[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
9 نتیجه برای استفراغ

منوچهر براک، نیره امینی ثانی، ناطق عباسقلیزاده، مهرداد میرزارحیمی ،
دوره 4، شماره 2 - ( 3-1383 )
چکیده

  زمینه و هدف: هر ساله هزاران نفر از کودکان کمتر از پنج سال در دنیا بخاطر بیماری های حاد تنفسی و اسهال می میرند. شمار زیادی از آنها بستری می شوند و میلیونها ویزیت پزشک را به خود اختصاص می دهند در حالیکه بیشتر این موارد با درمان به موقع قابل پیشگیری است. حفظ و ارتقای سلامت کودکان از ارکان بهداشتی هر جامعه است و شناسایی الگوی بیماری های کودکان در جهت ارایه خدمات درمانی و مراقبت های بهداشتی مناسب ضروری است. این مطالعه با هدف بررسی علل بستری در کودکان صورت گرفت تا مهمترین علل منجر به بستری در کودکان مشخص شده و در جهت کاهش آنها راهکارهای مناسب ارایه گردد.

  مواد و روش ها: این مطالعه به روش مقطعی از ابتدای سال 1380 تا پایان آن در بیمارستان علی اصغر اردبیل صورت گرفت. آزمودنی های مورد نظر از لیست پذیرفته شدگان هر روز بیمارستان بطور تصادفی انتخاب و پرسشنامه ای که شامل مشخصات کلی چون سن، جنس، زمان مراجعه، تشخیص اولیه، تشخیص نهایی و دیگر موارد بود تکمیل گردید. داده ها پس از گرد آوری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 9 تجزیه و تحلیل و از آمار توصیفی برای ارایه نتایج استفاده شد.

  یافته ها: کل پذیرفته شدگان سال 1380 بیمارستان، 1945 نفر بود که حدود نیمی از آنها وارد مطالعه شدند.شایعترین علت بستری تشنج ناشی از تب (26%) بود واسهال و استفراغ (1/22%)‌ و پنومونی (20%) در رتبه های بعدی قرار داشتند. سایر علل بستری به ترتیب شامل اپی لپسی، مسمومیت دارویی، مننژیت، اوریون، آنسفالیت اوریونی، آسم و ... بودند.

  نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه حاضر می بایست در خصوص علل مهم بستری تدابیر مناسب درمانی و مراقبتی صورت گیرد و با توجه به آنکه تشنج ناشی از تب شایعترین علت بستری بوده است و این الگو با سایر مطالعات مشابه تفاوت دارد، لازم است بررسی های بیشتری در خصوص شناسایی علل منجر به آن صورت گیرد.


خاطره سیلانی، معصومه آقا محمدی، خلیل رستمی، ودود نوروزی،
دوره 5، شماره 3 - ( 6-1384 )
چکیده

  زمینه و هدف : تهوع و استفراغ بعد از عمل شایع ترین عارضه بیهوشی است که شیوع کلی آن حدود 30% بوده و در بیماران در معرض خطر تا70% افزایش می‌یابد. در سال های اخیر مطالعات متعددی به بررسی تاثیر روش های دارویی شامل داروهای ضد استفراغ و بیهوشی در کاهش تهوع و استفراغ بعد از عمل پرداخته‌اند، اما سهم روش های غیر دارویی که فاقد عوارض داروهای شیمیایی بوده و از نظر اقتصادی هم مقرون به صرفه می‌باشند، در این میان ناچیز بوده است. با توجه به اینکه ناشتا نگهداشتن بیمار قبل از بیهوشی عمومی ضروری است، وقوع دهیدراتاسیون و کاهش حجم مایعات خارج سلولی و متعاقب‌آن بروز تهوع و استفراغ مورد‌ انتظار و قابل ‌پیش‌بینی می‌باشد، بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر مایع درمانی داخل وریدی قبل از عمل بر تهوع و استفراغ بعد از عمل صورت گرفت.

  روش کار : مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی است که در دو گروه 30 نفری انجام شد. به گروه مداخله علاوه بر مایعات داخل وریدی معمول، بلافاصله قبل از جراحی یک لیتر سرم فیزیولوژیک به صورت بولوس تزریق شد. گروه مقایسه فقط مایعات داخل وریدی معمول را دریافت نمودند. در نهایت میزان تهوع و استفراغ بعد از عمل در دو گروه بررسی و مقایسه گردید.

