13 نتیجه برای عوامل خطر
مسعود انتظاری اصل، محمد رضا قدرتی، حمید عبادی زارع، خاطره عیسی زاده فر،
دوره 2، شماره 2 - ( 3-1381 )
چکیده
زمینه و هدف : مرحله ریکاوری بیهوشی یکی از پرخطرترین مراحل بیهوشی بوده و عوارض مختلف تنفسی، قلبی - عروقی، تهوع واستفراغ، لرز، درد و بی قراری با شیوع نسبت اً بالایی در آن گزارش شده است. هدف از انجام این مطالعه بررسی شیوع این عوارض در میان بیماران جراحی شده در اطاقهای عمل بیمارستانهای فاطمی و علوی اردبیل وشناسایی عوامل خطر ساز احتمالی دخیل در افزایش بروز این عوارض بوده است.
روش کار: در این مطالعه توصیفی ، مقطعی 160 بیمار کاندید عمل جراحی در بیمارستانهای فاطمی و علوی در زمستان 1379انتخاب و پرسشنامههای مربوط به سوابق بیماری زمینهای، بیهوشی قبلی، سابقه اعتیاد، سابقه مصرف دارو، مصرف سیگار، کلاس فیزیکی ASA ، نوع بیهوشی، زمان عمل و محل عمل جراحی در مورد آنها تکمیل و از نظر بروز عوارض بعد از بیهوشی مورد بررسی قرار گرفتند و نتایجحاصل از این تحقیق با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها : بر اساس بررسیهای انجام گرفته شیورینگ در 3/36%، درد در 9/26%، بیقراری در 3/21%، عوارض ریوی در 8/13%، عوارض قلبی- عروقی در 12% و تهوع و استفراغ در 8/8% بیماران بعد از عمل جراحی مشاهده شد. همچنین در ارتباط با تأثیر برخی فاکتورها بر شیوععوارض، ارتباط معنی داری بین شیورینگ و سابقه بیماری، سابقه مصرف دارو و محل عمل جراحی مشاهده شد. همچنین درد، بیقراری وعوارض ریوی با محل عمل جراحی رابطه معنی داری داشتند.
نتیجهگیری : برخی عوارض بعد از بیهوشی از جمله شیورینگ، درد و بیقراری بعد از عمل نسبت به مطالعات مشابه از شیوع نسبتاً بالاتری درمیان بیماران مطالعه شده برخوردار بودهاند.
داریوش سوادی اسکوئی، نیره امینی ثانی، مازیار هاشمیلر،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
زمینه و هدف : استروک یکی از علل میرایی و ناتوانی در دنیا است. با آنکه استروک در مردان شایع تر از زنان است اما بیش از نیمی از مرگ های ناشی از استروک در زنان روی می دهد. چندین حالت و عوامل مرتبط با شیوه زندگی بعنوان عامل خطر استروک شناسایی شده اند. هدف از این مطالعه بررسی عوامل خطر عمده استروک و الگوی آن در زنان است.
روش کار: تعداد 62 بیمار مبتلا به استروک ایسکمیک از بخش نورولوژی بیمارستان علوی طی سال 1381 انتخاب شدند و با شاهد های همسان شده از نظر سنی از سایر بخش های همان بیمارستان مقایسه شدند. اطلاعات مربوط به وضعیت مواجهه با عوامل خطر عمده توسط پرسشنامه دارای ساختار و از طریق مصاحبه گردآوری شد. خطر استروک توسط محاسبه شانس نسبی بر آورد گردید.
یافته ها: خطـر استروک در زنان با پرفشاری خـون (7/3-8/1= CI 95% 4/8= OR )، سیگاری کنونی (16-1/1= CI 95% 2/4= OR )، دیابت (7/9-4/1= CI 95% 7/3= OR ) و بیماری قلبی (4/8-2/1= CI 95% 2/3= OR ) بطور معنی داری افزایش نشان داد. ارتباط سایر عوامل نظیر فعالیت فیزیکی، ارتباط غیر مستقیم با دود سیگار و سابقه کلسترول بالا با استروک معنی دار نبود.
