16 نتیجه برای معده
عباس یزدانبد، فاطمه صمدی، رضا ملک زاده، مسعود بابائی، منوچهر ایران پرور، احد اعظمی،
دوره 5، شماره 2 - ( 3-1384 )
چکیده
زمینه و هدف : مطالعات انجام شده در استان اردبیل در سال های اخیر نشان می دهد سرطان های دستگاه گوارش فوقانی شایع ترین نوع سرطان در استان اردبیل است. با توجه به اینکه مطالعه ای در مورد میزان بقای بیماران در این استان انجام نشده است لذا این مطالعه با هدف بررسی میزان بقای بیماران مبتلا به سرطان های دستگاه گوارش فوقانی و ارزیابی تاثیر خصوصیات دموگرافیک سرطان های گوارشی، عوامل خطر، نوع و درجه هیستوپاتولوژی، محل تومور و درمان انجام شده بر میزان بقای بیماران انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه آینده نگر و از نوع توصیفی- تحلیلی بود. جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه بود که با مراجعه به منزل 420 مورد سرطان دستگاه گوارش فوقانی شامل 141 مورد سرطان مری و 279 مورد سرطان معده که در طی سال های 1379 تا 1382 در تنها درمانگاه فوق تخصصی گوارش استان اردبیل تشخیص داده شده بودند، تکمیل شد.
یافته ها: در این مطالعه گروه تحقیق موفق به پیدا کردن آدرس 299 بیمار و ثبت اطلاعات آنان شد. تاریخ فوت 55 بیماری که آدرس دقیق نداشتند از اطلاعات برنامه ثبت مرگ استان به دست آمد و در نهایت آدرس 66 بیمار یافت نشد. میزان بقای 4-1 ساله بیماران به ترتیب 9/25%، 1/11%، 5/4% و 8/1% محاسبه شد. در این مطالعه مردان طول عمر کمتری در مقایسه با زنان داشتند و طول عمر بیماران با سرطان مری بیشتر از سرطان معده بود. کمترین میزان بقا مربوط به آدنوکارسینوم از نوع سلول های نگین انگشتری ( Signet Ring Cell ) بود. بیماران جراحی شده در مقایسه با بیمارانی که جراحی نشده بودند طول عمر بیشتری داشتند. درجه هیستوپاتولوژی، سن در زمان تشخیص، سابقه خانوادگی مثبت برای سرطان های دستگاه گوارش فوقانی، مصرف الکل، سیگار و مواد مخدر هیچ گونه تاثیری در میزان بقای بیماران نداشتند.
نتیجه گیری: طول عمر بیماران مطالعه حاضر در مقایسه با سایر کشورهای توسعه یافته بسیار کمتر است که به علت تاخیر در تشخیص و کمبود امکانات درمانی است.
یوسف بافنده، داوود داغستانی،
دوره 6، شماره 4 - ( 9-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماران با کارسینوم اسکواموس سل (Squamous Cell Carcinoma) مری و آدنوکارسینوم محل اتصال مری به معده (Gastroesophageal Junction) پیش آگهی بدی دارند. در مراحل پیشرفته تومور امکان درمان قطعی وجود ندارد و بیماران به تسکین علایم به ویژه اختلال بلع برای بهبود کیفیت زندگی نیاز دارند. نشان داده شده است که تعبیه استنت در مری سریع تر بوده و با مدت اثر طولانی تر موجب تسکین علایم می شود. طی سال های اخیر در ایران استنت های خود بازشونده مری قابل دسترسی است. مطالعه حاضر با هدف گزارش نتایج اصلاح اختلال بلع با استفاده از استنت ها به ویژه انواع پلاستیکی آن با قابلیت جابجایی، انجام شده است.
روش کار: این مطالعه آینده نگر در60 بیمار مبتلا به تنگی ناشی از سرطان های بدخیم مری و GEJ با آناستوموزی که طی سال های1380 تا 1384 جهت تعبیه استنت به بخش آندوسکوپی بیمارستان امام تبریز ارجاع شده اند، انجام شده است. اختلال بلع پنج درجه ای، در فواصل زمانی قبل از تعبیه استنت، سه روز بعد و سپس در طی مدت پیگیری متوسط 6/6± 7/6 ماه تعیین شده است. برای تعیین محل، طول و علت تنگی، مطالعه باریمی و آندوسکوپی انجام شد. قبل از تعبیه استنت تنگی ها تا قطر 15 میلیمتر گشاد شد. در نهایت داده های جمع آوری شده به کمک آزمون های همبستگی، تی و مجذور کای تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: در 12 بیمار استنت فلزی پوشش دار (Wallstent)، در 47 مورد استنت پوشش دار قابل جابجایی (Polyflex) و در یک بیمار استنت فلزی دو جداره استفاده شد. بازشدن استنت ها در تمام بیماران موفقیت آمیز بود. اختلال بلع به طور قابل ملاحظه ای با تمام انواع استنت ها در مقایسه با زمان مراجعه و سه روز بعد (p<0/001) و طی زمان پیگیری (p<0/05) بهبودی یافت. جابجا شدن استنت ها به طرف معده در 16 بیمار (32%) مشاهده گردید که همگی طی 1-3 ماه بعد از تعبیه انجام یافته بود. استنت های قابل جابجایی با مداخله آندوسکوپیک باز شدند. رشد تومور در انتهای استنت در چهار مورد (8%) اتفاق افتاد. بیماران به طور متوسط مدت6/6±7/6 ماه بعد از تعبیه استنت زنده بودند. در هیچ کدام از بیماران مستقیما به علت تعبیه استنت فوت اتفاق نیفتاد.
