[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
27 نتیجه برای دارو

محمد حسن نمایی، محمد ناظم، علی صادقیان، محبوبه نادری نسب،
دوره 3، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده

  زمینه و هدف: سل همچنان به عنوان یک بیماری تهدیدکننده جدی سلامت افراد جامعه رو به گسترش است و در این میان پیدایش سویه های مقاوم به دارو بر شدت مشکل افزوده است. از آنجا که در حال حاضر از وضعیت مقاومت دارویی ضد سلی در میان بیماران مسلول در مشهد اطلاعاتی موجود نمی باشد این مطالعه جهت تعیین میزان شیوع مقاومت دارویی ضد سل در مشهد به انجام رسید.

  روش کار: حساسیت 75 ایزوله مایکوباکتریوم توبرکلوزیس جدا شده از بیماران مبتلا به سل ریوی و خارج ریوی در دوره زمانی اسفند سال 1380 لغایت شهریور 1381 نسبت به چهار آنتی‌بیوتیک ریفامپین، ایزونیازید، اتامبوتول و استرپتومایسین با استفاده از Indirect Proportion Method ارزیابی شد. سوابق پزشکی بیماران مورد بررسی قرار گرفت. بیمارانی که سابقه مصرف داروی ضد سل نداشتند و یا کمتر از یک ماه دارو دریافت نموده بودند به عنوان موارد جدید و آنهایی که سابقه مصرف داروی ضد سل برای مدت بیش از یک ماه داشتند به عنوان بیماران درمان شده قبلی در نظر گرفته شدند.

  یافته ها: از 75 ایزوله مایکوباکتریوم، 70 ایزوله(3/93%) از بیماران جدید و 5 ایزوله (6/6%) از بیماران دارای سابقه درمان جدا شده اند. 68 بیمار(6/90%) به سل ریوی و 7 بیمار(3/9%) به سل خارج ریوی مبتلا بودند. 23 ایزوله از 75 مورد حداقل به یک دارو مقاوم بودند. بیشترین میزان مقاومت نسبت به استرپتومایسین دیده شد. سه مورد از 75 ایزوله به هر چهار داروی مورد آزمایش مقاوم بودند. مقاومت چند دارویی در 43/1 % از بیماران بدون سابقه قبلی مصرف داروی ضد سل و در 40 % از بیماران با سابقه قبلی مصرف داروی ضد سل مشاهده شد.

  نتیجه‌گیری: مقاومت چند دارویی در بیماران جدید در مطالعه حاضر نسبت به سایر مطالعات کمتراست. بیشتر موارد مقاومت دارویی با سابقه درمان قبلی در ارتباط می باشد ، بنابراین لازم است ضمن اجرا ی طرح DOTS ، بطور مداوم شیوع مقاومت دارویی نیز ارزیابی شود.


ضیاالدین قرشی، حسن سلطانی اهری،
دوره 3، شماره 3 - ( 6-1382 )
چکیده

  زمینه و هدف : اکثر مسمومیت های‌ حاد ، خفیف و بدون عارضه بوده ولی ندرتاً عوارض خطیر داشته و حتی منجر به مرگ می‌شوند. حدود70 % مسمومیت‌ها در کودکان رخ می‌دهد، بیش از90 % موارد تصادفی و به راحتی قابل پیشگیری می‌باشند. عوامل شایع مسمومیت حاد کودکان در هر منطقه به خاطر تفاوت‌های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی متغیر است. افزایش تولید و توزیع فرآورده‌های دارویی و شیمیایی جدید شیوع عوامل مسمومیت را تغییر می‌ده ن د. این مطالعه با هدف بررسی مسمومیت‌های شایع ، ویژگی‌های کودکان مسموم در این منطقه جغرافیایی انجام شد.

  روش کار: این مطالعه به صورت گذشته نگر انجام شد. از فروردین ماه 1378 لغایت اسفند 1381 تعداد 306 پرونده با عنوان مسمومیت حاد کودکان بستری شده در مرکز پزشکی کودکان تبریز تحت بررسی قرار گرفت. اطلاعات مربوط به سن، جنس، نوع (تصادفی- عمدی)، عوامل، نحوه مسمومیت، محل سکونت، مدت بستری، علایم بالینی، زمان مراجعه و مرگ و میر مورد ارزیابی قرار گرفتند.

  یافته ها: از 306 بیمار مسموم مورد بررسی 3/53 % مذکر و 7/46 % مؤنث بودند. بیشترین موارد مسمومیت (31 % ) در گروه سنی 2-1 سال و کمترین آن (3/1 % ) در گروه سنی زیر 6 ماه قرار داشت. حدود 95 % موارد اتفاقی و 5 % عمدی و اکثراً به قص ـ د خودک ـ شی در کودکان بالای 10 سال اتفاق افتاده بود. محل سکونت 63 % آنان شهر تبریز ، 5/29 % روستایی و 5/7 % سایر شهرهای استان بود. از نظر عوامل مسمومیت داروها (5/45 % ) درصدر قرار داشته و در مراتب بعدی به ترتیب شیوع هیدروکربن‌ها (26 % )، ارگانوفسفره (7 % )، ترکیبات آتروپین ی و تاتوره (6 % )، مرگ موش (6/3 % )، اوپیات‌ها
(9/2 % )، منواکسید کربن (2/2 % )، و بالاخره الکل، قارچ‌ها، گزش حشرات و حیوانات ، مواد اسیدی و بازی با شیوع کم‌تر (جمعاً 8/6 % ) قرار داشتند. متوسط زمان بستری در بیمارستان دو روز بوده است و سه مورد از 306 بیمار فوت نمودند.

  نتیجه گیری: مسمومیت دارویی شایع‌ترین نوع مسومیت بود و در درجه دوم هیدروکربن‌ها قرار داشتند. به نظر می رسد به منظور پیشگیری از وقوع مسمومیت ، رسانه‌های گروه ی به ویژه تلویزیون می‌توانند نقش محوری در افزایش سطح آگاهی خانواده‌ها داشته باشند.


ژینوس بیات ماکو، روشنک بیات ماکو،
دوره 4، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

  زمینه و هدف: ظهور سویه های سالمونلا تیفی با مقاومت چند گانه آنتی بیوتیکی در سراسر جهان، درمان تب تیفوئیدی را با مشکلاتی نظیر هزینه بالای داروهای جدید، عوارض دارویی و امکان بروز مقاومت در برابر داروهای جدید مواجه می سازد . با اطلاع از وضعیت حساسیت و مقاومت آنتی بیوتیکی سالمونلا تیفی در منطقه می توان برنامه مناسبی جهت درمان موثر بیماری و پیشگیری از عوارض دارویی و بروز مقاومت پایه ریزی نمود.

