[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
16 نتیجه برای افسردگی

طاهره ثقه الاسلام، امیدوار رضایی، کبری عقیقی،
دوره 3، شماره 2 - ( 3-1382 )
چکیده

  زمینه و هدف: وابستگی به مواد یا اعتیاد یک اختلال روانی است. این واژه که در تقسیم‏بندی‏های روان پزشکی سوء مصرف مواد تعریف شـده است دومین اختلال شایع روانی است و افسردگی نیز از اختلالاتی است که در بین مبتلایان به سوء مصرف مواد دیده می‏شود. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری افسردگی در بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد می باشد .

  روش کار:‌ این پژوهش بطور تجربی انجام گرفت و طی آن 28 بیمار زن و مرد مبتلا به سوء مصرف مواد بر اساس معیارهای تشخیصی DSM IV انتخاب شدند. افراد منتخب به مدت دو سال بطور مستمر تحت درمان دارویی بود‏ند اما کنترل مناسب نداشتند . این افراد به دو گروه تقسیم شدند و طی مدت 6 هفته ضمن مصرف دارو تحت درمان روان شناختی قرار گرفتند. گروه اول تحت درمان شناختی- رفتاری قرار گرفتند (گروه تجربی) و گروه دوم هیچگونه درمان روان شناختی دریافت نکردند (گروه مقایسه). ابزار بکار رفته نخست پرسشنامه ثبت اطلاعات دموگرافیک بود، سپس جهت ارزیابی افسردگی از آزمون بک استفاده شد.

  یافته‏ها: با روش اندازه‏گیری مکرر شامل یک پیش آزمون و دو پس آزمون یافته‏ها مورد تحلیل قرار گرفت . در پیش آزمون براساس آزمون بک نمرات هر دو گروه بیانگر افسردگی شدید بود. در گروه تجربی در پس آزمون دوم و سوم نمرات به صورت معنادار کاهش یافت. با انجام آزمون درون گروهی و بین گروهی تغییر معن ی دار نمرات به اختلاف‏های درون گروهی ارتباط داشت.

  نتیجه‏گیری: درمان شناختی رفتاری نقش پراهمیتی در کاهش میزان افسردگی بین بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد داشت. مداخله روان‏شناختی توانست از طریق کاهش افسردگی ، شناخت بیماران را تغییر دهد و آنها را قادر سازد که عقیده مثبت‏تری در کنترل خودشان پیدا کنند. بنظر می رسد رویکرد تیمی روان‏شناسی از لحاظ نظری و عملی در زمینه تدابیر کنترلی و درمان افسردگی در بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد می‏تواند ب ر کیفیت و سبک زندگی، روابط فردی، و اجتماعی آنها تأثیر عمیق داشته باشد.


افروز مردی، پرویز مولوی، زهرا تذکری، مهرناز مشعوفی، نیره امینی ثانی،
دوره 3، شماره 4 - ( 9-1382 )
چکیده

زمینه و هدف: افسردگی بعد از زایمان یک بیماری مهم و مشکل ساز بوده که در صورت عدم تشخیص و درمان به موقع ممکن است تشدید یافته و طولانی شود، بنابراین جهت پیشگیری از هر گونه اختلال ناشی از افسردگی در روابط همسر و خانواده و تامین سلامت مادر، کودک و خانواده یکی از اقدامات توصیه شده ورزش می باشد. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر تمرینات ورزشی بعد از زایمان برروی بهبود افسردگی خفیف در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی اردبیل بوده است.
روش کار: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی دوسوکور است. تعداد 50 نفر از مادرانی که زایمان طبیعی کرده و در هفته دوم زایمان به مراکز بهداشتی درمانی شهر اردبیل مراجعه نمودند پس از آنکه توسط آزمون افسردگی بک افسردگی آنها خفیف تشخیص داده شد، به روش تصادفی انتخاب و به صورت یک در میان در دو گروه تجربی (ورزشی) و مقایسه (غیر ورزشی) قرار گرفتند. سپس شش هفته بعد از زایمان، مجدداً با تست بک میزان افسردگی دردوگروه تعیین و باهم مقایسه شد.
یافته ها: بیشترین میزان(36%) از افراد مورد بررسی در گروه سنی30-26 سال، 82% خانـه دار، 44% دارای تحصیلات زیر دیپلم و 60% دارای دو بار سابقه زایمان بودند. شش هفته بعد از زایمان، 56% از گروه تجربی در مقابل 32% از گروه مقایسه بهبود یافته و 8% از گروه تجربی در مقابل 16% از گروه مقایسه نیازمند مشورت با روانپزشک بودند. آزمون t اختلاف معنی داری در دو گروه نشان داد (p<0/05).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که ورزش در بهبود افسردگی خفیف بعد از زایمان تاثیر مثبت دارد. پیشنهاد می شود در مراقبت های بعد از زایمان بر انجام تمرینات ورزشی مناسب تاکید شود.
فیروز امانی، بهرام سهرابی ، سعید صادقیه ، مهرناز مشعوفی ،
دوره 4، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

