|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
9 نتیجه برای مرگ و میر
فیروز امانی ، منوچهر براک، نیره امینی ثانی، محمد حسین دهقان، دوره 5، شماره 4 - ( 9-1384 )
چکیده
زمینه و هدف: تامین، حفظ و ارتقای سطح سلامت نوزادان به عنوان یک گروه آسیب پذیر در خدمات بهداشتی- درمانی جایگاه ویژه ای دارد. بر اساس آمار موجود از 130 میلیون نوزادی که هر سال در دنیا متولد می شوند چهار میلیون در کمتر از یک هفته می میرند که 99% از این مرگ ها در کشورهای در حال توسعه رخ می دهد. مرگ نوزادی 38% از کل مرگ های زیر پنچ سال را شامل می شود. برای کاهش میزان مرگ نوزادی باید به نکاتی چون وضعیت مادر شامل مراقبت قبل و بعد از دوران بارداری، عوامل وابسته به زایمان و علل تهدید کننده حیات نوزادان در 28 روز اول زندگی توجه داشت. مطالعه حاضر در راستای شناسایی عوامل موثر بر مرگ و میر نوزادی در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اردبیل انجام شد. روش کار : در این مطالعه مورد – شاهدی که بر روی 80 مرگ نوزادی و 80 مورد متولدین زنده انجام شد. ابتدا برای دستیابی به نتایج توصیفی اطلاعات دموگرافیک دو گروه به صورت جداگانه آنالیز شد و سپس در بین 80 مرگ نوزادی شایع ترین عوامل موثر بر مرگ و میر نوزادی به دست آمد و سپس برای اینکه تاثیر عوامل اجتماعی و محیطی تاثیر گذار نیز سنجیده شود از والدین دارای متولدین زنده با خصوصیات گروه مرگ نوزادی نیز سوالاتی در زمینه عوامل اجتماعی پرسیده شد و در نهایت تمام عوامل موثر در دو گروه مقایسه شد. یافته ها: از بین 160 نوزاد مورد مطالعه 71 نفر ( 4/44%) دختر و بقیه پسر بودند. میزان مرگ نوزادی در پسران 3/1 برابر دختران بود. تعداد 16 نفر (1/12%) از مادران در دو گروه سابقه مرده زایی داشتند. 18 نفر ( 3/11% ) از کل مادران نوزادان بی سواد و27 نفر (9/16%) دارای تحصیلات دانشگاهی بودند. 31 نفر (4/19%) از کل نوزادان دارای وزن کمتر از 1500 گرم، 42 نفر(3/26%) وزن 1500 تا 2500 گرم و بقیه دارای وزن بالای 2500 گرم بودند. 37 نفر (3/46%) از مادران نوزادان گروه مرگ نوزادی و 24 نفر (30%) از مادران نوزادان گروه متولدین زنده بیان داشتند که در محل سکونت خود وسیله نقلیه وجود نداشت. شایع ترین علت مرگ نوزادی نارسی با 44 مرگ نوزادی (1/55 %) و بعد از آن آسپیراسیون، سپتی سمی و آسفکسی هر کدام با چهار مورد مرگ نوزادی (5/2 %) بود. بین وزن نوزادان، وجود یا عدم وجود وسیله نقلیه در محل سکونت مادران، شهری یا روستایی بودن مادران و وقوع مرگ نوزادی ارتباط آماری معنی دار وجود داشت (023/0= p ) . نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده عوامل متعددی از قبیل وزن هنگام تولد، وجود یا عدم وجود وسیله نقلیه در محل سکونت مادران و شهری یا روستایی بودن مادران در وقوع مرگ نوزادی دخیل بودند. لازم است در زمینه کاهش اثرات این عوامل تصمیمات لازم اتخاذ گردد.
