116 نتیجه برای Ect
زهرا عاشوری ساحلی، محمد شناگری، ناصر هرزندی، علی منفرد،
دوره 19، شماره 2 - ( 4-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: داروهای مهارکننده ایمنی، جهت کاهش خطر رد حاد و از دست دادن کلیه پیوندی به کار میروند که در نتیجه، امکان فعالیت مجدد ویروس های مخفی از جمله BKV وJCV در میزبان و یا کلیه پیوندی افزایش مییابد که میتواند منجر به از دست رفتن کلیه پیوندی گردد. هدف این مطالعه، تشخیص کیفی و کمّی DNA این ویروسها در پلاسمای بیماران پیوند کلیه استان گیلان، جهت شناسایی به موقع بود.
روشکار: در این مطالعه توصیفی به صورت گذشته نگر ابتدا بر روی 102 نمونه پلاسمای گیرندگان آزمایش استخراج DNA ویروس صورت پذیرفت سپس شناسایی و کمیت یابی آن بوسیله Real time PCR انجام گردید.
یافتهها: در 102 نمونه پلاسما 54 نمونه (52/94%) دارای BKV DNA و 26 نمونه (25/50%) دارای JCV DNA بودند. محدوده خطی اندازه گیری برای BKV 596 /0 تا copy/µl 107 و برای JCV528 /0 تا copy/µl107 بود. لذا بعد از محاسبه مقادیر ژن در پلاسما بر اساس copy/ml تعداد و درصد موارد مثبت حاوی DNA هر ویروس بطور اختصاصی در 4 محدوده مشخص گردید. DNA هر دو ویروس (عفونت همزمان) در 22 نمونه پلاسما (21/56%) وجود داشت.
نتیجه گیری: Real time PCR، روشی کمّی و کیفی است که قادر به تشخیص ژنوم انواع موجودات و مقادیر آن (حتی به مقدار بسیار کم) میباشد، لذا استفاده از آن جهت تشخیص به موقع ویروسها که میتوانند باعث بیماریها و رد پیوند در گیرندگان پیوند کلیه شوند، بسیار حائز اهمیت است.
لیدا جلالی دیزجی، محمدرضا نهائی، جاوید صادقی،
دوره 19، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونت دستگاه ادراری ((UTI یکی از شایعترین انواع عفونتهای انسانی بوده و اشریشیاکلی وکلبسیلا پنومونیه عوامل اصلی عفونت ادراری در بین باکتریهای گرم منفی میباشند. شیوع گونههای باکتریایی تولیدکننده بتالاکتامازهای وسیع الطیف (ESBLs) و مقاوم نسبت به آنتیبیوتیکهای بتالاکتام در دهه اخیر افزایش روزافزونی داشته است. انواع مختلفی از بتالاکتامازهای وسیع الطیف از قبیل TEM،SHV و CTX-M شناسایی شدهاندکه بهطور برجسته در سویههای اشریشیاکلی و کلبسیلا پنومونیه حضور دارند. هدف از این مطالعه مشخصکردن فراوانی ژنهای TEM و SHV در باکتریهای اشریشیاکلی و کلبسیلا پنومونیه در ایزولههای بدستآمده از عفونتهای ادراری با روشهای فنوتیپی و واکنش زنجیرهای پلیمرازی (PCR) درآزمایشگاه میکروب شناسی دانشکده پزشکی دانشگاه آزاد تبریز بود.
روش کار: در این مطالعه مقطعی- توصیفی، ٥٠ ایزوله اشریشیاکلی و٥٠ ایزوله کلبسیلا پنومونیه جدا شده از عفونتهای ادراری، از بیماران سرپایی در شهر تبریز جمعآوری گردید. الگوی حساسیت آنتیبیوتیکی ایزولهها نسبت به ١٤ آنتیبیوتیک مختلف با روش دیسک دیفیوژن تست (کربی بائر) شناسایی شد و تست تأییدی با دیسک ترکیبی انجام شد و نهایتاً ژنهای بتالاکتامازی TEM و SHV با استفاده از روش مولکولی PCR مورد تجسس قرار گرفت.
یافتهها: بیستوپنج ایزوله (٢٥%) از١٠٠ باکتری آزمایشی بهعنوان ایزولههای مولد ESBL تأیید شدند که ١٣ ایزوله (٢٦%) اشریشیاکلی و ١٢ ایزوله (٢٤%) کلبسیلا پنومونیه بود. ژنهای TEM و SHV در ایزولههای اشریشیاکلی به ترتیب ٢ و٤ درصد و در ایزولههای کلبسیلا پنومونیه به ترتیب٠ و٢ درصد مشاهده شد.
نتیجهگیری: وجود ژنهای یادشده مؤید حضور آنزیمهای بتالاکتاماز وسیع الطیف در این دو جنس از باسیلهای گرم منفی رودهای بهعنوان باکتریهای مهم پزشکی میباشد. اگرچه فراوانی ژنهای یادشده پایین بود که این امرمی تواند به دلیل اخذ نمونههای آزمایشی از بیماران سرپایی باشد که کمتر در معرض آنتیبیوتیکها قرار دارند.
کیوان امیرشاهرخی،
دوره 19، شماره 4 - ( 11-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: پاراکوات یک علف کش سمی می باشد که در بسیاری از کشورها بطور وسیع استفاده می گردد. پاراکوات بطور اختصاصی در بافت ریه متمرکز شده و منجر به آسیب ریوی از طریق روندهای اکسیداتیو و التهابی می گردد. گیاه نسترن کوهی (Rosa canina L.) برای سالها به عنوان یک داروی گیاهی در سراسر دنیا استفاده شده است. نسترن کوهی عضوی از خانواده رزاسه بوده و در برابر اختلالات متعددی اثرات درمانی نشان می دهد که از طریق خواص آنتی اکسیدانی و ضد التهابی می باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر آنتی اکسیدانی میوه های نسترن کوهی بر روی آسیب ریوی ناشی از پاراکوات در مدل موشی می باشد.
