[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
219 نتیجه برای ید

یاور محمودزاده، سید اقبال متولی باشی، خیام بامداد، اسلام ذبیحی، حمید شیخکانلوی میلان، نسرین حمیدی،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده

مقدمه و هدف: قارچ دنبلان1(TB) دارای بیش از 15 نوع پروتئین، گالیک اسید، کاتچین ها، فلاونوئیدها، تانین ها و سایر ترکیبات نظیر بتاکاروتن و لینولئیک اسید می باشد. برخی از این ترکیبات دارای اثرات آنتی اکسیدانی و آنتی هیپرلیپیدمیک هستند. بنابراین این مطالعه با هدف بررسی اثرات آنتی اکسیدانی و محافظتی این قارچ بر روی آسیب کبدی القا شده به وسیله تتراکلرید کربن انجام گرفت.

روش کار: 30 موش صحرایی نر نژاد ویستار به شکل تصادفی به 5 گروه 6 تایی تقسیم شدند. گروه 1 (گروه کنترل نرمال) و گروه 2 (کنترل CCl4) به مدت 14 روز سرم فیزیولوژی به شکل خوراکی دریافت کردند. گروه 3، 4 و 5 بترتیب دوز های 500، 1000، 1500 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره ی متانولی TB را به مدت 14روز قبل از تزریق تتراکلرید کربن دریافت کردند.در چهاردهمین روز، همه گروه ها بجز گروه یک 1/5میلی لیتر بر کیلوگرم تتراکلرید کربن (V/V1:1حل شده در روغن زیتون) به شکل داخل صفاقی دریافت کردند. گروه 1 بجای تتراکلرید کربن 1/5میلی لیتر بر کیلوگرم روغن زیتون در روز چهاردهم دریافت کرد.

یافته ها: تزریق تتراکلرید کربن به موش های صحرایی سبب افزایش فعالیت سرمی ALT، AST، ALP و سطوح سرمی تری گلیسرید،VLDL ،LDL ، کلسترول و گلوکز و کاهش سطحHDL و ظرفیت آنتی­اکسیدانی تام 1(TAC) شد. اما پیش درمان با عصاره ی متانولی TB به شکل معنی داری تغییرات ایجاد شده را تعدیل کرد.

نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که عصاره متانولی TB می تواند کبد را در مقابل ترکیبات اکسیدان و رادیکال های آزاد تولید شده در اثر متابولیسم تتراکلرید کربن محافظت کند.


سید مهدی بانان خجسته، الهه بصیرت، فرزام شیخ زاده، حمیرا حاتمی،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: در حال حاضر، با توجه به مشکلات تهیه و تزریق انسولین و داروهای پایین آورنده قند خون و همچنین با در نظر گرفتن عوارض جانبی داروهای صناعی توجه محققین به سوی استفاده از گیاهان دارویی جلب شده است. کبد یکی از اندام­هایی است که در دیابت شیرین از جنبه­ های مختلف، عملکرد آن تحت تاثیر قرار می­گیرد. هدف از این مطالعه بررسی اثر عصاره­ی اتانولی گیاه Rosa canina بر روی کاهش اثرات سوء و بهبود علائم دیابت در رابطه با هیستوفیزیولوژی و مقادیر آنزیم­های کبد در رت­ های دیابتی نر می­باشد.

روش کار: در این بررسی از 32رت نر بالغ از نژاد ویستار با وزن 220-200 گرم در چهار گروه استفاه شد. ایجاد دیابت به روش تزریق داخل صفاقی استرپتوزوتوسین (mg/kg60) انجام گرفت. مدت زمان آزمایش، 4 هفته در نظر گرفته شد. در پایان دوره، موش­ها معدوم شده و سرم آنها جهت بررسی آنزیم­های کبدی جمع­ آوری گردید. همچنین نمونه­ برداری بافتی از کبد به انجام رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصله به روش آنالیز واریانس یک طرفه انجام شد.

یافته ها: نتایج این بررسی نشان داد که تیمار با عصاره الکلی روزاکنینا باعث کاهش قابل توجهی در آنزیم­های کبدی در گروه­ های تحت درمان با عصاره نسبت به گروه دیابتی می­باشد که نشان دهنده­ی اثرات حفاظتی عصاره الکلی Rosa canina بر روی بافت کبد از صدمات ناشی از دیابت می‌باشد. در آسیب شناسی بافتی کبد، در گروه موش­های دیابتی تغییر چربی کاملا مشخصی در نواحی مرکز لوبولی ایجاد شده بود، در بافت کبد گروه­های تحت درمان با عصاره روزا ، تغییر پاتولوژیک قابل توجهی مشاهده نشد،کبد در این گروه نسبت به گروه دیابتی نسبتا سالم بود.

نتیجه گیری: : عصاره روزا با کاهش بیومارکرهای سرمی آسیب کبدی و نیز کاهش آسیب بافتی، عملکرد این ارگان را در موش­های دیابتی شده با استرپتوزوتوسین بهبود بخشید.


