[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
219 نتیجه برای ید

فریبا کهنمویی، محمد علی محمدی، فریده مصطفی زاده، افشار ابراهیمی،
دوره 7، شماره 2 - ( 3-1386 )
چکیده

  زمینه و هدف : اولیگوهیدرآمنیوس اختلالی است که با پیآمدهای ناگواری برای جنین همراه است که معمولاً منجر به ختم حاملگی قبل از ترم و تولد نوزاد پره ترم می گردد . مهمترین اقدام برای این بیماران افزایش طول دوره بارداری و جلوگیری از تولد نوزاد پره ترم می باشد که در این مطالعه تأثیر مایع درمانی خوراکی و وریدی در افزایش طول مدت بارداری در بیماران اولیگوهیدرآمنیوس بررسی شده است.

  روش کار: در این پژوهش جمعیت مورد مطالعه دو گروه مورد و شاهد 30 نفره از زنانی بودند که طی مراجعه به بیمارستان بر اساس سونوگرافی انجام یافته ، تشخیص اولیگوهیدرآمنیوس برای آنان مطرح شد، سپس بیماران بصورت کاملاً تصادفی در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند . به گروه مورد روزانه 4 – 3 لیتر سرم نرمال سالین به مدت یک هفته و سپس مایع خوراکی تا زمان ختم حاملگی داده شده . در هر دو گروه در صورتیکه ادامه حاملگی مقدور نبود ختم حاملگی داده می شد . جمع آوری اطلاعات از طریق شرح حال، معاینه فیزیکی و تکمیل پرسشنامه مربوطه و یافته های سونوگرافی صورت گرفته و جهت بررسی ارتباط بین یافته ها از آزمون کای اسکوئر و تی تست نرم افزار آماری SPSS استفاده گردیده است .

  یافته ها: میانگین سنی گروه مورد و شاهد به ترتیب 25 و 24 سال بود . میانگین سن حاملگی زمان تشخیص بیماری در گروه مورد 2/30 هفته و در گروه شاهد 8/31 هفته بود. میانگین سن ختم حاملگی در گروه مورد 6/34 و در گروه شاهد 2/34 هفته بود. میانگین افزایش طول مدت حاملگی در گروه مورد 86/3 هفته و در گروه شاهد 4/2 هفته بود که این اختلاف با توجه به 013/0= p معنی دار می باشد. بیشترین تأثیر در سن حاملگی 32 – 29 هفته مشاهده شد.

  نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه و با توجه به معنی دار بودن اختلاف افزایش طول مدت بارداری در گروه مورد و شاهد، هیدراتاسیون وریدی و خوراکی باعث افزایش طول مدت بارداری در بیماران مبتلا به اولیگوهیدرآمنیوس می شود.


سلطانعلی محبوب، مجید محمد شاهی، ابوالحسن شاکری، علیرضا استادرحیمی، سید جمال قائم مقامی، فاطمه حیدری،
دوره 7، شماره 2 - ( 3-1386 )
چکیده

  زمینه و هدف: شیوع گواتر در کودکان سنین مدرسه یک شاخص مهم برای اختلالات ناشی از کمبود ید در جامعه است و شیوع بیش از 5% آن نشانگر یک مشکل بهداشتی عمومی می باشد. در مناطق با IDD خفیف تا متوسط اندازه گیری حجم غده تیروئید بوسیله اولتراسونوگرافی به روش مشاهده و لمس ترجیح داده شده است. مطالعه حاضر، با توجه به اهمیت موضوع، کوهستانی بودن منطقه و عدم استفاده از این روش برای تعیین شیوع گواتر در استان آذربایجان شرقی طراحی شد.

  روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی حجم غده تیروئید 230 دانش آموز پسر 15-12 ساله شهرستان تبریز توسط دستگاه اولتراسونوگرافی پرتابل اندازه گیری شد و همچنین غلظت ید ادرار نیز بوسیله روش A ( Sandell-kolthoff reaction ) تعیین شد.

  یافته ها: میانگین حجم غده تیروئید در افراد مورد بررسی ml 21/2 ± 12/8 بود و شیوع گواتربا توجه به آخرین استاندارد های ارائه شده ایران و WHO/NHD بر حسب سن 7/51% و برحسب سطح بدن 1/81% تعیین شد. نتایج نشان داد که میانه ید ادرار نمونه های مورد بررسی µg/dl 2/15 و شیوع کمبود ید 1/29% بود.رابطه معنی داری بین ید ادرار و حجم غده تیروئید مشاهده نشد.

  نتیجه گیری: حجم بالای غده تیروئید دانش آموزان شهرستان تبریز به احتمال زیاد به علت کمبود ید دریافتی در سال های اول زندگی این افراد است. نقش کمبود دریافت مواد غذایی غنی از ید، مصرف گواتروژن ها و اثر شرایط اقلیمی منطقه را بر حجم غده تیروئید در دانش آموزان تبریزی نباید نادیده گرفت. انجام مطالعات بیشتر جهت تعیین یک مرجع منطقه ای برای حجم غده تیروئید و اطمینان از مصرف نمک های یددار ضروری به نظر می رسد .


بهنام محمدی قلعه بین، اسماعیل فلاح، محمد اصغرزاده ، عبدالحسن کاظمی،
دوره 7، شماره 2 - ( 3-1386 )
چکیده

  زمینه و هدف: کریپتوسپوریدیوم یک انگل تک یاخته ای کوکسیدیایی است. این انگل یکی از عوامل مهم مولد اسهال شدید، طولانی مدت و تهدید کننده زندگی در افراد مبتلا به نقص سیستم ایمنی و همچنین یکی از عوامل عمده اسهال کودکان است. همه گیری هایی که بوسیله کریپتوسپوریدیوم بروز می کند معمولاً از طریق آب آشامیدنی آلوده به اووسیست گونه های مختلف کریپتوسپوریدیوم صورت می پذیرد و آلودگی منابع آبی می تواند از طریق مدفوع حیوانات اهلی و وحشی مختلف که مخزن این انگل هستند (مخازن حیوانی)، و یا از طریق آلوده شدن با فاضلاب های انسانی (موارد انسانی) باشد.

  روش کار: در این تحقیق از 10 محل تعداد200 نمونه آبی تهیه شد. نمونه ها با استفاده از کاغذهای 2/1 میکرونی فیلتر شدند و سپس با روش PCR نمونه های مثبت از نظر کریپتوسپوریدیوم مشخص شدند و سرانجام نمونه های مثبت با روش RFLP ( Restriction Fragment Length Polymorphism ) تعیین گونه شدند.

