|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
6 نتیجه برای سکته قلبی
عدالت حسینیان، سید هاشم سزاوار، محمد تقی نیک نژاد، فرید گسیلی، زهرا موسوی، ایلناز محمدی، دوره 3، شماره 2 - ( 3-1382 )
چکیده
زمینه و هدف: با وجود پیشرفتهای وسیع تشخیصی و درمانی هنوز یک سوم بیمارانی که دچار سکته قلبی می شوند فوت می کنند. مطالعات مختلف نشان داده است که آریتمی های قلبی شایعترین علت مرگ در جریان سکته قلبی حاد می باش ن د و بلوکهای قلبی دسته مهمی از این آریتمی ها هستند و از این جهت که اغلب در پیش آگهی، مدت بستری و م رگ و میر بیمارستانی مؤثرند دارای اهمیت زیادی هستند . روش کار: در این بررسی پرونده 630 بیماربا تشخیص سکته قلبی حاد بستری شده در CCU بیمارستان بوعلی اردبیل از د یم اه 1377 تا د یماه 1380 مورد بررسی قرار گرفت و اطلاعات لازم با کمک پرسشنامه و به روش Secondary Data Analysis جمع آوری گردید. در نهایت داده های حاصله با استفاده از روشهای آماری تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: 4/9% افراد مورد مطالعه بل ـ وک AV و 2/30 % بلوک شاخه ای داشته اند. به تفکیک جنس 5/40% مردان و 6/37 % زنان مورد مطالعه حداقل یک نوع بلوک داشته اند ولی ارتباط معنا داری بین بلوک و جنس افراد بدست نیامد. همچنین 62% م رگ و میر بیمارستانی در بیماران AMI به همراه بلوک و 38% موارد بدون بلوک بوده است که بیانگر ارتباط معنی داری بین بلوک و م رگ و میر بیمارستانی می باشد (05/0 < p ) . نتیجه گیری: میزان کل فراوانی بلوک های AV و شاخه ای به دنبال AMI در مطالعه حاضر 6/39% بوده است که مشابه مطالعات دیگر است ولی میزان بلوک های شاخه ای (به صورت مجزا) به دنبال AMI در مطالعه حاضر نسبت به سایر مطالعات از شیوع بیشتری برخوردار بود .
سید هاشم سزاوار، نیره امینی ثانی، سید علیرضا علوی زاده، دوره 4، شماره 3 - ( 6-1383 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماری های قلبی- عروقی یک معضل بهداشتی جهانی هستند. بار جهانی این بیماری ها بیشترمتوجه کشورهای با در آمد پایین و متوسط است و حدود 78% همه مرگ ها و 3/86% همه ناتوانی ها ناشی از آن است. این مطالعه به منظور تعیین عوامل خطر سکته قلبی افراد جوان در اردبیل صورت گرفت. روش کار: در این مطالعه مورد- شاهدی 52 بیمار زیر 45 سال مبتلا به سکته قلبی حاد بستری شده در بیماستان بوعلی اردبیل طی سال 1382 با 52 شاهد همسان شده از نظر سن و جنس از جمعیت عادی مقایسه شدند. جهت برآورد خطرعواملی چون سیگار، فعالیت فیزیکی، سابقه فامیلی، سابقه دیابت و موارد مشابه از شانس نسبی و حدود اطمینان 95% استفاده گردید. جهت مقایسه میانگین ها از آنالیز واریانس استفاده شد. یافته ها : میانگین سنی موارد 37/2 سال بود و 96/2% بیماران مرد بودند. سابقه فامیلی مثبت بیماری ایسکیمیک قلبی با شانس نسبی 9/4 (%95 CT=2/6-34/3) و سیگاری کنونی با شانس نسبی 2/8(%95 CT=1/3-6/2) با افزایش خطر سکته قلبی همراه بودند. همچنین معلوم شد که میانگین شاخص توده بدنی، میانگین غلظت قند خون ناشتا، LDL و HDL در دو گروه مطالعه متفاوت بود و فعالیت فیزیکی با شانس نسبی 0/4 نقش حفاظتی را بدنبال داشت (95%CT=0/2-0/8). ارتباط معنی داری بین مواجهه غیر مستقیم با دود سیگار، کلسترول تام، سطح تحصیلات و شغل با خطر سکته قلبی مشاهده نگردید. نتیجه گیری : سابقه فامیلی مثبت، سیگار، قند خون بالا، LDL بالا، HDL پایین و عدم تحرک جسمانی مهم ترین عوامل خطر مطرح شده در این مطالعه هستند. مداخلات بهداشتی مناسب در جهت کاهش عوامل خطر در بالغین جوان خصوصاً افراد کمتر از 45 سال با سابقه فامیلی مثبت ضروری به نظر می رسد.
