[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
7 نتیجه برای دهان

افسانه ویسی، شیرین لطفی نژاد، فایق ژیان،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده

  مقدمه: سرطان دهانه رحم سومین تومور شایع زنان در ایالات متحده امریکاست. این بیماری در کشورهای در حال توسعه اولین تا دومین سرطان شایع دستگاه تناسلی زنان می‏باشد. هدف این پژوهش بررسی ارتباط میان میزان بروز سرطان دهانه رحم با عوامل خطر در زنان مراجعه کننده به مراکز آموزشی و درمانی دانشگاههای علوم پزشکی تهران است.

  روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه تحلیلی موردی- شاهدی می‏باشد. 128 بیمار مبتلا به سرطان دهانه رحم با 128 نفر گروه شاهد از لحاظ سن، سن اولین زایمان، سابقه سقط و کورتاژ، تعداد زایمان و وضعیت اقتصادی و اجتماعی همگن شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون‌های آماری t ، کای‌دو، فیشر و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است.

  یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که وضعیت تأهل فاقد همسر بودن (مطلقه یا بیوه) با نسبت شانس 71/2 و ازدواج بیش از یک بار با نسبت شانس 33/3، ازدواج در سن زیر 16 سال با نسبت شانس61/1 و مصرف قرصهای ضد بارداری با نسبت شانس 072/3 احتمال ابتلا را افزایش می‏دهد و بکار بردن درمانهای کرایو وکوتر با نسبت شانس 6/0 احتمال ابتلا را کاهش می‏دهد.

  نتیجه‌گیری: وضعیت ازدواج شامل (بیوه بودن، ازدواج بیش از دوبار، سن پایین اولین ازدواج ) و مصرف قرص ضدبارداری از عوامل خطر سرطان دهانه رحم می باشد.


سید جواد کیا، علی خلیقی سیگارودی، بردیا ودیعتی صابری، ابوالفضل باقری،
دوره 14، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: نارسایی مزمن کلیوی که در حال حاضر تحت عنوان بیماری مزمن کلیوی نامیده می شود به دلیل تخریب نفرونهای کلیه ایجاد و منجر به اورمی می گردد. فشار خون بالا، دیابت ملیتوس و گلومرونفریت از علل شایع ایجاد این نقص می باشند. این وضعیت می تواند سبب ایجاد تظاهرات دهانی متعدد گردد. هدف از انجام این مطالعه مقایسه تظاهرات دهانی در بیماران دیابتی و غیر دیابتی تحت همودیالیز بود.

  روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی تعداد 95 نفر از بیماران تحت همو دیالیز بیمارستان رازی شهر رشت مورد بررسی قرار گرفتند. بیماران به دو گروه دیابتی (32 نفر) و غیر دیابتی (63 نفر) تقسیم شدند. معاینه حفره دهان با دستکش و آینه یکبار مصرف صورت گرفت. علائم و نشانه های دهانی بیماران نظیر خشکی دهان، تغییر مزه، درد مخاطی، بوی اورمیک، زبان باردار، پتشی و پورپورا، زخم مخاطی، رنگ پریدگی مخاط دهان، اروژن دندانی و عفونت کاندیدا در پرسشنامه بیماران ثبت گردید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار آماری SPSS15 و آزمون تی تست ومجذور کای استفاده گردید.

  یافته ها: 60% (57 نفر) از افراد مورد مطالعه مرد و 40% (38 نفر) را زنان تشکیل می دادند. میانگین سنی بیماران 48 (محدوده سنی 20-76) سال بود. شایعترین علامت دهانی در دو گروه خشکی دهان بود. شایعترین نشانه دهانی در دو گروه رنگ پریدگی مخاط، بوی اورمیک و زبان باردار بود. همچنین ایندکس DMFT به طور معنی داری در گروه دیابتی (63/7 ± 3/17) بیشتر از گروه غیر دیابتی بود (26/8 ± 4/12). ارتباط آماری معنی داری بین مدت زمان انجام دیالیز و تعداد جلسات انجام دیالیز در هفته و تظاهرات دهانی عینی و ذهنی میان دو گروه مشاهده نگردید.

