11 نتیجه برای التهاب
سمیرا بابائیان امینی، مهرانگیز ابراهیمی ممقانی، میترا نیافر، سروین سنائی،
دوره 13، شماره 1 - ( 1-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت یکی از بیماریهای متابولیک شایع در جهان بوده و ارتباط زیادی با چاقی دارد. چاقی مرکزی نیز با افزایش خطر دیابت، بیماری قلبی- عروقی، هیپرانسولینمی توام است. هیپرانسولینمی علت اصلی زنجیره اختلالات مرتبط با چاقی شکمی میباشد. مطالعات نشان داده میوه ها، سبزیجات و نوشیدنیهای غنی از ترکیبات فنولی احتمالاً میزان ابتلا به دیابت را کاهش می دهند. یکی از میوه های غنی از فلاونویید، انار است. این مطالعه با هدف ارزیابی تاثیر فرآورده تجاری بدون شیرین کننده آب انار بر روی الگوی قند، فاکتور التهابی، شاخصهای تن سنجی انجام شد.
روش کار: در این کارآزمایی بالینی، 50 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 در محدوده سنی 50-30 سال به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند: گروه مداخله (25 نفر) روزانه 240 سی سی آب انار شیرین نشده و گروه کنترل (25 نفر) که روزانه 240 سی سی آب به مدت دو ماه مصرف کردند. قند خون ناشتا، فاکتورالتهابی(hs-CRP)اندازه های آنتروپومتری شامل وزن، قد، دور کمر، دور باسن، نمایه توده بدن در ابتدا و پس از هشت هفته اندازه گیری شد. از برنامه Nutritionist IV، آزمون Independent sample t-test و Paired sample t-test برای آنالیز داده ها استفاده گردید.
یافته ها: مقایسه غلظت قند خون، هموگلوبین گلیکوزیله ، نمایه توده بدنی و hs-CRP بین دو گروه در ابتدای مداخله اختلاف معنیداری را نشان نداد. در گروه مداخله شاخص مقاومت انسولینی، وزن بدن، دور کمر و دور باسن به صورت معنیداری کاهش یافت (به ترتیب 05/0>p<0/05,p<0/05,p<0/01 ,p) در حالی که مقایسه قند خون، هموگلوبین گلیکوزیله، hs-CRP اختلاف معنی داری را نشان نداد.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاکی از تاثیر مثبت مصرف روزانه آب انار بر بهبود مقاومت انسولینی، وزن، دور کمر و دور باسن بود.
سحر جعفری، علیرضا مهدی زاده، سعید قوام زاده،
دوره 16، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت نوع 2 نوعی بیماری اختلال در متابولیسم کربوهیدراتها میباشد که یکی از بیماریهای مزمن شایع در بسیاری از کشورها از جمله ایران به حساب میآید. یکی از عوامل کاهش دهنده حساسیت به انسولین، افزایش سطح فاکتورهای التهابی نظیر hsCRP و TNF-α میباشد. از طرفی در سالهای اخیر اثر زیره سبز در مطالعات بر روی جانوران آزمایشگاهی، به عنوان یکی از گیاهان دارویی در درمان دیابت نوع 2 شناخته شده است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی اثر دوزهای 50 و 100 میلیگرمی عصاره زیره سبز بر شاخص های گلیسمیک و شاخصهای التهابی در نمونه های انسانی مبتلا به دیابت نوع 2 میباشد.
روش کار: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده دو سوکور میباشد که در شهر ارومیه و در سال 1394 انجام شد. پس از انتخاب، افراد بر اساس معیارهای ورود به صورت تصادفی به 3 گروه تقسیم شدند: 1- گروه مصرف کننده 100میلی گرم در روز عصاره زیره سبز، 2- گروه مصرف کننده 50 میلی گرم در روز عصاره زیره سبز، 3- گروه شاهد (دریافت کننده دارونما). ابتدا از این بیماران نمونه خونی گرفته شد و قند خون ناشتا، سطح انسولین سرم، هموگلوبین گلیکوزیله و نمایه های التهابی شامل hsCRP و TNF-α اندازه گیری شد. سپس به مدت 8 هفته مکمل یاری ادامه یافته و پس از پایان زمان مکمل یاری مجدداً نمونه خونی گرفته شده و نمایه های فوق اندازه گیری شد. سپس تمامی این اطلاعات وارد SPSS شده و به بررسی اثر مکمل یاری پرداخته شد.