  زمینه و هدف : افسردگی اختلال شایعی است که ممکن است هر فردی را تحت تاثیر قرار دهد، ولی برخی افراد جامعه مثل دانشجویان رشته های مختلف علوم پزشکی که هر کدام به نحوی درگیر حفظ سلامت جسمی و روانی افراد جامعه هستند ، بدلیل موقعیت خاص نسبت به این اختلال آسیب پذیرترند. با تشخیص به موقع و زود هنگام این اختلال در دانشجویان، می توان فرصتی برای پیشگیری اولیه و جلوگیری از پیشرفت و وخامت آن و نهایتا ‌ً تامین بهداشت روانی آنان و جامعه فراهم نمود . هدف از این بررسی سنجش میزان افسردگی دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه علوم پزشکی اردبیل بوده است.

  روش کار : این پژوهش یک مطالعه توصیفی تحلیلی می باشد که بر روی 324 نفر از دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه علوم پزشکی اردبیل انجام شده است. روش جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه ای در دو بخش است، بخش اول مربوط به اطلاعات دموگرافیک افراد مورد مطالعه و بخش دوم سؤا لات مربوط به سنجش میزان افسردگی بر اساس آزمون سنجش افسردگی بک ب ود . داده ها با استفاده ازنرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید و از آمار توصیفی در قالب جداول فراوانی و از آمار تحلیلی به منظور بررسی ارتباط بین متغیرها استفاده شد.

  یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد که از 324 دانشجوی مورد پژوهش 186 نفر( 4/57 %) با درجات مختلفی دچار افسردگی بودند و از بین آنها تعداد 126 نفر( 64 %) دچار افسردگی بالینی بودند. شیوع افسردگی بالینی در دانشجویان رشته مامایی 4/21% بود. در رشته تحصیلی تکنسین اتاق عمل بیشترین شیوع افسردگی دیده شد ولی بین رشته تحصیلی و شیوع افسردگی ارتباط معنی داری مشاهده نگردید . آزمون آماری مجذور کای ارتباط معنی داری را بین میزان افسردگی دانشجویان با ترم تحصیلی ، تعداد خواهر و برادر، وجود بیماری عمده جسمی در خود، ‌وجود مشکل عمده روحی در اعضای خانواده و همچنین وقوع اتفاقات عمده در طول سال قبل از مطالعه نشان داد ) 001/0 p= ).

  نتیجه گیری : براساس نتایج بدست آمده از مطالعه افسردگی در بین دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل از شیوع بالایی برخوردار است ولازم است به منظور پیشگیری از این معضل بزرگ اجتماعی برنامه ریزی گردد .


محمد نریمانی، پروین نخستین روحی ، مهناز یوسفی،
دوره 4، شماره 2 - ( 3-1383 )
چکیده

  زمینه و هدف: افسردگی بعد از زایمان بعنوان یک اختلال خلقی ممکن است در تعدادی از بانوان دیده ش و د و سلامت روان مادر و کودک را ب ه خطر اندازد . حداقل 7% مادران بعد از ز ا یمان از این اختلال رنج می برند و مطالعات نشان می دهد که متغیرهای مختلف حین بارداری و بعد از زایمان با این پدیده مرتبط هستند. هدف این مطالعه ارزیابی میزان شیوع افسردگی بعد از زایمان و مت غ یرهای مرتبط با آن در مراجع ی ن به بخش زنان و زایمان بیمارستان های بوعلی و امام حسین تهران بوده است.

  روش کار: روش مطالعه از نوع توصیفی - مقطعی بود ه است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته و آزمون 21 سئوالی افسردگی بک استفاده شد . جمع آ وری اطلاعات از آزمودنی ها (100 نفر ) بصورت انفرادی و در محل بیمارستان صورت گرفت و با توجه به نوع متغیرها در تحلیل اطلاعات از آزمون غیر پا را متریک مجذور کای استفاده شد .

  یافته ها: 17% آزمودنی ها از افسردگی متوسط و شدید رنج می برند و از میان 14 متغیر پیش بینی کننده افسردگی بعد از زایمان بانوان، چهار متغیر بارداری ناخواسته ، عدم رضایت از زندگی زناشویی، اشتغال و وضعیت اقتصادی پایین خانواده با پدیده افسردگی بعد از زایمان ارتباط معنی دار آماری دا شت ( 05/0 p< ) .

