|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
3 نتیجه برای مشکین شهر
هادی صادقی، اسلام مرادی اصل، مهدی محبعلی، صادق حضرتی، فتح اله عین اله زاده، ذبیح اله زارعی، دوره 12، شماره 2 - ( 3-1391 )
چکیده
زمینه و اهداف : مبارزه شیمیایی با ناقلین بیماری کالاآزار در مناطق آندمیک یکی از راههای اصلی کاهش بیماری بوده واز نظر حشره شناسی و سم شناسی سم فایکام یکی از سمومی است که برای از بین بردن ناقلین کالاآزار مناسب و جزو سموم بهداشتی می باشد . لذا با استفاده از فایکام با توجه به طول مدت ماندگاری در طبیعت می توان تا حد زیادی پشه خاکیها را از بین برد . روش کار: در این مطالعه توصیفی - مقطعی میزان تاثیر فایکام روی ناقلین مختلف بیماری کالاآزار در شهرستان مشکین شهر مورد بررسی قرار گرفت . ابتدا 2 روستای آلوده، بعنوان مورد و شاهد و 10 خانوار از هر روستا انتخاب و به میزان 1000 مترمربع از روستای مورد،با فایکام به نسبت 3 / 0 گرم بر مترمربع سمپاشی شد . سپس با استفاده از تله چسبان در فاصله های زمانی تعیین شده اقدام به وفورگیری و تشخیص گونه ها ( در هر 2 روستا ) گردید . یافته ها : 524 مورد پشه خاکی صید شده در این مطالعه شامل 5 / 70 % فلبوتوموس کاندیلاکی ، 5 % ف . پاپاتاسی ، 5 / 7 % ف . ماژور، 5 / 7 % ف . بالکانیکوس ، 5 / 9 % ف . لانجی داکتوس بودند . در اثر سمپاشی در روستای مورد،به ترتیب 3 – 15 - 30 - 45 - 60 - 75 و 90 روز بعد از سمپاشی در حدود 5 / 79 % - 5 / 69 %- 83 % - 90 % - 93 % - 100 % و 100 % پشه خاکی ها از بین رفتند. نتیجه گیری : با توجه به این مطالعه می توان گفت که سم فایکام با بقای 3 ماهه درطبیعت پوشش مناسبی از نظر فصلی برای جلوگیری از بیماری کالاآزار و از بین بردن پشه خاکیها دارد و به عنوان یک سم مناسب بهداشتی قبل از آغاز فصل فعالیت ناقلین می تواند در کل منطقه و کشور مورد استفاده قرار گیرد.
اسلام مرادی اصل ، مهدی محبعلی ، بهنام محمدی قلعه بین، اکبر گنجی، سهیلا مولایی ، روشنک مهریور، ذبیح اله زارعی ، دوره 14، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: لیشمانیوز احشائی از بیماریهای مهم آندمیک در ایران است و شهرستان مشکین شهر مهمترین کانون طبیعی لیشمانیوز احشایی در ایران می باشد. هدف از این مطالعه بررسی آخرین تغییرات در الگوها و شاخصهای اپیدمیولوژیکی بیماری کالاآزار در منطقه مشکین شهر طی 12 سال می باشد. روش کار: این پژوهش توصیفی - تحلیلی به صورت گذشته نگر بوده و با بررسی پرونده 193 بیمار که در فاصله زمانی1380 لغایت 1391با تشخیص کالا آزار در بیمارستان ولیعصر مشکین شهر بستری بوده و یا در منزل تحت درمان بوده اند، صورت گرفته است. اطلاعات از پرونده ها استخراج و داده ها با استفاده از آزمونهای آماری توصیفی و به کمک نرم افزار SPSS نسخه 15 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: از 193 نفر بیمار کالا آزار تایید شده از سال 1380-1391، 85% ساکن مناطق روستایی و 15% ساکن مناطق شهری بودند. 43% از بیماران مونث و 57% مذکر بودند. از نظر گروه سنی 66% زیر 2 سال و 23% گروه سنی 2-5 سال و 11% بالای 5 سال بودند. در بین چهار بخش شهرستان، بیشترین موارد بیماری در پنج سال اول مطالعه در بخش مرکزی و در شش سال دوم در بخش غربی گزارش شده است و در یک سال اخیر (1391) این الگو مجددا" در حال تغییر می باشد. نتیجه گیری: بروز بیماری در منطقه مورد مطالعه کاهش یافته است. به علت آلودگی نسبتا" بالای سگ سانان و نقش مهم این مخازن در حفظ و انتشار بیماری، توقف اقدامات بهداشتی در هر یک از بخش های منطقه می تواند باعث افزایش موارد بروز بیماری بشود.