  یافته ها: از هشت نمونه آب که جواب Nested – PCR آنها مثبت شده بود پنج نمونه مربوط به کریپتوسپوریدیوم اندرسونی و دو نمونه مربوط به کریپتوسپوریدیوم پارووم ژنوتیپ گاوی و همچنین یکی از نمونه ها با کریپتوسپوریدیوم ژنوتیپ خوک (Cryptosproidium Pig genotype) همخوانی داشت.

  بحث: با توجه به اینکه کریپتوسپوریدیوم آندرسونی و کریپتوسپوریدیوم پارووم ژنوتیپ گاوی، از گونه های شایع در دام می باشند و کریپتوسپوریدیوم سوئیس در حیوانات وحشی (گراز و خوک) دیده می شود، می توان نتیجه گرفت مخازن حیوانی در آلودگی آبهای سطحی منطقه نقش عمده دارند.


علی محمدیان اردی، ناهید منوچهریان،
دوره 7، شماره 2 - ( 3-1386 )
چکیده

  زمینه و هدف: لرز در عمل جراحی یک عارضه شایعی است که باعث اختلال در مانیتورینگ بیماران شده و با افزایش میزان مصرف اکسیژن می تواند تهدید کننده حیات مخصوصا در بیماران با ظرفیت قلبی -ریوی پایین باشد. این پژوهش جهت مقایسه اثربخشی ترامادول و مپریدین در کنترل لرز در طول عمل جراحی انجام گردید.

  روش کار : تعداد 70 بیمار که تحت جراحی سزارین با بیحسی نخاعی دریک کارآزمایی بالینی تصادفی دوسو کور در دو گروه 35 نفره ، با دو داروی ترامادول و مپریدین تحت درمان قرار گرفته و فاصله زمان قطع لرزش بعد از تزریق دارو و عوارض دارو در دو گروه با هم مقایسه گردید

  یافته ها: میانگین سنی زنان مورد مطالعه 27 سال بود که جوان ترین آنها 18 و مسن ترین آنها39 ساله بود. متوسط فاصله زمانی قطع لرز، بعد از تزریق ترامادول 2:57 (دو دقیقه و 57 ثانیه)، کمتر از مپریدین 6:24 (شش دقیقه و24 ثانیه) بود. فراوانی تهوع و استفراغ در گروه مپریدین بیشتر از ترامادول بود. م یزان خارش و خواب آلودگی به دنبال مصرف دارو در بین دو گروه اختلاف قابل ملاحظه ای با هم نداشتند. تغییر تعداد تنفس، تعداد نبض و کاهش درصد اشباع اکسیژن خون شریانی در مرحله بعد از تزریق مپریدین نسبت به مرحله قبل از تزریق دارو، تغییرات معنی داری را نشان نداد. تغییرات فشار خون سیستولیک و دیاستولیک در دو گروه معنی دار نبود.

  نتیجه گیری: در درمان لرز در عمل جراحی، ترامادول بخاطر قطع لرز سریع تر و عوارض کمتر مناسب تر از مپریدین می باشد.


مسعود انتظاری اصل، خاطره عیسی زاده فر، قدرت اخوان اکبری،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: تهوع و استفراغ بعد از عمل جراحی کاتاراکت از شایعترین عوارض بعد از بیهوشی بوده و روش های مختلفی برای پیشگیری از این عارضه مورد استفاده قرار می گیرد. در مطالعه حاضر تاثیر استفاده قبل از عمل از متوکلوپرامید (10 میلی گرم)، دگزامتازون (8 میلی گرم) و ترکیب این دو دارو در کاهش میزان تهوع و استفراغ بعد از عمل جراحی کاتاراکت با بیهوشی عمومی وریدی مورد بررسی قرار گرفته و با گروه دارونما مقایسه شده است.

روش کار: در این کارآزمایی بالینی دوسوکور یکصد بیمار داوطلب جراحی کاتاراکت به طور تصادفی به 4 گروه تقسیم شده اند. در گروه (P) دارونما cc2 سالین نرمال، در گروه (M) متوکلوپرامید 10 میلی گرم، در گروه (D) دگزامتازون 8 میلی گرم و در گروه (M+D) متوکلوپرامید 10 میلی گرم بعلاوه دگزامتازون 8 میلی گرم یک دقیقه قبل از القای بیهوشی تزریق گردید. بیماران بصورت یکسان داروهای بیهوشی دریافت کرده و پس از لوله گذاری تراشه تحت انفوزیون پروپوفول قرار گرفتند. پس از خاتمه عمل جراحی بروز تهوع و استفراغ در اطاق ریکاوری و همچنین 6 ساعت و 24 ساعت بعد از عمل جراحی مورد بررسی قرار گرفته و در فرمهای اطلاعات بیماران ثبت شد. نهایتا اطلاعات حاصله با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمونهای آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته ها: بدنبال استفاده از این داروها میزان تهوع در ریکاوری از 44% در گروه دارونما به 20% در گروه متوکلوپرامید، 16% در گروه دگزامتازون و 8% در گروه ترکیب متوکلوپرامید و دگزامتازون کاهش یافته و میزان استفراغ از 20% در گروه دارونما به 4% در گروه متوکلوپرامید، 4% در گروه دگزامتازون و صفر درصد در گروه ترکیب این دو دارو کاهش یافته است که در هر دو مورد میزان تاثیر ترکیب دو داروی متوکلوپرامید و دگزامتازون در کاهش تهوع و استفراغ بعد از عمل معنی دار بوده است (p<0/05). بررسی 24 ساعته تهوع و استفراغ نیز نتایج مشابهی داشته است.

نتیجه گیری: با توجه به یافته های مطالعه حاضر استفاده ترکیبی از 10 میلی گرم متوکلوپرامید به علاوه 8 میلی گرم دگزامتازون قبل از القای بیهوشی بصورت چشمگیری میزان تهوع و استفراغ بعد از عمل را کاهش داده و برای گروههای در معرض خطر این عارضه سودمند می باشد.


خلیل رستمی، عباس یزدانبد، نیره امینی ثانی، فرانک محرمی،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: علایم مرتبط با سنگ صفراوی و عوارض آن جزو شایع ترین بیماری های گوارشی است که منجر به بستری در بیمارستان شده و هزینه های هنگفتی در این زمینه صرف می شود. از آنجا که عوامل دخیل در ایجاد سنگ های صفراوی متعدد بوده و یکسری عوامل موثر قابل پیشگیری هستند و از طرف دیگر تاکنون مطالعه ای در مورد عوامل خطر ابتلا به سنگ صفراوی در سطح منطقه انجام نگرفته است، این مطالعه به بررسی عوامل خطر سنگهای صفراوی پرداخته است.