نتیجه گیری: فشار خون بالا، مصرف سیگار، دیابت و بیماری قلبی عوامل خطر عمده استروک در زنان هستند. بسیاری از این عوامل قابل اصلاح یا تغییر هستند، بنابراین استراتژی های پیشگیری باید با در نظر گرفتن این نکات در جهت کاهش استروک در زنان برنامه ریزی گردد.
داریوش سوادی اسکویی، نیره امینی ثانی، مازیار هاشمیلر،
دوره 3، شماره 2 - ( 3-1382 )
چکیده
زمینه و هدف: با وجودی کهاستفاده از قرص های ضد بارداری خوراکی افزایش چشمگیری داشته است ولی هنوز خطر سکته مغزی مرتبط با استفاده از آنها نا معلوم است. گزارش های موردی متعدد حاکی از رخداد آمبولی ریه و سکته مغزی در زنان استفاده کننده از قرص های ضد بارداری است. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین مصرف قرص های ضد بارداری و خطر سکته مغزی ایسکمیک انجام شده است.
روش کار: با استفاده از یک مطالعه مورد شاهدی، زنان با تشخیص قطعی سکته مغزی ایسکمیک بدون سابقه سکته مغزی قبلی از بیمارستان علوی اردبیل انتخاب شدند. گروه شاهد که از نظر سنی با گروه مورد همسان شده بودند (3 ± سال) از سایر بخش های همان بیمارستان انتخاب شدند. بااستفاده از پرسشنامه ای در خصوص مواجهه قبلی فرد با عوامل خطر مختلف شامل قرص های ضدبارداری و غیره اطلاعات شرکت کنندگان در مطالعه ثبت شد. داده ها پس از جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 12و آزمون های آماری نظیر مجذور کای، رگرسیون چند متغیره و آنالیز واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برآورد خطر عوامل مورد نظر توسط شانس نسبی صورت گرفت.
یافته ها: کسانی که از قرص های ضدبارداری خوراکی استفاده می کردند، در مقایسه با کسانی که هرگز از آن استفاده نکرده بودند در خطر افزایش سکته مغزی ایسکمیک بودند (3/5-1/1= CI 95% 4/5= OR ) و پس از تطبیق برای عوامل خطر دیگر استروک شانس نسبی 7/2 (2/7-95/0= CI 95%) با 05/0= p حاصل شد.
نتیجه گیری: با اسـتناد به نتایج این مطالعه شواهد ضعیفـی بـرای ارتباط بیـن سکته مغزی ایسکمیک و استفاده از قرص های ضدبارداری خوراکی وجود دارد. مطالعات وسیع تری برای نشان دادن ارتباط خطر سکته مغزی در خصوص استفاده قبلی و فعلی از این قرص ها مورد نیاز است.
منوچهر براک، لیلا آذری نمین، علی نعمتی ، ناطق عباسقلی زاده، مهرداد میرزارحیمی، انوشیروان صدیق،
دوره 3، شماره 4 - ( 9-1382 )
چکیده
زمینه و هدف : اختلال رشد (FTT) به رشد فیزیکی ناکافی و یا ناتوانی در میزان رشد مورد نظر در طول زمان اطلاق می شود . اختلال رشد کودکان بعنوان یکی از مشکلات بهداشت غذایی در ایران مطرح است و یک مشکل چند وجهی است که عوامل ارگانیک و غیرارگانیک در بروز آن دخیل می باشند. این مطالعه با هدف شناسایی عوامل خطر ساز عمده و دخیل در رشد کودکان زیر دو سال که آسیب پذیرترین گروه سنی برای اختلالات رشد می باشند انجام گرفت .
