28 نتیجه برای امینی ثانی
همایون صادقی، نیره امینی ثانی، شهنام عرشی، سید هاشم سزاوار،
دوره 3، شماره 3 - ( پاییز 1382 )
چکیده
زمینه و هدف: بیش از دو دهه است که توجه سازمان بهداشت جهانی به بهداشت باروری معطوف شده است. حفظ و ارتقای سلامت زنان در گرو بهبود شاخص های باروری است. این مطالعه با هدف بررسی این شاخص ها در زنان عشایر استان اردبیل صورت گرفت تا ضمن ترسیم وضعیت موجود راهکارهای مناسب را در جهت بهبود شاخص های باروری ارایه دهد.
روش کار: قسمتی از طرح بررسی سلامت و بیماری عشایر استان اردبیل که فاز اول آن در سال 1381 صورت گرفت به بررسی شاخص های باروری با استفاده از پرسشنامه دارای ساختار پرداخت، این مطالعه به روش مقطعی در زنان قشلاق عشایر صورت گرفت. اطلاعات مربوط به وضعیت باروری زنان عشایر استخراج گردیده و با نرم افزار SPSS نسخه 10 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از آمار توصیفی برای ارایه نتایج استفاده شد.
یافته ها: از 268 زن 49-10 ساله اطلاعات مربوط به شاخص های باروری تکمیل گردید. میانگین سن ازدواج 2/18 سال، سابقه مرده زایی 6/8%، سابقه سقط 1/18% وحاملگی ناخواسته 9/38% بود. 4/31% زنان عشایر اصلاً مراقبت دوران بارداری نداشتند. 6/67% آنهایی هم که مراقبت شده بودند کمتر از 4 بار مراقبت داشتند.
نتیجه گیری: جهت ارتقای شاخص های باروری زنان عشایر می بایست برنامه ریزی های بهداشتی مناسب خصوصاً جهت ارایه خدمات تنظیم خانواده و مراقبت های دوران بارداری صورت پذیرد تا از پیامدهای بعدی نظیر حاملگی های ناخواسته و عوارض مرتبط با بارداری و زایمان کاسته شود.
داریوش سوادی اسکوئی، نیره امینی ثانی، مازیار هاشمیلر،
دوره 3، شماره 4 - ( زمستان 1382 )
چکیده
زمینه و هدف: با وجود سه دهه تحقیق در خصوص ارتباط لیپیدهای خون با سکته مغزی هنوز این موضوع در ابهام باقی مانده است. با توجه به اینکه سکته مغزی یکی از علل مهم ناتوانی و مرگ در دنیاسـت لذا شناخت هـر چه بهتـر عوامل خطر آن می تواند راهگشای مداخلات بهداشتی باشد. این مطالعه باهدف بررسی ارتباط بین لیپیدهای خون و سکته مغزی ایسکمیک انجام شد.
روش کار: این مطالعه به روش مورد- شاهدی در سال 1381 صورت گرفت. موارد شامل بیماران با تشخیص قطعی سکته مغزی ا یسکمیک بار اول بودند.گروه شاهد از سایر بخش های بیمارستان انتخاب شدند و از نظر سن و جنس مشابه گروه مورد بودند. دو گروه از نظر لیپیدهای خون با هم مقایسه شدند. داده ها بعد از جمع آوری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 12 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از آزمون آنالیز واریانس و رگرسیون چند متغیره برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید.
یافته ها: در این مطالعه 132 بیمار مبتلا به سکته مغزی ایسکمیک با همین تعداد شاهد مقایسه شدند. میانگیـن سنی آزمودنی ها 1/64 سال بود. میانگین غلظت کلسترول تام در گروه مورد بالاتر از گروه شاهد بود و این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (001/0= p ). میانگین غلظت تری گلیسرید در دو گروه اختلاف معنی داری نداشت.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه حاضر به نظر می رسد که ارایه راهکارهای مداخلاتی در جهت کاهش سطح کلسترول به شیوه پیشگیری اولیه (اصلاح رژیم غذایی) و هم با مداخلات دارویی بویژه در گروه های دارای سایر عوامل خطر سکته مغزی می تواند نقش بسزایی در پیشگیری از سکته مغزی داشته باشد.
افروز مردی، پرویز مولوی، زهرا تذکری، مهرناز مشعوفی، نیره امینی ثانی،
دوره 3، شماره 4 - ( زمستان 1382 )
چکیده
زمینه و هدف: افسردگی بعد از زایمان یک بیماری مهم و مشکل ساز بوده که در صورت عدم تشخیص و درمان به موقع ممکن است تشدید یافته و طولانی شود، بنابراین جهت پیشگیری از هر گونه اختلال ناشی از افسردگی در روابط همسر و خانواده و تامین سلامت مادر، کودک و خانواده یکی از اقدامات توصیه شده ورزش می باشد. هدف از این مطالعه تعیین تاثیر تمرینات ورزشی بعد از زایمان برروی بهبود افسردگی خفیف در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی اردبیل بوده است.
روش کار: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی دوسوکور است. تعداد 50 نفر از مادرانی که زایمان طبیعی کرده و در هفته دوم زایمان به مراکز بهداشتی درمانی شهر اردبیل مراجعه نمودند پس از آنکه توسط آزمون افسردگی بک افسردگی آنها خفیف تشخیص داده شد، به روش تصادفی انتخاب و به صورت یک در میان در دو گروه تجربی (ورزشی) و مقایسه (غیر ورزشی) قرار گرفتند. سپس شش هفته بعد از زایمان، مجدداً با تست بک میزان افسردگی دردوگروه تعیین و باهم مقایسه شد.
یافته ها: بیشترین میزان(36%) از افراد مورد بررسی در گروه سنی30-26 سال، 82% خانـه دار، 44% دارای تحصیلات زیر دیپلم و 60% دارای دو بار سابقه زایمان بودند. شش هفته بعد از زایمان، 56% از گروه تجربی در مقابل 32% از گروه مقایسه بهبود یافته و 8% از گروه تجربی در مقابل 16% از گروه مقایسه نیازمند مشورت با روانپزشک بودند. آزمون t اختلاف معنی داری در دو گروه نشان داد (p<0/05).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که ورزش در بهبود افسردگی خفیف بعد از زایمان تاثیر مثبت دارد. پیشنهاد می شود در مراقبت های بعد از زایمان بر انجام تمرینات ورزشی مناسب تاکید شود.
مازیار هاشمیلر، نیره امینی ثانی ، داریوش سوادی اسکوئی ، مهزاد یوسفیان،
دوره 4، شماره 1 - ( بهار 1383 )
چکیده
زمینه و هدف: سر درد میگرنی از شیوع بالایی در دنیا برخوردار است و نظر به تفاوت های جغرافیایی بارز در شیوع آن و نیز اوج بروز آن که در 20 تا 30 سالگی است، مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع میگرن در دانشجویان به عنوان نماینده از قشر جوان صورت گرفت تا ارزیابی از وضعیت موجود جهت مداخلات درمانی بعدی صورت گیرد.