  نتیجه گیری: میزان شیوع افسردگی بعد از زایمان در مقایسه با سایر مطالعات در دامنه بالاتر ی قرار دارد بنابراین افزایش آگاهی کارکنان بخش زنان و زایمان از این اختلال و در صورت مشاهده موارد افسرده ارجاع آنها به مراکز مشاوره ای ضروری به نظر می رسد.


علیرضا ظهیر الدین، مرتضی حیاتی، مائده جدیدی، سید مهدی صمیمی،
دوره 5، شماره 3 - ( 6-1384 )
چکیده

  زمینه و هدف: افسردگی شایع ترین مشکل روان شناختی در بیماران مرحله پایانی نارسایی کلیه می باشد. این مطالعه جهت تعیین میزان افسردگی در بیماران تحت همودیالیز مزمن انجام شد.

  روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی 120 بیمار تحت همودیالیز مزمن که به بخش دیالیز بیمارستان های تابعه دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی مراجعه نموده بودند با نمونه برداری در دسترس (غیر تصادفی) انتخاب و پس از حذف 20 نفر به علت نداشتن شرایط تحقیق با پرسشنامه افسردگی بک ( Beck ) ارزیابی گردیدند. کلیه محاسبات بر اساس نرم افزار آماری SPSS نسخه 5/11 با استفاده از آزمون های تی مستقل، تحلیل واریانس، مجذور کای و ضریب همبستگی انجام گردید.

  یافته ها: در کل از نظر شدت افسردگی 69% این بیماران در طیف افسردگی قرار داشتند ( نمره بک بیشتر از نه ). از نظر میزان افسردگی 45% بیماران همودیالیز مزمن افسرده بودند ( نمره بک بیشتر از 15 ). شدت افسردگی با هیچ متغیر مورد مطالعه رابطه ای نداشت ولی میزان افسردگی در غیر شاغلین بیشتر از گروه مقابلش بود ( 18 0/0 = p ).

  نتیجه گیری: به نظر می رسد، غربال بیماران تحت همودیالیز مزمن با پرسشنامه افسردگی بک و سپس ارجاع به یک روانپزشک جهت ارزیابی بیشتر لازم باشد تا بخشی از رنج، ناخوشی و مرگ و میر بیماران کاسته شود.


فهیمه صحتی شفایی، فاطمه رنجبر کوچکسرائی، مرتضی قوجازاده، ژیلا محمد رضایی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلال افسردگی بویژه در میان زنان در سنین باروری دارای شیوع نسبتاً بالایی بوده و کیفیت ناتوان کننده دارد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین عوامل مختلف مستعد کننده افسردگی پس از زایمان بود.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی بوده، که درآن600 مادر مراجعه کننده به مراکز بهداشتی- درمانی شهر تبریز مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار تحقیق، پرسشنامه ای مشتمل بر شش بخش مشخصات فردی، اجتماعی و مامایی مادر، تست اعتماد به نفس روزنبرگ، مقیاس سنجش استرس هلمز و پرسشنامه استاندارد افسردگی ادینبرگ بود که به وسیله مصاحبه ساختار یافته، توسط پژوهشگر تکمیل گردید. داده های بدست آمده از مطالعه بوسیله روشهای آماری توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS 14/win مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: 34/7% مادران در این مطالعه دچار افسردگی (نمره بالای 12) بودند. نتایج پژوهش نشان داد که بین نارضایتی از ازدواج، نحوه روابط با مادر و مادر شوهر و خانواده همسر، نارضایتی از وضعیت شغلی و محل زندگی ، ناخوشایند بودن تجربه بارداری، اقدام به سقط، ناخواسته بودن بارداری، عدم آمادگی پذیرش نوزاد، مشکلات شیردهی، افزایش میزان استرس و کاهش سطح اعتماد به نفس مادر با افسردگی پس از زایمان ارتباط آماری معنی دار وجود دارد.
نتیجه گیری: شیوع بالای افسردگی پس از زایمان در این مطالعه نشان داده شد ، همچنین تأثیر عوامل متعدد نظیر نارضایتی از ازدواج روابط با مادر و مادر شوهر و همسر خانواده همسر وضعیت شغلی و مشکلات مربوط به نوزاد با افسردکی مادر در ارتباط می باشد.
نعیما خدادادی، هائیده محمودی، سیده نوشاز میر حق جو،
دوره 8، شماره 2 - ( 3-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: افسردگی پس از زایمان نوعی اختلال روانی محسوب می شود که عوامل روانی- اجتماعی با آن ارتباط دارند. تحقیق حاضر با هدف تعیین ارتباط بین افسردگی پس از زایمان و برخی از عوارض روانی- اجتماعی وتعیین میزان افسردگی پس از زایمان در مادران مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر رشت انجام شده است.