  روش کار: این مطالعه به صورت Case Series و گذشته نگر و با مطالعه پرونده بیماران و دفاتر آزمایشگاهی بر روی 397 بیمار با تشخیص قطعی تیفوئید بر اساس کشت های خون و مدفوع طی 6 سال ) 76- 1371 ( بر اساس نتایج آنتی بیوگرام باسیل های سالمونلا تیفی جدا شده از کشت خون و مدفوع بیماران انجام گرفت.

  یافته ها: از 397 بیمار مورد بررسی 237 مورد مرد و 160 مورد زن بوده است. تمام بیماران مورد بررسی سن بالای 12 سال داشتند. درصد مقاومت سویه سا لمونلا تیفی جدا شده از کشت های خون و مدفوع حداقل به یک آنتی بیوتیک به ترتیب 9/76 % و 6/79 % بود و بیشترین مقاومت نسبت به آنتی بیوتیک های آمپی سیلین، آموکسی سیلین، کوتریموکسازول و کلرامفنیکل بوده است. از 60 مورد سویه با مقاومت آنتی بیوتیکی چند گانه 34 مورد از کشت خون و 26 مورد از کشت مدفوع جدا شده است. درصد میکروارگانیزم های با مقاومت آنتی بیوتیکی چند گانه جدا شده از کشت های خون و مدفوع به ترتیب 5 7 /8 % و 55/6 % و در مجموع 1 2 /15% بوده است.

  نتیجه گیری: مصرف آنتی بیوتیک ها بدون اطلاع از حساسیت و مقاومت باکتری می تواند مسئله مقاومت در باکتری را پیچیده تر و مشکلتر نماید و لازم است در تمام بیماران کشت و آنتی بیوگرام انجام گرفته و بر مبنای حساسیت دارو تجویز گردد .


فریبا کهنمویی اقدم، فیروزه اسدزاده منیر، فیروز امانی،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

  زمینه و هدف: هیپرپرولاکتینمی اختلالی است که با یکی از انواع بالینی گالاکتوره، نازایی، انواع اختلالات قاعدگی، هیرسوتیسم و PMS ( Perimenstrual Syndrome ) خود را نشان می دهد. برموکریپتین یک آگونیست دوپامین بوده و داروی انتخابی برای درمان این عارضه می باشد. به علت لزوم تداوم مصرف (حتی تا چندین سال) تحمل بیمار نسبت به دارو مهم می باشد. در این مطالعه، عوارض جانبی و میزان تحمل بیماران نسبت به برموکریپتین را در دو فرم مصرف آن (خوراکی- داخل مهبلی) مورد بررسی قرار گرفت.

  روش کار: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی یک سوکور می باشد جمعیت مورد مطالعه زنان مراجعه کننده به درمانگاه تخصصی زنان با یکی از شکایات گالاکتوره، اختلالات قاعدگی هیرسوتیسم و نازایی می باشد. حجم نمونه برآورد شده 180 نفر بوده (دو گروه 90 نفری) و مدت مطالعه 2 سال بود. افراد مورد مطالعه به دو گروه مصرف کننده های خوراکی و داخل واژنی تقسیم شده و قبل از شروع مطالعه از نظر کنترل عوارض سیستمیک و موضعی معاینه سیستمیک و زنانگی شدند و پس از حصول اطمینان از نظر سالم بودن سایر سیستم های بدن، به یک گروه نوع خوراکی و به گروه دیگر نوع داخل مهبلی دارو تجویز شد. داده ها بر اساس پرسشنامه تنظیم شده جمع آوری گشته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

  یافته ها: در این مطالعه مشخص گردید که عوارض جانبی برموکریپتین در مصرف کنندگان نوع خوراکی 100% موارد و مصرف کنندگان نوع داخل مهبل 2/43% از موارد ایجاد شده است. بیشترین عارضه در نوع خوراکی دارو تهوع (9/38%) و در گروه مصرف کننده داخل مهبلی خارش مهبلی (3/22%) بوده است سرگیجه در گروه مصرف خوراکی نسبت به گروه مصرف داخل مهبلی بیشتر بوده است (8/27% در مقایسه با 3/2%) افت فشار در نوع خوراکی دارو در 2/11% موارد وجود داشته است در حالی که این رقم در مورد گروه مصرف داخل مهبل صفر بوده است. در 2/51% گروه خوراکی بیشتر از دو عارضه دیده شده است. در هر دو گروه مورد مطالعه بیشترین عوارض در 10 روز اول مطالعه ایجاد شده است (7/66% و 8/37%) از نظر شدت عارضه ایجاد شده مشخص گردیده که 2/31% گروه خوراکی و 11% گروه داخل مهبلی شدت عارضه به حدی بوده است که منجر به قطع مصرف دارو گشته است.

  نتیجه گیری: بین شدت و نوع عوارض دارویی در دو فرم مصرف خوراکی و داخل مهبلی برموکریپتین تفاوت معنی دار وجود داشته و تحمل دارویی و تداوم مصرف دارو در نوع داخل مهبلی بیشتر از نوع خوراکی می باشد.


پرویز مولوی، حسین محمدنیا ، روح الله عرب، اکبر عطادخت،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: سردرد تنشی یکی از شایع‌ترین سردردهایی است که میلیونها نفر از آن رنج می برند. درمانهای مختلفی برای مقابله با سردرد تنشی مورد استفاده قرار گرفته است. سردردهای تنشی اغلب به درمان غیر داروئی خوب جواب می دهند. هدف از این پژوهش مقایسه میزان کارآمدی و اثربخشی دو رویکرد درمانی آموزش ایمن سازی در مقابل استرس SIT (stress Inoculation Training) و دارو درمانی در درمان سردردهای تنشی می باشد.

روش کار: مطالعه از نوع مورد شاهدی بوده و تعداد 30 نفر از بیمارانی که در طی ماه های خرداد و تیر 1382 با شکایت سردرد تنشی مزمن به درمانگاه نورولوژی بیمارستان علوی و نیز مطب های خصوصی مراجعه کرده بودند به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل وارد مطالعه شدند. بیماران شرکت کننده در گروه اول، تحت آموزش ایمن سازی در مقابل استرس و آزمودنی های گروه دوم نیز تحت دارو درمانی قرار گرفتند. آزمودنی های گروه سوم به عنوان گروه کنترل تلقی شده و هیچ مداخله ای دریافت نکردند. شاخص های سردرد (فراوانی، شدت و مدت سردرد) برای کل آزمودنی ها، در سه مرحله زمانی پیش از درمان، پس از درمان و پی گیری یک ماهه، با استفاده از ابزار روزنگار سردرد، مورد ارزیابی واقع گردیدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از روش های آمار استنباطی، تحلیل واریانس یک طرفه و مقایسه های زوجی LSD تجزیه و تحلیل گردید.

