های فوق با روش PCR بررسی گردید.
یافته ها: در این مطالعه به ترتیب بیشترین مقاومت به آنتی بیوتیک های کوتریموکسازول و آموکسی سیلین 4/96% و 7/92% و کمترین مقاومت به آمیکاسین 3/17% نشان داده شد . در بررسی ژنوتیپی با انجام آزمون PCR از 16 سویه فنوتیپ مثبت، 5/37% شامل ژن SHV و 5/12% ژن TEM و 5/12% دارای هر دو ژن SHV و TEM بودند .
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که اغلب نمونه ها مقاوم به دارو هستند و در میان سویه های تولید کننده ESBL فراوانی ژن های SHV بیشتر از TEM یافت شد. سویه های دارای ژن SHV مقاوم به سفتازیدیم (5/37% ) و سویه های دارای ژن TEM مقاوم به سفتازیدیم (5/12%) بوده است و نتایج بیانگر این است که ژن های SHV و TEM در ایجاد مقاومت نسبت به سفتازیدیم در مقایسه با ایجاد مقاومت به سفوتاکسیم نقش بیشتری دارند.
مهشید طالبی طاهر، معصومه عباسی، میترا براتی،
دوره 10، شماره 3 - ( 6-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: تعیین و تشخیص عفونت پای دیابتی به علت پاسخ های التهابی کاهش یافته به تهاجم میکروارگانیسم ها یک مسئله پیچیده می باشد. اهداف این مطالعه تعیین عوامل باکتریال عفونت زخم پای دیابتی ، تعیین الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی و در صد موارد آمپوتاسیون در بیماران مبتلا به عفونت پای دیابتی می باشد.
روش کار: این مطالعه توصیفی- مقطعی به صورت گذشته نگر در دو بیمارستان آموزشی انجام شد. همه مدارک متعلق به بیماران مبتلا به عفونت پای دیابتی در مرحله سوم و چهارم مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات دموگرافیک، تظاهرات بالینی، نتایج کشت، الگوی مقاومت میکروبی و دیگر اطلاعات ضروری در برگه پرسشنامه ثبت گردید. جهت آنالیز آماری داده ها از نرم افزار SPSS نسخه13 و ازمون های کای دو و تی تست استفاده شد. 05/0 p < معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته ها: پنجاه ودو بیمار انتخاب شدند، 36 بیمار (2/69%) مرد بودند. سن متوسط بیماران 8/12 ± 60 سال و زمان متوسط ابتلا به دیابت شیرین 6/10 ± 17 سال بوده است. بیست ونه بیمار تحت آمپوتاسیون قرار گرفتند و ارتباط معنی داری مابین طول مدت ابتلا به دیابت و آمپوتاسیون بدست آمد (04/0 (p = . شایعترین پاتوژن های بدست آمده استافیلوکوک طلایی (46/38%) ، اشرشیاکلی (4/15%)، استافیلوکوک های کوآگولاز منفی (5/13%) و پروتئوس میرابیلیس (5/13%) بوده است . تمامی نمونه های استافیلوکوک طلایی و کواگولاز منفی به وانکومایسین حساس بودند و 55% از سویه های استافیلوکوک طلایی به متی سیلین مقاوم بوده اند. به ترتیب 100% و 5/87 % از اشرشیاکلی ها به سفتازیدیم و سفتریاکسون مقاوم بودند. از سه مورد پسودوموناس ائروژینوزا جدا شده همگی به سفتازیدیم حساس بودند.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد بیش از نصفی از بیماران با عفونت پای دیابتی تحت آمپوتاسیون قرار گرفته بودند و ارتباط معنی داری بین طول مدت دیابت و آمپوتاسیون وجود داشت. بنابراین پیشگیری از زخم پای دیابتی از اهمیت زیاد برخوردار است. نتایج نشان داد که اکثر باکتری های جدا شده در مقابل آنتی بیوتیکهای معمول مورد استفاده مقاوم بودند لذا بهترین روش انتخاب دارو برای این بیماران انجام کشت بافتی و تعیین الگوی مقاومت میکروبی می باشد.