نتیجه گیری : استنت های خود باز شونده پلاستیکی ( SEPS (Self Exapandable Plastic Stent اثر خیلی خوبی در تسکین اختلال بلع دارند. تعبیه آنها در اکثر بیماران راحت، بی خطر و موفقیت آمیز بوده و با عوارض و مرگ و میر کمتری همراه است.
محمد حسین صومی، سارا فرهنگ، طاهر افتخار سادات، ایرج قربانی گلزاری،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1386 )
چکیده
مقدمه: مری بارت شدیدترین عارضه هسیتوپاتولوژیک ریفلاکس مزمن ترشحات معده به مری است که زمینه ساز آدنوکارسینوم مری می باشد . مشخصات همه گیر شناسی این بیماری در ایران کاملا واضح نیست. هدف مطالعه حاضر بررسی شیوع مری بارت سگمان کوتاه در بیماران دارای علایم ریفلاکس است که برای اولین بار در یک مرکز دانشگاهی مورد بررسی قرار می گیرند.
روش کار: در این مطالعۀ مقطعی، 100 بیمار پی در پی که با حداقل یکی از علایم ریفلاکس معده به مری (سوزش سردل و احساس برگشت اسید به دهان) به مدت حداقل یک سال به درمانگاه دانشگاه علوم پزشکی تبریز مراجعه کرده اند،پس از اخذ رضایت نامه آگاهانه جهت آندوسکوپی فوقانی معرفی شده، از نظر مری بارت سگمان کوتاه مورد بررسی قرار گرفتند. چهار نمونه از سمت مروی محل اتصال مری به معده جهت هیستولوژی، همچنین نمونه ای از ناحیه آنتر جهت بررسی عفونت با هلیکوباکتر پیلوری توسط تست اوره آز سریع تهیه شد. مری بارت در صورت وجود متاپلازی روده ای توسط دو نفر پاتولوژیست تائید شد.
یافته ها: از 100 بیمار واجد شرایط ورود به مطالعه که مورد آندوسکوپی فوقانی قرار گرفتند 39 بیمارمذکر و 61 بیمار مونث بودند. میانگین سنی بیماران 15/12± 42/3 سال بود. مری بارت سگمان کوتاه در نمونه های اخذ شده از 8 بیمار گزارش شد. وجود مری بارت با جنسیت یا علایم و شدت شکایات بیماران ارتباطی نداشت ولی در افراد با علایم در طی بیش از 5 سال گذشته شایع تر بود . وجود ازوفاژیت و مری بارت ارتباطی با هم نداشتند.افراد هلیکوباکتر پیلوری مثبت کمتر دچار ازوفاژیت بودند ولی وجود عفونت با این باکتری ارتباطی با مری بارت نداشت.
نتیجه گیری: با توجه به شیوع بالای مری بارت در افراد دارای علایم ریفلاکس در منطقۀ مورد مطالعه پیشنهاد انجام آندوسکوپی در مورد افرادیکه این علایم را به مدت بیشتر از 5 سال تجربه کرده اند بدون توجه به سن انجام شود. بیماران از آگاهی و توجه بیشتر آندوسکوپیست در تهیه نمونه ،سود خواهد برد.
محمد مأذنی، شبنم جوادی، جعفر بشیری، عباس نقی زاده، امیر منصور وطن خواه،
دوره 10، شماره 3 - ( 6-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان معده شایعترین علت مرگ ناشی از سرطان در کشور ایران است. هدف از این مطالعه ارزیابی وضعیت آنتی اکسیدانی و اکسیداتیو بیماران با سرطان معده با اندازه گیری فعالیتهای پارااکسوناز-1، آریل استراز و مقادیر مالون دی آلدهید ( MDA ) است.
روش کار: در یک مطالعه شاهد- موردی 20 بیمار مبتلا به سرطان معده مراجعه کننده به کلینیک ارس اردبیل و 30 فرد سالم هماهنگ از نظر جنس و سن بین سالهای 1388- 1387 مطالعه شدند و فعالیت پارا اکسونازی و آریل استرازی آنزیم پارااکسوناز-1، میزان MDA و پروفایل لیپیدی در سرم آنها با استفاده از روش اسپکتروفتومتری تعیین شد.