روش کار : مطالعه از نوع مورد- شاهدی است و بر روی 120 کودک (60 مورد و 60 شاهد ) تحت پوشش شبکه بهداشتی درمانی شهرستان نمین در سال 82-1381 انجام گرفت. موارد شامل کودکانی بودند که منحنی رشد آنها زیر صدک سوم قرار داشت و یا منحنی رشد آنان سیر نزولی از دو منحنی ماژور را در مدت کوتاهی داشت. گروه شاهد از بین کودکان زیر دو سال با منحنی رشد نرمال انتخاب گردید. مشخصات دموگرافیک پدر، مادر و مشخصات تغذیه ای و آنتروپومتریک (قد،وزن و دور سر) کودک اندازه گیری شد. اطلاعات بدست آمده توسط نرم افزار SPSS تحت برنامه های آماری مجذور کای و ANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که در گروه مورد تعداد دفعات عفونت تنفسی ، تعداد دفعات ابتلا به اسهال و استفراغ نسبت به گروه شاهد از نظر آماری بیشتر بود (p<0/05)، ولی در گروه شاهد تعداد کودکان کمتر از 6 ماه که تغذیه انحصاری با شیر مادر داشتند از نظر آماری بیشتر از گروه مورد بود(p<0/05)، بیشتر کودکان مبتلا به نارسایی رشد، وزن هنگام تولد کمتری نسبت به گروه شاهد داشتند (p<0/05). مادران گروه شاهد سطح تحصیلات بالاتری نسبت به گروه مورد داشتند در صورتیکه بی سوادی مادر در گروه مورد نسبت به شاهد بیشتر بود (p<0/05) همچنین تعداد افراد خانوار و خانه دار بودن مادر در گروه مورد بیشتر از گروه شاهد بود (p<0/05). هیچ اختلاف معنی داری بین تعداد دفعات تغذیه با شیر مادر و رتبه تولد فرزندان در دو گروه مورد مطالعه مشاهده نگردید.
نتیجه گیری : نتایج این بررسی نشان داد که برخی از عوامل خطر ساز مانند عفونت تنفسی ، وزن تولد کم ، سواد، آگاهی مادر، تغذیه انحصاری با شیر مادر و تعداد دفعات ابتلا به اسهال و استفراغ نسبت به عواملی چون تعداد دفعات تغذیه با شیر مادر و رتبه تولد تاثیر بیشتری در اختلال رشد کودکان داشته است.
سید هاشم سزاوار، نیره امینی ثانی، سید علیرضا علوی زاده،
دوره 4، شماره 3 - ( 6-1383 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماری های قلبی- عروقی یک معضل بهداشتی جهانی هستند. بار جهانی این بیماری ها بیشترمتوجه کشورهای با در آمد پایین و متوسط است و حدود 78% همه مرگ ها و 3/86% همه ناتوانی ها ناشی از آن است. این مطالعه به منظور تعیین عوامل خطر سکته قلبی افراد جوان در اردبیل صورت گرفت.
روش کار: در این مطالعه مورد- شاهدی 52 بیمار زیر 45 سال مبتلا به سکته قلبی حاد بستری شده در بیماستان بوعلی اردبیل طی سال 1382 با 52 شاهد همسان شده از نظر سن و جنس از جمعیت عادی مقایسه شدند. جهت برآورد خطرعواملی چون سیگار، فعالیت فیزیکی، سابقه فامیلی، سابقه دیابت و موارد مشابه از شانس نسبی و حدود اطمینان 95% استفاده گردید. جهت مقایسه میانگین ها از آنالیز واریانس استفاده شد.
یافته ها : میانگین سنی موارد 37/2 سال بود و 96/2% بیماران مرد بودند. سابقه فامیلی مثبت بیماری ایسکیمیک قلبی با شانس نسبی 9/4 (%95 CT=2/6-34/3) و سیگاری کنونی با شانس نسبی 2/8(%95 CT=1/3-6/2) با افزایش خطر سکته قلبی همراه بودند. همچنین معلوم شد که میانگین شاخص توده بدنی، میانگین غلظت قند خون ناشتا، LDL و HDL در دو گروه مطالعه متفاوت بود و فعالیت فیزیکی با شانس نسبی 0/4 نقش حفاظتی را بدنبال داشت (95%CT=0/2-0/8). ارتباط معنی داری بین مواجهه غیر مستقیم با دود سیگار، کلسترول تام، سطح تحصیلات و شغل با خطر سکته قلبی مشاهده نگردید.
