41 نتیجه برای مقاومت
شادی شاهسوان، عبدالعزیز رستگار لاری، بیتا بخشی، پرویز اولیاء، ملیحه نوبخت،
دوره 16، شماره 3 - ( 7-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: جنس شیگلا باکتریهای گرم منفی هستند که عامل بیماری شیگلوزیس بوده و در کودکان زیر دو سال، افراد مسن و کسانی که ضعف سیستم ایمنی دارند میتواند مشکل ساز شود. آنچه که امروزه درمان بیماریهای عفونی را پیچیده میکند؛ مقاومت همزمان به چند آنتی بیوتیک میباشد.گونه های شیگلا نیز مانند سایر باکتریها به آنتی بیوتیکهایی که به صورت معمول در درمان شیگلوزیس استفاده میشود، مقاوم شده اند. هدف این مطالعه بررسی الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی و مقاومت به تتراسایکلین و آزیترومایسین در جدایه های شیگلا میباشد.
روش کار: 50 جدایه شیگلا از کودکان زیر پنج سال مبتلا به اسهال از سه بیمارستان در شهر تهران جمع آوری و وارد مطالعه شدند که شناسایی آنها به روش های بیوشیمیایی، آگلوتیناسیون و مولکولی (ژنهای ,rfc ipaH, wbgz) انجام شد. حساسیت ضدمیکروبی با روش دیسک آگار دیفیوژن برای آمپی سیلین، آزیترومایسین، سیپروفلوکساسین، داکسی سایکلین، لووفلوکساسین، ماینوسایکلین، نالیدیکزیک اسید، نورفلوکساسین، استرپتومایسین، تری متوپریم سولفامتوکسازول و تتراسایکلین و بررسی حداقل غلظت بازدارندگی برای تتراسایکلین و آزیترومایسین انجام شد.
یافته ها: از 50 جدایه شیگلا 16 درصد به عنوان شیگلا فلکسنری و 84 درصد به عنوان شیگلا سونئی شناسایی شدند. 98 درصد همزمان به چند دارو مقاوم بودند. بیشترین جدایه ها به استرپتومایسین، تری متوپریم سولفا متوکسازول، تتراسایکلین و داکسی سایکلین مقاوم بودند. مقاومت به آزیترومایسین 6 درصد گزارش شد. تمامی جدایه ها به نورفلوکساسین و لووفلوکساسین حساس بودند. در این مطالعه نه الگوی مقاومت برای شیگلا مشاهده شد.
نتیجه گیری: مقاومت به تتراسایکلین در این جدایه ها بسیار بالا بوده و همچنین مقاومت به آزیترومایسین هم به عنوان آنتی بیوتیکی که در سالهای اخیر استفاده میشود قابل ملاحظه میباشد.
فاطمه حسینی، محمد کارگر،
دوره 17، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: انتروکوک ها فلور غالب مدفوع میباشند که مستقیماً و یا از طریق فاضلابها به محیط وارد میشوند. این باکتریها به دلیل توانایی کسب ژنهای مقاومت و انتقال آن به سایر باکتریها بهویژه استافیلوکوکوساورئوس، نقش مهمی را در ایجاد عفونتهای بیمارستانی ایفا مینمایند. این پژوهش با هدف ارزیابی شیوع انتروکوک های مقاوم به ونکومایسین و شناسایی ژنهای vanA، vanB، vanC1/C2 در ایزولههای VRE جدا شده از نمونههای محیطی جنوب استان فارس انجام شد.
روش کار: این پژوهش به صورت مقطعی- توصیفی بر روی 155 جدایه انتروکوک جمعآوری شده از نمونههای محیطی (فاضلاب بیمارستانی و آبهای سطحی) مناطق مختلف لارستان و جهرم انجام شد. جداسازی انتروکوک ها با روش فیلتراسیونغشایی، کشت در محیط اختصاصی KF و آزمونهای بیوشیمیایی انجام گرفت. حساسیت نسبت به آنتی بیوتیکهای متداول و ونکومایسین مطابق با استاندارد CLSI با استفاده از روش انتشار دیسک و محاسبه حداقل غلظت بازدارنده رشد با روش Macro Brothdilution انجام شد. سپس وجود ژنهایvanA ،vanB ، vanC1/C2در ایزولههای VRE با روش PCR چندگانه ارزیابی گردید.
یافتهها: از مجموع ایزولههای انتروکوک، 41 (45/26%) انتروکوکوس فکالیس، 6 (3/87%) انتروکوکوس فیسیوم و 108 (69/68%) غیرفکالیس/ غیرفیسیوم تعلق داشتند. در مجموع 46 مورد (29/67%) از جدایههای انتروکوک نسبت به ونکومایسین مقاومت داشتند. از این تعداد 4 ایزوله 128MIC≥ را نشان دادند. در 4 ایزوله (8/70%) مقاومت به تمامی گروههای آنتی بیوتیک مورد بررسی مشاهده شد. 2 ایزوله (50%) ژن vanA و 2 ایزوله (50%) ژن vanB را داشتند، اما در هیچکدام ژن vanC1/C2 شناسایی نشد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که ایزولههای VREدر منطقه مورد پژوهش شیوع گستردهای دارند، از این رو ضرورت توجه به مصرف محتاطانه ونکومایسین و اقدامات کنترلی به منظور ممانعت از انتشار محیطی ایزولههای VRE وجود دارد.