حسین خادم حقیقیان، علیرضا فرساد نعیمی، بهرام پورقاسم گرگری، اکبر علی عسگرزاده، علی نعمتی،
دوره 10، شماره 4 - ( 9-1389 )
چکیده
مقدمه و هدف: جهت کاهش گلوکز خون، هموگلوبین گلیکوزیله و مقاومت انسولینی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو، رژیمهای غذایی متفاوت، داروهای شیمیایی و گیاهی متعددی وجود دارند. گیاهان دارویی مانند دارچین جهت کنترل دیابت مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به نادر بودن مطالعات در سایرکشورها و نیز متناقض بودن نتایج این مطالعات و اینکه اکثر مطالعات موجود در مدل حیوانی و یا در محیط آزمایشگاه انجام شدهاند، در این راستا مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر مکمل خوراکی دارچین بر روی گلوکز خون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله و مقاومت انسولینی در افراد ایرانی مبتلا به دیابت نوع دو طراحی گردید.
روش کار: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی بر روی 60 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو (30 نفر گروه مداخله و 30 نفر گروه کنترل) در شهر تبریز در سال 1388 انجام گردید. گروه مداخله روزانه 5/1 گرم پودر دارچین که در داخل کپسولهای 500 میلیگرمی پر شده بود (روزانه 3 عدد به همراه وعدههای غذایی اصلی) و گروه کنترل دارونما به مدت 60 روز دریافت کردند. نمونههای خون وریدی در آغاز و پایان مطالعه جهت اندازهگیری میزان گلوکز خون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله و انسولین سرم گرفته شد. مقاومت انسولینی با استفاده از اسکور HOMA ( Homeostasis Model Assessment ) محاسبه گردید. نتایج بصورت میانگین ± انحراف معیار ارائه گردید. برای مقایسه میانگین متغیرها قبل و بعد از مداخله از آزمون تی زوجی و برای مقایسه میانگین بین گروهها از آزمون تی استفاده گردید. سطح معنیدار آماری برای کلیه آزمونها 05/0 > p در نظر گرفته شد.
یافته ها: پس از 60 روز مداخله، میانگین سطوح گلوکز خون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله و مقاومت انسولینی در گروه مداخله نسبت به گروه کنترل به طور معنیداری کاهش یافت (05/0> p ). هیچ تغییر معنیداری در میانگین سطح گلوکز خون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله و مقاومت به انسولین در گروه کنترل بعد از 60 روز مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان میدهد که مصرف دارچین میتواند در کنترل گلوکز خون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله و کاهش مقاومت انسولینی در بیماران دیابت نوع دو موثر باشد.
عباسعلی ایمانی فولادی، مریم حسین زاده، سیدفضل ا... موسوی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: سودوموناس آئروژینوزا باکتری گرم منفی، هوازی میباشد. اگزوتوکسین A سم اصلی تولید شده توسط این باکتری و یکی از عوامل مرگ و میر میباشد. در حدود 90% سویههای سودوموناس آئروژینوزا اگزوتوکسین A تولید میکنند. بیوفیلم ناشی از تجمع میکروارگانیسمها، محصولات خارج سلولی و مواد موجود در فضای مابین آن هاست که به یک سطح متصل شدهاند. این باکتری در حالت پلانکتونیک غیرسمی و در فرم بیوفیلم سمیت بالاتری دارد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین حضور ژن exo -A و الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی با تشکیل بیوفیلم در سویههای سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از نمونههای بالینی انجام شد.
روشکار: در این مطالعه از 110 سویه سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از عفونتهای مختلف با الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی مشخص انجام شد. از روش PCR جهت ردیابی وجود یا عدم وجود ژن اگزوتوکسین A ( ( exo -A استفاده شد. میزان تشکیل بیوفیلم به روش اسپکتروفتومتری بررسی گردید. ارتباط وجود ژن exo -A و الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی آن با تشکیل بیوفیلم با استفاده از آزمون های آماری فیشر و کایدو بررسی گردید.