نتیجه گیری : سابقه فامیلی مثبت، سیگار، قند خون بالا، LDL بالا، HDL پایین و عدم تحرک جسمانی مهم ترین عوامل خطر مطرح شده در این مطالعه هستند. مداخلات بهداشتی مناسب در جهت کاهش عوامل خطر در بالغین جوان خصوصاً افراد کمتر از 45 سال با سابقه فامیلی مثبت ضروری به نظر می رسد.
کاویان قندهاری، محمد افشار ،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
زمینه و هدف: عوامل شخصی و محیطی در ایجاد و جلوگیری از بیماری پارکینسون مؤثر است. جنس، سابقه خانوادگی بیماری پارکینسون، شغل کشاورزی، باسوادی، سابقه ضربه به سر، مصرف سیگار ، مصرف آب چاه، مصرف زیاد دانه های روغنی، تماس با حشره کش ها و سموم نباتی را در ایجاد بیماری پارکینسون موثر می دانند. این مطالعه با هدف بررسی عوامل خطر ساز بیماری پارکینسون انجام شد.
روش کار: در این مطالعه مورد- شاهدی 100 بیمار پارکینسونی و 200 فرد غیر پارکینسونی هم سن مراجعه کننده به درمانگاه اعصاب دانشگاه علوم پزشکی بیرجند در طی سال های 82-1381 بررسی شدند. تشخیص بیماری پارکینسون توسط متخصص بیماری های مغز و اعصاب صورت می گرفت و عوامل شخصی و محیطی ذکر شده در پرسشنامه ثبت می شدند. از آزمون های تی و مجذور کای برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد.
یافته ها: 68% بیماران پارکینسونی مرد و 32% زن بودند. در گروه شاهد 53% مرد و بقیه زن بودند. در تحلیل آماری سابقه خانوادگی، ابتلا به بیماری پارکینسون، شغل کشاورزی، باسوادی، وجود استرس و مصرف آب چاه بطور معنی داری در گروه مورد بیشتر بود ( 05/0 p< ). استعمال دخانیات و مصرف زیاد دانه های روغنی بطور معنی داری در گروه شاهد بیشتر بود (007/0 p= و 001/0 p= ). در مورد متغیرهای تماس با حشره کش ها، سموم نباتی و سابقه ضربه به سر در دو گروه تفاوت معنی داری وجود نداشت.
نتیجه گیری: سابقه خانوادگی بیماری پارکینسون، شغل کشاورزی، باسوادی، استرس و مصرف آب چاه بعنوان عوامل خطر ساز بیماری پارکینسون مطرح است. مصرف سیگار و دانه های روغنی می توانند عوامل محافظت کننده در مقابل بیماری پارکینسون باشند.
مازیار هاشمیلر ، داریوش سوادی اسکوئی، مریم جعفریانی ، نیره امینی ثانی،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: سکته مغزی ایسکمیک عبارتست از اختلال عملکرد مغزی ناشی از بروز انفارکت در مغز که به علت انسداد عروقی پدید می آید. در مطالعات زیادی عوامل خطری نظیر پر فشاری خون، دیابت، بیماری قلبی، آمبولی با منشاء قلبی و هیپر لیپیدمی برای ابتلای به انفارکت مغزی مطرح شده اند. مطالعه حاضر به منظور بررسی اتیولوژی انفارکت های مغزی در گروه سنی بالغین جوان (55-15 ساله) انجام شد.