  نتیجه گیری: تحقیق حاضر نشان داد که تظاهرات دهانی در بیماران دیابتی تحت همودیالیز از گروه غیر دیابتی بیشتر بود هرچند این افزایش از نظر آماری معنی دار نبود، همچنین میزان DMFT در گروه دیابتی بیشتر از گروه غیر دیابتی بود. بنابراین به علت اضافه شدن عوارض دهانی دیابت در افراد با نارسایی مزمن کلیه این افراد مستلزم رعایت بهداشت دهان و دندان و مراقبت بهداشتی بیشتر می باشند.


امید قانع، فرشیده دیدگر، نادر زرین فر، فاطمه رفیعی، زهرا اسلامی راد،
دوره 19، شماره 4 - ( 11-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: تضعیف سیستم ایمنی شرایط استقرار انگل آکانتامبا در بدن انسان را مهیا مینماید. در این مطالعه مورد-شاهدی به بررسی میزان آلودگی ترشحات بینی و دهان افراد HIV مثبت و منفی با انگل آکانتامبا پرداخته شد.
روش کار: ترشحات بینی و دهان 53 بیمار HIV+ و 53 فرد HIV- در این مطالعه مورد- شاهدی بررسی شد. ترشحات بینی و دهان هر بیمار توسط سوآبهای استریل تهیه و به آزمایشگاه منتقل شد. همه نمونه ها کشت داده شد ولی فقط نمونه های مثبت برای آزمایش مولکولی استفاده گردید.
یافته ها: در روش کشت، از 53 بیمار HIV+ جمعاً 11 نمونه شامل 5 نمونه بینی و 6 نمونه دهانی آلوده به آکانتامبا بود. از 53 فرد HIV-، 3 نمونه ترشحات بینی آلوده به این انگل بودند. روش مولکولی، وجود انگل مذکور در 10 نمونه شامل 5 نمونه دهانی و 5 نمونه بینی افراد HIV+ را تایید نمود. تجزیه و تحلیل آماری تفاوت معنی دار در میزان آلودگی افراد HIV+ به انگل آکانتامبا در مقایسه با افراد HIV- نشان داد.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه کنونی نشان داد که میزان آلودگی افراد HIV+ به انگل آکانتامبا بیش از افراد HIV- است. همچنین با توجه به این که در گروه شاهد (افراد HIV-) فقط نمونه ترشحات بینی، آلوده به انگل مذکور بود به نظر میرسد در گروه مورد (افراد HIV+) آلودگی ترشحات دهان به این انگل در پی ورود کیستهای آن به بینی و انتقال به دهان فرد انجام می شود.
داور نیکزاده کیگل، شهرام حبیب زاده، حسینعلی ابراهیمی، معصومه محمدی منفرد، منصور میران،
دوره 20، شماره 1 - ( 2-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به شیوع روز افزون مقاومت باکتریایی به آنتی بیوتیکها گرایش روزافزونی به استفاده از درمانهای جایگزین دیده میشود. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر اسپری دهانی عسل جهت درمان کمکی فارنژیت انجام گرفت.
روش کار: ابتدا شاخص­های کیفی فیزیکوشیمیایی عسل مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس اسپریهای دهانی عسل و دارونما تهیه شدند. 70 بیمار مراجعه کننده با تشخیص ابتلا به فارنژیت، وارد مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی یک مرحله­ای و دو سویه کور شدند. به هر بیمار علاوه بر درمان استاندارد، یکی از اسپریهای عسل یا دارونما داده شد. علائم بالینی بیماران در بدو شروع درمان، 24 ساعت بعد، 48 ساعت بعد، روز پنجم و روز دهم بین دو گروه مقایسه گردید.
یافته­ ها: بر اساس نتایج، شاخص‌های کیفی عسل در محدوده استاندارد بود. بیماران دو گروه در بدو ورود به مطالعه تفاوت معنادار دموگرافیک یا علائم بالینی نداشتند. روند بهبودی در گروه درمان مساعدتر از گروه دارونما بود، این اثر مثبت در مورد خلط صبحگاهی و بلع دردناک در 24 ساعت بعد از لحاظ آماری معنادار بود. در 48 ساعت بعد علائم تب و بلع دردناک در گروه درمان رفع شده بود در حالی که در گروه دارونما بلع دردناک تنها در 23 درصد از بیماران رفع شده بود. به علاوه، گلودرد در 85/71 درصد گروه درمان و 17/14 درصد گروه دارونما بهبود یافته بود. میانگین زمان بهبودی در گروه درمان به طور قابل توجهی کمتر از گروه دارونما بود.
نتیجه گیری: یافته‌های مطالعه حاضر نشان داد که استفاده از اسپری دهانی عسل به عنوان درمان کمکی جهت درمان فارنژیت در بیماران، می‌تواند موجب بهبودی زودتر علائم بالینی و کاهش زمان بهبودی گردد.