روش کار: این مطالعه از نوع مورد- شاهدی بوده و با مراجعه به بیمارستان های اردبیل تعداد 150 مورد مبتلا به سنگ صفراوی به روش نمونه گیری غیر احتمالی از نوع آسان انتخاب و با 150 شاهد همسان سازی شده از لحاظ جنس و سن (5±سال) مقایسه شدند. از پرسشنامه دارای ساختار برای بررسی عوامل خطر توسط مصاحبه استفاده شد و نمونه خون جهت اندازه گیری لیپیدهای خون از آزمودنی ها اخذ گردید، همچنین قد و وزن آزمودنی ها برای محاسبه شاخص توده بدنی اندازه گیری شد. داده ها پس از جمع آوری با نرم افزار SPSS نسخه 12 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و ازآزمون های مجذور کای و آنالیز واریانس یکطرفه برای نشان دادن ارتباط متغیرها استفاده گردید.

یافته ها: در این مطالعه 117 نفر ( 78%) زن و 33 نفر ( 22%) مرد بودند بیشترین افراد (42 نفر) 28% در گروه سنی 49-40 سال قرار داشتند. از لحاظ شاخص توده بدنی تعداد 63 نفر (42%) در محدوده 25 تا 29/9 (اضافه وزن) بودند. میانگین سطح سرمی تری گلیسرید در زنان گروه مورد 7/5 ± 152/7 بود که در مقایسه با گروه شاهد با 57/7 ± 117/8 میلی گرم بر دسی لیتر بالاتر بود (p=0/001). میانگین طول مدت مصرف قرص های ضد بارداری خوراکی در گروه مورد 4/9± 6/9 و در گروه شاهد 2/9 ± 3/1 سال بود. بین ابتلا به سنگ صفراوی و شاخص توده بدنی و میانگین سطح سرمی تری گلیسرید در زنان (p=0/001) ارتباط معنی داری وجود داشت. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که بین دفعات بارداری، مصرف سیگار، هیپر کلسترولمی، هیپر تری گلیسیریدمی (در مردان) و سابقه فامیلی مثبت با ابتلای به سنگ صفراوی ارتباط معنی داری وجود نداشت.

نتیجه گیری: در مطالعه حاضر شاخص توده بدنی، مدت زمان مصرف قرص های ضدبارداری خوراکی و تری گلیسیرید در ابتلای به سنگ های صفراوی نقش داشتند، با توجه به اینکه این عوامل قابل مداخله هستند ضروری است جهت اصلاح آنها برنامه ریزی مناسب صورت پذیرد.
حسن عدالتخواه، لیلا مسعودی،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1386 )
چکیده

زمینه وهدف: اگزما یک راکسیون التهابی به عوامل خارجی یا درونی است و بوسیله فرآیندهایی از درون بدن سرچشمه می گیرد. یکی از انواع کلینیکی آن اگزمای خشک کف دست ها می باشد این نوع از اگزما، دست های زنان خانه دار و شستشوگرها را که دست های خود را بطور مکرر وارد آب و شوینده ها می کنند گرفتار می کند مرطوب کننده ها و استروئیدهای موضعی در تمام موارد این اگزما استفاده می شوند اعتقاد بر این است که آلفا هیدروکسی اسیدها باعث رشد مجدد و افزایش ضخامت اپیدرم زنده می شوند این مطالعه تاثیرات AHA ( Alfa Hydroxy Acid) و وازلین را در اگزمای دست خانم های خانه دار مطالعه می کند.

روش کار: در این کار آزمایی بالینی 22 نفر از خانم های خانه دار که اگزمای خفیف خشک کف دست داشتند وارد مطالعه شدند. بیماران در یک دست با آلفا هیدروکسی اسید (گلایکولیک اسید 7%) و در دست دیگر با وازلین بمدت یک ماه روزانه چهار بار تحت درمان قرار گرفتند. اطالاعات جمع آوری شده بوسیله نرم افزار SPSS آنالیز و با آزمون کای دو مقایسه شدند.

یافته ها: میانگین سنی بیماران 2±26 سال بود. بین مصرف آلفا هیدروکسی اسید و بهبودی اریتم در سطح اطمینان 99% (0/01=p) و همچنین بین مصرف وازلین و بهبودی اریتم در سطح اطمینان 95% ارتباط معنی دار وجود داشت (0/04=p). بین عمل به توصیه های پیشگیری و میزان تسکین شکایات ارتباط معنی دار وجود داشت (0/01=P) اصلاح آتروفی در لایه شاخی اپیدرم در گروه آلفا هیدروکسی اسید در 50% مواردمشاهده شد (P<0/0001)، ولی در گروه وازلین بهبودی در اصلاح لایه شاخی دیده نشد.

نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد ترمیم آسیب لایه شاخی و بهبودی در ضخامت آن توسط الفا هیدروکسی اسید ها نسبت به وازلین بهتر صورت می گیرد ولی وازلین (مرطوب کننده ها) نیز در کاهش اریتم و تسکین شکایات مریض موثرند.
غلامحسین فرجاه، تهمینه پیروی، محمد تقی جغتایی، مهدی مهدیزاده ،
دوره 7، شماره 3 - ( 6-1386 )
چکیده

مقدمه: تشکیل میلین به بلوغ و تکامل سیتو اسکلتال آکسون و میتو کندری وابسته است . ژل کلاژن بصورت اختصاصی در تنظیم و تکامل سیتواسکلتان آکسون نقش دارد.

روش کار: این تحقیق یک مطالعه تجربی است که از 48 سر موش صحرایی نر (gr250- 200) استفاده شد. پس از قطع عصب سیاتیک، 1 سانتی متر از عصب برداشته شد و شکاف حاصله توسط یکی از 4 روش زیر ترمیم شد ( مجرای پلی وینیلیدین فلوراید یا PVDF (Ploy Vinyli Dene Fluoride) با ژل کلاژن، اتوگرافت، شم و کنترل). عصب سیاتیک در پایان هفته چهارم و دوازدهم توسط میکروسوپ الکترونی مورد مطالعه قرار گرفت.