رحمان پرنیا، داریوش سوادی اسکویی، سید عباس موسوی، دوره 6، شماره 4 - ( 9-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: سکته مغزی پس از بیماری های قلبی و سرطان سومین علت شایع مرگ و شایعترین اختلال ناتوان کننده نورولوژیک است. با توجه به شیوع بالای خونریزی داخل مغزی و مرگ و میر آن، بررسی فراوانی عوامل خطرزا و نیز میزان مرگ و میر آن بر حسب اندازه و محل خونریزی امری لازم و ضروری به نظر می رسد. روش کار: با مطالعه پرونده 157 بیمار خونریزی داخل مغزی و مشخص شدن اندازه و محل خونریزی در سی تی اسکن و پیگیری بیماران در طول بستری از نظر میرایی، پرسشنامه ها تکمیل گردید. سپس اطلاعات از طریق نرم افزار آماری SPSS نسخه 13 آنالیز گردید. یافته ها: از بین 157 نفر بیمار 57/9% زن و بقیه مرد بودند. میزان مرگ و میر 37/6% بود. شایعترین رده سنی مبتلایان در محدوده 79-70 سال بود. پوتامن (39/4%) بیشترین فراوانی را از لحاظ محل خونریزی داشت. از لحاظ اندازه خونریزی افراد زنده بیشترین فراوانی را در اندازه زیر 20 سانتی متر مکعب و فوت شده ها در 100-21 میلی متر مکعب وجود داشت. بین اندازه خونریزی و میزان مرگ و میر ارتباط معنی دار آماری وجود داشت (p<0/05). خونریزی داخل بطنی در گروه فوت شده ها بیشترین فراوانی را داشت و ارتباط آماری معنی داری از لحاظ خونریزی داخل بطنی بین دو گروه وجود داشت(p<0/05). سابقه بیماری قلبی ارتباط معنی داری با مرگ و میر داشت (p<0/05). نتیجه گیری: در بیماران مورد مطالعه مشخص گردید که وسعت خونریزی و وجود خونریزی داخل بطنی با میزان مرگ و میر بیماران سکته مغزی ارتباط دارد
مهردخت مزده، محمدعلی سیف ربیعی، دوره 8، شماره 3 - ( 6-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: سکته مغزی سومین علت شایع مرگ بعد از سرطان وبیماریهای قلبی می باشد وشایعترین اختلال نورولوژیک ناتوان کننده است. بروز آن با افزایش سن بالا می رود و در مردان شایعتر از زنان است . مهمترین ریسک فاکتور در سکته مغزی فشار خون بالا می باشد. در سالهای اخیر به علت بهبود درمان پرفشاری خون به نظر می رسد از بروز سکته مغزی کاسته شده، اما با توجه به موارد فراوانی از وقوع حوادث عروقی مغزبا فشار خون نرمال، مطالعه حاضر به بررسی فراوانی مرگ ومیر در بیماران مبتلا به سکته مغزی در دو گروه با فشار خون بالا و نرمال می پردازد. روش کار: در این مطالعه 8121 بیمار مبتلا به سکته مغزی که در طی سالهای 84-1375 در بیمارستان بستری شده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. معیارهایی جهت ورود و خروج از مطالعه تعیین شدند. برای تمام بیماران چک لیستی حاوی اهداف تحقیق تهیه شد که پس از تکمیل، داده های حاصله با استفاده از نرم افزار SPSS ویرایش دهم استخراج ونتایج با هم مقایسه شدند. یافته ها: فراوانی کلی مرگ ومیر در بیماران مبتلا به سکته مغزی 13/59% بود که 19/3% از بیماران با میانگین فشار خون بالا و 10/2% بیماران با میانگین فشار خون نرمال به دنبال سکته مغزی فوت شدند. مرگ ومیر بر حسب سن در هر دو گروه تفاوت واضحی نداشت وبیشترین میزان مرگ و میر در گروه سنی 74-65 سال بود که 32/08% در افراد با میانگین فشار خون بالا و 33/30% در افراد با میانگین فشار خون نرمال بود. مرگ و میر در بیماران فوت شده با میانگین فشار خون بالا در مردان و زنان تفاوت واضحی نداشت اما در افراد با میانگین فشار خون نرمال در مردان بیشتر از زنان بود 54/24% به 45/75%. در افراد فوت شده با میانگین فشار خون بالا، شیوع سکته مغزی هموراژیک بیشتر بود (59/55%). در حالی که در افراد با میانگین فشار خون نرمال شیوع سکته مغزی ایسکمیک، بیشتر بود (37/7%). در هر دو گروه میانگین زمان بستری تا مرگ تفاوت چندانی نداشت و بیشترین فراوانی مرگ و میر پس از 72 ساعت از زمان بستری بود. نتیجه گیری: با توجه به اینکه مرگ و میر بر حسب سن در هر دو گروه تفاوت واضحی نداشت به نظر می رسد سایر ریسک فاکتورها در ارزیابی پیش آگهی حوادث عروقی مغز نقش داشته باشد.