حسن عدالتخواه، نازیلا رهنما طریقی، سعید صادقیه اهری، علی نعمتی،
دوره 17، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: آکنه التهاب مزمن واحدهای پیلوسباسه است. میزان اسیدلینولئیک در سبوم بیماران مبتلا به آکنه بطور چشمگیری کاهش می‌یابد. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی احتمالی مکمل اسید لینولئیک کونژوکه در درمان آکنه متوسط در زنان مبتلا انجام گرفت.
روش کار: در یک کارآزمائی بالینی، تصادفی شده، دوسویه کور تعداد 40 نفر از زنان دارای آکنه متوسط در دو گروه (هر گروه 20 نفر) وارد مطالعه شدند. پس از ثبت فاکتورهای غذائی و دموگرافیک، روزانه به گروه مورد 3 گرم اسید لینولئیک کونژوکه به همراه 100 میلی گرم داکسی سایکلین خوراکی و به گروه شاهد 3 گرم پارافین خوراکی به عنوان ماده دارونما و 100 میلی گرم داکسی سایکلین خوراکی به مدت 30 روز داده شد. قبل از شروع و بعد از اتمام دوره درمانی ضایعات آکنه شمارش شده و میانگین GAGS و ASI برای هر گروه تعیین شد. از آزمون های آماری کای اسکویر، آزمون تی مستقل و تی زوجی برای آنالیز داده استفاده گردید.
یافته ها: میانگین کل کومدون، پاپول، پوستول و ندول در انتهای درمان در هر دو گروه کاهش یافت ولی این کاهش در دو گروه معنی‌دار نبود. با اینکه روند تغییرات درجه آکنه در انتهای دوره یک ماهه درمان بیماران مبتلا به آکنه در گروه مکمل نسبت به گروه شاهد کاهش یافت، ولی این کاهش ‌معنیدار نبود. در طول درمان میانگین اندکس شدت آکنه در گروه مداخله از 13± 129/5 به 11/6± 77 و در گروه پلاسبو از 18/6±132 به 6/11± 67/7 کاهش یافت که از لحاظ آماری تفاوت معنیداری بین دو گروه وجود نداشت.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان می‌دهد که تجویز مکمل لینولئیک اسید کونژوکه خوراکی همراه با درمان به مدت یک‌ماه تاثیر قابل ملاحظه‌ای در بهبود ضایعات آکنه ندارد.
سید دامون صدوقی،
دوره 17، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم تخمدان پلی­کیستیک یک اختلال اندوکرینی و متابولیکی پیچیده است که با اختلال تخمک­گذاری و هایپرآندروژنیسم شناسایی می­شود. کروسین از ترکیبات اصلی زعفران است. با توجه به خواص آنتی­اکسیدانی و اثر محافظتی کروسین بر غدد جنسی، این مطالعه به منظور تعیین اثر کروسین بر سطح سرمی گنادوتروپین، بتا استرادیول، تستوسترون و فولیکول­های تخمدان در موش­ صحرایی مدل سندرم تخمدان پلی­کیستیک انجام شد.
روش کار: در این مطالعه تجربی تعداد 28 سر موش صحرایی نژاد ویستار به 4 گروه مساوی تقسیم شدند. گروه­های شاهد، PCOS تیمار نشده و دو گروه  PCOSتحت تیمار با کروسین (غلظت­های 50 و 100 میلی­گرم بر کیلوگرم). سندرم تخمدان پلی­کیستیک به­وسیله 28 روز تزریق لتروزول به میزان 1 میلی­گرم بر کیلوگرم القاء شد. کروسین به­صورت داخل صفاقی به گروه­های PCOS تحت تیمار، به مدت 24 روز تزریق شد. محلول نرمال­سالین به حیوانات گروه شاهد و PCOS تیمار نشده تزریق شد. در پایان دوره درمان، سطح سرمی LH، FSH، تستوسترون و بتا استرادیول توسط روش الایزا سنجش شد. سپس، نمونه بافتی تخمدان توسط هماتوکسیلین ائوزین رنگ­آمیزی و تغییرات بافتی بررسی شد. داده­ها توسط آزمون­های آماری آنالیز واریانس یک طرفه و تعقیبی توکی تحلیل شد (0/05>p).
یافته­ ها: سطح سرمی LH، تستوسترون، بتا استرادیول و تعداد فولیکول­های کیستیک در گروه PCOS تحت تیمار با غلظت 100 میلی­گرم بر کیلوگرم کروسین در مقایسه با گروه PCOS تیمار نشده به­طور معنی­داری کاهش و FSH، تعداد فولیکول­های پری­آنترال، آنترال و جسم زرد به­طور معنی­داری افزایش یافت (0/05>p).
نتیجه­ گیری: کروسین در بهبود کیست­های تخمدانی و اختلالات هورمونی موش­های صحرایی مبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک موثر بوده است.
حافظ میرزانژاد اصل،
دوره 17، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: آلوئولار و سیستیک اکینوکوکوزیس به ترتیب ناشی از مراحل لاروی کرمهای نواری اکینوکوکوس مولتی لوکولاریس و اکینوکوکوس گرانولوزوس می باشد. این مطالعه برای تعیین میزان گسترش بیماری AE و CE انسانی در میان عشایر و دامداران و کشاورزان جلگه مغان صورت گرفته است. شیوع عفونت (CE و AE) به طور معنی داری با سن افزایش می یابد.
روش کار: در این مطالعه از روش ELISA و برای بار اول جهت غربالگری از HCF-Ag (آنتی ژن خام مایع کیست هیداتیک) استفاده شد و با آنتی ژنهای اختصاصی AgB، آنتی ژن 5 و +2 Em به ترتیب شیوع سیستیک اکینوکوکوزیس و آلوئولار اکینوکوکوزیس بررسی شد. 2003 نمونه سرم به طور تصادفی از جمعیت نرمال از شش منطقه مختلف جلگه مغان جمع آوری شد. در مرحله اول آزمایش برای غربالگری سرم­ها با استفاده از پروتئین ایمنی مرتبط با آنزیم و HCF-Ag مورد آزمایش قرار گرفت. پس از آن، سرولوژی تمام سرم ها با استفاده از آزمون ELISA و آنتی ژنهای اختصاصی برای آلوئولار و سیستیک اکینوکوکوزیس مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: از 2003 نمونه سرم 24 مورد از سرم ها 1/19% AE مثبت شد. آلودگی در مردان بیشتر از زنان (2/1% در مقابل 0/6%) بود. گروه سنی 19-5 ساله کمترین میزان آلودگی و 59-40 بالاترین میزان آلودگی را نشان دادند (2%). در مورد سیستیک اکینوکوکوزیس با آنتی ژن اختصاصی 5 Ag- تعداد 164 نمونه سرمی، مثبت شدند یعنی میزان آلودگی 7/6% و با آنتی ژن اختصاصی Ag-B تعداد 156نمونه سرمی مثبت شدند.
نتیجه گیری: داده های موجود نشان می دهد که بیشترین میزان عفونت در منطقه بران و عیوضلو (پلنگلو) دشت مغان و پایین ترین میزان عفونت انسانی در منطقه پارس آباد (نادرکندی و آغ قباق) می باشد. در مناطق با آلودگی بیشتر، عامل خطر مرتبط با بیماری CE و AE نوع آب مصرفی و روش استفاده از سبزیجات خوراکی و وحشی و شغل و داشتن و یا نداشتن آگاهی در مورد بیماریهای هیداتید می باشد. آلودگی سگ های جلگه مغان، یکی از اصلی ترین شاخصها و عوامل خطرهای بالقوه برای آلودگی انسان می باشد.
سعیده شاکری حسین آباد، غلامرضا شبانیان، شیدا شبانیان، محمود رفیعیان، سلیمان خیری، زهرا لری گوینی، کبری مسعودی،
دوره 17، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: درد یکی از مشکلات شایع پس از عمل سزارین میباشد که کنترل آن برای مادر در پرستاری از نوزاد و تغذیه با شیر مادر اهمیت بسیار دارد. یافتن راه های غلبه بر این درد همواره مورد توجه محققان بوده است. با توجه به کاربردهای گیاه شوید در طب سنتی به عنوان مسکن، در این پژوهش اثر اسانس بذر شوید بر درد پس از سزارین در بیماران تحت بیهوشی اسپاینال مورد مطالعه قرار گرفت.
روش کار: این مطالعه کارآزمایی بالینی دو سوکور در سال 1395-1394 در بیمارستان هاجر شهرکرد بر روی خانمهای باردار مراجعه کننده به این مرکز و واجد معیارهای ورود به مطالعه انجام گرفت. بیماران پس از انتخاب به روش نمونه‌گیری آسان به روش تصادفی به دو گروه تخصیص یافتند. در گروه اول، 10 سی سی اسانس بذر شوید در فواصل زمانی یک ساعت و نیم ساعت قبل از بیهوشی اسپاینال و نیم ساعت و یک ساعت و دو ساعت بعد از بیهوشی اسپاینال و در گروه دوم، در همین فواصل زمانی پلاسبو (درمان استاندارد) تجویز شد. درد و علایم حیاتی شامل فشار خون، تهوع و استفراغ، تعداد ضربان قلب، خونریزی و مصرف داروهای مخدر و هر داروی اضافی (مثل اتروپین و افدرین) حین عمل و در زمانهای30 دقیقه بعد از بیهوشی اسپاینال، یک ساعت، 4 ساعت و 12 ساعت پس از سزارین ثبت و بررسی شد.
یافته‌ها: در مرحله سوم مطالعه (4 ساعت بعد از سزارین) تنها در تعداد تنفس و در مرحله چهارم (12 ساعت بعد از سزارین) در تمامی علایم حیاتی تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده گردید (0/05<p). همچنین میزان درد و تهوع بیماران در مرحله سوم و چهارم مطالعه در گروه مورد (اسانس بذر شوید) کمتر از گروه شاهد بود که این تفاوت تنها در میزان درد بیماران معنادار گزارش گردید (0/05<p). میزان خونریزی، مصرف داروهای ضد التهاب غیر استروئیدی (NSAID) و مخدرها 12 ساعت بعد از سزارین در گروه مورد به طور معناداری کمتر از گروه شاهد گزارش گردید (0/05<p(
نتیجه‌گیری: با توجه به تاثیر اسانس بذر شوید در کاهش درد، خونریزی وکاهش مصرف مخدرها و NSAID می توان از این گیاه در زنانی که تحت عمل جراحی سزارین قرار می گیرند، استفاده نمود.
مریم خوشیده، تیبا میرزارحیمی،
دوره 17، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از درمان دیسمنوره بازگشت زنان به وضعیت عادی است. در این مطالعه داروی ضد التهابی غیراستروئیدی کپسول مفنامیک اسید با پمادگلیسریل تری نیترات بعنوان توکولیتیک در درمان درد قاعدگی اولیه مقایسه شده است.
روش کار: این مطالعه کارآزمایی بالینی یک سویه کور در سال 1394-1393 بر روی 160 خانم 30-18 ساله اول زا که با درد قاعدگی اولیه به درمانگاه زنان مراجعه کرده بودند انجام شد. بیماران بصورت تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. از زمان شروع پریود به گروه A کپسول مفنامیک اسید ابتدا 500 میلیگرم سپس یک عددکپسول 250 میلیگرمی هر 6 ساعت و به گروه B در ابتدا 2/5میلیگرم و سپس هر 12 ساعت یک بار پماد گلیسریل تری نیترات 0/2% داده شد که بر روی پوست شکم زیر ناف مالیده میشد و درمان تا 48 ساعت ادامه یافت. درجه درد هر 4 ساعت یکبار براساس مقیاس رتبه بندی  عددی ارزیابی شد.  پیامد اولیه میانگین شدت درد بعد از مصرف دارو و پیامد ثانویه میزان و نوع عوارض جانبی نظیر سردرد و اختلالات گوارشی بود.
یافته ها: میانگین شدت درد در سیکل اول بعد از مصرف دارو در 24 ساعت اول در گروه مفنامیک اسید کمتر از گروه گلیسریل تری نیترات بود (0/01=p) و در روز دوم میانگین شدت درد در دو گروه اختلاف معنیداری نداشت. میانگین شدت درد در تمامی روزها درگروه مفنامیک اسید کمتر از گروه گلیسریل تری نیترات بود، ولی تنها در روز دوم از سیکل دوم (0/001< p) ودر سیکل سوم نیز در روز اول (0/001=p) در دو گروه تفاوت معنی دار بود. عوارض جانبی نیز در گروه گلیسریل تری نیترات بیشتر از گروه مفنامیک اسید بود. ولی این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود. شایعترین عارضه در گروه دریافت کننده گلیسریل تری نیترات سردرد (18/75%) و در گروه دریافت کننده مفنامیک اسید تهوع (26/25%) بود. از نظر میزان رضایتمندی بیماران در گروه دریافت کننده گلیسریل تری نیترات 5/42 درصد عالی و خوب و در گروه دریافتکننده مفنامیک اسید میزان رضایت 78/5 درصد عالی و خوب بود و بیماران در گروه مفنامیک اسید از دارو رضایت بیشتر داشتند )0/004=p).
نتیجه گیری: اثر بیدردی کپسول مفنامیک اسید در درمان دیسمنوره اولیه بیشتر از پماد گلیسریل تری نیترات و میزان عوارض جانبی این دو دارو تفاوت قابل توجهی نداشت، ولی نوع عوارض در دو دارو متفاوت بود.
فریده منافی، رضا علی پناه مقدم، علی نعمتی، ودود ملک زاده، آرش مهری پیرایواتلو،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: آندروگرافولید دارای خواص آنتی‌اکسیدانی بالقوه‌ای است. هنوز درک کاملی از چگونگی اثرات آنتی‌اکسیدانی آندروگرافولید وجود ندارد. در این مطالعه تأثیر آندروگرافولید بر فعالیت سرمی آنزیم‌های آنتیاکسیدانی سوپراکسید‌دیسموتاز و کاتالاز در مدل موش صحرایی دچار اضافه بار ثانویه‌ آهن مورد بررسی قرار گرفته است.
روش کار: در این مطالعه تجربی 32 سر موش صحرایی به 4 گروه هشت تایی: 1- شاهد، 2- دریافت‌کننده آهن،‌ 3- دریافت‌کننده آهن تیمار شده با دوز mg/kg 7 آندروگرافولید، 4- دریافت‌کننده آندروگرافولید با دوز mg/kg 7 تقسیم شدند. فعالیت آنزیم‌های سوپراکسید‌دیسموتاز و کاتالاز و سطوح سرمی مالون‌دی‌آلدئید با استفاده از روش رنگ‌ سنجی اندازه‌گیری شد. جهت بررسی رسوب کبدی آهن از رنگ آمیزی پرسین بلو استفاده گردید.
یافته‌ها: نتایج نشانگر رسوب آهن در نمونه کبد گروه دریافت‌کننده آهن بود. فعالیت سوپراکسید‌دیسموتاز و کاتالاز در گروه دریافت‌کننده آهن‌ در مقایسه با گروه شاهد افزایش معنی‌داری داشت (0/05>p). فعالیت کاتالاز در گروه دریافت‌کننده آهن تیمار شده آندروگرافولید در مقایسه با گروه شاهد و گروه دریافت‌کننده آهن بهطور معنی‌داری کاهش داشت (0/05>p). فعالیت سوپراکسید‌دیسموتاز در گروه دریافت‌کننده آهن تیمار شده آندروگرافولید در مقایسه با گروه دریافت‌کننده آهن کاهش معنی‌داری داشت (05/0>p). سطوح سرمی مالون‌دی‌آلدئید در گروه دریافت‌کننده آهن نسبت به گروه کنترل افزایش معنی‌داری داشت (0/05>p). سطوح سرمی مالون‌دی‌آلدئید در گروه دریافت‌کننده آهن تیمار شده آندروگرافولید در مقایسه با گروه فقط دریافت‌کننده آهن کاهش معنی‌داری نشان داد (0/05>p).
نتیجه‌گیری: آندروگرافولید با دوزmg/kg 7 فعالیت سرمی کاتالاز و سوپراکسید‌دیسموتاز و سطوح سرمی مالون‌دی‌آلدئید را در مدل اضافه بار ثانویه آهن کاهش می‌دهد.
المیرا قربان زاده، محمد ضعیفی زاده،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پروستات یکی از شایعترین سرطانهای دنیا است و انتظار میرود نیاز به پیشگیری از این بیماری در آینده افزایش شگرفی یابد. در عرصه جدید ظهور علم ژنتیک تغذیه ای به دنبال بررسی اثرآنتی اکسیدانهای طبیعی بر روی متیله شدن بیش از حد ژنها، این پژوهش با هدف بررسی اثر پلی فنل و آنتو سیانین عصاره قره قات بر روی رده سلولی PC-3 سرطان پروستات و نیز بر روی متیلاسیون و تغییرات بیان ژن GSTP1 انجام شده است.
روش کار: جهت سنجش حیات سلولی توسط سنجش تترازولیوم (MTT) عصاره قره قات به ترتیب با غلظتهای (4500، 2250، 1125، 562/50، 140/62، 70/31، 35/15، 17/57، 8/78 و 4/39 ppm) به مدت 24، 48 و 72 ساعت بر روی PC-3 کشت شده در محیط کشت در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. برای بررسی میزان بیان ژن GSTP1 با روش qRT-PCR از عصاره قره قات با دوزهای (156، 312، 625، 1250 و 2500 ppm ) استفاده شد.
یافتهها: عصاره قره قات با غلظت ppm70 -35 به طور معناداری زنده مانی سلولهای PC-3 را کاهش داده است. در اثر تیمار با ppm 1250، میزان بیان ژن گلوتاتیون اس- ترانسفراز نسبت به کنترل افزایش معناداری نشان داده است.
نتیجه گیری: عصاره قره قات می تواند در سلولهای سرطان پروستات انسانی (PC-3) باعث کاهش زنده مانی این سلولها و افزایش بیان ژن گلوتاتیون اس- ترانسفراز شود که آن نیز میتواند از طریق تغییر مسیر سرطانی بودن سلولها یا متیل برداری از CpG قابل توجیه باشد.
پیروز پورمحمد، رضا علی پناه مقدم، فیروز امانی، علی نعمتی، ودود ملک زاده،
دوره 18، شماره 1 - ( 2-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به استفاده گسترده از نانوذرات اکسید روی و اثرات ناخواسته احتمالی آنها در محیطهای بیولوژیک در این پژوهش تاثیر نانوذرات اکسید روی بر سطح پروفایل لیپیدی خون بررسی گردید.
روش کار: در این پژوهش از 24 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار استفاده شد. موش‌ها بطور تصادفی به سه گروه کنترل، گروه دریافت کننده نانو ذرات اکسید روی با دوز mg/kg 25 و گروه دریافت کننده نانو ذرات اکسید روی با دوز mg/kg 50 تقسیم شدند. مدت آزمایش دو هفته بود. سپس خونگیری شده و سرم جدا گردید. سطوح سرمی تری‌گلیسیرید، کلسترول، VLDL، LDL و HDL با استفاده از کیت‌ها و روش‌های استاندارد تعیین گردید.
یافته‌ها: براساس یافته‌های این پژوهش سطوح سرمی تری‌گلیسیرید و VLDL در هر دوگروه دریافت کننده نانو ذرات اکسید روی در مقایسه با گروه کنترل بطور معنی داری افزایش یافت (0/05<p). سطوح سرمیLDL ، HDL و نسبت LDL/HDL در هر دوگروه‌ دریافت کننده نانوذرات اکسید روی در مقایسه با گروه کنترل بطور معنی داری کاهش یافته بود (0/05<p). سطوح سرمی کلسترول در مقایسه با گروه کنترل تغییری نکرده بود.
نتیجه گیری: بر اساس یافتههای مطالعه حاضر دوزهای mg/kg 25 و mg/kg 50 نانوذرات اکسید روی هم اثرات مضر (افزایش تری گلیسیرید و VLDL و کاهش HDL) و هم اثرات مفید (کاهش LDL و کاهش نسبت LDL/HDL) در پروفایل لیپیدی خون ایجاد میکنند.
شهریار ‫ هاشم زاده، داود ایمانی، رضا جواد رشید، محمد کاظم طرزمنی، سجاد پوراصغری،
دوره 18، شماره 1 - ( 2-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: میزان بقای 10 ساله کلی سرطانهای غده تیروئید بالای 90 درصد میباشد، ولی کارسینوم پاپیلاری تیروئید اغلب عود و متاستاز به غدد لنفاوی منطقه ای دارد که منجر به بقای زیر 90 درصد میگردد. در بیماران مبتلا به سرطان تیروئید، خطر متاستاز غدد لنفاوی گردن در حدود 20 تا 50 درصد است. هدف از انجام این مطالعه، بررسی نتایج سونوگرافی در ارتباط با درگیری گره های لنفاوی قبل از جراحی تیروئیدکتومی و مقایسه آن با جواب پاتولوژی بعد از انجام تیروئیدکتومی در بیماران مبتلا به سرطان تیروئید غیرمدولاری میباشد.
روش کار: تعداد 60 نفر از بیماران مبتلا به سرطان تیروئید به صورت تصادفی انتخاب و وارد مطالعه شد. تمامی بیمارانی که تشخیص سرطان تیروئید در آنها تائید شده بود، توسط دو رادیولوژیست و توسط یک دستگاه سونوگرافی تحت سونوگرافی گردن قرار گرفتند. بیماران توسط یک جراح تحت توتال تیروئیدکتومی و لنف نود دایسکشن گردن قرار گرفتند.
یافتهها: بین نتایج سونوگرافی و نتایج پاتولوژی در تعیین وجود درگیری گره های لنفاوی گردنی قبل از عمل تیروئیدکتومی، فقط در تومورهای نوع پاپیلری تیروئید، رابطه معنیداری مشاهده شد و بین نتایج سونوگرافی و نتایج پاتولوژی در تعیین محل لنف نود های درگیر نیز رابطه معنیداری وجود داشت.
نتیجه گیری: سونوگرافی میتواند یک ابزار مفید با هزینه و زمان کمتری نسبت به ارزیابی هیستولوژیکی در تعیین محل درگیری لنف نودهای گردنی در سرطانهای تیروئید قبل از عمل جراحی باشد.
تکتم سادات وفا، مژده عمادی، سید دامون صدوقی،
دوره 18، شماره 1 - ( 2-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: کورکومین دارای خواص آنتی­اکسیدانی است و هدف از مطالعه حاضر تعیین اثر کورکومین بر میزان    Bax،Bcl-2 ، آنزیم­های آنتی­اکسیدانی و پراکسیداسیون لیپیدی اسپرم پس از فرایند انجماد می­باشد.
روش کار: در این مطالعه تجربی از چهار راس گاو بالغ نژاد هلشتاین، دو بار در هفته در هشت نوبت نمونه­های اسپرم جمعآوری شد. نمونه­های منی به چهار گروه تقسیم شدند. مقادیر صفر (شاهد)، 10 (گروه تجربی یک)، 20 (گروه تجربی دو) و 30 (گروه تجربی سه) میلی­گرم بر میلی­لیتر کورکومین به همراه رقیق­کننده به نمونه­های منی اضافه شد. پس از فرایند ذوب، میزان Bax، Bcl-2، مالون­دی­آلدئید همچنین میزان آنزیم­های سوپراکسید دیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز و کاتالاز در نمونه­های اسپرم توسط روش الایزا سنجش شد.
یافته­ها: با توجه به نتایج به­دست آمده، میزان Bcl-2، سوپراکسید دیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز و کاتالاز در نمونه­های اسپرم تحت تیمار با غلظت­های 20 و 30 میلی­گرم بر میلی­لیتر کورکومین در مقایسه با گروه شاهد به­طور معنی­داری افزایش و سطوح Bax و مالون­دی­آلدئید به­طور معنی­داری کاهش یافت (0/05>p). این مقایسه برای نمونه اسپرم تحت تیمار با غلظت 10 میلی­گرم بر میلی­ لیتر کورکومین معنی­دار نبود.
نتیجه­ گیری: مصرف وابسته به دوز کورکومین موجب کاهش استرس­اکسیداتیو، پراکسیداسیون لیپیدی و افزایش پروتئین­های ضدآپوپتوزیس در اسپرم منجمد- یخ گشایی می­شود.
نیلوفر صادقی، مرضیه تولائی، محمد حسین نصر اصفهانی،
دوره 18، شماره 1 - ( 2-1397 )
چکیده

