[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
5 نتیجه برای خونریزی

رحمان پرنیا، داریوش سوادی اسکویی، سید عباس موسوی،
دوره 6، شماره 4 - ( 9-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: سکته مغزی پس از بیماری های قلبی و سرطان سومین علت شایع مرگ و شایعترین اختلال ناتوان کننده نورولوژیک است. با توجه به شیوع بالای خونریزی داخل مغزی و مرگ و میر آن، بررسی فراوانی عوامل خطرزا و نیز میزان مرگ و میر آن بر حسب اندازه و محل خونریزی امری لازم و ضروری به نظر می رسد.

روش کار: با مطالعه پرونده 157 بیمار خونریزی داخل مغزی و مشخص شدن اندازه و محل خونریزی در سی تی اسکن و پیگیری بیماران در طول بستری از نظر میرایی، پرسشنامه ها تکمیل گردید. سپس اطلاعات از طریق نرم افزار آماری SPSS نسخه 13 آنالیز گردید.

یافته ها: از بین 157 نفر بیمار 57/9% زن و بقیه مرد بودند. میزان مرگ و میر 37/6% بود. شایعترین رده سنی مبتلایان در محدوده 79-70 سال بود. پوتامن (39/4%) بیشترین فراوانی را از لحاظ محل خونریزی داشت. از لحاظ اندازه خونریزی افراد زنده بیشترین فراوانی را در اندازه زیر 20 سانتی متر مکعب و فوت شده ها در 100-21 میلی متر مکعب وجود داشت. بین اندازه خونریزی و میزان مرگ و میر ارتباط معنی دار آماری وجود داشت (p<0/05). خونریزی داخل بطنی در گروه فوت شده ها بیشترین فراوانی را داشت و ارتباط آماری معنی داری از لحاظ خونریزی داخل بطنی بین دو گروه وجود داشت(p<0/05). سابقه بیماری قلبی ارتباط معنی داری با مرگ و میر داشت (p<0/05).

نتیجه گیری: در بیماران مورد مطالعه مشخص گردید که وسعت خونریزی و وجود خونریزی داخل بطنی با میزان مرگ و میر بیماران سکته مغزی ارتباط دارد
حسام عبدالحسین‌پور، مجتبی ملک ، محمد محمدی ، غلامرضا بخشنده‌پور،
دوره 6، شماره 4 - ( 9-1385 )
چکیده

 

زمینه و هدف: خونریزی های تاخیری مغز پس از تروما (DTICH) یکی از انواع خونریزی های مغزی می باشد که بعد از 6 ساعت اول پس از ضربه به سر اتفاق می افتد و در سی تی اسکن اولیه ای که در 6 ساعت اول پس از ضربه از بیمار به عمل می آید مشاهده نمی شود. از آن جایی که DTICH یکی از مهمترین عوامل صدمات ثانوی مغزی در بیماران باترومای سر می باشد و با توجه به این نکته که DTICH در صورت تشخیص به موقع به خوبی قابل درمان بوده و در صورت درمان سریع از میزان مرگ و میر و ناتوانی در این بیماران به طور قابل توجه ای کاسته می شود و همچنین تشخیص این مورد از نظر منع تجویز داروی ضد انعقادی به بیماران یاد شده بسیار مهم است، این مطالعه جهت بررسی فراوانی عوامل مرتبط با بروز DTICH طرح ریزی شد.

روش کار: مطالعه حاضر از نوع مورد شاهدی بود که در مرکز ترومای استان سمنان انجام شد. در این مطالعه کلیه بیماران با ضربه به سر مراجعه کننده به این مرکز از تاریخ 81/7/1 لغایت 83/12/30 مورد بررسی قرار گرفتند. بیمارانی که سی تی اسکن اولیه بدون خونریزی مغزی داشته و بنا به ضرورت، حداقل شش ساعت بعد از تروما از آنان سی تی اسکن مجدد اخذ شده بود و در سی تی اسکن مجدد، دچار هماتوم شده بودند تحت عنوان DTICH وارد مطالعه شدند. همچنین 40 نفر از بیمارانی که در طی مدت پژوهش دچار ضربه به سر شده بودند، امادر بررسی های به عمل آمده خونریزی اولیه و تاخیری مغزی نداشتند بعنوان شاهد انتخاب شدند.گروه شاهد از نظر سن و جنس با گروه مورد مطالعه، همسان سازی شدند. سپس ضمن تعیین میزان بروز DTICH در کل بیماران با هماتوم، ارتباط بعضی عوامل خطر شامل سردرد، له شدگی مغزی، شکستگی جمجمه، کاهش سطح هوشیاری و شدت ضربه وارده به سر در دو گروه، مورد بررسی قرار گرفت. سپس کلیه داده ها با استفاده از آزمون مجذور کای و محاسبه نسبت شانس(odds ratio) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.