خلیل رستمی، حسین ظهوری ، ایرج صیاد رضائی، دوره 8، شماره 4 - ( 9-1387 )
چکیده
مقدمه: شایعترین علت مرگ افراد بین 44-1سالگی ناشی از صدمات می باشد و در کل سومین علت مرگ درتمام سنین را شامل می شود. تصادفات جاده ای وشهری با وسائط نقلیه موتوری واثرات آن در مجموع 50% از موارد ضربه های وارد به انسان را شامل می شوند.میزان مرگ ومیردر حوادث ترافیکی بیانگرعمق فاجعه بوده ولی بهر حال بیشتر مصدومین قابل نجات بوده واغلب این حوادث قابل پیش گیری هستند. تصادفات در کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ما از اهمیت خاصی برخوردار است، زیرا علاوه بر از دست دادن تعداد زیادی از نیروهای فعال اقتصادی و اجتماعی، خسارات زیادی نیز بر پیکر جامعه وارد می کند ، بطوری که نرخ خسارات وضایعات ناشی از تصادفات بالغ بر 3% تولید ناخالص کشور می باشد. روش کار: پژوهش حاضر که یک مطالعه توصیفی بوده و به منظور بررسی اپیدمیولوژیک حوادث منجر به فوت استان اردبیل از فروردین 1380 تا اسفند 1380، با استفاده از اطلاعات جمع آوری شده از پزشکی قانونی اردبیل در بیمارستانها انجام شد و تحت نرم افزار spss تحلیل گردید. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده های جمع آوری شده که مشتمل بر272مورد فوت در اثر حادثه نشان می دهد که اغلب فوت شدگان حوادث، مذکر(82%) و در رده سنی 30-21 سال (19/9%)قرار دارند. وجود رابطه معکوس بین میزان تحصیلات وفراوانی متوفیان از یافته های دیگر این مطالعه بود.همچنین مشخص شد که اغلب وسائل نقلیه منجر به فوت وسیله نقلیه سبک بوده (70/6%)و اکثر قربانیان حوادث را عابرین پیاده تشکیل می دهند(34%). میزان تصادفات جاده ای بین شهری (63/6%) و تصادفات داخل شهری (36/4%) بوده واغلب حوادث در فصل تابستان رخ داده اند (38/2%) اغلب مرگ ومیرها در محل حادثه ودر دقایق اولیه پس از تصادف رخ داده (50%) و علت مرگ و میر اکثر متوفیان صدمات متعدد (48/5%) و صدمات مغزی (46/4%) بوده است. نتیجه گیری: جنس مذکر، سن 30-21 سال، سطح تحصیلات پایین افراد، فصل تابستان و وسیله نقلیه سبک فاکتورهای موثر در میزان مرگ ناشی از تصادفات بوده و علت عمده آن صدمات متعدد و صدمات مغزی بود.
