|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
9 نتیجه برای سرطان پستان
نیره امینی ثانی، سید مرتضی شمشیرگران، فرناز اهدایی وند، افروز مردی، دوره 3، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان شایع ترین سرطان زنان سراسر دنیا و علت عمده مرگ های ناشی از سرطان در زنان است، بنابراین شناسایی عوامل خطر آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مطالعه رابطه سقط و سرطان پستان مورد بررسی قرار گرفته است. روش کار: این مطالعه از ابتدا تا پایان سال 1380 به روش مورد- شاهدی در مشهد انجام شد و در آن 105 زن با ابتلای قطعی به سرطان پستان با 105 زن سالم که در همسایگی آنها زندگی می کردند و از نظر سنی همسان بودند، مورد مقایسه قرار گرفتند. ابزار گرد آوری اطلاعات پرسشنامه ای شامل اطلاعات دموگرافیک و نیز سئوالاتی در زمینه عوامل مرتبط با باروری با تاکید بر سقط بود. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه9 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج این مطالعه نشان دادکه سابقه سقط با سرطان پستان ارتباط دارد (OR=2/09%95 CT=1/18-3/69). همچنین بین دفعات سقط و سرطان پستان رابطه معنی داری یافت شد (p=0/0008) و همچنین مشخص شد که چنانچه سقط قبل از اولین حاملگی ترم روی دهد خطر سرطان پستان افزایش می یابد (OR-5/97 %95 CT=1/18-19/6)، اما سن به هنگام سقط تاثیری بر خطر سرطان پستان نداشت. نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه حاضر به نظر می رسد که سقط با خطر سرطان پستان رابطه دارد و هر چه دفعات آن بالاتر باشد خطر افزایش می یابد و چنانچه قبل از اولین حاملگی ترم روی دهد نسبت به پس از آن با خطر بیشتری همراه است بنابراین مداخلات بهداشتی مناسب در این خصوص ضروری بنظر می رسد.
پروین یاوری ، یدا... محرابی، محمد امین پورحسینقلی، دوره 5، شماره 4 - ( 9-1384 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان یکی از شایع ترین سرطان های زنان است که در صورت تشخیص زودرس و به موقع در مراحل اولیه شانس درمان آن افزایش یافته و موجب بالارفتن طول عمر افراد مبتلا به این سرطان خواهد شد . این مطالعه به منظور تعیین میزان آگاهی و عملکرد زنان از خودآزمایی پستان در دو گروه مبتلایان به سرطان پستان و گروه شاهد انجام گرفت تا از نتایج آن در طراحی برنامه های آموزشی مناسب در مورد افزایش آگاهی زنان درباره سرطان پستان و روش های تشخیص زودرس استفاده شود. روش کار: این پژوهش از نوع مطالعه مورد-شاهدی بر پایه اطلاعات بیمارستانی است که روی 303 زن مبتلا به سرطان پستان و 303 زن به عنوان گروه شاهد انجام گرفت. در نهایت داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد و از آزمون آماری مجذور کای استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد آگاهی از روش های تشخیص زودرس سرطان پستان در زنان مبتلا در حدود چهار برابر افراد گروه شاهد است (001/0 p< ) ، همچنین آگاهی از روش های لازم برای تشخیص به موقع سرطان پستان در گروه بیماران از گروه شاهد بیشتر است(001/0 p< ) . 61% از زنان گروه مورد و 32% از زنان گروه شاهد خودآزمایی پستان را از اقدامات لازم برای تشخیص زودرس سرطان پستان ذکر کردند. 75% در گروه شاهد و 47% در گروه بیماران زمان مناسب خودآزمایی را نمی دانستند (001/0 p< ) . بیش از دو سوم افراد در هر دو گروه زمان مناسب و لزوم انجام خودآزمایی پستان در افراد یائسه یا باردار را نمی دانستند و اختلاف بین دو گروه از نظر آماری معنی دار بود (001/0 p< ) . انجام خودآزمایی پستان در زنان بیمار بیش از گروه شاهد بوده است (04/0 p< ) و همچنین فاصله زمانی انجام خودآزمایی پستان به طور معنی داری در دو گروه متفاوت می باشد (01/0 p< ) . دلایل عدم انجام خودآزمایی پستان در دو گروه دارای تفاوت معنی داری بوده است (05/0 p< ) . مراجعه منظم به پزشک برای معاینه و تشخیص زودرس در هر دو گروه پایین بود. نتیجه گیری: با توجه به اینکه میزان آگاهی و عملکرد افراد تحت مطالعه در مورد خودآزمایی پستان و مراجعه به پزشک برای معاینات پستان پایین بوده است بنابراین تدوین برنامه های آموزشی در رابطه با خودآزمایی ماهیانه پستان و گذراندن دوره آموزشی جهت ارتقای سطح آگاهی زنان در مورد تشخیص زودرس سرطان پستان و انجام صحیح و مرتب آن ضروری میباشد.
