|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای سندروم متابولیک
آمنه پوررحیم قورقچی، پروین بابائی، ارسلان دمیرچی، بهرام سلطانی، سمانه قربانی، دوره 15، شماره 3 - ( 7-1394 )
چکیده
� زمینه و هدف: چا قی و افزایش چربی احشایی پس از یائسگی، با تغییرات نامطلوب پروفایل لیپید، سندروم متابولیک و بیماری&rlmهای قلبی- عروقی همراه است. هدف این تحقیق تعیین اثر تعاملی هشت هفته تمرین هوازی- مقاومتی به همراه استروژن درمانی جایگزینی بر میزان چربی احشایی و عوامل خطر قلبی- عروقی در موش صحرایی اوارکتومی شده بود.
� روش کار: ابتدا تعداد50 رت ماده ویستار تحت جراحی اوارکتومی قرار گرفتند و سپس به گروه های 10 تایی شامل اوارکتومی ( OVX )، اوارکتومی+ تمرین ( Ovx+Exe )، اوارکتومی+ تمرین+ استروژن ( Ovx+Exe+Est )، اوارکتومی+ استروژن درمانی ( Ovx+Est ) و اوارکتومی+ شاهد تزریق ( Ovx+Oil ) تقسیم شدند. پروتکل تمرین 3 روز در هفته، روزانه 60 دقیقه با سرعت 20 متر بر دقیقه، شیب 10 درجه و وزنه ای معادل 3% وزن بدن جونده که به دم حیوان متصل بود، به مدت هشت هفته بر روی نوارگردان اجرا شد. استروژن طی هشت هفته شامل30 میکروگرم 17- بتا استرادیول والرات محلول در 2/0 میلی&rlmلیتر روغن کنجد به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به روش زیرجلدی تزریق شد. گروه تمرین+ استروژن دو مداخله تمرین و استروژن درمانی را با روند مشابهی دریافت کردند. برای مقایسه میانگین متغیرها در گروه های مختلف، ANOVA یک طرفه و برای تعیین تفاوت بین گروه ها از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. سطح معنی داری آماری 05/0�>p تعیین شد.
� یافته ها: هشت هفته تمرین و تمرین+ استروژن، بدون تغییر معنی دار وزن بدن، وزن چربی احشایی را کاهش داد� p<0/05 ). BM�) در گروه های تمرین و تمرین+ استروژن در مقایسه با گروه شاهد اوارکتومی و در گروه استروژن درمانی در مقایسه با گروه شاهد تزریق به طور معنی داری کاهش یافت (p <0/05 ). تغییرات پروفایل لیپید در هیچیک از گروه ها معنی دار نبود.
� نتیجه گیری: تمرین جهت کاهش چربی احشایی و BMI مناسب می باشد.
مرتضی سلیمی آوانسر، دوره 17، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: کاهش عامل نوروتروفیک مشتق از مغز (BDNF) بر حافظه، یادگیری و شناخت، جذب غذا و متابولیسم انرژی تأثیرگذار بوده و سبب اختلال رفتاری می شود. از این رو هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین تناوبی و مصرف کورکومین بر سطوح عامل نکروزی تومور آلفا و عامل نوروتروفیک مشتق از مغز در مردان مبتلا به سندروم متابولیک می باشد.
روش کار: تحقیق حاضر بر روی 40 مرد مبتلا به سندروم متابولیک انجام گرفت که بطور تصادفی در چهار گروه تمرین₊مکمل، گروه تمرین، گروه مکمل و گروه کنترل (10n=) تقسیم شدند. گروه های تجربی بمدت هشت هفته پروتکل تمرینی را انجام داده و مکمل کورکومین مصرف نمودند. نمونه گیری خونی 24 ساعت پیش از شروع تمرینات و 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین انجام شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش آماری تحلیل واریانس یک طرفه و تی جفتی استفاده گردید. سطح معنیداری (0/05≥p) در نظر گرفته شد.
یافته ها: در دو گروه تمرین₊مکمل و تمرین تغییرات معنی دار سطوح BDNF به ترتیب 0/000= pو 0/004 =p و عامل نکروزی تومور آلفا (TNF-α) به ترتیب 0/001= p و08 0/0 = pنسبت به پیش آزمون مشاهده گردید. همچنین به هنگام بررسی تغییرات بین گروهی، تغییرات TNF-α (0/004=p) و BDNF (0/000=p) گروه تمرین+ مکمل نسبت به سایر گروه ها به لحاظ آماری معنیدار بود.
نتیجه گیری: انجام هشت هفته تمرین تناوبی با شدت متوسط به همراه مصرف کورکومین موجب کاهش معنی دار عوامل التهابی و افزایش بیان BDNF گردید
|
|
|
|
|
|