  یافته‌ها : بر اساس آزمون‌های آماری بین سن، مدت زمان ناشتا بودن قبل و بعد از عمل، مصرف داروهای ضد استفراغ بعد از عمل و طول مدت بستری در دو گروه تفاوت معنی‌دار آماری وجود داشت، نتایج نشان داد که میزان بروز تهوع و استفراغ بعد از عمل درگروه مداخله به‌ترتیب 20 و 10 درصد در مقابل 50% در گروه شاهد بود. بر اساس آزمون آماری مجذور کای، میزان تهوع و استفراغ بعد از عمل در دو گروه تفاوت آماری معنی‌دار داشت ( به‌ترتیب 015/0 p= و 001/0 p= )، همچنین بین طول مدت ناشتا ماندن قبل از عمل و بروز استفراغ بعد از عمل ارتباط آماری معنی‌دار مشاهده شد(05/0 p= ).

  نتیجه‌گیری : با توجه به تاثیر مثبت مایع درمانی داخل وریدی بر میزان تهوع و استفراغ بعد از عمل، استفاده از این روش به عنوان روشی‌کم‌ هزینه و بی‌ضرر در بیماران تحت اعمال جراحی پیشنهاد می‌شود.


مریم ذاکری حمیدی، سعیده ضیایی، انوشیروان کاظم نژاد،
دوره 6، شماره 4 - ( 9-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: دیسمنوره از شکایات شایع در بیماری های زنان می باشد که گاهی با مشکلات گوارشی همراه است. هدف این مطالعه بررسی اثر درمانی ویتامین E بر علایم گوارشی همراه دیسمنوره اولیه نظیر تهوع،استفراغ و اسهال بوده است.
روش کار: این مطالعه به روش تجربی، تصادفی انجام گرفت. به تعداد 300 دانش آموز دختر با دیسمنوره اولیه پرسشنامه ای جهت بررسی مشکلات گوارشی ناشی از دیسمنوره اولیه ارایه گردید و بعد از بررسی پرسشنامه 128 نفر که علایم گوارشی همراه دیسمنوره را داشتند وارد مطالعه شدند که 69 نفر از این افراد در گروه مورد و 59 نفر در گروه شاهد قرار گرفتند.  دو روز قبل پریود و  سه روز اول پریود روزانه به گروه مورد چهار عدد قرص ویتامین E 100 واحدی(400واحد) و به گروه شاهد چهار عدد پلاسبو به صورت جویدنی به مدت چهار ماه تجویر شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS و با بکار بردن آزمون کای اسکوئر با ضریب اطمینان 95% (α=0/05) انجام شد.
یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که ویتامین E در مقایسه با پلاسبو در کاهش مشکلات گوارشی همراه  دیسمنوره اولیه در ماه دوم درمان تفاوت معنی داری ندارد (p=0/67) در حالیکه در ماه چهارم درمان بین تأثیر ویتامین E  و پلاسبو در کاهش مشکلات گوارشی همراه  دیسمنوره اولیه اختلاف آماری معنی داری دیده شد (p=0/001).
نتیجه گیری: ویتامین E به عنوان درمانی مؤثر جهت بهبود علایم گوارشی دیسمنوره اولیه از ماه دوم درمان موثر می باشد.  


مسعود انتظاری اصل، خاطره عیسی زاده فر، قدرت اخوان اکبری،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: تهوع و استفراغ بعد از عمل جراحی کاتاراکت از شایعترین عوارض بعد از بیهوشی بوده و روش های مختلفی برای پیشگیری از این عارضه مورد استفاده قرار می گیرد. در مطالعه حاضر تاثیر استفاده قبل از عمل از متوکلوپرامید (10 میلی گرم)، دگزامتازون (8 میلی گرم) و ترکیب این دو دارو در کاهش میزان تهوع و استفراغ بعد از عمل جراحی کاتاراکت با بیهوشی عمومی وریدی مورد بررسی قرار گرفته و با گروه دارونما مقایسه شده است.

