582 نتیجه برای موضوع مقاله: تخصصي
منوچهر براک، فیروز امانی، مهرداد میرزا رحیمی، ناطق عباسقلیزاده، علیرضا حمیدخلق،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
زمینه و هدف: هر گونه غفلت از کودکان تأثیرات سوء و غیر قابل جبرانی را از نظر ارتقای رشد، تکامل، فراگیری و سلامت حال و آینده آنان بر جا می گذارد. با توجه به اینکه یکی از عوامل مهم در ایجاد سوء تغذیه و تبعات ناگوار آن، نبودن آگاهی های تغذیه ای و عدم رعایت اصول صحیح تغذیه اطفال است، این مطالعه به ارزیابی و سنجش میزان آگاهی مادران در زمینه تغذیه کودکان و عوامل مؤثر بر آن و نیز تاثیر این آگاهی بر رشد و نمو کودکان می پردازد.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- تحلیلی بود که به منظور بررسی میزان آگاهی مادران از نحوه صحیح تغذیه نوزادان و شیرخواران و تأثیر آن در رشد و نمو کودکان در مرکز بهداشتی، درمانی هیر انجام گرفت. پرسشنامه ای حاوی 20 سوال تنظیم و پس از مراجعه به مراکز بهداشت تکمیل گردید. همچنین اندازه گیری وزن، قد و دور سر 100کودک زیر دو سال انجام شد. اطلاعات به دست آمده به کمک برنامه نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: کلیه مادران در محدوده سنی بین 36 - 16 سال قرار داشته و همگی خانه دار بودند. از میان مادران مورد مطالعه، 15% بیسواد، 18% تحصیلات دبیرستانی و بالاتر و بقیه تحصیلات ابتدایی یا راهنمایی داشتند. 55% کودکان مورد مطالعه دختر و بقیه پسر بودند. 67% مادران از نحوه صحیح تغذیه نوزادان و شیر خواران آگاهی داشتند. 97% مادران نسبت به زمان شروع تغذیه کودک با مواد غذایی مختلف آگاهی ضعیف و 3% مادران آگاهی متوسط داشتند. هیچ یک از مادران از سطح آگاهی خوبی در این زمینه برخوردار نبودند.
نتیجه گیری : بر اساس نتایج این مطالعه و با توجه به پایین بودن سطح آگاهی مادران در زمینه زمان شروع غذاهای مختلف برای کودکان از یک سو و نیز نقش مهم تغذیه اصولی در رشد و نمو آنها از سوی دیگر، ارتقای میزان آگاهی مادران و نیز اعتلای بهداشت و سلامت نسل آینده ضروری است.
غلامعلی حامد برقی، افشین محمدی، عبدالرسول صفائیان،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
زمینه و هدف : بیماران با شرایط بالینی ناپایدار ناشی از ضربه بسته شکمی نیازمند ارزیابی سریع آسیب اعضای داخل شکمی به منظور تعیین نیاز به عمل جراحی میباشند. سونوگرافی روشی سریع است که میتواند در محل احیای بیماران برای یافتن مایع آزاد صفاقی به عنوان نشانهای از آسیب اعضای داخل شکمی مورد استفاده قرار گیرد. این مطالعه آیندهنگر به منظور تعیین میزان کارآیی سونوگرافی اورژانس در بیماران مبتلا به ضربه بسته شکمی و با هدف مقایسه دقت سونوگرافی با نتایج لاواژ صفاقی تشخیصی و سیتیاسکن طرحریزی شد.
روش کار : در 174 بیمار با ضربه بسته شکمی قبل از سیتیاسکن یا لاواژ صفاقی سونوگرافی اورژانس شکمی انجام شد. سونوگرافی اورژانس با روش FAST (Focused Abdominal Sonography for Trauma) انجام گرفت و شش ناحیه شکم به منظور یافتن مایع آزاد صفاقی معاینه شد.
یافتهها: نتایج این بررسی نشان داد که سونوگرافی حساسیت 95%، اختصاصیت 8/80% و دقت کلی 6/89% در تشخیص مایع آزاد صفاقی دارد. ارزش پیشگویی مثبت و منفی سونوگرافی به ترتیب 4/89% و 1/90% تعیین شد.
نتیجهگیری: سونوگرافی روشی قابل اعتماد برای ارزیابی سریع ضربه بسته شکمی بوده و میتوان آن را جایگزین لاواژ صفاقی تشخیصی کرد.
شهرام حبیب زاده، شهنام عرشی، ناطق عباسقلی زاده، محرم یوسفی سادات، محرم عالی مراد، حسین صادقی، حمید جعفر زاده، جعفر بشیری، سعید صادقیه اهری، فیروز امانی، رقیه تفرجی، نیره امینی ثانی،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
زمینه و هدف: در تمدن نوین جلب مشارکت مردمی مهمترین راه کار توسعه در بخش های مختلف جامعه تلقی می شود. ایجاد مراکز توسعه اجتماعی و ارتقای سلامت قدمی است که در این راستا برداشته شده است. در این مراکز، توسعه اجتماعی در کنار ارتقای سلامت تحقق می یابد و در خلال انجام فعالیت هایی برنامه ریزی شده، مردم منطقه ضمن پیشرفت و توسعه در راه سلامت گام بر می دارند، مشارکت را تمرین می کنند، مسوولیت پذیر میشوند و درک می کنند که کلید حل بخش عمده ای از مسایل مربوط به سلامت در دست خود آنها است.
روش کار: در چهارچوب مبتنی بر پژوهش عملی و با مداخلاتی که بصورت پویا وبر اساس ارزیابی های مجدد پی ریزی شد اقداماتی در دو بخش شامل تشکیل کمیته های کاری و تشکیل پایگاه تحقیقات جمعیتی انجام شد. پایگاه تحقیقات جمعیتی رویکرد برنامه ریزی شده به سلامت جامعه را بعنوان مبنای فعالیت خود قرار داد و اولین مرحله اجرایی آن بسیج جامعه بود. به منظور ارایه و ارزشیابی مدلی برای بسیج جامعه اقدامات مختلفی از جمله توجیه رابطین بهداشت، جلب مشارکت افراد کلیدی منطقه، شناخت ادبیات جامعه برای برقراری ارتباط موثر و نافذ با مردم، اطلاع رسانی،دعوت به همکاری و سرشماری عمومی برای شناسایی افراد معتمد و توانمند منطقه صورت گرفت.