ناباروری، به ویژه در دهه گذشته به عنوان یک مشکل جهانی در حال افزایش است. که تقریبا 10-15 درصد از جمعیت سراسر جهان را تحت تاثیر قرار داده است. منشاء انواع مختلف ناباروری متفاوت است. مطالعات حاکی از آن است که گونه های فعال اکسیژن (ROS) در علل ناباروری، به ویژه ناباروری مردان دخیل هستند. اگرچه ROS برای عملکردهای فیزیولوژیکی از جمله ظرفیت یابی، واکنش آکروزومی و اتصال اسپرم به تخمک ضروری میباشد ولی سطح بیش از حد آن میتواند یکی از علل اصلی عملکرد ناقص اسپرم باشد، که نه تنها باعث نقص در سلامت DNA اسپرم می شود بلکه به دلیل اکسیدشدن پروتئینها و مخصوصاً اسیدهای چرب غشاء، لقاح را تحت تاثیر قرار میدهد. همچنین افزایش سطح استرس اکسیداتیو در اسپرم علاوه بر آنکه سرعت آسیب DNA اسپرم را تسهیل می نماید، میتواند منجر به فعال شدن مسیرهای آپوپتوز و مرگ سلول گردد. لذا کیفیت مایع منی از لحاظ عملکردی کاهش مییابد. از آنجا که آسیب اکسیداتیو به DNA اسپرم با سقط جنین و اختلالات رشدی در فرزندان همراه است. یافتن راهکارهای جدید شناخت بیولوژی اسپرم از دیدگاه سلولی ملکولی ضروری میباشد. بنابراین بررسی و توجه بیشتر به مکانیسم‌های مختلف تاثیر استرس اکسیداتیو بر اسپرم می‌تواند باعث پیشرفت‌ چشمگیری در زمینه اتیولوژی ناباروری مردان گردد.
زهرا گودرزیان، سید ابراهیم حسینی،
دوره 18، شماره 2 - ( 4-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: آزاتیوپرین دارویی با کاربرد وسیع در درمان بیماریهای خودایمنی است که بر عملکرد و ساختار بافتی کلیه دارای اثرات منفی میباشد. لذا با توجه به اثرات محافظتی زنجبیل در برابر نفروتوکسینهای مختلف مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر عصاره زنجبیل بر تغییرات کلیوی ناشی از مصرف آزاتیوپرین در موشهای صحرایی صورت گرفت.
روش کار: در این مطالعه تجربی از 56 سرموش صحرایی ماده بالغ که به 7 گروه شامل کنترل، شاهد و 5 دسته تجربی دریافت کننده آزاتیوپرین (mg/kg50)، زنجبیل mg/kg 200، آزاتیوپرین به همراه زنجبیل با دوزهای mg/kg 200 و 100،50 تقسیم شدند. در این بررسی زنجبیل به صورت گاواژ و آزاتیوپرین به صورت درون صفاقی و برای مدت 21 روز تجویزشدند. در پایان سطح سرمی اوره، اسید اوریک و کراتینین اندازه گیری و ساختاربافتی کلیه های حیوانات بررسی گردید. نتایج از طریق آزمونهای ANOVA و دانکن در سطح معناداری 0/05 pآنالیز شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد آزاتیوپرین باعث تخریب ساختار بافتی همراه با نکروزه شدن سلولی، تخریب توبولی، کوچک شدن گلومرولها، بزرگ شدن فضای ادراری، پرخونی و ارتشاح سلولهای آماسی در بافت کلیه و همچنین افزایش سطح سرمی اوره و اسیداوریک وکراتینین در سطح 0/05 pمیشود، در حالیکه مصرف همزمان زنجبیل با آزاتیوپرین باعث کاهش معنادار میزان سرمی اوره، اسیداوریک وکراتینین و بهبود ساختاربافتی کلیه در مقایسه با گروه آزاتیوپرین میگردد.
نتیجه گیری: دادههای این مطالعه نشان دادکه زنجبیل به واسطه خواص آنتی اکسیدانی خود توانسته با مهار رادیکالهای آزاد تولید شده توسط آزاتیوپرین، بر بافت کلیه اثر محافظتی داشته باشد واز شدت آثار تخریبی آزاتیوپرین بر بافت و عملکرد کلیه ها بکاهد.
 