روش کار: در این پژوهش توصیفی-همبستگی،350 زن بصورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل دو پرسشنامه، در ارتباط با عوارض روانی- اجتماعی مادران و آزمون افسردگی پس از زایمان ادینبورگ بود، که به روش مصاحبه و توسط پژوهشگر تکمیل شد.

یافته ها: نتایج تحقیق بیانگر آن است که 16% از نمونه ها به افسردگی پس از زایمان مبتلا بودند، همچنین نتایج نشان دادند که بین میزان رضایت از زندگی با خانواده همسر (0/021=p)، حوادث ناگوار زندگی (p<0/0001)، سابقه بیماری روانی در خانواده (p<0/0001)، سابقه افسردگی پس از زایمان در خانواده (p=0/008)، حاملگی ناخواسته (p=0/041)، تمایل به سقط جنین (p<0/0001)، رضایت مادر از جنس نوزاد (0/034=p)، رضایت خانواده همسر از جنس نوزاد (0/005=p)، نوع ارتباط با همسر (p<0/0001)، نوع ارتباط با خانواده همسر (p<0/0001) و افسردگی پس از زایمان ارتباط معنی دار آماری وجود دارد.

نتیجه گیری: پرستاران نقش مهمی در پیشگیری ثانویه و غربالگری زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان و ارجاع سریع و مناسب این زنان به روانپزشک دارند.پرستاران باید در مورد عوامل خطرزای افسردگی پس از زایمان آگاهی داشته باشند و این اطلاعات را به مادران و خانواده هایشان منتقل نمایند.


ریحانه ایوان بقا، لیلا نوروزی پناهی، مرتضی قوجازاده، فاطمه رنجبر کوچکسرایی، مهرانگیز ابراهیمی ممقانی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده

زمینه و هدف : افسردگی پس از زایمان یکی از شایعترین مشکلات زنان در سنین باروری می باشد. درمان های دارویی جدید متعددی برای درمان اختلال افسردگی معرفی شده اند ولی با توجه به عوارض جانبی داروهای ضدافسردگی و پذیرش بیشتر مادر در دوران شیردهی برای مصرف مکمل های تغذیه ای نسبت به داروهای شیمیایی، این تحقیق با هدف مقایسه اثر بخشی اسیدهای چرب امگا-3 با پلاسبو در درمان افسردگی خفیف تا متوسط پس از زایمان در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی و آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تبریز در سال 1386 انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه یک کارآزمائی بالینی تصادفی شده دو سوکور بود که بر روی 120 زن مبتلا به افسردگی خفیف تا متوسط پس از زایمان که شرایط لازم جهت ورود به مطالعه را داشتند انجام گرفت. در ابتدا افسردگی با استفاده از مقیاس تشخیص افسردگی پس از زایمان ادینبرگ در زنانی که 2 هفته تا 3 ماه از زمان زایمان آن ها گذشته، تشخیص داده شد. سپس جهت تعیین شدت افسردگی مقیاس تشخیص افسردگی بک مورد استفاده قرار گرفت. زنان با افسردگی خفیف و متوسط که امتیاز 46 یا کمتر را کسب کرده و تمایل به مصرف داروهای ضد افسردگی توسط روانپزشک نداشتند، وارد مطالعه شده و بصورت تصادفی کپسول یک گرمی امگا-3 یا پلاسبو به مدت 8 هفته دریافت نمودند. شدت افسردگی قبل از درمان و هر هفته در طی درمان با مقیاس بک اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی، تحلیل واریانس یکطرفه با اندازه گیری مکرر و رابطه مجذور کای در نرم افزار 14SPSS، استفاده شد.
یافته ها: از نظر مشخصات دموگرافیک اختلاف معنی داری در دو گروه امگا-3 و پلاسبو مشاهده نشد. نتایج نشان داد که میانگین شدت افسردگی قبل از درمان از 2/9±4/35 در گروه امگا-3، به 0/7±6/17 پس از درمان کاهش یافت که از لحاظ آماری معنی دار بود(p<0/0005). میانگین شدت افسردگی قبل از درمان از 4/8±2/34 در گروه پلاسبو به 3/9±6/33پس از درمان تغییر یافت که از لحاظ آماری معنی دار نبود p=(0/57) (p<کاهش امتیاز شدت افسردگی پس از درمان در دو گروه اختلاف آماری معنی داری را نشان داد(001/0.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، مصرف کپسول امگا-3 با دوز یک گرم در روز به مدت 8 هفته سبب کاهش شدت افسردگی پس از زایمان می گردد.