یافته ها: توسط رابطین بهداشتی منطقه 60 نفر از افراد کلیدی شناسایی شدند که 53 نفر از آنها دعوت به همکاری را پذیرفته و در سه جلسه اهداف مرکز بازگو و نقطه نظرات آنان ارزیابی گردید. بررسی ادبیات جامعه نشان داد که منطقه مورد نظر دارای فرهنگ متوسط به بالا با سطح سواد و درآمد متوسط به پایین و میزان علاقه مندی مناسب برای مشارکت است. ارزیابی همکاری صدا و سیما، شهرداری و سازمان های دیگر بجز آموزش و پرورش در اطلاع رسانی مطلوب نبود. پس از انتشار ویژه نامه علمی پایگاه استقبالی از سوی مردم مشاهده نگردید اما در بین مسئولین منجر به ایجاد چشم اندازی روشن گردید. 287 نفر بصورت داوطلبانه دعوت به همکاری در مرکز را پذیرفته و به عضویت آن در آمدند. پس از سرشماری عمومی مشخص شد 4355 خانوار با جمعیت کل 19652 نفر در منطقه سکونت دارند از این تعداد 9305 نفر (48%) زن و مابقی مرد بودند. میانگین سنی جمعیت 26 سال و میانگین بعد خانوار 5/4 و 8352 نفر (42%) متاهل بودند. اکثریت خانم ها خانه دار و اکثریت آقایان شغل آزاد داشتند.
نتیجه گیری: فرآیند بسیج جامعه در این پروژه موفق ارزیابی گردید اما بنظر می رسد جهت نهادینه شدن و استمرار فعالیت مرکز اجتماعی و ارتقای سلامت نیاز به جلب مشارکت و همکاری بیشتر سازمان ها و اقشار مختلف مردم وجود دارد.
حجت حسین پور فیضی، ایرج لطفی نیا،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
زمینه و هدف : سندرم آمبولی چربی با جراحات ناشی از ضربه و یا سایر بیماری ها دیده می شود. شیوع این بیماری در شکستگی استخوان های بلند5-2 درصد است. آمبولی چربی به علت انسداد رگ های خونی بدن توسط گلبول های چربی وارد شده به جریان خون ایجاد می شود. این مطالعه به بررسی علایم، یافته های آزمایشگاهی و موارد تشخیص داده شده آمبولی چربی پرداخته است.
روش کار: در یک مطالعه گذشته نگر طی سال های 78-1376 پرونده مصدومین ارجاعی به بیمارستان شهدا و امام خمینی تبریز بررسی شد و موارد بستری در بخش مراقبت های ویژه با تشخیص آمبولی چربی تروماتیک استخراج شد. بر اساس پرسشنامه تنظیم شده اطلاعات لازم مانند سن، جنس، نوع شکستگی، یافته های بالینی، آزمایشگاهی و زمان شروع علایم جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
یافته ها: از1660 پرونده بررسی شده 17 مورد آمبولی چربی وجود داشت. بیشترین موارد ابتلا به آمبولی چربی در مردان میانسال بود . بیشترین علایم بالینی نارسایی تنفسی، تاکیکاردی و تغییرات سطح هوشیاری بود . آمبولی چربی بیشتر با شکستگی تنه استخوان های فمور و تیبیا دیده شد. بارزترین و قابل اعتمادترین آزمون آزمایشگاهی پایین بودن سطح اکسیژن خون شریانی (60 Pao2< ) تشخیص داده شد.
نتیجه گیری: آمبولی چربی در شکستگی های استخوان های بلند اندام تحتانی بخصوص افراد میانسال، بعنوان عارضه تهدید کننده حیات بیمار باید مد نظر بوده و از تعیین سطح اکسیژن خون شریانی می توان به عنوان یافته آزمایشگاهی قابل اعتماد استفاده نمود.
گیتی رحیمی،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
زمینه و هدف: هیسترکتومی شایع ترین جراحی در زنان غیر حامله می باشد. بازنگری اندیکاسیون های هیسترکتومی می تواند دیدگاه های جدیدی را در درمان این بیماران برای متخصصین فراهم نماید. این مطالعه با هدف بررسی اندیکاسیون های انجام هیسترکتومی و روش های مورد استفاده در بیماران مرکز آموزشی- درمانی علوی انجام شد.
روش کار: این بررسی توصیفی- مقطعی به مدت دو سال از اول 1381 تا اواخر سال 1382 در مرکز آموزشی- درمانی علوی صورت گرفت. اطلاعات از 257 بیمار هیسترکتومی شده با روش مصاحبه حضوری و مطالعه پرونده های آنان در پرسشنامه های از قبل تنظیم شده ثبت شد، سپس داده های گرد آوری شده توسط نرم افزار کامپیوتری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تعداد هیسترکتومی های انجام شده در سال 1382 نسبت به سال1381، 4/38%کاهش داشت. میانگین سنی بیماران 09/8 ± 8/45 سال بود. در این مطالعه شایع ترین اندیکاسیون هیسترکتومی، لیومیوم (2/42%) بود. روش آبدومینال در 93% از موارد و روش واژینال در 7% از موارد انجام شده بود. در بیمارانی که به علت عوارض زایمان و حاملگی هیسترکتومی شده بودند، شایع ترین اندیکاسیون، چسبندگی غیر طبیعی جفت به رحم (50%) بود. شیوع عوارض در روش آبدومینال 3/26% و در روش واژینال 6/16% بود. شایع ترین عارضه مشاهده شده افزایش درجه حرارت بدن بدون عامل عفونی در 7/25% موارد بود.
نتیجه گیری: لیومیوم شایع ترین اندیکاسیون هیسترکتومی در بیماران مرکز آموزشی - درمانی علوی و شایع ترین روش مورد استفاده در این مرکز هیسترکتومی آبدومینال می باشد. شیوع عوارض در روش آبدومینال بیشتر از روش واژینال می باشد.
سید محمود طباطبائی، حسین نعمت اللهی، فریده شاکری منش،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
زمینه و هدف: برای انجام معاینه و اقدامات دندانپزشکی با کیفیت مطلوب برای کودکان و همچنین القای نگرش مثبت نسبت به این اقدامات در آنان، آگاهی و شناخت درست از رفتار کودکان و عوامل موثر بر آن اهمیت اساسی دارد. طی سه دهه گذشته، مطالعاتی در این زمینه انجام شده است و این مطالعه نیز با هدف دستیابی به راهکارهای مناسب به منظور کنترل و نتیجه گیری بهتر از اقدامات تشخیصی و درمانی و تاثیر ویژگی های شخصیتی مادر- بعنوان یکی از مهمترین عوامل موثر بر رفتار کودک انجام شد.