فرین ملکی فرد، نوروز دلیرژ، رحیم حب نقی، حسن ملکی نژاد،
دوره 18، شماره 2 - ( 4-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات متعددی نشان داده اند که پنتوکسی فیلین دارای اثر آنتی اکسیدان و ضدالتهاب میباشد. اثرات محافظتی پنتوکسی فیلین در بیماریهای خودایمن نشان داده شده است. هدف از این مطالعه بررسی اثرات پنتوکسی فیلین بر هیستوپاتولوژی پانکراس در موشهای دیابتی شده بود.
روش کار: دیابت بوسیله چندین دوز متوالی و کم استرپتوزوتوسین (STZ) در موشهای سوری نر نژادC57BL/6 القا شد (mg/kg/day40، 5 روز متوالی). بعد از القای دیابت، موشها تحت درمان با پنتوکسی فیلین به مدت 21 روز (روزانه mg/kg/day 100، داخل پریتوئن) قرار گرفتند. میزان قند خون ناشتا بیشتر از mg/dl 250 معیار دیابتیک شدن موشها تلقی میشد. میزان تولید نیتریک اکساید در محیط کشت سلولهای طحالی سنجیده شد. پانکراس جداسازی شده و جهت بررسی هیستوپاتولوژیک به روش هماتوکسیلین ائوزین(H&E) و گوموری آلدهید فوشین (GAF) رنگ آمیزی گردید.
یافته ها: میزان تولید نیتریک اکساید در موشهای دیابتی درمان شده با پنتوکسی فیلین به طور قابل توجهی کاهش یافت (0/05(p<. ضمناً پنتوکسی فیلین سبب بهبود بافت پانکراس گردید. پنتوکسی فیلین سبب افزایش میانگین تعداد جزایر، قطر جزایر و تعداد سلولهای بتا گردید (0/05<p).
نتیجه گیری: این یافته ها نشان میدهد که پنتوکسی فیلین ممکن است اثر درمانی بر تخریب خودایمن سلولهای بتای پانکراس طی دیابت نوع 1 ناشی از القا توسط STZ در موش داشته باشد.
 
