46 نتیجه برای Ros
سید مهدی بانان خجسته، الهه بصیرت، فرزام شیخ زاده، حمیرا حاتمی،
دوره 17، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: در حال حاضر، با توجه به مشکلات تهیه و تزریق انسولین و داروهای پایین آورنده قند خون و همچنین با در نظر گرفتن عوارض جانبی داروهای صناعی توجه محققین به سوی استفاده از گیاهان دارویی جلب شده است. کبد یکی از اندامهایی است که در دیابت شیرین از جنبه های مختلف، عملکرد آن تحت تاثیر قرار میگیرد. هدف از این مطالعه بررسی اثر عصارهی اتانولی گیاه Rosa canina بر روی کاهش اثرات سوء و بهبود علائم دیابت در رابطه با هیستوفیزیولوژی و مقادیر آنزیمهای کبد در رت های دیابتی نر میباشد.
روش کار: در این بررسی از 32رت نر بالغ از نژاد ویستار با وزن 220-200 گرم در چهار گروه استفاه شد. ایجاد دیابت به روش تزریق داخل صفاقی استرپتوزوتوسین (mg/kg60) انجام گرفت. مدت زمان آزمایش، 4 هفته در نظر گرفته شد. در پایان دوره، موشها معدوم شده و سرم آنها جهت بررسی آنزیمهای کبدی جمع آوری گردید. همچنین نمونه برداری بافتی از کبد به انجام رسید. تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصله به روش آنالیز واریانس یک طرفه انجام شد.
یافته ها: نتایج این بررسی نشان داد که تیمار با عصاره الکلی روزاکنینا باعث کاهش قابل توجهی در آنزیمهای کبدی در گروه های تحت درمان با عصاره نسبت به گروه دیابتی میباشد که نشان دهندهی اثرات حفاظتی عصاره الکلی Rosa canina بر روی بافت کبد از صدمات ناشی از دیابت میباشد. در آسیب شناسی بافتی کبد، در گروه موشهای دیابتی تغییر چربی کاملا مشخصی در نواحی مرکز لوبولی ایجاد شده بود، در بافت کبد گروههای تحت درمان با عصاره روزا ، تغییر پاتولوژیک قابل توجهی مشاهده نشد،کبد در این گروه نسبت به گروه دیابتی نسبتا سالم بود.
نتیجه گیری: : عصاره روزا با کاهش بیومارکرهای سرمی آسیب کبدی و نیز کاهش آسیب بافتی، عملکرد این ارگان را در موشهای دیابتی شده با استرپتوزوتوسین بهبود بخشید.
ائلشن باژن، بهزاد برادران،
دوره 17، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پروستات یکی از شایعترین سرطانها در بین مردان است که بروز آن در بسیاری از کشورها در حال افزایش است. بر اساس مطالعات انجام شده کاهش بیان miRNA-143 در سرطان پروستات گزارش شده است. در این تحقیق با جایگزینی miRNA-143 در سلولهای سرطان پروستات (PC3) از طریق انتقال ژن miRNA-143 توسط وکتور، بیان این میکروRNA را در این سلولها افزایش داده و اثرات این میکروRNA در مهار متاستاز بررسی گردید.
روش کار: بعد از کشت سلولهای سرطانیPC3 با استفاده از تست MTT، IC50 آنتیبیوتیک Geneticin (G418) در این رده سلولی به دست آورده شد. در ادامه با استفاده از JetPEI انتقال miRNA-143 به داخل سلولهای سرطان پروستات صورت گرفت. از تست qRT-PCR برای تائید عمل انتقال این میکروRNA به داخل سلولها استفاده شد. تست Wound healing برای بررسی وضعیت مهاجرت سلولهای ترانسفکت شده و سلولهای کنترل استفاده گردید.
یافتهها: با استفاده از تستMTT ،IC50 برای آنتیبیوتیک Genticin (G418)µg/ml 141.9 به دست آمد. نتایج حاصل از تست qRT-PCR افزایش بیان miRNA-143 را در سلولهای PC3 ترانسفکت شده با miRNA-143 نسبت به سلول های کنترل (وکتور خالی) نشان داد. در نهایت نتایج تست Wound healing کاهش مهاجرت سلولهای ترانسفکت شده را در مقایسه با سلولهای کنترل نشان داد.
نتیجهگیری: نتایج به دست آمده نشان داد که miRNA-143 نقش مهمی در مهار مهاجرت سلولهای سرطان پروستات دارد و میتواند کاندید مناسبی برای درمانهای مولکولی باشد.
فریبا کهنمویی اقدم، فیروز امانی، مهسا ولایی، مهناز آذری،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: سقط درمانی در سه ماهه دوم حاملگی، به دو روش دارویی و مکانیکی انجام میشود. از انواع روشهای دارویی، استفاده از میزوپروستول و لتروزول و از انواع روشهای مکانیکی، استفاده از لامیناریا قابل ذکر است. هدف از طراحی این مطالعه، بررسی مقایسه ای سه روش میزوپروستول واژینال، ترکیب لتروزول و میزوپروستول و ترکیب لامیناریا و میزوپروستول در آماده سازی سرویکس در سقطهای زیر سه ماهه دوم می باشد.
