|
|
|
|
|
 |
جستجو در مقالات منتشر شده |
 |
|
65 نتیجه برای Ast
یوسف حمیدزاده اربابی، رسول نعمتی، حامد رضاخانی، دوره 22، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطانها بویژه سرطان معده، یکی از عوامل اصلی مرگ و میر و ناتوانی به حساب میآید و روز به روز بر شیوع آن افزوده میشود. یکی از عوامل موثر در مقابله با سرطانها، برخورداری از سواد سلامت خوب میباشد. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت سواد سلامت در باره سرطان معده در مراجعین و بستری شدگان مرکز آموزشی- درمانی امام خمینی (ره) اردبیل در سال 1398 اجرا گردید.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی تحلیلی- مقطعی بود. جامعه و نمونه پژوهشی را مراجعین و بستری شدگان مرکز آموزشی- درمانی امام خمینی اردبیل در سال 1398 تشکیل میدادند. حجم نمونه 320 نفر و نمونه گیری از نوع نمونه گیری طبقه ای (انتساب متناسب) از بین مراجعین و بستری شدگان درمانگاهها و بخشهای داخلی و عفونی آن مرکز بود. از پرسشنامه محقق ساخته پس از تامین روایی و پایایی استفاده گردید. داده ها پس از جمع آوری و ورود به نرم افزار SPSS-26 آنالیز شدند.
یافته ها: میانگین سن مشارکت کنندگان 14/35± 42/98 بود. میزان کلی سواد سلامت در باره سرطان معده، 31/13 محاسبه گردید. میانگین نمره سواد سلامت راجع به سرطان معده در پنج بعد در کل افراد مورد پژوهش بشرح زیر محاسبه گردید: دسترسی به منابع کسب سواد سلامت 11/08± 36/58، خواندن سواد سلامت 4/41±13/47، فهمیدن اطلاعات سلامت 6/9±30/37، ارزیابی اطلاعات سلامت 4/58± 16/73 و تصمیم گیری و بکارگیری اطلاعات سلامت 10/77±58/49 بدست آمد و میانگین کلی سواد سلامت نیز 31/13 محاسبه گردید. بجز بعد «خواندن» که دارای معنیداری کوچکتر از 0/05 است، در سایر ابعاد سواد سلامت، تفاوت معناداری بین چهار گروه آزمودنی بدست نیامد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، میانگین نمره سواد سلامت افراد مورد مطالعه راجع به سرطان معده پائین بود. با توجه به اهمیت سواد سلامت در تعامل موثر بیماران با کادر بهداشت و درمان، کاهش هزینه ها و خود مراقبتی بهتر در مدیریت سرطان معده و پیامدهای آن؛ برنامه ریزی و انجام مداخلات کارآمدتر در زمینه ارتقاء سواد سلامت جامعه و بخصوص مراجعین و بستری شدگان مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) اردبیل راجع به سرطان معده ضروری میباشد.
سهیلا فخریان روغنی، الله یار عرب مومنی، دوره 23، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه چاقی از نگرانیهای اصلی سلامت در سراسر جهان محسوب میشود. از اینرو، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر تمرینات پایه ژیمناستیک همراه با مصرف مکمل الکارنیتین بر عوامل جسمانی مرتبط با سلامتی و نیمرخ لیپیدی در کودکان دختر چاق انجام شد.
روشکار: در این مطالعه نیمهتجربی، با طرح پیشآزمون- پسآزمون و گروه دارونما، از بین دانشآموزان دختر چاق شهر اصفهان، 60 نفر با BMI برابر 30.28 کیلوگرم بر متر مربع، بهشیوه هدفمند انتخاب و به 4 گروه (تمرینات پایهژیمناستیک، مصرف الکانیتین، ترکیبی و دارونما) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی به مدت 12 هفته و سه جلسه در هفته، هر جلسه 45 دقیقه اجرا شد. همچنین آزمودنیهای گروههای مکمل و ترکیبی، قرص الکارنیتین با دوز 2 گرم در روز به مدت 12 هفته استفاده کردند. بهمنظور تحلیل دادهها از روش آماری تحلیل کواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.
یافتهها: افزایش معناداری در استقامت قلبی-تنفسی، استقامت عضلانی، قدرت عضلانی و انعطاف پذیری در هر دو گروه تمرین پایه ژیمناستیک و ترکیبی مشاهده شد (0.001= p). همچنین کاهش معنادار کلسترول تام، تریگلیسرید، و LDL و افزایش معنادارHDL در گروههای تمرینات پایهژیمناستیک و تمرین+مکمل مشاهده شد (0.002 ≥ p). ضمن اینکه، تغییرات ایجاد شده ناشی از گروه ترکیبی بر تمام متغیرها بهطور معناداری بیشتر از سایر گروهها بود.