یافته ها: میانگین سنی کل افراد شرکت کننده 47.33±6.36 سال بود. یافته ها نشان داد میانگین قند خون ناشتا (FBS)، هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c) و انسولین سرم، در گروه دریافت کننده مکمل 100 میلی گرمی عصاره زیره سبز (p<0.01) و در گروه دریافت کننده مکمل 50 میلی گرمی عصاره زیره سبز (p<0.01) کاهش معنی دار داشته ولی در گروه دریافت کننده دارونما افزایش نشان داده است. میانگین شاخص های hsCRP و TNF-αدر ابتدا و انتهای مطالعه در هر دو گروه دریافت کننده مکمل 100 میلی گرمی (p<0.01) و دریافت کننده مکمل 50 میلی گرمی (p<0.01) کاهش معنی داری نشان داده است.
نتیجه گیری: تجویز کوتاه مدت مکمل 100 یا 50 میلی گرمی زیره سبز در افراد دیابتی نوع 2 ممکن است بتواند در کاهش سطح سرمی انسولین، قندخون ناشتا، هموگلوبین گلیکوزیله و نیز شاخصهای التهابی hsCRP و TNF-α موثر واقع شده و سبب کنترل بیماری در آنان شود.
کیوان امیرشاهرخی، شهاب بهلولی، محمد یوسفی،
دوره 18، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه نشان دادن ارتباط بین دوزهای مختلف و اثر ضد التهابی متیل سولفونیل متان (MSM) بر ادم ناشی از کاراجینان در پای رت بعنوان یک مدل التهابی حاد بود.
روش کار: در این مطالعه از 54 عدد رت نر با وزن 180 تا 190 گرم استفاده شد. متیل سولفونیل متان در دوزهای 100،200،400، 800 و mg/kg1200 بصورت تزریق داخل صفاقی و 30 دقیقه قبل از تزریق کاراجینان (0.1
%) استفاده شد. در این مطالعه از دیکلوفناک بعنوان داروی کنترل استفاده گردید. موشها به سه گروه MSM، دیکلوفناک و نرمال سالین تقسیم شده و بافت پنجه آنها برای بررسی فاکتورهای التهابی و اکسیداتیو جمع آوری شدMDA, GSH,TNF-α, IL-1β)). همچنین ارتباط مابین غلظت های مختلف MSM و میزان کاهش ادم پای موشها با استفاده از مدل ساده Emax محاسبه گردید.
یافته ها: میزان ED50 برای اثر MSM بر روی ادم پای ناشی از کاراجینان mg/kg 9/7±193 بود. پس از استفاده از MSM در دوزهای mg/kg 200، 400، 800 و 1200 کاهش معناداری در ادم پا مشاهده گردید، اما این کاهش در دوز mg/kg 100 MSM از نظر آماری معنادار نبود. MSM توانست سطح مالون دی آلدهید بافتی را بطور بارزی کاهش دهد اما تفاوت معناداری در میزان گلوتاتیون احیاشده نسبت به گروه کنترل نتوانست ایجاد نماید. همچنین MSM بطور معناداری سطوح بافتی سایتوکاینهای IL-1b و TNF-a را کاهش داد
نتیجه گیری: محدوده دوز ضد التهابی توصیه شده MSM برای مطالعات فارماکولوژیک در رت حدود mg/kg 200 تا 800 میباشد و دوز متوسط آن نیز mg/kg400 است. همچنین به نظر میرسد اثر ضد التهابی MSM بارزتر از اثر آنتیاکسیدانی آن میباشد.
رعنا کیهان منش، محمد رضا علیپور، حسن قبادی، مهدی احمدی، علیرضا مرادی، محمد رضا اصلانی،
دوره 18، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات اپیدمیولوژیک و کلینیکال ارتباط تنگاتنگی بین آسم و چاقی نشان داده اند. مطالعه حاضر اثر چاقی بر پاسخ دهی مجاری هوایی نسبت به متاکولین و تعداد سلولهای التهابی در مایع برونکوآلوئولار رتهای نر حساس شده با اوالبومین را بررسی کرده است.