روش کار: این مطالعه به روش مقطعی در سال 1382 صورت گرفت . از کل دانشجویان، 631 دانشجو در مقاطع کاردانی، کارشناسی و دکترای حرفه ای به پرسشنامه ای که بر اساس معیارهای دسته بندی میگرن از سوی انجمن بین المللی سردرد تنظیم شده بود پاسخ دادند، داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 12 تجزیه و تحلیل گردید و از آمار توصیفی برای ارایه نتایج استفاده شد.
یافته ها: 6/76% دختر و بقیه پسر بودند. میانگین سنی دختران 6/20 سال و پسران 4/21 سال بود. شیوع سردرد میگرن در کل 3/7% بود که 4/5% میگرن بدون اورا، 6/1% با اورا و 3/0% هر دو نوع بود. شیوع میگرن در دختران بیش از پسران (نسبت جنسی 5/2)، در مجردین بیش از افراد متأهل و در دانشجویان مقطع دکترای حرفه ای بیش از سایر مقاطع بود، بجز میگرن با اورا که در دانشجویان مقطع کاردانی بیشتر بود. سابقه فامیلی سردرد در 6/45% مبتلایان مثبت گزارش گردید. 2/65% از کسانی که دچار میگرن بودند به پزشک مراجعه نکرده و از نوع سردرد خود بی اطلاع بودند.
نتیجه گیری : در مقایسه با برخی مطالعات مشابه، شیوع میگرن در دانشجویان پایین تراست اما عدم پیگیری و درمان مناسب در آنها بسیار بالاست که لزوم مداخلات مناسب بهداشتی را می طلبد.
نیره امینی ثانی، سید هاشم سزاوار، رسول لطف ا... زاده، نازیلا وثوق،
دوره 4، شماره 2 - ( تابستان 1383 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش همواره به عنوان ابزار نیرومند در ایجاد تغییر و توسعه مورد توجه بوده است و مانند هر فرآیند دیگری به برنامه ریزی، اختصاص امکانات و منابع ویژه نیازمند است. بررسی تغییرات در امر تحقیق می تواند راهگشای تفکر سیستماتیک دراین زمینه باشد، بنابراین مطالعه حاضر با هدف ارزیابی متدولوژی تحقیق و ارایه راهکار جهت ارتقای کیفی آن در دانشگاه علوم پزشکی اردبیل صورت گرفت.
روش کار: این مطالعه به روش توصیفی ـ مقطعی صورت گرفت. اطلاعات مربوط به متدلوژی تحقیق و اجرای آن توسط پرسشنامه ای با بررسی پرونده های طرح های تحقیقاتی مصوب از سال1376 تا پایان سال 1382و اطلاعات مربوط به مجری با مصاحبه حضوری تکمیل گردید. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه12 تجزیه و تحلیل و از آمار توصیفی برای ارایه نتایج استفاده شد.
یافته ها: از ابتدای سال 1376 تا پایان1382، 196 طرح تحقیقاتی در شورای پژوهشی دانشگاه به تصویب رسیده است. تعداد طرح های تحقیقاتی از سه مورد در سال 1376 به 45 مورد در سال 1382 افزایش یافته بود. مطالعات مقطعی با 114 مورد (58/2%) در رتبه اول و پس از آن مطالعات تجربی با 43 مورد (21/9%) قرار داشتند. در این دوره تعداد مطالعات تحلیلی و کارآزمایی ها افزایش یافته بود ولی همچنان مطالعات توصیفی در اکثریت بود. از بررسی نحوه تکمیل بندهای مختلف پروپوزال معلوم شد که در 32% طرح ها پروپوزال تکمیل بوده و در سایر موارد طراحی تحقیق، جدول متغیر ها، روش تجزیه و تحلیل، روش جمع آوری داده ها و مشکلات اجرایی یا اصلاً ارایه نشده و یا ناقص بود که این مشکل قبل از راه اندازی دفتر مشاوره تحقیق در سال 1380 بیشتر مشهود بود. 75% مجریان قبل از ارایه پروپوزال کارگاه روش تحقیق را گذرانده بودند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه هر چند تعداد طرح های تحقیقاتی نسبت به سال های نخست افزایش یافته و وضعیت طرح مطالعه به سمت طرح های تحلیلی جهت گرفته است اما هنوز طرح های توصیفی درصدر هستند. ضروری است با تمهیدات لازم نسبت به بهبود وضعیت موجود اقدام گردد.
فرناز اهدایی وند، معصومه رستم نژاد، همایون صادقی، نیره امینی ثانی،
دوره 4، شماره 2 - ( تابستان 1383 )
چکیده
زمینه و هدف: عمل سزارین یکی از اعمال جراحی شایع زنان است و امروزه در جوامع غربی شیوع آن حدود 21/2% گزارش شده است. در ایران شیوع سزارین بسیار بالاتر از ارقام جهانی است و براساس گزارشات مرکز آمار و اطلاع رسانی در سال 1380، شیوع سزارین در استان اردبیل 42/86% بوده است. درد حاد بعد از سزارین یکی از عوارض شناخته شده عمل بوده و مادران به درجات مختلف آنرا تجربه می کنند. عدم کنترل مؤثر درد علاوه بر احساس رنج و ناراحتی فراوان در مادر می تواند به اختلال شیردهی، خروج از بستر مادر و همبستگی مادر و نوزاد منجر شود. این مطالعه با هدف مقایسه اثرات شیاف دیکلوفناک و آمپول متادون بر میزان کاهش درد مادران بعد از عمل سزارین در مرکز آموزشی درمانی علوی اردبیل انجام شد.
روش کار: مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی دوسوکور بود. تعداد 56 زن حامله که برای اولین بار عمل سزارین را تجربه می کردند انتخاب و بطور تصادفی به دو گروه 28 نفری تقسیم شدند. گروه اول mg100 شیاف دیکلوفناک و گروه دوم mg 5 متادون تزریقی هر 8 ساعت تا 24 ساعت پس از عمل دریافت نمودند. سپس در ویزیت های بعد از عمل، شدت درد بیماران با مقیاس عددی درد اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی در نرم افزار آماری SPSS در قالب آزمون های آماری نظیر آنالیز واریانس و مجذور کای تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: براساس نتایج پژوهش در دومین، سومین و چهارمین ویزیت بعد از عمل شدت درد در گروه دریافت کننده دیکلوفناک کمتر بود و این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود(p<0/05) ولی در کل بین گروه دیکلوفناک با میانگین و انحراف معیار درد2/9± 6/46 و گروه متادون با میانگین و انحراف معیار 3/5 ± 5/85 از نظر آماری اختلاف معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: بین شیاف دیکلوفناک سدیم و آمپول متادون در کاهش درد مادران بعد از عمل جراحی سزارین تفاوت معنی داری وجود نداشت ولی با توجه به محدودیت های موجود در استفاده از داروهای اوپیوئید به نظر میرسد دیکلوفناک می تواند جایگزین خوبی برای این داروها باشد.
