13 نتیجه برای عوارض
مسعود انتظاری اصل، محمد رضا قدرتی، حمید عبادی زارع، خاطره عیسی زاده فر،
دوره 2، شماره 2 - ( 3-1381 )
چکیده
زمینه و هدف : مرحله ریکاوری بیهوشی یکی از پرخطرترین مراحل بیهوشی بوده و عوارض مختلف تنفسی، قلبی - عروقی، تهوع واستفراغ، لرز، درد و بی قراری با شیوع نسبت اً بالایی در آن گزارش شده است. هدف از انجام این مطالعه بررسی شیوع این عوارض در میان بیماران جراحی شده در اطاقهای عمل بیمارستانهای فاطمی و علوی اردبیل وشناسایی عوامل خطر ساز احتمالی دخیل در افزایش بروز این عوارض بوده است.
روش کار: در این مطالعه توصیفی ، مقطعی 160 بیمار کاندید عمل جراحی در بیمارستانهای فاطمی و علوی در زمستان 1379انتخاب و پرسشنامههای مربوط به سوابق بیماری زمینهای، بیهوشی قبلی، سابقه اعتیاد، سابقه مصرف دارو، مصرف سیگار، کلاس فیزیکی ASA ، نوع بیهوشی، زمان عمل و محل عمل جراحی در مورد آنها تکمیل و از نظر بروز عوارض بعد از بیهوشی مورد بررسی قرار گرفتند و نتایجحاصل از این تحقیق با استفاده از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها : بر اساس بررسیهای انجام گرفته شیورینگ در 3/36%، درد در 9/26%، بیقراری در 3/21%، عوارض ریوی در 8/13%، عوارض قلبی- عروقی در 12% و تهوع و استفراغ در 8/8% بیماران بعد از عمل جراحی مشاهده شد. همچنین در ارتباط با تأثیر برخی فاکتورها بر شیوععوارض، ارتباط معنی داری بین شیورینگ و سابقه بیماری، سابقه مصرف دارو و محل عمل جراحی مشاهده شد. همچنین درد، بیقراری وعوارض ریوی با محل عمل جراحی رابطه معنی داری داشتند.
نتیجهگیری : برخی عوارض بعد از بیهوشی از جمله شیورینگ، درد و بیقراری بعد از عمل نسبت به مطالعات مشابه از شیوع نسبتاً بالاتری درمیان بیماران مطالعه شده برخوردار بودهاند.
اکبر پیرزاده ، عبداله مهدوی، جلوه چرختاب،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
زمینه و هدف: طبق کتب مرجع بلع جسم خارجی و گیر کردن آن در مری بیشتر در کودکان دیده می شود و تشخیص صحیح و درمان ب ه موقع آن باعث کاهش عوارض مرتبط می گردد. هدف از تحقیق حاضر بررسی جسم خارجی مری در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان فاطمی بود .
روش کار: 62 بیمار که با شکایت وجود جسم خارجی در گلو بستری شده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. مواردی چون سن، جنس، نوع جسم خارجی ، درمان انجام شده، عوارض آن و مدت بستری شدن مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: از 62 بیمار مورد بررسی 30 نفر مذکر و 32 نفر مؤنث بودند. سکه شایعترین جسم خارجی بلعیده شده بود (24 مورد) ولی در بزرگسالان استخوان (مرغ وماهی) شایع تر بود (19 مورد). محل شایع گیر کردن جسم خارجی قسمت فوقانی مری و زیر اتصال کریکوفارنژیال بود. جهت خارج کردن جسم خارجی در 61 نفر ( 4/98 %) از ازوفا گ وس ک وپی و در یک مورد ( 6/1 %) از فورسپس اندوسکوپیک استفاده شد. عوارض در یک مورد بصورت خونریزی دیده شد.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه جسم خارجی مری درکودکان ازشیوع بالایی برخوردار است ضروری است با ارایه آموزش های لازم به والدین از وقوع آن پیشگیری نمود.