روش کار: در این مطالعه مداخله ای 120 نفر بیمار در سن حاملگی زیر 20 هفته که به علل مختلف باید تحت سقط درمانی قرار بگیرند به شکل تصادفی انتخاب شدند. این افراد به صورت تصادفی به 3 گروه40 نفری تقسیم شده و به گروه اول میزوپروستول واژینال و در گروه دوم لامیناریا و همزمان شیاف میزوپروستول به همراه پلاسبو خوراکی استفاده گردید. بیماران گروه سوم علاوه بر پلاسبو دهانه سرویکس، روز اول و دوم قرص لتروزول روزانه یک عدد به صورت سرپایی تجویز شده و روز سوم بیمار بستری شده و همراه با تجویز دوز سوم لتروزول، میزوپروستول دریافت نموده و هر 4 ساعت بصورت منظم بیمار معاینه شد و در صورت عدم دفع جنین بعد از 4 ساعت میزوپروستول واژینال تکرار گردید. بیمارانی که دفع نسج داشتند تحت سونوگرافی ترنس واژینال قرار گرفتند. عدم گزارش بقایای حاملگی به عنوان سقط کامل در نظر گرفته شده و بیمار مرخص شد. در صورت گزارش بقایای بارداری بیماران تحت کورتاژ قرار گرفتند. داده ها در نرم افزار spss با استفاده از روشهای آماری توصیفی و تحلیلی استفاده شد.
یافته ها: نتیجه نشان داد که علت ختم حاملگی در 23 نفر آنومالی جنین و 97 نفر مرگ جنین بود. سه گروه از نظر سنی تفاوت معنیدار از لحاظ آماری نداشتند در این مطالعه میزان پاسخ به درمان در گروه دریافت کننده لامیناریا+ میزوپروستول90 درصد، در گروه دریافت کننده لتروزول+ میزوپروستول 85 درصد و در گروه دریافت کننده میزوپروستول به تنهایی 67 درصد بود. از لحاظ مدت و میزان خونریزی هم در گروه دریافت کننده لامیناریا+ میزوپروستول کمترین مدت و شدت خونریزی مشاهده گردید ولی از لحاظ آماری این اختلاف معنی دار نبود.
نتیجه گیری: بر مبنای این تحقیق استفاده از ترکیب درمانی لامیناریا + میزوپروستول جهت آماده سازی سرویکس در سقطهای زیرسه ماهه دوم ارجح میباشد.
المیرا قربان زاده، محمد ضعیفی زاده،
دوره 17، شماره 4 - ( 11-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان پروستات یکی از شایعترین سرطانهای دنیا است و انتظار میرود نیاز به پیشگیری از این بیماری در آینده افزایش شگرفی یابد. در عرصه جدید ظهور علم ژنتیک تغذیه ای به دنبال بررسی اثرآنتی اکسیدانهای طبیعی بر روی متیله شدن بیش از حد ژنها، این پژوهش با هدف بررسی اثر پلی فنل و آنتو سیانین عصاره قره قات بر روی رده سلولی PC-3 سرطان پروستات و نیز بر روی متیلاسیون و تغییرات بیان ژن GSTP1 انجام شده است.
روش کار: جهت سنجش حیات سلولی توسط سنجش تترازولیوم (MTT) عصاره قره قات به ترتیب با غلظتهای (4500، 2250، 1125، 562/50، 140/62، 70/31، 35/15، 17/57، 8/78 و 4/39 ppm) به مدت 24، 48 و 72 ساعت بر روی PC-3 کشت شده در محیط کشت در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. برای بررسی میزان بیان ژن GSTP1 با روش qRT-PCR از عصاره قره قات با دوزهای (156، 312، 625، 1250 و 2500 ppm ) استفاده شد.
یافتهها: عصاره قره قات با غلظت ppm70 -35 به طور معناداری زنده مانی سلولهای PC-3 را کاهش داده است. در اثر تیمار با ppm 1250، میزان بیان ژن گلوتاتیون اس- ترانسفراز نسبت به کنترل افزایش معناداری نشان داده است.
نتیجه گیری: عصاره قره قات می تواند در سلولهای سرطان پروستات انسانی (PC-3) باعث کاهش زنده مانی این سلولها و افزایش بیان ژن گلوتاتیون اس- ترانسفراز شود که آن نیز میتواند از طریق تغییر مسیر سرطانی بودن سلولها یا متیل برداری از CpG قابل توجیه باشد.
نیلوفر صادقی، مرضیه تولائی، محمد حسین نصر اصفهانی،
دوره 18، شماره 1 - ( 2-1397 )
چکیده
ناباروری، به ویژه در دهه گذشته به عنوان یک مشکل جهانی در حال افزایش است. که تقریبا 10-15 درصد از جمعیت سراسر جهان را تحت تاثیر قرار داده است. منشاء انواع مختلف ناباروری متفاوت است. مطالعات حاکی از آن است که گونه های فعال اکسیژن (ROS) در علل ناباروری، به ویژه ناباروری مردان دخیل هستند. اگرچه ROS برای عملکردهای فیزیولوژیکی از جمله ظرفیت یابی، واکنش آکروزومی و اتصال اسپرم به تخمک ضروری میباشد ولی سطح بیش از حد آن میتواند یکی از علل اصلی عملکرد ناقص اسپرم باشد، که نه تنها باعث نقص در سلامت DNA اسپرم می شود بلکه به دلیل اکسیدشدن پروتئینها و مخصوصاً اسیدهای چرب غشاء، لقاح را تحت تاثیر قرار میدهد. همچنین افزایش سطح استرس اکسیداتیو در اسپرم علاوه بر آنکه سرعت آسیب DNA اسپرم را تسهیل می نماید، میتواند منجر به فعال شدن مسیرهای آپوپتوز و مرگ سلول گردد. لذا کیفیت مایع منی از لحاظ عملکردی کاهش مییابد. از آنجا که آسیب اکسیداتیو به DNA اسپرم با سقط جنین و اختلالات رشدی در فرزندان همراه است. یافتن راهکارهای جدید شناخت بیولوژی اسپرم از دیدگاه سلولی ملکولی ضروری میباشد. بنابراین بررسی و توجه بیشتر به مکانیسمهای مختلف تاثیر استرس اکسیداتیو بر اسپرم میتواند باعث پیشرفت چشمگیری در زمینه اتیولوژی ناباروری مردان گردد.