یافتهها: نودوسه مورد (5/84%) از سویهها دارای ژن exo -A بودند 62 سویه دارای مقاومت چندگانه و تولیدکننده آنزیم بتالاکتاماز با طیف اثر وسیع بودند. آنالیز آماری نشان داد که قدرت تشکیل بیوفیلم در سویههای دارای ژن exo-A در مقایسه با سویههای فاقد ژن از افزایش معنیداری برخوردار بود ) 05/0 > p ) . مشخص گردید که توانایی درصد تشکیل بیوفیلم در سویههای مقاوم به چند دارو و تولیدکننده آنزیم بتالاکتاماز در مقایسه با سویههای حساس بیشتر است (05/0 > p ).
نتیجهگیری: این مطالعه بیانگر این است که از لحاظ آماری بین وجود ژن exo -A و مقاومتهای آنتیبیوتیکی در تشکیل بیوفیلم توسط سودوموناس آئروژینوزا وجود دارد. با توجه به اهمیت بیوفیلم در پروسه بیماریزایی این باکتری این مطالعه زمینه جدیدی را برای مطالعه فرایندهای مولکولی دخیل در تشکیل بیوفیلم باز مینماید.
سارا رهبر، ناصر احمدی اصل،
دوره 12، شماره 3 - ( 6-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات متعددی در مورد اثرات ورزشهای حاد مقاومتی بر ساختار و عملکرد قلب انجام شده است اما در مورد اثرات ورزش مقاومتی مزمن، مطالعه ای صورت نگرفته است. بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات ورزش منظم دراز مدت بر عملکرد قلب و استرس اکسیداتیو است.
روش کار: تعداد 40 موش صحرایی نر از نژاد ویستار در محدوده وزنی 300-250 گرم انتخاب شد و سپس موش های صحرایی به دو گروه 20 تایی تقسیم بندی شدند: گروه ورزش سه ماهه و گروه کنترل (بدون ورزش). ورزش مقاومتی بر اساس مدل تاماکی و همکاران انجام شد. در نهایت قلب 10 عدد از موش های صحرایی هر گروه جهت هموژنیزاسیون و اندازه گیری استرس اکسیداتیو و قلب 10 عدد از موشهای صحرایی باقیمانده جهت بررسی عملکرد قلب در نظر گرفته شد. مالون دی آلدئید (بعنوان شاخص استرس اکسیداتیو) و سوپراکسید دیسموتاز، گلوتاتیون پر اکسیداز وکاتالاز (بعنوان شاخص ظرفیت آنتی اکسیدانی) با استفاده از کیتهای اختصاصی اندازه گیری شدند.
نتایج: میزان وزن موشهای صحرایی در ورزش مقاومتی افزایش معنی داری نداشت، اما وزن قلب در گروه ورزش بطور معنی داری افزایش داشت ( 05/0> p ) . تعداد ضربان قلب پایه در گروه ورزش بطور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود ( 05/0> p ) . اخنلاف معنیداری در میزان فشار پایان دیاستولی بطنی بین گروهها وجود نداشت. اما قدرت انقباضی بطن چپ و جریان کرونری در گروه ورزش افزایش یافت ( 05/0> p ). این ورزش تغییر معنی داری در میزان مالون دی آلدئید و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان ایجاد ننمود.
نتیجه گیری: این مطالعه نشاندهنده بهبود قابل توجه کارآیی قلب شامل افزایش وزن، جریان کرونر و شاخصهای انقباضی قلب تحت تاثیر ورزش مقاومتی میباشد. همچنین ورزش مقاومتی منظم تاثیری بر استرس اکسیداتیو و فعالیت آنتی اکسیدانتی بافت قلب نداشت.