حسین دوستکامی، سید هاشم سزاوار، فیروز امانی، عاطفه شادمان، دوره 6، شماره 2 - ( 3-1385 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماری های عروق کرونر و انفارکتوس حاد میوکارد جزو شایع ترین علت مرگ و میر در جهان و ایران میباشند. استفاده از روش های ریواسکولاریزاسیون نقش عمدهای در درمان این بیماری ها دارد. استفاده از ترومبولیتیک ها به خصوص استرپتوکیناز به جهت سادگی مصرف و عدم نیاز به پرسنل و تجهیزات خاص با استقبال همراه بوده است. یکی از علایم اثربخشی استرپتوکیناز در ایجاد ریپرفیوژن به ناحیه انفارکته، ایجاد آریتمی به دنبال ریپرفیوژن میباشد . مطالعه حاضر به منظور بررسی میزان حساسیت و اختصاصی بودن ایجاد آریتمی ریپرفیوژن جهت پیشگویی عملکرد بطن چپ در بیماران با سکته قلبی قدامی انجام شد . روش کار : مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی و آیندهنگر بود. کلیه بیماران با سکته حاد قدامی قلب که در بخش CCU ( Cardiac Care Unit ) بیمارستان بوعلی بستری شده و استرپتوکیناز دریافت کرده بودند به تعداد 100 نفر وارد مطالعه شدند. بیماران با سابقه نارسایی قلبی و منع مصرف استرپتوکیناز و یا بیمارانی که در عرض شش ساعت اول سکته قلبی فوت کردند و فرصت برای اقدامات تشخیصی وجود نداشت از مطالعه حذف شدند. طی 24 ساعت بعد از زمان بستری، بیماران تحت اکوکاردیوگرافی قرار گرفتند و عملکرد بطن چپ و میزان کسر جهشی ( Ejection Fraction ) تعیین شد. در نهایت اطلاعات جمعآوری شده به کمک برنامه آماری SPSS و با استفاده از روش آمار توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . یافته ها : 52% از بیماران حین دریافت استرپتوکیناز و پایش دچار آریتمی شدند که از این تعداد 33% دارای عملکرد بطن چپ طبیعی و 19% دچار اختلال عملکرد بطن چپ بودند. در 48% باقیمانده که آریتمی اتفاق نیفتاد در 21 % عملکرد بطن چپ طبیعی و در بقیه مختل بود . نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که ایجاد آریتمی ریپرفیوژن میتواند با حساسیت 61% و اختصاصیت 58% ابقای عملکرد بطن چپ را پیشگویی کند و بین ابقای عملکرد بطن چپ بعد از درمان با استرپتوکیناز و ایجاد ریپرفیوژن رابطه آماری معنی دار وجود داشت(05/0 p< ) .