روش کار: مطالعات حیوانی بر روی موش سوری نر جنس NMRI انجام گرفت. پاراکوات بصورت تک دوز (20 mg/kg) برای ایجاد آسیب ریوی در موش ها تزریق داخل صفاقی گردید. پس از تزریق پاراکوات، عصاره میوه های نسترن کوهی در دوزهای mg/kg 200 و 400 بصورت خوراکی به مدت چهار روز استفاده شد. موشهای تیمار شده، با موشهای نرمال بعنوان گروه کنترل مقایسه گردیدند. در انتهای مطالعه، نمونه های بافت ریه برای بررسیهای بیوشیمیایی جمع آوری شدند.
یافته ها: نتایج نشان دادند که استفاده از پاراکوات باعث عدم تعادل اکسیدان-آنتی اکسیدان در بافت ریه گردید. درمان با نسترن کوهی سطوح آنتی اکسیدانی گلوتاتیون (GSH) و کاتالاز (CAT) را در بافت ریه در مقایسه با گروه پاراکوات افزایش و سطوح مالون دی آلدهید (MDA) و میلوپراکسیداز (MPO) را کاهش داد.
نتیجه گیری: درمان موشهای مواجه یافته با پاراکوات بوسیله عصاره میوه های نسترن کوهی تعادل اکسیدان-آنتی اکسیدان را در بافت ریه موش بهبود بخشید. به بیان دیگر مطالعه حاضر ثابت کرد که نسترن کوهی اثرات آنتی اکسیدانی قابل توجهی در برابر آسیب اکسیداتیو پاراکوات دارد.
مهسا حاجی محمدحسینی، لیلا قنبری افرا، منیره قنبری افرا، محسن تقدسی، زهرا افشاروالا، محمدرضا یگانه خواه،
دوره 19، شماره 4 - ( 11-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: رضایت زناشویی یک جنبه بسیار مهم در رابطه زوجین است که تحت تاثیر عوامل مختلفی از جمله بیماریهای قلبی عروقی قرار میگیرد. هدف از انجام این پژوهش بررسی رضایت جنسی بر اساس کسر تخلیه ای بطن چپ در مبتلایان به بیماری عروق کرونری بود.
روش کار: این مطالعه توصیفی مقطعی بر روی ۲۲۰ بیمار مبتلا به بیماری عروق کرونری بستری در بخش آنژیوگرافی بیمارستان شهید بهشتی دانشگاه علوم پزشکی کاشان به روش در دسترس انجام گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات در این مطالعه شامل فرم جمع آوری اطلاعات زمینهای و بالینی و پرسشنامه رضایت جنسی لارسون در سال 2018 بود. تجزیه و تحلیل دادهها با کمک نرمافزار spss-13 و آزمون آماری مربع کای، آنوا یکطرفه و رگرسیون تک متغیره و چند متغیره انجام شد.
یافته ها: متوسط رضایت جنسی در کل شرکت کنندگان 62/13±24/103 بود. متوسط رضایت جنسی آنها در افراد با کسر تخلیه >55% 49/14±29/106،کسر تخلیه 45-55% 12/10±95/105،کسر تخلیه 35-45% 18/12±84/103 و کسر تخلیه <35% 7/17±89/96 بود (041/0p=).
نتیجه گیری: کسر تخلیه عامل مهمی در میزان رضایتمندی جنسی بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونری میباشد و با کاهش کسر تخلیه، رضایت جنسی نیز کاهش مییابد.
آسیه علیزاده مکوندی، محسن خلیلی، مهرداد روغنی، سارا امیری مقدم،
دوره 19، شماره 4 - ( 11-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: افسردگی یک اختلال مغزی شایع و تضعیف کننده توان مغز و از دیدگاه روانپزشکی نوعی سندروم است. شایعترین علائم این بیماری بیحوصلگی، احساس پوچی، اختلال در خواب و اضطراب است. رزرپین دارویی است که مصرف کم آن میتواند در حیوانات ایجاد افسردگی کند. الکتروشوکدرمانی ECT))، یکی از موثرترین راههای درمانی غیرفارماکولوژیک افسردگی است. در این مطالعه، اثر الکترو شوک درمانی بر موشهای صحرایی نر که بوسیله رزرپین افسرده شدند در آزمونهای رفتاری و شمارش نورونی در ناحیه هیپوکمپ و کورتکس پری فورنتال مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار: در این مطالعه تجربی از 40 سر موش صحرایی نر استفاده شد و آنها به چهار گروه ده تایی تقسیم شدند: 1-گروه کنترل، 2-گروه ECT، 3-گروه افسرده با رزرپین (0/2 میلی گرم بر کیلوگرم درون صفاقی)، 4- گروه افسرده+ ECT. آزمونهای زمینه باز، ترجیح سوکروز، شنای اجباری و ماز بعلاوه ارتفاع برای ارزیابی اضطراب و عملکردهای رفتاری ناشی از افسردگی مورد استفاده قرار گرفتند. در پایان آزمایشات، بررسیهای هیستوشیمی از طریق شمارش نورونی در هیپوکمپ و کورتکس پریفورنتال انجام شد.
یافتهها: نتایج حاصل از آزمونهای اضطراب و رفتارهای ناشی از افسردگی، بیانگر وجود تفاوت معنیداری بین گروه افسرده و افسرده+ECT است (0/05p<)، همچنین مطالعات دژنراسیون بافتی از برشهای هیپوکمپ و قشر پریفورنتال، نشان دادند که ECT میتواند مرگ سلولی را در گروه افسرده+ ECT نسبت به گروه افسرده، به میزان معنیداری کاهش دهد ( p<0.05).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، ECT میتواند اضطراب و رفتارهای ناشی از افسردگی را که پیامد تزریق رزرپین است در حیوانات افسرده کاهش دهد و باعث نوروژنزیز در هیپوکمپ و قشر پری فورنتال شود.