یافته ها: نتایج بدست آمده از آنالیز واریانس یک طرفه نشان داد که در درمان سردردهای تنشی مزمن هر دو روش مورد مطالعه یعنی روش ایمن سازی در مقابل استرس و دارو درمانی موثر هستند ولی مقایسه این دو گروه نشان داد که گروه تحت آموزش ایمن سازی، از لحاظ میزان تاثیر بر روی کاهش شاخص مدت زمان دوام علایم سردرد با گروه تحت دارو درمانی با گروه کنترل تفاوت معنی داری دارد (p<0/05) ولی از لحاظ شاخص های مربوط به فراوانی و شدت سردرد بین این دو گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد.

نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که میزان اثربخشی آموزش ایمن سازی در مقابل استرس نسبت به دارو درمانی، در درمان سردردهای تنشی در کاهش مدت زمان دوام علایم سردرد بیشتر است.


سید ضیاء الدین قرشی، رضا قوطاسلو، حسن سلطانی اهری، سونا قرشی،
دوره 7، شماره 2 - ( 3-1386 )
چکیده

  زمینه و اهداف: سپتی سمی یکی از عفونت ‎ های خطیر دوره نوزادی است که عوامل میکروبی ایجاد کننده آن از نظر جغرافیایی متفاوت می ‎ باشند. شیوع سپتی سمی در کشورهای در حال توسعه چندین برابر کشورهای پیشرفته گزارش می ‎ شود و یکی از عوامل مهم مرگ و میر دوره نوزادی است. این مطالعه جهت تعیین عوامل میکروبی ایجاد کننده سپتی سمی نوزادان، میزان مرگ و میر و الگوی مقاومت دارویی انجام گردید.

  روش کار: این مطالعه به صورت گذشته نگر و مقطعی در مدت سه سال بر روی کشت خون 210 نوزاد بستری در مرکز پزشکی کودکان تبریز انجام گرفت. اطلاعات دموگرافیک، علایم بالینی، انواع باکتری ‎ های جدا شده در کشت خون و الگوی مقاومت دارویی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

  یافته ها: میانگین سنی نوزادان 2 ± 8 روز که 60% آن ‎ ها پسر و بقیه دختر بودند. در میان 12 نوع باکتری جدا شده استافیلوکوک کواگولاز منفی شایع ‎ ترین بود. 6/68% باکتری ‎ های جدا شده گرم مثبت بودند. 4/31% موارد باکتری ‎ ها گرم منفی، که در این گروه کلبسیلا پنومونیه با بیشترین شیوع قرار داشت. 9/22% نوزادان فوت شدند که 9% آن ‎ ها وزن کم ‎ تر از 1500 گرم داشتند. در میان هشت نوع آنتی بیوتیکی که به روش دیسک دیفیوژن برای انجام آنتی بیوگرام استفاده شد آمپی سیلین بیشترین (4/97%) و وانکومایسین کمترین (7/6%) مقاومت را نشان دادند.

  نتیجه گیری: این بررسی بیشترین مقاومت دارویی را به آمپی سیلین و در درجه دوم جنتامایسین و کم ‎ ترین آن را به وانکومایسین نشان داد.


واحد علایی، فرهاد صالح زاده،
دوره 8، شماره 3 - ( 6-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: شناسائی علائم عفونت دستگاه ادراری، مخصوصا در شیرخواران و کودکان خردسال از نظر شروع درمان حائز اهمیت است و در صورت تاخیردر تشخیص عفونت دستگاه ادراری، کودکان در معرض خطر تاخیر در رشد، سپسیس و نیز مشکلات مزمن از جمله اسکار کلیه، افزایش فشار خون شریانی و نارسایی کلیه قرار میگیرند. مصرف روزافزون آنتی بیوتیکهای درمان تجربی با آنتی بیوتیکهای رایج موجب افزایش مقاومت میکروارگانیسمهای مولد عفونت سیستم ادراری شده است. با توجه به اختلاف در مقاومت باکتریها در مناطق مختلف و تغییر میزان این مقاومت در عفونت دستگاه ادراری مطالعه زیر انجام گردید.

روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی است. 510 کودک زیر 12 سال که در سال 85-84 به طور سرپایی با نتیجه آزمایش مثبت کشت ادرار و شمارش کلنی بالای 105 به درمانگاههای مستقر در بیمارستانهای علی اصغر و سبلان اردبیل مراجعه کرده بودند، انتخاب و سپس علایم عفونت دستگاه ادراری بررسی شد. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه از طریق والدین آنها جمع آوری شد و سپس داده های جمع آوری شده با برنامه نرم افزاری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته ها: بوی بد ادرار هنگام تعویض کهنه 54/7% در کودکان زیر12 ماه، گریه به هنگام دفع ادرار (سوزش ادراری) 58/9% در کودکان 1 تا 3 سال، تکرر ادرار 54/8% در کودکان 3 تا 6 سال و سوزش هنگام ادرار کردن با 49/2% در کودکان بالای6 سال شایعترین شکایت بیماران بودند. از نظر تفاوت های جنسی دخترها تقریبا چهار برابر پسرها مبتلا بودند که در گروه سنی 13 تا 36 ماه این نسبت بیشترین اختلاف را داشت (4/8 به 1). در مورد مقاومت میکروارگانیسم ها به آنتی بیوتیک، آمپیسیلین با 78/9% در رتبه اول، کوتریموکسازول با 66%، سفالکسین با 62/8% و سفازولین با 33/3% مقاومت در رتبه های بعدی قرار داشتند. مقاومت ای کولی در برابر جنتامایسین 15/8% بود که در مقایسه با سایر باکتریها بالاتر و در برابر سفتریاکسون 8% بود که در مقایسه با بقیه باکتریها پایین تر بود.

نتیجه گیری: یافته های پژوهش تنوع تظاهرات بالینی عفونت سیستم ادراری را در سنین مختلف نشان میدهد. همچنین طبق نتایج بدست آمده، مقاومت دارویی آنتی بیوتیک های رایج در درمان عفونت ادراری از جمله آمپی سیلین، کوتریموکسازول، سفالکسین و سفازولین زیاد است.


مرجان اخوان امجدی، فراز مجاب، سمیرا شهباززادگان،
دوره 9، شماره 3 - ( 6-1388 )
چکیده

  زمینه و هدف: دیسمنوره‌ اولیه‌ در بیش‌ از 90% زنان بالغ‌ در سیکل های‌ همراه‌ با تخمک گذاری‌ دیده می شود و علت‌ شایع‌ غیبت‌ از مدرسه‌ و محل‌ کار است. امروزه داروهای شیمیایی متعددی جهت درمان دیسمنوره اولیه بکار برده می شوند اما هریک عوارض خاص خود را دارد. گیاهان دارویی در طب سنتی جایگاه ویژه ای دارند. دارچین در طب سنتی بعنوان نیرودهنده، مسکن ، ضد اسپاسم، ضد التهاب و کاهش دهنده درد قاعدگی استفاده می شود. با توجه به این تاثیرات این مطالعه با هدف تعیین‌ تاثیر دارچین بر شدت‌ دیسمنوره‌ اولیه و علایم‌ سیستمیک‌ همراه‌ با آن انجام شد.

