[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
26 نتیجه برای Ace

نسرین همایونفر، فهیمه صحتی، افروز مردی، فیروز امانی، حمید جعفرزاده،
دوره 7، شماره 4 - ( 9-1386 )
چکیده

زمینه و هدف: (DMPA (Depo Medroxy Progesteron Acetate به طور گسترده بوسیله بیش از 68 میلیون زن در 114 کشور دنیا مورد استفاده قرار می گیرد. دلایل پزشکی و غیرپزشکی متفاوتی برای قطع استفاده از این روش گزارش شده است. این مطالعه در مورد روند مداومت مصرف DMPA در منطقه اردبیل انجام شده است.

روش کار: این مطالعه یک بررسی مقطعی گذشته نگر بوده، که بر روی 396 زن استفاده کننده از DMPA که به مراکز بهداشتی- درمانی اردبیل مراجعه کرده بودند، انجام شد. روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده و ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه ای بود که به صورت مصاحبه با خود فرد تکمیل و اطلاعات بدست آمده با استفاده از نرم افزار11.5 spss و آزمون های آنالیز واریانس و آزمون t مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته ها: میانگین سنی افراد مورد بررسی 7/8 ±32 سال، 95% آنها خانه دار و 33/8% دارای تحصیلات ابتدایی بودند. میزان تداوم 6، 9، 12 و 24 ماهه به ترتیب 44/5%، 26/8% ، 18/2% و 2/3% و شایعترین دلیل عدم تداوم در تمام گروه ها قطع قاعدگی بود. بین تداوم و متغییرهای سطح تحصیلات افراد مورد مطالعه، سطح تحصیلات همسر، شغل همسر، درآمد خانوار، تعداد حاملگی ها، تعداد فرزندان و روش زایمان قبلی رابطه آماری معنی داری مشاهده شد (p<0/05).

نتیجه گیری: شناسایی ویژگیهای افراد داوطلب استفاده از DMPA، به تعیین نحوه مشاوره و در نتیجه بالا رفتن میزان رضایت و افزایش تداوم استفاده از این روش کمک می نماید.
گیتی رحیمی، فریده مصطفی زاده ، مهرناز مشعوفی،
دوره 8، شماره 2 - ( 3-1387 )
چکیده

زمینه و هدف: از آنجایی که سرطان سرویکس یکی از سرطان های مهم زنان بوده و عوامل احتمالی را در بروز آن موثر دانسته اند و از طرف دیگر تشخیص زودرس و درمان به موقع مراحل اولیه آن در پیش آگهی بیماری و بقاء حیات بسیار موثر است، لذا در این مطالعه به بررسی ارتباط احتمالی بین وسایل پیشگیری از بارداری با ضایعات سرویکس طرح ریزی شد.

روش کار: این مطالعه یک مطالعه توصیفی تحلیلی است که با مراجعه به کلیه آزمایشگاه های آسیب شناسی شهرستان اردبیل (6 مرکز) و بررسی 399 مورد گزارش پاپ اسمیر به روش نمونه گیری آسان و در دسترس انجام شد یک مورد به علت شیمی درمانی کنار گذاشته شد.

یافته ها: در این مطالعه 90 نفر 22/5% پاپ اسمیر طبیعی و 309 نفر 77/5% پاپ اسمیر غیر طبیعی داشتند که شامل سرویسیت غیر اختصاصی 298 نفر، سرویسیت اختصاصی 129 نفر و اختلا لا ت سلولی اپیتلیومی 105 نفر بود. از نظر استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری 15 نفر 3/8% وسیله نداشتند، 172 نفر 43% نیز از یکی از روش های طبیعی یا بستن لوله استفاده می کردند، 131 نفر 32/9% ازOCP (Oral Contraceptive Pill) . 63 نفر 15/8% ازIUD (Intrauterine Device) و 18 نفر 4/5% از کاندوم استفاده می کردند. با آزمون کای دو بین استفاده از روش های پیشگیری از بارداری با اختلا لات سلولی اپیتلیومی و سرویست غیر اختصاصی (ضایعه خوش خیم التهابی مزمن سرویکس) بترتیب (p=0/008) و (p=0/0001) ارتباط معنی داری نشان داده شد. dir="rtl">

نتیجه گیری: بین استفاده از روش های پیشگیری از بارداری با اختلالات سلولی اپیتلیومی و سرویسیت غیر اختصاصی ارتباط معنی داری وجود دارد (p=0/008) و (p=0/0001).  