عنایت اله صیدی، جلال پوراحمد، بهناز شجاع طلا تپه، احمد سلیمی،
دوره 20، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: تولوئن به عنوان یک سم سیستمیک و حلال صنعتی دارای اثرات مختلفی بر روی ارگانهای حیاتی بدن میباشد. مطالعات مکانیستیک اندکی در ارتباط با فعل و انفعالات بین تولوئن و لنفوسیت های انسانی وجود دارد. در این مطالعه سمیت مستقیم تولوئن و پتانسیل ترکیبات با خواص آنتی اکسیدانی و محافظتی در مقابل آسیبهای میتوکندریایی و لیزوزومی به منظور کاهش سمیت احتمالی آن در لنفوسیتهای انسانی مورد مطالعه قرار گرفت.
روش کار: لنفوسیتهای انسانی از افراد داوطلب مرد با استفاده از Ficoll Paque Plus و به دنبال آن سانتریفیوژکردنهای مختلف جداسازی شدند. در این مطالعه، پارامترهایی از قبیل زنده مانی سلولی، سطح رادیکالهای فعال (ROS)، لیپید پراکسیداسیون، سقوط پتانسیل غشای میتوکندری (MMP)، آسیب لیزوزومی، سطح گلوتایتون احیا (GSH) و اکسیده (GSSG) در لنفوسیتهای انسانی پس از مواجهه با تولوئن و ترکیبات آنتی اکسیدان و محافظت کننده میتوکندری و لیزوزومی مورد سنجش قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که تولوئن سبب کاهش در زنده مانی لنفوسیتها، افزایش سطح ROS، لیپید پراکسیداسیون، آسیب به غشای لیزوزوم، میتوکندری و تخلیه گلوتاتیون شده است که این آسیب ها توسط عوامل چون دیبوتیل هیدروکسی تولوئن (BHT) به عنوان یک آنتی اکسیدان مصنوعی، سیلکلوسپورین (Cs.A) به عنوان مهارکننده روزنه های میتوکندریایی و کلروکین به عنوان محافظت کننده لیزوزمی به طور معنی داری مهار شد.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه پیشنهاد میکند که استفاده از آنتی اکسیدانها و عوامل محافظت کننده میتوکندریایی و لیزوزومی می تواند در کاهش سمیت ناشی از تولوئن در افراد مواجهه یافته موثر باشد.
حمیدرضا شتابی، داریوش مرادی فارسانی، محمد رازانی،
دوره 21، شماره 1 - ( 2-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از انجام این مطالعه بررسی تاثیرتجویز پیشگیرانه کتامین، فنتانیل و پاراستامول بر پارامترهای همودینامیک و شدت درد پس ازاعمال جراحی ویترکتومی عمیق است.
روش کار: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 80 بیمار کاندید عمل جراحی ویترکتومی عمیق به طور تصادفی به 4 گــروه (1 تا 4) تقسیم شدند و 15دقیقه قبل از اتمام عمل به بیماران گروه اول 0/5 میلیگرم/ کیلوگرم کتامین، گروه دوم 2 میکروگرم/کیلوگرم فنتانیل، بیماران گروه سوم 10 میلیگرم بر کیلوگرم پاراستامول و به گروه پلاسبو نرمال سالین با حجم مشابه انفوزیون شد. شدت درد و متغیرهای همودینامیک مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: شدت درد پس از عمل در همه زمانهای اندازه گیری شده در 4 ساعت اول بعد از عمل در گروههای مداخله از گروه شاهد به طور معنی داری کمتر بود (0/01>p) ولی بعد از این زمان تا 24 ساعت پس از عمل تفاوت معنی داری بین گروهها در این زمینه وجود نداشت. ضمناً در طی مطالعه تفاوت معنی داری بین سه گروه مداخله با یکدیگردر رابطه با شدت درد پس از عمل وجود نداشت. همچنین پارامترهای همودینامیک در طول مطالعه در بین گروهها تفاوت معنی داری نداشت.
نتیجه گیری: کاربرد داروهای مذکور در گروههای مداخله باعث کاهش معنی دار شدت درد بدون ایجاد تغییرات و عوارض همودینامیک بعد از عمل ویترکتومی عمیق گردید.
خدیجه حمیدیان، الیاس عبدالهی، زهرا یزدانپور، لاله شهرکی مجاهد، فرزاد خادمی، حمید واعظ،
دوره 21، شماره 1 - ( 2-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: در سرتاسر جهان عفونتهای ادراری از شایعترین عفونتها میباشند و اشریشیا کلی از عوامل اصلی ایجادکننده این عفونتها است. انتگرونها عناصر ژنتیکی متحرکی هستند که باعث گسترش عفونتهای مقاوم به آنتیبیوتیکها میشوند. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی و شیوع انتگرونهای کلاس یک، دو و سه در میان جدایههای اشریشیا کلی بدست آمده از بیماران مبتلا به عفونت ادراری بود.
روش کار: در این مطالعه توصیفی مقطعی، در فاصله زمانی زمانی تیر 1399 لغایت اسفند 1399در مجموع 70 جدایه غیرتکراری اشریشیا کلی از بیماران مبتلا به عفونت ادراری جمع آوری شد. الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی بوسیله روش دیسک دیفیوژن (کربی بائر) و دستورالعمل های موسسه استاندارد آزمایشگاهی و بالینی انجام شد. شناسایی انتگرونهای کلاس یک، دو و سه با استفاده از روش مولکولی واکنش زنجیره ای پلیمراز (PCR) صورت گرفت.