داور امانی، محمد حسن زهیر، مجتبی کریم زاده، صادق فیض اله زاده، محمد حسین دهقان، دوره 7، شماره 4 - ( 9-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: لنفوسیتهای ارتشاح یافته به تومور (TILs (Tumor Infiltrating Lymphocytes عامل شناسایی ودفاع بر علیه سلولهای توموری بدخیم توسط سیستم ایمنی میزبان بوده وسلولهای T، بیشترین سلولهای ایمنی ارتشاح یافته به داخل تومور هستند. اطلاعات متناقضی درباره سلولهایT داخل تومور وجود دارد و مکانیسم های متعددی برای توضیح ناکارایی TILs پیشنهاد شده است. هدف این مطالعه بررسی وضعیت ایمنی لنفوسیتهایT ارتشاح یافته به بافت تومور در سرطان پستان انسان میباشد. روش کار: از 16 زن مبتلا به سرطان پستان بیوپسی گرفته شد. بررسی های پاتولوژیک و بافت شناسی نشان دادند که در 13 نمونه نوع تومور کارسینوم مجرایی مهاجم ( IDC (Invasive Ductal Carcinoma است. نمونه های بافتی بیماران وگروه کنترل، برای آنالیز بوسیله فلوسیتومتری آماده شدند. یافته ها: نتایج این بررسی نشان داد که سرطان پستان انسان دارای مقادیر متفاوت و متغییریTILs است. در مورد درصد سلول های داخل توموری با فنوتیپ CD3+/CD45+,CD3+ ,CD45+ دربین گروه های موردمطالعه اختلاف معنی داری یافت نشد. همچنین تفاوت معنی داری در مورد ارتشاح و وضعیت فعالیت زیرجمعیت سلولهای T مابین بیماران سرطانی و گروه کنترل وجود نداشت. سلولهای CD4+ دربیمارانIDC و سلولهای CD8+ دربیماران با تومورهای نوع دیگر ILC (Invasive Lobular Carcinoma) و ( AMC (Atypical Medullary Carcinoma عمده ترین لنفوسیتهای ارتشاح یافته به داخل تومور بودند. سلولهای TCD8+ داخل توموری مارکر HLA-DR را بیشتر از CD25 بعنوان مارکرفعالیت، بیان می کنند. نتیجه گیری: در این مطالعه ارتباطی بین میزان TILs و اندازه و همچنین مراحل بالینی توموریافت نشد. سلول های ایمنی در بیشتر سرطان های پستان به داخل بافت تومور ارتشاح می یابند. همچنین با درنظر گرفتن بیان مارکرهای فعا لیت، این سلولها تاحدودی فعال شده هستند. درک مکانیسم های سرکوب سیستم ایمنی توسط سلول های سرطانی ممکن است اطلاعات مهمی درمورد راههای فرارتومور و همچنین پیشرفت استراتژی های ضد سرطان بدست دهد
سوسن سلیمی پرمهر، نورالسادات کریمان، زهره شیخان، حمید علوی مجد، دوره 10، شماره 4 - ( 9-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان یک سوم کلیه سرطانها در زنان و دومین علت مرگ ناشی از سرطان در آنان میباشد. با پیشگیری و انجام غربالگری، میزان ابتلاء و مرگ و میر کاهش خواهد یافت. لذا این مطالعه با هدف تعیین انجام آزمونهای غربالگری سرطان پستان و عوامل مرتبط با انجام آزمونهای غربالگری سرطان پستان در زنان شهر اردبیل صورت گرفته است. روش کار: در این مطالعه توصیفی ـ تحلیلی تعداد 300 زن مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اردبیل با روش نمونهگیری چندمرحلهای انتخاب شدند. اطلاعات از طریق پرسشنامه خود ساخته شامل دو قسمت، سؤالات آگاهی و نگرش و یک فرم اطلاعاتی در زمینه مشخصات دموگرافیکی، عوامل خانوادگی، اجتماعی- اقتصادی، عوامل خطر و زنان- مامائی جمعآوری گردید. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار SPSS نسخه 16 و آزمونهای آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد و 05/0 p < به عنوان معنی دار در نظر گرفته شد. یافته ها: میزان انجام خودآزمائی پستان 4%، معاینات بالینی 7/4% و انجام ماموگرافی 7/3% بود. بین تحصیلات (003/0 p = )، آگاهی (002/0 p = ) و نگرش (004/0 p = ) با انجام خودآزمائی پستان ارتباط معنیدار بود. بین وضعیت بیمه، سابقه هورمون درمانی و انجام آزمونهای غربالگری سرطان پستان ارتباط معنیداری دیده نشد. نتیجه گیری: با توجه به میزان پایین انجام آزمونهای غربالگری سرطان پستان و شناسایی عوامل تاثیرگذار بر آن، ارائه برنامههای آموزشی مناسب و انجام مطالعات مداخلهای تاکید میشود.