روش کار: 24 رت نر از نژاد ویستار به 4 گروه شامل رژیم غذایی معمولی (C+ND)، حساس شده با رژیم معمولی (S+ND)، رژیم پرچرب (C+HFD)، و حساس شده با رژیم پرچرب (S+HFD) تقسیم شدند. تمام حیوانات به مدت 8 هفته با غذای معمولی یا با رژیم پرچرب تغذیه شده، سپس در حالی که رژیم طراحی شده را دریافت میکردند با اوالبومین یا نرمال سالین برای 4 هفته دیگر حساسیت زایی صورت گرفت. در انتهای مطالعه مایع برونکوآلوئولار جهت بررسی سلولهای التهابی و تراشه جهت بررسی پاسخ دهی به متاکولین مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: در گروههای چاق القا شده با رژیم، وزن و شاخصهای چاقی افزایش داشتند ( 0/05p< تا p<0/001). نتایج همچنین نشان دادند که در گروه S+HFD در مقایسه با S+ND، پاسخ دهی تراشه نسبت به متاکولین افزایش قابل توجهی داشت (0/05p<). علاوه بر این، سلولهای التهابی در مایع برونکوآلوئولار در گروه S+HFD در مقایسه با سایر گروهها زیادتر بود (p<0/001 )
.
نتیجه گیری: در شرایط چاقی توام با مدل آسماتیک در رتهای نر پاسخدهی مجاری هوایی نسبت به متاکولین و همچنین تعداد سلولهای التهابی زیاد میشود.
اصغر محمودی، معرفت سیاه کوهیان، منوچهر ایران پرور، حسن اناری،
دوره 19، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به شیوع روزافزون NAFLD، تمرکز بر استراتژیهای مختلف برای پیشگیری و مدیریت آن ضروری است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر دویدن روی تردمیل و رژیم غذایی کمکالری بر مقادیر ویسفاتین و hs-CRP در افراد مبتلا به NAFLD بود.
روش کار: در این مطالعه نیمهتجربی 55 فرد مبتلا به NAFLD انتخاب شدند و به طور تصادفی در یکی از چهار گروه تمرین (14 نفر)، رژیم غذایی (14 نفر)، تمرین و رژیم غذایی (14 نفر) و کنترل (13 نفر) قرار گرفتند. برنامه تمرینی شامل هشت هفته تمرین با شدت 75-55 درصد حداکثر ضربان قلب، 45 دقیقه و سه روز در هفته بود. رژیم غذایی با کسر 500 کیلوکالری از ثبت غذایی سه روزه بیماران طراحی شد. آزمودنیهای گروه ترکیبی هر دو نوع مداخله را به کار بردند. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنیداری 0/05>p تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: مقادیر ویسفاتین در گروه تمرین (0/01= p)، در گروه ترکیبی (0/001=p ) و مقادیر hs-CRP در گروه تمرین (0/003= p) و گروه ترکیبی (0/008p=) کاهش معناداری را نشان داد. شاخص توده بدنی آزمودنیها نیز بر اثر تمرین (0/003p=) و مداخله ترکیبی (0/001p=) کاهش معناداری یافت.
نتیجه گیری: دویدن روی تردمیل و رژیم غذایی کمکالری بصورت همزمان باعث کاهش بیشتر مقادیر پلاسمایی ویسفاتین و hs-CRP در بیماران مرد مبتلا به NAFLD میشود. بنابراین برای کاهش عوامل التهابی وابسته به NAFLD مداخله درمانی مفیدی هستند
رحمت اله پرندین، لیلی محمدی،
دوره 19، شماره 2 - ( 4-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: در سالهای اخیر با توجه به اثرات جانبی داروهای شیمیایی، مصرف گیاهان دارویی به دلیل کم بودن عوارض جانبی، ارزان بودن و ترکیبات مؤثره افزایش یافته است. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر ضد التهاب، ضد درد و ضد تب عصاره هیدروالکلی میوه نسترن وحشی در موش سوری نر بود.