یافته ها: فعالیت آنزیم پارااکسوناز در سرم افراد مبتلا به سرطان معده ( IU/L 95/68±190)، کمتر از افراد سالم ( IU/L 59/68±258) بود (001/0 P= ). بطور مشابهی فعالیت آریل استرازی آنزیم در بیماران ( U/L 4/28±5/30) کمتر از گروه کنترل ( U/L 2/163±23/284) بود (001/0 p< ). کاهش فعالیتهای استاندارد شده پارااکسوناز و آریل استراز در بیماران نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (بترتیب با 001/0 p= و 001/0 p< ) و میزان مالون دی آلدهید در بیماران بیشتر از افراد سالم بود (001/0 p< ). همچنین مقدار کلسترول HDL و تریگلیسرید در گروه بیمار کاهش، اما میزان کلسترول تام و کلسترول LDL تفاوت معنی داری در دو گروه نشان نداد.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشانگر افزایش استرس اکسیداتیو در سرطان معده با تضعیف قدرت آنتی اکسیدانی و بدتر شدن وضعیت اکسیداتیو بدن است.
رضا مهدوی، علی نعمتی، ایرج فیضی، مجتبی امانی، حسین علیمحمدی اصل، محمد مأذنی، عباس نقی زاده، علی شادمان، رضا علی پناه مقدم، اصغر پیرزاده، موسی غیور نهند،
دوره 11، شماره 2 - ( 3-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: نظر بر این است که مکمل اسیدهای چرب 3ω باعث مهار آسیب استرس های اکسیداتیو، افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی و نیز سبب کاهش پراکسیداسیون لیپیدی در بیماران مبتلا به سرطان معده می شود. بنابراین مطالعه اخیر با هدف تاثیر مصرف مکمل اسیدهای چرب 3ω روی استرس اکسیداتیو در بیماران مبتلا به سرطان معده تحت شیمی درمانی انجام گردید.
روش کار: پژوهش حاضر به صورت کارآزمایی بالینی دو سوکور در شهر اردبیل در سال 1389 انجام شد. بدین منظور 15 نفر از بیماران داوطلب مبتلا به سرطان معده تحت شیمی درمانی برای گروه مورد و 15 دیگر نفر برای گروه شاهد بعد از مصاحبه به صورت تصادفی جهت مطالعه انتخاب گردیدند. سپس به گروه مورد، مکمل اسیدهای چرب 3ω به میزان 3 گرم (محتوی ایکوزا پنتانوئیک و دوکوزاهگزانوئیک اسید به ترتیب 8/1 و 2/1گرم) و به گروه شاهد ماده دارونما بمدت یک و نیم ماه داده شد. پس از ثبت اطلاعات آنتروپومتریک از هر دو گروه نمونه های خونی در سه مرحله (در شروع، 30 و 45 روز بعد) در حالت ناشتا جمع آوری شد. از نمونه های خونی برای انجام آزمایش مالون دی آلدئید، ظرفیت کل آنتی اکسیدانی، کلسترول، تری گلسیرید، LDL، VLDL و HDL خون استفاده گردید. نتایج بدست آمده توسط نرم افزار آماری SPSS و آزمون های آماری تی زوجی، تی مستقل و اندازه گیری های مکرر مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: وزن و نمایه توده بدنی گروه مصرف کننده مکمل اسیدهای چرب 3 ω بعد از مداخله در مقایسه با گروه کنترل، افزایش معنی داری نشان داد ( p < 0/05 ) . در گروه کنترل وزن و نمایه توده بدنی و میزان مالون دی آلدئید سرم بعد از مداخله نسبت به قبل از آن کاهش معنی داری نشان داد، در صورتی در گروه مصرف کننده مکمل اسیدهای چرب ω3 وزن، نمایه توده بدنی و ظرفیت کل آنتی اکسیدانی در روزهای 30 و 45 پس از مداخله نسبت به شروع مطالعه افزایش معنی داری را نشان داد ( p < 0/05 ) . هیچ اختلاف معنی داری در سایر فاکتورهای بیوشیمیائی اندازه گیری شده در انتهای مطالعه در بین گروه ها مشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که تجویز اسیدهای چرب 3ω در بیماران مبتلا به سرطان معده تحت شیمی درمانی باعث افزایش ظرفیت کل آنتی اکسیدانی سرم شده و مانع از تشدید استرس اکسیداتیو می گردد.
علی نعمتی، رضا مهدوی، ایرج فیضی، عباس نقی زاده باقی،
دوره 12، شماره 3 - ( 6-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : مصرف داروهای شیمی درمانی در بیماران سرطانی دارای عوارض جانبی است. در مدل های حیوانی نشان داده شده است که مصرف اسیدهای چرب 3 ω می تواند در کاهش عوارض جانبی ناشی از مصرف داروهای شیمی درمانی موثر واقع شود . مطالعه اخیر با هدف تاثیر مصرف مکمل روغن ماهی بر عوارض جانبی ناشی از شیمی درمانی در بیماران مبتلا به سرطان معده انجام گردید.