یافته ها: در پایان هفته چهارم پس از ترمیم ، تعداد آکسون های میلین در گروه های اتو گرافت و ژل کلاژن اختلاف معنی داری ندارد ولی در پایان هفته دوازدهم ، تعداد آکسون های بدون میلین در گروه اتوگرافت بیشتر از گروه ژل کلاژن است (p<0/001). چگالی میکروتوبول ها در هفته دوازدهم پس از ترمیم، در گروه نرمال و اتوگرافت اختلاف معنی داری ندارند. ستیغ میتوکندری در گروه های آزمایش موازی با محور درازشان می باشد.

نتیجه گیری: با توجه به اثرات مثبت ژل کلاژن بر روی رشد و تکامل میکروتوبول ها و متیوکندری ها، ممکن است این ژل جهت ترمیم ضایعات عصب محیطی مفید باشد.
پیمان آذغانی ، علیرضا سمر باف زاده، احمد فرج زاده شیخ ، فرانسوا فیوال، علیرضا خرمی فر،
دوره 7، شماره 4 - ( 9-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: مایکوباکتریوم لپر عامل بیماری جذام می باشد که یک بیماری مسری است که در اغلب کشور های در حال توسعه دیده میشود.این بیماری بسبب ایجاد علایم بالینی ناخوشایند و ناتوانیهایی که ایجاد میکند نا م آن همواره با ترس و وحشت همراه بوده است.بیشترین زمان تقسیم را در بین باکتریها دارد (14-12روز). دوره کمون آن طولانی بوده و 40 سال هم گزارش شده است. اثرات باقیمانده از بیماری حاصله (جذام) غیر قابل برگشت بوده و بار روانی و اجتماعی سنگینی بر فرد و اجتماع دارد سازمان بهداشت جهانی 91 کشور را در لیست مناطقی قرار داده است که جذام هنوز هم در این کشورها یک مشکل میباشد. هدف اصلی این تحقیق تشخیص زود هنگام و دقیق بیماری قبل از بروز علا یم بالینی ناخوشایندو نها دینه کردن روش مولکولی PCR بجای روش قدیمی Slit skin smear است که روش دقیق و قابل اعتمادی نمی باشد.

روش کار: در این تحقیق از بیماران مراجعه کننده به بیمارستان با با باغی با تیغ جراحی از نرمه گوشها وابروها نمونه برداری شده (Slit Skin)و پس از تهیه گسترش بر روی لام رنگ آمیزی اسید فست شده و بررسی میکروسکوپی شدند. همزمان با بررسی میکروسکوپی نمونه بیوپسی نیز از بیماران برداشته شد تا با PCR نیز تشخیص داده شوند.

یافته ها: از 40 نمونه Slit Skin تنها 3 نمونه (7/5%) لام مسقیم مثبت داشتند که تشخیص آنها فرم LL بوده است. در حالیکه از 40 نمونه بیوپسی 14 مورد(35 %) با روش PCR نتیجه مثبت داشتند. بقیه11مورد مثبت احتما لاً به فرم TT یا فرمهای بینابینی(BB,BT,BL) مبتلا بوده اند.

نتیجه گیری: در این تحقیق مشخص شد که روش لام مستقیم با رنگ آمیزی اسید فست روش دقیق و مطمئنی برای تشخیص بیماری جذام نمی باشد بویژه در فرم TT که همیشه لام مستقیم منفی است. همچنین روش لا م مستقیم و علایم بالینی در تخمین میزان شیوع بیماری نیز روش دقیق و مطمئنی نمی باشد
علیرضا وحیدی، محمدحسین دشتی،
دوره 7، شماره 4 - ( 9-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: در مورد داروهای گیاهی و کاربرد آنها از زمان قدیم اطلاعات وسیعی در دسترس می باشد و تحقیقات فراوانی در مورد اثر ضد درد عصاره های گیاهان انجام شده است. در مطالعه قبلی اثرات کاهش درد عصاره بابونه حاوی mg/kg2 اسانس در مقایسه با گروه کنترل در موش سفید بزرگ آزمایشگاهی مورد بررسی قرار گرفت که اثر کاهش درد آن بارز بود. در این پژوهش اثر کاهش درد عصاره بابونه با دوزهای مختلف مرفین (ضد درد استاندارد شناخته شده) مورد مقایسه قرار گرفته است.

روش کار: این مطالعه بصورت تجربی در دانشکده پزشکی شهید صدوقی یزد بر روی تعداد 48 سر موش سوری که بصورت تصادفی به 8 گروه 6 تایی با وزن 30-25 گرم تقسیم شده بودند انجام گردیده است. در این مطالعه اثر تزریق داخل صفاقی عصاره بابونه با مقدار 2mg/kg اسانس و با غلظت های 2,1mg/kg و5/ مرفین بر کاهش درد با استفاده از دو روش سنجش درد مزمن ( آزمون فرمالین به مدت یک ساعت) و درد حاد ( آزمون پس کشیدن دم به مدت 2 ساعت و در فواصل زمانی 15 دقیقه ای ) مورد سنجش قرار گرفت.

یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که در آزمون فرمالین عصاره بابونه فاز دوم درد را کمتر از مرفین 1mg/kg کاهش میدهد ولی اثر ضد دردی آن در این مرحله بیش از مرفین 0/5mg/kg می باشد عصاره بابونه توانست در آزمون پس کشیدن دم در فواصل زمانی 90-30 دقیقه اثر ضد درد خود را اعمال کند که این اثر مشابه اثر ضد دردی مرفین با غلظت های (1mg/kg و 0/5) می باشد (p>0/05).

نتیجه گیری: یافته های این تحقیق نتایج بدست آمده از تحقیق قبلی را مبنی بر اینکه عصاره بابونه دارای اثر ضد درد است را تائید می کند و مؤید این است در آزمون فرمالین اثر ضد دردی بابونه در حد فاصل بین اثر ضد دردی مرفین 0/5mg/kg و1 قرار می گیرد و در آزمون پس کشیدن دم اثر کاهش درد با مرفین 1mg/kg برابری می کند. پیشنهاد می شود بابونه به عنوان یک داروی کاهش دهنده درد در مطالعات گوناگون دیگر بیشتر مورد پژوهش قرار گیرد
هرمز عظیمی، مریم نسیمی، رضا کیخسروی، مسعود قاسمی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده

بیماری هیداتید یک بیماری مشترک بین انسان و حیوان است. انسان توسط خوردن تخمهای انگل از طریق مواد غذائی مبتلا میشود. شایعترین محل کیست هیداتید در کبد (70%) و ریه (30-20%) بیماران می باشد، اما ممکن است در سایر ارگانهای بدن مثل مغز، قلب و استخوان در 10% موارد دیده شود. اغلب علایم بالینی وجود ندارد و بسیاری ازکیستهای هیداتید به طور تصادفی در مطالعات تصویربرداری یافت می شوند.
در این مقاله موردی از کیست هیداتید را گزارش می کنیم که بیماری با علایم نفخ، یبوست های مداوم و اتساع شکم همراه با معاینات بالینی نرمال که به درمانهای دارویی جواب نداده است و تحت بررسی تکمیلی شامل آندوسکوپی وCT اسکن قرارگرفته است که در CT اسکن توده ای با دانسیته پایین در قسمت راست شکم بین مزانتر روده ی کوچک، بدون ضایعات همراه در نواحی کبد وکلیه و طحال و پانکراس مشاهده شده است. بیمار جهت برداشت کیست مذکور کاندید لاپاراتومی شده است و در جراحی کیست هیداتید یافت شده است که با پاتولوژی تایید گشته است .البته در بررسی متون و مقالات توسط نویسنده گزارشات مشابه یافت نشد.
سیده حوریه فلاح، نرگس کلانتر، سید محمود مهدی نیا، ندا طاهری روزبهانی، نوشین بابایی،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: کمبود ید یکی از مهم ترین عوامل تهدید کننده سلامت بشر می باشد که از ابتدایی ترین مرحله حیات، زندگی انسان را با خطراتی جبران ناپذیر مواجه می نماید که پس از ابتلا راهی برای نجات از عوارض آن وجود ندارد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر عوامل رطوبت و نور بر میزان پایداری ید در نمک های یددار و مقایسه آن با میزان استاندارد می باشد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی دوازده نمونه نمک توزیع شده در شهر دامغان بصورت تصادفی انتخاب گردید. تمام آزمایش ها در آزمایشگاه شیمیایی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی دامغان انجام شد. برای سنجش ید از روش تیتراسیون بر اساس متد فارماکوپه بریتانیا استفاده گردید. در این بررسی میزان ده گرم از انواع نمک های تصفیه شده و تصفیه نشده در شرایط نور، تاریکی، رطوبت و عدم رطوبت به مدت دو ماه نگهداری وبطورهفتگی مورد آزمایش قرار گرفتند. تحلیل آماری نتایج به روش تی زوجی وANOVA توسط نرم افزار SPSS انجام شد.
یافته ها: نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که کاهش ید در تمام نمونه ها مشاهده شد و میزان کاهش آن در نمک های تصفیه شده درمقابل نور، تاریکی، رطوبت و عدم رطوبت به ترتیب2/2، 1/5، 4/1 و 2/1 میلی گرم در لیتر می باشد. همچنین میزان کاهش ید در نمک های تصفیه نشده در مقابل نور، تاریکی، رطوبت و عدم رطوبت به ترتیب 3/4، 2/1، 5/35 و 2/6 میلی گرم در لیتر می باشد. علیرغم کاهش ید؛ میزان آن در حد قابل قبول (ppm 30-50 ) قرار داشت .
نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد که میزان ناپایداری ید موجود در نمک های ید دار در برابر تاریکی (ppm 9/1) کمتر از نور (ppm 3) بوده (p<0/09) و همچنین در نمک های تصفیه شده (ppm 2/75) نسبت به انواع تصفیه نشده (ppm 3/36) نیز کمتر می باشد ( p<0/28). از طرفی ناپایداری ید در برابر رطوبت (ppm 4/93) نسبت به عدم رطوبت (ppm 2/43) بیشتر (p<0/006) بوده و این ناپایداری در نمکهای تصفیه نشده (ppm 3/97) بیشتر از انواع تصفیه شده (ppm 3/1) می باشد (p<0/28). همچنین میزان ناپایداری ید در برابر نور (ppm3) کمتر از ناپایداری آن در برابر رطوبت (ppm4/93) بوده است (p<0/5).
محمد آقائی شهسواری، مسعود نوروزیان اول، پگاه ویسی، حسن ارگانی، نادره رشتچی زاده، امیر قربانی حق جو، سیما عابدی آذر، امیر منصور وطنخواه،
دوره 8، شماره 2 - ( 3-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: فعالیت سیستم رنین ـ آنژیوتانسین بر میزان استرس اکسیداتیو و مارکرهای التهابی موثر است، این مطالعه اثرات انالاپریل و لوزارتان را بر روی مارکرهای مذکور مطابق پلی مورفیسم یاد شده در بیماران پیوند کلیه مورد ارزیابی قرار می دهد.
روش کار: در این مطالعه بعد از تعیین ژنوتیپ های سیستم رنین ـ آنژیوتانسین شامل ژنوتیپ آنزیم مبدل آنژیوتانسین (I/D)، آنژیوتانسینوژن (M235T) و رسپتور نوع 1 آنژیوتانسین II ( All66C) توسط PCR، 76 بیمار، به چهار گروه تقسیم شدند. گروه اول 17 بیمار و گروه دوم 24 بیمار به ترتیب، روزانه با انالاپریل10 میلی گرم و لوزارتان 50 میلی گرم درمان شدند. گروه سوم به عنوان کنترل مثبت شامل 17 بیمار هردو دارو را با همان دوز دریافت نمودند و در نهایت گروه چهارم شامل 18 بیمار به عنوان کنترل منفی هیچ دارویی دریافت نکردند. پروتئین فاز حاد و آنتی اکسیدان توتال به عنوان معیارهای التهابی و استرس اکسیداتیو بعد از دو ماه درمان اندازه گیری شدند. سپس بعد از 2 هفته دوره wash out، گروههای انالاپریل و لوزارتان به عنوان یک طرح متقاطع cross-over جایگزین همدیگر شدند. بیماران برای 8 هفته دیگر پیگیری شدند و در انتهای دوره، سطوح مارکرهای مذکور مجددا چک شدند.
یافته ها: بعد از 2و 4 ماه درمان سطوح پروتئین فاز حاد و آنتی اکسیدان توتال به طور معنی داری در گروههای درمانی مذکور تغییر کرد (p<0/05). اگر چه بیماران با ژنوتیپ CC پلی مورفیسم رسپتور نوع 1 آنژیوتانسینII ، سطح پروتئین فاز حاد پائین تری (p=0/04) داشتند، اما پلی مورفیسمهای سیستم رنین ـ آنژیوتانسین تأثیر معنی دار آماری در کاهش مارکرهای مذکور متعاقب درمان با داروهای یاد شده را نداشتند (p>0/05).
نتیجه گیری: انالاپریل و یا لوزارتان توانستند اندازه سطوح پروتئین فاز حاد و آنتی اکسیدان توتال را بدون توجه به ژنوتیپهای سیستم رنین ـ آنژیوتانسین تغییر دهند.
مهردخت مزده، منصور نظری،
دوره 8، شماره 2 - ( 3-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: میگرن از انواع سر درد های مزمن و شایع می باشد و از درمانهای مهمی که برای بهبودی حمله حاد میگرن توصیه شده، سوماتریپتان و آلکالوئیدهای ارگوت می باشد با توجه به عوارض آلکالوئیدهای ارگوت مانند تهوع، استفراغ و بی اشتهایی و انقباضات عروق محیطی و سر درد و محدودیت مصرف دارو و محدودیت سنی بیماران در استفاده از آن با مشکلاتی مواجهه می شوند. از طرفی سوماتریپتان به صورت رژیم تک دارویی مورد استفاده قرار می گیرند ولی آلکالوئیدهای ارگوت باید به همراه متوکلوپرامید جهت رفع تهوع ناشی ازمصرف دارو و همچنین درفاز حاد سردرد میگرنی مورد استفاده قرار گیرد. لذا مطالعه حاضر به مقایسه اثر بخشی دو دسته دارویی پرداخته تا استفاده از ان در صورت اثر بخشی مثبت به نفع سوماتریپتان توصیه شود.