روش کار: در این مطالعه 104 کودک (53 پسر و 51 دختر) گروه سنی 6-3 ساله همراه با مادران شان بطور تصادفی انتخاب شدند. کودکان سابقه ای از مراجعه به دندانپزشک نداشته و هیچ گونه معلولیت جسمی و روانی یا رفتارهای ویژه نیازمند کنترل نداشتند. سنجش رفتار کودکان در طی سه جلسه بر اساس طبقه بندی فرانکل انجام شد که در آن چهار رتبه متمایز تحت عناوین کاملا منفی، منفی، مثبت و کاملا مثبت به دقت تعریف و نمره گذاری شده اند. در جلسه اول، کودک معاینه شد، در جلسه دوم، فلوراید تراپی و در جلسه سوم، یک درمان ترمیمی بعمل آمد. همزمان، ویژگی های روانی رفتاری و شخصیتی مادران از طریق مصاحبه روانپزشکی و با توجه به معیارهای DSMIV و استفاده از آزمون سلامت عمومی ( GHQ ) ارزیابی شده و چهار گروه عمده نرمال، افسرده، مضطرب و وسواسی، شناسایی و تشخیص داده شدند.
یافته ها: نتایج این مطالعه نشان می دهدکه 5/12% کل کودکان در طی سه جلسه فاقد همکاری بوده و اکثریت آنان در گروه سنی 4-3 سال قرار داشتند. این تفاوت با گروه سنی 5-4 سال و 6-5 سال از نظر آماری، معنی داری بود(05/0 p< ). در همه گروه های سنی یادشده، تفاوت جنسی، تاثیری در رفتار کودک نداشت، همچنین مشخص شد که کودکان مادرانی که شخصیت وسواسی دارند، در مقایسه با سایر مادران، در طی سه جلسه، بالاترین نمره رفتاری را داشته و این تفاوت در جلسه اول از نظر آماری، معنی دار بود(05/0 p< ).
نتیجه گیری: ویژگی های روانی رفتاری مادر، در اولین جلسه ملاقات با دندانپزشک، بیشترین تاثیر را بر رفتار کودک در کیلینیک دندانپزشکی نشان داد.
کاویان قندهاری، محمد افشار ،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
زمینه و هدف: عوامل شخصی و محیطی در ایجاد و جلوگیری از بیماری پارکینسون مؤثر است. جنس، سابقه خانوادگی بیماری پارکینسون، شغل کشاورزی، باسوادی، سابقه ضربه به سر، مصرف سیگار ، مصرف آب چاه، مصرف زیاد دانه های روغنی، تماس با حشره کش ها و سموم نباتی را در ایجاد بیماری پارکینسون موثر می دانند. این مطالعه با هدف بررسی عوامل خطر ساز بیماری پارکینسون انجام شد.
روش کار: در این مطالعه مورد- شاهدی 100 بیمار پارکینسونی و 200 فرد غیر پارکینسونی هم سن مراجعه کننده به درمانگاه اعصاب دانشگاه علوم پزشکی بیرجند در طی سال های 82-1381 بررسی شدند. تشخیص بیماری پارکینسون توسط متخصص بیماری های مغز و اعصاب صورت می گرفت و عوامل شخصی و محیطی ذکر شده در پرسشنامه ثبت می شدند. از آزمون های تی و مجذور کای برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد.
یافته ها: 68% بیماران پارکینسونی مرد و 32% زن بودند. در گروه شاهد 53% مرد و بقیه زن بودند. در تحلیل آماری سابقه خانوادگی، ابتلا به بیماری پارکینسون، شغل کشاورزی، باسوادی، وجود استرس و مصرف آب چاه بطور معنی داری در گروه مورد بیشتر بود ( 05/0 p< ). استعمال دخانیات و مصرف زیاد دانه های روغنی بطور معنی داری در گروه شاهد بیشتر بود (007/0 p= و 001/0 p= ). در مورد متغیرهای تماس با حشره کش ها، سموم نباتی و سابقه ضربه به سر در دو گروه تفاوت معنی داری وجود نداشت.
نتیجه گیری: سابقه خانوادگی بیماری پارکینسون، شغل کشاورزی، باسوادی، استرس و مصرف آب چاه بعنوان عوامل خطر ساز بیماری پارکینسون مطرح است. مصرف سیگار و دانه های روغنی می توانند عوامل محافظت کننده در مقابل بیماری پارکینسون باشند.
نصرا... مقامی پور، ناصر صفایی،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
زمینه وهدف: بیماری نوروفیبروماتوز یک ناهنجاری مادرزادی است که با ایجاد عوارض گوناگون باعث زمین گیر شدن بیمار می شود. عمل های جراحی متفاوتی برای این بیماران مطرح شده اند که هیچکدام قطعی نیستند. این مطالعه با هدف مشخص نمودن سن، جنس، علا ی م بالینی و ارزیابی روش های درمانی انجام گرفته در این بیماران بستری شده انجام شده است .
روش کار : این بررسی به روش توصیفی - مقطعی با مراجعه به پرونده بیمارانی که قب لاً عمل شده بودند انجام گرفت . 45 بیمار ی که مبتلا به نوروفیبروماتوز بودند و طی سال های 78- 1375 در بخش جراحی بیمارستان فیروز گر و بخش ارتوپدی بیمارستان شفا بستری شده و تحت عمل جراحی قرار گرفته بود ند، از نظر علا ی م بالینی و روش های درمانی مورد ب ررسی قرار گرفت ند . بیمارانی که دارای عوارض مغزی بیماری بودند از مطالعه حذف گردیدند.
یافته ها: 55% بیماران مورد مطالعه مرد و بقیه زن بودند و اکثر بیماران در دهه دوم زن د گی بودند. ناهنجاری های اسکلتی در 35 بیمار ( 77/77%) وجود داشت و 16 نفر از این بیماران دچار اسکلیوز بودند که شایعترین عارضه بیماری بود. بر حسب مراحل پیشرفت بیماری در دو مورد از بریس ( Brace ) استفاده شد که باعث بهبودی هر دو بیمار شد و در 13 مورد از هارینگتون رود ( Harringtone Rod ) استفاده شد که در سه مورد آنها اسکلیوز پیشرفت نمود و با عمل مجدد اتصال مهره ها انجام گردید. پسودوآرتروز در هشت مورد (77/17%) وجود داشت و در آنها از پیوند استخوانی و پلیت جهت عمل استفاده شد. در پنج مورد آنها که پسودآرتروز اندام تحتانی داشته اند اتصال صورت نگرفته بود که در دو مورد از آنها پیوند پدیکوله فیبولا قرار داده وجوش خوردگی به وجود آمده است و در سه مورد دیگر سرانجام قطع پا صورت گرفته بود. دو مورد بدخیمی در این بیماران وجود داشت که هر دو مورد فوت نمودند.