روش کار: کلیه بیماران 15 تا 55 ساله که با تشخیص انفارکت مغزی در بخش نورولوژی بیمارستان علوی اردبیل از شهریور سال 1383 تا شهریور 1384 بستری شده بودند وارد مطالعه شدند. ابتدا پرسشنامه ای مشتمل بر سابقه شخصی و فامیلی سکته مغزی و قلبی، پر فشاری خون، دیابت، مصرف سیگار و هیپرلیپیدمی برای بیماران تکمیل شد. آزمایشات قند خون، سطح کلسترول، آنتی بادی های آنتی کاردیو لیپین و بتا دوگلیکو پروتئین اندازه گیری شدند. بیماران تحت اکوکاردیوگرافی قرار گرفتند. داده های به دست آمده به کمک نرم افزار SPSS نسخه 12 تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: از میان 45 بیمار 32 نفر (1/71%) زن و 13 نفر (9/28%) مرد بودند. میانگین سنی بیماران 22/9 ± 9/42 سال بود. علل ایجاد کننده به ترتیب شامل آمبولی قلبی(40%)، آنتی بادی آنتی فسفولیپید مثبت (5/35%)، افزایش چربی خون (2/22%)، مصرف سیگار (2/22%)، پرفشاری خون (20%)، مصرف قرص ضد بارداری (6/15%) و دیابت (7/13%) بودند.
نتیجه گیری: در این بررسی شایع ترین علل بروز انفارکت مغزی در گروه سنی بالغین جوان، آمبولی با منشا قلبی و آنتی بادی های آنتی فسفولیپید مثبت بودند. سایر علل زمینه ساز به ترتیب افزایش چربی خون، مصرف سیگار، پرفشاری خون، مصرف قرص ضد بارداری و دیابت می باشد. بسیاری از این علل قابل مداخله و پیشگیری است و شناخت این عوامل قبل از بروز انفارکت می تواند از بروز این عارضه معلولیت زا جلوگیری نماید.
احد اعظمی ، عباس یزدان بد ، ناطق عباسقلیزاده ، یگانه صادقی ،
دوره 6، شماره 2 - ( 3-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: برطبق گزارش اخیر وزارت بهداشت، سرطان مری دومین سرطان شایع و کشنده در اردبیل می باشد. مطالعه حاضر به منظور بررسی پاتولوژی و ارتباط آناتومیک قسمت های مختلف مری با عوامل خطر سرطان مری در اردبیل انجام شد.
روش کار: این مطالعه آینده نگر- از نوع توصیفی- تحلیلی درکلینیک فوق تخصصی گوارش شهر اردبیل در بیماران مراجعه کننده به کلینیک از سال 82-1379 انجام گرفت. بیماران با نشانه های هشداردهنده دستگاه گوارش فوقانی با ویدئوآندوسکوپ فیبراپتیک بررسی شدند و از ضایعات مشکوک به سرطان مری 6-5 عددبیوپسی تهیه شد و سپس تشخیص سرطان مری با پاتولوژی در152 بیمار تایید گردید و با توجه به محل آناتومیک ضایعه، اطلاعات مربوط به سن، جنس، سطح تحصیلات، محل سکونت، مصرف سیگار، مشروبات الکلی و اوپیوم ثبت گردید. در نهایت اطلاعات به دست آمده به کمک نرم افزار آماری 2000 EPI تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: میانگین سنی بیماران مبتلا به سرطان مری 64/11 ± 59 سال و نسبت جنس مذکر به مونث 1 به 1 بود. 77% بیماران ساکن روستا و 4/93% بیماران بی سواد بودند. 9/82% سرطان ها از نوع SCC ( Squamous Cell Carcinoma )، 4/16% از نوع آدنوکارسینوما و 7/0% کارسینوم درجا بود. شایع ترین محل گرفتاری SCC مری ثلث میانی با 73 بیمار (48%) بود. در مقابل شایع ترین محل آدنوکارسینوم مری با 31 بیمار (20%) در ثلث تحتانی مری قرارداشت. در تحلیل آماری بین سرطان مری با مصرف سیگار، الکل و اوپیوم ارتباط آماری معنی دار وجود نداشت.
نتیجه گیری: سرطان مری دومین سرطان شایع در اردبیل می باشد این مطالعه نشان داد برخلاف کشورهای غربی در اردبیل سرطان مری ارتباطی با مصرف سیگار و الکل ندارد، بنابراین لازم است برای واضح تر شدن عوامل خطر در اردبیل بررسی های دیگری در خصوص ارتباط سرطان مری با عوامل شناخته شده مانند نیتروزامین ها و محتوای خاک و تولیدات کشاورزی منطقه و خصوصیات ژنتیکی بیماران در آینده صورت گیرد.