منوچهر براک، نیره امینی ثانی، ناطق عباسقلیزاده، مهرداد میرزارحیمی ،
دوره 4، شماره 2 - ( تابستان 1383 )
چکیده
زمینه و هدف: هر ساله هزاران نفر از کودکان کمتر از پنج سال در دنیا بخاطر بیماری های حاد تنفسی و اسهال می میرند. شمار زیادی از آنها بستری می شوند و میلیونها ویزیت پزشک را به خود اختصاص می دهند در حالیکه بیشتر این موارد با درمان به موقع قابل پیشگیری است. حفظ و ارتقای سلامت کودکان از ارکان بهداشتی هر جامعه است و شناسایی الگوی بیماری های کودکان در جهت ارایه خدمات درمانی و مراقبت های بهداشتی مناسب ضروری است. این مطالعه با هدف بررسی علل بستری در کودکان صورت گرفت تا مهمترین علل منجر به بستری در کودکان مشخص شده و در جهت کاهش آنها راهکارهای مناسب ارایه گردد.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش مقطعی از ابتدای سال 1380 تا پایان آن در بیمارستان علی اصغر اردبیل صورت گرفت. آزمودنی های مورد نظر از لیست پذیرفته شدگان هر روز بیمارستان بطور تصادفی انتخاب و پرسشنامه ای که شامل مشخصات کلی چون سن، جنس، زمان مراجعه، تشخیص اولیه، تشخیص نهایی و دیگر موارد بود تکمیل گردید. داده ها پس از گرد آوری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 9 تجزیه و تحلیل و از آمار توصیفی برای ارایه نتایج استفاده شد.
یافته ها: کل پذیرفته شدگان سال 1380 بیمارستان، 1945 نفر بود که حدود نیمی از آنها وارد مطالعه شدند.شایعترین علت بستری تشنج ناشی از تب (26%) بود واسهال و استفراغ (1/22%) و پنومونی (20%) در رتبه های بعدی قرار داشتند. سایر علل بستری به ترتیب شامل اپی لپسی، مسمومیت دارویی، مننژیت، اوریون، آنسفالیت اوریونی، آسم و ... بودند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه حاضر می بایست در خصوص علل مهم بستری تدابیر مناسب درمانی و مراقبتی صورت گیرد و با توجه به آنکه تشنج ناشی از تب شایعترین علت بستری بوده است و این الگو با سایر مطالعات مشابه تفاوت دارد، لازم است بررسی های بیشتری در خصوص شناسایی علل منجر به آن صورت گیرد.
سید هاشم سزاوار، نیره امینی ثانی، سید علیرضا علوی زاده،
دوره 4، شماره 3 - ( پاییز 1383 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماری های قلبی- عروقی یک معضل بهداشتی جهانی هستند. بار جهانی این بیماری ها بیشترمتوجه کشورهای با در آمد پایین و متوسط است و حدود 78% همه مرگ ها و 3/86% همه ناتوانی ها ناشی از آن است. این مطالعه به منظور تعیین عوامل خطر سکته قلبی افراد جوان در اردبیل صورت گرفت.
روش کار: در این مطالعه مورد- شاهدی 52 بیمار زیر 45 سال مبتلا به سکته قلبی حاد بستری شده در بیماستان بوعلی اردبیل طی سال 1382 با 52 شاهد همسان شده از نظر سن و جنس از جمعیت عادی مقایسه شدند. جهت برآورد خطرعواملی چون سیگار، فعالیت فیزیکی، سابقه فامیلی، سابقه دیابت و موارد مشابه از شانس نسبی و حدود اطمینان 95% استفاده گردید. جهت مقایسه میانگین ها از آنالیز واریانس استفاده شد.
یافته ها : میانگین سنی موارد 37/2 سال بود و 96/2% بیماران مرد بودند. سابقه فامیلی مثبت بیماری ایسکیمیک قلبی با شانس نسبی 9/4 (%95 CT=2/6-34/3) و سیگاری کنونی با شانس نسبی 2/8(%95 CT=1/3-6/2) با افزایش خطر سکته قلبی همراه بودند. همچنین معلوم شد که میانگین شاخص توده بدنی، میانگین غلظت قند خون ناشتا، LDL و HDL در دو گروه مطالعه متفاوت بود و فعالیت فیزیکی با شانس نسبی 0/4 نقش حفاظتی را بدنبال داشت (95%CT=0/2-0/8). ارتباط معنی داری بین مواجهه غیر مستقیم با دود سیگار، کلسترول تام، سطح تحصیلات و شغل با خطر سکته قلبی مشاهده نگردید.
نتیجه گیری : سابقه فامیلی مثبت، سیگار، قند خون بالا، LDL بالا، HDL پایین و عدم تحرک جسمانی مهم ترین عوامل خطر مطرح شده در این مطالعه هستند. مداخلات بهداشتی مناسب در جهت کاهش عوامل خطر در بالغین جوان خصوصاً افراد کمتر از 45 سال با سابقه فامیلی مثبت ضروری به نظر می رسد.
فرناز اهدایی وند، محمد تقی نیک نژاد، نیره امینی ثانی، مهدی چینی فروش،
دوره 5، شماره 1 - ( بهار 1384 )
چکیده
زمینه و هدف: دیسپلازی سرویکس حاکی از اختلال رشد سرویکس می باشد که با پیدایش سلول های پیش سرطانی و سرطانی در سرویکس مشخص می شود. دیسپلازی سرویکس اغلب اوقات علامتی ندارد با این حال در 5% موارد می تواند به طرف سرطان سرویکس پیشرفت کند. تشخیص زودرس این ضایعات پیش تهاجمی توسط پاپ اسمیر تا حد زیادی از پیشرفت ضایعات به طرف سرطان جلوگیری می کند. شیوع دیسپلازی سرویکس در مناطق مختلف جهان متفاوت بوده و تا حد زیادی به اتیولوژی های آن بستگی دارد. هدف از این مطالعه بررسی میزان و انواع دیسپلازی سرویکس در 5000 مورد پاپ اسمیر بوده است.
روش کار: این مطالعه یک مطالعه توصیفی- مقطعی بر روی 5000 نمونه پاپ اسمیر بود که به صورت کاملاً تصادفی از بین 8249 پاپ اسمیر انجام شده از ابتدای سال 1382 تا مرداد 1383 انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. قسمتی از نمونه ها گذشته نگر و قسمتی آینده نگر بررسی شدند. جامعه مورد مطالعه زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی سطح شهر اردبیل جهت انجام آزمایش پاپ اسمیر بوده است که اطلاعات لازم توسط پرسشنامه جمع آوری و توسط نرم افزار SPSS نسخه 11 تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: در 12/1% بیماران ( 56 مورد از 5000 نمونه) دیسپلازی سرویکس گزارش گردید که 66/0% CIN1 ، 3/0% CIN2 و 16/0% CIN3 بوده است.
نتیجه گیری: درصد کلی دیسپلازی در مطالعه حاضر 12/1% بود که این میزان در مطالعات مشابه بین 4/0% در اسکاتلند تا 12% در امریکا متفاوت بوده است با این حال شیوع بدست آمده در این مطالعه با شیوع ذکر شده در اکثر مطالعات مشابهت دارد.