صدف خاکی، نسترن هادی زاده، لیلا رضائی شیرمرد،
دوره 22، شماره 4 - ( 10-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به مشکلات روش­های قدیمی دارورسانی دهانی همچون عدم امکان غذا خوردن هنگام مصرف دارو، پروفایل آزادسازی متغیر، طعم ناخوشایند، مقبولیت کم بیماران و شسته شدن دارو با بزاق، این روش­ها به ­سرعت در حال جایگزینی با فیلم­ های نازک دهانی به عنوان سیستمی جدید و دقیق­تر برای دارورسانی حفره دهانی هستند. در این مطالعه، فیلم­ های نازک دهانی بتامتازون با هدف دارورسانی کارآمدتر در بهبود علائم بیماری­های دهانی ساخته شده ­اند.
روش­ کار: فیلم­ های نازک دهانی با و بدون بتامتازون با روش قالب­ گیری حلال تهیه شده و خصوصیات فیزیکوشیمیایی فیلمها از جمله وزن، مقاومت، ضخامت، pH سطحی، زمان از هم باز شدن در محیط in vitro، تورم ­پذیری فیلم ­ها و همچنین پروفایل رهایش دارو از فیلم­ ها در زمان­های مختلف در بزاق مصنوعی ارزیابی شده ­اند.
یافته­ ها: فیلم ­ها از یکنواختی مناسب، انعطاف­ پذیری و مقاومت مطلوب برخوردارند. نتایج آزمایشات به ­ترتیب حاکی از میانگین pH سطحی معادل 6.75 و 6.66 برای فیلم­ های بدون دارو و فیلم­ های حاوی بتامتازون هستند که با محیط خنثی بزاق سازگار است. زمان بازشدن فیلم ­ها نشانگر تورم پذیری بالاتر فیلم­ های لودشده با بتامتازون بوده و آزادسازی دارو در محیط آزمایشگاهی بیانگر رهایش 30-25 درصد دارو در 20 دقیقه­ ی ابتدایی می­باشد که به­ تدریج با افزایش تورم پلیمرهای هیدروفیل بیشتر شده و منجر به آزادسازی آهسته­ ی دارو درمدت 360 دقیقه می­شود.
نتیجه­ گیری: یافته­ های حاضر حاکی از مناسب بودن ویژگی­های فیزیکوشیمیایی فیلم­ های دهانی بتامتازون و قابلیت استفاده­ آن­ها به ­عنوان گزینه­ ای کارآمد و کاربردی در سیستم­های دارورسانی دهانی بیماری­های مانند لیکن پلان یا آفت­ های دهانی می­باشد. این فیلم­ ها با چسبیدن به مخاط، جلوگیری از شسته شدن با بزاق و بهبود پروفایل آزادسازی دارو برخی ایرادات استفاده­ ی مستقیم پمادهای موضعی را برطرف نموده و می ­توانند به روند درمان بیماران کمک قابل توجهی بنمایند.
رضا نمدکلاهی، آویساسادات معراجی، صفا یلتقیانی، سمیه حکمت فر،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: پوسیدگی زودرس دندانی بیماری است که بر کیفیت زندگی کودک و سلامت کلی او تاثیر دارد و می ­تواند با فعالیت­ های روزانه و فرایند رشد کودک تداخل کند. این بیماری تحت تاثیر عوامل مختلفی چون رژیم غذایی، بهداشت دهانی و عوامل اجتماعی سلامت و مسائل روانشناختی قرار می­ گیرد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط میان پوسیدگی زودرس دندانی کودکان و کیفیت زندگی والدین بود.
روش کار: این مطالعه­ی مقطعی توصیفی بر روی 552 کودک 12 تا 71 ماهه در شهر اردبیل انجام شده است. روش نمونه گیری در دسترس و از میان مراجعه کنندگان کلینیک دندانپزشکی اردبیل بود. معاینه­ی کودکان برای ثبت شاخص dmft و پرسشنامه سازمان جهانی بهداشت به منظور ارزیابی کیفیت زندگی والدین استفاده شد. اطلاعات دموگرافیک کودکان و والدین نیز تعیین شد. آنالیزهای آماری شامل آزمون کروسکال والیس، واریانس یک طرفه، رگرسیون خطی و آزمون تی بود.
 یافته‌ها: میانگین نمره پرسشنامه کیفیت زندگی 17.91 ± 66.42 بود. بین میانگین کیفیت زندگی والدین و شاخص dmft همبستگی معنی­ داری یافت نشد(0.916=p ، 0.008= r). تفاوت معنی­دار بین پوسیدگی دندانی کودک و افزایش سن و تحصیلات پدرمشاهده شد (0.05>p). تفاوت معنی داری در میانگین شاخص dmft، 5/±0 32.5 در پسران و در دختران، 7.4±5.85 مشاهده نشد (0.459=p).
نتیجه‌گیری: مطالعه­ی حاضر نشان داد که کیفیت کلی زندگی والدین و زیرشاخه­های آن نظیر محل زندگی کودک، سلامت اجتماعی و جسمانی والدین ارتباط مستقیمی با پوسیدگی زودرس دندانی کودکان ندارد.