نتیجهگیری: این یافتهها بیانگر، آثار سودمند تمرینات پایهژیمناستیک همراه با مصرف مکمل الکارنتین بر عوامل جسمانی مرتبط با سلامتی و نیمرخ لیپیدی در کودکان چاق است. از اینرو، استفاده ترکیبی از تمرینات پایهژیمناستیک و مکمل الکارنتین برای بهبود این متغیرها میتواند مفید باشد.
هما اخوان آق قلعه، نجمه رنجی، هادی حبیب اللهی، دوره 24، شماره 3 - ( 7-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان معده یکی از بدخیمی های دستگاه گوارش است. علائم سرطان معده در مراحل اولیه و پس از رشد سلولهای سرطانی در داخل دیواره معده به سختی قابل تشخیص است تا زمانی که به سایر قسمتهای بدن گسترش یابد. پلیمورفیسم های تک نوکلئوتیدی (SNP) مرتبط با استعداد ابتلاء به سرطان در مناطق کدکننده یا غیر کدکننده ژنوم قرار دارند. جهش های مترادف و غیر مترادف دو زیرگروه از کدهای SNP هستند. هدف از انجام این مطالعه، بررسی همبستگی میان واریانت ها در اعطای استعداد ابتلاء به سرطان معده در استان اردبیل بود.
روش کار: توالی یابی کل اگزوم (Whole Exome Sequencing) برای تعیین توزیع واریانت ها در DNA ژنومی 150 داوطلب از جمعیت عمومی اردبیل استفاده شد. فراوانیهای آللی با پایگاههای دادهای مانند Iranome، Alfa، GnomAD و 1000G مقایسه گردیده و پس از محاسبه فراوانی واریانتها با استفاده از روش های استاندارد، ارتباط آنها با نرخهای بروز استاندارد شده براساس سن (ASR) برای سرطان معده در جمعیتهای مرتبط با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل آماری شدند. برای همه تجزیه و تحلیل ها، مقدار P کمتر از 0.05 از نظر آماری معنی دار در نظر گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از IBM SPSS Statistics نسخه 25 استفاده شد.
یافته ها: نوزده واریانت شامل rs1006113، rs1050631، rs12220909، rs12983273، rs1695، rs2274223، rs2292832، rs2294008، rs2505901، rs2976391، rs33927012، rs3744037، rs3745469، rs4789936، rs4986790، rs4986791، rs6194، rs63750447 و rs6505162 بین جمعیت عمومی و اردبیل به طور معنیداری واجد اختلاف فراوانی بودند. متعاقبا اختلاف های معنی دار آماری مرتبط با همبستگی میان واریانت های مورد نظر در سطوح 0.05 و 0.01 مشاهده و گزارش دهی گردیدند.
نتیجه گیری: نتایج بدست آمده، شامل وجود اختلاف معنی دار میان فراوانی واریانت ها در جمعیت اردبیل با سایر جمعیت ها و نیز همبستگی مشاهده گردیده بین واریانت های ژنهای درگیر در فرایند سرطانزایی، لزوم انجام مطالعات عملکردی در زمینه همراهی و همبستگی ژن های مختلف را در فرایند سرطان زایی معده در جمعیت استان اردبیل پیشنهاد مینمایند.
سمیرا شهباززادگان، محمدعلی محمدی، ایرج فیضی، فریده مصطفی زاده، رعنا بهشتی، دوره 24، شماره 4 - ( 10-1403 )
چکیده
زمینه و هدف: تمایل به باروری یکی ازچالش های مهم زنان مبتلا به سرطان پستان است. بروز سرطان پستان در بین زنان در سنین باروری رو به افزایش است و همزمان شواهدی وجود دارد که سن اولین بارداری نیز در حال افزایش است و این مستلزم توجه به این مسائل است. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تمایل به باروری در زنان مبتلا به سرطان پستان شهر اردبیل در سال 1403 انجام شد.
روش کار: این مطالعه توصیفی-مقطعی بر روی زنان مبتلا به سرطان پستان شهر اردبیل به روش تمام شماری انجام شد. بعد از اخذ کد اخلاق و رضایت آگاهانه از شرکتکنندگان، دادهها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه اختصاصی تمایل به باروری زنان مبتلا به سرطان پستان جمع آوری شد. تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه 26 و با استفاده آمار توصیفی و تحلیلی انجام شد.