روش کار: پژوهش حاضر به صورت کارآزمایی بالینی دو سوکور در شهر اردبیل در سال 90-1389 انجام شد. بدین منظور 15 نفر از بیماران داوطلب مبتلا به سرطان معده تحت شیمی درمانی برای گروه آزمایش و 15 دیگر نفر برای گروه کنترل بعد از مصاحبه به صورت تصادفی جهت مطالعه انتخاب گردیدند. سپس به گروه آزمایش مکمل اسیدهای چرب 3 ω به میزان 3 گرم (محتوی ایکوزاپنتانوئیک و دوکوزاهگزانوئیک اسید به ترتیب 8/1 و 2/1 گرم) و به گروه کنترل ماده دارونما به مدت شش هفته داده شد . پس از ثبت اطلاعات اولیه هر دو گروه، اطلاعات مربوط به عوارض جانبی شیمی درمانی در شروع، هفته های چهارم و ششم بعد از مداخله جمع آوری شد. نتایج بدست آمده توسط آزمونهای آماری تی مستقل، آمار توصیفی، کای دو و کیو کوکران مورد بررسی قرار گرفتند .
یافته ها : نتایج مطالعه نشان داد که در میزان تهوع و کرامپ شکمی بیماران مابین دو گروه مورد مطالعه در انتهای هفته ششم اختلاف معنی داری وجود دارد (05/0> p ) . در گروه آزمایش با افزایش زمان از وقوع تهوع در بیماران کاسته شد و این تفاوت از نظر آماری معنی دار می باشد (05/0> p ) . در گروه آزمایش با اینکه در طول مطالعه از وقوع ریزش موی سر، استفراغ و اسهال کاسته شد، ولی این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود. هیچ اختلاف معنی داری پس از مداخله در میزان استفراغ، اسهال و ریزش موی سر مابین دو گروه مورد مطالعه وجود نداشت .
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که مصرف مکمل روغن ماهی در سرطان معده تحت شیمی درمانی ممکن است از طریق کاهش برخی از عوارض جانبی شیمی درمانی مانند تهوع و کرامپ شکمی مفید باشد، پس میتوان از اسیدهای چرب 3 ω بعنوان یک مکمل بی ضرر همراه شیمی درمانی در بیماران سرطانی استفاده کرد.
غلامحسین اتحاد، ندا پرستار، یاسمین پهلوان، مجتبی امانی،
دوره 12، شماره 3 - ( 6-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: ماتریکس متالوپروتئینازها ( MMPs ) خانوادهای از آنزیمهای پروتئولیتیک هستندو باعث تخریب ماتریکس خارج سلولی (ECM) و غشای پایه میشوند و از این لحاظ در فرایندهای فیزیولوژیکی و پاتولوژیکی دارای اهمیت میباشند. افزایش غلظت پلاسمایی MMP-9 در انواعی از تومورهای بدخیم مانند سرطان معده، سرطان پستان، سرطان کلون، سرطان ریه، سرطان های سر و گردن و غیره مشاهده شده است . هدف از مطالعه حاضر بررسی غلظت پلاسمایی آنزیم ماتریکس متالوپروتئیناز در مبتلایان به عفونت هلیکوباکترپیلوری می باشد.
روش کار: در یک مطالعه توصیفی از کلیه افراد مراجعه کننده جهت آزمایش مدفوع و آزمایش خون به طور همزمان به صورت تصادفی نمونه گیری انجام شد. افراد فاقد بیماری خاص و بدون محدودیت سنی و جنسی بودند. پس از اخذ رضایت, پرسشنامه ای شامل مشخصات فردی و اطلاعات مربوط به سن، جنسیت، شغل ,قد، وزن، استعمال دخانیات و بیماری خاص خود فرد و سابقه بیماری خاص در بستگان درجه یک با ذکر نسبت فامیلی و نوع بیماری از شخص مصاحبه شونده تهیه و تکمیل شد. بلافاصله سرم نمونههای خونی جدا و در یخچال 70- درجه سانتیگراد تا زمان سنجش غلظت MMP-9 به روش الایزا نگهداری شد. نمونههای مدفوع نیز به منظور تعیین آلودگی به عفونت H.pylori با روش تست آنتیژن H.pylori مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: مبتلایان، افراد مشکوک و سالم از نظر ابتلا به H.pylori به ترتیب 38/52%، 76/29% و 85/17% از داوطلبین را شامل میشدند. بین دو گروه سالم و مبتلا تغییر معنی داری از نظر غلظت MMP-9 مشاهده نشد .
نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر هرچند افزایشی در غلظت سرمی MMP-9 افراد مبتلا به H.pylori در مقایسه با افراد سالم مشاهده میشود، اما این افزایش معنی دار نمیباشد. بین دو گروه خانه دار و رانندگان تفاوت معنیدار مشاهده شد. افزایش غلظت MMP-9 میتواند قبل از سرطانی شدن معده در افراد مبتلا به H.pylori اتفاق بیافتد.
غلامحسین اتحاد، فیروز افشار قهرمانی، فیروزه افشار قهرمانی2، یاسمین پهلوان، مجتبی امانی،
دوره 12، شماره 5 - ( 8-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: نیتریک اکسید اندوتلیومی آنزیمی است که فاکتوری درون زا به نام نیتریک اکسید را تولید میکند. این ماده نقش مهمی در بیماریهای نئوپلاستی ایفا میکند. در بیماریهای مزمن معده میزان بالای NO آسیب به DNA را افزایش میدهد. هدف از مطالعه حاضر بررسی غلظت اکسید نیتریک سنتاز اندوتلیوم در سرم افراد مبتلا به هلیکوباکترپیلوری در مقایسه با افراد سالم میباشد.