منوچهر ایرانپرور، داور الطافی، بهمن محمدزاده،
دوره 17، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت ملیتوس ششمین عامل مرگ در بین افراد در اثر بیماری است و در افراد بالاتر از 25 سال، 18 درصد تمام مرگها را شامل میشود. این مطالعه با هدف مقایسه یافته های درگیری انسدادی شریانهای مغزی در افراد دیابتیک با مدت ابتلا بیش از 5 سال و کمتر از 5 سال انجام شد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی تحلیلی بیماران دیابتی به دو گروه با مدت ابتلا کمترو بیش از 5 سال تقسیم بندی شدند. بر روی بیماران داپلر ترانس کرانیال انجام و سرعت ماکزیمم و میانگین شاخص ضربانی و مقاومت در شریانهای مغزی میانی راست و چپ و بازیلاری اندازه گیری شد. چک لیست برای همه بیماران تکمیل و اطلاعات توسط SPSS-16 تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: در بیماران با مدت ابتلای کمتر از 5 سال، 64 درصد (با میانگین سنی 55/4 سال) و بیش از 5 سال، 36 درصد (با میانگین سنی 55/4 سال) مرد بودند. بین مدت زمان ابتلا به دیابت با شاخص توده بدنی بیماران رابطه معنی داری مشاهده نشد ولی مشاهده شد که با افزایش مدت زمان ابتلا میزان HbA1C بیماران نیز افزایش می یابد. هیچ ارتباط معنی داری میان سرعت شرایین مغزی میانی راست و چپ و بازیلری و مدت زمان ابتلا به دیابت مشاهده نشد. همچنین میان مدت ابتلا به دیابت و شاخص ضربانی شریان مغزی میانی راست و بازیلری رابطه معنی دار مشاهده شد. هیچ ارتباط معنی داری میان سن، شاخص توده بدنی،HbA1C با شاخص ضربانی و شاخص مقاومت در میان بیماران مشاهده نشد.
نتیجه گیری: در این مطالعه شاخص ضربانی و مقاومت غیرطبیعی در بیماران با مدت ابتلای بالای 5 سال بیش از مبتلایان کمتر از 5 سال بود که این امر میتواند نشاندهنده تاثیر مدت زمان ابتلای دیابت بر دیواره عروق باشد.
حسنا سروآزاد، مجتبی داربویی،
دوره 17، شماره 3 - ( 7-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از مشکلات عمده در کنترل عفونتهای بیمارستانی ناشی از کلبسیلا پنومونیه بروز مقاومتهای آنتیبیوتیکی و شیوع سویه های دارای ژنهای بتالاکتاماز با طیف اثر گسترده میباشد. هدف از این مطالعه تعیین مقاومت آنتی بیوتیکی و بررسی حضور ژن هایCTX-M ، SHV و TEMدر جدایه های کلبسیلا پنومونیه جداسازی شده از نمونه های مختلف بالینی به روش PCR میباشد.
روش کار: جدایه های کلبسیلا پنومونیه از بیمارستانهای مختلف شهرستان کرمانشاه در طی فصل بهار جمع آوری شد و تعیین هویت سویه های کلبسیلا پنومونیه با کمک تست های استاندارد میکروب شناسی و بیوشیمیایی انجام گرفت. سپس تعیین مقاومت آنتی بیوتیکی جدایه های کلبسیلا پنومونیه با روش انتشار دیسک انجام شد. در نهایت با کمک روش Multiplex-PCR حضور ژنهایCTX-M ، SHV و TEM مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: 97 نمونه از 112 نمونه بالینی جمع آوری شده به عنوان کلبسیلا پنومونیه شناسایی شد. 60/82 درصد جدایه ها مقاوم به سفوتاکسیم، 40/2 درصد جدایه ها مقاوم به سفتریاکسون، 62/88 درصد جدایه ها مقاوم به سفتازیدیم، 9/90 درصد جدایه ها مقاوم به ایمی پنم، 17/39 درصد جدایه ها مقاوم به سفپیم، 94/64 درصد جدایه ها مقاوم به سفکسیم، 8/26 درصد جدایه ها مقاوم به آمیکاسین بودند. 05/35 درصد جدایه ها دارای ژن CTX-M و 91/63 درصد جدایه ها دارای ژن SHV و 9/27 نمونه دارای ژن TEM میباشد. در نهایت ارتباط بین متغیرها توسط نرمافزار SPSS-22 با آزمون رگرسیون لجستیک و مربع کای[1] بررسی گردید.
نتیجه گیری: حضور ژن هایCTX-M ، SHV و TEM همراه با مقاومت بالای آنتی بیوتیکی بسیار نگران کننده است که اهمیت درمان منطقی آنتی بیوتیکی را مورد توجه قرار می دهد
احمد عبدی، نسرین رمضانی، مهدی امینی،
دوره 18، شماره 1 - ( 2-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: آیریزین مایوکاین جدیدی است که از FNDC5 آزاد شده و از طریق قهوه ای کردن بافت چربی سفید و گرمازایی بر چاقی، متابولیسم و هموستاز گلوکز تاثیر میگذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر هشت هفته تمرین مقاومتی بر بیان ژن FNDC5 و مقادیر پروتئینی آیریزین چربی احشایی در رت های دیابتی نوع 2 میباشد.
روش کار: 18 سر موش صحرایی نر (هشت هفته ای) برای این پژوهش انتخاب شدند. موش ها با استفاده از داروی نیکوتین آمید و استرپتوزتوسین دیابتی شدند. پنج روز پس از تزریق، موش هایی که گلوکز ناشتای خون آنها بین 400-126 میلی گرم در دسی لیتر بود به عنوان نمونه دیابتی انتخاب شدند. موش ها بر اساس وزن همگن سازی شده و در گروه کنترل- دیابتی (9n=) و تمرین مقاومتی- دیابتی (9n=) قرار گرفتند. گروه تمرینی هشت هفته (5 روز در هفته) تمرین مقاومتی را اجرا کردند. تمرین مقاومتی شامل بالا رفتن از نردبان یک متری به همراه وزنه های بسته شده به دم موش بود. برای اندازهگیری بیان ژن FNDC5 به روش Quantitative Real time RT-PCR و برای اندازه گیری پروتئین آیریزین از روش الایزا استفاده شد. داده ها با استفاده از ازمون t مستقل در سطح معنی داری 0/05 ≤ pآزمون شد.
یافته ها: تمرینات مقاومتی باعث افزایش معنیداری در بیان ژن FNDC5 و سطوح پروتئینی آیریزین در بافت چربی احشایی رتهای دیابتی نوع 2 شد.