عدالت حسینیان، فیروز امانی، ابراهیم حاجی زاده، شهرام حبیب زاده ، دوره 8، شماره 4 - ( 9-1387 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری های قلبی عروقی مهمترین عامل مرگ و میر در اغلب کشورهای جهان است. آمارهای رسمی نشان می دهد که میزان مرگ و میر ناشی از این پدیده در ایران هم رو به افزایش است و مراقبت از مبتلایان بعد از وقوع سکته قلبی نیاز به ارتقای کیفی وکمی روزافزون دارد. از این رو تعیین میزان بقا و عوامل موثر بر آن در بیماران سکته قلبی حاد مهم بوده و این مطالعه به بررسی بقای یکساله این بیماران می پردازد. روش کار: این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مطالعات بقا و به روش آینده نگر بر روی 800 نفر از بیماران دارای سکته قلبی حاد در بیمارستان بوعلی اردبیل انجام گرفت. بیماران به مدت یکسال پیگیری و اطلاعات لازم بر اساس پرسشنامه ای جمع آوری و در نهایت با استفاده از روش های های مختلف آماری در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. برای نشان دادن میزان بقای بیماران از جدول عمر و روش کاپلان مایر وبرای مقایسه میانگین بقا در گروههای مختلف از آزمون لگ رنک و برای نشان دادن عوامل موثر بر میزان بقا از مدل رگرسیونی کاکس و رسم نمودار تابع بقا استفاده شد. یافته ها: میانگین سنی بیماران 12/4± 60/6 سال بود. میزان مرگ و میر کل بیماران درطی یکسال پیگیری 84 نفر(10/5%) بود. 582 نفر از بیماران (72/8%) مرد و 218 آنان (27/3%) زن بودند. 47/4% سیگاری بوده و 33/4% پرفشاری خون، 18/1% دیابت، 15/3% هیپرلیپیدمی و 30% آریتمی داشتند. میزان بقا در 10 روز اول 94%، در یک ماه اول 93% و در یکسال 90% بود. نتیجه گیری: بر اساس این مطالعه عوامل موثر برمیزان بقا بر اساس مدل رگرسیونی کاکس عبارت بودنداز دیابت، سن، مصرف استرپتوکیناز، میزان کسر جهشی و داشتن بلوک قلبی و آشنایی با این عوامل می تواند به افزایش بقا و بهتر شدن کیفیت زندگی بیماران کمک نماید.
بیژن زمانی، مهناز آذری، عدالت حسینیان، احمد شکر درگاهی، افروز مردی، شهین آذری، دوره 15، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: انفارکتوس قلبی یکی ازشایع ترین بیماریهای قلبی در تمام کشورها است. میزان مرگ و میر مبتلایان به این بیماری حدود 30 درصدمیباشد. برقراری مجدد جریان خون کرونری مسدود شده نقش بسزایی در کاهش مرگ و میر و کیفیت زندگی بیماران متعاقب انفارکتوس حاد میوکارد به عهده دارد. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر سرعت تزریق استرپتوکیناز در بیماران انفارکتوس قلبی حاد بستری در بخش مراقبت ویژه قلبی بیمارستان امام خمینی میباشد.