رحمت اله پرندین، لیلی محمدی،
دوره 19، شماره 2 - ( 4-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: در سالهای اخیر با توجه به اثرات جانبی داروهای شیمیایی، مصرف گیاهان دارویی به دلیل کم بودن عوارض جانبی، ارزان بودن و ترکیبات مؤثره افزایش یافته است. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر ضد التهاب، ضد درد و ضد تب عصاره هیدروالکلی میوه نسترن وحشی در موش سوری نر بود.
روش کار: در این مطالعۀ تجربی از 120 سر موش سوری نر نژاد BALB/c با وزن 30-23 گرم استفاده شد. در هر تست، موشها به 5 گروه 6 تایی شامل گروههای شاهد، کنترل مثبت و سه گروه تحت درمان با عصاره هیدروالکلی میوه نسترن وحشی به ترتیب با دوزهای 100، 200 و 400 میلیگرم بر کیلوگرم با روش داخل صفاقی تقسیم شدند. برای بررسی اثرات ضدالتهاب و ضدتب عصاره به ترتیب از تست گزیلن به عنوان القاکنندۀ ادم گوش و تست مخمّر آبجو بهعنوان القاکنندۀ تب استفاده شد. برای ارزیابی درد از تستهای کشش شکمی با اسیداستیک و آزمون فرمالین استفاده شد. دادهها با نرمافزار SPSS و آنالیز واریانس یک طرفه در سطح معنیداری 05/0>p تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: دوزهای 200 (05/0p<) و 400 (001/0p<) عصاره به طور معنیداری التهاب را کاهش دادند. دوزهای 100( 0/05<p)، 200 (0/01 <p) و 400 (0/001 <p) عصاره، درد را در آزمون کشش شکمی و دوز 400 (50/0< p) مرحله درد مزمن در آزمون فرمالین را به طور معنی داری کاهش دادند. تزریق عصاره در هیچکدام از دوزهای موجود موجب کاهش تب نشد.
نتیجه گیری: یافتههای این تحقیق نشان میدهد که میوه نسترن کوهی دارای فعالیتهای ضد التهاب و ضد درد احشایی است که احتمالاً این اثرات بواسطه ظرفیت آنتیاکسیدانی این گیاه میباشد.
کیوان امیرشاهرخی، بهنام محمدی، منصور میران، الهام جباری،
دوره 19، شماره 2 - ( 4-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: زخم معده ناشی از داروهای ضد التهاب غیراستروئیدی (NSAIDs) یک اختلال گوارشی شایع میباشد که بسیاری از مردم دنیا را متاثر میسازد. نسترن کوهی (Rosa canina L.) عضوی از گونه رز میباشد که در بسیاری از کشورها بعنوان یک داروی گیاهی به وفور استفاده شده است. نسترن کوهی بخاطر خواص آنتی اکسیدانی، ضد التهابی و حفاظت سلولی دارای اثرات درمانی در بسیاری از اختلالات میباشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر بالقوه مفید نسترن کوهی در یک مدل موشی زخم معده ناشی از ایندومتاسین بود.
روش کار: آزمایشات بر روی موش سوری گونه سویس آلبینو جنس نر انجام گرفت. ایندومتاسین با دوزmg/kg 80 بطور خوراکی برای القای زخم معده استفاده شد. عصاره میوه نسترن کوهی در دوزهای mg/kg 200 و 400 هر روز بطور خوراکی بمدت پنج روز قبل از مصرف ایندومتاسین استفاده شد. موشهای نرمال بعنوان گروه کنترل نرمال استفاده شدند.
یافته ها: بررسیهای ماکروسکوپیک موکوس معده نشان داد که مصرف ایندومتاسین (mg/kg80) زخمهای واضحی را در موکوس معده ایجاد کرد، در حالیکه پیش درمانی با نسترن کوهی (mg/kg 200 و 400 خوراکی) بطور موثری موکوس معده را در برابر زخمهای ناشی از ایندومتاسین محافظت نمود. نسترن کوهی بطور بارزی سطح گلوتاتیون (GSH) بافت معده را درمقایسه با گروه کنترل افزایش و سطوح مالوندی آلدهید (MDA) و میلوپراکسیداز (MPO) را کاهش داد.
نتیجه گیری: درمان خوراکی با عصاره میوه نسترن کوهی از طریق مکانیسمهای آنتی اکسیدانی و ضد التهابی، زخم معده ناشی از ایندومتاسین را کاهش میدهد.
سمیه متین، یوسف ایمانی مرنی، حسین صالح زاده،
دوره 19، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: کلانژیت اسکلروزان اولیه، یک بیماری نادر و پیشرونده کلستاتیک است که با ایجاد تنگی در مجاری صفراوی مشخص میشود. علیرغم همراهی بالا با کولیت اولسراتیو، تشخیص کلانژیت اسکلروزان اولیه قبل از تشخیص بیماری التهابی روده، ندرتاً گزارش شده است.