  روش کار: این‌ پژوهش‌ یک‌ مطالعه‌ از نوع‌ کارآزمایی‌ بالینی‌ سه سوکور بود که تعداد 47 نفر بطور تصادفی (26 نفر گروه آزمایش و دریافت کننده کپسول دارچین، 21 نفر گروه شاهد و دریافت کننده کپسول دارونما) مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود. جهت ارزیابی شدت درد و علایم سیستمیک همراه با دیسمنوره از سیستم معیار چند بعدی گفتاری استفاده شد. نمونه ها در طی‌ دو سیکل‌ متوالی پیگیری شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 16 با آزمون فریدمن ، من ویتنی و آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد.

  یافته ها: میانگین سن افراد 92/1 ± 96/20 سال (آزمایش 69/20 و شاهد 29/21) بود. بر طبق یافته های این پژوهش شدت درد در گروه آزمایش از 15/2 قبل از درمان به 04/1 در سیکل دوم و در گروه شاهد از 14/2 قبل از درمان به 67/1 در سیکل دوم رسید. بین دو گروه آزمایش و شاهد از نظر شدت درد اختلاف آماری معنی داری مشاهده شد (001/0 > p ). همچنین مجموع نمرات شدت کل علایم سیستمیک همراه با دیسمنوره نسبت به قبل از درمان کاهش پیدا کرد. اما این کاهش از لحاظ آماری بین دو گروه آزمایش و شاهد معنی دار نبود.

  نتیجه گیری: دارچین می تواند باعث بهبود شدت درد دیسمنوره اولیه شود. در رابطه با تاثیر دارچین بر علایم سیستمیک همراه با دیسمنوره اولیه بنظر می رسد انجام مطالعات وسیع تر، با تعداد نمونه های بیشتر برای حصول اطمینان و اظهار نظر قطعی ضروری است.


بابک مصطفی زاده، اسماعیل فرزانه،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1389 )
چکیده

  زمینه و هدف: یکی از محدودیت­ها و مشکلات در مدیریت بیماران مبتلا به کاهش سطح هوشیاری ناشی از مسمومیت­های دارویی، ناتوانی در مصاحبه با بیمار است . هدف از این مطالعه مقایسه خصوصیات دو زیر گروه شامل بیماران با سابقه اقدام به خودکشی قبلی و بدون سابقه اقدام به خودکشی قبلی است.

  روش کار: در این مطالعه مقطعی، 19 بیمار با سابقه اقدام به خودکشی و 66 بیمار بدون این سابقه از بین بیمارانی که بدنبال مسمومیت با مواد دارویی در ماه­های شهریور، مهر و آبان سال 1388 در مراکز مسمومیت بیمارستانهای آموزشی درمانی در تهران- ایران بستری بودند انتخاب شدند. همه بیماران دارای کاهش سطح هوشیاری ناشی از مسمومیت­های دارویی بودند. وضعیت دمو­گرافیکی، ویژگیهای ماده دارویی مصرف شده، سابقه بیماریهای قبلی و سابقه مصرف مواد غیرقانونی در بیماران ثبت شد. برای مقایسه بین دو گروه ازآزمون کای دو و من ویتنی استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری توسط نرم افزار SPSS نسخه 16 انجام گردید.

  یافته ها: سابقه اقدام به خودکشی قبلی با نوع ماده دارویی منجر به کاهش سطح هوشیاری ناشی از مسمومیت، ارتباط معنی داری داشت(04/0 p = ). سابقه بیماری روحی روانی (01/0 > p )، تعداد قرص مصرف شده (02/0 = p )، فاصله زمانی بین مصرف دارو و رسیدن نیروهای اورژانس به محل ( 021/0 = p )، شرح حال مسمومیت عمدی توسط خود بیمار( Self Poisoning ) (001/0 p = )، درجه کاهش سطح هوشیاری (046/0 = p )، اصلاح نشدن سطح هوشیاری بعد از اقدامات اولیه اورژانس (02/0 p = ) و نیاز برای مراقبت های درمانی بعدی و پیشرفته (013/0 = p ) در بیماران مبتلا به کاهش سطح هوشیاری با سابقه اقدام به خودکشی قبلی در مقایسه با گروه دیگر بیشتر بود. تفاوت معنی داری بین دو گروه از نظر سن، جنس و سابقه مصرف مواد غیرقانونی وجود نداشت. (P> 0.05)

  نتیجه گیری: در بیماران بدون سابقه قبلی اقدام به خودکشی شایعترین علت مسمومیت دارویی مواد غیرقانونی و در بیماران با سابقه قبلی اقدام به خودکشی داروهای قانونی و غیرمخدر بود.


عاطفه قنبری، اکرم السادات منتظری، مریم نیکنامی، زهرا عطرکار روشن، عبدالرسول سبحانی، بهروز نجفی،
دوره 10، شماره 4 - ( 9-1389 )
چکیده

  زمینه و هدف: تهوع و استفراغ ناشی از شیمی­درمانی از شدیدترین عوارض و از نگرانی­های مهم بیماران مبتلا به سرطان می­باشد. زنجبیل یک داروی گیاهی و موثر در درمان تهوع و استفراغ و هیچ نوع عارضه خاصی ایجاد نمی­کند. این گیاه در بعضی از کشورها در تهیه داروهای ضد استفراغ مورد استفاده قرار می­گیرد. هدف این مطالعه تعیین تاثیر زنجبیل بر شدت تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی در بیماران مبتلا به سرطان است.

  روش کار: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی، متقاطع، دوسوکور و مشابه­سازی شده است که بر روی 44 بیمار تحت شیمی درمانی انجام گرفت. بیماران بر اساس تقسیم تصادفی بلوک چهارتایی در سیکل اول مطالعه یکی از رژیم­های ضداستفراغ رژیم الف (روتین +1گرم زنجبیل) و رژیم ب (روتین+ 1گرم دارونما) را دریافت کردند و در سیکل بعدی پس از 28 روز رژیم دیگر (الف یا ب) را همراه با داروهای شیمی درمانی دریافت نمودند. شدت، دفعات و نمره تهوع و شدت و دفعات استفراغ 4 ساعت (1،2،3،4) پس از دوز دوم رژیم­های درمانی و پایان 24 ساعت از شروع شیمی درمانی با استفاده از ابزار VAS و کورتیلا مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت اطلاعات کسب شده با استفاده SPSS نسخه 16 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. مقایسه بین گروه­ها با استفاده از آزمون­های تی مستقل، آزمون غیر پارامتری (من ویتنی یو) صورت گرفت.