روش کار: در این مطالعه 84 نفر از زنان و مردان مراجعه کننده به آزمایشگاه پاتولوژی به صورت تصادفی انتخاب شدند. قبل از انجام نمونه گیری، ابتدا پرسشنامه ای به افراد واجد شرایط داده شد. جهت اندازه گیری آنتی ژن هلکیوباکتر پیلوری نمونه مدفوع و برای اندازه گیری میزان غلظت اکسید نیتریک سنتاز آندوتلیوم نمونه سرم افراد جمع آوری گردید. برای اندازه گیری آنتی ژن هلیکوباکتر پیلوری و غلظت eNOS نمونه های مدفوع و خون از کیت الایزا استفاده گردید. سپس نتایج ابتلا به هلیکوباکتر پیلوری روش کیفی محاسبه و غلظت eNOS به صورت کمی اندازه گیری شد.
یافته ها: میانگین سنی این افراد در حدود 20/18 ± 49/30 سال بود. حداقل سن نمونههای مورد آزمون 1 سال و حداکثر سن نمونههای مورد آزمون 78 سال بود. از بین 84 نمونه 3/58% زن و 6/41% از آنان مرد بودند. از نظر وجود بیماری خاص 2/70% هیچ گونه بیماری نداشته 76/29% افراد حداقل یک بیماری خاص را دارا بودند که عمدتاً بیماری های مربوط به تیروئید و پرفشاری خون را شامل میگردید. از نظر ابتلا به هلیکوباکترپیلوری حدود 66/16% افراد دارای جواب آزمایش مشکوک، 76/29% منفی و 57/53% مثبت بودند.
نتیجه گیری: در این مطالعه نشان داده شد که در افراد هلیکوباکترپیلوری مثبت، غلظت آنزیم نیتریک اکساید سنتاز تغییر معنی داری نشان نمیدهد.
حسن تقی پور، پرویز نوروز، سعید دستگیری مهری، یوسف بافنده، رضا مهدوی، کاظم هاشمی مجد،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف : نیترات یکی از آلاینده های مهم مواد غذایی و آب می باشد. ورود بیش از حد نیترات به بدن می تواند موجب افزایش احتمال خطر ابتلاء به سرطان معده و همچنین سایر مشکلات بهداشتی شود. هدف این مطالعه برآورد میزان دریافت روزانه نیترات در شهرهای ورزقان (با شیوع بالای سرطان معده) و پارس آباد (با شیوع پائین سرطان معده) و مقایسه آن در این دو شهر و همچنین مقایسه با استاندارد سازمان جهانی بهداشت بود.
روش کار: در این مطالعه مقایسه ای در فصول پاییز و بهار سال 1390 حدود 216 نمونه مواد غذایی (از گروههای مختلف مواد غذایی) و آب آشامیدنی جمع آوری و مقادیر غلظت نیترات آنها با روش رنگ سنجی اندازهگیری گردید. سپس بر اساس میزان مصرف مواد غذایی هر فرد در شبانه روز (طرح جامع مطالعات الگوی مصرف مواد غذایی خانوار و وضعیت تغذیه ای کشور) و غلظت نیترات اندازه گیری شده، میزان دریافت روزانه نیترات محاسبه گردید.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که میزان دریافت روزانه نیترات در شهر های ورزقان و پارسآباد به ترتیب 35/0 ± 53/8 و 54/0 ± 17/8 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن هر فرد بزرگسال می باشد، که از مقدار مجاز توصیه شده توسط FAO/WHO (صفر الی 7/3 میلی گرم به ازای هرکیلوگرم وزن بدن در روز) بسیار بیشتر می باشد. اختلاف معنی داری بین میزان دریافت روزانه نیترات در گروه های مختلف مواد غذایی در دو شهر مورد بررسی در مقطع زمانی مورد مطالعه مشاهده نگردید ( 05/0 >P ).
نتیجه گیری: با وجود آنکه اختلاف معنی داری بین میزان دریافت روزانه نیترات در دو شهر مورد بررسی مشاهده نگردید. میزان دریافت روزانه نیترات در هر دو شهر بسیار بالاتر از حد مجاز بود. لذا پایش، منشاء یابی و همچنین حذف منابع آلوده ساز در جهت کاهش آلودگی مواد غذایی توصیه می گردد.
سیده زهرا بختی، سعید لطیفی نوید، صابر زهری، عباس یزذانبد،
دوره 15، شماره 3 - ( 7-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: هلیکوباکترپیلوری به عنوان عامل اصلی بیماریهای گوارشی مثل التهاب غیر آتروفی(NAG) ، زخم معده (GU) و زخم دوازدهه (DU) میباشد. ارتباط نزدیکی بین فاکتورهای اختصاصی این باکتری نظیر VacA و CagA با GU و DU وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی ارتباط تیپهای اللی نواحی i و dژنvacA و وضعیت cagA با خطر GU و DU میباشد.