معرفی بیمار: بیمار خانم ۲۸ ساله خانه دار بدون سابقه بیماری و نشانه های روده ای، با شکایت خارش ژنرالیزه خفیف مراجعه کرد. در آزمایشات اولیه اختلال کلستاتیک آنزیمهای کبدی مشاهده شد. در MRCP کلانژیت اسکلروزان اولیه برای بیمار مطرح گردید. بیمار تحت کولونوسکوپی قرار گرفت و کولیت وسیع با درگیری ترمینال ایلئوم مشخص شد و تشخیص کولیت اولسراتیو در پاتولوژی تایید گردید.
نتیجه گیری: بیمارانی که تشخیص کلانژیت اسکلروزان اولیه در آنها تایید میشود باید برای رد بیماری التهابی روده، حتی اگر هیچ نشانه های گوارشی نداشته باشند، تحت کولونوسکوپی با بیوپسی قرار گیرند.
فرشته عزتی قادی، کیان آقاعباسی، ناهید عسکری، عبدالله رمضانی قرا، مسعود ترک زاده ماهانی،
دوره 19، شماره 4 - ( 11-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان یکی از عوامل اصلی مرگ و میر در دنیا است. این تحقیق به منظور بررسی اثرات سمیت سلولی عصاره هیدروالکلی برگ دغدغک بر روی ردههای سلولهای سرطانی سینه و پروستات و اثر افزایشی آن با دوکسوروبیسین انجام گرفت.
روش کار: عصاره هیدروالکلی برگ دغدغک با روش خیساندن و حلال اتانول 70% تهیه شد. غلظتهای10، 7/5، 5، 2/5، 1/25، 0/625، 0/312و 0/156 میلی گرم بر میلی لیتر از عصاره و غلظتهای 20،80، 320 و640 نانومولار از دوکسوروبیسین تهیه شد و اثر همافزایی غلظت 20 نانومولار دارو و غلظت 0/156میلیگرم بر میلی لیتر عصاره مورد بررسی قرار گرفت. ردههای سلولی سرطان پستان (MCF7)، پروستات (LNCaP) و فیبروبلاست (SKM) کشت داده شدند. تست MTT جهت بررسی اثرات سمیت سلولی عصاره بر روی رده های سلولی در مدت 24، 48 و 72 ساعت انجام گرفت و میزان آپوپتوز در رده های سلولهای سرطانی از روش Annexin/PI سنجش شد.
یافته ها: عصاره ها دارای سمیت سلولی بودند و درصد زنده مانی سلولهای سرطانی نسبت به فیبروبلاست کمتر بود، در مدت زمانهای مختلف، غلظت10 میلیگرم بر میلی لیتر عصاره بیشترین اثر مهار رشد روی سرطان پستان و پروستات نشان داد، اثر ترکیبی عصاره و دارو در هیچ یک از رده های سلولی نسبت به کنترل در سطح 1 درصد معنی دار نبود. نتایج Annexin/PI نشانداد میزان آپوپتوز اولیه، تاخیری و نکروز در ردههای سلولی تیمار شده نسبت به بدون تیمار افزایش داشته است.
نتیجهگیری: عصاره هیدروالکلی برگ دغدغک توانایی مهار رشد سلولهای سرطانی و القاء آپوپتوزیس سلولهای سرطانی سینه و پروستات را دارد.
کیوان امیرشاهرخی،
دوره 19، شماره 4 - ( 11-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: پاراکوات یک علف کش سمی می باشد که در بسیاری از کشورها بطور وسیع استفاده می گردد. پاراکوات بطور اختصاصی در بافت ریه متمرکز شده و منجر به آسیب ریوی از طریق روندهای اکسیداتیو و التهابی می گردد. گیاه نسترن کوهی (Rosa canina L.) برای سالها به عنوان یک داروی گیاهی در سراسر دنیا استفاده شده است. نسترن کوهی عضوی از خانواده رزاسه بوده و در برابر اختلالات متعددی اثرات درمانی نشان می دهد که از طریق خواص آنتی اکسیدانی و ضد التهابی می باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر آنتی اکسیدانی میوه های نسترن کوهی بر روی آسیب ریوی ناشی از پاراکوات در مدل موشی می باشد.
روش کار: مطالعات حیوانی بر روی موش سوری نر جنس NMRI انجام گرفت. پاراکوات بصورت تک دوز (20 mg/kg) برای ایجاد آسیب ریوی در موش ها تزریق داخل صفاقی گردید. پس از تزریق پاراکوات، عصاره میوه های نسترن کوهی در دوزهای mg/kg 200 و 400 بصورت خوراکی به مدت چهار روز استفاده شد. موشهای تیمار شده، با موشهای نرمال بعنوان گروه کنترل مقایسه گردیدند. در انتهای مطالعه، نمونه های بافت ریه برای بررسیهای بیوشیمیایی جمع آوری شدند.
یافته ها: نتایج نشان دادند که استفاده از پاراکوات باعث عدم تعادل اکسیدان-آنتی اکسیدان در بافت ریه گردید. درمان با نسترن کوهی سطوح آنتی اکسیدانی گلوتاتیون (GSH) و کاتالاز (CAT) را در بافت ریه در مقایسه با گروه پاراکوات افزایش و سطوح مالون دی آلدهید (MDA) و میلوپراکسیداز (MPO) را کاهش داد.
نتیجه گیری: درمان موشهای مواجه یافته با پاراکوات بوسیله عصاره میوه های نسترن کوهی تعادل اکسیدان-آنتی اکسیدان را در بافت ریه موش بهبود بخشید. به بیان دیگر مطالعه حاضر ثابت کرد که نسترن کوهی اثرات آنتی اکسیدانی قابل توجهی در برابر آسیب اکسیداتیو پاراکوات دارد.