نتیجه گیری: به نظر میرسدFNDC5 و آیریزین تاثیر مهمی در بیماریهای متابولیکی دارند و میتوانند تحت تاثیر تمرینات مقاومتی قرار گیرند. شاید تغییر در سطوح این شاخص ها، یک هدف بالقوه جدید برای درمان اختلالات متابولیکی از جمله دیابت باشد.
عاطفه صرافان صادقی، نجمه انصاری، فرزاد خادمی، رضا میرنژاد، بهنام زمان زاد،
دوره 19، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: در سالهای اخیر نشان داده شده است که اسینتو باکتر بومانی یکی از عوامل ایجادکننده عفونت بیمارستانی شامل پنومونی، باکترمی، عفونتهای دستگاه ادراری، عفونتهای زخم و مننژیت میباشد. این میکروارگانیسم میتواند در محیط بیمارستان زنده بماند و به سرعت به بسیاری از آنتی بیوتیکها مقاوم می شود. ژنوتایپ مولکولی می تواند اطلاعات ما را در مورد گسترش سویه های اسینتو باکتر بومانی از یک بیمارستان به بیمارستان دیگر و همچنین مقاومت دارویی آنها افزایش دهد. هدف از این مطالعه تعیین شیوع مقاومت آنتی بیوتیکی و نیز روابط فیلوژنیک سویههای اسینتوباکتر بومانی در بیمارستانهای آموزشی شهرکرد بود.
روش کار: در این مطالعه، میزان مقاومت آنتی بیوتیکی سویه های اسینتوباکتر بومانی جدا شده از نمونه های بالینی مختلف )ادرار، خون و خلط( نسبت به سیپروفلوکساسین، اوفلوکساسین، نوروفلوکساسین، سفتازیدیم، جنتامیسین، آمیکاسین، ایمی پنم، مروپنم، سفی پیم، پایپریسیلین- تازوباکتام، آمپی سیلین- سولباکتام، توبرامایسین و آزترونام با روش انتشار دیسک (Kirby-Bauer) اندازه گیری شد. در نهایت ژنوتیپ سویه های اسینتوباکتر بومانی با استفاده از روش REP-PCR بررسی شد.
یافته ها: در این مطالعه، 50 نمونه از بیماران به عنوان اسینتوباکتر بومانی شناسایی شدند که میزان مقاومت به دارو در آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. تمام سویه ها به سفتازیدیم و سفپیم مقاوم بودند و همچنین میزان بالای مقاومت به آزترونام، نورفلوکساسین، سیپروفلوکساسین، آمیکاسین، ایمی پنم، جنتامایسین و آمپی سیلین- سولباکتام مشاهده شد. از سوی دیگر، نتایج مطالعه حاضر نه گروه ژنوتیپ در میان گونههای اسینتوباکتر بومانی بر اساس روش REP-PCR را نشان داد.
نتیجه گیری: با توجه به شیوع بالای مقاومت آنتی بیوتیکی در سویه های جدا شده اسینتو باکتر بومانی و همچنین شباهت ژنوتیپ های مختلف و پراکنش این ژنوتیپ ها در بخش های مختلف بیمارستان های شهرکرد، اجرای برنامه های کنترل عفونت در بخش های مختلف بیمارستان لازم است.
معین ذکاوتی، شهرام حبیب زاده، سعید صادقیه، پرهام محمدی، سارا مصطفی لو،
دوره 19، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه مقاومت به آنتی بیوتیکها و افزایش هزینه های درمانی از مهمترین موضوعات جهانی نظام سلامت در ارتباط با عفونت های پیچیده باکتریایی میباشند. ایمی پنم یک آنتی بیوتیک بتالاکتام از دسته کارباپنم ها میباشد که به علت طیف اثر وسیع به فراوانی در بخشهای بیمارستانی کشور ما مورد استفاده قرار میگیرد. بررسی الگوی مصرف دارو یک برنامه رسمی و سازمان یافته است که به جمع بندی اطلاعات به منظور شناخت و بهبود عوارض دارویی و کاهش هزینههای درمانی میپردازد. هدف این مطالعه بررسی الگوی تجویز و مصرف ایمی پنم در بیمارستان آموزشی امام خمینی اردبیل طی پاییز سال 1397 بود.
روش کار: این مطالعه توصیفی- مقطعی و آینده نگر بوده و طی آن اطلاعات دموگرافیک، دوز دارو، تعدیل دوز در نارسایی کلیوی و سایر داروهای تجویز شده از پرونده 110 بیمار بستری تحت درمان با ایمی پنم استخراج شده و بر اساس منابع مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: 64 درصد بیماران در اولین روز بستری و 75/5درصد بیماران به صورت تجربی ایمی پنم دریافت کرده بودند درحالیکه تست کشت میکروبی فقط برای 24/5 درصد بیماران درخواست شده بود. سنجش کراتینین برای اکثر بیماران انجام شده بود در حالی که تعدیل دوز دارو برای 25/5 درصد بیماران با نجویز منطقی صورت گرفته بود.
نتیجه گیری: تجویز ایمی پنم به صورت تجربی و بلافاصله در زمان شروع بستری از نتایج مهم این تحقیق بود. توجه به نوع عفونت و حساسیت به آنتی بیوتیک بر اساس منابع پزشکی در هنگام تجویز ایمی پنم در بیمارستان اکیداً توصیه میگردد.
رقیه صبوریان، محمد رهبر، مرجان رهنمای فرزامی، پروانه صفاریان،
دوره 19، شماره 2 - ( 4-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: مقاومت آنتی بیوتیکی ویبریو کلرا یک موضوع مهم در دنیا است. در این تحقیق با هدف بهبود نظام مراقبت بیماری وبا، الگوی مقاومت میکروبی و شیوع ژنهای مقاومت در ایزوله های ویبریو کلرا O1 ارجاع شده به آزمایشگاه مرجع سلامت در طغیانهای وبا در سالهای ۱۳۹۱، ۱۳۹۲ و ۱۳۹۴ در ایران مورد بررسی قرار گرفته است.
