[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
4 نتیجه برای بیماری آلزایمر

محمد امانی،
دوره 16، شماره 4 - ( 11-1394 )
چکیده

بیماری آلزایمر یک بیماری مخرب مغزی است که با اختلالات پیشرونده شناختی و کاهش حافظه همراه است. این بیماری دارای دو خصوصیت نوروپاتولوژیکی است که یکی تجمع پلاک در قسمت خارج سلولی نورونها بوده و پپتیدهای بتاآمیلوئید جزء اصلی این پلاکها را تشکیل میدهند و دیگری تشکیل کلافه های نوروفیبریلاری در داخل نورونها است که در اثر هیپرفسفریلاسیون پروتئینهای تاو ایجاد میشوند. پپتیدهای بتا آمیلوئیدی (Aβ) از شکسته شدن پروتئین پیش ساز آمیلوئید تولید میشوند. اختلالات در عملکرد سیناپسها یکی از مهمترین خصوصیت بیماری آلزایمر است که منجر به اختلالات شناختی در این بیماران میگردد. آمیلوئید بتا یک سم قوی برای میتوکندریها محسوب میشود که باعث ایجاد اختلالات عملکردی در میتوکندریها و در نتیجه آزادشدن رادیکالهای آزاد و نهایتاً آسیب نورونها میشود. اختلال در سیستم کولینرژیک، آسیبهای التهابی، اختلال در میزان کلسیم داخل سلولی، تحریک بیش از حد گیرندههای گلوتامینرژیکی، تشکیل کانالهای کاتیونی غیروابسته به ولتاژ در غشای لیپیدی توسط ، اختلال در انتقال آکسونی، آسیب عروق مغزی و اختلالات متابولیسم اسیدهای چرب و کلسترول از خصوصیات دیگر پاتوفیزیولوژیکی هستند که در بیماری آلزایمر دیده میشوند.


انسیه احمدپور، مقصود پیری، محمدعلی آذربایجانی،
دوره 21، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری آلزایمر شایع­ترین علت زوال عقل در میان افراد مسن است که کیفیت زندگی آنان را تهدید میکند. از سوی دیگر، تمرینات ورزشی منظم با سلامت مغز و بهبود عملکردهای شناختی همراه است. با این حال، سازوکارهای این مزایا هنوز به طور کامل تبیین نشده است. از این رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر 4 هفته تمرین هوازی تناوبی با شدت متوسط بر عملکرد شناختی و میزان بیان ژن­های PGC1α و VEGF در هیپوکمپ رت­ های پیر مبتلا به بیماری آلزایمر انجام شد.
روش‌کا‌ر: رت ­های­ نر نژاد ویستار 20 ماهه به 3 گروه بیماری آلزایمر (تعداد = 8 سر)، بیماری آلزایمر+ تمرین ورزشی (تعداد= 8 سر) و کنترل (تعداد= 8 سر) تقسیم ­شدند. جهت القای بیماری آلزایمر از تزریق داخل هیپوکمپی 42 استفاده شد. حیوانات گروه ورزشی، تمرین هوازی تناوبی با شدت متوسط را به مدت 4 هفته، 5 روز در هفته انجام دادند. جهت بررسی یادگیری و حافظه فضایی، حیوانات 48 ساعت بدنبال آخرین جلسه تمرینی تحت آزمون مازآبی موریس قرار گرفتند. سپس، حیوانات کشته شدند و بافت هیپوکمپ استخراج شد. برای اندازه­گیری بیان ژن از روش Real time-PCR استفاده شد. تحلیل آماری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک­طرفه و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی­ داری  0/05£ p صورت پذیرفت.
یافته­ ها: نتایج نشان داد که تزریق 42 باعث اختلال در عملکرد یادگیری و حافظه فضایی شده و میزان بیان ژن­های PGC1α و VEGF در بافت هیپوکمپ را کاهش می­دهد (0/05 p). تمرین هوازی باعث بهبود در عملکرد یادگیری و حافظه فضایی شد و میزان بیان ژن­های PGC1α و VEGF را افزایش داد (0/01 p). همچنین، ارتباط مثبت معنی­داری بین بیان ژن PGC1α با بیان ژن VEGF در هیپوکمپ مشاهده شد (0/01p، 859/0=r). بعلاوه، بین بیان ژن­های PGC1α وVEGF با میانگین زمان سپری شده برای یافتن سکو ارتباط معکوس معنی­ دار (به ترتیب، 0/01p، 0/900-=r و 0/01p، 0/750-=r)، و با مدت زمان سپری شده در ربع دایره هدف ارتباط مثبت معنی­ داری وجود داشت (به ترتیب 0/01p، 0/794-=r و 0/01p، 0/632=r).
نتیجه‌گیری: به طور کلی، تمرین هوازی موجب بهبود عملکرد یادگیری و حافظه فضایی در حیوانات پیر مبتلا به بیماری آلزایمر می­شود؛ به نظر می­رسد که تنظیم مثبت مسیر پیام­رسانی /VEGFPGC1α ناشی از ورزش در مغز، حداقل تا بخشی، در این سازگاری نقش دارد.
واژه­ های کلیدی: بیماری آلزایمر، یادگیری و حافظه فضایی، ورزش هوازی، PGC1α، VEGF
 