خاطره سیلانی، معصومه آقا محمدی، خلیل رستمی، ودود نوروزی،
دوره 5، شماره 3 - ( 6-1384 )
چکیده
زمینه و هدف : تهوع و استفراغ بعد از عمل شایع ترین عارضه بیهوشی است که شیوع کلی آن حدود 30% بوده و در بیماران در معرض خطر تا70% افزایش مییابد. در سال های اخیر مطالعات متعددی به بررسی تاثیر روش های دارویی شامل داروهای ضد استفراغ و بیهوشی در کاهش تهوع و استفراغ بعد از عمل پرداختهاند، اما سهم روش های غیر دارویی که فاقد عوارض داروهای شیمیایی بوده و از نظر اقتصادی هم مقرون به صرفه میباشند، در این میان ناچیز بوده است. با توجه به اینکه ناشتا نگهداشتن بیمار قبل از بیهوشی عمومی ضروری است، وقوع دهیدراتاسیون و کاهش حجم مایعات خارج سلولی و متعاقبآن بروز تهوع و استفراغ مورد انتظار و قابل پیشبینی میباشد، بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر مایع درمانی داخل وریدی قبل از عمل بر تهوع و استفراغ بعد از عمل صورت گرفت.
روش کار : مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی است که در دو گروه 30 نفری انجام شد. به گروه مداخله علاوه بر مایعات داخل وریدی معمول، بلافاصله قبل از جراحی یک لیتر سرم فیزیولوژیک به صورت بولوس تزریق شد. گروه مقایسه فقط مایعات داخل وریدی معمول را دریافت نمودند. در نهایت میزان تهوع و استفراغ بعد از عمل در دو گروه بررسی و مقایسه گردید.
یافتهها : بر اساس آزمونهای آماری بین سن، مدت زمان ناشتا بودن قبل و بعد از عمل، مصرف داروهای ضد استفراغ بعد از عمل و طول مدت بستری در دو گروه تفاوت معنیدار آماری وجود داشت، نتایج نشان داد که میزان بروز تهوع و استفراغ بعد از عمل درگروه مداخله بهترتیب 20 و 10 درصد در مقابل 50% در گروه شاهد بود. بر اساس آزمون آماری مجذور کای، میزان تهوع و استفراغ بعد از عمل در دو گروه تفاوت آماری معنیدار داشت ( بهترتیب 015/0 p= و 001/0 p= )، همچنین بین طول مدت ناشتا ماندن قبل از عمل و بروز استفراغ بعد از عمل ارتباط آماری معنیدار مشاهده شد(05/0 p= ).
نتیجهگیری : با توجه به تاثیر مثبت مایع درمانی داخل وریدی بر میزان تهوع و استفراغ بعد از عمل، استفاده از این روش به عنوان روشیکم هزینه و بیضرر در بیماران تحت اعمال جراحی پیشنهاد میشود.
فریبا کهنموئی اقدم، فرناز اهدایی وند، فریده مصطفی زاده، قدرت اخوان اکبری، محمد صادقی،
دوره 5، شماره 3 - ( 6-1384 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از خطرات اصلی سزارین انتخابی ایجاد سندرم زجر تنفسی ایاتروژنیک است که پیامدهای آن از نظر بهداشتی و اقتصادی مشخص می باشد. تزریق پیشگیرانه کورتیکو استروئیدها (بتا متازون) به مادر تا حدودی از ایجاد عوارض مربوط به سندرم زجر تنفسی در نوزاد را می کاهد ولی استفاده از کورتیکواستروئیدها ترس از عوارض جانبی را نیز به همراه دارد و یکی از عوارض استروئیدها تاخیر در بهبود زخم می باشد لذا این مطالعه تاثیر بتامتازون بر روی زخم جراحی را مورد بررسی قرار داده است.