حسن فرهی، ربابه دل آذر،
دوره 9، شماره 3 - ( 6-1388 )
چکیده

  زمینه و هدف: ادبیات پژوهشی به طور گسترده ای نشان می دهد که دین اغلب به عنوان عامل محافظتی نیرومندی در برابر اختلال های روانی و روان تنی عمل می کند. با این همه، نوع تأثیر باورهای نظری و مناسک یا آیین های عملی دینی بر پدیدارشناسی اختلال های مزبور به قدر کافی کندوکاو نشده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اندیشه پردازی خودکشی در بیماران افسرده دارای سطوح متفاوت عمل به مناسک دینی اجرا گردید.

  روش کار: در قالب یک پژوهش مقطعی، 66 بیمار افسرده به شیوه نمونه گیری آسان از بین مراجعه کنندگان به کلینیک روانپزشکی و روانشناسی طلوع و بیمارستان روان پزشکی شفا رشت انتخاب شدند. برای تشخیص افسردگی از مصاحبه ساختارنیافته بر اساس معیارهای DSM-IV-TR و پرسشنامه افسردگی بک استفاده شد. با استفاده از یک مقیاس درجه بندی خوداجرایی محقق ساخته، میزان عمل آزمودنی ها به مناسک و آیین های دینی تعیین و آزمودنی ها در دو گروه بیماران افسرده عامل قوی و بیماران افسرده عامل ضعیف به مناسک دینی گمارده شدند. همچنین از مقیاس ناامیدی بک و مقیاس اندیشه پردازی خودکشی بک استفاده به عمل آمد.

  یافته ها: تحلیل آماری با استفاده از آزمون t نشان داد که بین دو گروه آزمودنی از نظر میزان افسردگی (847/0) تفاوت معنی داری دیده نمی شود. با این همه، میزان ناامیدی (034/0) و اندیشه پردازی خودکشی (0005/0)گروه افسرده عامل قوی به مناسک دینی به طور معنی داری کمتر از گروه دیگر بود.

  نتیجه گیری: یافته های فوق نشان می دهند که پدیدارشناسی افسردگی در بیماران افسرده ای که عامل قوی به آیین های دینی هستند از نظر میزان اندیشه پردازی خودکشی و ناامیدی با بیماران افسرده ای که عامل ضعیف به آیین های دینی هستند تفاوت دارد.


ایرج فیضی، عباس نقی زاده باقی، علیرضا رحیمی، صدیقه تعمتی،
دوره 12، شماره 2 - ( 3-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه چاقی و افسردگی دو بیماری مهمی هستند که در سراسر جهان رو به افزایش بوده و سلامتی انسانها را تهدید می کنند. اینکه این دو عامل چه حد بر هم موثرند جزء سوالات مهم بهداشتی است. این تحقیق با هدف بررسی رابطه بین شاخص توده بدن و میزان افسردگی دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی اردبیل بعمل آمد.
روش کار: در یک مطالعه توصیفی با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد 230 دانشجوی دختر به عنوان نمونه انتخاب و قد و وزن آنها اندازه گیری شد، برای سنجش میزان افسردگی از آزمون بک و  به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و نیز برای تعیین رابطه بین شاخص توده بدن ومیزان افسردگی دانشجویان از آزمون ضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار آماری SPSS15 استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان داد که 40% دانشجویان در آزمون افسردگی در سطح طبیعی بوده و افسردگی خفیف (29%)، افسردگی متوسط (24%) و افسردگی شدید در حدود (7%) مشاهده شد. همچنین 77% دانشجویان از نظر شاخص توده بدن در سطح مورد قبول و 14% آنها اضافه وزن داشته و 9% آنها نیز لاغر بودند. آزمون ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین شاخص توده بدن و میزان افسردگی دانشجویان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.( p ≤ 0/01 )
نتیجه گیری: شیوع افسردگی در دانشجویان دختر دانشگاه در حدود 60% و شیوع چاقی در حدود 14% می باشد و بین شاخص توده بدن و میزان افسردگی دانشجویان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.