ایرج فیضی، محمود عیدی، معروف انصاری، دوره 8، شماره 4 - ( 9-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: بخش مراقبت های ویژه یکی از حساس ترین بخش های بیمارستان محسوب می شود، به عبارت دیگر می توان گفت: مراقبت های ویژه عبارت از مراقبت از بیماران مبتلا به بیماریهای حاد و مخاطره آمیز حیات، تحت نظر ماهرترین پرسنل همراه با وسایل و امکانات پیشرفته است. هدف از این مطالعه بررسی میزان مرگ و میر و عوامل مؤثر بر آن در بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان فاطمی اردبیل بود. روش کار: این تحقیق یک مطالعه توصیفی مقطعی می باشد که از خرداد ماه 1384 تا خرداد 1385 در بخش مراقبت های ویژه جراحی و جراحی مغز انجام شد. بیماران بستری در بخش در صورت فوت مورد مطالعه قرار می گرفتند. متغییرهای مطالعه شامل 1- سن 2- جنس 3- بیماری زمینه ای 4- نوع بیماری 5- عوارض بیماری 6- نیاز به ونتیلاتور بودند. اطلاعات بیماران از طریق پرسشنامه جمع آوری شد و پس از استخراج توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: از 903 بیمار بستری در بخش مراقبت های ویژه، 140 نفر (15/5%) فوت نمودند. 72/8% از بیماران فوت شده مرد و 27/2% زن بودند. محدوده سنی بیماران مورد مطالعه 10 تا 80 سالگی بود، بیشترین فوت در سنین بالای 60 سالگی و در رتبه بعدی در سنین 21 الی 30 سالگی بود. بیشترین فوت در 5 روز اول بستری بوده و 92/8%فوت شدگان به دستگاه ونتیلاتور وصل شده بودند. 48/5% دارای بیماری زمینه ای بوده و 41/4% آنها سابقه ضربه داشتند. 33/5% کل فوت شدگان ضربه مغزی داشتند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های فوق، بین بیماران مبتلا به ضربه و میزان مرگ و میر رابطه معنی داری وجود داشت. شایعترین علت مرگ در بخش مراقبتهای ویژه ضربه مغزی بود و میزان مرگ و میر در افراد مسن و مردها بالا بود.
مهرداد میرزارحیمی، علی عابدی، فاطمه شهنازی ، حکیمه سعادتی، افسانه انتشاری، دوره 8، شماره 4 - ( 9-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: میزان مرگ و میر نوزادان از شاخصهای مهم توسعه بهداشتی محسوب می شود و بی تردید اولین قدم در راه کاهش میزان مرگ و میر و ارتقاء سطح این شاخص، شناسایی علل مرگ و میر آن است. بنابراین در این مطالعه علل مرگ و میر نوزادان در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهرستان اردبیل مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: این مطالعه، یک مطالعه مقطعی، توصیفی- تحلیلی و گذشته نگر می باشد، که با مطالعه پرونده ها و تکمیل فرم ثبت پزشکی، برای تمام نوزادانی که در بیمارستان امام و علوی شهرستان اردبیل از مهر 1385تا شهریور 1386 بستری شده اند، انجام گرفت. فرم پژوهش شامل متغیرهایی نظیر جنس، وزن تولد، سن حاملگی، علت فوت و سن مرگ بود. داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و جهت آنالیز داده ها از آزمون کای اسکوئر و T-testاستفاده شد. یافته ها: در این مطالعه148 (7/86%) نوزاد از 1881 نوزاد بستری فوت کرده بودند. علل مرگ و میر شامل بیماری غشاء هیالین HMD)) (52/02%)، سپسیس (14/86%) ، پنومونی (9/45%)، آنومالی مادر زادی (12/83%)، آسفیکسی (7/43%)و آسپیراسیون مکونیوم (3/37%) بود. از بین نوزادان فوت شده 54/72% پسر و بقیه دختر بودند. 550 نوزاد کم وزن بودند که 111 نفر از آنها فوت کردند و میزان مرگ و میر در نوزادان کم وزن ، 20/18% بود. 578 نوزاد نارس بودند که 122 نفر از آنها فوت کردند و میزان مرگ و میر در نوزادان نارس، 21/10% بود. نتیجه گیری: نارسی و وزن کم زمان تولد (LBW)، ثابت ترین و مهمترین عامل تعیین کننده مرگ و میر نوزادی می باشد و شایعترین علل مرگ و میر نوزادان، بیماری غشاء هیالین و سپسیس بودند.