روش کار: مطالعه حاضر، مطالعه مقطعی- توصیفی است. حساسیت ضد میکروبی در ۱۱۳ ایزوله ویبریو کلرا O1، برای ۸ آنتی بیوتیک به روش MIC E-Test تعیین و سپس وجود ژنهای مقاومت به تتراسیکلین (tetA, tetB, tetC) و تریمتوپریم-سولفامتوکسازول (sul2, dfrA1) به روش PCR تعیین گردید.
یافته ها: همه ایزوله ها به آمپی سیلین، تموسیلین، سیپروفلوکساسین و سفیکسیم حساسیت و ۶۴ درصد آنها به اریترومایســـین حساســـیت بینابینی داشـــتند. مقاومت به نالیدیکســــیک اسید، کوتریموکســــازول و تتراسیکلین به ترتیب ۹۰، ۷۱ و ۵۰ درصد و فراوانی ســـویه های MDR در ســـالهای مختلف، متفاوت بود. فراوانی ژنهای مقاومت (tetA, tetB, tetC, sul2 and dfrA1) به ترتیب 70، 34، 58، 66 و 70 درصد بود.
نتیجه گیری: با توجه به تغییر الگوی مقاومت ضد میکروبی ویبریو کلرا آزمایش تعیین حساسیت به عنوان قسمتی از برنامه مراقبت بیماری در شروع هر طغیان و پایش آن، برای سویه های در حال چرخش انجام شود. در این مطالعه بین حضور ژن dfrA1 و مقاومت فنوتیپی به تری متوپریم- سولفامتوکسازول ارتباط معناداری مشاهده گردید. تعیین حضور ژنهای مقاومت برای مشخص نمودن اطلاعات اپیدمیولوژیک و نحوه انتقال ژنهای مقاومت آنتی بیوتیکی لازم است.
لیدا جلالی دیزجی، محمدرضا نهائی، جاوید صادقی،
دوره 19، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونت دستگاه ادراری ((UTI یکی از شایعترین انواع عفونتهای انسانی بوده و اشریشیاکلی وکلبسیلا پنومونیه عوامل اصلی عفونت ادراری در بین باکتریهای گرم منفی میباشند. شیوع گونههای باکتریایی تولیدکننده بتالاکتامازهای وسیع الطیف (ESBLs) و مقاوم نسبت به آنتیبیوتیکهای بتالاکتام در دهه اخیر افزایش روزافزونی داشته است. انواع مختلفی از بتالاکتامازهای وسیع الطیف از قبیل TEM،SHV و CTX-M شناسایی شدهاندکه بهطور برجسته در سویههای اشریشیاکلی و کلبسیلا پنومونیه حضور دارند. هدف از این مطالعه مشخصکردن فراوانی ژنهای TEM و SHV در باکتریهای اشریشیاکلی و کلبسیلا پنومونیه در ایزولههای بدستآمده از عفونتهای ادراری با روشهای فنوتیپی و واکنش زنجیرهای پلیمرازی (PCR) درآزمایشگاه میکروب شناسی دانشکده پزشکی دانشگاه آزاد تبریز بود.
روش کار: در این مطالعه مقطعی- توصیفی، ٥٠ ایزوله اشریشیاکلی و٥٠ ایزوله کلبسیلا پنومونیه جدا شده از عفونتهای ادراری، از بیماران سرپایی در شهر تبریز جمعآوری گردید. الگوی حساسیت آنتیبیوتیکی ایزولهها نسبت به ١٤ آنتیبیوتیک مختلف با روش دیسک دیفیوژن تست (کربی بائر) شناسایی شد و تست تأییدی با دیسک ترکیبی انجام شد و نهایتاً ژنهای بتالاکتامازی TEM و SHV با استفاده از روش مولکولی PCR مورد تجسس قرار گرفت.
یافتهها: بیستوپنج ایزوله (٢٥%) از١٠٠ باکتری آزمایشی بهعنوان ایزولههای مولد ESBL تأیید شدند که ١٣ ایزوله (٢٦%) اشریشیاکلی و ١٢ ایزوله (٢٤%) کلبسیلا پنومونیه بود. ژنهای TEM و SHV در ایزولههای اشریشیاکلی به ترتیب ٢ و٤ درصد و در ایزولههای کلبسیلا پنومونیه به ترتیب٠ و٢ درصد مشاهده شد.
نتیجهگیری: وجود ژنهای یادشده مؤید حضور آنزیمهای بتالاکتاماز وسیع الطیف در این دو جنس از باسیلهای گرم منفی رودهای بهعنوان باکتریهای مهم پزشکی میباشد. اگرچه فراوانی ژنهای یادشده پایین بود که این امرمی تواند به دلیل اخذ نمونههای آزمایشی از بیماران سرپایی باشد که کمتر در معرض آنتیبیوتیکها قرار دارند.
ساناز حبیبی، رویا سفرکار، وحید روحی،
دوره 19، شماره 4 - ( 11-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی سیلین یکی از عوامل شایع در ایجاد عفونتهای بیمارستانی میباشد. ژنهای مربوط به اپرون ica پلی ساکاریدهای چسبنده بین سلولی را تولید میکنند که مستقیماً در تشکیل بیوفیلم و عفونت زایی این باکتری نقش اساسی دارد.این مطالعه به منظور بررسی فراوانی ژن icaA در ایزوله های استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده از نمونه های بالینی بیماران بستری در برخی از مراکز بالینی شهر رشت انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه توصیفی- مقطعی در سال 98، تعداد 100 ایزوله استافیلوکوکوس اورئوس از تعدادی از مراکز بالینی شهر رشت جمعآوری شده و آزمایشات تاییدی به منظور شناسایی باکتری انجام شد. سپس با روشهای مولکولی شناسایی ژن icaA و میزان فراوانی آن بررسی گردید. بررسی الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی ایزولهها با روش انتشار دیسک در مقابل10 آنتی بیوتیک و همچنین توانایی تولید بیوفیلم به روش کنگو رد انجام شد.