نتیجه گیری: در مطالعه حاضر اسکلیوز شایع ترین عارضه نوروفیبروماتوز است که در مراحل اولیه با عمل جراحی بهبود می یابد ولی پسودوآرتروز اندام تحتانی با عمل جراحی پیوند استخوانی و پلیت اکثراً بدون بهبودی بوده است. استفاده از پیوند پدیکوله فیبولا باعث بهبودی این عارضه شده است و بهتر است عمل جراحی قبل از پیشرفت ضایعات صورت گیرد.
جواد میکائیلی، مرتضی خطیبیان، زهره موحدی، حسین قربانی بهروز، رضا ملکزاده،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
زمینه و هدف : کلانژیوکارسینوم سرطان اپی تلیوم مجاری صفراوی است. اگر چه این تومور شایع نیست ولی میزان مرگ ومیر آن بالا است. بقای 5 ساله بیماران فقط 5% است. اکثر بیماران در مرحلهای که تومور غیرقابل برداشت (irresectable) است مراجعه میکنند بنابراین درمان تسکینی (palliative) نقش مهمی در بهبود علایم این بیماران دارد.
روش کار : 43 بیمار مبتلا به کلانژیوکارسینوم در طی سال های 82-1375 که بر اساس ERCP ( Endoscopic Retrograde Cholangio Pancreatography ) تشخیص داده شده بودند وارد مطالعه شدند و از نظر دموگرافیک، علایم بالینی، پاراکلینیک و عوامل خطرساز بررسی و میزان بقای آنان با و بدون استنتگذاری مقایسه شد.
یافته ها: 27 نفر( 8/62%) بیماران مرد و 16 نفر (2/37%) زن بودند. میانگین سنی بیماران 65 سال بود. کولیت اولسراتیو همراه کلانژیت اسکلروزان اولیه فقط در یک بیمار وجود داشت. شکایت اصلی بیماران زردی، کاهش وزن و خارش بود. در 27 نفر بیمار استنت به وسیله ERCP در مجاری صفراوی قرار داده شد در سایر موارد به علت عدم موفقیت در گذاشتن استنت یا عدم رضایت بیمار درمان خاصی انجام نشد. میزان متوسط بقا در کل بیماران 125 روز بود. بقای بیماران استنتدار (07/4 ماه) در مقایسه با بیماران بدون استنت (4ماه) اختلاف آماری معنیداری نداشت.
نتیجهگیری: در مطالعه حاضر کلانژیوکارسینوم کمتر بطور همزمان با کولیت اولسراتیو و کلانژیت اسکلروزان اولیه دیده شده است. اکثر بیماران مبتلا به کلانژیوکارسینوم در مرحلهای مراجعه میکنند که تومور غیرقابل برداشت است و درمان تسکینی فقط علایم بالینی بیمار را بهبود می بخشد ولی تاثیر چشمگیری بر بقای بیمار ندارد.
نادر پاشاپور، محمدحسین حسینیان ذکریا ،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
زمینه و هدف : در درمان اسهال ماست پیشنهاد می شود . جهت تعیین تاثیر مصرف ماست پاستوریزه در درمان اسهال حاد غیرخونی و بدون موکوس در شیرخواران بستری شده 24-6 ماهه و مقایسه آن با درمان معمول این مطالعه طراحی و اجرا شد .
روش کار : در یک مطالعه کارآزمایی بالینی 80 کودک 24-6 ماهه با اسهال کمتر از چهار روز بستری شده در بیمارستان امام ارومیه به دوگروه تقسیم شدند. گروه اول حداقل 15 سی سی بر کیلوگرم ماست پاستوریزه حاوی لاکتوباسیلوس بولگاریس و استرپتوکوکوس ترموفیلوس و گروه دوم بدون دریافت آن درمان معمول بخش را دریافت نمودند. افراد مبتلا به سوء تغذیه، اسهال خونی و اسهال با منشاء غیر گوارشی از مطالعه حذف شدند . کاهش تعداد اسهال به کمتر از نصف زمان ورود، پاسخ به درمان تلقی شد. افزایش وزن، روزهای بستری و تعداد کاهش دفعات اسهال در دو گروه مقایسه شدند .
یافته ها : دو گروه از نظر سن، وزن و دفعات اسهال زمان بستری اختلاف معنی داری نداشتند. متوسط تعداد روزهای بستری، افزایش وزن و کاهش دفعات اسهال به ترتیب 91/0 ± 7/2 روز، 3/89 ± 435 گرم و 74/1 ± 30/4 دفعه برای افراد گروه تجربی و 74/0 ± 1/3 روز، 96/98 ± 383 گرم و 23/1 ± 60/3 دفعه برای گروه مقایسه بود. اختلاف معنی داری در متوسط تعداد روزهای بستری (035/0 p= ) افزایش وزن(017/0 p= ) و کاهش دفعات اسهال (049/0 p= ) بین دو گروه مشاهده شد .
نتیجه گیری : مصرف ماست پاستوریزه به عنوان یک ماده پروبیوتیک تاثیر مثبت در درمان اسهال حاد بدون خون و موکوسی دارد. مصرف عمومی ماست در اسهال حاد توصیه می شود .
حبیب اوجاقی، رحیم معصومی، الهام غائبی،
دوره 5، شماره 2 - ( 3-1384 )
چکیده
زمینه و هدف: ناخنک از بیماری های شایع چشمی است که می تواند سبب آستیگماتیسم، محدودیت میدان بینایی و مشکلات زیبایی شود. با توجه به عود بالای ناخنک با روش های معمول درمانی و عدم وجود سابقه تحقیق مشابه در استان اردبیل، این مطالعه به منظور بررسی میزان عود ناخنک با میتومایسین C حین عمل جراحی انجام شد.
روش کار: مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بود. همه مراجعین با ناخنک اولیه (از بهمن 1379 لغایت شهریور 1382) تحت عمل جراحی با میتومایسین C موضعی قرار گرفتند. بیماران از طریق تماس یا پیگیری از منازل جهت معاینات بعد از عمل مراجعه و نتایج حاصله از نظر آماری مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: 83 چشم و 80 بیمار تحت عمل جراحی قرار گرفتند. بیشترین شیوع در گروه سنی 40-31 سال بود، بیشتر بیماران تحت جراحی یک طرفه قرار گرفته بودند و از نظر اندازه ناخنک بیشترین شیوع 4-3 میلیمتر بود. چهار مورد ( 8/4% ) دچار عود شده که سه مورد آن در 6-2 ماه بعد از عمل و یک مورد در دو ماه اول بعد از جراحی مشاهده شد. اندازه ناخنک در 50% موارد عود یافته چهار میلی متر و 50% دیگر پنج میلیمتر بود. دو مورد گرانولوم بعد از عمل که به کورتن موضعی پاسخ نداد و با جراحی برداشته شد مشاهده شد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر، میزان عود ناخنک بعد از جراحی با کمک میتومایسین C حین عمل بسیار پایین بوده و روش فوق عارضه جدی و خطرناکی به همراه نداشته و استفاده از آن به طور معمول توصیه می شود. ضمناً میزان عود ناخنک با اندازه آن مرتبط است.