روش کار: محدوده سنی بیماران 40-20 سال بود که طبق معیارهایIHS مبتلا به میگرن کلاسیک و معمولی بودند, به طور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. یک گروه (36 نفر) با سوماتریپتان و گروه دیگر (39 نفر) با ترکیب داروی دی هیدروارگوتامین و متوکلوپرامید در فاز حاد بیماری تحت درمان قرار گرفتند، و اثر بخشی درمان به وسیله سه معیار شدت، طول مدت و فرکانس حملات مورد بررسی قرار گرفت. پس از درمان در دو گروه با استفاده از آزمــون مجذور خی تجزیه و تحلیل شد.

یافته ها: از لحاظ شدت حملات سردرد، طول مدت سردرد و فرکانس حملات پس از درمان تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه وجود نداشت و نتیجه درمانی در هر دوگروه یکسان بود.

نتیجه گیری: از آنجا که تفاوت آماری معنی داری بین تأثیر دو دسته دارویی روی شدت حملات، طول مدت سر درد و فرکانس حملات در مبتلایان به میگرن کلاسیک و معمولی وجود ندارد میتوان از هر دو شیوه درمانی بهره گرفت اما با توجه به عوارض آلکالوئیدهای ارگوت مانند تهوع که لازم است به همراه متوکلوپرامید مصرف شود، انقباضات عروقی که ممکن است به گانگرن اندامها منتهی شود، ایجاد سر درد القایی و مجاز نبودن بیشتر از 6 میلی گرم ارگوتامین در هفته و محدودیت سنی در مصرف آن، سوماتریپتان به عنوان رژیم تک دارویی توصیه می شود
حمید میرزائی، سلطانعلی محبوب، بهرام عمواوغلی تبریزی، مهران مسکری عباسی، محمد منافی،
دوره 8، شماره 2 - ( 3-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: هیپرلیپیدمی یکی از عوامل ایجاد کننده بیماریهای قلبی عروقی بوده و این بیماریها یکی از مهمترین علل مرگ و میر در جهان به شمار می روند. استفاده از فرآورده های حاوی سویه های خاص باکتریهای مفید تحت عنوان پروبیوتیکها، از طریق ایجاد تعادل در فلور میکروبی دستگاه گوارش اثرات مفیدی در بدن میزبان ایجاد می نمایند. لاکتوباسیلوس کازئی یکی از پروبیوتیک ها بوده و هدف از اجرای این مطالعه ارزیابی تأثیر مصرف شیر حاوی لاکتوباسیلوس کازئی بر الگوی لیپیدی رت های تغذیه شده با جیره غذایی پرچرب می باشد.

روش کار: مطالعه حاضر از نوع تجربی می باشد که در آن ابتدا 30 رت نر نژاد ویستار سفید با وزن
15±200 گرم بطور تصادفی به دو گروه 15 عددی تحت تیمار و کنترل تقسیم و در عرض یک هفته به غذای پرچرب (11/47%) و آب حاوی 25% شیر عادت داده شدند. رتهای هر دو گروه به مدت 48 روز غذای پرچرب و آب حاوی 25% شیردریافت نمودند، با این تفاوت که به آب گروه تحت تیمار لاکتوباسیلوس کازئی اضافه می شد. با توجه به اینکه مقدار آب مصرفی در طول دوره نگهداری افزایش می یافت لذا تعداد لاکتوباسیلوس کازئی اضافه شده به شیر طوری تنظیم می شد که روزانه هر رت حدود CFU 109 از آنها را مصرف می نمود.

یافته ها: بر اساس آزمون تی مستقل در سطح 0/05 = α میانگین کلسترول تام و LDL-C سرمی رتهای گروه تحت تیمار بطور معنی دار کمتر از گروه کنترل برآورد گردید(p<0/05). ولی تفاوت میانگین تری گلیسرید، HDL-C و VLDL-C سرمی در دو گروه فوق الذکر معنی دار نبود. از طرف دیگر میزان افزایش رشد وزن رت ها در گروه تحت تیمار بطور معنی دار بیشتر از گروه کنترل برآورد شد (p<0/01).

نتیجه گیری: مصرف روزانه و طولانی مدت شیر حاوی لاکتوباسیلوس کازئی01 از طریق کاهش کلسترول تام و LDL-C الگوی لیپیدی سرم را بهبود بخشیده و سرعت افزایش وزن بدن را بالا می برد.


مهدی چینی فروش، سراج مهاجری، بابک شیرین زاده،
دوره 8، شماره 3 - ( 6-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: تومور کارسینوئید،شایعترین تومور آپاندیس بوده و از سلولهای نوروآندوکرین منشاء می گیرد. 80% موارد این تومور در دستگاه گوارش است و بر طبق برخی گزارشها شایعترین محل پیدایش آن آپاندیس میباشد. این نئوپلاسم در 0/3 تا 0/5% نمونه های آپاندکتومی یافت می گردد.سن متوسط در زمان تشخیص 30 سالگی بوده و این نئوپلاسم در زنان شایعتر از مردان است. هدف از این مطالعه بررسی شیوع سنی و جنسی تومور کارسینوئید در بیماران آپاندکتومی شده می باشد.