انوشیروان صدیق، ابراهیم فتائی، محسن ارزنلو، علی اکبر ایمانی،
دوره 19، شماره 4 - ( 11-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: این مطالعه با هدف تعیین بیوآئروسلهای باکتریایی در هوای داخل دانشگاه های اردبیل و بررسی فاکتورهای تاثیرگذار بر روی غلظت آنها در شهر اردبیل انجام گرفته است.
روش کار: نمونه برداری هوا با استفاده از نمونه بردار تک مرحله اندرسون با دبی 3/28 لیتر در دقیقه و مدت زمان 10 دقیقه از محدوده تنفسی افراد انجام می گرفت. در این مطالعه ازتریپتیک سوی آگار به همراه آنتی بیوتیک سیکلوهگزآمید برای کشت استفاده گردید. برای تشخیص افتراقی باکتریها از روشهای تشخیص بیوشیمیایی شامل تستهای DNase، کاتالاز، اکسیداز، کواگولاز، تست هیدرولیز اسکولین صفراوی، اورهآز، تست سیترات، مقاومت به آنتی بیوتیک نووبیوسین و باسیتراسین، اپتوچین استفاده شد.
یافته ها: میانگین غلظت باکتریها در دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل به ترتیب در هوای آزاد بیرون دانشکده، سالنها، کلاسها و اتاقهای اساتید و کارکنان برابر 18، 4/88، 6/76، 4/77 CFU/m3 بود و میانگین غلظت باکتری ها در دانشگاه آزاد اسلامی اردبیل به ترتیب در هوای آزاد بیرون دانشکده، سالنها، کلاسها و اتاقهای اساتید و کارکنان برابر 103، 97، 124، 132 CFU/m3 بود. گونه های غالب باکتریها در هوای داخل دانشکده ها به ترتیب شامل استافیلوکوک اورئوس، استافیلوکوک اپیدرمیدیس، اکتینومیست و باسیلوس میباشند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه مشخص میشود که غلظت بیوآئروسلهای باکتریایی در هوای داخل دانشکده ها بیش از استاندارد نمیباشند ولی فراوانی گونه های باکتریایی میتواند باعث بیماریهای ریوی، روده ای و سایر بیماری در اساتید، کارکنان و دانشجویان در دراز مدت شود.
آیلار ایمانی، معرفت سیاه کوهیان، پوران کریمی، مسعود اصغرپور، فرناز سیفی اسگ شهر،
دوره 20، شماره 1 - ( 2-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: تمرینات ورزشی و مصرف برخی مکملها میتواند در کاهش آپوپتوزیس مؤثر باشد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر تمرین استقامتی و مکمل عصاره گل محمدی بر آپوپتوزیس میتوکندریایی میوکارد بود.
روشکار: این مطالعه تجربی، روی 52 سر موش نر ویستار انجام گردید که بصورت تصادفی در پنج گروه همگن کنترل سه ماهه، کنترل شش ماهه، گل محمدی، تمرین استقامتی و تمرین استقامتی+ گل محمدی تقسیم شدند. گروههای تمرینی بهمدت 12 هفته در تمرین استقامتی شرکت نمودند. گروه عصاره گل محمدی و تمرین استقامتی+ گل محمدی، به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، 1 گرم عصاره گل محمدی دریافت کردند. پس از اجرای پروتکل تمرینی و مصرف عصاره، مراحل جراحی و استخراج بافت قلبی انجام شد. دادهها با استفاده از آزمون آنوا و تعقیبی بونفرونی در سطح معنیداری کمتر از 5 درصد با نرمافزار SPSS-22 تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد نسبت Bax/Bcl-2 و Caspase-3 در گروههای تمرین استقامتی و تمرین استقامتی+ گل محمدی کاهش معنیداری را در مقایسه با گروه کنترل داشته است (0/05˂p). Bax/Bcl-2 در گروه گل محمدی کاهش معنیداری را نشان داد (0/05˂p)، اما Caspase-3 در گروه گل محمدی معنیدار نبود.
نتیجه گیری: انتظار میرود تمرین استقامتی با مکمل عصاره گل محمدی بر نسبت بیان ژن Bax به Bcl-2 و میزان بیان ژن Caspase-3، بستر مناسبی را بر سازوکارهای کاسپازی و فرآیند آپوپتوزیس در میوکارد موشهای صحرایی فراهم نماید.
مریم زراعتی، بلال مسافری،
دوره 20، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: صرع یکی از مشکلات شایع در حوزه سلامت است که برخی از انواع آن مقاوم به درمان هستند. اخیراً غنیسازی محیطی در بهبودی برخی موارد صرع نتایج مفیدی نشاندادهاست.
روش کار: موشهای آزمایشگاهی نر در دوران رشد خود، در محیط غنی سازیشده و یا محیط معمولی پرورش یافتند و در سن بلوغ هر گروه به دو زیرگروه تقسیمشده که یکی از هرکدام از آنها جهت ایجاد رفتارهای تشنجی، یازده مرتبه با فاصله زمانی دو روزه تحت تیمار پنتیلنتترازول قرارگرفتند.
یافته ها: محیط غنیسازیشده تا حدود زیادی باعث کاهش رفتارهای تشنجی شده و از بروز رفتارهای اضطرابی و اختلالات شناختی تحت آن شرایط جلوگیریکرد. همچنین از افزایش سیتوکین التهابی TNF-α در هیپوکمپ نیز جلوگیریکرد.