مسعود پریش، سوسن رسولی، محمدرضا افهمی، فرناز مسلمی،
دوره 5، شماره 2 - ( 3-1384 )
چکیده
زمینه و هدف: رفلکس چشمی قلبی با برادیکاردی و سایر آریتمیهای قلبی مشخص میگردد که با تحریک مکانیکی چشم ایجاد میشوند، بنابراین در ضمن عمل جراحی استرابیسم به دفعات مکرر با آن مواجه میشویم. هدف از این مطالعه تعیین میزان شیوع و عوامل خطر آریتمیهای قلبی در ضمن عمل جراحی استرابیسم در کودکان و بزرگسالان بود.
روش کار: در این مطالعه تصادفی آینده نگر و دوسوکور، 46 بیمار با کلاس ASA ( American Society of Anaesthesiology ) I و II تحت عمل جراحی استرابیسم با بیهوشی عمومی قرار گرفتند و به دو گروه کودکان زیر 12 سال و بالای 12 سال تقسیم شدند. تمامی بیماران متناسب با سن تحت بیهوشی عمومی قرار گرفتند. اطلاعات دموگرافیک، نوع عضله درگیر، بروز آریتمی (نوع و تعداد دفعات بروز آن)، علت آریتمی و مهارت جراح (استاد - دستیار) ثبت گردید.
یافته ها: 26 بیمار در گروه کودکان و 20 نفر در گروه بزرگسالان قرار داشتند. در 91% بیماران آریتمی دیده شد که 25 نفر از گروه زیر 12 سال و 17 نفر از گروه بالای 12 سال بودند (به ترتیب 15/96% و 85%) . اختلاف معنی داری از نظر میزان آریتمی بین دو گروه وجود نداشت و از نظر میانگین تعداد دفعات بروز آریتمی در دو گروه اختلاف معنی داری بدست نیامد. اکثر آریتمیها به علت کشش عضلات خارجی چشم ایجاد شد و کشش ملتحمه و فشار روی کره چشم از علل بعدی بودند. تحریک عضله مستقیم داخلی مهمترین عامل آریتمیزا بود که در گروه کودکان 13 مورد و در گروه بزرگسال 12 مورد بود. برادیکاردی و تاکیکاردی جزو آریتمیهای شایع بودند ولی از نظر میزان بروز اختلاف معنی داری بین دو گروه وجود نداشت.
نتیجه گیری: میزان بروز آریتمیها در ضمن عمل جراحی استرابیسم در هر دو گروه سنی بسیار شایع بوده و با وجود اینکه اغلب به اختلال همودینامیک منجر نمیگردد ولی جهت تشخیص و درمان به موقع آن مونیتورینگ دقیق و مداوم بیمار و همکاری بین جراح و متخصص بیهوشی الزامی میباشد.
سید جواد توتونچی، پروانه عباس زاده، محمود برزگر،
دوره 5، شماره 2 - ( 3-1384 )
چکیده
زمینه و هدف : شنوای ی یکی از مهم ترین حواس انسان است که بدون بهره مند ی از آن، توانای ی فرد در ا ی جاد ارتباط با پ ی رامون خود به طور محسوس ی کاهش م ی یابد. پ ارگی مزمن پرده گوش ، خوردگی استخوانچه ها ی گوش میان ی و تمپانواسلکروز مهم ترین علل اختلال شنوا یی هستند. در عین حال کاهش شنوا یی هدایت ی ، شایع ترین عارضه عفونت چرکی مزمن گوش است. کلستاتوم خطرناک ترین عارضه عفونت گوش میا نی مزمن است که با جراح ی قابل درمان است . تمپانواسکلروز نیز از مهمترین عوارض عفونت گوش میا نی مزمن است که به وسیله ثابت شدن استخوانچه ها ی گوش میان ی منجر به کاهش شنوا یی هدایت ی می شود. هدف از این مطالعه شناخت عوارض عفونت گوش میانی و به دست آوردن میزان تاثیرگذاری هر یک از آنها در شنوایی بیماران بود.
روش کار: در بررس ی حاضر تعداد 440 بیمار مبتلا به عفونت گوش میا نی مزمن که ط ی سال ها ی 79- 1 377 در بخش گوش، حلق و بین ی تحت عمل جراح ی گوش میان ی قرار گرفته اند از نظر پاتولوژ ی ها ی مختلف موجود در گوش میان ی و میزان اختلال شنوا یی حاصل از این پاتولوژی ها مطالعه شدند.
یافته ها : 37 بیمار (4/8%) ابت ل ا به عفونت گوش میان ی را به صورت دو طرفه داشتند. تعداد جراح ی ها ی انجام شده رو ی گوش چپ حدود 10% بیشتر از سمت راست بود. شایع ترین پاتولوژ ی تشخیص داده شد ه حین معاینه پ ارگی خش ک پرده گوش 179 مورد ( 7/40% ) و شایع ترین پاتولوژ ی معلوم شده حین جراح ی، کلستاتوم ( 2/30 % ) بود. از تعداد 440 بیمار، 430 بیمار کاهش شنوا یی هدا ی ت ی و 92 بیمار (9/20%) کاهش شنوای ی حس ی - عصب ی داشتند. کلستاتوم گوش میان ی عامل بیشترین میزان کاهش شنوای ی هدایت ی و بیشترین تعداد موارد کاهش شنوای ی حس ی - عص بی (حدود 30%) بود ، در حالی که تمپانواسکلروز عامل شدید ترین میزان کاهش شنوایی حسی- عصبی بود.
نتیجه گیری : بر اساس مطالعه حاضر کلستاتوم و تمپانواسکلروزیس بیشترین عامل هر دو نوع کاهش شنوایی حسی-عصبی و هدایتی هستند. تمپانواسکلروز نیز عامل شدیدترین میزان کاهش شنوایی حسی-عصبی است، در حالی که طبق آمارهای منابع معتبر گرانولاسیون شایع ترین هیستوپاتولوژی در بیماران با عفونت گوش میانی مزمن است.
مهری جعفری شبیری، سیمین آتش خویی،
دوره 5، شماره 2 - ( 3-1384 )
چکیده
زمینه و هدف : تخمین زده می شود 75% زناندر طول عمر خود حداقل یک بار ولووواژینیت کاندیدیایی را تجربه می کنند و در حدود 5% زنان دچار عفونت عود کننده می شوند. از عوامل مستعد کننده این بیماری دیابت قندی است. هدف از این مطالعه بررسی وجود اختلال در متابولیسم گلوکز در زنان غیر دیابتیک مبتلا به کاندیدیازیس واژینال عود کننده بود.