شهرام حبیب زاده، شهنام عرشی، ناطق عباسقلی زاده، محرم یوسفی سادات، محرم عالی مراد، حسین صادقی، حمید جعفر زاده، جعفر بشیری، سعید صادقیه اهری، فیروز امانی، رقیه تفرجی، نیره امینی ثانی،
دوره 5، شماره 1 - ( بهار 1384 )
چکیده
زمینه و هدف: در تمدن نوین جلب مشارکت مردمی مهمترین راه کار توسعه در بخش های مختلف جامعه تلقی می شود. ایجاد مراکز توسعه اجتماعی و ارتقای سلامت قدمی است که در این راستا برداشته شده است. در این مراکز، توسعه اجتماعی در کنار ارتقای سلامت تحقق می یابد و در خلال انجام فعالیت هایی برنامه ریزی شده، مردم منطقه ضمن پیشرفت و توسعه در راه سلامت گام بر می دارند، مشارکت را تمرین می کنند، مسوولیت پذیر میشوند و درک می کنند که کلید حل بخش عمده ای از مسایل مربوط به سلامت در دست خود آنها است.
روش کار: در چهارچوب مبتنی بر پژوهش عملی و با مداخلاتی که بصورت پویا وبر اساس ارزیابی های مجدد پی ریزی شد اقداماتی در دو بخش شامل تشکیل کمیته های کاری و تشکیل پایگاه تحقیقات جمعیتی انجام شد. پایگاه تحقیقات جمعیتی رویکرد برنامه ریزی شده به سلامت جامعه را بعنوان مبنای فعالیت خود قرار داد و اولین مرحله اجرایی آن بسیج جامعه بود. به منظور ارایه و ارزشیابی مدلی برای بسیج جامعه اقدامات مختلفی از جمله توجیه رابطین بهداشت، جلب مشارکت افراد کلیدی منطقه، شناخت ادبیات جامعه برای برقراری ارتباط موثر و نافذ با مردم، اطلاع رسانی،دعوت به همکاری و سرشماری عمومی برای شناسایی افراد معتمد و توانمند منطقه صورت گرفت.
یافته ها: توسط رابطین بهداشتی منطقه 60 نفر از افراد کلیدی شناسایی شدند که 53 نفر از آنها دعوت به همکاری را پذیرفته و در سه جلسه اهداف مرکز بازگو و نقطه نظرات آنان ارزیابی گردید. بررسی ادبیات جامعه نشان داد که منطقه مورد نظر دارای فرهنگ متوسط به بالا با سطح سواد و درآمد متوسط به پایین و میزان علاقه مندی مناسب برای مشارکت است. ارزیابی همکاری صدا و سیما، شهرداری و سازمان های دیگر بجز آموزش و پرورش در اطلاع رسانی مطلوب نبود. پس از انتشار ویژه نامه علمی پایگاه استقبالی از سوی مردم مشاهده نگردید اما در بین مسئولین منجر به ایجاد چشم اندازی روشن گردید. 287 نفر بصورت داوطلبانه دعوت به همکاری در مرکز را پذیرفته و به عضویت آن در آمدند. پس از سرشماری عمومی مشخص شد 4355 خانوار با جمعیت کل 19652 نفر در منطقه سکونت دارند از این تعداد 9305 نفر (48%) زن و مابقی مرد بودند. میانگین سنی جمعیت 26 سال و میانگین بعد خانوار 5/4 و 8352 نفر (42%) متاهل بودند. اکثریت خانم ها خانه دار و اکثریت آقایان شغل آزاد داشتند.
نتیجه گیری: فرآیند بسیج جامعه در این پروژه موفق ارزیابی گردید اما بنظر می رسد جهت نهادینه شدن و استمرار فعالیت مرکز اجتماعی و ارتقای سلامت نیاز به جلب مشارکت و همکاری بیشتر سازمان ها و اقشار مختلف مردم وجود دارد.
همایون صادقی بازرگانی، شهنام عرشی، علی اکبر مرتضی زاده، جعفر بشیری، نیره امینی ثانی، سید هاشم سزاوار، حسن عدالتخواه، شهرام سیف نژاد، علی روحی، هاله شهلا زاده،
دوره 5، شماره 2 - ( تابستان 1384 )
چکیده
زمینه و هدف: جامعه عشایری از جمله جوامعی است که نیازمند برنامه ریزی صحیح در ارایه خدمات بهداشتی- درمانی به منظور ارزیابی و مقایسه نحوه ارایه خدمات اعم از پزشکی، بهداشتی و غیره می باشد. مطالعه حاضر در سطح جمعیت عشایر قشلاقی استان اردبیل با هدف ارزیابی وضعیت بهداشت و سلامت و نحوه ارایه خدمات بهداشتی انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه مقطعی در سال 1381 انجام شد. جامعه مورد مطالعه در آن 320 خانوار (در کل 1800 نفر) درقالب 40 خوشه 8 خانواری می باشد. به علاوه از 458 سگ از طریق ورید سفالیک خونگیری انجام و آزمون آگلوتیناسیون مستقیم انجام شد. در محل خونگیری برای هر نمونه آزمون Dipstick نیز انجام شد و نیز از کل کودکان زیر 12 سال آزمون آگلوتیناسیون مستقیم انجام شد. در محاسبه حجم نمونه قابلیت تعمیم برای 63 متغیر با حداقل سطح اطمینان 90% و حداکثر 97% لحاظ گردیده و با توجه به خوشه ای بودن مطالعه ضریب اثر طرح( Design Effect ) حداقل برابر 56/1 و حد اکثر 4 برای متغیرهای مختلف در حجم نمونه اولیه اعمال گردید.
یافته ها: ازکل خانوارهای مورد مطالعه 30 خانوار (7/9%) از مزایای آب شبکه لوله کشی داخل واحد مسکونی و بیشترین تعداد خانوار (41%) ا زآب تانکر سیار جهت شرب استفاده می کردند. میزان کلر باقیمانده آب آشامیدنی در 7/88% موارد صفر بود. 89 خانوار (8/27%) در منزل توالت و 22 خانوار (7%) حمام داشتند . 273 خانوار (4/90%) از خانوارهایی که در رژیم غذایی خود از سبزیجات خام استفاده می کردند آن را فقط با آب معمولی می شستند. میزان بروز حوادث در خانوارهای عشایر در یک ماه 230 مورد در 10000 خانوار بود. 1/18% از زنان واجد شرایط عشایر سابقه سقط و 9/38% حاملگی ناخواسته و برنامه ریزی نشده داشتند. 1/47% از زنانی که طی سه سال اخیر زایمان داشتند توسط هیچ فردی که مجاز به انجام مراقبت باشند مراقبت نشده بودند. آگاهی زنان واجد شرایط در خصوص روش های پیشگیری از بارداری رویهم رفته ضعیف بود. کمترین میانگین تاخیر تزریق واکسن مربوط به نوبت سوم واکسن پولیوی خوراکی و برابر 25/19 ± 9/16 روز بود. بیشترین میانگین تاخیر مربوط به نوبت سوم واکسن هپاتیت با 7/60 ± 44/46 روز بود. در اندازه گیری فشار خون از مجموع 503 نفر بزرگتر یا مساوی 12 سال، 77 نفر مبتلا به پر فشاری خون بودند. خونریزی لثه در 7/13%، تورم لثه ها در 8/14% و پیوره در 3/19% موارد وجود داشت. درد گردنی در 2/10%، درد پشت و کمر در 7/18% و درد مفاصل در 5/13% موارد وجود داشتند. میزان تقاضای برآورد نشده جهت ویزیت پزشک 8/64% بود. فراوانی کودکان دارای آزمون مثبت لیشمانیوز احشایی برای پسرها 4/3% و برای دخترها 06/3% بود. 28 سگ نر و 6 سگ ماده نتیجه آزمایش مثبت آگلوتیناسیون مستقیم داشتند که جمعاً 4/7% از موارد را تشکیل می داد. تنها در تیتر 640/1 DAT≥ حساسیت Dipstick به حدقابل قبول بالاتر از 80% رسید.
