|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
5 نتیجه برای رژیم غذایی
سیاوش سوادی اسکویی، پرنیان علیزاده اسکویی، نرمین محمدی، سودابه کیمیایی، حسین وطن دوست، دوره 7، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: رشد فزاینده صنعت غذاهای حاضری منجر به تغییر عادات غذایی به سمت مصرف غذاهای میان وعده شده است. کودکان و بخصوص دانش آموزان نیز در این تغییر عادت غذایی قرار گرفته و به مصرف کنندگان اصلی مواد فوق تبدیل شده اند. هدف از مطالعه حاضر بررسی وضعیت مصرف میان وعده ها و نوشیدنی های شیرین در ساعات حضور در مدرسه توسط دانش آموزان و رابطه آن با میزان پوسیدگی مولر اول دائمی می باشد. روش کار : در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، جمعیت مورد مطالعه 400 دانش آموز پسر12- 8 ساله مدارس منطقه 5 تبریز بودند. اطلاعات از طریق تکمیل پرسشنامه و معاینه توسط مصاحبه گر حاصل شد. یافته ها از طریق روش های آماری توصیفی و آزمون مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. یافته ها: بین مواد مورد پرسش در هر گروه بیسکویت، کشمش و توت خشک و ساندیس بالاترین میزان مصرف را به خود اختصاص دادند. تقریباً همه دانش آموزان (91%) از مواد ذکر شده در پرسشنامه در ساعات حضور در مدرسه استفاده می کردند. میزان پوسیدگی مولر اول که به صورت DMFT (دندان های پوسیده، از دست داده، پر شده) تعریف شده با افزایش دفعات مصرف میان وعده ها افزایش نشان داد. نتیجه گیری: مصرف میان وعده ها و نوشیدنی های شیرین در میان دانش آموزان مدارس ابتدایی تبریز بالاست و افزایش دفعات مصرف آنها با افزایش میزان پوسیدگی مولر اول دایمی همراه است.
غلامرضا شریفی راد، عزیز کامران، محمدحسن انتظاری، دوره 7، شماره 4 - ( 9-1386 )
چکیده
مقدمه و هدف: بیماری دیابت از جمله بیماریهایی است که سهم عمده درمان و کنترل آن به عهده بیماران است لذا آگاهی آنان در زمینه های مختلف بخصوص رژیم غذایی از اهمیت بالایی برخوردار است. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر آموزش رژیم غذایی بر عملکرد تغذیه ای و میزان قند خون و نمایه توده بدنی بیماران دیابتی نوع 2 مراجعه کننده به انجمن دیابت ایران - کرج انجام گردید. مواد و روش ها: جمعیت مورد مطالعه، تعداد 88 نفر از بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 تحت پوشش انجمن دیابت ایران شعبه کرج بودند که به طور تصادفی به دو گروه مداخله (44 نفر) و کنترل (44 نفر) تقسیم شدند. اطلاعات از طریق تکمیل پرسشنامه طی مصاحبه مستقیم و سازمان یافته با نمونه های انتخاب شده و برگه ثبت نتایج آزمایشگاهی در دو نوبت قبل از مداخله آموزشی و یکماه بعد از آن جمع آوری گردید. یافته ها: پس از مداخله، افزایش معنی داری در میانگین نمرات آگاهی (از 57/50 به 80/18) و رفتار (از 17/5 به 52/1) و کاهش معنی داری در میانگین توده نمایه بدنی (از 28/3به 27/9) کیلوگرم بر متر مربع، میانگین میزان قند خون (از 167/9 به 134/5) کیلوگرم در دسی لیتر در بیماران گروه مداخله درموردبیماری دیابت ورعایت رژیم غذایی ایجاد گردید (p<0/001) ،اما در گروه کنترل تغییر معنی داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده آموزش رژیم غذایی در کاهش قند خون و BMI (Body Mass Index) بیماران دیابتی نوع 2 موثر بوده است.
فاطمه قنادی اصل، رضا مهدوی، دوره 16، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: چاقی همراه با اختلالات متابولیکی چون مقاومت انسولینی است. کاهش وزن همواره برای کاهش چنین اختلالاتی توصیه شده است. از این رو، در این مطالعه به بررسی تاثیر رژیم غذایی کم کالری متعادل روی کاهش وزن و مقاومت انسولینی زنان چاق مراجعه کننده به کلینیک تغذیه پرداخته شد.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی، 45 زن چاق به ظاهر سالم داوطلب (میانگین نمایه توده بدن:33/28±2/90kg/m2 و میانگین سن 28/40±7/98 سال) در اولین ویزیت خود در کلینیک تغذیه انتخاب شدند. مشارکت کنندگان بعد از اندازه گیری تن سنجی و اخذ نمونه خون برای تعیین سطح انسولین ناشتا و مقاومت انسولینی، به مدت 6 ماه رژیم غذایی کم کالری متعادل دریافت کردند. رژیم غذایی کم کالری متعادل یک رژیم انفرادی بود که با کسر 500 کیلوکالری از میانگین انرژی محاسبه شده از ثبت غذایی 3 روزه طراحی شد. بعد از 6 ماه مداخله، ارزیابی متغیرهای پیوسته و گسسته به ترتیب توسط آزمونهای t زوجی و مک نمار صورت گرفت.