بهزاد داورنیا، پروین مهدی پور، مرتضی عطری، سید سعید حسینی اصل، دوره 12، شماره 2 - ( 3-1391 )
چکیده
زمینه و هدف : سرطان پستان از جمله شایعترین بیماریهای زنان در سراسر جهان می باشد. ژن BRCA1 به عنوان یک ژن سرکوبگر تومور شناخته شده است که فقدان آن منجر به آسیبهای متنوعی در ژنوم می گردد. بنابراین تغییرات در سطح بیان ژن BRCA1 می تواند منجر به آسیب پذیری سلول پستانی نسبت به عملکرد انکوژنها گردد. در این مطالعه سعی بر بررسی ارتباط میان سطح بیان ژن BRCA1 و داده های پاتولوژیکی تومورهای سرطان پستان، علی الخصوص درجه تومور می باشد. روش کار : جهت بررسی کیفی و کمی بیان ژن BRCA1 در 27 بیمار مبتلا به سرطان پستان اولیه از روشهای RT-PCR و Q-RT-PCR استفاده شد و بهره گیری از روش Nested RT- PCR (جهت جلوگیری از کسب پاسخهای منفی کاذب) به افزایش دقت آزمایش یاری رساند. یافته ها: هشتاد و پنج درصد از بیماران، بیان ژن BRCA1 را نشان دادند. ارتباطات معنی دار میان وجود بیان BRCA1 و درجه تومور مشاهده گردید. میان سطح بیان ژن BRCA1 و درجه تومور بیماران نیز ارتباط معنی دار (P<0.05) بدست آمد. به گونه ای که کاهش بیان ژن با افزایش درجه تومور مرتبط بود. نتیجه گیری: با توجه به نقش پر اهمیت ژن BRCA1 در سرکوب پیشرفت تومور از راههای مختلفی نظیر ترمیم DNA آسیب دیده و همسو با دیگر نتایج بدست آمده، مطالعه حاضر آشکار ساخت که کاهش بیان ژن BRCA1 با افزایش وخامت تومور مرتبط است.
فرانک حسن پور، کمال الدین حمیدی، صابر زهری، سعید لطیفی نوید، دوره 17، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان، یکی از شایعترین بدخیمیهای زنان در جهان است. مسیر آپوپتوز یکی از مهمترین مسیرهای مقابله با آسیبهای سلولی به ویژه سرطان است که معمولاً در این بیماری مسدود میشود. از آنزیمهای اصلیِ به راه اندازنده این مسیر آنزیمهای (β3،α3،1،2) JNK هستند که بر اثر استرسهای سلولی فعال میشوند.
روش کار: در این مطالعه آزمایشگاهی، سلولهای سرطان پستان با منشأ رده سلولی MCF-7 در محیط کشت RPMI با 10% سرم جنین گاوی کشت داده شدند. سپس تحت تنشهای گرما (45 و 42 درجه سانتیگراد) به مدت 1، 2، 4، 6 و 8 ساعت و تنشهای اشعه X وγ به مدت 1، 2، 3 و4 ساعت قرار گرفتند و میزان زیستایی آنها با روش MTT و میزان آنزیم JNK با تست الایزا مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: یافتهها نشان داد که تنشهای غیرزیستی همانند گرما و اشعه باعث افزایش میزان آنزیم JNK و همچنین بازیابی مسیر عملکردی آپوپتوزی آن در سلولهای سرطان پستان میشود. همچنین کاهش زیستایی و افزایش میزان JNK در سلولهای تحت تنش وابسته به مدت زمان و نوع تنش متفاوت است.