پرویز مولوی، نیلوفر میکائیلی، ندا رحیمی، سعید مهری،
دوره 14، شماره 4 - ( 10-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: ترس اجتماعی یکی از شایع ترین اختلالات اضطرابی است، که شامل ترس از آن دسته از موقعیت های اجتماعی است که در آن ها نوعی مورد شرم و خجالت قرار گرفتن و یا تماس با غریبه ها مطرح می باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش اضطراب و افسردگی دانش آموزان دارای ترس اجتماعی است .

  روش کار: روش این مطالعه، آزمایشی از نوع با پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دختر شهرستان اردبیل در سال تحصیلی 93-1392 بود. به منظور انتخاب نمونه مرحله شیوع شناسی ابتدا 400 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از جامعه آماری انتخاب شدند. سپس از بین افراد دارای ترس اجتماعی (بر اساس نقطه برش)، 34 آزمودنی به صورت تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه 17 نفره (یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایشی به مدت 10 جلسه ی 90 دقیقه ای تحت درمان پذیرش و تعهد قرار گرفتند. آزمودنی های گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند . با استفاده از پرسشنامه های اضطراب، افسردگی و ترس اجتماعی پیش آزمون و پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده علاوه بر آمار توصیفی از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری (مانوا) استفاده شد

  یافته ها: .نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث کاهش اضطراب و افسردگی و ترس اجتماعی دانش آموزان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شده است ( P< 0/001 ).

  نتیجه گیری: این مطالعه نشان می دهد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد برای دانش آموزان دارای ترس اجتماعی قابلیت کاربرد داشته و می تواند به عنوان یک مداخله ی روانشناختی در کنار سایر مداخلات مورد استفاده قرار گیرد.


امیر عزیزی، جواد محمدی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: افسردگی و استرس ادرا ک شده از جمله علایم شایع در اختلال سندرم روده تحریک پذیر به شمار می‌آیند. در دهه اخیر رفتار درمانی دیالکتیکی به عنوان یکی از درمان‌های مؤثر در درمان بسیاری از اختلالات معرفی شده است. به همین منظور هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی بر استرس ادراک شده و افسردگی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک‌پذیر است.

روش کار: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی (طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون با گروه کنترل و انتساب تصادفی) می‌باشد. نمونه آماری پژوهش، شامل 30 بیمار مبتلاء به سندرم روده تحریک‌پذیر بود که از میان کلیه بیمارانی که در سال 1393 به مراکز درمانی شهر تبریز مراجعه کرده بودند و پس از مصاحبه، دریافت ملاک‌های تشخیصی Rome-III و تکمیل پرسشنامه استرس ادراک شده و افسردگی بک، با استفاده از روش نمونه‌گیری در دسترس (15 نفر برای هر گروه) انتخاب شده و به طور تصادفی در گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. بعد از اتمام دوره 8 جلسه‌ای رفتار درمانی دیالکتیکی در گروه آزمایشی، مجددا پرسشنا مه ها در دو گروه اجرا شد. داده‌ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره در نرم‌افزار SPSS v.20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‌ها: رفتار درمانی دیالکتیکی گروهی در کاهش استرس ادر ک شده (P=0/004 ,F=9/91) و افسردگی  ( P=0/005 ,F=9/60) بیماران مبتلا به روده تحریک‌ پذیر در گروه آزمایشی به طور معناداری مؤثر بوده است؛ به طوری که پس از انجام مداخله، میانگین نمرات استرس ادرا ک شده و افسردگی کاهش یافتند.

نتیجه‌گیری: به نظر می رسد که رفتار درمانی دیالکتیکی در کاهش استرس ادراک شده و افسردگی بیماران مبتلاء به سندرم روده تحریک  پذیر موثر می باشد. بنابراین می‌توان با اجرای آن به بهبود علائم استرس ادراک  شده و افسردگی افراد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر کمک کرد.