شهرام عبدلی اسکویی، محمد آهنگرزاده رضایی، علی آژنگ، بابک عبدی نیا،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: گونههای استافیلوکوک از جمله عوامل شایع عفونتهای بیمارستانی و اکتسابی از جامعه میباشند. در دهه اخیر مقاومت این باکتریها بویژه در محیطهای بیمارستانی نسبت به انواع آنتیبیوتیکها از جمله وانکومایسین به سرعت در حال افزایش است. هدف از این مطالعه بررسی میزان مقاومت ایزولههای بالینی استافیلوکوک اورئوس و استافیلوکوکهای کواگولاز منفی جدا شده از کودکان مراجعه کننده به بیمارستان کودکان تبریز نسبت به آنتیبیوتیکهای رایج و تعیین MIC وانکومایسین میباشد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی و آیندهنگر، طی یکسال از فروردین لغایت اسفندماه 1390 تعداد 88 ایزوله استافیلوکوک شامل 53 گونه استافیلوکوک اورئوس و 35 گونه استافیلوکوک کواگولاز منفی از نمونههای بالینی بیماران جداسازی و وارد مطالعه شدند. الگوی حساسیت آنتیبیوتیکی ایزولهها نسبت به 15 داروی ضدمیکروبی رایج با روش انتشار دیسک در آگار مطابق توصیههای CLSI و میزان MIC وانکومایسین با روش استاندارد E-test اندازهگیری شد.
یافتهها: بر اساس نتایج تست آنتیبیوگرام ، وانکومایسین و ریفامپین جزو مؤثرترین و کلیندامایسین به همراه پنیسیلین جزو کم اثرترین داروهای ضدمیکروبی بر روی ایزولههای استافیلوکوک اورئوس و استافیلوکوک کواگولاز منفی بودند. بر همین اساس میزان شیوع سویههای مقاوم به متیسیلین استافیلوکوک اورئوس بیش از 80% تعیین شد. با توجه به میزان MIC وانکومایسین بترتیب 2/13% و 3/3% ایزولهها ی استافیلوکوک اورئوس و استافیلوکوک کواگولاز منفی دارای مقاومت حدواسط به وانکومایسین بودند اما هیچ ایزوله مقاوم به وانکومایسین در این تحقیق شناسایی نشد.
نتیجهگیری : هرچند سویههای دارای مقاومت کامل به وانکومایسین در بین ایزولهها یافت نشد، اما شناسایی سویههای VISA در جامعه مورد مطالعه بهمراه گزارشهای متعدد از ظهور سویههای مقاوم به وانکومایسین در ایران و سایر کشورها، ضرورت دقت پزشکان در تجویز وانکومایسین بعنوان داروی اصلی در درمان عفونتهای استافیلوکوکی را روشن میسازد. همچنین لزوم استفاده از روش MIC در تعیین حساسیت استافیلوکوکها به وانکومایسین بیش از پیش آشکار میگردد.
دلسوز رضایی، غلامرضا زرینی، محمد آهنگرزاده رضایی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : آسینتوباکتر بومانی [1] پاتوژنی گرم منفی است که ارتباط نزدیکی با انواعی از عفونتهای بیمارستانی ایجاد شده بویژه در بیماران بخش مراقبتهای ویژه دارد. این باکتری عمدتا عامل سپتیسمی ، نومونی و عفونت ادراری بیماران بستری شده در بیمارستان میباشد. در این مطالعه حساسیت آنتیبیوتیکی جدایههای آسینتوباکتر بومانی و الگوی تیپبندی مولکولی بوسیلهی PCR توالی های تکراری پالیندرومیک خارج ژنی (REP-PCR) در میان جدایههای مقاوم تعیین گردید.
روش کار: در طول این مطالعه جدایههای آسینتوباکتر بومانی جدا شده از بیمارستانهای تهران مورد مطالعه قرار گرفت. جدایهها با استفاده از روشهای بیوشیمیایی استاندارد شناسایی و حساسیت گونهها به آنتی بیوتیکهای مختلف، با روش دیسک دیفیوژن تعیین گردید. استخراج DNA با روش CTAB و تیپبندی مولکولی جدایهها با روش REP-PCR انجام گرفت.