طاهر صادقیان، سعیده اللهیاری،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: موکوزیت دهانی به عنوان یک عارضه در روند درمانی سرطان، چالش­ های مهمی در کیفیت زندگی بیماران ایجاد کرده است. ضد افسردگی‌های سه حلقه­ ای از جمله نورتریپتلین از طریق مهار کانال­ های سدیمی می­ توانند میزان درد ناشی از موکوزیت را کنترل کنند. از آنجایی که راحتی مصرف و نیز مشاهده­ ی سریع اثر دارویی از اهداف فرمولاسیون پیشنهادی است؛ تصمیم بر آن گرفته شد که دهانشویه­ی نورتریپتیلین تهیه و براساس دستورالعمل فارماکوپه از نظر تداخل دارو با ظرف و میزان مقاومت میکروبی در حین مصرف بررسی شود.
روش کار: بر اساس فارماکوپه دارویی، مواد کمکی  مورد نیاز در دهانشویه­ی نورتریپتیلین تعیین و مقدار هر یک از آن­ها مشخص گردید. پس از انجام معتبرسازی روش اسپکتروفتومتری فرابنفش، تداخل دارو با ظرف دهانشویه مورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر اندازه­ گیری فعالیت آبی، آزمایش­های میکروبی لازم نیز انجام شد.
یافته ­ها: معتبرسازی روش تعیین مقدار نورتریپتلین در حداکثر طول موج جذبی بدست آمده (238.5نانومتر) انجام گرفت. یافته­ های حاصل از بررسی تداخل ظرف پلی­ اتیلن­ترفتالات با نورتریپتلین، نشانگر عدم جذب دارو به بخش داخلی ظرف دهانشویه در 28 روز می­باشد. نتایج بررسی قدرت ضد باکتریایی و ضد مخمری/کپکی در محدوده­ ی استاندارد فارماکوپه ایالات متحده قرار داشت. میزان فعالیت آبی دهانشویه نیز 0.81 بدست آمده که بیانگر محیطی نامناسب برای رشد میکروارگانیسم­ ها بود.
نتیجه ­گیری: مطالعات پایه­ ای نشان داد که دهانشویه­ ی نورتریتلین تهیه شده استانداردهای مقاومت میکروبی را داشته و تداخلی بین ماده موثره دارویی و ظرف پیشنهادی وجود ندارد. در نتیجه می توان این فرمولاسیون را به عنوان یک کاندید امیدوارکننده برای کاوش‌های بالینی پیشنهاد کرد.


صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.23 seconds with 37 queries by YEKTAWEB 4623