نتیجهگیری: نتایج این تحقیقات نشان داد که استرسهای غیرزیستی تاثیر مستقیمی بر میزان آنزیم JNK دارند. افزایش میزان این آنزیم در سلول باعث فعالیت مسیر آپوپتوز سلولی شده و مرگ برنامه ریزی شده سلول را به همراه دارد. امید است با ادامه روند شناخت بیشتر آنزیم JNK و مسیرهای مربوطه بتوان راهکارهایی برای کمک به درمان این سرطان را به کار برد.
پریسا کریشچی خیابانی، سایه بیداران، دوره 19، شماره 2 - ( 4-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: Allium cepa به واسطه ترکیبات فلاونوئیدی علاوه بر خاصیت آنتی اکسیدانتی و ضدالتهابی، دارای خاصیت ضدسرطانی میباشند. Allium cepaبا حذف رادیکالهای آزاد از شروع و پیشرفت سرطان جلوگیری میکند. در این مطالعه اثر پیشگیرانه Allium cepa در جلوگیری از تکثیر سلولهای سرطان پستان در موش ماده BALB/c مورد ارزیابی قرار گرفت.
روش کار: در تحقیق حاضر از موشهای BALB/c ماده(7-6 هفتهای) مبتلا به سرطان پستان بوسیله تزریق زیرجلدی رده سلولی موشی (4T1) به ناحیه غدد پستانی شکم استفاده شد. 8 سر موش در سه گروه: سالم، بیمار بدون درمان و گروه تجربی پیشگیری قرار گرفتند. گروه پیشگیری سه هفته قبل از القاء بیماری آب ریشه Allium cepa را دریافت کردند. آب ریشه پیاز قرمز (Allium cepa) بصورت روزانه به هر سر موش در گروه تجربی پیشگیری به مقدار ml/100gBW/day 0/1 خورانده شد. 7 هفته پس از القاء بیماری موشها تحت بیهوشی عمیق قرار گرفتند. در طی مدت آزمایش به طور یک روز در میان موشها توزین و به دنبال پیدایش تومور تا پایان هفته هفتم حجم تومور توسط کولیس دیجیتالی اندازه گیری و وزن توده تومور نیز بعد از خروج از بدن توزین گردید. طحال نیز از بدن خارج و در محیط کشت 1640- RPMI حاوی 10% FBS قرار داده شد و جهت اندازه گیری مقادیر IFN-γ و IL-4 آزمایش ELISA صورت گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-18 صورت گرفت. برای ارزیابی اختلاف بین گروه ها از تحلیل واریانس یک طرفه و در صورت معنادار بودن آن جهت تعیین اختلافات بین گروهی از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. همچنین برای بررسی آزمون فرضیه ها و تصمیم گیری در مورد پذیرش و یا رد فرضیه ها، سطح معنی دار<0.05 pدر نظر گرفته شد.
یافته ها: وزن موشها در هر سه گروه روند افزایشی داشت و وزن تومور و حجم تومور در گروه تجربی پیشگیری در مقایسه با گروه بیمار (شم) کاهش معنی داری یافت (به ترتیب 0/001< p, 0/0001/0(p<. در گروه تجربی پیشگیری در مقایسه با گروه بیمار مقادیرIFN-γ افزایش (0/001<p) و سطح IL-4 کاهش معنی داری (0/001 (< p یافته است.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق مصرف Allium cepa به صورت پیشگیرانه و قبل از بروز بیماری میتواند رشد و تکثیر سلولهای سرطانی و پیشرفت بیماری در موشهای مدل سرطان پستان را کاهش دهد.
محمد رضا ایزدپناه، علی صالح زاده، محمد ضعیفی زاده، محمد نیک پسند، دوره 19، شماره 2 - ( 4-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان از مهمترین دلایل مرگ و میر ناشی از سرطان بخصوص در کشورهای در حال توسعه محسوب میگردد. در این میان استفاده از برخی ترکیبات سنتزی نظیر تیوسمی کاربازون و مشتقات فلزی آنها میتواند در کاهش مرگ و میر ناشی از سرطان بسیار حائز اهمیت باشد. هدف از این مطالعه بررسی تغییرات بیانی (بیان) ژنهای BRCA1، P53 و Bcl-2 در رده های سلولی سرطان پستان بود.