یافتهها: در این مطالعه از 75 آسینتوباکتر بومانی جدا شده از بیماران با میانگین سنی 45/18 ± 51 سال بیشترین مقاومت در برابر آنتیبیوتیکهای آزترونام (97%)، سفتازیدیم (93%)، سفپیم (93%)، تیکارسیلین (93%)، سیپروفلوکساسین (93%) وپیپراسیلین -تازوباکتام (93%) بوده در حالی که کمترین مقاومت به ترتیب در برابر آنتیبیوتیکهای تایجیسایکلین (68%)، توبرامایسین (32%)، آمپیسیلین-سولباکتام (28%)، آمیکاسین (21%) و کارباپنمها (15%) بود. REP-PCR نشان داد شایعترین ژنوتیپها میان آنتیبیوتیکهای مقاوم، B, A و C بودند.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان دهندهی مقاومت بالا به عوامل ضدمیکروبی بخصوص در ژنوتیپهای B, A و C جدایههای آسینتوباکتر بومانی میباشد. بنابراین استراتژیهایی برای کنترل گسترش سویههای مقاوم باید طراحی و ارزیابی شود.
سمیرا شیخ قمی، پریسا فرنیا، مجتبی داربوی،
دوره 14، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: شناسایی سریع بیمارانی که دارای ایزولههای مایکوباکتریوم توبرکلوزیس مقاوم به دارو هستند امری ضروری برای درمان این بیماران می باشد. متأسفانه مقاومت نسبت به دو داروی ایزونیازید و ریفامپین در سال های اخیر مطرح شده است. هدف از مطالعه حاضر شناسایی سریع ایزوله های کلینیکی مایکوباکتریوم توبرکلوزیس مقاوم با استفاده از روش های مولکولی بوده است. مطالعه حاضر به منظور مقایسه بین دو روش Real-time PCR بر اساس Taqman assay و HRM assay در تشخیص موتاسیونهای موجود در ژنهای rpoB ، inhA و katG در ایزولههای کلینیکی مایکوباکتریوم توبرکلوزیس انجام گرفت.
روش کار: مطالعه حاضر در مرکز تحقیقات مایکوباکتریولوژی و در طی سال های 92-91 صورت گرفت. تست حساسیت دارویی به ایزونیازید و ریفامپین با روش پروپورشنال و بر روی 83 نمونه انجام گرفت. سپس روش های مالتیپلکس PCR و Real-time PCR بر روی DNA استخراج شده انجام شد. Real-time PCR بر اساس روش های Taqman و HRM انجام شد و موتاسیون های موجود در ژن های rpoB ، inhA و katG مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: بر اساس روش پروپورشنال و مالتیپلکس PCR ، 47 مورد مقاوم به ریفامپین و 35 مورد مقاوم به ایزونیازید بودند. 30 مورد مقاوم به هر دو داروی ایزونیازید و ریفامپین بودند. تشابه روش Real-time PCR بر اساس Taqman در تشخیص مقاومت 88% و در تشخیص حساسیت 84% بود. از طرفی تشابه روش Real-time PCR بر اساس HRM در تشخیص مقاومت 96% و در تشخیص حساسیت 30% بود. در روش Taqman در مقایسه با مالتیپلکس PCR ، حساسیت 84% و اختصاصیت 88% به دست آمد. در روش HRM نیز حساسیت 30% و اختصاصیت 96% به دست آمد.
نتیجه گیری: نتیجه مطالعه انجام گرفته نشان داد روش Real-time PCR بر اساس Taqman نسبت به روش HRM در تشخیص مقاومت دارویی مایکوباکتریوم توبرکلوزیس، از حساسیت بیشتری برخوردار بوده است و روشی سریع، مقرون به صرفه (اقتصادی)، دقیق و با حساسیت و اختصاصیت بالا می باشد.