یافته ها: جدایههای مورد بررسی میزان بالایی از مقاومت را نسبت به آنتی بیوتیکهای آمپی سیلین (77/1%)، تریمتوپریم-سولفومتوکسازول (55/8%) و سفتریاکسون (35%) نشان دادند، در حالیکه بیشترین حساسیت نسبت به مروپنم (97%) مشاهده شد. بر اساس نتایج PCR، 34 جدایه (48/6%) حامل انتگرون کلاس یک و 3 جدایه (4/3%) حامل انتگرون کلاس دو بودند.
نتیجه گیری: با توجه به میزان بالای مقاومت در برابر آنتی بیوتیکهای آمپی سیلین، تری متوپریم سولفومتوکسازول و سفتریاکسون، تجویز آنها باید محدود شود. انتگرونهای کلاس یک به صورت گستردهای درمیان جدایه های اشریشیا کلی وجود دارند و نقش مهمی در ایجاد مقاومت آنتی بیوتیکی دارند.
الهه ممشلی، فرناز سیفی اسکی شهر، معرفت سیاه کوهیان، منوچهر ایران پرور، اسداله اسدی، بهزاد داورنیا،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: جنسیت بر واکنشهای فرد به بیماریها مانند استعداد ابتلا و پیشرفت بیماری موثر است. هدف از این مطالعه بررسی تفاوت جنسیتی در توزیع ژنوتایپ و فراوانی آلل برخی از پلیمورفیسمهای ژن آدیپونکتین و مقایسه برهمکنش پلیمورفیسمهای مورد مطالعه و فاکتورهای خطر محیطی مرتبط با دیابت نوع 2 بین مردان و زنان بود.
روش کار: این مطالعه شامل 103 مرد و 79 زن مبتلا به دیابت نوع دو و 94 مرد و 61 زن سالم برای کنترل بود. بررسی ژنوتایپی پلیمورفیسمها با استفاده از روش تقویت سیستم مقاوم به جهش واکنش زنجیرهای پلیمراز(T-ARMS-PCR) انجام شد. آنالیز آماری با اســـتفاده از SPSS (نسخه 26)انجام شد. هـــمچنین برهمکنش بین SNP-SNP و SNPs- عوامل محیطی با استفاده از نرم افزار MDR نسخه 3.0.2 تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: اثر متقابل جنس-ژنوتیپ تنها برای تری گلیسیرید با SNP-11391G/A ارتباط معنیداری داشت (0/027=p). برای rs2241766، تفاوت ژنوتیپها بهطور مشخص با هموگلوبین A1c (0/024=p)، شاخص توده بدنی (0/033=p) و درصد چربی بدن (0/018=p) مرتبط بود. برای rs1501299 در سطح انسولین ناشتا تفاوت بالقوای در ژنوتیپها تشخیص داده شد. طبق نتایج تجزیه و تحلیل MDR ترکیب گلوکز ناشتا، rs17300539 (G/A 11391-) و جنسیت بهترین مدل سه عاملی بود. در این مدل توزیع بیماران به تفکیک جنسیت نشان داد اکثر مردان دارنده ژنوتایپهای GA و AA از G/A 11391- هموگلوبین A1C بیشتر از 8/5 داشتند در حالی که در زنان هیچ ارتباطی با ژنوتیپ یافت نشد.
نتیجه گیری: تفاوتهای جنسی بر تعامل بین پلیمورفیسمهای ژن آدیپونکتین و عوامل خطر محیطی تأثیر میگذارد. بر اساس یافتههای این مطالعه، تأثیر عوامل خطر محیطی بر پیشرفت دیابت نوع 2 مرتبط با پلیمورفیسمهای ژن آدیپونکتین در مردان بیش از زنان نشان داده شده است.
عباس صباحی نمینی، آرش عبدالمالکی، شراره میرزایی، مهرداد شیخلو، اسداله اسدی، علی شمس آذر،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش بر روی نانومواد هوشمندی که با اثرات آنتی اکسیدانی، تحریک تکثیر سلولهای عصبی، تعدیل سیستم ایمنی و فاکتورهای التهابی سبب تسریع روند بازسازی و درمان اعصاب میگردند، از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از این مطالعه تهیه نانوذرات سریم اکسید پوشیده با سینامون و ارزیابی اثرات آنتیاکسیدانی و سمیتسلولی آن بر رده سلولهای PC12 میباشد.
روش کار: نانوذرات سریم اکسید پوشیده با سینامون تهیه شد و خواص ساختاری آن با تصاویر میکروسکوپ الکترونی و اسپکتروسکوپی تبدیل فوریه مادون قرمز مورد ارزیابی قرار گرفت. خصوصیات آنتیاکسیدانی ترکیبات از روش به دام انداختن رادیکال آزاد 2 و 2 دی فنیل - 1- پیکریل هیدرازیل ارزیابی شد. میزان زندهمانی سلولها از طریق آزمون MTT سنجیده شد. تجزیه و تحلیل دادهها توسط نرم افزار SPSS انجام شد.
یافته ها: طیفهایFTIR و تصاویر TEM نشان دهنده فراوری نانوذراتی با متوسط اندازهای کمتر از 100 نانومتر همراه با پوشش سینامون بر سطح آنها است. همچنین، ظرفیت آنتیاکسیدانی در نانوذره سریم اکسید پوشیده با سینامون نسبت به عصاره و نانوذره به تنهایی در غلظتهای مشابه بهطور معناداری (0/038*p<) بالاتر است. ارزیابی نتایج حاصل از سمیت سلولی نشان داد که کمترین میزان سمیت در گروه نانوذره سریم اکسید پوشیده با سینامون مشاهده شد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بالاتر بودن خاصیت آنتی اکسیدانی و کم بودن اثرات سایتوتوکسیتی نانوذره سریم اکسید پوشیده شده با سینامون در مقایسه با سایر گروه ها که موجب اثر بخشی بهتر آن، تکثیر و زنده مانی بیشتر سلولها میگردد، سنتز سبز آن و پوشیده شدن توسط سینامون می باشد.