روش کار: 177 سویه از کشت بیوپسی معده بیماران ایرانی از استان های مختلف به دست آمد و با استفاده از PCR تعیین ژنوتیپ شد. دادهها جمعآوری شده و تحلیل گردید.
یافتهها: فراوانی آللهای i1 vacA، i2 ، i1 i2، d1 و d2 و ژن cagA به ترتیب برابر با 9/42، 4/55، 7/1، 8/41، 2/58 و 4/68 درصد بود. تفاوت معنیداری بین فراوانی vacA i1 در سویه های به دست آمده از بیماران GU نسبت به بیماران NAG وجود داشت (05/0>p). در آنالیز رگرسیون چندگانه لجستیک زمانی که GU بعنوان متغیر وابسته لحاظ شد، ژنوتیپ vacA i1 پس از کنترل متغیرهای سن و جنس ارتباط معنی داری با خطر بروز بیماری GU داشت (75/8-45/1=1CI 95%؛ 56/3=OR؛ 006/0=p). آنالیزهای آماری هیچ ارتباط معنی داری بین فراوانی ژنوتیپ vacA d و بیماریهای گوارشی نشان نداد. زمانی که DU در آنالیز رگرسیون چندگانه لجستیک بعنوان متغیر وابسته مطرح شد، ژنوتیپ cagA در حضور متغیر سن و جنس در مدل نهایی باقی ماند (60/11-22/1=CI 95%؛ 77/3=OR؛ 021/0=p).
نتیجهگیری: ژنوتیپهای vacA i1 و cagA هلیکوباکترپیلوری به ترتیب میتوانند بعنوان نشانگرهای زیستی مفید برای پیشگویی خطر زخم معده و زخم دوازدهه در ایران مطرح باشند.
فریبـرز مُعــیّر، محمد ابرکار، حامد اشرف زاده،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: ترمیم زخمها به ویژه زخمهای جراحی از مشکلات مهم بالینی به شمار میروند. عصاره کومبوچا یک منبع غذایی است که از آن در طب سنتی برای درمان زخم نیز استفاده می شود. هدف از این تحقیق، بررسی آسیب شناسی تأثیر عصاره کومبوچا بر روند ترمیم زخم جراحی در معده موش صحرایی میباشد.
روش کار: 30 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به دو گروه 15 سری تقسیم شدند. طی عمل جراحی معده از محوطه بطنی خارج شده و زخمی به طول یک سانتیمتر بر روی خم بزرگ آن ایجاد گردید و سپس در دو لایه بخیه زده شد. گروه تجربی عصاره کومبوچا به میزان یک میلی لیتر به ازای هر 100 گرم وزن بدن و گروه شاهد به همین میزان سرم فیزیولوژی بصورت روزانه و از طریق گاواژ به مدت 14 روز دریافت کردند. در روزهای 3 ، 7 و 14 پس از جراحی از هر گروه 5 موش انتخاب و معده آنها خارج شد تا پس از بررسی ریزبینی پارامترهای ترمیم مورد بررسی قرار گیرند. به منظور بررسی هیستوپاتولوژی و هیستوموفومتری، نمونه های بافتی تحت رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین و تری کروم ماسون قرار گرفتند. پارامترهای مورد بررسی جهت ارزیابی روند ترمیم عبارت بودند از: تعداد سلولهای فیبروبلاست، آنژیوژنز، میزان تشکیل بافت جدید و درصد سازمان یافتگی رشته های کلاژن.
یافته ها: میزان عروق زایی، تعداد سلولهای فیبروبلاست و درصد سازمان یافتگی رشته های کلاژن در گروه تجربی بطور معنی داری در روزهای هفتم و چهاردهم بیشتر از گروه شاهد بود (0/05>p) و اندازه شکاف باقیمانده در دهانه زخم در گروه تجربی در روزهای هفتم و چهاردهم بطور معنی داری کمتر از گروه شاهد بود (0/05>p).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده عصاره کومبوچا تأثیر مثبت و مفیدی بر روند بهبود زخم جراحی در بافت معده موش صحرایی دارد.
مهسا امینی، بهرام گلستانی، بهزاد برادران،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: میکروRNAها، RNAهای غیرکدکننده به طول تقریبا 22 نوکلئوتید بوده که با اتصال بهmRNA ژن هدف، بیان آن را تنظیم و نقش برجسته خود را به عنوان انکومیر یا میکروRNA سرکوبگر تومور، اعمال مینمایند. تغییرات بیان میکروRNAها نقش اساسی در پاتوبیولوژی سرطانهای متعدد دارد. در این مطالعه میزان بیانmiR-143 و miR-338 در تومور معده و حاشیه آن مورد مقایسه قرار گرفته است.
روش کار: این مطالعه یک مطالعه مورد- شاهد بود که برروی تعداد35 نمونه از بافت سرطانی معده و بافت مجاور آن انجام شد. نمونه ها از بیماران مراجعه کننده به بیمارستان امام رضا (ع) تبریز،که تحت عمل جراحی معده قرار گرفته اند جمآوری گردید. RNA تام با استفاده از محلول ترایزول و بر اساس دستورالعمل شرکت استخراج شد. سپس سنتزcDNA بر روی microRNAها صورت گرفت. سطح بیان microRNAها باqRT-PCR اندازه گیری شد. از U6 بعنوان House keeping استفاده شد. نتایج با استفاده از نرم افزارGraph pad Prism مورد آنالیز آماری قرار گرفت.