یافته ها: در مطالعه حاضر از بین 100 ایزوله بررسی شده بیشترین مقاومت دارویی متعلق به پنی سیلین و کمترین مقاومت متعلق به سیپروفلوکساسین بود. تعداد 81 ایزوله (81%) مقاوم به متی سیلین و 37 ایزوله (37%) مقاومت چندگانه داشتند. از بین 37 ایزوله با مقاومت چندگانه، 32 ایزوله (48/86%) دارای ژن icaA و 24 ایزوله (9/64%) توانایی تولید بیوفیلم قوی داشتند.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه، استافیلوکوکوس اورئوس دارای ژن icaA، تولیدکننده بیوفیلم قوی، مقاوم به متی سیلین، شیوع بالایی دارد. این امر لزوم مدیریت جدی در تجویز آنتی بیوتیک ها را یادآوری میکند.
سید علی بازقندی، سمیه صفری راد، محسن ارزنلو، هادی پیری، حسین علی محمدی، فرزاد خادمی،
دوره 20، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: مقاومت آنتی بیوتیکی باکتریایی در حال تبدیل شدن به یک بحران بهداشت عمومی در جهان است. هدف از این مطالعه توصیفی- مقطعی، بررسی شیوع سویه های سودوموناس آئروژینوزا مقاوم به چند دارو در اردبیل بود.
روش کار: در طول 9 ماه، بین تیر تا اسفند سال 1398، تعداد 50 سویه سودوموناس آئروژینوزا از نمونه های مختلف بالینی در چهار بیمارستان اردبیل جمع آوری و شیوع سویه های MDR، XDR و PDR سودوموناس آئروژینوزا بررسی شد. ارزیابی مقاومت آنتی بیوتیکی باکتری با استفاده از روش دیسک دیفیوژن بود.
یافته ها: در مطالعه حاضر، شیوع سویه های MDR، XDR و PDR سودوموناس آئروژینوزا به ترتیب 52، 40 و 14 درصد بود.
نتیجه گیری: با توجه به شیوع بالای سویه های مقاوم به چند دارو سودوموناس آئروژینوزا در اردبیل، نظارت مداوم بر روند مقاومت آنتی بیوتیکی ایزوله های بالینی این باکتری به منظور انتخاب بهترین گزینه دارویی برای جلوگیری از شکست درمان ضروری است
اسماعیل اکبری، سقا فرجتبار بهرستاق، بابی سان عسکری،
دوره 20، شماره 3 - ( 7-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: Foxo1 یک فاکتور رونویسی در سیگنالینگ انسولین در کبد میباشد. عملکرد Foxo1 بر توانایی انسولین در تنظیم تولید گلوکز کبدی و هموستاز گلوکز، مهم میباشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثر 6 هفته تمرین مقاومتی بر بیان Foxo1 در سلولهای کبدی و همچنین سطوح گلوکز و انسولین در موشهای صحرایی دیابتی نوع 2 انجام گرفت.
روش کار: جامعه آماری این مطالعه تجربی را کلیه موشهای صحرایی نر ویستار تشکیل دادند که از بین آنها 14 سر موش صحرایی 10 هفتهای با وزن 20±220 گرم خریداری شدند. در ادامه موشهای صحرایی مورد مطالعه تحت اثر 6 هفته رژیم غذایی پرچرب و تزریق STZ دیابتی نوع 2 شدند و به شیوه تصادفی در دو گروه (کنترل و مقاومتی) قرار گرفتند. سپس گروه تمرین در یک دوره تمرین مقاومتی به مدت 6 هفته به تعداد 5 جلسه در هفته در قالب 4 ست و 5 تکرار در هر ست در صعود از نردبان 26 پلهای به ارتفاع 1 متر با شیب عمودی 80 درصد، شرکت کردند. نهایتاً 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، سطوح ناشتایی گلوکز و انسولین و بیان Foxo1 در سلولهای کبدی هر دو گروه اندازهگیری و توسط آزمون تیمستقل با یکدیگر مقایسه شدند (5% = a).
یافتهها: تمرینات مقاومتی به بهبود سطوح گلوکز ناشتا در مقایسه با گروه کنترل منجر شد (0/001>p). سطوح انسولین سرم به میزان معنیداری افزایش یافت (0/042 =p) و بیان Foxo1 در سلولهای کبدی در گروه مقاومتی در مقایسه با گروه کنترل به میزان معنیداری کاهش یافت (0/023 =p).
نتیجه گیری: بر پایه این یافته ها، احتمالاً کاهش گلوکز در گروه تمرین را میتوان به کاهش بیان Foxo1 در سلولهای کبدی در واکنش به تمرینات مقاومتی نسبت داد.
علی احمدزاده، آمنه پوررحیم قورقچی، رقیه افرونده،
دوره 20، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: به حداقل رساندن آسیب و التهاب عضلانی میتواند در تقویت سیستم ایمنی و بهبود اجراهای ورزشی مؤثر باشد. هدف این تحقیق، بررسی اثر هشت هفته مصرف مکمل کورکومین و تمرین مقاومتی- غوطه وری در آب سرد بر آسیب عضلانی و التهاب متعاقب یک جلسه فعالیت قدرتی حاد در مردان فوتسالیست بود.
روش کار: 20 فوتسالیست داوطلب شرکت در تحقیق، بهطور تصادفی در گروههای کنترل و تجربی قرارگرفتند. خونگیری بعد از 12 ساعت ناشتایی شبانه طی چهار مرحله انجام شد. پس از خونگیری اول، هر دو گروه، تمرین قدرتی حاد دایرهای را انجام دادند. سپس، خونگیری دوم انجام شد. ۴۸ ساعت بعد، گروه تجربی، هشت هفته تمرین مقاومتی دایرهای که بلافاصله بعد تمرین،20 دقیقه در آب سرد ᵒC۱۰-۵ غوطه ور میشدند و سه روز در هفته، 150میلیگرم مکمل کورکومین مصرف می کردند را انجام دادند. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین و مکملگیری، خونگیری سوم از هر دو گروه انجام شد. سپس هر دو گروه تجربی و کنترل، تمرین حاد قدرتی دایرهای دوم را انجام دادند و در نهایت، خونگیری چهارم صورت گرفت. تفاوت متغیرها در فواصل زمانی مختلف با آنالیز واریانس دو راهه 2×4 و تفاوت دو گروه با t- مستقل در سطح معنی داری 0/05>p بررسی شد.