روش کار : این مطالعه مورد- شاهدی بر روی 32 بیمار مبتلا به ولوواژینیت کاندیدیایی عود کننده به عنوان گروه مورد و 30 بیماری که سابقه واژینیت کاندیدیایی در عرض یک سال گذشته نداشته و به علل دیگری غیر از واژینیت کاندیدیایی به درمانگاه مراجعه کرده بودند به عنوان گروه شاهد انجام شد. گروه مورد از بیمارانی انتخاب شدند که سابقه سه بار مراجعه به درمانگاه زنان در عرض یک سال گذشته داشتند و با تشخیص واژینیت کاندیدیایی تحت درمان با داروهای ضد قارچی قرار گرفته و سابقه حداقل یک کشت مثبت برای کاندیدا داشتند. در هر دو گروه آزمون تحمل گلوکز با 75 گرم گلوکز انجام گرفت. نتایج حاصل با آزمون تی و مجذور کای تحلیل شدند.
یافته ها: زنان مبتلا به واژینیت کاندیدیایی عود کننده، شاخص توده بدن بیشتری نسبت به گروه شاهد داشتند (4/23 در مقایسه با 5/21 ) (001/0= p ). دیابت آشکار یا مخفی در گروه بیمار بیشتر از گروه کنترل نبود، ولی تعداد نسبتاً زیادی از آنها حداقل یک معیار گلوکز بالای 95% داشتند(015/0= p ). سطح گلوکز ناشتای پلاسما و همچنین سطوح گلوکز پلاسما در دقایق 30 و 60 بعد از خوردن 75 گرم گلوکز به ترتیب در گروه مورد به طور معنی داری بیشتر از گروه شاهد بود (05/0 p< ). خوردن 75 گرم گلوکز منجر به افزایش 8/15% در سطح گلوکز سرم در گروه مورد در مقایسه با گروه شاهد شد.
نتیجه گیری: آزمون تحمل گلوکز در بیماران مبتلا به واژینیت کاندیدیایی عود کننده به صورت خفیفی مختل شد. غلظت پلاسمایی گلوکز در عرض 2 ساعت بعد از خوردن 75 گرم گلوکز افزایش یافت اگر چه مقادیر به دست آمده در محدوده دیابت مخفی نبود ولی بیانگر اهمیت آزمون تحمل گلوکز در زنان مبتلا به واژینیت کاندیدیایی عود کننده است.
شهرام حبیب زاده، لطیف گچ کار، محمد رضا مسجدی، علی اکبر ولایتی،
دوره 5، شماره 2 - ( 3-1384 )
چکیده
زمینه و هدف: برخی خصوصیات باسیل سل مثل نیاز به انکوباسیون طولانی در محیط کشت برای ظهور کلونی و فقدان روش سرولوژیک برای تشخیص، در کنار ضرورت شروع درمان در بیماران بد حال و رعایت شرایط ایزولاسیون ضرورت ابداع روش های تشخیصی سریع را کاملا ملموس می سازد. از طرفی انجام آزمون های تشخیصی خاص مانند Polymerase Chain Reaction ، مستلزم شرایط آزمایشگاهی خاص است که به آسانی در دسترس پزشکان بالینی قرار نمی گیرد ، به همین دلیل این مطالعه با هدف تعیین ارزش ADA ( Adenosine Deaminase ) سرم در تشخیص سل ریوی انجام شد تا میزان توفیق این آزمون را در تشخیص آن ارزیابی کند.
روش کار: این مطالعه مقطعی به صورت نمونه گیری مستمر و با روش مصاحبه و مشاهده در حین درمان و با یک آزمون تشخیصی از فروردین 1381آغاز شد. تمام بیمارانی که طی شش ماه و بر اساس معاینه و شرح حال و رادیوگرافی ریه با تشخیص احتمالی سل ریه در بخش بستری شده بودند بررسی و بعد از شش ماه پی گیری ابتلای واقعی آنان به سل مشخص شد. در زمان بستری نمونه خون جهت ADA سرم اخذ و آزمایش های تکمیلی انجام شد. بعد از انجام آزمون ها و اقدام های لازم افراد مسلول و غیر مسلول شناسایی شدند.
یافته ها: از 131 بیمار مطالعه شده در نهایت 103 بیمار مسلول و 28 مورد غیر مسلول تشخیص داده شد. میانگین ADA بین گروه مسلول وگروه مبتلا به علایم مشابه (سایر بیماری های عفونی ریه ) تفاوت معنی داری نداشت ولی میزان ADA بالاتر از 51 واحد در لیتر با ویژگی و ارزش خبری مثبت 90% در افتراق این دو گروه همراه بود.
نتیجه گیری: ADA سرم آزمون مناسبی برای تشخیص سل ریه نیست.
احمد رحمتی، جان برازیر ،
دوره 5، شماره 2 - ( 3-1384 )
چکیده
زمینه و هدف : کلوستریدیوم دیفیسیل عامل کولیت با غشای کاذب و اسهال وابسته به آنتی بیوتیک کسب شده از بیمارستان، به روش های فنوتیپی و مولکولی تعیین نوع می شود. هدف از این بررسی مطالعه پراکندگی ریبوتیپ های این ارگانیسم در محدوده جغرافیایی و در زمان مورد نظر بود.
روش کار: در این بررسی 18 سویه از بیماران بخش های مختلف بیمارستانی در لهستان در سال های 82- 1381 مورد آزمایش حساسیت به وانکومایسین و مترونیدازول قرارگرفت. نمونه ها با نور فرابنفش و لاتکس آگلوتیناسیون تعیین هویت مجدد شده و وجود توکسین های A و B مشخص شد. با استخراج DNA و تکثیر آن بوسیله واکنش زنجیره ای پلیمراز و الکتروفورز، ریبو تیپ آنها تعیین گردید.
یافته ها: همه سویه هابه وانکومایسین و مترونیدازول حساس بوده و کلنی همه آنها در مقابل نور فرابنفش فلوئورسانس زرد مایل به سبز نشان دادند. همه سویه ها از نظر لاتکس آگلوتیناسیون مثبت گردیدند. هفت سویه از نظر وجود توکسین A مثبت بود. از نظر توکسین B همه موارد غیر از یک مورد مثبت شد. در تعیین ریبوتیپ مولکولی کلوستریدیوم دیفیسیل مشخص شد که این سویه ها متعلق به 7 ریبوتیپ12، 14، 17، 18، 29، 70 و 90بوده و ریبوتیپ 17 (61%) از همه بیشتربود.