یافته ها: اطلاعات 180 بیمار مبتلا به سرطان پستان مورد بررسی قرار گرفت. میانگین امتیاز تمایل به باروری 11.86 ± 37.86 بود که بطور معنی داری کمتر از مقدار ملاک (45) بود (0.001˂ p). در تحلیل زیر مولفه های پرسشنامه، میانگین امتیاز کنترل بیماری، 17.81 بود که از مقدار ملاک (14) بطور معنی داری بیشتر بود. نمره زیر مولفه های خطر بارداری، حمایت اجتماعی و شادی بطور معنی دار از مقدار ملاک کمتر بود (0.001˂ p). بین تمایل به باروری و سن همبستگی معکوس و منفی وجود داشت (0.01˂p ، 0.19 -=r). همچنین بین تعداد فرزندان و روش درمانکمکی با تمایل به باروری ارتباط معنی داری وجود داشت (به ترتیب 0.01˂p و 0.04˂p).
نتیجه گیری: تمایل به باروری در زنان مبتلا به سرطان پستان پایین بود. دلیل پایین بودن تمایل به باروری مربوط به پایین بودن کنترل بیماری، حمایت اجتماعی و شادی در بیماران بود در حالی که با خطر بیماری ارتباطی نداشت. بین تمایل به باروری با روش درمان و تعداد فرزندان و سن ارتباط وجود داشت. تمایل به باروری در زنانی که از روش فقط شیمی درمانی استفاده کردند بیشتر از زنان تحت درمان با هم شیمی درمانی و رادیوتراپی بود. همچنین تمایل به باروری در زنان با تعداد فرزند کمتر بیشتر از زنان با تعداد فرزند بیشتر بود. نتایج مطالعه نشان داد که زنان جوان با سرطان پستان به توجه بیشتری در مورد کنترل بیماری، حمایت اجتماعی و شادی نیاز دارند.
نسیم حاجی قهرمانی، فاطمه قاسم پور صومعه، دوره 25، شماره 2 - ( 4-1404 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان سینه یکی از علل مهم مرگ و میر ناشی از سرطان در زنان است ویافتن درمان های موثر برای آن ضروری میباشد. در میان استراتژیهای مختلف در ایمنی درمانی سرطان، واکسنها نقش برجستهای دارند. هدف این مطالعه طراحی واکسن پپتیدی چنداپیتوپی مبتنی بر ذرات شبهویروسی (Virus-Like Particles، VLP) علیه سرطان سینه با استفاده از روشهای محاسباتی بود.
روش کار: توالی آنتیژن های HER2، MUC1، Alpha lactalbumin و Mammaglobin-A و ادجوانت MS2 بازیابی شد. اپیتوپهای القاکننده سلولهای T HTL) و(CTL با استفاده از سرورهایی مثل IEDB شناسایی و ویژگیهای آنتیژنیسیته و آلرژنیسیته آنها بررسی شد. کنش مولکولی بین اپیتوپهای انتخاب شده با MHC مربوطه توسط HPEPDOCK انجام شد. بهترین اپیتوپها و ادجوانت توسط لینکر بهم متصل شدند. خواص واکسن طراحی شده از جمله آلرژنیسیته، آنتیژنیسیته، حلالیت و خصوصیات فیزیکوشیمیایی بررسی شد. اپیتوپهای القا کننده IFN-γ و لنفوسیتهای B شناسایی شدند. در نهایت، ساختار سه بعدی واکسن طراحی، تصحیح و اعتبارسنجی شد.
یافته ها: اپیتوپهای پروتئینهای HER2، MUC1، Alpha lactalbumin و Mammaglobin-A با استفاده از آنالیزهای ایمونوانفورماتیک و انتخاب HLAهای رایج در ایران شناسایی شدند. ساختار سهبعدی واکسن طراحی، بهینهسازی و اعتبارسنجی شد که از پایداری، محلولیت و آنتیژنیسیته مناسبی برخوردار بود.
نتیجه گیری: در این تحقیق، یک واکسن زیرواحدی ادجوانت دار مبتنی بر ذرات شبهویروسی طراحی شد. که با بهبود ارائه آنتیژن و القای پاسخ قوی لنفوسیتهای B و T، میتواند اثربخشی بالاتری داشته باشد. این واکسن کاندید بالقوهای برای استفاده پیشگیرانه یا درمانی سرطان سینه است، اما انجام مطالعات آزمایشگاهی و بالینی. برای تعیین اثربخشی واقعی ضروری است.
|
|
|
|
|
|
|
|
|