روش کار: در این پژوهش جمعیت مورد مطالعه در دو گروه مورد و شاهد (30 نفره) از زنان که سزارین انتخابی بودند. در گروه مورد 48 ساعت قبل از عمل, 12 میلی گرم بتامتازون دو بار به فاصله 24 ساعت به صورت عضلانی تزریق شد و عوارض زخم جراحی طی هفت روز بعد از عمل در هر دو گروه به صورت بالینی مورد بررسی قرار گرفت. داده های جمع آوری شده به کمک نرم افزار آماری SPSS و به کمک آزمون های مجذور کای و فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: اکثر بیماران مورد مطالعه (60%) در گروه سنی 30-20 سال بوده و میانگین سنی هر دو گروه 21 سال بود. فراوانی نسبی بیماران دارای عارضه زخم جراحی در گروه مورد (دریافت کننده بتامتازون) 30% و در گروه شاهد 33/23% بود، که این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود. شایع ترین عارضه قرمزی و پرخونی منطقه عمل جراحی بود. در 15% بیماران سایر عوارض مشاهده شده شامل ترشح سروزی، گرمای موضعی و اندوراسیون بود که در این موارد نیز اختلاف آماری معنی داری بین گروه مورد و شاهد وجود نداشت.
نتیجه گیری: در مطالعه حاضر بتامتازون موجب افزایش عوارض زودرس زخم جراحی نشد و می توان از آن بدون نگرانی از عوارض ترمیم زخم جراحی به صورت پیش گیرانه جهت رسیده شدن ریه جنین در بیماران با سزارین انتخابی استفاده کرد.
فریبا کهنمویی اقدم، فیروزه اسدزاده منیر، فیروز امانی،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: هیپرپرولاکتینمی اختلالی است که با یکی از انواع بالینی گالاکتوره، نازایی، انواع اختلالات قاعدگی، هیرسوتیسم و PMS ( Perimenstrual Syndrome ) خود را نشان می دهد. برموکریپتین یک آگونیست دوپامین بوده و داروی انتخابی برای درمان این عارضه می باشد. به علت لزوم تداوم مصرف (حتی تا چندین سال) تحمل بیمار نسبت به دارو مهم می باشد. در این مطالعه، عوارض جانبی و میزان تحمل بیماران نسبت به برموکریپتین را در دو فرم مصرف آن (خوراکی- داخل مهبلی) مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی یک سوکور می باشد جمعیت مورد مطالعه زنان مراجعه کننده به درمانگاه تخصصی زنان با یکی از شکایات گالاکتوره، اختلالات قاعدگی هیرسوتیسم و نازایی می باشد. حجم نمونه برآورد شده 180 نفر بوده (دو گروه 90 نفری) و مدت مطالعه 2 سال بود. افراد مورد مطالعه به دو گروه مصرف کننده های خوراکی و داخل واژنی تقسیم شده و قبل از شروع مطالعه از نظر کنترل عوارض سیستمیک و موضعی معاینه سیستمیک و زنانگی شدند و پس از حصول اطمینان از نظر سالم بودن سایر سیستم های بدن، به یک گروه نوع خوراکی و به گروه دیگر نوع داخل مهبلی دارو تجویز شد. داده ها بر اساس پرسشنامه تنظیم شده جمع آوری گشته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: در این مطالعه مشخص گردید که عوارض جانبی برموکریپتین در مصرف کنندگان نوع خوراکی 100% موارد و مصرف کنندگان نوع داخل مهبل 2/43% از موارد ایجاد شده است. بیشترین عارضه در نوع خوراکی دارو تهوع (9/38%) و در گروه مصرف کننده داخل مهبلی خارش مهبلی (3/22%) بوده است سرگیجه در گروه مصرف خوراکی نسبت به گروه مصرف داخل مهبلی بیشتر بوده است (8/27% در مقایسه با 3/2%) افت فشار در نوع خوراکی دارو در 2/11% موارد وجود داشته است در حالی که این رقم در مورد گروه مصرف داخل مهبل صفر بوده است. در 2/51% گروه خوراکی بیشتر از دو عارضه دیده شده است. در هر دو گروه مورد مطالعه بیشترین عوارض در 10 روز اول مطالعه ایجاد شده است (7/66% و 8/37%) از نظر شدت عارضه ایجاد شده مشخص گردیده که 2/31% گروه خوراکی و 11% گروه داخل مهبلی شدت عارضه به حدی بوده است که منجر به قطع مصرف دارو گشته است.
نتیجه گیری: بین شدت و نوع عوارض دارویی در دو فرم مصرف خوراکی و داخل مهبلی برموکریپتین تفاوت معنی دار وجود داشته و تحمل دارویی و تداوم مصرف دارو در نوع داخل مهبلی بیشتر از نوع خوراکی می باشد.