  یافته ها: نتایج تحقیق بیانگر آن است که در تمام ساعات بررسی، تفاوت قابل توجه آماری در دفعات تهوع و استفراغ بین دو رژیم درمانی بدست نیامد. اما در رابطه با تهوع، رژیم زنجبیل در مقایسه با دارونما شدت و نمره تهوع را به شکل معنی دار کاهش داد. آزمون تی مستقل و من ویتنی یو نیز تفاوت معنی­دار آماری را در نمره تهوع در ساعت سوم و پایان 24 ساعت (06/0 p = و 01/0 = p ) نشان دادند.

  نتیجه گیری: با توجه به کاهش نمره تهوع در رژیم حاوی زنجبیل نسبت به دارونما، به نظر می­رسد که استفاده از زنجبیل یک روش ساده و بی­خطر است که می­تواند به عنوان مکمل داروهای ضد استفراغ در بیماران تحت شیمی درمانی بکار رود.


عباسعلی ایمانی فولادی، مریم حسین زاده، سیدفضل ا... موسوی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

  زمینه و هدف: سودوموناس آئروژینوزا باکتری گرم منفی، هوازی می­باشد. اگزوتوکسین A سم اصلی تولید شده توسط این باکتری و یکی از عوامل مرگ و میر می­باشد. در حدود 90% سویه­های سودوموناس آئروژینوزا اگزوتوکسین A تولید می­کنند. بیوفیلم ناشی از تجمع میکروارگانیسم­ها، محصولات خارج سلولی و مواد موجود در فضای مابین آن هاست که به یک سطح متصل شده­اند. این باکتری در حالت پلانکتونیک غیرسمی و در فرم بیوفیلم سمیت بالاتری دارد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین حضور ژن exo -A و الگوی مقاومت آنتی­بیوتیکی با تشکیل بیوفیلم در سویه­های سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از نمونه­های بالینی انجام شد.

  روش­کار: در این مطالعه از 110 سویه سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از عفونت­های مختلف با الگوی مقاومت آنتی­بیوتیکی مشخص انجام شد. از روش PCR جهت ردیابی وجود یا عدم وجود ژن اگزوتوکسین A ( ( exo -A استفاده شد. میزان تشکیل بیوفیلم به روش اسپکتروفتومتری بررسی گردید. ارتباط وجود ژن exo -A و الگوی مقاومت آنتی­بیوتیکی آن با تشکیل بیوفیلم با استفاده از آزمون های آماری فیشر و کای­دو بررسی گردید.

  یافته­ها: نودوسه مورد (5/84%) از سویه­ها دارای ژن exo -A بودند 62 سویه دارای مقاومت چندگانه و تولیدکننده آنزیم بتالاکتاماز با طیف اثر وسیع بودند. آنالیز آماری نشان داد که قدرت تشکیل بیوفیلم در سویه­های دارای ژن exo-A در مقایسه با سویه­های فاقد ژن از افزایش معنی­داری برخوردار بود ) 05/0 > p ) . مشخص گردید که توانایی درصد تشکیل بیوفیلم در سویه­های مقاوم به چند دارو و تولیدکننده آنزیم بتالاکتاماز در مقایسه با سویه­های حساس بیشتر است (05/0 > p ).

  نتیجه­گیری: این مطالعه بیانگر این است که از لحاظ آماری بین وجود ژن exo -A و مقاومت­های آنتی­بیوتیکی در تشکیل بیوفیلم توسط سودوموناس آئروژینوزا وجود دارد. با توجه به اهمیت بیوفیلم در پروسه بیماریزایی این باکتری این مطالعه زمینه جدیدی را برای مطالعه فرایندهای مولکولی دخیل در تشکیل بیوفیلم باز می­نماید.


فیروز امانی، سعداله محمدی، افشین شاکر، سمیرا شهباززادگان،
دوره 11، شماره 3 - ( 6-1390 )
چکیده

  زمینه و هدف : مصرف دارو یکی از مهمترین روش­های درمان بیماری است، ولی مصرف غیرمنطقی و خودسرانه داروها علاوه بر عدم درمان بیماری باعث ایجاد عوارض دارویی در طولانی مدت می‌شود . این بررسی با هدف سنجش میزان مصرف خودسرانه دارو در بین دانشجویان دانشگاه­های شهر اردبیل انجام گردید .

  روش کار: این مطالعه توصیفی مقطعی در سال 1389 بر روی 300 نفر از دانشجویان دانشگاه­های شهر اردبیل (دانشگاه­های محقق، آزاد، علوم پزشکی و پیام نور) اجرا گردید. روش نمونه­گیری از نوع تصادفی ساده و نمونه­ها به صورت کاملا تصادفی از بین دانشجویان چهار دانشگاه انتخاب و اطلاعات از طریق پرسشنامه جمع­آوری گردیدند. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از روش­های آمار توصیفی و تحلیلی در قالب جدول و آزمون آماری کای دو در نرم افزار SPSS نسخه 16 استفاده گردید.

  یافته‌ها : میانگین سنی دانشجویان 2 ± 64/20 سال و 3/23% دانشجویان متاهل و 7/76% مجرد بودند و از بین دانشجویان متاهل 9/92% غیر ­پزشکی و 1/7% پزشکی بودند. میزان شیوع مصرف خودسرانه دارو در دانشجویان مورد بررسی بیش از 83% بود. بالاترین میانگین امتیاز نگرش دانشجویان در سئوالات نگرشی مربوط به بی­خطر بودن داروهای مصرفی بود. نداشتن وقت برای مراجعه به پزشک، اعتقاد به بدون عارضه بودن داروها و فروش دارو بدون نسخه توسط داروخانه ها، از شایعترین عوامل موثر بر مصرف خودسرانه دارو بودند.

  نتیجه‎گیری : با توجه به میزان بالای مصرف خودسرانه دارو در بین دانشجویان که بخشی از قشر تحصیل کرده اجتماع می­باشند. لازم است تدابیری در راستای آموزش و اطلاع رسانی صحیح در جهت کاهش مصرف خودسرانه دارو اتخاذ گردد.