رحمان پرنیا، داریوش سوادی اسکویی، سید عباس موسوی،
دوره 6، شماره 4 - ( 9-1385 )
چکیده
زمینه و هدف: سکته مغزی پس از بیماری های قلبی و سرطان سومین علت شایع مرگ و شایعترین اختلال ناتوان کننده نورولوژیک است. با توجه به شیوع بالای خونریزی داخل مغزی و مرگ و میر آن، بررسی فراوانی عوامل خطرزا و نیز میزان مرگ و میر آن بر حسب اندازه و محل خونریزی امری لازم و ضروری به نظر می رسد.
روش کار: با مطالعه پرونده 157 بیمار خونریزی داخل مغزی و مشخص شدن اندازه و محل خونریزی در سی تی اسکن و پیگیری بیماران در طول بستری از نظر میرایی، پرسشنامه ها تکمیل گردید. سپس اطلاعات از طریق نرم افزار آماری SPSS نسخه 13 آنالیز گردید.
یافته ها: از بین 157 نفر بیمار 57/9% زن و بقیه مرد بودند. میزان مرگ و میر 37/6% بود. شایعترین رده سنی مبتلایان در محدوده 79-70 سال بود. پوتامن (39/4%) بیشترین فراوانی را از لحاظ محل خونریزی داشت. از لحاظ اندازه خونریزی افراد زنده بیشترین فراوانی را در اندازه زیر 20 سانتی متر مکعب و فوت شده ها در 100-21 میلی متر مکعب وجود داشت. بین اندازه خونریزی و میزان مرگ و میر ارتباط معنی دار آماری وجود داشت (p<0/05). خونریزی داخل بطنی در گروه فوت شده ها بیشترین فراوانی را داشت و ارتباط آماری معنی داری از لحاظ خونریزی داخل بطنی بین دو گروه وجود داشت(p<0/05). سابقه بیماری قلبی ارتباط معنی داری با مرگ و میر داشت (p<0/05).
نتیجه گیری: در بیماران مورد مطالعه مشخص گردید که وسعت خونریزی و وجود خونریزی داخل بطنی با میزان مرگ و میر بیماران سکته مغزی ارتباط دارد
محمد صاحب الزمانی، سعید مهری، داور الطافی،
دوره 12، شماره 4 - ( 9-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس (ام. اس) یک بیماری التهابی دمیلینه رایج در سیستم عصبی مرکزی است. عوامل ژنتیکی و محیطی زیادی در ایجاد آن دخالت دارند. این مطالعه با هدف بررسی عوامل خطر موثر برای ایجاد بیماری مولتیپل اسکلروزیس دربیماران استان اردبیل انجام شده است.
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه تحلیلی از نوع مورد- شاهدی است. جهت انجام مطالعه 80 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مراجعه کننده به بیمارستان علوی اردبیل و80 نفر غیر مبتلای مراجعه کننده که از لحاظ سن و جنس با گروه مورد همسان شده بودند، مورد مطالعه قرارگرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه پژوهشگر ساخته شامل پرسشنامه مشخصات جمعیت شناسی و عوامل خطر بیماری بود که روایی آن توسط روایی محتوا و پایایی آن توسط آزمون آلفای کرانباخ تایید گردید. داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: مجرد بودن (037/0=p)، سابقه تصادف و ضربه به سر و کمر (003/0=p)، سابقه مصرف سیگار (035/0=p)، در معرض دود سیگار بودن (0001/0=p)، مصرف رژیم گوشت قرمز (0001/0=p)، سابقه تماس با پرندگان (032/0=p)، کمبود آفتاب گیری (034/0=p)، آلودگی زیاد محیط شغلی (002/0=p)، سن شروع پایین اولین قاعدگی (016/0=p)، وجود ام. اس در سایر اعضای خانواده (029/0=p) و فرزند سوم خانواده بودن (034/0=p) باعث افزایش خطر ابتلا به ام. اس میشوند.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد عواملی نظیر دود سیگار، تروما، آلودگی محیط شغلی، تماس با پرندگان و مبتلا بودن یکی از اعضای خانواده به مولتیپل اسکلروزیس از عوامل خطر موثردر ابتلا به این بیماری میباشند.