نیره خادم، احمد شاه فرهت ، نیره قمیان، سمیرا ابراهیم زاده،
دوره 7، شماره 4 - ( 9-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: پره اکلامپسی یک بیماری با علت ناشناخته است که با شیوعی حدود 7/3% تولد زنده دیده شده و عامل 18% از مرگ مادران می باشد. علاوه بر آثار و عوارض مادری، عوارض جنینی نیز از معضلات عمده آن به حساب می آید. این مطالعه شیوع زایمان و نتایج زایمان زود رس و عوارض آن را با حاملگی طبیعی مقایسه می نماید.
روش کار: این یک مطالعه آینده نگر از نوع مقطعی (Cross sectional) بود که در 127 زن حامله مبتلا به پره اکلامپسی و 254 حاملگی طبیعی سالم انجام شد. آنالیز آماری با نرم افزار SPSS/Win و آزمون Chi-square انجام گرفت.
یافته ها: شیوع زایمان زودرس در بیماران مبتلا به پره اکلامپسی 4/54% و در مادران سالم 25% بود. در تعدادزایمان با 0/157=p ، سن با 0/265=p و روش زایمان با 0/226=p در دو گروه، از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود نداشت. ولی از نظر سن حاملگی (p<0/0001)، وزن تولد (p<0/0001)، مرگ و میر نوزادان (0/013=p)، آپگار زمان تولد (0/005=p) و بستری در (p<0/0001) NICU (Neonatal Intensive Care Unit) در دو گروه تفاوت معنی داری وجود داشت.
نتیجه گیری: زایمان زودرس، علت اختلاف اساسی بین دو گره پره اکلامپسی و حاملگی طبیعی بود. توجه به کنترل دقیق موارد بیماری و اجتناب از تصمیم گیری شتاب زده جهت ختم حاملگی در موارد خفیف پره اکلامپسی، می تواند تا حد زیادی نتایج نوزادان را در این گروه بهبود بخشید.
نعیما خدادادی، هائیده محمودی، سیده نوشاز میر حق جو،
دوره 8، شماره 2 - ( 3-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: افسردگی پس از زایمان نوعی اختلال روانی محسوب می شود که عوامل روانی- اجتماعی با آن ارتباط دارند. تحقیق حاضر با هدف تعیین ارتباط بین افسردگی پس از زایمان و برخی از عوارض روانی- اجتماعی وتعیین میزان افسردگی پس از زایمان در مادران مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر رشت انجام شده است.
روش کار: در این پژوهش توصیفی-همبستگی،350 زن بصورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل دو پرسشنامه، در ارتباط با عوارض روانی- اجتماعی مادران و آزمون افسردگی پس از زایمان ادینبورگ بود، که به روش مصاحبه و توسط پژوهشگر تکمیل شد.
یافته ها: نتایج تحقیق بیانگر آن است که 16% از نمونه ها به افسردگی پس از زایمان مبتلا بودند، همچنین نتایج نشان دادند که بین میزان رضایت از زندگی با خانواده همسر (0/021=p)، حوادث ناگوار زندگی (p<0/0001)، سابقه بیماری روانی در خانواده (p<0/0001)، سابقه افسردگی پس از زایمان در خانواده (p=0/008)، حاملگی ناخواسته (p=0/041)، تمایل به سقط جنین (p<0/0001)، رضایت مادر از جنس نوزاد (0/034=p)، رضایت خانواده همسر از جنس نوزاد (0/005=p)، نوع ارتباط با همسر (p<0/0001)، نوع ارتباط با خانواده همسر (p<0/0001) و افسردگی پس از زایمان ارتباط معنی دار آماری وجود دارد.
نتیجه گیری: پرستاران نقش مهمی در پیشگیری ثانویه و غربالگری زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان و ارجاع سریع و مناسب این زنان به روانپزشک دارند.پرستاران باید در مورد عوامل خطرزای افسردگی پس از زایمان آگاهی داشته باشند و این اطلاعات را به مادران و خانواده هایشان منتقل نمایند.