منوچهر ایران پرور، حسن اناری، سید طاها قریشی، محمد جواد نقی زاده، شاداب میرفخرایی،
دوره 18، شماره 2 - ( 4-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: اولتراسونوگرافی به عنوان بهترین روش غیر تهاجمی و ارزان قیمت در دسترس برای بررسی تغییرات ضخامت اینتیما- مدیای شریانهای کاروتید (IMT) و برای یافتن ارتباط آن با عوامل خطر قلبی- عروقی و حوادث عروقی در مطالعات مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. هدف این مطالعه بررسی میزان IMT در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بر اساس شاخصهای بالینی و آزمایشگاهی بود.
روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی تعداد 100 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به کلینیک دیابت به طور کاملاً تصادفی انتخاب و از نظر شاخصهای بالینی و آزمایشگاهی آترواسکلروز سیستمیک مورد بررسی قرار گرفتند. هر دو نوع IMT (TA و TB) در شش محل سیستم کاروتید توسط اولتراسونوگرافی محاسبه و شدت افزایش این دو مقدار نسبت به IMT نرمال محاسبه و ارتباط آن با شاخصهای بالینی و آزمایشگاهی آترواسکلروز تعیین و داده های جمع آوری شده با استفاده از روشهای آمار توصیفی در نرم افزار spss-19 تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: در این مطالعه بیش از 80 درصد افراد دارای میزان IMT بالاتر از حد نرمال بودند. بین شدت افزایش IMT با متغیرهای جنس، مصرف سیگار، عدم فعالیت ورزشی منظم، دیس لیپیدمی و کیفیت نامناسب کنترل گلوکز خون ارتباط معنیدار و قوی وجود داشت.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که بیماری دیابت  و فاکتورهایی مانند عوامل جنسیت، مصرف سیگار و عدم فعالیت ورزشی منظم اثر عمده ای بر روی افزایش IMT نسبت به میزان نرمال داشته است.
حسن عدالتخواه، زهرا بیرون بر فتحی، نگار خوش نویس، سعید صادقیه اهری،
دوره 18، شماره 2 - ( 4-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: در سال‫های اخیر فرضیه بکارگیری انتی اندروژن ها به طور فزاینده ای در درمان آکنه خانمها مطرح شده است. یکی از این رده داروها فلوتامید است ولی شواهد قوی از اثر بخشی درمان با فلوتامید در درمان آکنه خانم ها وجود ندارد. هدف این مطالعه مقایسه اثر درمان توام «فلوتامید، سیپروترون کامپاند» با «فلوتامید، داکسی سایکلین» در آکنه نوع شدید خانمها بود.
روش کار: در این مطالعه کارآزمایی بالینی،بیماران در دو گروه 30 نفره درمانی، توام «فلوتامید، سیپروترون کمپاند» با «فلوتامید، داکسی سایکلین» شرکت داده شدند و برای مدت شش ماه پیگیری شدند. هر دو گروه کلیندامایسین موضعی 1% نیز روزانه دو بار دریافت نمودند. از شمارش تعداد ضایعات، تغییرات اندیکس شدت و درجه بندی آکنه برای ارزیابی بیماران استفاده گردید. رضایتمندی بیماران نیز ارزیابی گردید.
یافته ها: میانگین سنی در گروه توام «فلوتامید، داکسی سایکلین» 4/67±19/4 و در گروه توام «فلوتامید، سیپروترون کامپاند» 3/11±19/06 بود. این اختلاف از نظر آماری معنی دارنبود. میانگین اندیکس شدت آکنه در شروع مداخله بین دو گروه با سطح معنی داری برابر 0/7 تفاوت معنی داری نداشت.میانگین اندیکس شدت آکنه در شروع درمان در گروه توام «فلوتامید، داکسی سایکلین»، از 155/4±306/07 و در انتهای درمان به 19/5±19/50 و در توام «گروه فلوتامید، سیپروترون کمپاند»، از 151/2±293/2و در انتهای درمان به 21/8±10/5 کاهش یافت. این تفاوت از نظر آماری معنیدار نبود.
نتیجه گیری: هر دو گروه توام درمانی، در درمان آکنه نوع شدید موثر بودند و احتمالاً بتواند جایگزینی برای درمانهای رایج آکنه های نوع شدید باشد.     
 