محمد صوفی ابادی، فاطمه سمیعی، محمد حسین اسماعیلی،
دوره 23، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: تمایل به افزایش خطر ابتلا به زوال عقل در بیماران مبتلا به پریودنتیت وجود دارد ولی حالت عکس آن یعنی نقش بیماری آلزایمر بر بیماری پریودنتال هنوز نامشخص است، بنابراین در این مطالعه تاثیر بیماری آلزایمر تجربی بر سلول­های التهابی پریودنتال، فیبرهای کلاژن و عروق جدید در رت­های نر مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار: در این مطالعه تجربی، 16 سر رت نر نژاد ویستار در محدوده وزنی 250-230 گرم، به صورت تصادفی، به 2 گروه کنترل (سالین) و گروه تحت تیمار با 3 میلیگرم/ کیلوگرم استرپتوزوتوسین (تزریق دو طرفه در بطنهای جانبی، با حجم10 میکرولیتر، در هر دو گروه) تقسیم شدند. پس از 4 هفته تیمار، در دو گروه آزمایش ماز آبی موریس بعمل آمد. سپس نمونه برداری از پاپیلای اطراف دو دندان برش دهنده مرکزی موش­ها با بیهوشی عمیق انجام شد. نمونه­ها پس از ثابت شدن و تهیه بلوک پارافین، برش­های 5 میکرونی سریالی تهیه شد. پس از رنگ­ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین، میزان سلول­های التهابی (ائوزینوفیل، ماست سل، سلول­های پلی مورفونوکلئر)، رگ­زایی و فیبروبلاست به کمک میکروسکوپ شمارش شدند. داده­ ها با نرم افزار SPSS-21 و آزمون T مستقل تحلیل شد.
یافته‌ها: نتایج بدست آمده نشان داد که بیماری آلزایمر موجب افزایش سلول­های التهابی پریودنتال، فیبرهای کلاژن و عروق جدید در لثه موش­ها می­شود که تفاوت این تغییرات بین گروه تجربی و کنترل در همه پارامترها معنی­ دار بود ( p< 0.00).
نتیجه‌گیری: برطبق این یافته­ها بیماری آلزایمر موجب بروز و یا تشدید التهاب و افزایش نرخ بیماری­های پریودنتال در موش می­شود و ممکن است همین اثر را هم در انسان داشته باشد.
 
زهرا معین آرا، الهام سیاسی، رباب طباطبایی،
دوره 23، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی علل ایجاد کننده بیماری آلزایمر هنوز ناشناخته است. عوامل ژنتیکی و محیطی می­توانند در ابتلا به بیماری آلزایمر موثر باشند. در تحقیقات اخیر، یکی از ژن­ها و پلی مورفیسم­های آن، که مرتبط با ایجاد آلزایمر شناخته شدهاند، ژن شارپین می­باشد. هدف از این مطالعه بررسی حضور پلی­مورفیسم rs34674752  در ژن شارپین و ارتباط آن با بیماری آلزایمر در جمعیتی از بیماران ایرانی بود.
روش کار: این مطالعه بر روی 50 فرد مبتلا به بیماری آلزایمر و 50 فرد سالم انجام شد. پس از خونگیری از نمونه­ ها و استخراجDNA ، ژنوتایپینگ با استفاده از روش Tetra ARMS PCR انجام شد. سپس داده­ ها مورد آنالیز آماری قرار گرفتند.
یافته­ ها: نتایج نشان داد که فراوانی ژنوتیپ­های GG، GT و TT از پلی مورفیسمrs34674752 به ترتیب در گروه کنترل و بیمار، 100، صفر و صفر درصد بود. تعادل هاردی واینبرگ هم در هر دو گروه کنترل و بیمار برقرار بود. همچنین ارتباطی بین ژنوتیپ افراد با احتمال ابتلا به بیماری آلزایمر مشاهده نشد و از عوامل دموگرافیک تنها رابطه بین گروه سنی و ابتلا به بیماری معنی­ دار بود (0.029=p).
نتیجه­ گیری: بر اساس نتایج این تحقیق، بین حضور پلی­ مورفیسمrs34674752  در ژن شارپین و بیماری آلزایمر در جمعیت ایرانی مورد مطالعه رابطه معنی داری مشاهده نشد. برای تایید نتایج این تحقیق نیاز به بررسی جمعیت هایی با قومیت متفاوت و تعداد نمونه بیشتر توصیه میگردد

صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.21 seconds with 34 queries by YEKTAWEB 4623