مریم آدابی، مهشید طالبی طاهر، لیلا اربابی، مستانه افشار، سارا فتحی زاده، سارا مینائیان، نیلوفر مقدم مراغه، علی مجیدپور،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
زمینه و هدف : عفونت زخم علت اصلی مرگ و میر در بیماران سوختگی می باشد. بیماران مبتلا به سوختگی به وضوح در معرض خطر بالای عفونت بیمارستانی قرار دارند. سودوموناس آئروژینوزا از شایع ترین عوامل عفونت زخم های سوختگی است و با توجه به مقاومت زیادآن به آنتیبیوتیکها، درمان مشکلی دارد. هدف از این مطالعه، جداسازی، شناسایی دقیق و بررسی الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی سویههای سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از زخم سوختگی بیماران بستری در بیمارستان سوختگی به آنتی بیوتیک های منتخب است.
روش کار: در این مطالعه، تشخیص و تایید سویه ها به دو روش بیوشیمیایی و ژنتیکی به دقت انجام شده؛ سپس، ارزیابی مقاومت باکتری به آنتیبیوتیک ها با استفاده از روش انتشار دیسک در آگار (Kirby- Bauer) انجام شد. در ادامه حداقل غلظت مهاری( MIC ) برای چهار نماینده گروه های مختلف آنتی بیوتیکی انجام پذیرفت.
یافته ها: از 94 سویه مورد بررسی سودوموناس آئروژینوزا، 83 سویه ( 3/88%) مقاومت چند دارویی به آنتی بیوتیک های مورد بررسی داشتند. بر اساس روش (Kirby- Bauer) بیشترین درصد مقاومت، مربوط به سفپیم به میزان 5/89% بوده و در بین آنتی بیوتیک های مورد بررسی برای تعیین MIC بیشترین مقاومت نسبت به سیپروفلوکساسین به میزان 89% مشاهده شد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه، نشان دهنده گستردگی بالای مقاومت نسبت به آنتی بیوتیک های مختلف در بین سویه های سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از زخم بیماران سوختگی می باشد. لذا اندازه گیری سریع و بررسی دقیق مقاومت آنتی بیوتیکی به جهت تجویز آنتی بیوتیک مناسب و درمان هرچه سریعتر بیماران سوختگی امری ضروری می باشد.
آمنه پوررحیم قورقچی، پروین بابائی، ارسلان دمیرچی، بهرام سلطانی، سمانه قربانی،
دوره 15، شماره 3 - ( 7-1394 )
چکیده
� زمینه و هدف: چا قی و افزایش چربی احشایی پس از یائسگی، با تغییرات نامطلوب پروفایل لیپید، سندروم متابولیک و بیماری&rlmهای قلبی- عروقی همراه است. هدف این تحقیق تعیین اثر تعاملی هشت هفته تمرین هوازی- مقاومتی به همراه استروژن درمانی جایگزینی بر میزان چربی احشایی و عوامل خطر قلبی- عروقی در موش صحرایی اوارکتومی شده بود.
� روش کار: ابتدا تعداد50 رت ماده ویستار تحت جراحی اوارکتومی قرار گرفتند و سپس به گروه های 10 تایی شامل اوارکتومی ( OVX )، اوارکتومی+ تمرین ( Ovx+Exe )، اوارکتومی+ تمرین+ استروژن ( Ovx+Exe+Est )، اوارکتومی+ استروژن درمانی ( Ovx+Est ) و اوارکتومی+ شاهد تزریق ( Ovx+Oil ) تقسیم شدند. پروتکل تمرین 3 روز در هفته، روزانه 60 دقیقه با سرعت 20 متر بر دقیقه، شیب 10 درجه و وزنه ای معادل 3% وزن بدن جونده که به دم حیوان متصل بود، به مدت هشت هفته بر روی نوارگردان اجرا شد. استروژن طی هشت هفته شامل30 میکروگرم 17- بتا استرادیول والرات محلول در 2/0 میلی&rlmلیتر روغن کنجد به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به روش زیرجلدی تزریق شد. گروه تمرین+ استروژن دو مداخله تمرین و استروژن درمانی را با روند مشابهی دریافت کردند. برای مقایسه میانگین متغیرها در گروه های مختلف، ANOVA یک طرفه و برای تعیین تفاوت بین گروه ها از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. سطح معنی داری آماری 05/0�>p تعیین شد.
