|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
4 نتیجه برای زنان چاق
فاطمه قنادی اصل، رضا مهدوی، دوره 16، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: چاقی همراه با اختلالات متابولیکی چون مقاومت انسولینی است. کاهش وزن همواره برای کاهش چنین اختلالاتی توصیه شده است. از این رو، در این مطالعه به بررسی تاثیر رژیم غذایی کم کالری متعادل روی کاهش وزن و مقاومت انسولینی زنان چاق مراجعه کننده به کلینیک تغذیه پرداخته شد.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی، 45 زن چاق به ظاهر سالم داوطلب (میانگین نمایه توده بدن:33/28±2/90kg/m2 و میانگین سن 28/40±7/98 سال) در اولین ویزیت خود در کلینیک تغذیه انتخاب شدند. مشارکت کنندگان بعد از اندازه گیری تن سنجی و اخذ نمونه خون برای تعیین سطح انسولین ناشتا و مقاومت انسولینی، به مدت 6 ماه رژیم غذایی کم کالری متعادل دریافت کردند. رژیم غذایی کم کالری متعادل یک رژیم انفرادی بود که با کسر 500 کیلوکالری از میانگین انرژی محاسبه شده از ثبت غذایی 3 روزه طراحی شد. بعد از 6 ماه مداخله، ارزیابی متغیرهای پیوسته و گسسته به ترتیب توسط آزمونهای t زوجی و مک نمار صورت گرفت.
یافته ها: میانگین انرژی توصیه شده 2241/78±219/02 (کیلوکالری) بود. بعد از 6 ماه مداخله، کاهش معنی داری در وزن (0/003=p)، نمایه توده بدن (0/005=p) و دور کمر (p<0/001) و دور باسن (p<0/001) وجود داشت. بهبود معنی داری در انسولین ناشتا وجود داشت (6/55 13/47± در برابر،p=0/01 ،(µU/ml)11/95±4/17) . در حالی که مقاومت انسولینی کاهش معنی داری نداشت (p=0/1).
نتیجه گیری: در زنان چاق مراجعه کننده به کلینیک تغذیه، رژیم غذایی کم کالری متعادل منتج به کاهش وزن و بهبود انسولین ناشتا شد. این تغییرات مثبت میتواند به کاهش پروفایل عوامل خطر در اشخاص چاق کمک نماید.
فاطمه قنادی اصل، دوره 18، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف این مطالعه ارزیابی تأثیر هشت هفته رژیم کمکالری متعادل انفرادی بر اندازهگیریهای تنسنجی در زنان چاق به ظاهر سالم بود.
روش کار: 40 زن چاق به ظاهر سالم (در محدوده سنی 40- 18 سال و نمایه توده بدنی 40- 27/5 کیلوگرم بر متر مربع) از کلینیک تغذیه در شهر اردبیل انتخاب شده و پس از اندازهگیریهای تنسنجی تحت رژیم غذایی کمکالری متعادل قرار گرفتند. بررسی تغییرات پس از هشت هفته مداخله با استفاده از آزمون t زوجی صورت گرفت.
یافتهها: هشت هفته رژیم کمکالری متعادل انفرادی به کاهش معنیداری در وزن (kg0/34±3/99- و01 0/0>p)، نمایه توده بدنی (kg/m214/0± 1/61- و 0/0001>p)، دور شکم (cm0/32±91/2- و01 0/0>p)، دور باسن (cm0/37±1/89- و 0/001>p)، نسبت دور شکم به دور باسن (0/004±0/01- و 0/001=p)، نسبت دور شکم به قد (0/002±0/02- و 0/001>p)، شاخص آدیپوسیتی بدن (0/15% ±0/97- و 0/001>p)، شاخص حجم شکمی (0/11±1/07- و 0/001>p) و شاخص Conicity (0/002±0/007- و 0/001=p) منتج شد.
نتیجهگیری: بنا به نتایج، کاهش وزن با واسطه رژیم کمکالری متعادل انفرادی در طی 8 هفته، دیگر اندازهگیریهای تنسنجی را هم کاهش می دهد. کاهش وزن متوسط ممکن است به تنهایی یک راهکار مناسب برای کاهش عوامل خطر متابولیکی در زنان چاق باشد.