کیوان امیرشاهرخی، شهاب بهلولی، محمد یوسفی،
دوره 18، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه نشان دادن ارتباط بین دوزهای مختلف و اثر ضد التهابی متیل سولفونیل متان (MSM) بر ادم ناشی از کاراجینان در پای رت بعنوان یک مدل التهابی حاد بود.
روش کار: در این مطالعه از 54 عدد رت نر با وزن 180 تا 190 گرم استفاده شد. متیل سولفونیل متان در دوزهای 100،200،400، 800 و mg/kg1200 بصورت تزریق داخل صفاقی و 30 دقیقه قبل از تزریق کاراجینان (0.1%) استفاده شد. در این مطالعه از دیکلوفناک بعنوان داروی کنترل استفاده گردید. موشها به سه گروه MSM، دیکلوفناک و نرمال سالین تقسیم شده و بافت پنجه آنها برای بررسی فاکتورهای التهابی و اکسیداتیو جمع آوری شدMDA, GSH,TNF-α, IL-1β)). همچنین ارتباط مابین غلظت های مختلف MSM و میزان کاهش ادم پای موشها با استفاده از مدل ساده Emax محاسبه گردید.
یافته ها: میزان ED50 برای اثر MSM بر روی ادم پای ناشی از کاراجینان mg/kg 9/7±193 بود. پس از استفاده از MSM در دوزهای mg/kg 200، 400، 800 و 1200 کاهش معناداری در ادم پا مشاهده گردید، اما این کاهش در دوز mg/kg 100 MSM از نظر آماری معنادار نبود. MSM توانست سطح مالون دی آلدهید بافتی را بطور بارزی کاهش دهد اما تفاوت معناداری در میزان گلوتاتیون احیاشده نسبت به گروه کنترل نتوانست ایجاد نماید. همچنین MSM بطور معناداری سطوح بافتی سایتوکاینهای IL-1b و TNF-a را کاهش داد
نتیجه گیری: محدوده دوز ضد التهابی توصیه شده MSM برای مطالعات فارماکولوژیک در رت حدود mg/kg 200 تا 800 میباشد و دوز متوسط آن نیز mg/kg400 است. همچنین به نظر میرسد اثر ضد التهابی MSM بارزتر از اثر آنتیاکسیدانی آن میباشد.
 