یافته ها: بررسی ها نشان داد که فراوانی DTICH 10/6% بوده و بین بروز DTICH و شکستگی جمجمه،کاهش سطح هوشیاری (p<0/002)، له شدگی و شدت ضربه (p<0/001)، ارتباط معنی داری وجود دارد (0/001=p). اما بین رخداد DTICH و سر درد مقاوم ارتباط معنی‌داری به دست نیامد.

نتیجه گیری: مواردی مانند شکستگی جمجمه، له شدگی، شدت ضربه و همچنین رخداد وقایعی مانند کاهش سطح هوشیاری در بیماران باترومای سر که در سی تی اسکن اولیه آنان هماتوم مغزی مشاهده نمی شود، می تواند علامت خطری برای بروز DTICH در بیمار باشد.
قدرت محمدی، یلدا جباری مقدم،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: خونریزی از عوارض شایع عمل لوزه می باشد که نیاز به کنترل دقیق در حین عمل دارد از روشهای مختلفی برای کنترل خونریزی استفاده می شود. در این مطالعه دو روش الکتروکواگولاسیون بای پولار و بخیه در شرایط یکسان مقایسه شده است و هدف یافتن تکنیک آسان، مطمئن و سریع برای کنترل خونریزی حین عمل لوزه می باشد.
روش کار: مطالعه بطور آینده نگر از خرداد ماه 1383 تا مهر ماه 85 بر روی 100 بیمار که کاندید عمل لوزه بودند انجام گرفت در عمل از الکتروکواگولاسیون بای پولار در یک طرف و بخیه در طرف دیگر استفاده نمودیم و طول مدت عمل، میزان خونریزی موقع عمل ، درد بعد از عمل و خونریزی زود رس و دیررس بعد از عمل را در دو طرف مقایسه نمودیم. کلیه عملها توسط یک تیم و در شرایط یکسان انجام گرفته است اطلاعات بعد از جمع آوری با استفاده از نرم افزارSPSS 14 و آزمون های Per Ttest و Macnemar آنالیز گردید.
یافته ها: مدت زمان عمل با الکتروکواگولاسیون بای پولار بطور متوسط 8/6 دقیقه برای یک طرف لوزه وبرای سمت دیگر که بخیه زده شد بطور متوسط 11/3 دقیقه طول کشید. که 1/7 دقیقه در تکنیک الکروکواگولاسیون بای پولار کمتر بود. (p<0/005) در مورد مقدار خونریزی درالکتروکواگولاسیون برای یک لوزه بطور متوسط 9/6 سانتی متر مکعب وبرای طرف دیگر که بخیه زده شد 12/7 سانتی متر مکعب بود. که 3/1 سانتی متر مکعب درروش بخیه بیشتر بود. (p<0/005) که نشانگر حجم بیشتر از دست دادن خون در بیماران بخیه زده شده در مقایسه با الکتروکواگوله شده بود.در 88 نفرهیچ تفاوتی بین شدت درد سمت سوچور شده با الکتروکوتر شده وجود نداشت و در هفت نفر درد در سمت سوچورشده بیشتر بود و در پنج نفر درد در سمت کوتر شده بیشتر بود.که با 95%CI تفاوتی در مقایسه با شدت درد حاصل ازدو تکنیک وجود نداشت.
نتیجه گیری: استفاده از الکتروکواگولاسیون نسبت به بخیه در کنترل خونریزیهای لوزه موثر تر وآسانتر وبا سرعت عمل بیشترهمراه می باشد لذا استفاده از کوتر بای بودار در جراحی لوزه همه افراد بخصوص کودکان که حساسیت ویژه از نظر مدت بیهوشی و حجم خون از دست داده دارند توصیه می شود.
رحیم معصومی، نوید معصومی، نسرین فولادی، الهه سمیعی،
دوره 11، شماره 3 - ( 6-1390 )
چکیده

  زمینه و هدف: هایفما به وجود خون در اتاق قدامی اطلاق شده و ترومای بلانت از علل شایع ایجاد آن می­باشد. از عوارض هایفما می­توان به خونریزی ثانویه اشاره کرد. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر داروی ترانکسامیک اسید ( Tranexamic Acid ) در کاهش عود خونریزی اتاق قدامی در هایفمای تروماتیک بود.