نتیجه گیری: بسیاری از شاخص های بهداشتی و سلامت عشایر به استثنای واکسیناسیون، نامناسب بوده نیازمند توجه جدی تر مسئولین و سیاست گزاران بهداشتی کشور می باشد. امکان گسترش بیماری کالاآزار در شمال استان اردبیل و سایر استان های همجوار متاثر از پدیده کوچ عشایر وجود دارد و پیش بینی می شود در سال های آتی شهرستان های بیله سوار و پارساباد نیز به منطقه آندمیک بیماری تبدیل شوند.
فیروز امانی ، منوچهر براک، نیره امینی ثانی، محمد حسین دهقان،
دوره 5، شماره 4 - ( زمستان 1384 )
چکیده
زمینه و هدف: تامین، حفظ و ارتقای سطح سلامت نوزادان به عنوان یک گروه آسیب پذیر در خدمات بهداشتی- درمانی جایگاه ویژه ای دارد. بر اساس آمار موجود از 130 میلیون نوزادی که هر سال در دنیا متولد می شوند چهار میلیون در کمتر از یک هفته می میرند که 99% از این مرگ ها در کشورهای در حال توسعه رخ می دهد. مرگ نوزادی 38% از کل مرگ های زیر پنچ سال را شامل می شود. برای کاهش میزان مرگ نوزادی باید به نکاتی چون وضعیت مادر شامل مراقبت قبل و بعد از دوران بارداری، عوامل وابسته به زایمان و علل تهدید کننده حیات نوزادان در 28 روز اول زندگی توجه داشت. مطالعه حاضر در راستای شناسایی عوامل موثر بر مرگ و میر نوزادی در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اردبیل انجام شد.
روش کار : در این مطالعه مورد – شاهدی که بر روی 80 مرگ نوزادی و 80 مورد متولدین زنده انجام شد. ابتدا برای دستیابی به نتایج توصیفی اطلاعات دموگرافیک دو گروه به صورت جداگانه آنالیز شد و سپس در بین 80 مرگ نوزادی شایع ترین عوامل موثر بر مرگ و میر نوزادی به دست آمد و سپس برای اینکه تاثیر عوامل اجتماعی و محیطی تاثیر گذار نیز سنجیده شود از والدین دارای متولدین زنده با خصوصیات گروه مرگ نوزادی نیز سوالاتی در زمینه عوامل اجتماعی پرسیده شد و در نهایت تمام عوامل موثر در دو گروه مقایسه شد.
یافته ها: از بین 160 نوزاد مورد مطالعه 71 نفر ( 4/44%) دختر و بقیه پسر بودند. میزان مرگ نوزادی در پسران 3/1 برابر دختران بود. تعداد 16 نفر (1/12%) از مادران در دو گروه سابقه مرده زایی داشتند. 18 نفر ( 3/11% ) از کل مادران نوزادان بی سواد و27 نفر (9/16%) دارای تحصیلات دانشگاهی بودند. 31 نفر (4/19%) از کل نوزادان دارای وزن کمتر از 1500 گرم، 42 نفر(3/26%) وزن 1500 تا 2500 گرم و بقیه دارای وزن بالای 2500 گرم بودند. 37 نفر (3/46%) از مادران نوزادان گروه مرگ نوزادی و 24 نفر (30%) از مادران نوزادان گروه متولدین زنده بیان داشتند که در محل سکونت خود وسیله نقلیه وجود نداشت. شایع ترین علت مرگ نوزادی نارسی با 44 مرگ نوزادی (1/55 %) و بعد از آن آسپیراسیون، سپتی سمی و آسفکسی هر کدام با چهار مورد مرگ نوزادی (5/2 %) بود. بین وزن نوزادان، وجود یا عدم وجود وسیله نقلیه در محل سکونت مادران، شهری یا روستایی بودن مادران و وقوع مرگ نوزادی ارتباط آماری معنی دار وجود داشت (023/0= p ) .
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده عوامل متعددی از قبیل وزن هنگام تولد، وجود یا عدم وجود وسیله نقلیه در محل سکونت مادران و شهری یا روستایی بودن مادران در وقوع مرگ نوزادی دخیل بودند. لازم است در زمینه کاهش اثرات این عوامل تصمیمات لازم اتخاذ گردد.
افشار تموک، فرهاد صالح زاده، نیره امینی ثانی، ژوبین مقدم یگانه،
دوره 5، شماره 4 - ( زمستان 1384 )
چکیده
زمینه و هدف: هیپر بیلی روبینمی نوزادی از شیوع قابل توجهی برخوردار است. بررسی هیپر بیلی روبینمی نوزادی و عوامل موثر بر آن، گامی در جهت کاهش میزان بروز و در نتیجه کاهش هزینه های درمانی قابل توجه حاصل از آن می باشد، از طرفی عدم تشخیص به موقع و درمان مناسب هیپربیلی روبینمی نوزادی می تواند عوارض مغزی - عصبی غیر قابل جبرانی به جا بگذارد. این مطالعه با هدف بررسی اتیولوژی هیپربیلی روبینمی نوزادی و علایم همراه آن انجام شد تا راهگشای تدابیر درمانی مناسب و به موقع باشد.
روش کار: این مطالعه به روش مقطعی در نیمه اول سال 1382 روی نوزادان بستری شده با هیپر بیلی روبینمی در بیمارستان سبلان اردبیل صورت گرفت، پس از اخذ شرح حال، معاینه بالینی و سنجش بیلی روبین تام و مستقیم، اطلاعات حاصل در پرسش نامه ای درج شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 10 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: از 132 نوزاد بستری شده با هیپربیلی روبینمی50% پسر و بقیه دختر بودند، که از این تعداد 6/85% ترم و بقیه نارس بودند.�56% نوزادان به طریق زایمان سزارین متولد شده بودند. 8/6% موارد هیپربیلی روبینمی مربوط به 24 ساعت اول بود که پاتولوژیک محسوب شد، 72% مربوط به روز دوم تا هفتم، 2/17% مربوط به هفته دوم و 4% مابقی زردی طول کشیده داشتند. 65% نوزادان فرزند اول خانواده بودند. متوسط زمان بستری 8/4 روز بود، 8/34% از نوزادان علاوه بر هیپربیلی روبینمی علایم پاتولوژیک دیگری نیز داشتند و از وخامت بالینی بدتری برخوردار بودند. حدود 23% از این میزان مربوط به نوزادان متولد شده از طریق سزارین و فقط 8/11% متولد شده با زایمان طبیعی بودند. 46 نفر (8/34%) از نوزادان علاوه بر زردی علایم پاتولوژیک همراه نیز داشتندکه در 33 نوزاد (25%) با ایکتر پاتولوژیک عفونت مسجل بود. سندرم کریکلر نجار یک مورد، ناسازگاری ABO 11 مورد (33/8%) و ناسازگاری Rh در سه مورد (8/2%) علت هیپر بیلی روبینمی بود. در مجموع علت دقیق 89/36% از هیپر بیلی روبینمی ها مشخص شد.