روش کار: در این مطالعۀ تجربی از 120 سر موش سوری نر نژاد BALB/c با وزن 30-23 گرم استفاده شد. در هر تست، موشها به 5 گروه 6 تایی شامل گروههای شاهد، کنترل مثبت و سه گروه تحت درمان با عصاره هیدروالکلی میوه نسترن وحشی به ترتیب با دوزهای 100، 200 و 400 میلیگرم بر کیلوگرم با روش داخل صفاقی تقسیم شدند. برای بررسی اثرات ضدالتهاب و ضدتب عصاره به ترتیب از تست گزیلن به عنوان القاکنندۀ ادم گوش و تست مخمّر آبجو بهعنوان القاکنندۀ تب استفاده شد. برای ارزیابی درد از تستهای کشش شکمی با اسیداستیک و آزمون فرمالین استفاده شد. دادهها با نرمافزار SPSS و آنالیز واریانس یک طرفه در سطح معنیداری 05/0>p تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: دوزهای 200 (05/0p<) و 400 (001/0p<) عصاره به طور معنیداری التهاب را کاهش دادند. دوزهای 100( 0/05<p)، 200 (0/01 <p) و 400 (0/001 <p) عصاره، درد را در آزمون کشش شکمی و دوز 400 (50/0< p) مرحله درد مزمن در آزمون فرمالین را به طور معنی داری کاهش دادند. تزریق عصاره در هیچکدام از دوزهای موجود موجب کاهش تب نشد.
نتیجه گیری: یافتههای این تحقیق نشان میدهد که میوه نسترن کوهی دارای فعالیتهای ضد التهاب و ضد درد احشایی است که احتمالاً این اثرات بواسطه ظرفیت آنتیاکسیدانی این گیاه میباشد.
شکوفه بنائی،
دوره 21، شماره 4 - ( 10-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: آسیب ناشی از ایسکمی و رپرفیوژن در بالین در طول پیوند کلیه به بیماران مرحله نهایی بیماری کلیه رخ میدهد باعث فعال شدن سیستم ایمنی میشود. پاسخهای التهابی با افزایش سطح سایتوکاینها منتهی به آسیب حاد کلیه میشوند که در کاهش عملکرد پیوند و پس زدن کلیه پیوندی دخیل هستند. هدف این مطالعه، مرور اثرات درمانی نانوذرات در آسیب حادکلیه بود.
روش کار: با استفاده از بانکهای اطلاعاتی اسکوپوس، پابمد، گوگل اسکولار یک استراتژی جستجوی جامع در مورد مطالعات مرتبط با مدلهای آسیب حاد کلیه از سالهای 2000 تا 2020 انجام گرفت. استراتژی جستجو شامل کلمات کلیدی برای مدلهای آسیب حاد کلیه، از جمله ایسکمی- رپرفیوژن و نانوذرات میشد.
یافته ها: رادیکالهای آزاد اکسیژن در طول فاز رپرفیوژن تولید میشوند باعث پراکسیداسیون لیپیدی و تسریع آسیب بافتی میگردند. آسیب اکسیداتیو DNA، پروتئینهای سلول و پراکسیداسیون لیپیدی غشاء میتواند باعث مرگ سلولی و آپوپتوزیس شود. برخی استراتژیها جهت کاهش آسیب بافتی ناشی از ایسکمی- رپرفیوژن استفاده از مواد ریز در حد نانو میباشد. نانوذرات آنتیاکسیدان باعث کاهش استرس اکسیداتیو بافتها میشوند و نیز قابلیت تحویل داروها و عاملهای درمانی به سلولهای ایسکمیک و تصویربرداری از نواحی ایسکمیک در سطح سلولی و مولکولی را دارند.
نتیجه گیری: این پتانسیل نانوذرات آنتیاکسیدان و ضد التهاب در تشخیص و درمان نواحی ایسکمیک کلیه یک نوآوری در توسعه درمانهای جدید و دستاورد منحصر به فرد در پیشرفتهای پزشکی اخیر محسوب میشود.
پریسا حبیبی، هادی یوسفی، مهدی خزاعی، محمد زارعی، ایرج صالحی، رضا جمالی دلفان، سیمین افشار،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: یائسگی و مخصوصاً یائسگی حاد در اثر جراحی با مشکلات متعددی در زنان همراه میباشد. هدف این مطالعه تعیین اثرات جنیستئین و ورزش منظم شنا (به تنهایی/ یا ترکیبی) بر درد از طریق مکانیسم احتمالی التهابی و استرساکسیداتیو در موشهای صحرایی اواریکتومی شده بود.