سعید صادقیه اهری، سولماز عرشی، منوچهر ایران پرور، فیروز امانی، حسین سیاه پوش،
دوره 8، شماره 4 - ( 9-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: میزان وقوع دیابت و همچنین شیوه های مختلف درمانی در طی دو دهه اخیر به نحو چشم گیری افزایش یافته است. تأثیر واقعی روش های درمانی ارائه شده در ارتقاءوضعیت سلامت این بیماران از مسائل و موضوعات مطرح می باشد و مطالعه کیفیت زندگی این بیماران از مسائل ضروری بویژه در طب جامعه نگر و پزشکی اجتماعی می باشد. این مطالعه به منظور تعیین کـیفیت زندگی بیماران دیابتی تیپ 2 طرح ریزی شد.
روش کار: این مطالعه به صورت مقطعی توصیفی تحلیلی بود که در سال 1383 در بیمارستان بوعلی شهر اردبیل در کلینیک دیابت بر روی 110 بیمار دیابتی انجام شد. این بیماران به طور تصادفی انتخاب، سپس با مصاحبه حضوری در مورد هر بیمار پرسش نامه SF-36 (The Short Form 36 Health Survey) تکمیل شد. در نهایت اطلاعات به دست آمده به کمک برنامه آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: میانگین سنی بیماران 11/3±52/5 سال بود. از کل بیماران 73 مورد (66/4%) زن و بقیه مرد بودند. متوسط دوره بیماری از زمان تشخیص در بیماران دیابتی 2/6 ±8 سال و متوسط دوره درمان دیابت در بیماران دیابتی نوع 2 برابر 6/1±7/7 سال بود.51 نفر (46/36%) از بیماران سابقه بستری در بیمارستان داشتند. شاخص سرزندگی و شادابی در 39/1% بیماران و شاخص کارکرد اجتماعی در 50% بیماران سطح پائینی داشت در نهایت به طور کلی و با تجمیع نمرات شاخص های مختلف کیفیت زندگی براساس ضرایب استاندارد پرسشنامه 77% از بیماران از کیفیت زندگی متوسط و پایین برخوردار بودند.
نتیجه گیری: اکثریت بیماران دیابتی از کیفیت زندگی پایین برخوردارند و دیابت در ابعاد جسمی و روحی بر کیفیت زندگی بیماران تاثیر گذار است.
هرمز عظیمی، شعله خادم عباسی،
دوره 11، شماره 3 - ( 6-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: اولین جراحی کله سیستکتومی به روش لاپاروسکوپی در سال 1985 انجام شد و در حال حاضر بیش از 90% جراحیهای کله سیستکتومی در کشورهای پیشرفته به روش لاپاروسکوپیک انجام می شود. این روش یکی از شایعترین جراحی های الکتیو محسوب می شود. هدف از انجام این مطالعه بررسی اولین گروه بیماران تحت لاپاروسکوپیک کله سیستکتومی در استان اردبیل در دو بیمارستان آرتا و سبلان که توسط یک جراح تحت عمل قرار گرفته اند، می باشد تا فراوانی و نوع عوارض ایجاد شده بعد از عمل در این روش و میزان تبدیل به جراحی باز مورد بررسی قرار گیرد.
روش کار: در این مطالعه که به روش توصیفی - تحلیلی صورت گرفت، 200 بیمار (176 نفر زن و 24 نفر مرد) که با تشخیص قطعی کله سیستیت (سنگ کیسه صفرای علامتدار) از مهر ماه 1385 تا اول سال 1388 تحت عمل لاپاروسکوپیک کله سیستکتومی قرار گرفته بودند، وارد مطالعه شدند و اطلاعات به وسیله پرسشنامه (تا 6 ماه بعد از جراحی) جمع آوری شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارSPSS و آزمون مجذور کای صورت گرفت و 05/0 > P به عنوان معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته ها: میانگین سن بیماران 6/44 سال بود. در تشخیص های نهایی، 168 نفر (84%) کله سیستیت مزمن و 32 نفر (16%) کله سیستیت حاد داشتند. فقط 8 نفر (4%) تبدیل به جراحی باز شد. هشت مورد (4%) دچار عوارض ارگانیک شدند که شامل: 4 مورد (2%) ایکتر بعد عمل، 1 مورد (5/0%) تب بعد از عمل، یک مورد (5/0%) لیک صفراوی، یک مورد (5/0%) نشت مختصر مواد خونابه ای از محل عمل و یک مورد (5/0%) مربوط به افزایش آنزیم های کبدی بدون علائم دیگر بود. از میان عوامل خطر تبدیل به جراحی باز، بین کله سیستیت حاد و جنسیت مرد با تبدیل به جراحی باز ارتباط معنی دار دیده شد. در مورد میزان رضایتمندی بعد از عمل، 5/89% رضایت کامل، 5/2% نارضایتی کامل و 8% نارضایتی نسبی داشتند. هیچ مورد مرگ و میر دیده نشد.