نتیجه گیری: عواملی مثل زایمان به روش سزارین، عفونت نوزادی، نارسی، ناسازگاری ABO و Rh هم در بروز هیپر بیلی روبینمی و هم افزایش شدت آن تاثیر
علی حسین خانی ، مجید علی عسگری ، سیدیوسف حسینی ، نیره امینی ثانی،
دوره 6، شماره 1 - ( بهار 1385 )
چکیده
زمینه و هدف: هیپرپلازی خوش خیم پروستات ( Benign Prostatic Hyperplasia ) از شایع ترین بیماری های مردان می باشد و TUR-P ( Transurethral Resection of Prostate ) روش استاندارد جراحی آن است. برای پاک کردن ناحیه عمل از خون و دبرید در حین TUR-P از محلول شستشو استفاده می شود، در صورتی که مایع شستشو زیاد جذب شود، منجر به اختلال همودینامیک و عوارض نورولوژیک می گردد که سندرم TUR-P نامیده می شود. به دلیل همولیز و ATN بعد از آن اغلب اورولوژیست ها در دنیا ترجیح می دهند از محلول های غیر همولیتیک مثل سیتول یا گلیسین 5/1% استفاده کنند. در ایران از آب استریل به طور گسترده ای استفاده می شود که جایگزینی آن با یک محلول غیر همولیتیک و هیپواسمولار و با قیمت مناسب مثل مانیتول 3% معقول به نظر میرسد. مطالعه حاضر به منظور مقایسه اثرات آب استریل و مانیتول 3% در عمل جراحی TUR-P انجام شده است.
روش کار: در یک کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور 78 بیمار مبتلا به BPH که جهت عمل جراحی پروستات در سال 1378 در بیمارستان مدرس تهران بستری شده بودند، در دو گروه درمانی با آب استریل و مانیتول 3% جهت شستشوی ناحیه عمل قرار گرفتند. قبل از عمل آزمایشات سدیم، پتاسیم، اوره، کراتینین، CBC ، آنالیز و کشت ادرار، کراتینین و حجم ادرار 24 ساعته جهت محاسبه GFR اندازه گیری شدند. در پایان عمل، چهار ساعت بعد از عمل و صبح روز بعد از آن، سدیم، پتاسیم، اوره و CBC بیمار کنترل شد و کراتینین بیمار صبح روز بعد از عمل اندازه گیری شد. علایم سندرم TUR-P در بیماران به شکل برادیکاردی، پرفشاری خون و علایم نورولوژیک ثبت گردید.
یافته ها: میانگین سنی گروه آب استریل 6/68 و در گروه مانیتول 4/66 سال بود. میانگین وزن نسج برداشت شده، حجم محلول مصرفی و زمان برداشتن در گروه آب استریل به ترتیب 8/19 گرم، 19 لیتر و 8/50 دقیقه و در گروه مانیتول 2/20 گرم، 3/20 لیتر و 51 دقیقه بود و دو گروه در این زمینه اختلاف آماری معنی داری نداشتند. میزان کاهش سدیم و اسمولالیته سرم در دو گروه اختلاف معنی داری نداشت ولی میزان همولیز در دو گروه اختلاف معنی دار داشت ( 01/0 < p ). میزان بروز علایم سندرم TUR-P در گروه آب استریل 34% و در گروه مانیتول 18% بود که از نظر آماری معنی دار نبود. میزان افزایش کراتینین بعد از عمل نسبت به قبل از عمل در گروه آب استریل 625/0 میلی گرم بر دسی لیتر و درگروه مانیتول 04/0 میلی گرم بر دسی لیتر بود که از نظر آماری معنی دار نبود.
نتیجه گیری: با توجه به نقش آب استریل در ایجاد همولیز و ATN و به خاطر در دسترس نبودن محلول های غیر همولیتیک مثل سیتول و گلیسین در ایران، پیشنهاد می گردد از محلول مانیتول 3%که محلولی غیر همولیتیک، هیپواسمولار و با قیمت مناسب است در TUR-P استفاده گردد.
مازیار هاشمیلر ، داریوش سوادی اسکوئی، مریم جعفریانی ، نیره امینی ثانی،
دوره 6، شماره 1 - ( بهار 1385 )
چکیده
زمینه و هدف: سکته مغزی ایسکمیک عبارتست از اختلال عملکرد مغزی ناشی از بروز انفارکت در مغز که به علت انسداد عروقی پدید می آید. در مطالعات زیادی عوامل خطری نظیر پر فشاری خون، دیابت، بیماری قلبی، آمبولی با منشاء قلبی و هیپر لیپیدمی برای ابتلای به انفارکت مغزی مطرح شده اند. مطالعه حاضر به منظور بررسی اتیولوژی انفارکت های مغزی در گروه سنی بالغین جوان (55-15 ساله) انجام شد.
روش کار: کلیه بیماران 15 تا 55 ساله که با تشخیص انفارکت مغزی در بخش نورولوژی بیمارستان علوی اردبیل از شهریور سال 1383 تا شهریور 1384 بستری شده بودند وارد مطالعه شدند. ابتدا پرسشنامه ای مشتمل بر سابقه شخصی و فامیلی سکته مغزی و قلبی، پر فشاری خون، دیابت، مصرف سیگار و هیپرلیپیدمی برای بیماران تکمیل شد. آزمایشات قند خون، سطح کلسترول، آنتی بادی های آنتی کاردیو لیپین و بتا دوگلیکو پروتئین اندازه گیری شدند. بیماران تحت اکوکاردیوگرافی قرار گرفتند. داده های به دست آمده به کمک نرم افزار SPSS نسخه 12 تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: از میان 45 بیمار 32 نفر (1/71%) زن و 13 نفر (9/28%) مرد بودند. میانگین سنی بیماران 22/9 ± 9/42 سال بود. علل ایجاد کننده به ترتیب شامل آمبولی قلبی(40%)، آنتی بادی آنتی فسفولیپید مثبت (5/35%)، افزایش چربی خون (2/22%)، مصرف سیگار (2/22%)، پرفشاری خون (20%)، مصرف قرص ضد بارداری (6/15%) و دیابت (7/13%) بودند.
نتیجه گیری: در این بررسی شایع ترین علل بروز انفارکت مغزی در گروه سنی بالغین جوان، آمبولی با منشا قلبی و آنتی بادی های آنتی فسفولیپید مثبت بودند. سایر علل زمینه ساز به ترتیب افزایش چربی خون، مصرف سیگار، پرفشاری خون، مصرف قرص ضد بارداری و دیابت می باشد. بسیاری از این علل قابل مداخله و پیشگیری است و شناخت این عوامل قبل از بروز انفارکت می تواند از بروز این عارضه معلولیت زا جلوگیری نماید.
