|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای ریپرفیوژن
حسین دوستکامی، سید هاشم سزاوار، فیروز امانی، عاطفه شادمان، دوره 6، شماره 2 - ( 3-1385 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماری های عروق کرونر و انفارکتوس حاد میوکارد جزو شایع ترین علت مرگ و میر در جهان و ایران میباشند. استفاده از روش های ریواسکولاریزاسیون نقش عمدهای در درمان این بیماری ها دارد. استفاده از ترومبولیتیک ها به خصوص استرپتوکیناز به جهت سادگی مصرف و عدم نیاز به پرسنل و تجهیزات خاص با استقبال همراه بوده است. یکی از علایم اثربخشی استرپتوکیناز در ایجاد ریپرفیوژن به ناحیه انفارکته، ایجاد آریتمی به دنبال ریپرفیوژن میباشد . مطالعه حاضر به منظور بررسی میزان حساسیت و اختصاصی بودن ایجاد آریتمی ریپرفیوژن جهت پیشگویی عملکرد بطن چپ در بیماران با سکته قلبی قدامی انجام شد . روش کار : مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی و آیندهنگر بود. کلیه بیماران با سکته حاد قدامی قلب که در بخش CCU ( Cardiac Care Unit ) بیمارستان بوعلی بستری شده و استرپتوکیناز دریافت کرده بودند به تعداد 100 نفر وارد مطالعه شدند. بیماران با سابقه نارسایی قلبی و منع مصرف استرپتوکیناز و یا بیمارانی که در عرض شش ساعت اول سکته قلبی فوت کردند و فرصت برای اقدامات تشخیصی وجود نداشت از مطالعه حذف شدند. طی 24 ساعت بعد از زمان بستری، بیماران تحت اکوکاردیوگرافی قرار گرفتند و عملکرد بطن چپ و میزان کسر جهشی ( Ejection Fraction ) تعیین شد. در نهایت اطلاعات جمعآوری شده به کمک برنامه آماری SPSS و با استفاده از روش آمار توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . یافته ها : 52% از بیماران حین دریافت استرپتوکیناز و پایش دچار آریتمی شدند که از این تعداد 33% دارای عملکرد بطن چپ طبیعی و 19% دچار اختلال عملکرد بطن چپ بودند. در 48% باقیمانده که آریتمی اتفاق نیفتاد در 21 % عملکرد بطن چپ طبیعی و در بقیه مختل بود . نتیجهگیری : نتایج این مطالعه نشان داد که ایجاد آریتمی ریپرفیوژن میتواند با حساسیت 61% و اختصاصیت 58% ابقای عملکرد بطن چپ را پیشگویی کند و بین ابقای عملکرد بطن چپ بعد از درمان با استرپتوکیناز و ایجاد ریپرفیوژن رابطه آماری معنی دار وجود داشت(05/0 p< ) .
نبی شمسائی، ناهید ابوطالب، سهیلا عرفانی، مهدی خاکساری، دوره 15، شماره 3 - ( 7-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: ایسکمی مغزی موجب آسیبهای ساختاری و عملکردی برگشت ناپذیری در نواحی خاصی از مغز به ویژه هیپوکامپ خواهد شد. شواهد نشان میدهد که ورزش ممکن است آسیبهای ناشی از ایسکمی مغزی را کاهش دهد. هدف از این مطالعه بررسی اثر شرطی سازی اولیه با یک دوره تمرین ورزشی استقامتی بر اختلالات حافظه و مرگ سلولی نورونهای ناحیه CA3 هیپوکامپ به دنبال ایسکمی- جریان مجدد مغزی در موش صحرایی نر بود.
روش کار: تعداد 21 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن 300-260 گرم به طور تصادفی انتخاب و به سه گروه (شم، ایسکمی، ورزش+ایسکمی) تقسیم شدند. رتهای گروه ورزش به مدت 4 هفته، 5 روز در هفته بر روی تردمیل دویدند. ایسکمی با انسداد هر دو شریان کاروتید مشترک ( CCA ) به مدت 20 دقیقه ایجاد شد. از آزمون حافظه احترازی غیرفعال برای بررسی میزان اختلال در حافظه و از رنگ آمیزی کرزیل ویوله جهت بررسی میزان مرگ سلولی استفاده گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که ایسکمی مغزی با اختلال در حافظه و مرگ سلولی نورونهای ناحیه CA3 هیپوکامپ همراه است و فعالیت ورزشی پیش از ایسکمی بطور معنی داری اختلال ناشی از ایسکمی در حافظه را بهبود میبخشد (0.05 > p ) ، همچنین فعالیت ورزشی بطور معنی داری مرگ سلولی ناشی از ایسکمی را کاهش میدهد (0.05 > p ).
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که فعالیت ورزشی، زمانی که به عنوان یک محرک پیش شرطی ساز استفاده شود، موجب اثرات محافظتی در برابر ایسکمی مغزی خواهد شد.
|
|
|
|
|
|