عباس موسوی، الله یار عرب مومنی،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از شایعترین ناهنجاریهای جسمانی و حرکتی در دوران کودکی ناهنجاری کف پای صاف است. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر سه پروتکل تمرینات اصلاحی بر اصلاح عارضه کف پای صاف منعطف در دانشآموزان پسر دارای اضافهوزن بود.
روشکار: در این پژوهش نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون و گروه کنترل، 80 دانشآموز با عارضه کف پای صاف منعطف و دارای اضافهوزن با روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان نمونه آماری انتخاب و بهصورت تصادفی در 4 گروه 20 نفره (تمرین تراباند، تمرینات NASM، تمرین مقاومتی در آب و کنترل) جایگزین شدند. گروههای آزمایشی 8 هفته و هر هفته 3 جلسه 45 دقیقهای، تمرینات اصلاحی را انجام دادند. در ابتدا و انتهای برنامه تمرینی پیشآزمون و پسآزمون در 4 گروه انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس با اسـتفاده از نــرمافزار SPSS-24 در سطح معناداری 0/05 استفاده گردید.
یافتهها: نتایج مطالعه نشان داد که سه پروتکل تمرینات اصلاحی تمرین با تراباند، NASM و تمرین مقاومتی در آب بهترتیب با ضریب 0/23، 0/32 و 0/15 تأثیر معناداری بر بهبود کف پای صاف دارند (0/05 ≥p). بهعلاوه، بین میزان تاثیر این سه پروتکل اصلاحی بر اصلاح کف پای صاف منعطف تفاوت معناداری مشاهده شد.
نتیجهگیری: این یافتهها نشان میدهد، سه پروتکل تمرین اصلاحی بر بهبود و اصلاح کف پای صاف منعطف تاثیر قابلملاحظهای دارد. از اینرو پیشنهاد میشود، مربیان حرکات اصلاحی و مراکز بازتوانی از این روشهای تمرینی استفاده کنند.
لیلی عاقبتی ملکی، علی عاقبتی ملکی، علی فتوحی، صنم نامی،
دوره 21، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده
کاندیدا آلبیکنس شایعترین عامل کاندیدیازیس مهاجم بوده ولی در سالهای اخیر بروز عفونتهای ناشی از گونههای دیگری همچون کاندیدا کروزهای، کاندیدا گلابراتا، کاندیدا تروپیکالیس، کاندیدا پاراپسیلوزیس و کاندیدا لوزیتانیا رو به افزایش است. در دهه اخیر روشهای درمانی کاندیدیازیس مهاجم به طور کلی تغییر کرده است و یک درمان موفقیتآمیز وابسته به شروع به موقع درمان، انتخاب داروی موثر و عدم مقاومت قارچ به آن داروی خاص میباشد. از طرف دیگر مصرف گسترده داروهای تضیعف کننده سیستم ایمنی و همچنین پیوند عضو همگی سبب ایجاد مشکلات وسیعی در درمان کاندیدیازیس مهاجم شدهاند. این مشاهدات درکنار هم یک مبنای منطقی برای توسعه فوری روشهای جدید ایمونوتراپی را برای تقویت درمان ضد قارچی در میزبان با ایمنی مشکل دار، برجسته میکند. دهه گذشته شاهد پیشرفتهای بزرگی در درک ما نسبت به ایمنوبیولوژی قارچها بوده است که موجب ایجاد تعدادی از روشهای جدید ایمونوتراپی مولکولی و سلولی برای عفونتهای قارچی مهاجم شده است. بنابراین هدف از این مطالعه مرور کلی بر داروهای ضدقارچی متداول و جدید در درمان کاندیدیازیس مهاجم و مطرح کردن نقش ایمونوتراپی در پیشگیری و کنترل بهتر بیماری میباشد
پری کرمی، عزیز باباپور، مهدیه شوقی بنام، محمد جوهری اهر،
دوره 21، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت بیماری است که برای کنترل عوارض آن نیاز به پایش مداوم سطح گلوکز خون دارد. در حال حاضر اندازه گیری گلوکز خون با استفاده از دستگاههای پرتابل صورت میگیرد که غالب الکترودهای این دستگاهها با استفاده از آنزیم گلوکز اکسیداز کار میکند. به دلیل قیمت بالای آنزیم و ناپایداری آن استفاده از سنسورهای الکتروشیمیایی غیرآنزیمی می تواند کمک شایانی به پیدایش دستگاه های نسل جدید کند.
روش کار: در این مطالعه از پایگاههای Elsevier، Scopus، Science Direct و PubMed کلیدواژه های اندازه گیری گلوکز، سنسورهای الکتروشیمیایی غیرآنزیمی در بازه زمانی 1962 تا 2020 جستجوگردید و مطالعه شدند.
یافته ها: در این مقاله مروری، ابتدا به نسلهای مختلف سنسورهای گلوکز و نحوه ساخت آنها اشاره شده است و انواع مواد بکار رفته در تهیه سنسورهای بر پایه آنزیم مورد بحث قرار گرفته است. در ادامه، به پیشرفتهای حاصل در زمینه ساخت سنسورهای غیرآنزیمی اشاره شده و مزایا و چالشهای موجود در زمینه این نوع از حسگرهای گلوکز مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. از جمله مواد بکار رفته در تهیه سنسور الکتروشیمیایی غیر آنزیمی گلوکز میتوان به پلاتین، مس، آلیاژ های پلاتین، نانومواد طلا و پلاتین و پلیمرهای قالب مولکولی اشاره کرد. مشکل عمده این ترکیبات مربوط به عدم گزینش پذیری این ترکیبات و سیگنال ضعیف آنها به علت مداخله گونههای مزاحم است. به هرحال، برای حل این مشکل استفاده از پلیمرهای قالب مولکولی گزینه مناسبی به نظر میرسد.