افشار تموک، فریدون آشنایی، ژوبین یگانه مقدم، مهدی چینی فروش، نیره امینی ثانی، شهرام حبیب زاده،
دوره 7، شماره 1 - ( بهار 1386 )
چکیده
زمینه و هدف: لیشمانیوز احشایی بیماری سیستم رتیکولواندوتلیال است و توسط هندی ها به کالاآزار به معنی بیماری تب سیاه معروف شده است. طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت سالانه 500 هزار مورد جدید در جهان روی می دهد استان اردبیل با اختصاص 25 تا 40 در صد از کل مبتلایان به لیشمانیوز احشایی کل کشور سهم عمده ای در آمار کشوری داشته واز کانون های مهم این بیماری در ایران به شمار می آید. با توجه به اهمیت این بیماری در استان اردبیل، این مطالعه به منظور شناخت علایم بالینی بیماری وخصوصیات دموگرافیک مبتلایان انجام شد.
روش کار : ا ی ن مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی است که به صورت گذشته نگر انجام گرفته است. 110کودک که از دی ماه 75 تا مرداد 82 با تشخیص کالاآزار در سه بیمارستان فعال شهر اردبیل بستری شده بودند وارد مطالعه شدند. تعریف ابتلا، شامل رویت انگل در آسپیراسیون مغز استخوان یا علایم بالینی اختصاصی (تب، اسپلنومگالی، پان سیتوپنی وکاهش وزن) به علاوه تست آگلوتیناسیون مستقیم مثبت DAT بود. نمونه ها از نظر خصوصیات دموگرافیک ، محل زندگی و علایم بالینی و فاصله زمانی موجود بین بروز علایم بیماری تا زمان تشخ ی ص مورد بررسی قرار گرفتند و برای ارائه نتایج از آمار توصیفی ساده استفاده گردید.
یافته ها: از 110 کودک 4 /56% پسر و6/43% دختر بودند. 8/37 % بیماران در فاصله یک ماه از شروع علایم تشخیص داده شده بودند. در 97 بیمار تست DAT انجام شده بود که در 91 مورد مثبت بود(حداقل تیتر مثبت 400/1). در 42 بیمار بیوپسی وآسپیراسیون مغز استخوان انجام شده بود که در 26 مورد مثبت بود (رویت اجسام لیشمن ). محدوده سنی بیماران بین 4 ماه تا 14 سال بود. شایعترین یافته ها تب با3/97% و بی اشتهایی 1/97% بودند. آنمی در90% موارد، ترومبوسیتوپنی در8/60% و لکوپنی در 8/24% دیده شد. مرگ در 6 نفر از 110 نفرمعادل 5/5% و عدم پاسخ به درمان در 3 مورد (7/2%) روی داد.
نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر تقریبا با یافته های مطالعات دیگران منطبق است. جمعیت آسیب پذیر لیشمانیوز احشایی عمدتاً کودکان می باشند و برای کاهش میزان مرگ و میر و میزان ابتلا تشخیص هر چه سریعتر بیماری ضرورت دارد لازم است پزشکان شاغل درمناطق اندمیک آشنایی کافی با بیماری داشته باشند.
نیره امینی ثانی، منوچهر براک، سید مرتضی شمشیرگران، فیروز امانی، سعدا... محمدی، بنیامین فضلی،
دوره 7، شماره 2 - ( تابستان 1386 )
چکیده
زمینه و هدف: میزان بالایی از وزن کم هنگام تولد (Low Brith Weight) در کشورهای در حال توسعه روی می دهد و اسهال و عفونت های تنفسی دو عامل مهم مرگ و میر و ابتلا در نوزادان است. این مطالعه با هدف ارزیابی تاثیر روی بر ابتلا و رشد کودکان LBW در اولین شش ماه زندگی طراحی و اجرا گردید.
روش کار: مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی شاهد دار تصادفی شده به روش دو سوکور بود. نوزادان LBW 5 میلی گرم روزانه بمدت شش ماه روی یا دارونما در کلیه دریافت نمودند. فرم های مخصوص توسط متخصص اطفال یا پزشک عمومی همکار طرح در طول دوره مطالعه تکمیل شد. شاخص های تن سنجی در هفته 0، 4، 8،12،16،20 و 24 از طریق ویزیت خانگی توسط پرسشگران آموزش دیده اندازه گیری شد.
یافته ها: مشخصات تن سنجی دو گروه دریافت کننده روی یا دارونما مشابه بودند. میانگین افزایش وزن در گروه روی بطور معنی داری بالاتر از گروه دارونما بود (p=0/036)، همچنین میانگین افزایش قد و دور سر نیز بالاتر بود (p=0/04 و p=0/001). میانگین اپیزودهای عفونت های تنفسی فوقانی در گروه روی کمتر از گروه دارونما بود. (میانگین وقوع در گروه روی 1/7 و در گروه دارونما 3 بود) و از تفاوت معنی داری از نظر آماری داشت (p=0/005). وقوع عفونت های حاد تنفسی تحتانی در 8 مورد گروه دارونما و 5 مورد گروه روی دیده شد اما معنی دار نبود. وقوع اسهال هم فقط در گروه دارونما مشاهده شد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه دریافت روی در شش ماه اول زندگی در کودکان با وزن کم هنگام تولد منجر به رشد بهتر و ابتلاء کمتری به عفونت های حاد تنفسی و اسهال می گردد.
خلیل رستمی، عباس یزدانبد، نیره امینی ثانی، فرانک محرمی،
دوره 7، شماره 3 - ( پاییز 1386 )
چکیده
زمینه و هدف: علایم مرتبط با سنگ صفراوی و عوارض آن جزو شایع ترین بیماری های گوارشی است که منجر به بستری در بیمارستان شده و هزینه های هنگفتی در این زمینه صرف می شود. از آنجا که عوامل دخیل در ایجاد سنگ های صفراوی متعدد بوده و یکسری عوامل موثر قابل پیشگیری هستند و از طرف دیگر تاکنون مطالعه ای در مورد عوامل خطر ابتلا به سنگ صفراوی در سطح منطقه انجام نگرفته است، این مطالعه به بررسی عوامل خطر سنگهای صفراوی پرداخته است.
روش کار: این مطالعه از نوع مورد- شاهدی بوده و با مراجعه به بیمارستان های اردبیل تعداد 150 مورد مبتلا به سنگ صفراوی به روش نمونه گیری غیر احتمالی از نوع آسان انتخاب و با 150 شاهد همسان سازی شده از لحاظ جنس و سن (5±سال) مقایسه شدند. از پرسشنامه دارای ساختار برای بررسی عوامل خطر توسط مصاحبه استفاده شد و نمونه خون جهت اندازه گیری لیپیدهای خون از آزمودنی ها اخذ گردید، همچنین قد و وزن آزمودنی ها برای محاسبه شاخص توده بدنی اندازه گیری شد. داده ها پس از جمع آوری با نرم افزار SPSS نسخه 12 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و ازآزمون های مجذور کای و آنالیز واریانس یکطرفه برای نشان دادن ارتباط متغیرها استفاده گردید.