روش کار: در مطالعه حاضر تاثیرمشتق پیرازولی تیوسمی کاربازون (T) و همچنین نانوذرات مگنتیک اکسید آهن متصل شده به ترکیب T (T/ Fe3O4 np) بر روی تغییرات بیانی ژن های انکوژن و تومور ساپرسور Bcl-2، BRCA1 و P53 در سلولهای MCF-7 مورد بررسی قرار گرفت. به همین منظور ابتدا توکسیسیته ترکیبات مورد استفاده، توسط واکنش MTT در مدتزمان 24 ساعت مورد سنجش قرار گرفت و سپس تغییرات بیانی (بیان) حاصله با استفاده از واکنش Real-time PCR ارزیابی گردید.
یافته ها: نتایج حاصله نشان دهنده توکسیسیته بالای مشتق نانو پیرازولی تیوسمی کاربازون مگنتیت بر روی سـلولهای MCF-7 مورد مطالعه بود به طوری که میزان کشندگی در سلولهای تحت تیمار با مشتق مگنتیک تیوسمی کاربازون به مراتب بیشتر از ترکیب فاقد نانوذره بود. همچنین تغییرات بیانی (بیان) حاصل از واکنش Real-time PCR نشان دهنده تاثیر بالای مشتقات مورد استفاده در افزایش بیان ژن های BRCA1 و P53 و همچنین کاهش بیان در ژن Bcl-2 بود.
نتیجه گیری: استفاده از ترکیبات ضد سرطانی نظیر تیوسمی کاربازون در حالت متصل به نانوذرات اکسید آهن علاوه بر افزایش توکسیسیته این ترکیبات، می تواند انتقال هدفمند با قدرت حل شوندگی بالای ترکیبات ضد سرطانی در بافت مورد نظر را موجب گردد.
فرامرز کوچکی لنگرودی، مقصود پیری، مریم دلفان، دوره 20، شماره 3 - ( 7-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پستان شایعترین بیماری و مهمترین عامل مرگ و میر زنان در سراسر دنیا به شمار میرود. هدف مطالعه حاضر تعیین تاثیر پنج هفته تمرین استقامتی به همراه مکمل یاری کورکومین بر بیان ژنهای اینتراتوموری AngiomiR-126 و Angiopoietin-1 در موشهای ماده مبتلا به سرطان پستان بود.
روشکار: پژوهش حاضر از نوع تجربی بود.40 سر موش ماده آزمایشگاهی نژاد بالبسی پس از پیوند سرطان پستان 4T1، به چهار گروه کنترل، تمرین استقامتی، کورکومین، تمرین استقامتی- کورکومین تقسیم شدند. گروه تمرین استقامتی و تمرین- کورکومین به مدت 5 هفته (پنج روز در هفته) روزانه 40 دقیقه با شدت 65-60 درصد vVo2peak و شیب صفر درجه بر روی نوار گردان دویدند. گروه کورکومین و تمرین- کورکومین نیز به مدت پنج هفته و شش روز در هفته تحت گاواژ کورکومین قرار گرفتند. 24 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی، جداسازی بافت سرطان انجام شد. بیان ژنهای miR-126 و Angiopoietin-1 به روش qReal time-PCR در بافت سرطان پستان سنجیده شد. دادهها نیز با آزمون تحلیل واریانس یک طرفه مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج پژوهش حاضر مهار رشد سرطان پستان، افزایش معنادار بیان ژن miR-126 (0/001>p) و کاهش معنادار بیان ژن Angiopoietin-1 (0/001>p) در بافت سرطان گروه تمرین نسبت به گروه کنترل را نشان داد. همه این تغییرات در گروه تمرین- کورکومین نسبت به گروههای مداخله دیگر به طور معناداری بیشتر بود (0/001>p).
نتیجه گیری: به نظر میرسد پنج هفته تمرین استقامتی به همراه مکمل یاری کورکومین احتمالاً با تاثیر برآیندی باعث کاهش بیشتر رشد توده سرطان پستان از طریق مهار موثرتر محور miR-126/Angiopoietin-1 نسبت به مداخلههای دیگر به تنهایی میشود.
|
|
|
|
|
|