نتیجه گیری: سنسورهای الکتروشیمیایی غیرآنزیمی گلوکز از مزیت پایداری بالا و قیمت پایین برخوردار هستند و با اندازه گیری میزان گلوکز در مایعات بیولوژیکی میتوانند به کنترل دیابت کمک شایانی کنند. پیشرفت در علم نانو و فناوری نانو و پلیمرهای قالب مولکولی امکان تولید نانومواد جدیدی را برای ایجاد سیستمهای فاقد آنزیم برای تشخیص گلوکز فراهم کرده است ولی مطالعات متعددی نیاز است تا این سنسورها وارد بازار مصرف شوند.
کتایون بهمن صوفیانی،
دوره 22، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: ایمیونوژنیسیتی کم و مهاجرت هدفمند سلولهای بنیادی مزانشیمی به مناطق التهابی، این سلولها را به بهترین وسیله برای رساندن محصولات ژنی و یا درمانی معرفی نموده است. به منظور الحاق ژن اکتوپیک به داخل سلولهای بنیادی، وکتورهای لنتی ویروسی بعنوان یکی از ابزارهای کارآمد مطرح میگردند. لذا ارزیابی تاثیر حاملهای لنتی ویروسی بر ویژگیهای هویتی، رفتاری و عملکردی سلولهای بنیادی میتواند ایمن بودن استفاده از وکتورها را در دستکاری سلولی و ژن تراپی نشان دهد.
روش کار: در ابتدا سه وکتور لنتی ویروسی با روش کلسیم فسفات بر روی سلولهای HEK-293T اضافه گردید. پس از تائید بیان پروتئین سبر فلورسنتی در بیش از 80 درصد سلولهای HEK-293T، سوپ ویروسی جمعآوری و تغلیظ شد. سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق شده از بافت چربی انسانی (hASCs) با ویروس تغلیظ شده ترانسفکت شدند. پس از حذف سلولهای ترانسدیوس نشده با پرومایسین، سلولهای hASC ترانسدیوس شده از نظر ایمونوفنوتایپینگ و تمایز به آدیپوسایت و استئوسایت مورد ارزیابی قرار گرفتند. ویژگیهای رفتاری مانند زنده بودن، مهاجرت و تهاجم به ترتیب با روش MTT و Transwell مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: در مطالعه حاضر تفاوت معنیداری در بیان شاخصهای تمایزی CD29، CD34، CD73 و تمایز به بافت استخوانی و چربی در بین دوگروه تست وکنترل دیده نشد. همچنین در بررسی ویژگیهای رفتاری نظیر قدرت تکثیر، تهاجم و مهاجرت سلولهای بنیادی، تفاوت معنیداری بین دو گروه مورد مطالعه وجود نداشت.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان داد که وکتور لنتی ویروسی اثرات سوئی بر ویژگیهای هویتی و عملکردی سلولهای بنیادی ندارد. بنابراین میتوانند در دستکاری ژنی سلول هدف مورد استفاده قرار گیرند.
افروز مردی، گلناز علیزاده،
دوره 22، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونت مجاری ادراری همچنان یکی از شایعترین بیماریهایی است که زنان باردار را درگیر میکند. هـدف ایـن مطالعـه تعییـن تاثیر رفتارهای بهداشتی مقاربتی برعفونت ادراری در زنان باردار بود.
روش کار: یک مطالعه مورد- شاهدی بر روی 100 زن باردار با عفونت ادراری (گروه مورد) و 150 زن باردار بدون عفونت ادراری (گروه شاهد) در مراکز بهداشتی- درمانی شهر اردبیل در سال 1399 انجام گرفت. نمونه گیری بصورت مبتنی بر هدف و در هفته های 10-6 بارداری بود. اطلاعات لازم از طریق یک پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار SPSS-21 استفاده شد. وضعیت رفتارهای بهداشتی مقاربتی و نسبت شانس (OR) ایجاد عفونت در دو گروه با رگرسیون لجستیک برآورد گردید.
یافتهها: وضعیت رفتارهای بهداشتی مقاربتی در اکثریت زنان (47%) گروه مورد در حد متوسط) امتیاز 66- 50/1) ولی در اکثریت گروه شاهد (49/33%) در حد خوب (امتیاز 84-66/1) بود (<0/001 P). مقاربت سه بار یا بیشتر در هفته در 30 روز گذشته، در زنان گروه مورد بطور معنی داری بیشتر از زنان گروه شاهد بود (=0/001P). حمام کردن همسر قبل از مقاربت در زنان گروه مورد کمتر از زنان گروه شاهد بود ( 0/022 =P). اختلاف آماری معنی داری در تخلیه مثانه قبل از مقاربت (= 0/04 P)، تخلیه مثانه بعد از مقاربت ( =0/02 P) و حمام کردن بعد از مقاربت (= 0/03 P) در دو گروه مشاهده شد.
نتیجه گیری: رفتارهای بهداشتی مقاربتی نقش مهمی در حفاظت یا ابتلا به عفونتهای ادراری دارد. لذا با آموزش و بهبود رفتارهای بهداشتی در زنان و همسران آنها میتوان گام موثری در کاهش عفونتهای ادراری برداشت.
رضا نجفی، اسداله اسدی، صابر زهری، آرش عبدالملکی،
دوره 22، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: مهندسی بافت حوزه رو به رشدی برای ترمیم و جایگزینی عملکرد معیوب بافت یا ارگان آسیب دیده است و امروزه به عنوان یک درمان نوین برای جایگزینی روشهای مرسوم پیوند مطرح گردیده و به این منظور مواد زیستی پلیمری (داربستها) و سلولهای زنده را به کار میگیرد. هدف از این مطالعه ساخت نانوداربست پلی کاپرولاکتون (PCL) و بارگذاری سیلیمارین بر روی نانوداربست جهت بررسی زیست سازگاری و توان تکثیر سلولهای PC12 بر روی آن میباشد.