یافتهها: کراتینکیناز و گلبولهای سفید خون متعاقب فعالیت قدرتی حاد اول، در هر دو گروه به طور معنیداری افزایش یافت (۰/049=p). هشت هفته مصرف مکمل کورکومین و تمرین مقاومتی-غوطهوری در آب سرد، کراتینکیناز و گلبولهای سفید خون را به طور معنیداری کاهش داد (۰/024=p). همچنین، هشت هفته مصرف مکمل کورکومین و تمرین مقاومتی- غوطهوری در آب سرد، کراتینکیناز و گلبولهای سفید خون را متعاقب فعالیت قدرتی حاد دوم بهطور معنیداری کاهش داد (۰/021=p).
نتیجه گیری: به نظرمیرسد، هشت هفته مصرف مکمل کورکومین و تمرین مقاومتی- غوطهوری در آب سرد، آسیب عضلانی و التهاب را متعاقب فعالیت قدرتی حاد در مردان فوتسالیست کاهش میدهد.
علیرضا شیرویه، فرشاد امامی، محمد سنایی، رسول طریقی،
دوره 20، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: پرپتین و آدروپین هورمونهای پپتیدی هستند که با تنظیم متابولیسم کربوهیدراتها نقش مهمی در کنترل چاقی دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرین هوازی بر آدروپین، پرپتین و مقاومت به انسولین در مردان دارای اضافه وزن بود.
روش کار: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 18 مرد دارای اضافه وزن و چاق (سن 3/92 ± 58/39، شاخصتوده بدنی 1/23±75//28) انتخاب و بهطور تصادفی به دو گروه (کنترل و تمرین) تقسیم شدند. گروههای تمرین بهمدت هشت هفته، هر هفته پنج جلسه در برنامه تمرینی هوازی (با شدت 65 تا 85 درصد حداکثر ضربان قلب، 40 دقیقه) شرکت کردند. دو روز قبل و بعد از اجرای پروتکل، در حالت ناشتا خونگیری انجام شد. پرپتین و آدروپین به روش الایزا اندازهگیری شد. داده ها با استفاده از آزمون t مستقل و ANCOVA در سطح معنیداری 0/05<pآزمون شد.
یافتهها: مقادیر پرپتین در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل (0/001=p) و پیشآزمون (0/000=p) کاهش معنیداری داشت. همچنین مقادیر آدروپین در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل (0/000=p) و پیشآزمون (000/0=p) افزایش معنیداری داشت. همچنین مقادیر ارزیابی مدل هموستاتیک (HOMA-IR) در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل (0/000=p) و پیشآزمون (0/000=p) کاهش معنیداری نشان داد.
نتیجهگیری: تمرین ورزشی با بهبود میزان پرپتین و آدروپین منجر به بهبود شاخص گلیسمیک در مردان چاق و دارای اضافه وزن شد. به نظر تمرین هوازی میتواند یک شیوه مداخله کارآمد برای کنترل و جلوگیری از بروز بیماریهای متابولیک در این افراد باشد.
خدیجه حمیدیان، الیاس عبدالهی، زهرا یزدانپور، لاله شهرکی مجاهد، فرزاد خادمی، حمید واعظ،
دوره 21، شماره 1 - ( 2-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: در سرتاسر جهان عفونتهای ادراری از شایعترین عفونتها میباشند و اشریشیا کلی از عوامل اصلی ایجادکننده این عفونتها است. انتگرونها عناصر ژنتیکی متحرکی هستند که باعث گسترش عفونتهای مقاوم به آنتیبیوتیکها میشوند. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی و شیوع انتگرونهای کلاس یک، دو و سه در میان جدایههای اشریشیا کلی بدست آمده از بیماران مبتلا به عفونت ادراری بود.
روش کار: در این مطالعه توصیفی مقطعی، در فاصله زمانی زمانی تیر 1399 لغایت اسفند 1399در مجموع 70 جدایه غیرتکراری اشریشیا کلی از بیماران مبتلا به عفونت ادراری جمع آوری شد. الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی بوسیله روش دیسک دیفیوژن (کربی بائر) و دستورالعمل های موسسه استاندارد آزمایشگاهی و بالینی انجام شد. شناسایی انتگرونهای کلاس یک، دو و سه با استفاده از روش مولکولی واکنش زنجیره ای پلیمراز (PCR) صورت گرفت.
یافته ها: جدایههای مورد بررسی میزان بالایی از مقاومت را نسبت به آنتی بیوتیکهای آمپی سیلین (77/1%)، تریمتوپریم-سولفومتوکسازول (55/8%) و سفتریاکسون (35%) نشان دادند، در حالیکه بیشترین حساسیت نسبت به مروپنم (97%) مشاهده شد. بر اساس نتایج PCR، 34 جدایه (48/6%) حامل انتگرون کلاس یک و 3 جدایه (4/3%) حامل انتگرون کلاس دو بودند.
نتیجه گیری: با توجه به میزان بالای مقاومت در برابر آنتی بیوتیکهای آمپی سیلین، تری متوپریم سولفومتوکسازول و سفتریاکسون، تجویز آنها باید محدود شود. انتگرونهای کلاس یک به صورت گستردهای درمیان جدایه های اشریشیا کلی وجود دارند و نقش مهمی در ایجاد مقاومت آنتی بیوتیکی دارند.
عباس موسوی، الله یار عرب مومنی،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از شایعترین ناهنجاریهای جسمانی و حرکتی در دوران کودکی ناهنجاری کف پای صاف است. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر سه پروتکل تمرینات اصلاحی بر اصلاح عارضه کف پای صاف منعطف در دانشآموزان پسر دارای اضافهوزن بود.