روش کار: مطالعه حاضر به روش توصیفی جهت بررسی شیوع تومور کار سینوئید بر اساس سن و جنس بر روی 5644 نمونه آپاندکتومی انجام شده در بیمارستان فاطمی اردبیل از سال 1380 تا 1385 صورت گرفت.

یافته ها: در این مطالعه شیوع تومور کارسینوئید در نمونه های آپاندکتومی 0/19% و میانگین سنی 1/32± 33/61 سال و بیشترین میزان شیوع آن در دامنه سنی 10-19 سالگی، و میانگین قطر تومور 0/37 ± 0/74 و شیوع تومور در زنان 3 در هزار و در مردان 1/36 در هزار بدست آمد و تمامی تومورها در دم آپاندیس یافت شدند. این تومور با انسداد مجرا می تواند آپاندیست حاد ایجاد کند،ولی اکثراً بطور اتفاقی در حین امتحان پاتولوژی یافت می گردد.

نتیجه گیری: در این مطالعه شیوع تومورهای کارسینوئید آپاندیس مشابه سایر مطالعات انجام گرفته بوده و برش طولی در کلیه موارد آپاندکتومی ضروری است.


تورج رشیدی، آذرمدخت علمداری مهد، آرش دادوند،
دوره 8، شماره 3 - ( 6-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: کاندیدا آلبیکانس قارچی است که در بیماران دیابتیک به کرات ایجاد عفونت می نماید. با توجه به شیوع این عفونت در بیماران دیابتی، در این مطالعه میزان عفونت با این قارچ و نیز حمل این قارچ در این بیماران تعیین و تاثیر شرایط مختلف این بیماران مانند سن و جنس و طول مدت ابتلا به دیابت ونیز کیفیت کنترل دیابت در میزان ابتلا به این قارچ مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها : در این مطالعه تعداد200 نفر از بیماران دیابتی مراجعه کننده به درمانگاه دیابت بیمارستان طالقانی ارومیه بطور تصادفی انتخاب شده و از همه آنان نمونه خون برای تعیین قند خون و HbA1C گرفته شد و سپس نمونه از نظر قارچ از چینهای زیر بغل، کشاله ران و شکاف انگشتان پا و نیز در صورت وجود علائم بالینی از محل علائم برداشته شده و در محیط کشت کروم آگار کشت داده شد و نتایج حاصله استخراج شده و مورد تحلیل آماری قرار گرفتند.
یافته ها: بطور کلی از 200 بیمار مورد مطالعه 180نفر 90% کشت منفی و 20 نفر 10% کشت مثبت از نظر کاندیدا داشتند. در این مطالعه میزان عفونت کاندیدا در بیماران مسن تر و در مردان افزایش نسبی داشت. عفونت در دیابت بد کنترل شده بطور معنی داری بیشتر از دیابتی های با کنترل خوب بود. عفونت در افراد با دیابت نوع یک بیشتر از افراد با دیابت نوع دو بوده و عفونت با کاندیدا هیچ همراهی مثبتی با طول مدت ابتلا به دیابت را نشان نداد.
نتیجه گیری: عفونت قارچی کاندیدا در بیماران دیابتی بد کنترل شده و افراد مسن و در مذکرها شایعتر است
پروین شکوری، محمدکاظم طرزمنی، خلیل انصارین، مرضیه طلوع صادق زاده، مسعود ناظمیه، محمدرضا غفاری، سارا فرهنگ،
دوره 8، شماره 3 - ( 6-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: ترومبوآمبولی ریه بیماری شایعی است که تشخیص کلینیکی آن مشکل است و در صورت عدم درمان مرگ و میر بالایی دارد. الگوریتم های تشخیصی زیادی برای تشخیص ترومبو آمبولی ریه وجود دارند که از جمله به اسکن ونتیلاسیون ـ پرفیوژن ریه، سونوگرافی داپلر عروق اندام تحتانی و سی تی آنژیوگرافی ریه می تــوان اشاره کرد. در این مطالعه مقایسه نتایج اسکن ریه با سونوگرافی داپلر اندام تحتانی در بیماران مشکوک به آمبولی ریه جهت رسیدن به بهترین روش برخورد با این بیماران انجام شده است.
روش کار: 120 بیمار مشکوک به آمبولی ریه که توسط متخصص داخلی به بخش سونوگرافی داپلر بیمارستان امام خمینی(ره) ارجاع شدند مورد بررسی قرار گرفتند. بیمارانی وارد مطالعه شدند که در فاصله زمانی 48 ساعت بعد از شک به آمبولی ریه تحت اسکن ریه و سونوگرافی داپلر اندام تحتانی قرار گرفته بودند.
یافته ها: درصد فراوانی ترومبوز وریدهای عمقی اندام تحتانی در بیماران مشکوک به آمبولی ریه 37/5% بود.نتایج اسکن ونتیلاسیون- پرفیوژن در بیماران مشکوک به آمبولی ریه شامل اسکن ریه با احتمال بالا 17/5% ، اسکن ریه با احتمال متوسط 27/5% ، اسکن ریه با احتمال پایین 41/5% و اسکن ریه نرمال13/5% بود.
در بیماران با ترومبوز وریدهای عمقی نتایج اسکن ریه شامل اسکن ریه با احتمال بالا 24/4% ، اسکن ریه با احتمال متوسط 33/3%، اسکن ریه با احتمال پایین 26/7% و اسکن ریه نرمال 15/6%. بود. متوسط سنی در بیماران با و بدون DVT به ترتیب 14/13± 52/53 و17/63± 56/22 سال بود.
نتیجه گیری: بیماران مشکوک به آمبولی ریه با یک اسکن ریه نرمال نیاز به ارزیابی بیشتر عروق اندام تحتانی با سونوگرافی داپلر دارند از طرفی یک سونوگرافی داپلر نرمال عروق اندام تحتانی به معنی عدم نیاز به انجام اسکن ریه در این بیماران نیست. به عبارتی سونوگرافی داپلر و اسکن ریه، هر دو برای ارزیابی دقیق بیماران مشکوک به آمبولی ریه لازم است.