آسیه علیزاده مکوندی، محسن خلیلی، مهرداد روغنی، سارا امیری مقدم،
دوره 19، شماره 4 - ( 11-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: افسردگی یک اختلال مغزی شایع و تضعیف کننده توان مغز و از دیدگاه روان­پزشکی نوعی سندروم است. شایع­ترین علائم این بیماری بی­حوصلگی، احساس پوچی، اختلال در خواب و اضطراب است. رزرپین دارویی است که مصرف کم آن می­تواند در حیوانات ایجاد افسردگی کند. الکتروشوک­درمانی ECT))، یکی از موثرترین راه­های درمانی غیرفارماکولوژیک افسردگی است. در این مطالعه، اثر الکترو شوک درمانی بر موش­های صحرایی نر که بوسیله رزرپین افسرده شدند در آزمون­های رفتاری و شمارش نورونی در ناحیه هیپوکمپ و کورتکس پری فورنتال مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار: در این مطالعه تجربی از 40 سر موش صحرایی نر استفاده شد و آنها به چهار گروه ده تایی تقسیم شدند: 1-گروه کنترل، 2-گروه ECT، 3-گروه افسرده با رزرپین (0/2 میلی گرم بر کیلوگرم درون صفاقی)، 4- گروه افسرده+ ECT. آزمون­های زمینه باز، ترجیح سوکروز، شنای اجباری و ماز بعلاوه ارتفاع برای ارزیابی اضطراب و عملکردهای رفتاری ناشی از افسردگی مورد استفاده قرار گرفتند. در پایان آزمایشات، بررسی­های هیستوشیمی از طریق شمارش نورونی در هیپوکمپ و کورتکس پری­فورنتال انجام شد.
یافته­ها: نتایج حاصل از آزمون­های اضطراب و رفتارهای ناشی از افسردگی، بیانگر وجود تفاوت معنی­داری بین گروه افسرده و افسرده+ECT  است (0/05p<)، همچنین مطالعات دژنراسیون بافتی از برش­های هیپوکمپ و قشر پری­فورنتال، نشان دادند که ECT میتواند مرگ سلولی را در گروه افسرده+ ECT نسبت به گروه افسرده، به میزان معنی­داری کاهش دهد ( p<0.05).
نتیجه ­گیری: با توجه به نتایج، ECT می­تواند اضطراب و رفتارهای ناشی از افسردگی را که پیامد تزریق رزرپین است در حیوانات افسرده کاهش دهد و باعث نوروژنزیز در هیپوکمپ و قشر پری فورنتال شود.
محمدکاظم خانمحمدی خرمی، معصومه اصل روستا، مهدی رهنما، رحیم امینی،
دوره 20، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: رسوب پپتید آمیلوئید بتا در مغز از مهم­ترین شاخصه­ های بیماری آلزایمر است. آمیلوئید بتا علاوه بر نقص حافظه، افسردگی را نیز به دنبال دارد. آلفاپینن نوعی مونوترپن است که اثرات آنتی­اکسیدانی، ضدالتهابی و محافظتکنندگی عصبی دارد. در این تحقیق اثر آلفاپینن بر مرگ نورونی در هیپوکامپ و افسردگی ناشی از مدل آلزایمری القاشده توسط آمیلوئید بتا بررسی شد.
روش کار: رت­های نر نژاد ویستار به وزن 260-240 گرم به چهار گروه شامل کنترل، آلفاپینن، آمیلوئید بتا و آمیلوئید بتا- آلفاپینن تقسیم شدند. آمیلوئید بتا طی جراحی استریوتاکسی به صورت درون هیپوکامپی تزریق شد (هر طرف µg 4) و آلفاپینن نیز به مدت 14 روز متوالی به صورت درون صفاقی تیمار شد (mg/kg 50). در پایان این دوره، سطح افسردگی با استفاده از تست شنای اجباری مورد بررسی قرار گرفت. هیپوکامپ حیوانات نیز پس از رنگ آمیزی نیسل مورد مطالعه میکروسکوپی قرار گرفت.
یافته­ ها: تزریق درون هیپوکامپی آمیلوئید بتا به افزایش مجموع زمان بی­حرکتی در تست شـــنای اجباری منجر شــد (0/01 <p)، تعداد نورون­های پیرامیدال را در ناحیه CA1 هیپوکامپ کاهش داد (0/001 <p) و موجب کاهش ضخامت لایه نورونی در این منطقه از هیپوکامپ شد. آلفاپینن تا حد زیادی از بروز این تغییرات جلوگیری کرد.
نتیجه­ گیری: مطابق نتایج مطالعه حاضر آلفاپینن رفتار افسردگی القا شده توسط آمیلوئید بتا را در رت­ها کاهش می­دهد و ممانعت از فقدان نورونی نقش مهمی در این اثر دارد. احتمالاً آلفاپینن گزینه مناسبی برای مهار تحلیل عصبی القا شده توسط آمیلوئید بتا است.
هاشم حق دوست، محمد حسین اسماعیلی، محمد صوفی آبادی، پوریا سلیمانی، سمیرا اسماعیلی،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده

 زمینه و هدف: بیماران آلزایمری از اضطراب و افسردگی رنج می­برند. سولفید هیدروژن می­تواند افسردگی و اضطراب ناشی از دیابت را کاهش دهد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات تجویز مزمن سولفید هیدروژن بر افسردگی و اضطراب موش­های آلزایمری مدل استرپتوزوتوسین بود.
روش کار: حیوانات به گروه­­های شاهد و هیدروسولفید ­سدیم و آلزایمری شامل (استرپتوزوتوسین و استرپتوزوتوسین به همراه سالین و استرپتوزوتوسین به همراه هیدروسولفید سدیم (6/5 میلی گرم بر کیلوگرم داخل صفاقی، روزانه، به مدت 21 روز) تقسیم شدند. برای ایجاد آلزایمر استرپتوزوتوسین (3 میلی گرم برکیلوگرم، 10 میکرولیتر در محل تزریق) به داخل بطن­های طرفی مغز تزریق شد. نتایج رفتاری آن با استفاده از تست ماز بعلاوه، تست شنای اجباری و تست ترجیح سوکروز ارزیابی شد.
یافته­ ها: تزریق داخل بطنی استرپتوزوسین، درصد زمان حضور و دفعات ورود به بازوی باز را کاهش داد، که نشان دهنده اثرات شبه اضطرابی است. همچنین باعث افزایش مدت زمان بی‌حرکتی و کاهش درصد ترجیح ساکارز شد، که نشان دهنده اثرات شبه افسردگی است.تجویز هیدروسولفید سدیم در موش‌های تحت درمان با استرپتوزوسین، درصد زمان حضور و دفعات ورود به بازوی باز را افزایش داد، که نشان دهنده اثرات ضد اضطرابی است. همـچنین مدت زمان بی‌حرکتی را کاهش و درصد ترجیح ســـاکارز را افزایش داد، که نشـــان دهنده اثرات ضد افسردگی است.
نتیجه­ گیری: تجویز استرپتوزوسین می‌تواند باعث ایجاد علائم افسردگی و اضطراب در موش‌ها شود. درمان با هیدروسولفید سدیم افسردگی و اضطراب موش­های آلزایمری را کاهش می­دهد، نشان می­دهد که هیدروسولفیدسدیم می­تواند در درمان اختلالات عاطفی در بیماران آلزایمری مفید باشد.


فائزه عباسی، رحمت‌اله پرندین، پویا پورنقی،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده

زمینه و هدف: پاتوفیزیولوژی بیماری افسردگی بسیار پیچیده‌ است. میوه نسترن کوهی حاوی ترکیبات مختلف آنتی‌اکسیدانت است. هدف این مطالعه بررسی اثر ضد افسردگی و ضد اضطرابی عصاره آبی الکلی میوه نسترن کوهی در موش‌های سوری نر در آزمون‌های رفتاری شنای اجباری، معلق ماندن دم، ماز و تست ترجیح ساکارز و همچنین آزمون‌های بیوشیمیایی نظیر ظرفیت آنتی‌اکسیدان و میزان مالون‌دی‌آلدهید بود. نسترن کوهی با داشتن مقادیر بالای ویتامین C دارای اثرات ضدافسردگی و اضطرابی می‌باشد.
روش کار: در این مطالعه تجربی، تعداد60 سر موش نر سوری به پنج گروه 12 تایی شامل گروه‌ شاهد، گروه بیسفنول‌آ و سه گروه تحت درمان با بیسفنول‌آ خوراکی با دوز 125 میلی‌گرم بر کیلوگرم در روز و عصاره آبی الکلی میوه نسترن کوهی با دوز‌های 100، 200، 400 میلی‌گرم بر کیلو‌گرم در روز از روز 50 تا 120 پس از تولد تجویز شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزارSPSS ، آنالیز واریانس یکطرفه در سطح معناداری 0/05 >p  تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: یافته‌های به‌دست آمده نشان داد که بیسفنول‌آ مدت زمان بی‌حرکتی را در آزمون شنای اجباری و معلق ماندن دم به‌طور معناداری افزایش داد. عصاره در سطح 400 میلی‌گرم بر کیلوگرم در هردو آزمون مدت زمان بی‌حرکتی را کاهش داد. بیسفنول‌آ ظرفیت آنتی‌اکسیدانی سرم و مغز را به‌طور معناداری کاهش داد. عصاره در سطح 400 میلی‌گرم بر کیلوگرم هردو ظرفیت آنتی‌اکسیدانی مغز وسرم را به طور معناداری افزایش داد.
نتیجه‌گیری: یافته‌های حاصل از این تحقیق نشان داد که میوه نسترن‌کوهی اثرات آنتی‌اکسیدانی‌ دارد و با کاهش معنادار ظرفیت آنتی اکسیدانی و مدت زمان بی‌حرکتی در موش‌های سوری تحت درمان با عصاره، دارای اثرات ضد افسردگی و اضطرابی می‌باشد.
 

صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.26 seconds with 46 queries by YEKTAWEB 4623