[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
3 نتیجه برای آدنوزین

مرتضی جبارپور بنیادی1، عاطفه محمدی، محمد خلج کندری، سیمین تقوی،
دوره 15، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: منظور از سقط مکرر خودبخودی، وقوع دو یا سه سقط متوالی خودبخودی، قبل از هفته بیستم بارداری است. آدنوزین دآمیناز در متابولیسم پورین‏ها نقش داشته و دارای دو ایزوآنزیمADA1 و ADA2 است. پلی‏مورفیسم G A (الل ADA* ) موجب افزایش سطوح آدنوزین می شود. آدنوزین به دلیل افزایش جریان خون به رحم و جفت دارای نقش محافظتی در برابر سقط های مکرر خودبخودی است. با توجه به تاثیر فعالیت آنزیمی کاهش یافته این پلی مورفیسم بر روی سطوح آدنوزین، نقش پلی مورفیسم G A (الل ADA* ) ژن آدنوزین دآمیناز بر روی سقط های مکرر خودبخودی جمعیت شمالغرب ایران در این مطالعه بررسی شد.
روش کار: یک جمعیت 100 نفری از زنان به دو گروه تقسیم بندی شدند. گروه اول 50 نفر دارای سابقه سقط (حداقل دو بار) و گروه دوم شامل 50 نفر با حداقل دو زایمان موفق و بدون سابقه سقط، مورد بررسی قرار گرفتند. استخراج  DNA  از لکوسیت‏ها و با روش استاندارد استخراج DNA انجام شد. برای بررسی پلی ‏مورفیسم G A، واکنش زنجیره ‏ای پلی‏مراز (PCR) انجام و حضور یا عدم حضور این پلی ‏مورفیسم توسط روشRFLP -PCR بررسی شد. به منظور تجزیه و تحلیل آماری از آزمون مربع کای استفاده شده و ارزش (05/0>P) به عنوان سطح معنی ‏داری در نظر گرفته شد.
یافته‏ها: فراوانی هموزیگوت‏ها (AA) در گروه کنترل 2% مشاهده شد. این در حالی است که هیچ هموزیگوتی (AA) در گروه بیمار دیده نشد. فراوانی هتروزیگوت ‏ها (AG) در گروه کنترل20% و در گروه بیمار 8% گزارش شد (05/0>P). فراوانی هموزیگوت‏ها (GG) در گروه کنترل 78% و گروه بیمار 92% گزارش شد (05/0>P).
نتیجه‏گیری: با توجه به نتایج حاصل، به نظر می‏رسد پلی ‏مورفیسم G A (الل ADA* ) و ژنوتیپ (ADA*1/ADA*2) AG به واسطه کاهش فعالیت آدنوزین دآمینازی، دارای نقش محافظتی در برابر سقط‏های مکرر خودبخودی است.


مریم رحیم زاده، لیلا پیردل،
دوره 18، شماره 1 - ( 2-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: سلول­های بنیادی مزانشیمی به عنوان سلول­های با ایمونوژنیسیته پایین و تعدیل کننده ایمنی شناخته شده­اند. مواجهه سلول­های بنیادی مزانشیمی با اینترفرون گاما (IFN-g) ممکن است ویژگی­های تعدیل­کنندگی این سلول­ها را تحت تاثیر قرار دهد. در مطالعه حاضر، میزان بیان اکتونوکلئوتیدازهای CD39 و CD73 تولیدکننده آدنوزین به عنوان مهارکننده ایمنی در سلول­های بنیادی مزانشیمی مشتق از ژله وارتون کشت شده در حضور و غیاب INF-γ بررسی شد.
روش کار: در این مطالعه تجربی، سلول­های بنیادی مزانشیمی از ژله وارتون بندناف انسان استخراج، کشت و تکثیر داده شدند. شناسایی فنوتیپ این سلول­ها از طریق آنالیز فلوسایتومتری مارکرهای سطحی آنها صورت گرفت. سپس سلول­های بنیادی مزانشیمی کشت داده شده با اینترفرون گاما تیمار شدند. پس از گذشت 24 ساعت بیان CD39 و CD73 با استفاده از روش qPCR در سلول­های کنترل و سلول­های تیمار شده با IFN-g بررسی شدند.
یافته­ها: آنالیز فلوسایتومتری سلول­های بنیادی با مورفولوژی شبیه سلول­های فیبروبلاستی نشاندهنده بیان مارکرهای سطحی CD105 و CD73 در این سلول­ها بود. داده­های qPCR نشان داد که بیان CD39 در مواجهه با IFN-g نسبت به حالت بدون مواجهه به صورت معنی­داری افزایش یافته است، در حالیکه بعد از تیمار با IFN-g در سطح بیان CD73 بین سلول­های کنترل و سلول­های تیمار شده تفاوت معنی­داری مشاهده نشد.
نتیجه­ گیری: نتایج نقش احتمالی اینترفرون گاما در ایجاد ظرفیت تعدیل ایمنی سلول­های بنیادی مزانشیمی را نشان می­دهد که ممکن است از طریق بیان ژن­های هدف نمایان شود و این می بایست مورد مطالعه قرار گیرد.
ندا امیدیان، هوشنگ نجفی،
دوره 20، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مهمترین علل آسیب حاد کلیوی ایسکمی- خونرسانی مجدد است. برخی محققان نشان داده­اند مهار گیرنده A1 آدنوزین اثرات محافظت کنندگی در برابر آسیب­های القا شده توسط ایسکمی- خونرسانی مجدد کلیوی دارد، در حالیکه مطالعات دیگر عکس آنرا نشان داده‌اند. هدف مطالعه حاضر مرور متدولوژیک این مطالعات جهت دستیابی به یک نتیجه­گیری نهایی در خصوص اثرات گیرنده A1 آدنوزین بر آسیب­های کلیوی القا شده توسط ایسکمی- خونرسانی مجدد می­باشد.
روش کار: پایگاههای اطلاعات شامل Scopus، PubMed، Google Scholar، Science Direct و Embase مورد جستجو قرار گرفتند. واژههای مورد استفاده شـــامل Ischemia reperfusion، Acute kidney injury، Acute renal failure، A1 adenosine receptor و ترکیب آن­ها بود.
یافته‌ها: افزایش سطح آدنوزین متعاقب ایسکمی- خونرسانی مجدد کلیوی از طریق تحریک گیرنده A1 آدنوزین سبب تنگی شریانچه آوران و گشادی شریانچه وابران کلیه و در نتیجه کاهش میزان فیلتراسیون گلومرولی می­گردد. مهار گیرنده A1 آدنوزین با افزایش جریان خون کلیه­ها و در نتیجه بهبود GFR، منجر به تصحیح غلظت پارامترهای عملکردی کلیه بصورت کوتاه مدت متعاقب ایسکمی- خونرسانی مجدد می­گردد. اما این افزایش GFR با افزایش بار کاری کلیه­ها سبب تشدید آسیب‌های کلیوی می‌شود که در ساعات بعدی خود را نشان می­دهد.
نتیجه­گیری: گرچه مهار انتخابی گیرنده A1 آدنوزین در کوتاه مدت سبب بهبود پارامترهای عملکردی کلیه­ها می­شود، اما منجر به تشدید آسیب­های کلیوی در ساعات بعدی می­گردد. بنابراین تحریک گیرنده A1 آدنوزین دارای اثرات محافظتی در برابر آسیب­های ناشی از ایسکمی- خونرسانی مجدد در کلیه است.

صفحه 1 از 1     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.17 seconds with 33 queries by YEKTAWEB 4623