حسین دوستکامی، عدالت حسینیان، عفت مظاهری، ناصر اصلان آبادی، صمد غفاری، بهرام سهرابی، ایرج محمدزاده، فرهاد پورفرضی، ناصر مویدنیا،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: ضایعات محل دو شاخه شدن عروق کرونر از ضایعات مهم و پیچیده باانواع متفاوت استراتژیهای درمانی هستند. در این مطالعه بیماران مبتلا به ضایعات دو شاخه تحت درمان قرار گرفتند و پیامدهای بالینی طی دوره نه ماهه مورد پیگیری قرار گرفت.
روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی که از دی ماه 1386 تا اسفند 87 در مرکز آموزشی درمانی شهید مدنی تبریز انجام شد، 96 بیمار (83 نفر مرد و 13 نفر زن) مورد مطالعه قرار گرفتند .بیماران بر اساس استفاده از یک یا دو استنت و همچنین استفاده از استنت دارویی و غیر دارویی در دو گروه قرار گرفتند و بعد از آنژیو پلاستی تشخیصی در صورت وجود ضایعات دو شاخه بر اساس تقسیم بندی مدینا بر حسب نوع ضایعه آنژیو پلاستی انجام گرفت. در صورت وجود درد، تغییرات الکتروکاردیوگرام و اندیکاسیون آنژیوگرافی اقدام تشخیصی مناسب طی مدت زمان پیگیری انجام گردید. پیامدهای بالینی شامل حوادث حاد عروق کرونری ثبت شد ند و تجزیه و تحلیل آماری با استفاده ازSPSS-16  انجام شد. جهت مقایسه ارتباط متغیر ها از آزمونهای کای دو، فیشر وT test  استفاده گردید.
یافته ها: 5/86% بیماران مرد و 5/13% زن بودند. متوسط سن بیماران 9/9 ±56 سال، شایعترین عامل خطر هیپرتانسیون (7/47%) و شایعترین شکایت در هنگام مراجعه آنژین پایدار (2/55%) بود. 26٪ سابقه MI و 2/7٪ PCI و 2/5٪ سابقه CABG داشتند. در 5/65٪ بیماران شایعترین محل ضایعه محل دو شاخه شدن شریان قدامی نزولی چپ بود. در 4/10٪ شایعترین عارضه خونریزی خفیف از محل آنژیوگرافی بود و 2/5% بیماران هماتوم ملایم داشتند. از نظر وجود شرح حال سکته قلبی و مراجعه با آنژین پایدار و صعود قطعه ST در الکتروکاردیوگرام بین دو گروه، دارای یک و دو استنت، تفاوت معنی دار موجود بود (03/0=p). همچنین از نظر وجودگرفتاری و طول ضایعه در شاخه فرعی انجامKissing balloon  بعد از تعبیه دو استنت تفاوت معنی‏داری بین این دو گروه نشان داد. در بین دو گروه دارای استنت دارویی و استنت غیر دارویی، زمان پروسیجر، دوز رادیاسیون و زمان فلوروسکوپی بین دو گروه تفاوت معنی‏دار وجود داشت (05/0=p) از نظر حوادث حاد عروق کرونری کلی درشش ماه اول در گروه دارای دو استنت این حوادث بیشتر و تفاوت معنی‏دار بود.
نتیجه گیری: سن بیماران در این مطالعه پایین بود و در بسیاری از این بیماران استنت غیر دارویی مورد استفاده قرار می‏گیرد و بدین علت نتایج استفاده از دو استنت غیر دارویی با پیامدهای نامطلوبی همراه است.


سمیرا شیخ قمی، پریسا فرنیا، مجتبی داربوی،
دوره 14، شماره 2 - ( 4-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: شناسایی سریع بیمارانی که دارای ایزوله­های مایکوباکتریوم توبرکلوزیس مقاوم به دارو هستند امری ضروری برای درمان این بیماران می باشد. متأسفانه مقاومت نسبت به دو داروی ایزونیازید و ریفامپین در سال های اخیر مطرح شده است. هدف از مطالعه حاضر شناسایی سریع ایزوله های کلینیکی مایکوباکتریوم توبرکلوزیس مقاوم با استفاده از روش های مولکولی بوده است. مطالعه حاضر به منظور مقایسه بین دو روش Real-time PCR بر اساس Taqman assay و HRM assay در تشخیص موتاسیون­های موجود در ژن­های rpoB ، inhA و katG در ایزوله­های کلینیکی مایکوباکتریوم توبرکلوزیس انجام گرفت.

  روش کار: مطالعه حاضر در مرکز تحقیقات مایکوباکتریولوژی و در طی سال های 92-91 صورت گرفت. تست حساسیت دارویی به ایزونیازید و ریفامپین با روش پروپورشنال و بر روی 83 نمونه انجام گرفت. سپس روش های مالتیپلکس PCR و Real-time PCR بر روی DNA استخراج شده انجام شد. Real-time PCR بر اساس روش های Taqman و HRM انجام شد و موتاسیون های موجود در ژن های rpoB ، inhA و katG مورد بررسی قرار گرفت.

  یافته ها: بر اساس روش پروپورشنال و مالتیپلکس PCR ، 47 مورد مقاوم به ریفامپین و 35 مورد مقاوم به ایزونیازید بودند. 30 مورد مقاوم به هر دو داروی ایزونیازید و ریفامپین بودند. تشابه روش Real-time PCR بر اساس Taqman در تشخیص مقاومت 88% و در تشخیص حساسیت 84% بود. از طرفی تشابه روش Real-time PCR بر اساس HRM در تشخیص مقاومت 96% و در تشخیص حساسیت 30% بود. در روش Taqman در مقایسه با مالتیپلکس PCR ، حساسیت 84% و اختصاصیت 88% به دست آمد. در روش HRM نیز حساسیت 30% و اختصاصیت 96% به دست آمد.

  نتیجه گیری: نتیجه مطالعه انجام گرفته نشان داد روش Real-time PCR بر اساس Taqman نسبت به روش HRM در تشخیص مقاومت دارویی مایکوباکتریوم توبرکلوزیس، از حساسیت بیشتری برخوردار بوده است و روشی سریع، مقرون به صرفه (اقتصادی)، دقیق و با حساسیت و اختصاصیت بالا می باشد.


محمد حسین راضی جلالی، سمیه بهرامی، حسین نجف زاده، زینب اسدی،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: لیشمانیوزیس از جمله بیماری‌های عفونی مهم و موثر بر سلامت عمومی در مناطق مختلف است. ترکیبات شیمیایی مختلفی علیه لیشمانیوز موثر می‌باشند، اما بطور کلی درمان لیشمانیوز احشایی اغلب دشوار است. بنابراین شناسایی عوامل شیمیایی جدید برای درمان و کنترل بیماری مهم است. از آنجایی که مسیرهای سنتز ارگوسترول یکی از اهداف درمانی انگل­های لیشمانیا می باشند، هدف از مطالعه­ی حاضر بررسی اثرات مجزا و همزمان دو داروی آمیودارن و کتوکونازول بر روی انگل لیشمانیا اینفانتوم بوده ­است.

  روش کار: برای به دست آوردن فاز لگاریتمی، انگل در محیط BHI حاوی 10% سرم جنین گوساله، آنتی بیوتیک پنی‌سیلین و استرپتومایسین کشت داده و در دمای 24 درجه سانتیگراد انکوبه شد. فرم‌های مشابه اماستیگوت‌ها در محیط BHI با 20% سرم جنین گوساله و 5/5 = pH کشت و در دمای 37 درجه سانتیگراد انکوبه گردیدند. حساسیت لیشمانیا اینفانتوم به آمیودارون و کتوکونازول با بررسی تکثیر انگل در حضور یا عدم حضور داروها با روش MTT ارزیابی شد. برای ارزیابی اثرات سینرژیس تی دو دارو بر ضد پروماستیگوت‌ها و اماستیگوت‌های اکسنیک، FIC محاسبه شد و منحنی ایزوبولوگرام آن رسم گردید.