روشکار: در این پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و گروه کنترل، 80 دانشآموز با عارضه کف پای صاف منعطف و دارای اضافهوزن با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه آماری انتخاب و بهصورت تصادفی در 4 گروه 20 نفره (تمرین تراباند، تمرینات NASM، تمرین مقاومتی در آب و کنترل) جایگزین شدند. گروههای آزمایشی 8 هفته و هر هفته 3 جلسه 45 دقیقهای، تمرینات اصلاحی را انجام دادند. در ابتدا و انتهای برنامه تمرینی پیشآزمون و پسآزمون در 4 گروه انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس با اسـتفاده از نــرمافزار SPSS-24 در سطح معناداری 0/05 استفاده گردید.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که سه پروتکل تمرینات اصلاحی تمرین با تراباند، NASM و تمرین مقاومتی در آب بهترتیب با ضریب 0/23، 0/32 و 0/15 تأثیر معناداری بر بهبود کف پای صاف دارند (0/05 ≥p). بهعلاوه، بین میزان تاثیر این سه پروتکل اصلاحی بر اصلاح کف پای صاف منعطف تفاوت معناداری مشاهده شد.
نتیجهگیری: این یافتهها نشان میدهد، سه پروتکل تمرین اصلاحی بر بهبود و اصلاح کف پای صاف منعطف تاثیر قابلملاحظهای دارد. از اینرو پیشنهاد میشود، مربیان حرکات اصلاحی و مراکز بازتوانی از این روشهای تمرینی استفاده کنند.
حمیده منتظری طالقانی، نادر شاکری، خسرو ابراهیم، رحمان سوری، ماندانا غلامی،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری دیابت علاوه بر اختلالات گلیسمی، عوارض مزمنی در ساختار و عملکرد بافتها، مشکلاتی نظیر آپوپتوز و فیبروز نیز ایجاد میکند. پژوهش حاضر به بررسی اثر 8 هفته تمرین استقامتی و مقاومتی بر انواع مسیرهای سیگنالینگ آپوپتوز و فیبروز بافتی قلب موشهای صحرایی دیابتی پرداخت.
روش کار: 30 سر موش صحرایی نژاد ویستار با سن تقریبی ۱۰-۸ هفته، محدوده وزنی 250-210 گرم با روش تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین دیابتی گردیده و به طور تصادفی به سه گروه تمرین استقامتی، تمرین مقاومتی وکنترل تقسیم شدند. موشهای گروه تمرین استقامتی روی نوار گردان به مدت 8 هفته، 5 روز در هفته با شدت (vo2Max۸۰-۶۰%) و گروه تمرین مقاومتی روی نردبانی با شیب 85 درجه و با وزنهای برابر 100-30 درصد وزن بدن تمرین کردند. ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، نمونه خون جمع آوری و بافت بطن قلب موشها استخراج شد. مقادیر گلوکز، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین سرمی و سطوح بیان ژن Bcl-2, Bax, caspase 8 و نسبت Bax به Bcl2 ارزیابی شد. به منظور بررسی هیستولوژیک ساختار قلب موشهای صحرایی دیابتی جهت تشخیص فیبروز از روش رنگآمیزی تریکروم- ماسون و هماتوکسیلین- ائوزین استفاده شد.
یافته ها: در گروه تمرین استقامتی و مقاومتی کاهش معنی داری در بیان ژن Bax و نسب Bax به Bcl-2 و افزایش معنیداری در Bcl-2 و کاسپاز ۸ نسبت به گروه کنترل مشاهده شد. میزان پارگی الیاف کاردیومیوسیت در گروه استقامتی و مقاومتی نسبت به گروه کنترل کمتر بود بطوریکه در برخی از الیاف در گروه کنترل حضور سلولهای لنفوسیتی مشاهده شد ( <0/05p).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تمرینات مقاومتی با شدت بالا و استقامتی با شدت متوسط میتوانند از ایجاد فیبروز بافتی ناشی از رسوب کلاژن در دیابت جلوگیری نمایند و این نوع تمرینات میتوانند عوامل درگیر در آپوپتوز را هم در مسیر داخلی و هم در مسیر خارجی فعال نمایند، از سوی دیگر میتوان از این شدت تمرینی به عنوان یک راه کار غیردارویی مؤثر برای کاهش عوارض آپوپتوز و فیبروز ناشی از دیابت در بافت قلبی استفاده کرد.
سجاد کرمانی، آسیه عباسی دلوئی، احمد عبدی، ایوب سعیدی،
دوره 22، شماره 3 - ( 7-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: شواهد اخیر نشان میدهد که پروتئین های مورفوژنتیک استخوان (BMPs) در تنظیم بافت چربی نقش دارند. هدف از این تحقیق، مقایسه تاثیر سه روش تمرین مقاومتی بر پروتئین مورفوژنتیک استخوان-2 و پروفایل لیپیدی در مردان چاق بود.
روش کار: در یک کارآزمایی نیمه تجربی، 44 مرد چاق (23-32 سال) انتخاب و به صورت تصادفی به چهار گروه شامل کنترل، تمرین مقاومتی تناوبی، تمرین مقاومتی سنتی و تمرین مقاومتی دایره ای تقسیم شدند. تمرین مقاومتی تناوبی، سنتی و دایرهای با شدت 50 درصد تکرار بیشینه و زمان استراحت فعال، 3 جلسه در هفته و به مدت 12 هفته انجام شد. سطح پروتئین مورفوژنتیک استخوان-2 (BMP-2) سرم با استفاده از کیت و به روش الایزا اندازه گیری شد. دادهها به روش آزمون t همبسته، آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری0/05 <p تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که تمرین مقاومتی سنتی، دایره ای و تناوبی با کاهش معنی دار غلظت BMP-2، LDL، کلسترول و تریگلیسرید در گروههای تمرین مقاومتی تناوبی، سنتی و دایره ای و افزایش معنی دار غلظت HDL در گروههای تمرین مقاومتی تناوبی و دایرهای نسبت به پیش آزمون همراه بود (0/001>p). میزان BMP-2 در گروه تمرین مقاومتی تناوبی نسبت به گروه تمرین مقاومتی سنتی به طور معنی داری کمتر بود(0/001>p). میزان HDL و LDL، کلسترول و تریگلیسرید در مردان چاق در گروههای تمرین مقاومتی تناوبی و دایره ای نسبت به گروه تمرین مقاومتی سنتی به ترتیب به طور معنی داری بیشتر و کمتر بود (0/001>p).