مهرداد میرزارحیمی، حکیمه سعادتی، منوچهر براک، ناطق عباسقلی زاده، احد اعظمی، افسانه انتشاری، دوره 9، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده
زمینه و هدف : تولد با وزن کمتر از 2500گرم (به عنوان حاصل زایمان پیش از موعد و یا محدودیت رشد داخل رحمی) شاخص عمده ارزیابی سلامت نوزادی و شیر خواری می باشد. علل عمده شیرخواران با وزن کم در کشورهای صنعتی، تولد زودرس است، در حالی که در کشورهای در حال توسعه علت آن اغلب محدودیت رشد داخل رحمی است. علل متفاوتی شامل علل دموگرافیک و رفتاری در دوران قبل از حاملگی و حین حاملگی در بروز LBW (نوزادان با وزن تولد کمتر) موثر می باشند که با شناسایی و کنترل این عوامل خطر میزان بروز LBW و مرگ و میر نوزادان کاهش می یابد. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل خطر LBW در شهر اردبیل انجام شده است. روش کار: در این مطالعه مورد - شاهدی همه نوزادان کم وزن متولد شده در سال 1385 در بیمارستانهای آرتا ، علوی و سبلان اردبیل مورد مطالعه قرار گرفتند. نوزادان متولد شده با وزن کمتر از 2500 گرم (470 n=) به عنوان گروه مورد و 482 نوزاد متولد شده با وزن بیش از 2500 گرم به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه ، مصاحبه با مادر و معاینه فیزیکی جمع آوری گردید و اطلاعات بدست آمده توسط نرم افزار SPSS در سطح معنی داری (05/0p<) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها : طبق نتایج بدست آمده از این تحقیق میزان بروز LBW در بیمارستانهای شهر اردبیل 4/6 % می باشد. و در این مطالعه ارتباط معنی داری بین نارسی و سن حاملگی کمتر از 37 هفته، سن، وزن و شغل مادر، چند قلوئی ، پارگی زودرس کیسه آب و سابقه زایمان با نوزاد کم وزن، مصرف دارو و بیماری های مادر، خونریزی واژینال مادر در طول حاملگی، ناهنجاریهای مادرزادی، فاصله کمتر از 2 سال بین دو حاملگی اخیر با بروز کم وزنی نوزاد بدست آمد. ولی رتبه تولد، مراقبت بهداشتی در طول مدت حاملگی، مصرف اسید فولیک، آهن، سیگاری بودن و اعتیاد مادر، محل زندگی (شهر یا روستا)، میزان تحصیلات مادر و ازدواج فامیلی با بروز کم وزنی ارتباط معنی داری نداشت. نتیجه گیری: مهمترین ریسک فاکتورهای LBW در نوزادان این منطقه بیشتر نارسی یا سن حاملگی کمتر از 37 هفته، چند قلوئی، پارگی زودرس کیسه آب، سن مادر 35 ≤ سال وزن مادر kg> 50 و بیماریهای مادر می باشد.