روش کار: در این کارآزمایی بالینی دوسوکور یکصد بیمار داوطلب جراحی کاتاراکت به طور تصادفی به 4 گروه تقسیم شده اند. در گروه (P) دارونما cc2 سالین نرمال، در گروه (M) متوکلوپرامید 10 میلی گرم، در گروه (D) دگزامتازون 8 میلی گرم و در گروه (M+D) متوکلوپرامید 10 میلی گرم بعلاوه دگزامتازون 8 میلی گرم یک دقیقه قبل از القای بیهوشی تزریق گردید. بیماران بصورت یکسان داروهای بیهوشی دریافت کرده و پس از لوله گذاری تراشه تحت انفوزیون پروپوفول قرار گرفتند. پس از خاتمه عمل جراحی بروز تهوع و استفراغ در اطاق ریکاوری و همچنین 6 ساعت و 24 ساعت بعد از عمل جراحی مورد بررسی قرار گرفته و در فرمهای اطلاعات بیماران ثبت شد. نهایتا اطلاعات حاصله با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمونهای آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته ها: بدنبال استفاده از این داروها میزان تهوع در ریکاوری از 44% در گروه دارونما به 20% در گروه متوکلوپرامید، 16% در گروه دگزامتازون و 8% در گروه ترکیب متوکلوپرامید و دگزامتازون کاهش یافته و میزان استفراغ از 20% در گروه دارونما به 4% در گروه متوکلوپرامید، 4% در گروه دگزامتازون و صفر درصد در گروه ترکیب این دو دارو کاهش یافته است که در هر دو مورد میزان تاثیر ترکیب دو داروی متوکلوپرامید و دگزامتازون در کاهش تهوع و استفراغ بعد از عمل معنی دار بوده است (p<0/05). بررسی 24 ساعته تهوع و استفراغ نیز نتایج مشابهی داشته است.

نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه حاضر استفاده ترکیبی از 10 میلی گرم متوکلوپرامید به علاوه 8 میلی گرم دگزامتازون قبل از القای بیهوشی بصورت چشمگیری میزان تهوع و استفراغ بعد از عمل را کاهش داده و برای گروههای در معرض خطر این عارضه سودمند می باشد.


گیتی ازگلی، سمیرا شهباززادگان، نیر رسائیان، حمید علوی مجد،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1386 )
چکیده

 زمینه و هدف: با توجه به شیوع تهوع و استفراغ حاملگی NVP(Nausea and Vomiting of Pregnancy) و عوارض شناخته شده آن و گزارشات مبنی بر اثر درمانی طب فشاری بر NVP ، این مطالعه با هدف تعیین اثر طب فشاری با مچ‌بند بر تهوع و استفراغ حاملگی در درمانگاه های شهر اردبیل، سال 1384 انجام گرفت. روش کار : این تحقیق به روش کارآزمایی بالینی یکسو کور روی 75 نفر خانم مبتلا به NVP انجام شد. زنان شرکت کننده واجد شرایط پس از همسان‌سازی از نظر شدت تهوع و استفراغ و سن حاملگی، بطور تصادفی در سه گروه 25 نفری مورد، دارونما و شاهد قرار گرفتند. گروه ها شامل گروه مورد، مچ‌بند با دکمه فشاری به نقطه پ-6، گروه دارونما، مچ‌بند بدون فشار به نقطه پ-6 و گروه شاهد، بدون مداخله بودند. علایم تهوع و استفراغ با استفاده از پرسشنامه دو بار در روز به مدت 6 روز سنجیده شد. در سه روز اول هر سه گروه بطور یکسان و بدون مداخله و در سه روز دوم با درمان، دارونما و یا بدون مداخله پرسشنامه‌‌ها را تکمیل نمودند. علایم NVP در روزهای قبل از درمان و طول دوره درمان ثبت و مقایسه دوبه دو با آزمون های آنالیز واریانس و ویلکاکسون و توکی وکروسکال والیس تجزیه و تحلیل آماری شد.