  روش کار: مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی تصادفی شده می باشد که بر روی 54 بیمار مبتلا به هایفمای تروماتیک که در بین سال­های 1385 تا 1387 به بخش چشم بیمارستان علوی مراجعه کرده بودند، انجام شد. بیماران به دو گروه تقسیم و یک گروه داروی ترانکسامیک اسید و گروه دیگر شبه دارو دریافت کردند. پس از بررسی و معاینه چشم در مدت زمان معین، داده های حاصل با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 و آزمونهای آماری کای دو و تی تست مورد بررسی قرار گرفت.

  یافته ها: بر اساس نتایج حاصل از مطالعه حاضر 6/79% از بیماران مرد و 4/20% زن بودند. متوسط سن بیماران 44/9 ± 8/19 سال بود. 3/33% افراد حدت بینایی در حد Light Perception ، 6/29% در حد Hand Motion و 2/35% در حد Finger Count بود. در این مطالعه 9/1% افراد هایفمای گرید I ، 1/11% گرید II و 9/38% گرید III و 1/48% گرید IV داشتند. در بین افرادی که داروی ترانکسامیک اسید دریافت کرده بودند خونریزی مجدد مشاهده نشد و در سایر بیماران در 5 نفر عود خونریزی داشتند.

  نتیجه گیری: مصرف داروی ترانکسامیک اسید به میزان 19% باعث کاهش عود خونریزی گردید، بنابراین مصرف این دارو جهت کاهش عود خونریزی در هایفمای ترومای بلانت و انجام مطالعات بیشتر جهت تعیین ارتباط بین فشار داخل چشم بیماران و میزان خونریزی مجدد پیشنهاد می­شود.


محمد حسنپور درگاه، وحید ادیبان، فیروز امانی، احد فاتحی،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: خونریزی در طی جراحی قلب عارضه شایعی است و مدیریت مصرف هپارین و پروتامین در حین عمل بر روی هموستاز تأثیر می­گذارد و دوز مصرفی پروتامین سولفات بر اساس میزان هپارین استفاده شده، متغیر می­باشد و مطالعات نتایج متفاوتی را گزارش نموده­اند. این مطالعه با هدف بررسی اثر تجویز پروتامین سولفات پس از اعمال جراحی قلب برمیزان درناژ ترشحات خونی بیمار انجام گردید.
روش کار: درایﻦ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ مقطعی،ﮔﺬﺷﺘﻪ نگر اﻃﻼﻋﺎت ﻣﻮرد ﻧﯿﺎز از ﭘﺮوﻧﺪه پزشکی 120 بیمار ﻛﻪ از ﺳﺎل 1390 ﺗﺎ آﺑﺎن ﺳﺎل 13۹۹ ﺗﺤــﺖ اﻋﻤـﺎل جراحی قلب ﻣﺜﻞ CABG ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮدﻧﺪ اﺳﺘﺨﺮاج و ﻣﻮرد بررسی قرار گرفت. بیماران ﺑﺮ اﺳﺎس دریﺎﻓﺖ ﭘﺮوﺗﺎﻣﯿﻦ ﺳﻮﻟﻔﺎت و ﻋﺪم دریﺎﻓﺖ آن در بخش مراقبت ویژه، گروه ­بندی شده (60 نفر در هر گروه) و شاخص توده بدنی، سن، جنسیت و مقادیر ACT و میزان درناژ خونی در دو گروه با هم مقایسه شد.
یافته­ ها: 76 بیمار (63/37%) مرد و 44 بیمار (36/66%) زن بودند. بیشتر بیماران در محدوده سنی 70-50 سال و اکثر بیماران دارای اضافه وزن بودند. میزان درناژ خون در گروه دریافت کننده پروتامین به طور معنی­ داری کمتر از گروه کنترل بود. بین دو گروه از نظر مقادیر ACT تفاوت آماری معنی­ داری وجود نداشت. میزان درناژ خون دریافتی در گروه دریافت کننده پروتامین در افراد دارای BMI نرمال و دارای اضافه وزن به طور معنی­ داری کمتر از گروه کنترل بود. میزان درناژ خون دریافتی در گروه دریافت کننده پروتامین در زنان و در افراد بالای 70 سال به طور معنی­ داری کمتر از گروه کنترل بوده است.
نتیجه­ گیری: تزریق پروتامین علی رغم نتایج متفاوتی که در مقالات مختلف ارائه شده است، در مطالعه حاضر اثرات کاهشی را در میزان خونریزی بعد از عمل در بخش مراقبت­های ویژه نشان داد که ناشی از، از بین بردن اثر هپارین و اختلال انعقادی ناشی از هپارین توسط پروتامین سولفاتی است که علاوه بر اتاق عمل در بخش مراقبت­های ویژه نیز تجویز شده است.
 

صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.2 seconds with 35 queries by YEKTAWEB 4623