روش کار: به منظور تهیه نانوداربست پلی کاپرولاکتون و بارگذاری سیلیمارین بر روی آن، محلول پلی کاپـــرولاکتــــون 7 درصد (حل شده در استیک اسید) با محلول سیلیمارین با غلظت 0/9 درصد وزنی مخلوط شد، سپس توسط دستگاه الکتروریسی داربست تهیه شد. مورفولوژی داربست توسط میکروسکوب الکترونی روبشی (SEM) و ساختار شیمیایی داربست توسط طیف سنجی ATR-FTIR مورد ارزیابی قرار گرفت. زیست سازگاری داربست و بقای سلولی، سلولهای PC12، با تست MTT و میکروسکوپ SEM بررسی شد.
یافته ها: بررسی مورفولوژی داربست و ساختار شیمیایی آن نشان دهنده تخلخل مناسب داربست و بارگذاری موفق سیلیمارین بر روی داربست PCL بود. زیست سازگاری داربست 24، 48 و72 ساعت بعد از کشت سلولهای PC12 مورد بررسی قرار گرفت که نتایج نشان دهنده افزایش زنده مانی سلولها و اتصال مناسب سلولها بر روی داربست بود.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بارگذاری سیلیمارین بر روی داربست پلی کاپرولاکتون باعث افزایش توان تکثیر و زنده مانی سلول های PC12 میشود. از این رو این داربست می تواند کاندید مناسبی برای مهندسی بافت عصب باشد.
راضیه علیزاده، امیرعلی جعفرنژادگرو، داود خضری،
دوره 23، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: بازسازی رباط صلیبی قدامی فعالیت عضلات را طی اجرای فعالیتهای متوسط مانند راه رفتن دوباره برقرار میکند، با این حال مشخص نیست در طی فعالیتهای ورزشی مانند دویدن عملکرد عضلات در این افراد تعدیل میشود یا خیر؟ بنابراین هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر استفاده آنی از کفی آنتی پرونیت بر فرکانس فعالیت عضلات در افراد مبتلا به بازسازی رباط صلیبی قدامی با پای پرونیت طی دویدن بود.
روشکار: نمونه آماری این مطالعه شامل 13 فرد مبتلا به بازسازی رباط صلیبی قدامی با پای پرونیت با میانگین سنی 4.5±23.2 سال و 13 فرد سالم با میانگین سنی 4.1±22.9 سال بود. در طول هر دو مرحله پیش و پس از آزمون، شرکتکنندگان با پای برهنه در محیط 18 متری با سرعت ثابت 5±3.3 متر بر ثانیه دویدند. فعالیت عضلات با استفاده از سیستم الکترومایوگرافی در دو شرایط بدون کفی و پوشیدن کفی آنتی پرونیت طی دویدن ثبت شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس دوسویه با اندازهگیریهای مکرر (ANOVA) استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد فرکانس عضله پهن میانی در گروه بازسازی رباط صلیبی قدامی با پای پرونیت نسبت به گروه سالم در مرحله تماس پاشنه بیشتر میباشد (0.024=p). همچنین، نتایج نشاندهنده افزایش معنادار فرکانس عضله راسترانی طی فاز تماس پاشنه بعد از استفاده از کفی آنتی پرونیت بود (0.014=p).
نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشاندهنده تغییر معنادار فعالیت عضلات چهارسرانی، همسترینگ، سرینی میانی و دوقلو در هنگام استفاده از کفی آنتی پرونیت در افراد دارای بازسازی رباط صلیبی قدامی همراه با پای پرونیت بود، و احتمالاً با توجه به اهمیت کلینیکی میتواند مفید باشد.
آیدا ناحومی، مریم پیمانی، اسداله اسدی، آرش عبدالملکی، یاسین پناهی، محمد علی شاه محمدی،
دوره 23، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: شناسایی برهمکنشهای پروتئینها یکی از چالشهای اصلی در زمینه زیستساختاری و بیولوژی مولکولی است. با وجود پیشرفتهای گسترده، هنوز الگوهای دقیق برهمکنش های پروتئین- پروتئین ناشناخته است. هدف اصلی این مطالعه ارزیابی محاسباتی برهمکنشهای فیبرونکتین1 ماتریکس خارجسلولی نای سلولزدایی شده و اینتگرینهای سلول بنیادی بافت چربی جهت ارائه دقیقترین تصویرسازی ممکن از این تعاملات و نقش آنها در فرآیندهای بیولوژیکی است.
روش کار: پس از فرآیند سلولزدایی نای گوسفند از طریق روش دترجنت- آنزیمی، ارزیابیهای بافتشناسی و عکسبرداری از فراساختار نمونهها به وسیله میکروسکوپ الکترونی نگاره انجام گرفت. همچنین شبیهسازیهای اتصال پروتئین فیبرونکتین1 ماتریکس خارج سلولی با اینتگرین αvβ1 و α5β3سلول بنیادی مشتق از بافت چربی مورد بررسی قرارگرفت و تجزیه وتحلیل انرژی برهمکنش برای پیشبینی ساختار کمپلکسهای پروتئین- پروتئین با استفاده از الگوریتمهای موجود در سرورهای HDOCK و ClusPro اعمال شد.
یافته ها: یافتهها حاکی از حفظ اجزای ماتریکس خارج سلولی و فراساختار داربست بود. همچنین برای یافتن مطلوبترین حالتهای اتصال از نظر انرژی، تعدادی از آنها از بین انواع اتصالات برتر به عنوان برهمکنش های پایدار گزارش شدند. این بینش درک ارزشمندی از چسبندگی ماتریکس سلولی، مهاجرت و سیگنال دهی، با پیامدهای بالقوه برای توسعه درمانی ارائه میدهد.