  یافته‌ها: میانگین سنی زنان شرکت کننده گروه های (مورد 92/3 ± 3/24، دارونما 32/4 ± 9/24 و شاهد 38/3 ± 4/25 سال) سن بارداری گروههای (مورد 84/2 ± 4/12، دارونما 19/3 ± 9/12 و شاهد 81/2 ± 4/12هفته) تعداد حاملگی گروههای (مورد 7/1، دارونما6/1 و شاهد4/1 دفعه)، سطح تحصیلات، شغل، تعداد زایمان و نحوه رعایت رژیم غذایی بین گروه های مطالعه تفاوت آماری معنی‌داری نداشتند. میانگین نمره شدت تهوع گروه مورد از 61/18 ± 1/25 به 06/11 ± 0/12، گروه دارونما از 67/14 ± 8/22 به 31/12 ± 1/16 و گروه شاهد از 48/7 ± 3/16 به 92 /8 ± 5/17 تغییر یافت. میانگین دفعات استفراغ گروه مورد از 33/3 ± 1/3 به66/1 ± 5/1، گروه دارونما از30/4 ± 1/3 به 68/3 ± 9/1 و گروه شاهد از8 2/2 ± 2/1 به 44/1 ± 4/1 رسید. تفاوت میانگین نمره شدت تهوع قبل و طول دوره درمان در گروه مورد بیشتر از گروه دارونما(043/0 p< )و در گروه دارونما بیشتر از گروه شاهد بود (009/0 p< ). تفاوت میانگین دفعات استفراغ در گروه مورد و دارونما بیشتر از گروه شاهد (009/0 p< ) ولی تفاوت بین گروه های مورد و دارونما معنی‌دار نبود.

  نتیجه‌گیری: مچ‌ بند با دکمه فشاری در کاهش شدت تهوع نسبت به دارونما و شاهد موثر بود. مچ‌بند فشاری در کاهش دفعات استفراغ نسبت به گروه دارونما بی اثر ولی نسبت به گروه شاهد موثر بود. بنابراین مچ‌بند بدون فشاربه نقطه پ-6 نیز در کاهش علایم NVP مؤثر بوده ولی تاثیر آن به اندازه مچ‌بند فشاری با فشار به نقطه پ-6 نیست. با توجه به شایع بودن NVP و عوارض مصرف داروها و موثر بودن طب فشاری، استفاده از مچ بند در خانم های مبتلا به NVP پیشنهاد می گردد .    


مسعود انتظاری اصل، قدرت اخوان اکبری، خاطره عیسی زاده فر،
دوره 7، شماره 4 - ( 9-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به گسترش روز افزون اعمال جراحی سرپایی ومیزان بالای جراحی در افراد مسن، ریکاوری سریعتر و بدون عارضه بیماران جهت برگشت سریعتر بیمار به روال عادی زندگی کاملا ضروری است. در این مطالعه کارآزمایی بالینی، مدت زمان بیداری از بیهوشی و میزان تهوع و استفراغ آن پس از استفاده از دو داروی مخدر سریع الاثر آلفنتانیل و رمی فنتانیل در افراد مسن مورد مقایسه قرار گرفته است.

روش کار: مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی دوسوکور بود و بر روی 40 بیمار مسن بالای 65 سال کاندیدای جراحی کاتاراکت تحت بیهوشی عمومی انجام گردید. بیماران بصورت تصادفی به دو گروه 20 نفره تقسیم و در گروه اول، آلفنتانیل10 میکروگرم برای کیلوگرم و در گروه دوم رمی فنتانیل 5/0 میکروگرم برای کیلوگرم، یک دقیقه قبل از القای بیهوشی در عرض 30 ثانیه تزریق شد. هر دو گروه به روش یکسان تحت بیهوشی عمومی قرار گرفته و در طی بیهوشی از انفوزیون آلفنتانیل 1 میکروگرم برای کیلوگرم در دقیقه برای گروه اول و رمی فنتانیل 1/0 میکروگرم در کیلوگرم در دقیقه برای گروه دوم استفاده شد. در انتهای عمل جراحی، فاصله زمانی بین ختم تجویز داروهای بیهوشی تا برگشت تنفس خود بخودی، باز کردن چشمها با تحریک، پاسخ کلامی و ترخیص از اتاق ریکاوری ثبت گردید، همچنین میزان بروز عوارض مرتبط با داروهای مخدر در ریکاوری، ثبت شدند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی در نرم افزار آماری SPSS در قالب آزمون های آماری T، مجذور کای و آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل گردیدند.