رسول شریفی، اکبر نظری،
دوره 18، شماره 3 - ( 7-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: متالوپروتئینازهای ماتریکس (MMP) از مهمترین عوامل تجزیه کننده غضروف در آرتریت روماتوئید میباشند که افزایش سطح آنها می­تواند با تغییر در عوامل موثر بر حساسیت انسولین همراه شود. لذا مطالعه حاضر به اندازه گیری سطح MMPها، شاخص حساسیت به انسولین و فاکتورهای موثر بر آن در زنان چاق مبتلا به آرتریت روماتوئید و ارتباط بین آنها پرداخته است.  
روش کار: در این مطالعه 50 زن چاق مبتلا به آرتریت روماتوئید که به مرکز کلینیک شیخ الرئیس و بیمارستان سینا در شهر تبریز مراجعه کرده بودند، به عنوان گروه مورد و 50 نفر فرد چاق سالم به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند. پس از تعیین وزن، مقادیر 1MMP-، 3MMP-، 13MMP-، انسولین، لپتین، ویسفاتین، رزیستین و گلوکز بصورت ناشتا با استفاده از کیت الایزا و پارس آزمون اندازه گیری شدند. از آنالیز واریانس یکطرفه برای آنالیز آماری داده­ها و از آزمون همبستگی پیرسون به منظور ارزیابی ارتباط بین متغیرها استفاده شد (0/05<p).
یافته­ها: در مطالعه حاضر میانگین سطح 1MMP- (0/008=p)، 3 MMP-­(0/015p ) و 13 MMP- (0/001=p) در گروه مورد در مقایسه با گروه کنترل افزایش معناداری را نشان داد. همچنین شاخص حساسیت به انسولین (HOMA-IR) در گروه مورد در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنی داری را نشان نداد (0/21=­p). در گروه مورد در مقایسه با گروه کنترل میانگین سطح لپتین، رزیستین و ویسفاتین افزایش معناداری (به ترتیب 0/00=­p، 0/00= pو24 0/0=p) داشت، ولی اختلاف سطح انسولین (231 /0=p) و گلوکز (430 /0=p) افزایش معناداری را نشان نداد. بین انسولین و MMPها، همبستگی منفی و با سایر پارامترهای موثر بر حساسیت به انسولین همبستگی مثبت حاکم است.
نتیجه گیری:مطالعه ما نشان داد  سطح MMP ها و نیز سطح برخی از شاخص­های موثر بر حساسیت به انسولین در این بیماران، افزایش می­یابد. همچنین بین متالوپروتئینازهای ماتریکس و برخی از فاکتورهای موثر بر حساسیت به انسولین از جمله رزیستین و ویسفاتین همبستگی معنادار مثبت وجود دارد.
 