علیرضا عبادی، سعید گل بیدی، محسن تقدسی، زریچهر وکیلی، بهاره ارباب، شکوه سربلوکی، بتول زمانی،
دوره 8، شماره 4 - ( 9-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به شیوع بیماری دیابت و نقش متناقض درمان با متفورمین بر سطح سرمی ویتامین B12 و اسیدفولیک سرم و با توجه به اهمیت موضوع این مطالعه به منظور تعیین ارتباط سطح سرمی ویتامین B12 و اسید فولیک در بیماران مبتلا به دیابت تحت درمان با متفورمین در سال 83-1382 در مرکز دیابت کاشان صورت گرفت.
روش کار: این تحقیق به روش Historical Cohort برروی بیماران دیابتی که جهت کنترل و آموزش به صورت دوره ای به واحد کنترل دیابت کاشان، مراجعه میکردند انجام شد. اطلاعات لازم در مورد نحوه انجام تحقیق، اهداف و نتایج داده شده و از بین افراد داوطلب کلیه افرادی که تحت درمان با آنتی اسیدها، مکملهای ویتامین B12 و اسیدفولیک و داروهای شیمی درمانی و افراد الکلیک یا مبتلابه بیماریهای گوارشی و کبد بودند از مطالعه حذف شدند افراد باقیمانده به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول تحت درمان با متفورمین بودند. گروه دوم افرادی که با سایر داروهای ضددیابت تحت درمان بودند. کلیه افراد حداقل به مدت 6 ماه تحت درمان با رژیم مخصوص به خود بودند. و بعد از14 ساعت ناشتا بودن سطح ویتامین B12 و اسید فولیک در سرم بیماران اندازه گیری شد و نتایج حاصله با استفاده از نرم افزار SPSS و با کمک تستهای X2 و Fisher exact test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها : از 172 بیمار 145 نفر( 84/31%) زن و 27 نفر مرد (15/69%) بودند. میانگین سنی بیماران 7/12 ± 1/52 سال بود. متوسط دوره بیماری 9/1±5/42 سال و متوسط شاخص توده بدن 4/7±27/7 کیلوگرم بر متر مربع بود. میزان اسیدفولیک در بیماران دریافت کننده متفورمین 5/1±9/2 نانوگرم در دسی لیترو در بیماران بدون دریافت متفورمین 4/6±8/7 نانوگرم در دسی لیتر بود که تفاوت معنی داری نشان نداد. متوسط ویتامین B12 در بیماران تحت درمان با متفورمین 342/54±528/6 پیکوگرم در دسی لیتر بود و در بیماران بدون دریافت متفورمین 32/16±516 پیکوگرم در در دسی لیتر بود که از نظر محاسبات آماری تفاوت معنی داری بین این دو گروه نبود. بین سن بیماران مورد مطالعه و میزان اسید فولیک آنان همبستگی معنی داری مشاهده شد (p=0/01). اما سن با میزان ویتامین B12 و اسید فولیک همبستگی معنی داری نشان نداد. همبستگی معنی داری بین سن، طول دوره بیماری، شاخص توده بدن با ویتامین B12 وجود نداشت. بین طول دوره بیماری و شاخص توده بدنی با اسید فولیک نیز ارتباط معنی داری یافت نشد.
نتیجه گیری: دراین مطالعه ارتباطی بین مصرف متفورمین و کمبود ویتامین B12 ناشی از مداخله دارو با جذب گوارشی این عامل یافت نشد. متفاوت بودن نتایج این مطالعه با سایر مطالعات شاید ناشی از مصرف بیشتر و روتین مکملهای ویتامینی می باشد که توسط بیماران بدون تجویز پزشک مصرف میگردد. و همچنین اختلافات ژنتیکی و سن بیماران در این مطالعه و ترکیب شیمیایی نوع دارو مورد مصرف در ایران از دلایل احتمالی این تناقض می باشد
ریحانه ایوان بقا، لیلا نوروزی پناهی، مرتضی قوجازاده، فاطمه رنجبر کوچکسرایی، مهرانگیز ابراهیمی ممقانی،
دوره 9، شماره 1 - ( 1-1388 )
چکیده

زمینه و هدف : افسردگی پس از زایمان یکی از شایعترین مشکلات زنان در سنین باروری می باشد. درمان های دارویی جدید متعددی برای درمان اختلال افسردگی معرفی شده اند ولی با توجه به عوارض جانبی داروهای ضدافسردگی و پذیرش بیشتر مادر در دوران شیردهی برای مصرف مکمل های تغذیه ای نسبت به داروهای شیمیایی، این تحقیق با هدف مقایسه اثر بخشی اسیدهای چرب امگا-3 با پلاسبو در درمان افسردگی خفیف تا متوسط پس از زایمان در زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی و آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تبریز در سال 1386 انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه یک کارآزمائی بالینی تصادفی شده دو سوکور بود که بر روی 120 زن مبتلا به افسردگی خفیف تا متوسط پس از زایمان که شرایط لازم جهت ورود به مطالعه را داشتند انجام گرفت. در ابتدا افسردگی با استفاده از مقیاس تشخیص افسردگی پس از زایمان ادینبرگ در زنانی که 2 هفته تا 3 ماه از زمان زایمان آن ها گذشته، تشخیص داده شد. سپس جهت تعیین شدت افسردگی مقیاس تشخیص افسردگی بک مورد استفاده قرار گرفت. زنان با افسردگی خفیف و متوسط که امتیاز 46 یا کمتر را کسب کرده و تمایل به مصرف داروهای ضد افسردگی توسط روانپزشک نداشتند، وارد مطالعه شده و بصورت تصادفی کپسول یک گرمی امگا-3 یا پلاسبو به مدت 8 هفته دریافت نمودند. شدت افسردگی قبل از درمان و هر هفته در طی درمان با مقیاس بک اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی، تحلیل واریانس یکطرفه با اندازه گیری مکرر و رابطه مجذور کای در نرم افزار 14SPSS، استفاده شد.
یافته ها: از نظر مشخصات دموگرافیک اختلاف معنی داری در دو گروه امگا-3 و پلاسبو مشاهده نشد. نتایج نشان داد که میانگین شدت افسردگی قبل از درمان از 2/9±4/35 در گروه امگا-3، به 0/7±6/17 پس از درمان کاهش یافت که از لحاظ آماری معنی دار بود(p<0/0005). میانگین شدت افسردگی قبل از درمان از 4/8±2/34 در گروه پلاسبو به 3/9±6/33پس از درمان تغییر یافت که از لحاظ آماری معنی دار نبود p=(0/57) (p<کاهش امتیاز شدت افسردگی پس از درمان در دو گروه اختلاف آماری معنی داری را نشان داد(001/0.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، مصرف کپسول امگا-3 با دوز یک گرم در روز به مدت 8 هفته سبب کاهش شدت افسردگی پس از زایمان می گردد.


صفحه 3 از 11     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.23 seconds with 49 queries by YEKTAWEB 4623