روش کار: در این مطالعه موشهای صحرایی به شش گروه شامل: گروه کنترل، گروه شم، گروه اواریکتومی شده (OVX)، گروه اواریکتومی شده با هشت هفته تمرین ورزشی شنا (OVX.E)، گروه اواریکتومی شده با هشت هفته تجویز جنیستئین (OVX.G) و گروه اواریکتومی شده با هشت هفته درمان ترکیبی ورزش و جنیستئین (OVX.G.E) تقسیم شدند. اثرات جنیستئین و/ یا ورزش با بررسی شدت درد با استفاده از تستهای تیل- فلیک و فرمالین ارزیابی شد. سطوح سرمی اینترلوکین یک بتا(IL-1β) و فاکتور نکروز توموری آلفا (TNF-α) و سطح ظرفیت آنتیاکسیدانی کل (TAC)، وضعیت اکسیدان کل (TOS) و مالون دیآلدئید (MDA) توسط ELISA و اسپکتروفتومتر ارزیابی شدند.
یافته ها: در گروه OVX در مقایسه با گروه کنترل، آزمایشات تیل- فلیک و فرمالین نشان از افزایش پاسخ درد داشتند. همچنین افزایش معنیداری در سطوح سرمی فاکتورهای IL-1β، TNF-α، MDA، TOS و کاهش TAC، در گروه OVX مشاهده شد؛ ولی در گروههای OVX.E، OVX.G و مخصوصاً OVX.E.G سایتوکینهای پیش التهابی و استرس اکسیداتیو و همچنین پاسخهای درد کاهش معنی داری نسبت به گروه OVX از خود نشان دادند.
نتیجهگیری: ترکیبی از جنیستئین و ورزش منظم شنا دارای اثر همافزایی و محافظتی بیشتری در کاهش درد حاد و مزمن نسبت به استفاده از این روشها به تنهایی در دوره یائسگی است.
بهروز شادمان، مسعود نیکان فر، جعفر رضایی، مهدی حسن پور، محمد نوری، علیرضا نورآذریان،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: میکروRNA ها بر تمایز و عملکرد سلولهای التهابی تأثیر میگذارند. علاوه بر این، آنها میتوانند بیان ژنهای پیش التهابی را در نورونها تنظیم کنند. بنابراین در این مطالعه میزان بیان میکرو RNA ها و ارتباط آنها با فاکتورهای التهابی مایع مغزی نخاعی (CSF) در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) بررسی شده است.
روش کار: از RT-PCR برای تعیین میزان بیان miRNA-21، miRNA-155، miRNA-182 و miRNA-437 در نمونههای مایع مغزی نخاعی بیماران مبتلا به MS و گروه کنترل استفاده گردید. سطح سیتوکینهای التهابی IL-1β، IL-6 و α TNF-در مایع مغزی نخاعی با استفاده از الیزا اندازه گیری شد. علاوه بر این، سطوح پروتئین hs-CRP با استفاده از تکنیکهای کدورتسنجی کمی اندازهگیری شد.
یافته ها: بیان میکرو RNA ها و عوامل التهابی در مایع مغزی نخاعی بیماران مبتلا به MS به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود (0/05>p). نتایج تجزیه و تحلیل منحنی ROC نشان داد که ناحیه زیر منحنی برای (0/0001>p، 0/97)miR-21، (0/0001>p، 0/97)miRNA-182 و برای (0/0001>p،0/96) miRNA-155 نشان داد. بالاترین میزان تشخیص صحیح بیماران مبتلا به MS مربوط به سطوح miRNA-155 در مایع مغزی نخاعی بود. علاوه بر این رابطه معنی دار آماری بین سایتوکاینهای التهابی و miRNA-21، miRNA-155 و miRNA-182 بود، اما یک همبستگی غیرمستقیم و متوسط معنی دار بین miRNA-437و hs-CRP مشاهده شد.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که سطوح IL-1β، IL-6، TNF-α، hs-CRP تحت تاثیر میکرو RNA های انتخابی مایع مغزی نخاعی قرار میگیرند. این میکروRNA ها میتوانند به عنوان نشانگرهای زیستی التهاب سیستم عصبی مرکزی و فرآیندهای تخریب عصبی در بیماران مبتلا به MS مهم تلقی شوند.