حسن قبادی، افشان شرقی، ژیلا سادات کرمانی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان ریه، یکی از شایعترین سرطانها در سراسر جهان و یکی از پنج سرطان شایع در ایران محسوب میشود. هدف این مطالعه بررسی همه گیر شناسی سرطان ریه و عوامل خطر ساز آن در استان اردبیل میباشد.
روش کار: این مطالعه مقطعی از خرداد 1388 تا خرداد 1390در اردبیل انجام شده است. اطلاعات بیماران از دو مرکز مورد جمع آوری قرار گرفت. در گروه اول، تمامی بیماران مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی اردبیل که تحت برونکوسکوپی قرار گرفته و گزارش نمونه پاتولوژی آنها برای سرطان اولیه ریه مثبت بوده است قرارگرفتند و گروه دوم، شامل بیمارانی بودند که در طی مدت زمان مطالعه، اسامی آنها در مرکز ثبت سرطان اردبیل با تشخیص پاتولوژی سرطان اولیه ریه وارد شده بود و برداشت نمونه پاتولوژی آنها در سایر مراکز انجام شده بود. برای هر گروه چک لیست جداگانه تهیه شد و پس از تکمیل، اطلاعات حاصل توسط برنامه آماری SPSS 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: در مجموع 124 بیمار با تشخیص سرطان ریه مورد بررسی قرار گرفتند (79% در گروه اول و 21% در گروه دوم). برتری جنسیتی با جنسیت مذکر (3/82%) و میانگین سنی 99/9 ± 23/64 در کل بیماران بود. در گروه اول بیش از نصف بیماران (10/54%) شهرنشین بودند، 8/90% سابقه مصرف سیگار (با میانگین 70/25 ± 67/38 پاکت سیگار در سال)، 7/34% سابقه مصرف اوپیوئید و 3/17% سابقه خانوادگی مثبت بدخیمی داشتند و شایع ترین شکایت اصلی هنگام مراجعه به پزشک خلط خونی (7/32%) بود. همچنین لوب فوقانی راست با 64/27% شایع ترین محل بروز ضایعه در برونکوسکوپی این گروه بود. کارسینوم سلول سنگفرشی با 3/61% شایع ترین فرم بدخیمی در کل بیماران بود.
نتیجه گیری: بر خلاف کشورهای توسعه یافته و همانند مطالعات داخلی، سرطان سلول سنگفرشی شایعترین سرطان ریه در بیماران بوده و آدنوکارسینوم شیوع کمتری دارند. مردان 6/4 برابر بیشتر از زنان مبتلا به سرطان ریه بودند و سیگار مهمترین عامل خطر ساز در ایجاد بیماری است.
منیره پارسیان، کیانوش هاشمیان، خدیجه ابوالمعالی، مالک میرهاشمی،
دوره 15، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: مصرف مواد مخدر یکی از بدترین معضلات بشری در سالهای اخیر است که پایهها و بنیانهای جامعه انسانی را تضعیف میکند و پیشگیری از آن نیازمند کاربرد نظریههای متعدد در رشته های علمی مختلف و روش ها و فنون متنوع است. پژوهشهای متعددی بر نقش متغیرهای خانوادگی و فردی به عنوان عوامل خطرساز مصرف مواد مخدر تاکید داشته اند، بنابراین این مطالعه با هدف پیشبینی نگرش به مصرف مواد مخدر در نوجوانان بر اساس عوامل خطرساز تربیتی خانوادگی به منظور سلامت روانی نوجوانان در جامعه برای پیشگیری از اعتیاد طراحی شد.