یافته ها: طبق نتایج بدست آمده در این مطالعه، بیانmiR-143 در بافت تومورال در مقایسه با بافت مجاور با ≤0.0124 pو بیانmiR-338 در بافت تومورال در مقایسه با بافت مجاور با ≤0.0059pکاهش پیدا نمود. کاهش بیانmiR-143 و miR-338 در بافت تومورنسبت به بافت مارژین 4 برابر بوده است.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که بیانmiR-143 و miR-338 در بافت سرطانی معده در مقایسه با بافت نرمال کاهش بیان می یابد و کاهش miR-143 و miR-338 در سرطان معده می تواند با گسترش تومور ارتباط داشته و بعنوان یک تومور مارکر مطرح گردد.
کیوان امیرشاهرخی، بهنام محمدی، منصور میران، الهام جباری،
دوره 19، شماره 2 - ( 4-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: زخم معده ناشی از داروهای ضد التهاب غیراستروئیدی (NSAIDs) یک اختلال گوارشی شایع میباشد که بسیاری از مردم دنیا را متاثر میسازد. نسترن کوهی (Rosa canina L.) عضوی از گونه رز میباشد که در بسیاری از کشورها بعنوان یک داروی گیاهی به وفور استفاده شده است. نسترن کوهی بخاطر خواص آنتی اکسیدانی، ضد التهابی و حفاظت سلولی دارای اثرات درمانی در بسیاری از اختلالات میباشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر بالقوه مفید نسترن کوهی در یک مدل موشی زخم معده ناشی از ایندومتاسین بود.
روش کار: آزمایشات بر روی موش سوری گونه سویس آلبینو جنس نر انجام گرفت. ایندومتاسین با دوزmg/kg 80 بطور خوراکی برای القای زخم معده استفاده شد. عصاره میوه نسترن کوهی در دوزهای mg/kg 200 و 400 هر روز بطور خوراکی بمدت پنج روز قبل از مصرف ایندومتاسین استفاده شد. موشهای نرمال بعنوان گروه کنترل نرمال استفاده شدند.
یافته ها: بررسیهای ماکروسکوپیک موکوس معده نشان داد که مصرف ایندومتاسین (mg/kg80) زخمهای واضحی را در موکوس معده ایجاد کرد، در حالیکه پیش درمانی با نسترن کوهی (mg/kg 200 و 400 خوراکی) بطور موثری موکوس معده را در برابر زخمهای ناشی از ایندومتاسین محافظت نمود. نسترن کوهی بطور بارزی سطح گلوتاتیون (GSH) بافت معده را درمقایسه با گروه کنترل افزایش و سطوح مالوندی آلدهید (MDA) و میلوپراکسیداز (MPO) را کاهش داد.
نتیجه گیری: درمان خوراکی با عصاره میوه نسترن کوهی از طریق مکانیسمهای آنتی اکسیدانی و ضد التهابی، زخم معده ناشی از ایندومتاسین را کاهش میدهد.
عفت سیدهاشمی، الهام نیاستی، نیما فرهمند، محمد ماذنی، عباس یزدان بد، فیروز امانی، هما اخوان، سید سعید حسینی اصل،
دوره 19، شماره 4 - ( 11-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان معده شیوع جغرافیایی متنوعی دارد. بررسی عوامل ژنتیکی دخیل در کسب استعداد ابتلا به سرطان دارای اهمیت بالایی میباشد. IL-1β یک سایتوکاین پیش التهابی که با تأثیر روی ترشح اسید معده درافرادی که مبتلا به عفونت هلیکوباکتر پیلوری هستند نقش ایفا میکند. هدف از این مطالعه بررسی نقش پلی مورفیسم IL-1β-511 و استعداد ابتلا به سرطان معده در استان اردبیل بود.
روش کار: صد فرد مبتلا به سرطان معده و صد فرد فاقد سرطان معده به عنوان گروه کنترل جهت انجام تحقیق انتخاب گردیدند و پس از استخراج DNA از خون محیطی، بررسی وجود پلی مورفیسم با روش PCR-RFLP انجام پذیرفت. نتایج حاصل از مجاورت با آنزیم محدود کننده روی ژل آگارز بررسی گردید.
یافته ها: در میان گروه مورد، ژنوتیپ های CC، CT و TT در 19، 60 و 21 درصد از افراد مشاهده گردید. توزیع ژنوتیپهای در میان گروه کنترل به ترتیب برابر با 4، 67 و 29 درصد بود. اختلاف معنیداری (0/05<p) میان گروه مورد و شاهد مشاهده گردید.
نتیجه گیری: بر اساس این مطالعه ارتباط معنیداری میان پلی مورفیسم الل C نوکلئوتید 511 سیتوکین IL-1β با سرطان معده در بیماران مبتلا به سرطان معده در استان اردبیل وجود دارد. با توجه به اینکه برخی از پلی مورفیسمهای موجود در سیتوکاین IL-1β با سرطان معده در ارتباط است، میتوان از این یافته به عنوان یک پیش آگهی استفاده کرد.