نتیجه گیری: در هر منطقه ای ریبوتیپ های خاصی از کلوستریدیوم دیفیسیل از شیوع بیشتری برخوردار بوده و برای مطالعات اپیدمیولوژیک تعیین ریبوتیپ های این کلوستریدیوم ضروری است و بهتر است سویه های شایع این ارگانیسم در مراکز بهداشتی و درمانی ایران نیز شناسایی شده و جهت پیگیری های اپیدمیولوژیک، ریبوتیپ آنها تعیین شود.
جعفر رحیمی پناهی، عطا محمودپور، سهراب نگارگر، رسول آذرفرین،
دوره 5، شماره 2 - ( 3-1384 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از روش های لوله گذاری بدون استفاده از شل کننده، استفاده از پروپوفول و رمی فنتانیل می باشد. روش معمول تجویز رمی فنتانیل و بعد پروپوفول است که گاهی موجب ایجاد نوسان های شدید همودینامیک می شود. هدف از این مطالعه تجویز پروپوفول و بعد رمی فنتانیل جهت بررسی اثر بخشی توالی تجویز داروها در کاهش عوارض فوق می باشد.
روش کار: 40 بیمار با کلاس I و II ASA ( American Society of Anaesthesiology ) که تحت عمل جراحی انتخابی کوچک قرار گرفتند و در معاینه راه هوایی مالامپاتی کلاس I و II داشتند، انتخاب شدند و به طور اتفاقی به دو گروه 20 نفری تقسیم شدند. گروه اول 5/2 میلی گرم بر کیلوگرم پروپوفول و سپس 5/1 میکروگرم بر کیلو گرم رمی فنتانیل دریافت کردند و گروه دوم 5/1 میکروگرم بر کیلو گرم رمی فنتانیل و سپس 5/2 میلی گرم بر کیلو گرم پروپوفول دریافت کردند. شرایط لارنگوسکوپی و تغییرات همودینامیک بیماران در دو گروه با هم مقایسه شدند.
یافته ها: گروه اول از نظر تعداد موارد لارنگوسکوپی تفاوتی با گروه دوم نداشت ( 145/0 p= ) ولی در گروه اول تعداد موارد لارنگوسکوپی راحت بیشتر (85% ) از گروه دوم (60%) بود (031/0 p= ). تغییرات فشار خون سیستولی بیماران در گروه اول به دنبال لوله گذاری (7/7 ± 20 میلی متر جیوه) کمتر از گروه دوم (7/6 ± 28 میلی متر جیوه ) بود (001/0 p= ). دو گروه از نظر میزان تغییرات فشار خون دیاستولی و ضربان قلبی تفاوت معنی داری نداشتند( 88/0 p= ، 86/0 p= ) .
نتیجه گیری: تجویز ابتدایی پروپوفول و سپس رمی فنتانیل حین القای بیهوشی سبب ایجاد تغییرات قابل قبول همودینامیک در بیماران می شود.
کاظم سخا، آرمن ملکیان،
دوره 5، شماره 2 - ( 3-1384 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به بستری موارد پورپورای ترومبوسیتوپنی ایدیوپاتیک ( Idiopathic Thrombocytopenic Purpura ) در اوایل شیرخوارگی در مرکز پزشکی کودکان تبریز مطالعه حاضر جهت بررسی نقش واکسیناسیون هپاتیت B در بروز آن انجام شده است.
روش کار: پرونده بیماران زیر شش ماه مبتلا به پورپورا که از اوایل سال 1372 لغایت 1381 در مرکز پزشکی کودکان بستری شده بودند مورد مطالعه قرار گرفت. در مجموع تعداد 25 پرونده مربوط به شیرخوارانی بود که با توجه به علایم بالینی، شمارش گلبولی وآسپیراسیون مغز استخوان و رد سایر علل در نهایت تشخیص ITP مسجل شده بود و از آنجا که واکسیناسیون هپاتیت B از سال 1372 در ایران جزو واکسیناسیون مصوب کشوری قرار گرفته است، لذا جهت مقایسه، پرونده شیرخواران مبتلا به ITP مربوط به سال 1361 لغایت 1371 نیز بررسی شدند.
یافته ها: نتایج این بررسی نشان داد که بروز ITP درشیرخواران زیر 6 ماه در طی سال های 1372 لغایت 1381 نسبت به دهه قبل از واکسیناسیون هپاتیت B افزایش یافته و این اختلاف از نظر آماری معنی دار می باشد ( 0029/0 p= ).
نتیجه گیری: اگر چه عدم توانایی در اندازه گیری آنتی بادی ها در کشور ایران و سایر جوامع از علل عدم اثبات ارتباط علتی بین واکسیناسیون هپاتیت B و بروز ITP است ولی بررسی دو مقطع زمانی در این مطالعه تقویت کننده نقش واکسیناسیون هپاتیت B در بروز ITP در شیرخواران می باشد.
همایون صادقی بازرگانی، شهنام عرشی، علی اکبر مرتضی زاده، جعفر بشیری، نیره امینی ثانی، سید هاشم سزاوار، حسن عدالتخواه، شهرام سیف نژاد، علی روحی، هاله شهلا زاده،
دوره 5، شماره 2 - ( 3-1384 )
چکیده
زمینه و هدف: جامعه عشایری از جمله جوامعی است که نیازمند برنامه ریزی صحیح در ارایه خدمات بهداشتی- درمانی به منظور ارزیابی و مقایسه نحوه ارایه خدمات اعم از پزشکی، بهداشتی و غیره می باشد. مطالعه حاضر در سطح جمعیت عشایر قشلاقی استان اردبیل با هدف ارزیابی وضعیت بهداشت و سلامت و نحوه ارایه خدمات بهداشتی انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه مقطعی در سال 1381 انجام شد. جامعه مورد مطالعه در آن 320 خانوار (در کل 1800 نفر) درقالب 40 خوشه 8 خانواری می باشد. به علاوه از 458 سگ از طریق ورید سفالیک خونگیری انجام و آزمون آگلوتیناسیون مستقیم انجام شد. در محل خونگیری برای هر نمونه آزمون Dipstick نیز انجام شد و نیز از کل کودکان زیر 12 سال آزمون آگلوتیناسیون مستقیم انجام شد. در محاسبه حجم نمونه قابلیت تعمیم برای 63 متغیر با حداقل سطح اطمینان 90% و حداکثر 97% لحاظ گردیده و با توجه به خوشه ای بودن مطالعه ضریب اثر طرح( Design Effect ) حداقل برابر 56/1 و حد اکثر 4 برای متغیرهای مختلف در حجم نمونه اولیه اعمال گردید.