روش کار: در این مطالعه که از نوع مطالعات توصیفی و همبستگی بود، جامعه مورد مطالعه دانشآموزان (کلیه مقاطع تحصیلی) شهرستان قائمشهر بودند. تعداد 378 نفر با استفاده از فرمول کوکران انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. سپس پرسشنامهها که شامل سبکهای فرزندپروری بامریند (33 سوال)، نگرش به اعتیاد (53 سوال)، مهارت حل مسئله اجتماعی (55 سوال) و پرسشنامه سطح اقتصادی اجتماعی بود در مورد آنان اجرا شد. در این پژوهش از روش آماری تحلیل مسیر استفاده شد.
یافته ها: در برآورد ضرایب تأثیر وضعیت اجتماعی- اقتصادی خانواده با (35/2 t= ، ضریب مسیر= 35/2) در پیشبینی نگرش به مصرف مواد مخدر در نوجوانان رابطه مستقیم و مثبت و معنیدار وجود دارد. همچنین در برآورد ضرایب تاثیر مهارت حل مسئله سازگارانه ( 62/1 = t ، ضریب مسیر= 13/0) در پیش بینی نگرش به مصرف مواد در نوجوانان رابطه مستقیم و مثبت ولی غیر معنیدار و مهارت حل مسئله ناسازگارانه ( 39/3= t ، ضریب مسیر= 27/0) در پیش بینی نگرش به مصرف مواد در نوجوانان رابطه مستقیم و منفی و معنیدار وجود دارد و در برآورد ضرایب تاثیر سبکهای فرزندپروری با ( 48/ 2 t= - ، ضریب مسیر= 19/0 - ) در پیشبینی نگرش به مصرف مواد در نوجوانان رابطه مستقیم و منفی و معنیدار وجود دارد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه که مولفههای سبک های فرزندپروری، مولفه مهارت حل مسئله اجتماعی ناسازگارانه و مولفه نگرش به اعتیاد، بر نگرش به مصرف مواد مخدر دارای رابطه معنادار میباشد، ولی در مورد مولفه مهارت حل مساله اجتماعی سازگارانه بر نگرش به مصرف مواد مخدر رابطه معنا دار نمیباشد.
یوسف محمدی کبار، احد اعظمی، طاهره اکراسرایان، فرهاد پورفرضی، محمد نگارش،
دوره 21، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: استئوآرتریت زانو عامل مهمی برای درد و ناتوانی در افراد جامعه به شمار میرود که در پژوهش حاضر به بررسی عوامل خطر استئوآرتریت اولیه زانو در بیماران با شکایت درد زانو و ارتباط آنها با استئوآرتریت زانو پرداخته میگردد.
روش کار: 87 نفر در هر گروه وارد مطالعه شدند و از نظر سنی همسانسازی گردیدند. گـروه مورد از بین خانمهای زیر 50 سال که با شکایت درد زانو مراجعه کرده بودند و گروه شاهد نیز از میان بیماران با سن زیر 50 که با شکایت درد زانو و بدون یافتههای رادیولوژیک اوستئوآرتریت، انتخاب گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد میزان استئوآرتریت زانو با شاخص توده بدنی ارتباط معنیداری دارد (0/001=p). ارتباط استئوآرتریت زانو با میزان ESR معنیدار نبود ولی افزایش CRP با p-value برابر با 0/01 با ریسک حدوداً 3/5 برابری افزایش استئوآرتریت زانو همراه بود. با افزایش میزان تحصیلات، میزان استئوآرتریت زانو کاهش پیدا کرد (0/022=p). افزایش میزان فعالیت سرپایی شبانه روزی به طور معنی داری با افزایش استئوآرتریت زانو ارتباط داشت (0/032=p). در بررسیهای انجام شده استئوآرتریت زانو با نوع سرویس بهداشتی مورد استفاده، استفاده از پله ارتباط آماری قابل توجهی از نظر آماری نداشت.
نتیجه گیری: استئوآرتریت زانو با شاخص توده بدنی؛ میزان تحصیلات، شاخص CRP و میزان فعالیت شبانه روزی ارتباط دارد و توصیه میشود که با کمکردن وزن در افراد با شاخص توده بدنی غیرطبیعی، ورزش و بهبود سبک زندگی از میزان بروز استئوآرتریت زانو و ناتوانی ناشی از آن کاسته شود.