هما اخوان آق قلعه، نجمه رنجی، هادی حبیب اللهی،
دوره 21، شماره 1 - ( 2-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان معده چهارمین سرطان شایع در جهان بوده و استان اردبیل از نظر شیوع سرطان معده در ردههای بالای جهانی قرار دارد. میکروRNAها ملکولهای RNA غیر کد کننده با طول 18 تا 21 نوکلئوتید بوده و به علت دارا بودن نقش تنظیمی در سطوح پس از بیان ژنی، دچار تغییرات عملکردی ناشی از تغییرات تک نوکلئوتیدی میگردند. تغییرات توالیایی ژنی miRNAها میتواند منجر به اعطای استعداد سرطانزایی گردد.
روش کار: پس از استخراج DNA ژنومی از لکوسیت های خون محیطی 150 فرد سالم، ساکن و متولد استان اردبیل، وجود 30 واریانت تک نوکلئوتیدی مستعدکننده به سرطان در ژنهای miRNAها با روشWhole Exome Sequencing (WES) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده توسط روش Sanger-based PCR-Sequencing مورد ارزیابی قرار گرفتند. روش آماری همبستگی پیرسون جهت بررسی اختلاف آماری فراوانی جمعیتی استفاده گردید.
یافته ها: پس از تایید نتایج WES، مقایسه فراوانی جمعیتی واریانت های منتخب با جمعیت های عمومی ایران، اروپا و جهان انجام و بر اساس نرخ استاندارد شده بر اساس سن (ASR)، شش واریانت واجد اختلاف معنی دار شامل rs10061133، rs12220909، rs12983273، rs2292832، rs2505901 و rs6505162 مشاهده گردیدند.
نتیجه گیری: با توجه به وجود گزارشات متعدد مبنی بر ارتباط میان واریانتهای rs10061133، rs12220909، rs12983273، rs2292832، rs2505901 و rs6505162 با سرطان معده درمطالعات مورد- شاهدی در نقاط مختلف جهان و جمعیتهای متفاوت، اختلاف آماری بدست آمده میتواند بیانگر وجود استعداد ژنومی جمعیت استان اردبیل برای ابتلا به سرطان معده باشد.
یوسف حمیدزاده اربابی، رسول نعمتی، حامد رضاخانی،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطانها بویژه سرطان معده، یکی از عوامل اصلی مرگ و میر و ناتوانی به حساب میآید و روز به روز بر شیوع آن افزوده میشود. یکی از عوامل موثر در مقابله با سرطانها، برخورداری از سواد سلامت خوب میباشد. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت سواد سلامت در باره سرطان معده در مراجعین و بستری شدگان مرکز آموزشی- درمانی امام خمینی (ره) اردبیل در سال 1398 اجرا گردید.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی تحلیلی- مقطعی بود. جامعه و نمونه پژوهشی را مراجعین و بستری شدگان مرکز آموزشی- درمانی امام خمینی اردبیل در سال 1398 تشکیل میدادند. حجم نمونه 320 نفر و نمونه گیری از نوع نمونه گیری طبقه ای (انتساب متناسب) از بین مراجعین و بستری شدگان درمانگاهها و بخشهای داخلی و عفونی آن مرکز بود. از پرسشنامه محقق ساخته پس از تامین روایی و پایایی استفاده گردید. داده ها پس از جمع آوری و ورود به نرم افزار SPSS-26 آنالیز شدند.
یافته ها: میانگین سن مشارکت کنندگان 14/35± 42/98 بود. میزان کلی سواد سلامت در باره سرطان معده، 31/13 محاسبه گردید. میانگین نمره سواد سلامت راجع به سرطان معده در پنج بعد در کل افراد مورد پژوهش بشرح زیر محاسبه گردید: دسترسی به منابع کسب سواد سلامت 11/08± 36/58، خواندن سواد سلامت 4/41±13/47، فهمیدن اطلاعات سلامت 6/9±30/37، ارزیابی اطلاعات سلامت 4/58± 16/73 و تصمیم گیری و بکارگیری اطلاعات سلامت 10/77±58/49 بدست آمد و میانگین کلی سواد سلامت نیز 31/13 محاسبه گردید. بجز بعد «خواندن» که دارای معنیداری کوچکتر از 0/05 است، در سایر ابعاد سواد سلامت، تفاوت معناداری بین چهار گروه آزمودنی بدست نیامد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، میانگین نمره سواد سلامت افراد مورد مطالعه راجع به سرطان معده پائین بود. با توجه به اهمیت سواد سلامت در تعامل موثر بیماران با کادر بهداشت و درمان، کاهش هزینه ها و خود مراقبتی بهتر در مدیریت سرطان معده و پیامدهای آن؛ برنامه ریزی و انجام مداخلات کارآمدتر در زمینه ارتقاء سواد سلامت جامعه و بخصوص مراجعین و بستری شدگان مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) اردبیل راجع به سرطان معده ضروری میباشد.