نتیجه گیری: کله سیستکتومی لاپاراسکوپیک بعنوان روش انتخابی و استاندارد درمان سنگ های کیسه صفرا دارای مزایای بسیار بالایی می باشد ولی در کنار آن یک سری عوارض وجود داشته که اکثریت این عوارض با درمان طبی و بدون نیاز به جراحی قابل درمان و کنترل می باشد در ضمن در تبدیل کله سیستکتومی لاپاراسکوپیک به جراحی باز عواملی مرتبط بوده مانند جنسیت مذکر، کله سیستکتومی حاد و تبحر و مهارت جراح که با کنترل این عوامل در حد امکان می توان تبدیل به جراحی باز را بیش از پیش کاهش داد.
علی نعمتی، رضا مهدوی، ایرج فیضی، عباس نقی زاده باقی،
دوره 12، شماره 3 - ( 6-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : مصرف داروهای شیمی درمانی در بیماران سرطانی دارای عوارض جانبی است. در مدل های حیوانی نشان داده شده است که مصرف اسیدهای چرب 3 ω می تواند در کاهش عوارض جانبی ناشی از مصرف داروهای شیمی درمانی موثر واقع شود . مطالعه اخیر با هدف تاثیر مصرف مکمل روغن ماهی بر عوارض جانبی ناشی از شیمی درمانی در بیماران مبتلا به سرطان معده انجام گردید.
روش کار: پژوهش حاضر به صورت کارآزمایی بالینی دو سوکور در شهر اردبیل در سال 90-1389 انجام شد. بدین منظور 15 نفر از بیماران داوطلب مبتلا به سرطان معده تحت شیمی درمانی برای گروه آزمایش و 15 دیگر نفر برای گروه کنترل بعد از مصاحبه به صورت تصادفی جهت مطالعه انتخاب گردیدند. سپس به گروه آزمایش مکمل اسیدهای چرب 3 ω به میزان 3 گرم (محتوی ایکوزاپنتانوئیک و دوکوزاهگزانوئیک اسید به ترتیب 8/1 و 2/1 گرم) و به گروه کنترل ماده دارونما به مدت شش هفته داده شد . پس از ثبت اطلاعات اولیه هر دو گروه، اطلاعات مربوط به عوارض جانبی شیمی درمانی در شروع، هفته های چهارم و ششم بعد از مداخله جمع آوری شد. نتایج بدست آمده توسط آزمونهای آماری تی مستقل، آمار توصیفی، کای دو و کیو کوکران مورد بررسی قرار گرفتند .
یافته ها : نتایج مطالعه نشان داد که در میزان تهوع و کرامپ شکمی بیماران مابین دو گروه مورد مطالعه در انتهای هفته ششم اختلاف معنی داری وجود دارد (05/0> p ) . در گروه آزمایش با افزایش زمان از وقوع تهوع در بیماران کاسته شد و این تفاوت از نظر آماری معنی دار می باشد (05/0> p ) . در گروه آزمایش با اینکه در طول مطالعه از وقوع ریزش موی سر، استفراغ و اسهال کاسته شد، ولی این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود. هیچ اختلاف معنی داری پس از مداخله در میزان استفراغ، اسهال و ریزش موی سر مابین دو گروه مورد مطالعه وجود نداشت .
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که مصرف مکمل روغن ماهی در سرطان معده تحت شیمی درمانی ممکن است از طریق کاهش برخی از عوارض جانبی شیمی درمانی مانند تهوع و کرامپ شکمی مفید باشد، پس میتوان از اسیدهای چرب 3 ω بعنوان یک مکمل بی ضرر همراه شیمی درمانی در بیماران سرطانی استفاده کرد.