سپیده احمدی سقرلو، رضا علی پناه مقدم، رامین سلیم نژاد،
دوره 18، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مهمترین عوارض بیماری دیابت، نارسایی مزمن کلیوی است که با شدت مرگ و میر در این بیماران ارتباط تنگاتنگی دارد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر عصاره قره‌ قاط متصل شده به نانوذرات اکسید روی بر آسیب‌های هیستوپاتولوژیک بافت کلیه در موش‌های صحرایی دیابتی است.
روش کار: در این مطالعه از 30 سر موش صحرایی ویستار در 6 گروه 5 تایی استفاده گردید. گروه‌ها شامل: گروه کنترل، گروه دیابتی (mg/kg170 آلوکسان)، گروه دیابتی- انسولین (mg/kg170 آلوکسان و U/kg10 انسولین)، گروه دیابتی-نانوذره (mg/kg170 آلوکسان و mg/kg 8 نانو ذرات اکسید روی)، گروه دیابتی- عصاره (mg/kg170 آلوکسان و mg/kg150 عصاره قره قاط) و گروه دیابتی- نانوذره-عصاره (mg/kg170 آلوکسان و mg/kg8 عصاره قره قاط متصل به نانوذرات اکسید روی) بودند. دیابت در موش‌های صحرایی مورد آزمایش با تزریق داخل صفاقی آلوکسان منوهیدرات ایجاد شد. برای تهیه عصاره قره ‌قاط متصل به نانوذره از روش سنتز زیستی استفاده شد. برای بررسی تغییرات هیستوپاتولوژیکی از رنگ‌آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین و نرم افزار Image J استفاده گردید.
یافته‌ها: مقایسه بین گروه‌های تحت تیمار با عصاره قره ‌قاط، نانو ذرات اکسید روی و عصاره قره ‌قاط متصل شده به نانوذرات اکسید روی نشان داد که این ترکیبات از آسیب بافتی ناشی از دیابت در بافت کلیه تا حدودی محافظت میکنند و بیشترین تاثیر محافظتی در برابر دیابت در گروه عصاره قره ‌قاط متصل شده به نانوذرات اکسید روی مشاهده گردید.
نتیجه‌گیری: مطالعه حاضر برای اولین بار نشان داد عصاره قره‌قاط متصل شده به نانوذرات اکسید روی می‌تواند در جلوگیری از آسیب بافتی ناشی از دیابت در بافت کلیه موش صحرایی تاثیر مثبتی داشته باشد.
 

صفحه 8 از 11     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.31 seconds with 49 queries by YEKTAWEB 4623