نتیجه گیری: محیط رشد مناسب دوران کودکی و نوجوانی میتواند در جلوگیری و محافظت از اختلالات تشنج در سنین بلوغ مفید واقعشود.
هاشم حق دوست، محمد حسین اسماعیلی، محمد صوفی آبادی، پوریا سلیمانی، سمیرا اسماعیلی،
دوره 21، شماره 2 - ( 4-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماران آلزایمری از اضطراب و افسردگی رنج میبرند. سولفید هیدروژن میتواند افسردگی و اضطراب ناشی از دیابت را کاهش دهد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات تجویز مزمن سولفید هیدروژن بر افسردگی و اضطراب موشهای آلزایمری مدل استرپتوزوتوسین بود.
روش کار: حیوانات به گروههای شاهد و هیدروسولفید سدیم و آلزایمری شامل (استرپتوزوتوسین و استرپتوزوتوسین به همراه سالین و استرپتوزوتوسین به همراه هیدروسولفید سدیم (6/5 میلی گرم بر کیلوگرم داخل صفاقی، روزانه، به مدت 21 روز) تقسیم شدند. برای ایجاد آلزایمر استرپتوزوتوسین (3 میلی گرم برکیلوگرم، 10 میکرولیتر در محل تزریق) به داخل بطنهای طرفی مغز تزریق شد. نتایج رفتاری آن با استفاده از تست ماز بعلاوه، تست شنای اجباری و تست ترجیح سوکروز ارزیابی شد.
یافته ها: تزریق داخل بطنی استرپتوزوسین، درصد زمان حضور و دفعات ورود به بازوی باز را کاهش داد، که نشان دهنده اثرات شبه اضطرابی است. همچنین باعث افزایش مدت زمان بیحرکتی و کاهش درصد ترجیح ساکارز شد، که نشان دهنده اثرات شبه افسردگی است.تجویز هیدروسولفید سدیم در موشهای تحت درمان با استرپتوزوسین، درصد زمان حضور و دفعات ورود به بازوی باز را افزایش داد، که نشان دهنده اثرات ضد اضطرابی است. همـچنین مدت زمان بیحرکتی را کاهش و درصد ترجیح ســـاکارز را افزایش داد، که نشـــان دهنده اثرات ضد افسردگی است.
نتیجه گیری: تجویز استرپتوزوسین میتواند باعث ایجاد علائم افسردگی و اضطراب در موشها شود. درمان با هیدروسولفید سدیم افسردگی و اضطراب موشهای آلزایمری را کاهش میدهد، نشان میدهد که هیدروسولفیدسدیم میتواند در درمان اختلالات عاطفی در بیماران آلزایمری مفید باشد.
رضا نجفی، اسداله اسدی، صابر زهری، آرش عبدالملکی،
دوره 22، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: مهندسی بافت حوزه رو به رشدی برای ترمیم و جایگزینی عملکرد معیوب بافت یا ارگان آسیب دیده است و امروزه به عنوان یک درمان نوین برای جایگزینی روشهای مرسوم پیوند مطرح گردیده و به این منظور مواد زیستی پلیمری (داربستها) و سلولهای زنده را به کار میگیرد. هدف از این مطالعه ساخت نانوداربست پلی کاپرولاکتون (PCL) و بارگذاری سیلیمارین بر روی نانوداربست جهت بررسی زیست سازگاری و توان تکثیر سلولهای PC12 بر روی آن میباشد.
روش کار: به منظور تهیه نانوداربست پلی کاپرولاکتون و بارگذاری سیلیمارین بر روی آن، محلول پلی کاپـــرولاکتــــون 7 درصد (حل شده در استیک اسید) با محلول سیلیمارین با غلظت 0/9 درصد وزنی مخلوط شد، سپس توسط دستگاه الکتروریسی داربست تهیه شد. مورفولوژی داربست توسط میکروسکوب الکترونی روبشی (SEM) و ساختار شیمیایی داربست توسط طیف سنجی ATR-FTIR مورد ارزیابی قرار گرفت. زیست سازگاری داربست و بقای سلولی، سلولهای PC12، با تست MTT و میکروسکوپ SEM بررسی شد.
یافته ها: بررسی مورفولوژی داربست و ساختار شیمیایی آن نشان دهنده تخلخل مناسب داربست و بارگذاری موفق سیلیمارین بر روی داربست PCL بود. زیست سازگاری داربست 24، 48 و72 ساعت بعد از کشت سلولهای PC12 مورد بررسی قرار گرفت که نتایج نشان دهنده افزایش زنده مانی سلولها و اتصال مناسب سلولها بر روی داربست بود.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بارگذاری سیلیمارین بر روی داربست پلی کاپرولاکتون باعث افزایش توان تکثیر و زنده مانی سلول های PC12 میشود. از این رو این داربست می تواند کاندید مناسبی برای مهندسی بافت عصب باشد.
حمیده منتظری طالقانی، نادر شاکری، خسرو ابراهیم، رحمان سوری، ماندانا غلامی،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری دیابت علاوه بر اختلالات گلیسمی، عوارض مزمنی در ساختار و عملکرد بافتها، مشکلاتی نظیر آپوپتوز و فیبروز نیز ایجاد میکند. پژوهش حاضر به بررسی اثر 8 هفته تمرین استقامتی و مقاومتی بر انواع مسیرهای سیگنالینگ آپوپتوز و فیبروز بافتی قلب موشهای صحرایی دیابتی پرداخت.