عدالت حسینیان، وحیده کسایی، علیرضا محمدزاده، شهرام حبیب زاده، فریبا ساقی، مهناز داوری، اعظم برزگر، مهری سیدجوادی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه بیماریهای قلبی، شایعترین علت مرگ ومیردرکشورهای توسعه یافته وهمچنین درکل دنیاست و طبق پیش بینی سازمان بهداشت جهانی، عامل اصلی مرگ و میر در سراسر دنیا در سال ٢٠٢٠ خواهد بود. انفارکتوس میوکارد یکی از شایعترین تشخیص ها در بیماران بستری در کشورهای صنعتی است. این بیماری، نسبت به سایر بیماری ها موجب مرگ و میر، ناتوانی و هزینه بیشتر می شود، جراحی پیوند عروق کرونری یکی از روش های درمانی بیماری ایسکمیک قلبی می باشد. با توجه به اینکه این روش جراحی از چند سال قبل در بیمارستان امام خمینی اردبیل انجام می گردد لذا هدف از این مطالعه بررسی عوارض جراحی عروق کرونری در بیماران بستری در این بیمارستان می باشد.
روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی مقطعی می باشد که بر روی تمام بیماران مراجعه کننده به بیمارستان امام خمینی اردبیل جهت عمل جراحی (CABG) در طی سال 91-1390انجام گرفت و عوارض بعد از عمل در طی ماه اول بعد از عمل جراحی در آنها مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه چک لیستی که شامل ویژگی های فردی (سن، جنس، محل سکونت، شغل، وضعیت تاهل) سوابق بیمار (دیابت، پرفشاری خون و ...)، عوارض ناشی از CABG (عفونت محل زخم، خونریزی، عوارض عصبی، عوارض کلیوی، عوارض تنفسی و عوارض قلبی) بود، تکمیل شد و پس از تکمیل چک لیست ها اطلاعات حاصل وارد برنامه آنالیز آماری SPSS v16 شد.
یافته ها: در این مطالعه 211 بیمار CABG شده مورد بررسی قرار گرفتند که در بین آنها 145 نفر(72/68%) مرد و 66 نفر(28/31%) زن بودند. 70 بیمار (17/33%) بالای 70 سال سن داشتند. 22/32% بیماران سابقه مصرف سیگار، و 95/9% نیز سابقه مصرف اوپیوئید داشتند. 12/34% دارای سابقه هیپرتانسیون، 28/40% سابقه دیابت، 06/17% سابقه هیپرلیپیدمی و 98/63% بیماران سابقه MI قبلی داشتند. درد سینه با 36/93% شایع ترین شکایت بدو ورود بیماران بود. بررسی عوارض نشان داد که 27/13% بیماران دچار خونریزی پس از جراحی، 05/8% عفونت پس از عمل، 36/2% طی یک ماه پس از جراحی فوت نموده، 32/12% دچار اختلال عصبی، 36/2% عوارض کلیوی، 37/11% علایم تنفسی و 59/34% بیماران نیز دچار علایم قلبی شدند. همچنین آنالیز داده ها نشان داد که میان جنس و وضعیت حیات، بروز عفونت و اختلال عصبی، میان سن و وضعیت حیات، بروز خونریزی و عوارض کلیوی، میان دیابت با وضعیت حیات، بروز عفونت و عوارض تنفسی و نیز میان هیپرتانسیون تنها با بروز عفونت ارتباط معنی داری وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که شایع ترین عارضه در میان این بیماران، عوارض قلبی عروقی بالاخص دیس ریتمی های قلبی می باشد. از این رو این بیماران حمایت های قلبی بیشتری را می طلبد.
ایرج فیضی، سعید اسمعیلپور، علی نعمتی، خاطره عیسی زاده، فریده فیضی، وحید منتظری،
دوره 17، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از مکملها از جمله –Lکارنیتین، حمایتهای تغذیهای ایدهآل و تغذیه زودهنگام بعد از عمل جراحی در سرطان، میتواند در پیشگیری از عوارض بیماران مهم باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر تغذیه زودهنگام غنی از L -کارنیتین بر عوارض عمل جراحی سرطان مری و طول مدت بستری در بخشهای بیمارستان انجام گردید.