� یافته ها: هشت هفته تمرین و تمرین+ استروژن، بدون تغییر معنی دار وزن بدن، وزن چربی احشایی را کاهش داد� p<0/05 ). BM�) در گروه های تمرین و تمرین+ استروژن در مقایسه با گروه شاهد اوارکتومی و در گروه استروژن درمانی در مقایسه با گروه شاهد تزریق به طور معنی داری کاهش یافت (p <0/05 ). تغییرات پروفایل لیپید در هیچیک از گروه ها معنی دار نبود.
� نتیجه گیری: تمرین جهت کاهش چربی احشایی و BMI مناسب می باشد.
رقیه نوری، محمد آهنگرزاده رضایی، آلکا حسنی، محمد آقازاده، محمد اصغرزاده، مرتضی قوجازاده،
دوره 16، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: فلوروکینولونها نقش مهمی در درمان عفونتهای سودوموناس آئروژینوزا بر عهده دارند. بنظر میرسد مهمترین مکانیسم مقاومت به فلوروکینولونها جهش در ناحیه QRDR ژن های gyrA و parC باشد. هدف از این مطالعه بررسی نقش جهش های مذکور بر میزان مقاومت به سیپروفلوکساسین در ایزوله های بالینی سودوموناس آئروژینوزا میباشد.
روش کار: تعداد 75 ایزوله بالینی سودوموناس آئروژینوزا از مراکز آموزشی درمانی شهر تبریز جمع آوری شد. از روش رقیق سازی در آگار برای تعیین حداقل غلظت مهار کننده (MIC) سیپروفلوکساسین استفاده شد. توالی ناحیه تعیین کننده مقاومت به کینولون ها (QRDR) در ژن های gyrA و parC با استفاده از روشDideoxy Chain Termination Method تعیین گردید.
یافته ها: از 75 ایزوله %73/33به سیپروفلوکساسین مقاوم بودند. در ایزوله های حساس به سیپروفلوکساسین هیچ جهشی در QRDR ژن های gyrA و parC وجود نداشت. تغییر اسید آمینه Thr-83→Ile در تمام ایزوله های مقاوم به سیپروفلوکساسین مشاهده شد. %90/9 از ایزوله های مقاوم در ژن parC نیز تغییر اسید آمینه Ser-87→Leu را داشتند. میانگین MIC سیپروفلوکساسین در ایزوله های نمونه های مختلف بالینی که از نظر نوع و موقعیت جهش در دو ژن gyrA و parC شرایط یکسانی داشتند متفاوت بود و این میانگین در ایزوله های ادراری به صورت معنی داری (p<0/05) بیشتر از ایزوله های لوله تراشه بود.
نتیجه گیری: در ایزوله های بالینی سودوموناس آئروژینوزا جهش در ژن های gyrA و parC مهم ترین نقش را در ایجاد مقاومت به سیپروفلوکساسین بر عهده دارد، با اینحال تأثیر عوامل مؤثر بر میزان این مقاومت در ایزوله های مختلف میتواند متفاوت باشد.
فاطمه قنادی اصل، رضا مهدوی،
دوره 16، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: چاقی همراه با اختلالات متابولیکی چون مقاومت انسولینی است. کاهش وزن همواره برای کاهش چنین اختلالاتی توصیه شده است. از این رو، در این مطالعه به بررسی تاثیر رژیم غذایی کم کالری متعادل روی کاهش وزن و مقاومت انسولینی زنان چاق مراجعه کننده به کلینیک تغذیه پرداخته شد.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی، 45 زن چاق به ظاهر سالم داوطلب (میانگین نمایه توده بدن:33/28±2/90kg/m2 و میانگین سن 28/40±7/98 سال) در اولین ویزیت خود در کلینیک تغذیه انتخاب شدند. مشارکت کنندگان بعد از اندازه گیری تن سنجی و اخذ نمونه خون برای تعیین سطح انسولین ناشتا و مقاومت انسولینی، به مدت 6 ماه رژیم غذایی کم کالری متعادل دریافت کردند. رژیم غذایی کم کالری متعادل یک رژیم انفرادی بود که با کسر 500 کیلوکالری از میانگین انرژی محاسبه شده از ثبت غذایی 3 روزه طراحی شد. بعد از 6 ماه مداخله، ارزیابی متغیرهای پیوسته و گسسته به ترتیب توسط آزمونهای t زوجی و مک نمار صورت گرفت.
