|
|
|
|
جستجو در مقالات منتشر شده |
|
|
2 نتیجه برای رادیوگرافی
حسن اناری، فرهاد صالحزاده، رامین میرمحمدی، سیمین منشاری، دوره 7، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
زمینه و هدف: دررفتگی مادرزادی مفصل ران از جمله اختلالات مادرزادی مفصلی است که به علت خارج ماندن سر استخوان فمور از حفره استابولوم ایجاد میشود. تشخیص به موقع این ناهنجاری مهم بوده و در صورت عدم تشخیص به موقع شیرخوار مبتلا به یک عارضه جبرانناپذیر و گاهی معلولیت برای تمام عمر میشود. برای تشخیص این ناهنجاری امروزه روش های جدید تشخیصی نظیر سونوگرافی پیشنهاد شده است. روش های مرسوم قبلی استفاده از معاینه بالینی و رادیوگرافی بود. این مطالعه با هدف بررسی مقایسهای نتایج ارزیابی دررفتگی مادرزادی مفصل ران به روش معاینه کلینیکی, سونوگرافی و رادیولوژیک در یکصد شیرخوار که در معاینه بالینی مشکوک به در رفتگی بودند طرح ریزی شد. روش کار: این مطالعه به صورت تحلیلی- مقطعی و به مدت یکسال از تاریخ 1/5/83 لغایت 1/5/84 در درمانگاه های خصوصی شهر اردبیل انجام شد. در طی این مدت 100 شیرخوار زیر یکسال که با تشخیص احتمالی دررفتگی مادرزادی مفصل ران به صورت بالینی، معرفی شده بودند وارد مطالعه شدند. سپس یک پرسشنامه اطلاعاتی در مورد هر نوزاد تکمیل شد. پس از آن سونوگرافی و رادیوگرافی مفاصل ران انجام گردید و در نهایت، پس از جمعآوری اطلاعات نتایج، مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافتهها: از100 شیرخوار مورد بررسی 48% نوزادان دختر و 52% نوزاد پسر بودند و میانگین سنینوزادان 23/7 ± 42 روز بود و در 44% موارد نوزادان فرزند اول خانواده بودند. 58% به زایمان طبیعی و 42% به روش سزارین متولد شده بودند. در 15% موارد پرزانتاسیون بریچ وجود داشت. در 28% موارد یافتههای مثبت رادیولوژیک و در 56% موارد یافتههای مثبت سونوگرافی به نفع دررفتگی مادرزادی مفصل ران وجود داشت. نتیجهگیری: یافتهها نشان داد که انجام همزمان معاینه بالینی و سونوگرافی به ویژه در ماه های اول زندگی به تشخیص دقیق و زودرس دررفتگی مادرزادی مفصل ران کمک میکند و از طرفی عوارض رادیوگرافی را هم ندارد.
غفار شکوهی، امیر ضیاءالدّین علیمرادی، ایرج لطفی نیا، محمد اصغری، محمد حسین دقیقی، مسعود پور عیسی، دوره 8، شماره 2 - ( 3-1387 )
چکیده
زمینه و هدف:تعیین سطح ضایعه در بیماران مبتلا به هرنی دیسک کمری بویژه اگر مهره ترانزیشنال وجود داشته باشد دشوار است، MRI یکی از روش هایی است که بطور گسترده قبل از عمل بکار گرفته می شود، با این وجود ساکرالیزاسیون یا لومباریزاسیون ممکن است منجر به تشخیص نادرست گردد. هدف از این مطالعه، بررسی ضریب توافق بین نتایج MRI و جراحی با یافته های رادیوگرافی پس از عمل در بیماران دچار فتق دیسک کمری است. روش کار: 30 بیمار دچار فتق دیسک کمری در یک مطالعه ارزش تشخیصی (diagnostic value study) در مدت 15 ماه بررسی شدند. نتایج MRI پیش از جراحی و یافته های حین عمل در تعیین سطح دیسک دچار فتق با نتایج رادیوگرافی پس از عمل که در آن ستون فقرات از C2 به پایین شماره گذاری می شد، مقایسه گردید. ارزیابی رادیولوژیک سگمان درگیر، روش استاندارد طلایی درنظر گرفته شد. مهره ترانزیشنال بر اساس یافته های رادیوگرافی مشخص شد. یافته ها:30 بیمار دچار فتق دیسک کمری، 16 مذکر و 14 مونث، با سن متوسط 12/57±40/83 سال بودند. میزان توافق بالا و معنی داری بین نتایج MRI و یافته های حین عمل با اطلاعات رادیولوژی مشاهده گردید (بترتیب 0/719= ضریب کاپا، p<0/001؛ 0/859= ضریب کاپا، (p<0/001). نتایج MRI و یافته های حین عمل بترتیب در 4 و 2 بیمار اشتباه بودند. تمامی این موارد دارای یک مهره ترانزیشنال در سگمان کمری- خاجی بودند (در مجموع 6 بیمار دچار مهره ترانزیشنال بودند) یعنی MRI و جراحی توانایی تعیین صحیح سطح فتق را بترتیب در 33/3% و 66/7% موارد دچار ساکرالیزاسیون یا لومباریزاسیون داشتند. حساسیت MRI و جراحی بترتیب 87% و 93% بود. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که MRI و جراحی می توانند سطح درست فتق دیسک کمری را در اغلب بیماران تعیین کنند با این همه، با وجود مهره ترانزیشنال، این توانایی ممکن است بطور چشمگیری کاهش یابد
|
|
|
|
|
|