روش کار: در یک کارآزمایی بالینی، 50 نفر از بیماران مبتلا به سرطان مری تحت عمل جراحی در دو گروه مساوی به صورت تصادفی برای بررسی انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه یادداشت غذائی اطلاعات تغذیهای استخراج گردید. از هر دو گروه قبل از شروع و انتهای مطالعه نمونه خونی پایه و نمونه ادرار 24 ساعته به ترتیب برای اندازهگیری فاکتورهای خونی (مثل شمارش سلولهای خون، هموگلوبین، هماتوکریت و اوره خون) و تراز ازته گرفته شد. سپس به گروه مداخله در اولین روز بعد از عمل جراحی مکمل-L کارنیتین به میزان روزانه 3 گرم در 3 دوز منقسم به همراه رژیم غذائی روتین بیمارستان در هر وعده غذایی و به گروه شاهد رژیم غذائی روتین بیمارستان به مدت ده روز داده شد. دادهها با استفاده از آزمونهای تی مستقل، تی زوجی و کای دو تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که تغییرات میانگین BUN و تراز ازته در دو گروه بعد از مداخله اختلاف معنیداری داشت (0/05>p). بیمارانی که تغذیه زودهنگام غنی از-L کارنیتین را شروع کرده بودند، مدت زمان کمتری در بخشهای بیمارستان سپری کرده و زودتر ترخیص شدند، بطوریکه این اختلاف با گروه کنترل معنیدار بود (0/05>p).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که تغذیه زودهنگام غنی ازL کارنیتین احتمالاً بتواند بر طول مدت بستری بیماران مبتلا به سرطان مری بعد از عمل جراحی در بخشهای بیمارستان تاثیر مثبت بگذارد.
شفق علی عسگرزاده، سودا میکائیلی میرک، جواد علی عسگر زاده، حامد آقازاده، سراج مهاجری، نیما جوانشیر، محمد نگارش،
دوره 23، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت یک ریسک فاکتور مهم از نظر ایجاد عوارض بعد از جراحی و مورتالیتی میباشد. اما در مورد رابطه افزایش سطح هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c) با بروز عوارض جراحی نظرات متفاوتی وجود دارد.
روش کار: در این مطالعه گذشته نگر تعداد ۱۸۹ بیمار دیابتی مراجعهکننده به بیمارستان سبلان اردبیل در سال 1400 که جهت جراحی بستری شده اند مورد بررسی قرار گرفتند. داده های مربوط به اطلاعات دموگرافیک، آزمایشHbA1c ، عوارض بعد از عمل و نیز پیامد بستری بیماران از پرونده استخراج و وارد چک لیست محقق ساخته گردید. بیماران به دو گروه دیابت کنترل نشده با HbA1c هفت و بالاتر و گروه دیابت کنترل شده با HbA1c زیر هفت تقسیم شدند.
یافته ها: از 189 بیمار وارد شده به مطالعه 97 بیمار در گروه دیابت کنترل نشده و 92 بیمار در گروه دیابت کنترل شده قرار گرفتند. میانگین سنین بیماران دیابتی گروه دیابت کنترل نشده و کنترل شده به ترتیب 8.91±58.18 و 5.52±61.84 گزارش گردید. با توجه به نتایج به دست آمده عفونت محل عمل و نیاز به جراحی مجدد در طول بستری رابطه معناداری را با سطح HbA1c نشان دادند (0.05≥p). دیگر عوارض بعد از عمل تفاوت معناداری بین دو گروه نداشتند.
نتیجه گیری: منطقی به نظر میرسد که جراحی های الکتیو در سطوح HbA1c بیشتر از 7 درصد به تعویق انداخته شود، چرا که وجود سطوح بالای HbA1c حاکی از کنترل نبودن دیابت بیمار و در نتیجه احتمال بالاتری از وجود عوارض مزمن دیابت و همچنین ریسک بالاتری برای عوارض جراحی میباشد.