فیروز امانی ، انوشیروان کاظم نژاد، رضا حبیبی، دوره 9، شماره 3 - ( 6-1388 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مولفه های مهم در برنامه ریزی های مربوط به سلامت هر جامعه، آمار و علل مرگ و میر در آن جامعه است. دانستن الگوی تغییرات مرگ و میر در هر کشوری می تواند از اهمیت بالایی برای برنامه ریزی های کشوری برخوردار باشد. در این مطالعه روند تغییرات الگوی مرگ و میر در ایران در طول 36 سال گذشته مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. روش کار: در این مطالعه اطلاعات مربوط به 9740656 متوفی ثبت شده در سازمان ثبت احوال کشوری در فاصله سالهای 1350 تا1386 مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. برای آنالیز روند تغییرات زمانی الگوی کلی مرگ و میر، از روش های گرافیکی و مقایسه تغییرات روند مرگ ومیر ثبتی طی سالهای مورد بررسی استفاده نمودیم. اطلاعات در نرم افزار آماری اکسل تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: 4/60% مرگ و میر های ثبتی در مناطق روستایی و بقیه در مناطق شهری رخ داده بود. همچنین 1/61% کل موارد مرگ در مردان اتفاق افتاده بود. شاخص مرگ و میر خام بر اساس آمارهای موجود از 13 نفر به ازای هر 1000 تولد زنده در سال های 55-1350 به رقم 5 نفر در سالهای 90-1385 کاهش داشته است. همچنین شاخص امید به زندگی طی سال های مورد بررسی روند صعودی داشته و از رقم 2/55 طی سال های 55-1350 به رقم 71 طی سالهای 90-1385 رسیده است. نتیجه گیری: نتایج نشان دادند که الگوی مرگ و میر طی سالهای مورد بررسی به طور کلی تغییر یافته و شاخص مرگ و میر خام با روند نزولی و امید به زندگی با روند صعودی بیانگر توسعه شاخصهای سلامت و ارتقاء سطح بهداشت در کشور ایران می باشد.
منوچهر براک، سعید صادقیه اهری، فیروز امانی، غلامرضا اسدی، گیتی رحیمی، الهام خادم، دوره 12، شماره 5 - ( 8-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: در حال حاضر مهاجرت جمعیت روستایی به شهرها و ایجاد محلات حاشیه نشین شهری از چالش های مهم اسکان جمعیت می باشد. این چالش می تواند موجب یک سری نابرابری ها در سلامت از جمله تفاوت در مرگ گروه های مختلف سنی شود. این مطالعه با هدف بررسی علل و عوامل موثر بر مرگ و میر در کودکان زیر یکسال مناطق حاشیه نشین شهر اردبیل طراحی گردید. روش کار: در این مطالعه مورد شاهدی تمام مرگ های کودکان زیر یکسال از اول سال 1387 تا آخر سال 1389 که در مناطق حاشیه نشین شهر اتفاق افتاده به عنوان گروه مورد انتخاب و برای هر مورد دو شاهد از کودکان زنده در مناطق غیرحاشیه نشین و همسان سازی شده از نظر سال تولد و جنس، انتخاب گردید. اطلاعات از مراکز بهداشتی- درمانی و از طریق پرسشنامه با مصاحبه از والدین و بررسی پرونده فوت کودک جمع آوری و با استفاده ار روشهای آمار توصیفی و تحلیلی در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردیدند. یافته ها: در این مطالعه 6/74% از موارد مرگ کودکان زیر یکسال در ماه اول زندگی و 4/25% بین یک ماه تا یکسال اتفاق افتاده بود. مهمترین علت فوت در نوزادان نارسی (57%) و مهمترین علت مرگ در شیرخواران یک ماه تا یکسال ناهنجار مادرزادی (4/35%) تعیین گردید. در تجزیه و تحلیل فاکتورهای موثر بر مرگ و میر شیرخواران، متغیرهای وزن هنگام تولد، سن والدین، تحصیلات والدین، شغل والدین، سیگاری بودن پدر و درآمد خانواده ارتباط معنی داری با مرگ و میر شیرخواران نشان دادند. نتیجه گیری: مرگ و میر در کودکان زیر یک سال خانوادههایی که پدر آنها سیگاری بوده و درآمد خانواده و سطح تحصیلات والدین پایین است به طور مشخصی بالاتر میباشد و باید برای کاهش این مرگ و میر نسبت به اصلاح این عوامل اقدام گردد.
|
|
|
|
|
|