یافته ها: میانگین انرژی توصیه شده 2241/78±219/02 (کیلوکالری) بود. بعد از 6 ماه مداخله، کاهش معنی داری در وزن (0/003=p)، نمایه توده بدن (0/005=p) و دور کمر (p<0/001) و دور باسن (p<0/001) وجود داشت. بهبود معنی داری در انسولین ناشتا وجود داشت (6/55 13/47± در برابر،p=0/01 ،(µU/ml)11/95±4/17) . در حالی که مقاومت انسولینی کاهش معنی داری نداشت (p=0/1).
نتیجه گیری: در زنان چاق مراجعه کننده به کلینیک تغذیه، رژیم غذایی کم کالری متعادل منتج به کاهش وزن و بهبود انسولین ناشتا شد. این تغییرات مثبت میتواند به کاهش پروفایل عوامل خطر در اشخاص چاق کمک نماید.
فاطمه قنادی اصل، دوره 18، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف این مطالعه ارزیابی تأثیر هشت هفته رژیم کمکالری متعادل انفرادی بر اندازهگیریهای تنسنجی در زنان چاق به ظاهر سالم بود.
روش کار: 40 زن چاق به ظاهر سالم (در محدوده سنی 40- 18 سال و نمایه توده بدنی 40- 27/5 کیلوگرم بر متر مربع) از کلینیک تغذیه در شهر اردبیل انتخاب شده و پس از اندازهگیریهای تنسنجی تحت رژیم غذایی کمکالری متعادل قرار گرفتند. بررسی تغییرات پس از هشت هفته مداخله با استفاده از آزمون t زوجی صورت گرفت.
یافتهها: هشت هفته رژیم کمکالری متعادل انفرادی به کاهش معنیداری در وزن (kg0/34±3/99- و01 0/0>p)، نمایه توده بدنی (kg/m214/0± 1/61- و 0/0001>p)، دور شکم (cm0/32±91/2- و01 0/0>p)، دور باسن (cm0/37±1/89- و 0/001>p)، نسبت دور شکم به دور باسن (0/004±0/01- و 0/001=p)، نسبت دور شکم به قد (0/002±0/02- و 0/001>p)، شاخص آدیپوسیتی بدن (0/15% ±0/97- و 0/001>p)، شاخص حجم شکمی (0/11±1/07- و 0/001>p) و شاخص Conicity (0/002±0/007- و 0/001=p) منتج شد.
نتیجهگیری: بنا به نتایج، کاهش وزن با واسطه رژیم کمکالری متعادل انفرادی در طی 8 هفته، دیگر اندازهگیریهای تنسنجی را هم کاهش می دهد. کاهش وزن متوسط ممکن است به تنهایی یک راهکار مناسب برای کاهش عوامل خطر متابولیکی در زنان چاق باشد.
فاطمه قنادی اصل، مهسا مهاجری، ندا حسینی، دوره 20، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای نارضایتی بدنی و پیامدهای ناشی از آن، ضرورت دارد که مداخلات مؤثر بر کاهش آن مورد بررسی قرار گیرند. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر رژیم غذایی کمکالری متعادل (BLCD) و کاهش وزن جزئی روی نمره تصویر بدنی و خرده مقیاسهای آن صورت گرفت.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی، 74 زن داوطلب به ظاهر سالم، غیر باردار، غیر شیرده و غیر یائسه در اولین مراجعه خود به کلینیک تغذیه در شهر اردبیل در محدوده سنی 49-18 سال و نمایه توده بدنی 40- 5/27 کیلوگرم بر متر مربع در فاصله زمانی آذر تا بهمن ماه 1398 به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با اندازهگیریهای تنسنجی و تکمیل پرسشنامه چند بعدی نگرش فرد در مورد تصویر بدنی صورت گرفت. آزمون تی زوجی برای مقایسه تغییرات در طی 4 هفته مداخلهی BLCD استفاده شد.BLCD یک رژیم انفرادی بود که با کسر 500 کیلوکالری از میانگین انرژی محاسبه شده از ثبت غذایی 3 روزه طراحی شد.
یافتهها: بعد از 4 هفته، BLCD توانست کاهش معنیداری در وزن (0/001=p)، نمایهی توده بدنی (0/001 =p)، دور کمر (0/002 =p)، نسبت دور کمر به قد (0/012 =p)، شـــاخص حجـــم شـــکمی (0/009=p) و شاخصConicity (0/045 =p) و افزایش معنیداری در خرده مقیاسهای ارزیابی تناسب (0/001 =p)، گرایش سلامت (0/03 =p)، رضایت از نواحی بدنی (0/01=p) و دلمشغولی با اضافه وزن (0/001 =p) ایجاد نماید.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج به نظر میرسد که کاهش وزن جزیی با مراعات BLCD در مدت 4 هفته بتواند در بهبود شاخصهای تنسنجی و برخی خرده مقیاسهای تصویر بدنی از خود مؤثر بوده باشد. این نتایج از اثربخشی مداخلات کوتاه مدت حمایت میکنند.
|
|
|
|
|
|