سهیلا مولایی، عبدالحسین دلیمی، مهدی محبعلی، ذبیح الله زارعی، بهنام محمدی قلعه بین، بهناز آخوندی، امراله آذرم، دوره 16، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: لیشمانیازیس احشایی از مهمترین بیماری های زئونوز کشور ایران بشمار می آید. این بیماری در سگ های مناطق شمال غرب و جنوب کشور گزارش شده است. در این مناطق علاوه برآلودگی سگ های ولگرد، سگ های خانگی به ظاهر سالم می توانند بدون نشان دادن علایم آلوده شوند. هدف این مطالعه بررسی لیشمانیوز احشایی در سگ های خانگی فاقد علایم بالینی و مقایسه آنها با سگ های دارای علایم در شهرستان مشکین شهر بوده است.
روش کار: : این مطالعه از نوع توصیفی – مقطعی و طی سالهای 93-1391 انجام گرفت. مجموعا از تعداد 110 قلاده سگ خانگی اعم از واجد علائم(24 قلاده) و یا فاقد علائم بیماری(86 قلاده)، نمونه سرم گرفته شد و با روش DAT (آزمایش آگلوتیناسیون مستقیم) مورد آزمایش قرار گرفت. سپس این سگ ها در طی چهار دوره شش ماهه از نظر تیتر آنتی بادی، علایم بیماری و پارازیتولوژی مورد بررسی قرار گرفتند. در نهایت بر روی 10قلاده ( 41.6%) از سگهای واجد علایم و 15 قلاده ( 17.4%) از سگهای فاقد علایم ، کالبدگشایی انجام و از بافت طحال آنها اسمیر تهیه و کشت نیز داده شد.
یافته ها: بر اساس نتایج حاصله، از 24 قلاده سگ های دارای علایم بالینی ، تعداد 20 مورد ( 83.3%) و از 86 قلاده سگ فاقد علایم 16 مورد ( 18.6%) با آزمایش DAT مثبت بودند. نتایج اسمیر و کشت در 100% سگ های دارای علایم بالینی و 60% سگ های فاقد علایم بالینی مثبت بود. از نتایج بسیار جالب و قابل توجه این مطالعه این بود که سگهای فاقد علایم آنتی بادی منفی( 13.4%)، از نظرپارازیتولوژی مثبت شدند.
نتیجه گیری: سگ های فاقد علائم همانند سگهای علامت دار قادر به نگهداری عفونت لیشمانیا اینفانتوم بوده و میتوانند در برقراری چرخه انتقال بیماری در مناطق اندمیک، نقش داشته باشند.در مطالعه حاضر تعدادی از سگ های دارای علایم از نظر آنتی بادی ضد لیشمانیا منفی بوده ولی از نظر پارازیتولوژی مثبت نشان دادند. از طرفی تعدادی از سگ های فاقد علایم و با تیترآنتی بادی منفی، از نظر پارازیتولوژی مثبت نشان دادند. با توجه به این نتایج با وجود موثر بودن تست سرولوژیکی DAT در تشخیص آلودگی سگ های بدون علامت و اهمیت آن در اجرای برنامه های کنترل لیشمانیوز احشایی، این تست به تنهائی نمی تواند مورد استفاده قرار گیرد و در مناطق اندمیک بایستی تیتر آنتی بادی با مقادیر بسیار کم نیز، مورد توجه قرار گیرد وطی بازه زمانی حد اقل یکساله مورد بررسی قرار گیرد و یا از تست های دیگر جهت تشخیص کمک گرفته شود
|
|
|
|
|
|