نتیجهگیری: داربست های تهیه شده، برای کاربردهای مهندسی ایده آل بوده و با تحلیلهای محاسباتی و دادههای تجربی، حالتهای اتصال پایدار با بهرهوری انرژی بین فیبرونکتین و اینتگرین تجسم یافته است. همچنین در آینده مطالعات بیشتر در مدلسازی چسبندگی سلولی در ارتباط با علم مهندسی بافت، میتواند بستر مناسبی جهت توسعه پزشکی بازساختی فراهم کند.
رامین عبیری، سمیرا قاسمی، نسترن شارعی، معصومه شهبازی، سید احمد امامی، مهدی مجرب،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونتهای بیمارستانی سهم قابل توجهی از چالش های درمانی بیمارستان ها را تشکیل میدهند. جنس درمنه به طور گسترده ای در ایران پراکنده هستند. گونه های این جنس طیفی از ترکیبات زیستی ضد میکروبی، ضد ویروسی، ضد التهابی و ضد قارچی متعلق به گروه های مختلف شامل فنول ها، ترپنوئیدها، استرول ها و پلی استیلن ها را تولید می کنند. هدف از مطالعه ی حاضر، مقایسه اثرات برونتنی عصار ه های مختلف هیدرواتانولی گونه های درمنه علیه سویه های باکتریایی عامل عفونت های بیمارستانی است.
روش کار: 12 عصاره هیدرواتانولی مختلف مشتمل بر عصاره های 50% و 70% هیدرواتانولی از اندام هوایی درمنه های طلایی، معمولی، خراسانی، کپه داغی، دشتی و قرمز تهیه شد. سرمادهی به عصاره ها منجر به چربی زدایی آنها شد. کمترین مقادیر غلظت مهار کننده رشد (MIC) عصار ه ها علیه سویه های باکتریایی استافیلوکوکوس اورئوس، استرپتوکوکوس پیوژنز، آسینتوباکتر، سودوموناس آئروژینوزا، انتروکوکوس فکالیس، استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس، میکروکوکوس لوتئوس، کلبسیلا پنومونیه و اشرشیا کلای به روش میکرودایلوشن براث تعیین گردید. محتوای تام فنولی عصاره های فوق، با روش فولین سیو کالتیو تعیین شد.
یافته ها: از مجموع عصاره های بکار رفته در این آزمایش پایینترین MIC، برای عصاره 50% هیدرواتانولی درمنه قرمز به میزان (mg/ml) 0.25 علیه استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس مشاهده شد. بزرگترین گستره ی حساسیت باکتریایی (شش سویه) مربوط به عصاره 50% (بعد و قبل از چربی زدایی) درمنه قرمز و عصاره 50% (بعد از چربی زدایی) درمنه کپه داغی بود. رشد استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس توسط تمامی عصاره ها مهار شد. بالاترین محتوای تام فنولی و بیشترین بازده عصاره گیری به ترتیب برای عصاره های هیدرواتانولی 70% درمنه دشتی و 50% درمنه طلایی ثبت شدند.
نتیجه گیری: عصاره 50% هیدرواتانولی درمنه قرمز از نظر طیف اثر ضد باکتریایی و قدرت انتخابی بر عصاره های دیگر برتری داشت. درمنه های قرمز و کپه داغی احتمالاً گزینه های مناسبی برای تحقیقات بیشتر فیتوشیمیایی و ضد باکتریایی هستند.
مهزاد یوسفیان، علی محمدیان اردی، افشان شرقی، مینا دلداده مقدم،
دوره 24، شماره 2 - ( 4-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از چالش های عمده در خصوص جراحی، کنترل درد بعد از عمل جراحی میباشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش سولفات منیزیم در ارتقای کیفیت بیهوشی بیماران کاندید عمل جراحی آپاندکتومی انجام شد.
روش کار: این مطالعه کار آزمایی بالینی بر روی بیماران کاندید عمل جراحی آپاندکتومی انجام شد. بیماران به روش تصادفی به دو گروه 42 نفر در گروه کنترل و 42 نفر در گروه مداخله تقسیم و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گروه مداخله 50 میلی گرم در کیلوگرم سولفات منیزیم و برای گروه کنترل به همین مقدار محلول ایزوتونیک نرمال سالین به عنوان دارونما تزریق گردید. بعد از عمل جراحی بیماران از نظر درد، تهوع و استفراغ، اضطراب، فشار خون و ضربان قلب و رضایت جراح از نظر شلی عضلانی بررسی شدند. داده ها در نرم افزار آماری SPSS-26 با استفاده از روشهای آمار توصیفی و تحلیلی آنالیز شدند. مقدار 0.05<p از نظر آماری معنی دار در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین نمره درد بیماران درساعت های اول و سوم و ششم و دوازده مطالعه به ترتیب با 1.4، 2.66، 3.3 و 3.19 در گروه مداخله به طور معنی داری نسبت به گروه کنترل کمتر بود. از نظرآرام بخشی در ساعت های اول و سوم و ششم و دوازده و هجده مطالعه، اختلاف معنی داری بین دو گروه مداخل و کنترل مشاهده شد. در بررسی تهوع و استفراغ بیماران بین دو گروه مداخله و کنترل تفاوت معنی دار مشاهده نشد. در طی عمل جراحی بیماران دریافت کننده سولفات منیزیم (گروه مداخله) از نظر رضایت جراح اختلاف معنی دار در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد.
نتیجه گیری: سولفات منیزیم در کنترل درد و اضطراب بیماران و رضایت جراح در طی عمل جراحی موثر بوده ولی در کنترل تهوع و استفراغ بیماران موثر نبود.