یافته ها: زمان برگشت تنفس خود بخودی در گروه آلفنتانیل 2 دقیقه و در گروه رمی فنتانیل3/3 دقیقه بودکه هرچنداین زمان در گروه آلفنتانیل1/3 دقیقه کوتاهتر بود ولی این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود. زمان باز کردن چشم ها با تحریک، برگشت پاسخ کلامی و ترخیص از ریکاوری در دو گروه اختلاف معنی داری با هم نداشت. میزان بروز تهوع و استفراغ درریکاوری درگروه رمی فنتانیل 30% ودر گروه آلفنتانیل 5% بود که از نظر آماری اختلاف معنی دار بود(p<0/05).

نتیجه گیری: زمان ریکاوری بین دو داروی آلفنتانیل و رمی فنتانیل، اختلاف معنی داری با هم نداشت، ولی میزان تهوع و استفراغ در گروه رمی فنتانیل به طور معنی داری بیشتر از گروه آلفنتانیل بود.
عاطفه قنبری، اکرم السادات منتظری، مریم نیکنامی، زهرا عطرکار روشن، عبدالرسول سبحانی، بهروز نجفی،
دوره 10، شماره 4 - ( 9-1389 )
چکیده

  زمینه و هدف: تهوع و استفراغ ناشی از شیمی­درمانی از شدیدترین عوارض و از نگرانی­های مهم بیماران مبتلا به سرطان می­باشد. زنجبیل یک داروی گیاهی و موثر در درمان تهوع و استفراغ و هیچ نوع عارضه خاصی ایجاد نمی­کند. این گیاه در بعضی از کشورها در تهیه داروهای ضد استفراغ مورد استفاده قرار می­گیرد. هدف این مطالعه تعیین تاثیر زنجبیل بر شدت تهوع و استفراغ ناشی از شیمی درمانی در بیماران مبتلا به سرطان است.

  روش کار: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی، متقاطع، دوسوکور و مشابه­سازی شده است که بر روی 44 بیمار تحت شیمی درمانی انجام گرفت. بیماران بر اساس تقسیم تصادفی بلوک چهارتایی در سیکل اول مطالعه یکی از رژیم­های ضداستفراغ رژیم الف (روتین +1گرم زنجبیل) و رژیم ب (روتین+ 1گرم دارونما) را دریافت کردند و در سیکل بعدی پس از 28 روز رژیم دیگر (الف یا ب) را همراه با داروهای شیمی درمانی دریافت نمودند. شدت، دفعات و نمره تهوع و شدت و دفعات استفراغ 4 ساعت (1،2،3،4) پس از دوز دوم رژیم­های درمانی و پایان 24 ساعت از شروع شیمی درمانی با استفاده از ابزار VAS و کورتیلا مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت اطلاعات کسب شده با استفاده SPSS نسخه 16 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. مقایسه بین گروه­ها با استفاده از آزمون­های تی مستقل، آزمون غیر پارامتری (من ویتنی یو) صورت گرفت.

  یافته ها: نتایج تحقیق بیانگر آن است که در تمام ساعات بررسی، تفاوت قابل توجه آماری در دفعات تهوع و استفراغ بین دو رژیم درمانی بدست نیامد. اما در رابطه با تهوع، رژیم زنجبیل در مقایسه با دارونما شدت و نمره تهوع را به شکل معنی دار کاهش داد. آزمون تی مستقل و من ویتنی یو نیز تفاوت معنی­دار آماری را در نمره تهوع در ساعت سوم و پایان 24 ساعت (06/0 p = و 01/0 = p ) نشان دادند.

  نتیجه گیری: با توجه به کاهش نمره تهوع در رژیم حاوی زنجبیل نسبت به دارونما، به نظر می­رسد که استفاده از زنجبیل یک روش ساده و بی­خطر است که می­تواند به عنوان مکمل داروهای ضد استفراغ در بیماران تحت شیمی درمانی بکار رود.


مسعود انتظاری اصل، خاطره عیسی زاده فر، زهرا نورانی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1392 )
چکیده

  زمینه و هدف: تهوع و استفراغ بعد از عمل از عوارض عمده بعد از بیهوشی عمومی بوده و بدون مداخله پیشگیرانه در حدود یک سوم بیماران تحت بیهوشی عمومی رخ می دهد. هدف از این تحقیق مقایسه‌ اثر اندانسترون و متوکلوپرامید در کاهش تهوع و استفراغ بعد از کله‌سیستکتومی لاپاروسکوپیک بود.