لاله نادری، اللهیار عرب مومنی، دوره 19، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به شیوع چاقی و ایجاد خطرات متابولیک، عوارض قلبی عروقی و کبد چرب، برنامههای ورزشی و مکملهای طبیعی در کنترل و پیشگیری از این بیماریها میتوانند نقش قابلتوجهی داشتهباشند. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین ترکیبی و مصرف اسید کلروژنیک بر پروتئین واکنشگرC و آنزیمهای کبدی زنان چاق بود.
روش کار: در این تحقیق که بهصورت پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل انجام شد، 48 زن چاق بهصورت هدفمند انتخاب و بهطور تصادفی به چهار گروه مساوی (12n=)، تمرین، مکمل، تمرین+ مکمل و گروه کنترل تقسیم شدند. در گروه تمرین 8 هفته تمرین هوازی و مقاومتی، 3 جلسه در هفته و هر جلسه 60 دقیقه اجرا شد، گروه مکمل، قهوه سبز حاوی اسید کلروژنیک روزانه را بهشکل کپسول 400 میلیگرمی بهمدت 8 هفته مصرف کردند و گروه ترکیبی بهطور همزمان به تمرین و مصرف قهوه سبز پرداختند. با استفاده از نمونههای خونی آنزیمهای آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز و پروتئین واکنشگر C در ابتدا و پس از 8 هفته مداخله اندازهگیری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمــونهــای تی همبسته و تحلیل واریانس یکطرفه در سطح 0/05>p انجام شد.
یافتهها: آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز در گروه مکمل کمترین کاهش و در گروه تمرین+ مکمل بیشترین کاهش را داشت (0/05>p). همچنین پروتئین واکنشگرC، در گروه تمرین+ مکمل بیشترین کاهش را نشان داد، ضمن اینکه تفاوت معناداری در میزان پروتئین واکنشگرC سه گروه تجربی نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (0/05>p).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این مطالعه بهنظر میرسد تمرینات ترکیبی و اسید کلروژنیک میتوانند عوامل التهابی مانند پروتئین واکنشگرC و آنزیمهای کبدی را کاهش دهند.
سولماز بابایی، دوره 20، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: لپتین و گالانین هورمونهای دخیل در اشتها و بالانس انرژی میباشد که در تنظیم متابولیسم و تعادل انرژی نقش مهمی دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر 12 هفته تمرینات تناوبی شدید (HIIT) و مصرف کورکومین بر میزان لپتین و گالانین در زنان چاق بود.
روش کار: 30 زن چاق از بین 85 زن مراجعه کننده به باشگاههای ورزشی شهرستان ارومیه با دامنه سنی 35-30 سال در قالب یک طرح نیمه تجربی با پیشآزمون و پسآزمون، به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه 15 نفره تمرینات تناوبی شدید- دارونما، تمرینات تناوبی شدید- کورکومین تقسیم شدند. دوره آمادهسازی به مدت سه هفته و تمرینات تناوبی شدید به مدت نه هفته انجام شد (هفتهای 4 جلسه). نمونه های خونی در دو مرحله قبل و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی گرفته شد. لپتین و گالانین سرمی به روش الایزا اندازهگیری شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آزمون شاپیرو- ویلک و تحلیل کوواریانس صورت گرفت. سطح معناداری 0/05 در نظر گرفته شد و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-20 تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل آماری نشان داد که دوازده هفته تمرینات تناوبی شدید بر کاهش لپتین (0/05>p)، گالانین (0/05>p)، شاخص توده بدنی (0/05>p) و وزن (0/05>p) در گروه تمرین تناوبی شدید به همراه مصرف کورکومین نسبت به گروه تمرین- دارونما معنی دار بود.
نتیجهگیری: یافته ها نشان داد که مصرف کورکومین به عنوان یک روش غیرتهاجمی میتواند اثر مثبتی بر کاهش مقادیر لپتین و گالانین در زنان چاق تمرین کرده داشته باشد.
|
|
|
|
|
|