  یافته­ها: آمیودارون باعث کاهش زنده‌مانی پروماستیگوت‌ها و اماستیگوت‌های اکسنیک لیشمانیا گردید. از طرف دیگر کتوکونازول نیز اثر وابسته به دوز داشته و بر روی پروماستیگوت‌ها و اماستیگوت‌های اکسنیک موثر بود. در استفاده همزمان دو دارو با بررسی مقدار FIC و منحنی مقعر ایزوبولوگرام مشخص گردید که دو دارو دارای اثرات سینرژیستی بوده و اثر یکدیگر را کاملا تقویت می­کنند. 

  نتیجه­گیری: مطالعه­ی حاضر نشان داد که دو داروی آمیودارون و کتوکونازول به تنهایی و به صورت ترکیبی در شرایط برون تنی بر انگل لیشمانا اینفانتوم موثر می­باشند و ممکن است ترکیب دو داروی آمیودارون و کتوکونا ز ول بتواند در درمان لیشمانیو ز احشایی موثر باشد. از طرف دیگر با ترکیب این دو دارو نه تنها از دوز دارو کاسته خواهد شد بلکه ا ز اثرات جانبی داروی آمیودارون مانند اختلالات قلبی ، اختلالات تیروئید‌ و فیبروز ریوی کاسته خواهد شد.


مژگان میرغفوروند، فهیمه صحتی شفایی، ژاله وثوقی نیری،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: زایمان به عنوان پر استرس ترین حادثه فیزیکی و ذهنی برای زنان بر شاخص های فیزیولوژیکی و روانی آن ها در طول زایمان تأثیر می گذارد. مطالعهحاضر به منظور بررسی تأثیر استفاده از روش های غیردارویی کاهش درد زایمان بر استرس ادراک شده مادران در مرکز آموزشی درمانی علوی اردبیل در سال 92-91 انجام شد.

  روش کار: در این کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده دو سوکور، 320 زن مراجعه کننده با روش بلوک ­بندی به دو گروه مداخله(158 نفر) و کنترل(162 نفر)اختصاص یافتند. مداخله شامل استفاده از حرکات ویژه لگنی با استفاده از توپ تولد، استفاده از وضعیت های مختلف در طول فاز فعال تا زمان زایمان، دوش گرفتن، رایحه درمانی با اسطوخودوس به شکل استنشاقی و موسیقی بود. میزان استرس ادراک شده در شروع فاز فعال و قبل از مداخله، شش ساعت و هشت هفته بعد از زایمان در دو گروه با استفاده از مقیاس استرس درک شده ( PSS=Perceived Stress Scale ) اندازه گیری شد. از مدل خطی عمومی برای آنالیز داده­ها استفاده شد.

  یافته ها: میانگین نمره کلی استرس درک شده به طور معناداری در گروه مداخله در شش ساعت بعد از زایمان ( 01/0- تا 9/1- : , 95% confidence interval 0/1- : (adjusted difference کمتر از گروه کنترل بود. ولی هیچ تفاوت معنی داری در هشت هفته بعد از زایمانبین دو گروه مداخله و کنترل وجود نداشت (692/0= p ).

  نتیجه گیری: روش های غیر دارویی کاهش درد زایمان مداخله ای مؤثر برای کاهش سطح استرس ادراک شده مادران در زمان زایمان بوده و استفاده از مداخلات فوق توسط ماماها در طی لیبر توصیه می گردد.


مریم آدابی، مهشید طالبی طاهر، لیلا اربابی، مستانه افشار، سارا فتحی زاده، سارا مینائیان، نیلوفر مقدم مراغه، علی مجیدپور،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف : عفونت زخم علت اصلی مرگ و میر در بیماران سوختگی می باشد. بیماران مبتلا به سوختگی به وضوح در معرض خطر بالای عفونت بیمارستانی قرار دارند. سودوموناس آئروژینوزا از شایع ‌ترین عوامل عفونت زخم های سوختگی است و با توجه به مقاومت زیادآن به آنتی‌بیوتیک‌ها، درمان مشکلی دارد. هدف از این مطالعه، جداسازی، شناسایی دقیق و بررسی الگوی مقاومت آنتی‌بیوتیکی سویه‌های سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از زخم سوختگی بیماران بستری در بیمارستان سوختگی به آنتی بیوتیک های منتخب است.

  روش کار: در این مطالعه، تشخیص و تایید سویه ها به دو روش بیوشیمیایی و ژنتیکی به دقت انجام شده؛ سپس، ارزیابی مقاومت باکتری ‌به آنتی‌بیوتیک ها با استفاده از روش انتشار دیسک در آگار (Kirby- Bauer) انجام شد. در ادامه حداقل غلظت مهاری( MIC ) برای چهار نماینده گروه های مختلف آنتی بیوتیکی انجام پذیرفت.

  یافته ها: از 94 سویه مورد بررسی سودوموناس آئروژینوزا، 83 سویه ( 3/88%) مقاومت چند دارویی به آنتی بیوتیک های مورد بررسی داشتند. بر اساس روش (Kirby- Bauer) بیشترین درصد مقاومت، مربوط به سفپیم به میزان 5/89% بوده و در بین آنتی بیوتیک های مورد بررسی برای تعیین MIC بیشترین مقاومت نسبت به سیپروفلوکساسین به میزان 89% مشاهده شد.

  نتیجه گیری: نتایج این مطالعه، نشان دهنده گستردگی بالای مقاومت نسبت به آنتی بیوتیک های مختلف در بین سویه های سودوموناس آئروژینوزای جدا شده از زخم بیماران سوختگی می باشد. لذا اندازه ‌گیری سریع و بررسی دقیق مقاومت آنتی ‌بیوتیکی به جهت تجویز آنتی ‌بیوتیک مناسب و درمان هرچه سریعتر بیماران سوختگی امری ضروری می باشد.


شادی شاهسوان، عبدالعزیز رستگار لاری، بیتا بخشی، پرویز اولیاء، ملیحه نوبخت،
دوره 16، شماره 3 - ( 7-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: جنس شیگلا باکتریهای گرم منفی هستند که عامل بیماری شیگلوزیس بوده و در کودکان زیر دو سال، افراد مسن و کسانی که ضعف سیستم ایمنی دارند میتواند مشکل ساز شود. آنچه که امروزه درمان بیماریهای عفونی را پیچیده میکند؛ مقاومت همزمان به چند آنتی بیوتیک میباشد.گونه های شیگلا نیز مانند سایر باکتریها به آنتی بیوتیکهایی که به صورت معمول در درمان شیگلوزیس استفاده میشود، مقاوم شده اند. هدف این مطالعه بررسی الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی و مقاومت به تتراسایکلین و آزیترومایسین در جدایه های شیگلا میباشد.