روش کار: 30 سر موش صحرایی نژاد ویستار با سن تقریبی ۱۰-۸ هفته، محدوده وزنی 250-210 گرم با روش تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین دیابتی گردیده و به طور تصادفی به سه گروه تمرین استقامتی، تمرین مقاومتی وکنترل تقسیم شدند. موشهای گروه تمرین استقامتی روی نوار گردان به مدت 8 هفته، 5 روز در هفته با شدت (vo2Max۸۰-۶۰%) و گروه تمرین مقاومتی روی نردبانی با شیب 85 درجه و با وزنهای برابر 100-30 درصد وزن بدن تمرین کردند. ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی، نمونه خون جمع آوری و بافت بطن قلب موشها استخراج شد. مقادیر گلوکز، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین سرمی و سطوح بیان ژن Bcl-2, Bax, caspase 8 و نسبت Bax به Bcl2 ارزیابی شد. به منظور بررسی هیستولوژیک ساختار قلب موشهای صحرایی دیابتی جهت تشخیص فیبروز از روش رنگآمیزی تریکروم- ماسون و هماتوکسیلین- ائوزین استفاده شد.
یافته ها: در گروه تمرین استقامتی و مقاومتی کاهش معنی داری در بیان ژن Bax و نسب Bax به Bcl-2 و افزایش معنیداری در Bcl-2 و کاسپاز ۸ نسبت به گروه کنترل مشاهده شد. میزان پارگی الیاف کاردیومیوسیت در گروه استقامتی و مقاومتی نسبت به گروه کنترل کمتر بود بطوریکه در برخی از الیاف در گروه کنترل حضور سلولهای لنفوسیتی مشاهده شد ( <0/05p).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تمرینات مقاومتی با شدت بالا و استقامتی با شدت متوسط میتوانند از ایجاد فیبروز بافتی ناشی از رسوب کلاژن در دیابت جلوگیری نمایند و این نوع تمرینات میتوانند عوامل درگیر در آپوپتوز را هم در مسیر داخلی و هم در مسیر خارجی فعال نمایند، از سوی دیگر میتوان از این شدت تمرینی به عنوان یک راه کار غیردارویی مؤثر برای کاهش عوارض آپوپتوز و فیبروز ناشی از دیابت در بافت قلبی استفاده کرد.
فائزه عباسی، رحمتاله پرندین، پویا پورنقی،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: پاتوفیزیولوژی بیماری افسردگی بسیار پیچیده است. میوه نسترن کوهی حاوی ترکیبات مختلف آنتیاکسیدانت است. هدف این مطالعه بررسی اثر ضد افسردگی و ضد اضطرابی عصاره آبی الکلی میوه نسترن کوهی در موشهای سوری نر در آزمونهای رفتاری شنای اجباری، معلق ماندن دم، ماز و تست ترجیح ساکارز و همچنین آزمونهای بیوشیمیایی نظیر ظرفیت آنتیاکسیدان و میزان مالوندیآلدهید بود. نسترن کوهی با داشتن مقادیر بالای ویتامین C دارای اثرات ضدافسردگی و اضطرابی میباشد.
روش کار: در این مطالعه تجربی، تعداد60 سر موش نر سوری به پنج گروه 12 تایی شامل گروه شاهد، گروه بیسفنولآ و سه گروه تحت درمان با بیسفنولآ خوراکی با دوز 125 میلیگرم بر کیلوگرم در روز و عصاره آبی الکلی میوه نسترن کوهی با دوزهای 100، 200، 400 میلیگرم بر کیلوگرم در روز از روز 50 تا 120 پس از تولد تجویز شد. دادهها با استفاده از نرمافزارSPSS ، آنالیز واریانس یکطرفه در سطح معناداری 0/05 >p تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: یافتههای بهدست آمده نشان داد که بیسفنولآ مدت زمان بیحرکتی را در آزمون شنای اجباری و معلق ماندن دم بهطور معناداری افزایش داد. عصاره در سطح 400 میلیگرم بر کیلوگرم در هردو آزمون مدت زمان بیحرکتی را کاهش داد. بیسفنولآ ظرفیت آنتیاکسیدانی سرم و مغز را بهطور معناداری کاهش داد. عصاره در سطح 400 میلیگرم بر کیلوگرم هردو ظرفیت آنتیاکسیدانی مغز وسرم را به طور معناداری افزایش داد.
نتیجهگیری: یافتههای حاصل از این تحقیق نشان داد که میوه نسترنکوهی اثرات آنتیاکسیدانی دارد و با کاهش معنادار ظرفیت آنتی اکسیدانی و مدت زمان بیحرکتی در موشهای سوری تحت درمان با عصاره، دارای اثرات ضد افسردگی و اضطرابی میباشد.
بهروز شادمان، مسعود نیکان فر، جعفر رضایی، مهدی حسن پور، محمد نوری، علیرضا نورآذریان،
دوره 22، شماره 2 - ( 4-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: میکروRNA ها بر تمایز و عملکرد سلولهای التهابی تأثیر میگذارند. علاوه بر این، آنها میتوانند بیان ژنهای پیش التهابی را در نورونها تنظیم کنند. بنابراین در این مطالعه میزان بیان میکرو RNA ها و ارتباط آنها با فاکتورهای التهابی مایع مغزی نخاعی (CSF) در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (MS) بررسی شده است.
روش کار: از RT-PCR برای تعیین میزان بیان miRNA-21، miRNA-155، miRNA-182 و miRNA-437 در نمونههای مایع مغزی نخاعی بیماران مبتلا به MS و گروه کنترل استفاده گردید. سطح سیتوکینهای التهابی IL-1β، IL-6 و α TNF-در مایع مغزی نخاعی با استفاده از الیزا اندازه گیری شد. علاوه بر این، سطوح پروتئین hs-CRP با استفاده از تکنیکهای کدورتسنجی کمی اندازهگیری شد.