یافته ها: در این مطالعه 117 نفر ( 78%) زن و 33 نفر ( 22%) مرد بودند بیشترین افراد (42 نفر) 28% در گروه سنی 49-40 سال قرار داشتند. از لحاظ شاخص توده بدنی تعداد 63 نفر (42%) در محدوده 25 تا 29/9 (اضافه وزن) بودند. میانگین سطح سرمی تری گلیسرید در زنان گروه مورد 7/5 ± 152/7 بود که در مقایسه با گروه شاهد با 57/7 ± 117/8 میلی گرم بر دسی لیتر بالاتر بود (p=0/001). میانگین طول مدت مصرف قرص های ضد بارداری خوراکی در گروه مورد 4/9± 6/9 و در گروه شاهد 2/9 ± 3/1 سال بود. بین ابتلا به سنگ صفراوی و شاخص توده بدنی و میانگین سطح سرمی تری گلیسرید در زنان (p=0/001) ارتباط معنی داری وجود داشت. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که بین دفعات بارداری، مصرف سیگار، هیپر کلسترولمی، هیپر تری گلیسیریدمی (در مردان) و سابقه فامیلی مثبت با ابتلای به سنگ صفراوی ارتباط معنی داری وجود نداشت.
نتیجه گیری: در مطالعه حاضر شاخص توده بدنی، مدت زمان مصرف قرص های ضدبارداری خوراکی و تری گلیسیرید در ابتلای به سنگ های صفراوی نقش داشتند، با توجه به اینکه این عوامل قابل مداخله هستند ضروری است جهت اصلاح آنها برنامه ریزی مناسب صورت پذیرد.
نیره امینی ثانی، داریوش سوادی اسکویی، سید مرتضی شمشیرگران، سعید دستگیری، مازیار هاشمیلر، مریم جعفریانی،
دوره 7، شماره 4 - ( زمستان 1386 )
چکیده
زمینه و هدف: میزان های میرایی بیماری عروق مغزی در برخی از کشور ها در دهه های اخیر کاهش یافته است. تغییرات در میزان های میرایی می تواند ناشی از تغییرات در بروز بیماری یا میزان میرایی آن باشد. از آنجایی که اطلاعات کمی در خصوص میرایی سکته مغزی در کشور در دسترس است این مطالعه با هدف بررسی میزان میرایی یا مرگ و میر 28 روز اول پس از سکته مغزی در استان اردبیل صورت گرفت.
روش کار: این مطالعه به روش آینده نگر از اول اردبیهشت ماه 1383 تا اول دیماه 1384 در اردبیل صورت گرفت.آزمودنی های مطالعه شامل بیماران با تشیخص قطعی سکته مغزی بر اساس یافته های CT اسکن بودند و در بیمارستان علوی شهر اردبیل که تنها مرکز ارجاعی این بیماران در استان است بستری می شدند. اطلاعات پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 14 و آزمون مجذور کای و آنالیز واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: در طول این مدت 352 مورد وارد مطالعه شده و در پایان 346 مورد پیگیری شدند. 288 مورد (81/8%) دچار سکته مغزی ایسکمیک، 57 مورد (16/2%) ICH و7 مورد (2%) SAH (Subarachnoid Hemorrhage) بودند. سابقه پر فشاری خون در 6/61% موارد وجود داشت. 26/1% موارد سابقه بیماری قلبی و 16/8% مبتلا به دیابت بودند. 19/8% نیز سیگاری بودند. پس از پیگیری مشخص شد که 70 مورد (20/3%) در 28 روز اول فوت نمودند. میانگین سنی افراد فوت شده 10/9± 69/1 سال و افراد زنده 12/9± 64/2 سال بود که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (0/003 =p). از مجموع 288 مورد CVA، 42 نفر (14/6%)، از کل ICH ها، 28 نفر(43/1%) و از 7 مورد SAH، 3 مورد فوت نمودند. اختلاف کمی بین میرایی ناشی از سکته مغزی ایسکمیک در مردان و زنان وجود داشت ولی مردان مبتلا به ICH بقای کمتری نسبت به زنان داشتند.
نتیجه گیری:میزان میرایی در مطالعه حاضر قابل توجه است، که بر حسب سن، نوع تشخیص، جنس و سابقه بیماری قلبی متفاوت بود. بنظر می رسد تمهیدات مناسب درمانی و مراقبتی در جهت کاهش این میزان ضروری می باشد
منوچهر ایرانپرور علمداری، حسین قربانی بهروز، عباس یزدانبد، نیره امینی ثانی، سولماز اسلام پناه، محمود شکر آبادی،
دوره 12، شماره 3 - ( پاییز 1391 )
چکیده
مقدمه و هدف: دیابت یک بیماری متابولیک است که در صورت عدم کنترل مناسب میتواند باعث ناتوانی و مرگ و میر قابل ملاحظهای گردد. انجمن دیابت آمریکا مراقبت از بیماران دیابتی را یک امر لازم و ضروری دانسته و اهداف چندی برای افزایش طول عمر بیماران و زندگی بهینه با عوارض کمتر پیشنهاد نموده است که براساس کنترل قند خون، لیپید، نوروپاتی، کنترل فشار خون، مراقبت از پا و توصیه های تغذیه ای و غربالگری بیماری های قلبی عروقی میباشد. هدف این مطالعه بررسی وضعیت مراقبت دیابت در کلینیک دیابت اردبیل و مقایسه آن با اهداف توصیه شده انجمن دیابت امریکا بود.
روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی مقطعی بود که روی 100 بیمار مراجعه کننده به کلینیک دیابت اردبیل که با استفاده از جدول اعداد تصادفی در طول یکسال انتخاب شده بودند انجام گرفت. پرسشنامه حاوی سئوالات و معاینات بالینی و آزمایشگاهی برای بیماران با استفاده پرونده و خود بیماران تکمیل گردید. داده ها پس از جمع آوری با نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد. از آمار توصیفی برای ارایه نتایج و برای نشان دادن ارتباط آزمون ها از مجذور همبستگی کای و آنالیز واریانس ANOVA یکطرفه استفاده گردید.
یافته ها: در یکسال اخیر هموگلوبین گلیکوزیله و جمع آوری ادرار 24 ساعته از نظر میکروآلبومینوری به ترتیب در 33% و 16% از بیماران انجام گرفته بود اندازه گیری کلسترول HDL و LDL به ترتیب در 58% و 55% بیماران انجام یافته بود فقط 9% بیماران معاینه پا و تنها 5% از نظر نبض های محیطی معاینه شده بودند. در آزمایشات نهایی انجام شده روی بیماران 24% بیماران قندخون ناشتای در محدوده توصیه شده انجمن دیابت آمریکا یعنی 130-70 میلی گرم در دسی لیتر داشتند. 46% بیمارانی که هموگلوبین گلیکوزیله در آنها اندازه گیری شده بود در محدوده هدف بودند. 32% بیماران دچار میکروآلبومینوری و 4% ماکروآلبومینوری داشتند. رتینوپاتی دیابتی در 32% بیماران گزارش گردید. در نهایت تنها 10% بیماران برای آزمایشات FBS و BS2hPP و LDL کلسترول و HbA1C در سطح مطلوب قرار داشتند و 22% بیماران برای سه عامل فشارخون، کلسترول تام و کلسترول LDL در سطح مطلوب بود.
نتیجه گیری: در 100 بیمار مورد مطالعه تفاوت زیادی از نظر کیفیت کنترل دیابت با توصیه های ADA (انجمن دیابت امریکا) وجود داشت.