نتیجهگیری: 12 هفته تمرین مقاومتی تناوبی، دایره ای و سنتی با کاهش BMP-2 و بهبود پروفایل لیپیدی در مردان چاق همراه بود و تمرین مقاومتی تناوبی ممکن است بتواند بر BMP-2 و پروفایل لیپیدی در مردان چاق مؤثرتر باشد.
الهه فرامرزی، پروانه نظرعلی،
دوره 22، شماره 3 - ( 7-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: آدیپولین از جمله آدیپوسایتوکانهای ضدالتهابی است که عمدتأ در بافت چربی سنتز و ترشح میشود. هدف از تحقیق حاضر مقایسه دو نوع تمرین ورزشی پیلاتس و CX بر سطوح آدیپولین و مقاومت به انسولین در زنان دارای اضافه وزن بود.
روش کار: در این پژوهش نیمه تجربی، 30 آزمودنی زن دارای اضافه وزن (محدوده سنی 40-20، BMI، 25-30 کیلوگرم بر مترمربع) در 3 گروه پیلاتس (10 نفر)، CX (10 نفر) و کنترل (10 نفر) تقسیم شدند. گروه پیلاتس با شدت 50 تا 80 درصد ضربان قلب بیشــینه (8 هفته، 3 جلسـه در هفته، به مدت 60 دقیقه) و گــروه CX با شدت50 تا80 درصد 1RM (8 هفته، 3 جلسه در هفته، به مدت 30 دقیقه) به تمرین پرداختند. گروه کنترل هیچگونه فعالیت ورزشی انجام ندادند. قبل و بعد از مداخله، اندازه گیریهای قد، وزن و شاخص توده بدنی و ضربان قلب آزمودنیها با استفاده از ساعت مچی پولار و نمونههای خونی جهت بررسی فاکتورهای بیوشیمایی آدیپولین، انسولین و گلوکز از آزمودنیها گرفتهشد و به منظور تعیین تفاوت بین گروهها از آزمون آماریMixed ANOVA و برای تعیین اثرات ساده متغیرها از آزمونهای آماری تی زوجی استفاده گردید.
یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که اجرای 8 هفته تمرینات پیلاتس و CX باعث افزایش سطوح آدیپولین پلاسمایی میشود که از لحاظ آماری معنادار بود (0/05 <p ). همچنین، بین دو فعالیت ورزشی پیلاتس و CX با گروه کنترل تفاوت معنادار وجود داشت (0/05< p)؛ اما بین دو گروه پیلاتس و CX، در هیچ کدام از فاکتورها تفاوت معنادار وجود نداشت. شاخص های وزن، درصد چربی، BMI، گلوکز، انسولین و مقاومت به انسولین گروه های پیلاتس وCX ، نسبت به گروه کنترل کاهش معنادار داشته است (0/05< p).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد تمرینهای ورزشی پیلاتس و CX باعث افزایش معنیدار سطوح سرمی آدیپولین و کاهش معنیدار شاخص توده بدن، درصد چربی، وزن و مقاومت به انسولین نسبت به گروه کنترل می شوند (0/05< p)، ولی بین دو گروه ورزش پیلاتس و CX در این فاکتورها تغییر معنیداری مشاهده نشد.
منصوره شمسی سوسهاب، علیرضا علمیه، رامین شعبانی،
دوره 22، شماره 3 - ( 7-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری پارکینسون نوعی اختلال پیشرونده عصبی است که با تخریب نورونهای دوپامینرژیک جسم سیاه همراه است. تمرین بدنی میتواند خطر آسیبهای نورونی را کنترل کند. ترکیبات روغن زیتون، بر فعالیت سیستم کولینرژیک مغزی اثر تعدیلی دارد. مطالعه حاضر با هدف بررسی هشت هفته تمرین ترکیبی مقاومتی هوازی با مصرف روغن زیتون بر تعادل و برخی ژنهای آپوپتوز جسم سیاه مغز در موشهای پارکینسونی انجام شد.
روش کار: تعداد 48 موش صحرایی نر به هشت گروه ششتایی تقسیم شدند. جهت القای پارکینسون از تزریق داخل هیپوکامپی 6- هیدروکسی دوپامین استفاده شد. روغن زیتون روزانه 0/4 میلی لیتر به مدت هشت هفته به موشهای مورد نظر خورانده شد. تمرین هوازی 30 دقیقه روی تردمیل با سرعت 11 متر در دقیقه با شدت 60 تا 65 در صد VO2max انجام شد. تمرین مقاومتی با بالا رفتن از نردبان با وزنه به دم موش با 30 درصد وزن بدن شروع و در انتهای هفته هشتم به 100 درصد وزن بدن رسید. جهت بررسی تعادل موشها از میله تعادل استفاده شد، بیان ژنها با روش Real time-PCR انجام شد. تحلیل آماری با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی تامهن در سطح معنی داری0/05>p انجام شد.
یافته ها: افزایش معنیداری در بیان ژن PINK-1، AKT و کاهش در بیان ژن کاسپاز-3 و p53 در گروه تمرین، تمرین با و بدون مصرف روغن زیتون و روغن ذرت در مقایسه با گروه پارکینسون مشاهده شد (0/001= p). لیکن بین این سه گروه اختلاف معنی داری وجود نداشت .بهبود تعادل در موشهای با تمرین و مصرف روغن زیتون نسبت به گروه پارکینسونی مشاهده شد (0/001= p).
نتیجه گیری: هشت هفته تمرین ترکیبی مقاومتی- هوازی باعث افزایش معنی دار در بیان ژن AKT و PINK1 و کاهش بیان ژن کاسپاز-3 و P53 در موشهای پارکینسونی میشود. همچنین این شیوه تمرینات ورزشی به همراه مصرف روغن زیتون باعث بهبود تعادل در موشهای پارکینسونی میگردد.