یافته ها: بیان میکرو RNA ها و عوامل التهابی در مایع مغزی نخاعی بیماران مبتلا به MS به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل بود (0/05>p). نتایج تجزیه و تحلیل منحنی ROC نشان داد که ناحیه زیر منحنی برای (0/0001>p، 0/97)miR-21، (0/0001>p، 0/97)miRNA-182 و برای (0/0001>p،0/96) miRNA-155 نشان داد. بالاترین میزان تشخیص صحیح بیماران مبتلا به MS مربوط به سطوح miRNA-155 در مایع مغزی نخاعی بود. علاوه بر این رابطه معنی دار آماری بین سایتوکاینهای التهابی و miRNA-21، miRNA-155 و miRNA-182 بود، اما یک همبستگی غیرمستقیم و متوسط معنی دار بین miRNA-437و hs-CRP مشاهده شد.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که سطوح IL-1β، IL-6، TNF-α، hs-CRP تحت تاثیر میکرو RNA های انتخابی مایع مغزی نخاعی قرار میگیرند. این میکروRNA ها میتوانند به عنوان نشانگرهای زیستی التهاب سیستم عصبی مرکزی و فرآیندهای تخریب عصبی در بیماران مبتلا به MS مهم تلقی شوند.
محمد امانی، علی حسینی نیا، حمید شیخکانلوی میلان،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری پارکینسون یک اختلال تخریب کننده نورونی پیشرونده است و شواهد روزافزونی در تأثیر استرس اکسیداتیو به عنوان عامل پاتوژن پیشرفت بیماری پارکینسون وجود دارد. ترکیب کارنوزیک اسید موجود در گیاه رزماری میزان رادیکالهای آزاد مغز را کاهش داده و خطرات ناشی از بیماریهای نورودژنراتیو مغز مانند آلزایمر را کاهش میدهد. لذا پژوهش حاضر اثر گیاه فوق بر بهبود بیماری پارکینسون را مورد بررسی قرار داده است.
روش کار: در این پژوهش از 35 سر موش سوری نر که به پنج گروه هفت تایی تقسیم شدند استفاده شد. گروههای مورد بررسی شامل: گروه کنترل، گروه پارکینسون القا شده توسط سم MPTP و سه گروه درمان با عصاره آبی گیاه رزماری با دوزهای 100، 150 و 200 میلیگرم بر کیلوگرم. نتایج با بررسی پراکسیداسیون لیپیدها، فعالیت سوپراکسید دیسموتاز، سفتی عضلات و میزان نگه داشتن دست بر روی سکو بر اساس سیستمهای امتیازدهی و تست رفتاری چرخش مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: درمان با رزماری با دوزهای 150و200 میلیگرم بر کیلوگرم میزان فعالیت سوپراکسید دسموتاز، تست سفتی عضلات و رفتار چرخشی حیوانات را بطور معنی داری نسبت به گروه MPTP تغییر داد. همچنین دوز 200 میلیگرم بر کیلوگرم رزماری پراکسیداسیون لیپیدی را بطور معناداری نسبت به گروه MPTP تغییر داد هر چند پراکسیداسیون لیپیدی هنوز نسبت به گروه کنترل بصورت معنادار بالا بود.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که عصاره آبی رزمانی به طور وابسته به دوز در دوز mg/kg200 می تواند باعث کاهش علایم پارکینسون و کنترل بیماری شود.
سمانه علیجانیان، معصومه اصل روستا، گلناز اسعدی تهرانی،
دوره 23، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است دی اتیل نیتروزامین که برای القای کارسینوم کبدی به کار میرود اثرات مخربی بر کلیه نیز دارد. منتول نوعی مونوترپن است که واجد اثرات آنتی اکسیدانی، ضدالتهابی و ضدسرطانی است. در این مطالعه، اثر منتول بر بیان فاکتورهای وابسته به تومور و سیگنالینگ HIF-1α/VEGF در کلیه موشهای سوری دریافت کننده دی اتیل نیتروزامین بررسی شد.
روش کار: در این تحقیق، 16 موش سوری نر در سن 14 روزگی به چهار گروه کنترل، منتول، نیتروزامین و نیتروزامین- منتول تقسیم شدند. گروههای نیتروزامین و نیتروزامین- منتول در سن 14 روزگی، دی اتیل نیتروزامین را به صورت درون صفاقی mg/kg) 25) دریافت نمودند. گروههای منتول و نیتروزامین- منتول نیز منتول را سه بار در هفته به مدت 6 ماه متوالی به صورت گاواژ mg/kg) 50) دریافت کردند. در پایان این دوره، بیان SFRP1، VHL،CTNNB1 ، HIF-1α و VEGF در کلیه با روش real time PCR سنجیده شد.
یافته ها: تیمار منتول باعث افزایش معنی دار بیان (0.021SFRP1 (P= و (0.013VHL (p = و کاهش معنی دار بیانCTNNB1 (0.001=P)، (P=0.000) HIF-1α و VEGF (0.000=p) در کلیه موشهای گروه نیتروزامین- منتول در مقایسه با گروه نیتروزامین شد.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که منتول از کاهش بیان فاکتورهای سرکوبگر توموری و افزایش بیان فاکتورهای محرک توموری و عوامل موثر در آنژیوژنز در کلیه موش های تیمار شده با دی اتیل نیتروزامین ممانعت میکند، بنابراین احتمالاً در پیشگیری و درمان سرطان کلیه موثر است.