  روش کار: در این مطالعه 90 بیمار تحت جراحی کله سیستکتومی‌لاپاراسکوپیک بصورت تصادفی در سه گروه 30 نفره تقسیم و برای گروه اول mg 10 متوکلوپرامید ، گروه دوم mg 4 اندانسترون و گروه کنترل cc 2 نرمال سالین قبل از شروع بیهوشی تزریق شد. پس از خاتمه جراحی، بیماران از نظر عوارض بیهوشی در ریکاوری، تهوع و استفراغ در ریکاوری و در 6 ساعت و 24 ساعت بعد از عمل مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده‌ها توسط نرم‌افزار spss18 مورد پردازش قرار گرفته و با آزمون های آماری کای دو و آنالیز واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مقدار P کمتر از 05/0 از نظر آماری معنی دار در نظر گرفته شد.

 

  یافته ها : میزان بروز کلی تهوع در گروه پلاسبو 7/66% ، در گروه متوکلو پرامید 3/43% و در گروه اندانسترون 3/33% بود که تفاوت فقط بین گروه اندانسترون با پلاسبو از لحاظ آماری معنی دار بود (019/0= P ).

  میزان بروز کلی استفراغ در گروه پلاسبو 7/56% ، در گروه متوکلوپرامید 20% و در گروه اندانسترون 7/26% بود که تفاوت بین گروه پلاسبو با هر دو گروه متوکلوپرامید (007/0= P ) و اندانسترون (035/0= P ) از لحاظ آماری معنی­دار بود ولی دو گروه مداخله باهم تفاوت معنی داری نداشتند (12/0= P ). همچنین دریافت کلی داروی ضد تهوع در گروه اندانسترون (40%) نسبت به گروه های متوکلوپرامید (3/63%) و پلاسبو (7/66%) کمتر بود ولی این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود (07/0= P ).

  نتیجه گیری: این مطالعه نشان می­دهد که هر دو داروی متوکلو پرامید و اندانسترون نسبت به پلاسبو در کاهش کلی استفراغ بعد از عمل کله سیستکتومی لاپاروسکوپیک موثرند. در مقایسه این دو دارو، میزان اثربخشی اندانسترون در کاهش تهوع بیشتر از مترکلوپرامید بوده ولی در کاهش استفراغ بعد از عمل تفاوت معنی داری بین این دو دارو مشاهده نشد.


پارسا یوسقی چایجان، فرشاد جعفری، محمد رفیعی، حمید شیخ الاسلامی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: در مواردی که استفراغ ناشی از گاستروانتریت باعث ایجاد مشکل ‌شود می‌توان از داروی ضد استفراغ استفاده نمود. در طب اطفال، در زمینه کاربرد پیریدوکسین (ویتامین ب6) در درمان استفراغ بررسی انجام نشده است. این مطالعه قصد دارد اثر پیریدوکسین وریدی را در کنترل استفراغ ناشی از گاستروانتریت بررسی نماید.
روش کار: این مطالعه یک کار آزمایی بالینی تصادفی، یک سو کور، با دارو نما و در یک مرکز بود. 147 کودک که به علت گاستروانتریت و استفراغ در بیمارستان امیرکبیر در تابستان و پاییز 1390بستری شدند در گروههای شاهد و مورد قرار گرفتند. در بیماران گروه شاهد مایع درمانی وریدی همراه با آب مقطر (پلاسبو) استفاده شد. به بیماران گروه مورد، پیریدوکسین به صورت وریدی همراه با مایع درمانی داده شد. از زمان بستری تا سه روز پس از شروع درمان، تعداد دفعات استفراغ و علائم دیگر بیماران، در فرم جمع آوری اطلاعات ثبت گردید. مقایسه دو گروه با استفاده از آزمون های غیر پارامتریک در نرم افزار SPSS انجام گردید.
یافته ها: عمده کودکان، پسر، در گروه سنی 6 ماه تا 2 سال و ساکن شهر بودند. میانگین دفعات استفراغ در مقاطع مختلف بستری و در کل دوره بستری بین گروه مورد وشاهد تفاوت معنی دار نداشت (05/0نتیجه‌گیری: بر اساس این تحقیق داروی پیریدوکسین (ویتامین ب6) در درمان استفراغ ناشی از گاستروانتریت کودکان موثر نبود و باعث کاهش مدت زمان بستری کودکان نگردید.



صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.23 seconds with 39 queries by YEKTAWEB 4623