روش کار: مطالعه حاضر کارآزمایی بالینی و با هدف مقایسه تاثیر کارایی استرپتوکیناز وریدی در تزریق آهسته و تسریع شده انجام گرفت که شامل دو گروه شاهد (تزریق یک ساعته یا آهسته وریدی) و مورد (تزریق تسریع شده 30 دقیقهای وریدی) بودند. حجم نمونه 100 نفر، در هر گروه 50 نفر تعیین و روش نمونهگیری تصادفی بود. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه بود که با مراجعه به پرونده بیمار و مطالعه نوار قلبی، اکو قبل و بعد از تزریق جمعآوری گردید. برای تمام بیماران که معیارهای ورود را داشتند پس از رضایت کتبی، استرپتوکیناز (SK) یک و نیم میلیون واحد داخل ورید تزریق گردید و عوارض حین و بعد از تزریق توسط پژوهشگر دیگری مشاهده و ثبت گردید و نوار قلبی، اکو و جواب آزمایشات بعد از ترخیص بیمار از روی پرونده بررسی و ثبت گردید. دادهها پس از جمعآوری در نرم افزار SSPS وارد و با استفاده میانگین و انحراف معیار وآزمون کای دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتیجه پژوهش در مورد برقراری مجدد جریان خون کرونری نشان داد که در نوار قلبی بیشتر افراد دریافتکننده SK در هر دو گروه شاهد و مورد به ترتیب 60 درصد و 84 درصد ارتفاع قطعه ST کاهش یافته است وازنظر آماری بین دو گروه اختلاف معنیداری وجود دارد. در مورد عوارض ناشی از سرعتتزریق که ازافراد مبتلا بهMIدریافتکننده SKدرهر دو گروه شاهد و مورد به ترتیب 46 درصد و 56 درصد دچار عوارض وازمیان عوارض تزریق SK، عوارض قلبی در دو گروه به ترتیب 30و 38 درصد، عوارض آلرژیک 32و 22 درصد و عوارض خونی 32 و 22 درصد بود که از نظر آماری بین دو گروه اختلاف معنیداری وجود نداشت.
نتیجه گیری:باتوجه به نتایج این مطالعه میتوان باتزریق تسریع شده (30 دقیقهای) SK در بهبود و برقراری مجدد جریان خون کرونری به بیماران MI کمک کرد.
محمد رسول میرزائی، شهرام غلامرضائی، رامین شعبانی، دوره 22، شماره 3 - ( 7-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایشBnip3 و Parkin نقش مهمی در حفظ عملکرد میتوکندری و مهارROS دارد. بین ظرفیت تنفسی میتوکندری با سطوح mRNA پروتئینهای Bnip3 و Parkin آزمودنیها در اثر تمرین، همبستگی مشاهده شده که نشان از نقش بارز دینامیک میتوکندریایی بر بهبود ظرفیت تنفسی دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین تناوبی با شدت بالا و مصرف مکمل کورکومین بر بیان ژن Bnip3 و Parkin میتوکندریایی کاردیومیوسیت موشهای نر مدل سکته قلبی بود.
روش کار: در مطالعه تجربی حاضر 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار از طریق تزریق درون صفاقی ایزوپروترنول (mg/kg 100- دو روز متوالی) به آنفارکتوس میوکارد مبتلا و پس از اطمینان از آنفارکتوس (سنجش تروپونین)، بطور تصادفی به چهار گروه؛ کنترل، تمرین تناوبی با شدت بالا، کورکومین (mg15کورکومین خالص و دی متیل سولفوکساید با غلظت 10% به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن پنج روز در هفته بصورت گاواژ) و توام (مکمل+ تمرین) تقسیم شدند. گروههای تمرین و توام، هشت هفته تحت تمرین (10 وهله فعالیت چهار دقیقه ای با شدت 90-85 درصد VO2max) قرار گرفتند. بیان ژن Bnip3 و Parkin به روش Real-time PCRبه دست آمد. ﺩﺍﺩﻩﻫﺎ توسط ﺁﺯﻣﻮن کولموگروف- اسمیرنوف و تحلیل واریانس یک طرفه ﺁﻧﺎﻟﻴﺰ ﺷﺪﻧﺪ.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین میانگین گروهها در بیان ژن Bnip3 و Parkin تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج آزمون توکی نشان داد که بیان ژنهای Bnip3و Parkin در گروههای تمرین تناوبی شدید و تمرین- مکمل، بیشتر از گروههای کنترل و مکمل بود. بین گروههای مکمل و کنترل، تفاوت معنی داری وجود نداشت. در واقع استفاده از کورکومین بدون تمرین، تاثیری بر بیان ژن Bnip3 و Parkin نسبت به گروه کنترل نداشت.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد تمرین تناوبی و مصرف کورکومین اثر محافظتی بر کیفیت میتوکندریایی در دوره انفارکتوس دارد.
|
|
|
|
|
|