یافته ها: میانگین انرژی توصیه شده 2241/78±219/02 (کیلوکالری) بود. بعد از 6 ماه مداخله، کاهش معنی داری در وزن (0/003=p)، نمایه توده بدن (0/005=p) و دور کمر (p<0/001) و دور باسن (p<0/001) وجود داشت. بهبود معنی داری در انسولین ناشتا وجود داشت (6/55 13/47± در برابر،p=0/01 ،(µU/ml)11/95±4/17) . در حالی که مقاومت انسولینی کاهش معنی داری نداشت (p=0/1).
نتیجه گیری: در زنان چاق مراجعه کننده به کلینیک تغذیه، رژیم غذایی کم کالری متعادل منتج به کاهش وزن و بهبود انسولین ناشتا شد. این تغییرات مثبت میتواند به کاهش پروفایل عوامل خطر در اشخاص چاق کمک نماید.
پروین بابایی، ارسلان دمیرچی، آمنه پوررحیم قورقچی،
دوره 16، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: کاهش استروژن پس از یائسگی با افزایش چربی احشایی و مقاومت انسولینی همراه است. افزایش چاقی شکمی و مقاومت انسولینی نیز سطح سرمی امنتین-1 را کاهش میدهد. هدف تحقیق حاضر، بررسی اثر استروژن بر چربی احشایی، اُمنتین-1 و مقاومت انسولینی در موش صحرایی اوارکتومی شده بود.
روش کار: 30 سرموش صحرایی ماده سیزده هفته ای (میانگین وزن 5±180 گرم) به روش تصادفی و بر اساس همگن سازی وزن بدن در گروه های اوارکتومی (20=n) و جراحی شم (10=n) قرار گرفتند. گروه اوارکتومی شامل دو زیرگروه اوارکتومی + استروژن درمانی (10=n) و اوارکتومی + شاهد تزریق (کنترل؛10=n) بود. استروژن درمانی شامل روزانه 30 میکروگرم 17-بتا استرادیول والرات محلول در 0.2میلی لیتر روغن کنجد به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، 3 روز در هفته به مدت هشت هفته، به روش زیرجلدی تزریق شد. گروه شاهد همان حجم روغن کنجد را به روش تزریق زیرجلدی دریافت کرد. چربی احشایی به روش جراحی باز استخراج و توزین شد. امنتین-1 با روش الایزا و مقاومت انسولینی با HOMA-IR اندازه گیری شد. داده ها با آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شد.
یافته ها: وزن چربی احشایی گروه استروژن درمانی در مقایسه با شاهد تزریق 12.84 درصد کاهش یافت؛ ولیکن این کاهش معنی دار نبود. این درحالی است که وزن بدن گروه استروژن درمانی در مقایسه با شاهد تزریق 7.87 درصد کاهش معنی دار داشت؛ درحالیکه در گروه شاهد تزریق در مقایسه با شم 12.5 درصد افزایش معنی دار داشت. امنتین-1 گروه استروژن درمانی در مقایسه با شاهد تزریق 41 درصد افزایش معنی دار داشت؛ در حالی که در گروه شاهد تزریق در مقایسه با شم 13.9 درصد کاهش معنی دار داشت. گلوکز، انسولین و مقاومت انسولینی در گروه استروژن درمانی در مقایسه با شاهد تزریق، به ترتیب 51.16، 24.23 و 61.52 درصد کاهش معنی دار داشت (0.0001=p).
نتیجه گیری: هشت هفته تزریق استروژن احتمالاً از طریق افزایش امنتین-1 سرمی، موجب کاهش وزن و بهبود مقاومت انسولینی در موش صحرایی اوارکتومی شده می شود.