محمد صوفی ابادی، فاطمه سمیعی، محمد حسین اسماعیلی،
دوره 23، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: تمایل به افزایش خطر ابتلا به زوال عقل در بیماران مبتلا به پریودنتیت وجود دارد ولی حالت عکس آن یعنی نقش بیماری آلزایمر بر بیماری پریودنتال هنوز نامشخص است، بنابراین در این مطالعه تاثیر بیماری آلزایمر تجربی بر سلولهای التهابی پریودنتال، فیبرهای کلاژن و عروق جدید در رتهای نر مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار: در این مطالعه تجربی، 16 سر رت نر نژاد ویستار در محدوده وزنی 250-230 گرم، به صورت تصادفی، به 2 گروه کنترل (سالین) و گروه تحت تیمار با 3 میلیگرم/ کیلوگرم استرپتوزوتوسین (تزریق دو طرفه در بطنهای جانبی، با حجم10 میکرولیتر، در هر دو گروه) تقسیم شدند. پس از 4 هفته تیمار، در دو گروه آزمایش ماز آبی موریس بعمل آمد. سپس نمونه برداری از پاپیلای اطراف دو دندان برش دهنده مرکزی موشها با بیهوشی عمیق انجام شد. نمونهها پس از ثابت شدن و تهیه بلوک پارافین، برشهای 5 میکرونی سریالی تهیه شد. پس از رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین، میزان سلولهای التهابی (ائوزینوفیل، ماست سل، سلولهای پلی مورفونوکلئر)، رگزایی و فیبروبلاست به کمک میکروسکوپ شمارش شدند. داده ها با نرم افزار SPSS-21 و آزمون T مستقل تحلیل شد.
یافتهها: نتایج بدست آمده نشان داد که بیماری آلزایمر موجب افزایش سلولهای التهابی پریودنتال، فیبرهای کلاژن و عروق جدید در لثه موشها میشود که تفاوت این تغییرات بین گروه تجربی و کنترل در همه پارامترها معنی دار بود ( p< 0.00).
نتیجهگیری: برطبق این یافتهها بیماری آلزایمر موجب بروز و یا تشدید التهاب و افزایش نرخ بیماریهای پریودنتال در موش میشود و ممکن است همین اثر را هم در انسان داشته باشد.
شیدا پیامی پور، مقصود پیری، محمدعلی آذربایجانی، فروزان فتاحی مسرور،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: روماتیسم مفصلی یک بیماری خودایمنی است که به تدریج مفاصل زلالهای را از بین میبرد و منجر به التهاب مزمن میشود. این اختلال خود ایمنی با افزایش علائم مرتبط با استرس شامل اضطراب و افسردگی و کاهش رفتارهای اجتماعی همراه است که کیفیت زندگی بیمار را به شدت کاهش میدهد. مطالعات گذشته نشان میدهند که افزایش فعالیت فیزیکی در دوران نوجوانی ممکن است منجر به کاهش اختلالات عصبی- رفتاری در بزرگسالی شود. این مطالعه با هدف ارزیابی افزایش فعالیت فیزیکی از اوایل دوران نوجوانی بر روی رفتارهای مرتبط با استرس و التهاب در موشهای مبتلا به روماتیسم مفصلی انجام شده است.
روش کار: موشهای نر از اوایل نوجوانی تا بزرگسالی در معرض چرخ دوار به صورت تصادفی قرار گرفتند و سپس به روماتیسم مفصلی مبتلا شدند. رفتارهای مرتبط با استرس شامل اضطراب، افسردگی و رفتار اجتماعی در حیوانات بررسی شد. سطح اینترلوکین 17 و اینترفرون گاما هم به عنوان مارکرهای مهم التهابی در سرم سنجیده شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که افزایش فعالیت بدنی از اوایل دوران نوجوانی به طور قابل توجهی منجر به کاهش استرس در موشهای مبتلا به روماتیسم مفصلی میشود. علاوه بر آن، چرخ دوار منجر به کاهش سطح اینترلوکین 17 و اینترفرون گاما به عنوان دو شاخص مهم التهاب در موشهای مبتلا به روماتیسم مفصلی شد.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که افزایش فعالیت بدنی در دوران نوجوانی تا بزرگسالی ممکن است از افزایش میزان التهاب و استرس ناشی از بیماری روماتیسم جلوگیری کند.