یافته ها: ازکل خانوارهای مورد مطالعه 30 خانوار (7/9%) از مزایای آب شبکه لوله کشی داخل واحد مسکونی و بیشترین تعداد خانوار (41%) ا زآب تانکر سیار جهت شرب استفاده می کردند. میزان کلر باقیمانده آب آشامیدنی در 7/88% موارد صفر بود. 89 خانوار (8/27%) در منزل توالت و 22 خانوار (7%) حمام داشتند . 273 خانوار (4/90%) از خانوارهایی که در رژیم غذایی خود از سبزیجات خام استفاده می کردند آن را فقط با آب معمولی می شستند. میزان بروز حوادث در خانوارهای عشایر در یک ماه 230 مورد در 10000 خانوار بود. 1/18% از زنان واجد شرایط عشایر سابقه سقط و 9/38% حاملگی ناخواسته و برنامه ریزی نشده داشتند. 1/47% از زنانی که طی سه سال اخیر زایمان داشتند توسط هیچ فردی که مجاز به انجام مراقبت باشند مراقبت نشده بودند. آگاهی زنان واجد شرایط در خصوص روش های پیشگیری از بارداری رویهم رفته ضعیف بود. کمترین میانگین تاخیر تزریق واکسن مربوط به نوبت سوم واکسن پولیوی خوراکی و برابر 25/19 ± 9/16 روز بود. بیشترین میانگین تاخیر مربوط به نوبت سوم واکسن هپاتیت با 7/60 ± 44/46 روز بود. در اندازه گیری فشار خون از مجموع 503 نفر بزرگتر یا مساوی 12 سال، 77 نفر مبتلا به پر فشاری خون بودند. خونریزی لثه در 7/13%، تورم لثه ها در 8/14% و پیوره در 3/19% موارد وجود داشت. درد گردنی در 2/10%، درد پشت و کمر در 7/18% و درد مفاصل در 5/13% موارد وجود داشتند. میزان تقاضای برآورد نشده جهت ویزیت پزشک 8/64% بود. فراوانی کودکان دارای آزمون مثبت لیشمانیوز احشایی برای پسرها 4/3% و برای دخترها 06/3% بود. 28 سگ نر و 6 سگ ماده نتیجه آزمایش مثبت آگلوتیناسیون مستقیم داشتند که جمعاً 4/7% از موارد را تشکیل می داد. تنها در تیتر 640/1 DAT≥ حساسیت Dipstick به حدقابل قبول بالاتر از 80% رسید.
نتیجه گیری: بسیاری از شاخص های بهداشتی و سلامت عشایر به استثنای واکسیناسیون، نامناسب بوده نیازمند توجه جدی تر مسئولین و سیاست گزاران بهداشتی کشور می باشد. امکان گسترش بیماری کالاآزار در شمال استان اردبیل و سایر استان های همجوار متاثر از پدیده کوچ عشایر وجود دارد و پیش بینی می شود در سال های آتی شهرستان های بیله سوار و پارساباد نیز به منطقه آندمیک بیماری تبدیل شوند.
شهنام عرشی، همایون صادقی، شهرام سیف نژاد، پرویز سالم صافی، مهرداد بی ریا،
دوره 5، شماره 2 - ( 3-1384 )
چکیده
زمینه و هدف: عدم رفع نیازهای مختلف کارکنان در سازمان به شکل های گوناگون از جمله پایین بودن بازده کاری، کاهش کارایی، پایین بودن میزان اثر بخشی، عدم تحقق برخی از اهداف سازمانی و . . . خود را نشان می دهد. ارزیابی و سنجش نیازهای کارکنان در مقاطع زمانی خاص نه تنها منجر به ارتقای سطح رضایت مندی خواهد شد بلکه می تواند در انگیزش کارمندان نیز سهم بسزایی داشته باشد.
روش کار : این مطالعه به صورت توصیفی- تحلیلی است. روش نمونه گیری به صورت سیستماتیک بوده که در دو طبقه از کارکنان دارای تحصیلات دانشگاهی و کارکنان بدون تحصیلات دانشگاهی در نظر گرفته شده است. بر همین اساس حجم اولیه نمونه شامل 615 نفر محاسبه شد. با استفاده از پرسش نامه دو قسمتی، داده ها جمع آوری و به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 11 و EPI INFO 2000 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها : در ارزیابی رضایت شغلی، 2/23% از پرسنل از شغل خویش ناراضی بودند. 9/26% از پرسنل دارای مدرک دانشگاهی از رشته تحصیلی خویش ناراضی بودند . 63% از پرسنل از دیدگاه های مسئولین حوزه بهداشت و درمان در خصوص رفاه کارکنان ناراضی بودند . میزان نارضایتی از عملکرد هیات رئیسه دانشگاه در خصوص توجه به مسایل کارکنان 51% بود. میزان رضایت کارکنان از عملکرد معاونت دانشگاهی حوزه مرتبط در خصوص مسایل کارکنان نشان دهنده وجود 2/44% نارضایتی بود. 9/35% از پرسنل از رییس حوزه مدیریتی مربوط در خصوص مسایل کارکنان ناراضی بودند. اولویت نیازهای کارکنان به ترتیب شامل نیاز به خودیابی، نیاز به احترام، نیاز به تعلق اجتماعی و محبت، نیاز به امنیت و نیاز های فیزیولوژیک بود. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین رضایت مندی کارکنان و سطوح مختلف مدیریت رابطه معکوس وجود دارد، همچنین یافته های حاصل از این پژوهش نشانگر آن بود که میزان رضایت مندی کارکنان از مدیر مستقیم خود (64%) در مقایسه با هیات رئیسه دانشگاه بیشتر است (49%). بین رضایت مندی کارکنان با سطح تحصیلات ارتباط معنی داری وجود داشت (05/0 p< ) . بین رضایت مندی از عملکرد دانشگاه و جنس ارتباط معنی داری وجود نداشت. نتایج این پژوهش نشان داد که ارتباط بین نوع تحصیلات با سطوح نیازهای مختلف کارکنان دانشگاه علوم پزشکی اردبیل معنی دار است (05/0 p< ) . ارتباط بین رضایت مندی و سطوح مختلف مازلو با استفاده از آزمون مجذور کای بررسی شد که تنها در مورد نیازهای گروه « د » با رضایت مندی از شغل ارتباط معنی دار آماری وجود داشت (05/0 p< ).
نتیجه گیری : میزان رضایتمندی کارکنان از هیئت مدیره سطوح بالای سازمانی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی در سطح پایین است. نیازهای خودشکوفایی و احترام به خویش نسبت به سایر نیازها از اولویت بالایی برخوردار است.