روش کار: 50 جدایه شیگلا از کودکان زیر پنج سال مبتلا به اسهال از سه بیمارستان در شهر تهران جمع آوری و وارد مطالعه شدند که شناسایی آنها به روش های بیوشیمیایی، آگلوتیناسیون و مولکولی (ژنهای ,rfc ipaH, wbgz) انجام شد. حساسیت ضدمیکروبی با روش دیسک آگار دیفیوژن برای آمپی سیلین، آزیترومایسین، سیپروفلوکساسین، داکسی سایکلین، لووفلوکساسین، ماینوسایکلین، نالیدیکزیک اسید، نورفلوکساسین، استرپتومایسین، تری متوپریم سولفامتوکسازول و تتراسایکلین و بررسی حداقل غلظت بازدارندگی برای تتراسایکلین و آزیترومایسین انجام شد.

یافته ها: از 50 جدایه شیگلا 16 درصد به عنوان شیگلا فلکسنری و 84 درصد به عنوان شیگلا سونئی شناسایی شدند. 98 درصد همزمان به چند دارو مقاوم بودند. بیشترین جدایه ها به استرپتومایسین، تری متوپریم سولفا متوکسازول، تتراسایکلین و داکسی سایکلین مقاوم بودند. مقاومت به آزیترومایسین 6 درصد گزارش شد. تمامی جدایه ها به نورفلوکساسین و لووفلوکساسین حساس بودند. در این مطالعه نه الگوی مقاومت برای شیگلا مشاهده شد.

نتیجه گیری: مقاومت به تتراسایکلین در این جدایه ها بسیار بالا بوده و همچنین مقاومت به آزیترومایسین هم به عنوان آنتی بیوتیکی که در سالهای اخیر استفاده میشود قابل ملاحظه میباشد.


حسن عدالتخواه، نازیلا رهنما طریقی، سعید صادقیه اهری، علی نعمتی،
دوره 17، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: آکنه التهاب مزمن واحدهای پیلوسباسه است. میزان اسیدلینولئیک در سبوم بیماران مبتلا به آکنه بطور چشمگیری کاهش می‌یابد. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی احتمالی مکمل اسید لینولئیک کونژوکه در درمان آکنه متوسط در زنان مبتلا انجام گرفت.
روش کار: در یک کارآزمائی بالینی، تصادفی شده، دوسویه کور تعداد 40 نفر از زنان دارای آکنه متوسط در دو گروه (هر گروه 20 نفر) وارد مطالعه شدند. پس از ثبت فاکتورهای غذائی و دموگرافیک، روزانه به گروه مورد 3 گرم اسید لینولئیک کونژوکه به همراه 100 میلی گرم داکسی سایکلین خوراکی و به گروه شاهد 3 گرم پارافین خوراکی به عنوان ماده دارونما و 100 میلی گرم داکسی سایکلین خوراکی به مدت 30 روز داده شد. قبل از شروع و بعد از اتمام دوره درمانی ضایعات آکنه شمارش شده و میانگین GAGS و ASI برای هر گروه تعیین شد. از آزمون های آماری کای اسکویر، آزمون تی مستقل و تی زوجی برای آنالیز داده استفاده گردید.
یافته ها: میانگین کل کومدون، پاپول، پوستول و ندول در انتهای درمان در هر دو گروه کاهش یافت ولی این کاهش در دو گروه معنی‌دار نبود. با اینکه روند تغییرات درجه آکنه در انتهای دوره یک ماهه درمان بیماران مبتلا به آکنه در گروه مکمل نسبت به گروه شاهد کاهش یافت، ولی این کاهش ‌معنیدار نبود. در طول درمان میانگین اندکس شدت آکنه در گروه مداخله از 13± 129/5 به 11/6± 77 و در گروه پلاسبو از 18/6±132 به 6/11± 67/7 کاهش یافت که از لحاظ آماری تفاوت معنیداری بین دو گروه وجود نداشت.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان می‌دهد که تجویز مکمل لینولئیک اسید کونژوکه خوراکی همراه با درمان به مدت یک‌ماه تاثیر قابل ملاحظه‌ای در بهبود ضایعات آکنه ندارد.
رضا ممی زاده، نیما رزاقی اصل،
دوره 18، شماره 2 - ( 4-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: برهمکنش آلبومین (به عنوان مهمترین پروتئین پلاسما) با داروهای مختلف باعث ایجاد تغییرات فارماکوکینتیکی میشود. از آنجایی که تعامل داروهای مختلف با آلبومین در تعیین دوز و پیش بینی تداخلات داروها و  دارو با غذا تعیین کننده است، مطالعه در مورد توانایی اتصال داروهای مختلف به آلبومین زمینه مطالعاتی بسیار مهمی محسوب می باشد. روش کار: داکینگ توسط الگوریتم ژنتیکی لامارکین گنجانده شده در نرم افزار اتوداک 4.2 انجام گرفت. ساختارهای سه بعدی آلبومین با استفاده از پایگاه اطلاعاتی بروک هاون (2BXD & 2BXF; www.rcsb.org) به دست آمدند. آماده سازی فایلهای مولکولها توسط روش AM1 و نرم افزار AutoDock Tools انجام شد.روش بهینه سازی AM1 با استفاده از الگوریتم Polak Ribiere (conjugate gradient) با شرایط نهایی گرادیان RMS 0.1 Kcal / Å mol انجام شد.  برهمکنشهای دارو- آلبومین توسط نرم افزار لیگ پلات نشان داده شد.
یافتهها: اُکسیکونازول و فنتیکونازول به ترتیب قوی ترین اتصال را به سایت های 1 (IIA) و 2 (IIIA) آلبومین از خود نشان دادند (انرژی آزاد اتصال 9/01- و 9/89- کیلو کالری بر مول). لوسین 238 و آلانین 291 اسیدهای آمینه کلیدی در اتصال به سایت 1 و ایزولوسین 388، آسپارژین 391 و لوسین 430 مهم ترین اسیدهای آمینه در اتصال به سایت 2 بودند.
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد که احتمالاً ضد قارچ ها تمایل بالاتری برای اتصال به سایت 2 آلبومین دارند. مقادیر نسبتاً بالای انرژی آزاد اتصال داروهای ضد قارچ به آلبومین لزوم بررسیهای بیشتر در زمینه مقایسه قدرت اتصال داروهای ضد قارچ و سایر داروها با آلبومین را مطرح میسازد. همچنین نتایج به دست آمده حاکی از این مطلب هستند که در اتصال داروهای ضد قارچ به آلبومین، برهمکنشهای هیدروفوبی مهم تر از پیوندهای هیدروژنی هستند.

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.26 seconds with 50 queries by YEKTAWEB 4623