معصومه کاظمی، هدایت صحرایی، مهناز آذرنیا، حسین بهادران،
دوره 10، شماره 2 - ( 3-1389 )
چکیده

  زمینه و هدف : مطالعات قبلی نشان داده است که مصرف مورفین در طی بارداری می‌تواند موجب تأخیر در نمو جفت و جنین در نتیجه ایجاد نقایص جنینی گردد. این پژوهش به بررسی اثر مصرف مورفین توسط مادر باردار بر تکوین سلولهای بخشهای مادری و جنینی جفت از موشهای بزرگ آزمایشگاهی نژاد ویستار پرداخته ‌است.

  روش کار: در این تحقیق از موشهای بزرگ آزمایشگاهی نژاد ویستار با محدوده وزنی 170-200 گرم استفاده شد. گروه‌ مورد پس از بارداری، مورفین را با دوز mg/ml 05/ در آب آشامیدنی و گروه کنترل آب آشامیدنی خالص دریافت می‌کردند. در روز 14 و 17 بارداری موش‌های باردار با کلروفرم کشته شده و جفت به همراه رحم طی عمل جراحی از بدن حیوان خارج و به منظور فیکس شدن به مدت چهارده روز در محلول فرم آلدئید 10% قرار گرفتند. سپس جفت ها به همراه رحم فیکس شده مراحل پردازش بافتی را طی کرده و پس از برش‌گیری و رنگ‌آمیزی با روش هماتوکسیلین-ائوزین از نظر تکوین ضخامت لایه ها و تعداد سلولهای بخشهای مادری و جنینی مورد بررسی میکروسکوپی قرار گرفت و توسط نرم افزار موتیک ارزیابی شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تی غیر زوجی استفاده شد.

  یافته‌ها : نتایج مطالعه نشان داد مصرف مورفین باعث افزایش ضخامت بخش مادری جفت همچنین افزایش تعداد سلولهای بخش جنینی و مادری جفت می شود.

  نتیجه گیری : مصرف مورفین خوراکی می تواند از تکوین و عملکرد طبیعی سلولهای جفتی جلوگیری کند. این نقص در جفت رت های باردار معتاد به اپیوئیدها قابل مشاهده است


غلامرضا سپهری، وحید شیبانی، یاسمین پهلوان، محمدرضا آفرینش خاکی، خدیجه اسماعیل پور بزنجانی، بهاره پهلوان،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

  زمینه و هدف: گیاه مرزنجوش یکی از گیاهان داروئی است که به طور گسترده در برخی مناطق شمالی و شمال غربی ایران رویش می­کند. مطالعات متعدد اثرات درمانی قابل توجهی را برای این گیاه مشخص نموده­اند. هدف این مطالعه، بررسی اثر ضد­دردی تزریق داخل بطن مغزی عصاره آبی مرزنجوش در موش صحرایی نر می­باشد.

  روش کار: در این مطالعه 28 سر موش صحرایی نر بالغ در محدوده وزنی 200-250 گرم به طور تصادفی به 4 گروه (به تعداد هر گروه 7 سر) تقسیم شدند. حیوانات با مخلوط کتامین و زایلازین بیهوش شدند . یک هفته بعد از جراحی و کانول­گذاری در بطن مغز حیوانات، دوزهای مختلف عصاره ( µg/rat 6، 3، 1) و در گروه کنترل حجم معادلی از نرمال سالین به صورت داخل بطن مغزی تجویز گردید و زمان پاسخ تاخیری به محرک دردناک ( Tail flick (latency به عنوان معیار پاسخ ضددردی، هر 15 دقیقه یک بار به مدت 120 دقیقه توسط آزمون Tail flick ثبت گردید. نتایج حاصل با استفاده از نرم افزار SPSS18 و با استفاده از آزمون آماری Repeate d Measurement مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به تفاوت معنی­داری که در Repeated Measurement در دوزها­ی مختلف عصاره مرزنجوش دیده شد، تأثیرات در زمان­های مختلف به روش آنالیز واریانس یک طرفه مقایسه گردید . داده­ها به صورت میانگین ± خطای معیار میانگین نمایش داده شدند. ٠ 5 /٠ p < به عنوان سطح معنی­داری در نظر گرفته شد.

  یافته­ها: بر اساس نتایج حاصل، عصاره آبی مرزنجوش دارای اثر ضد­درد می­باشد و این اثر وابسته به دوز است . آستانه درد با مصرف عصاره مرزنجوش با دوز µg/rat 3 به صورت تجویز داخل بطنی، نسبت به گروه کنترل، از سایر دوزها به صورت معنی­داری بیشتر بود ( ٠ 5 /٠ > p )، بنابراین دوز µg/rat 3 از عصاره این گیاه به عنوان دوز موثر ضد­دردی عصاره تعیین شد. همچنین حداکثر اثر ضد­دردی عصاره در زمان­های 60 و90 دقیقه پس از تزریق عصاره مشاهده شد.

  نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان­دهنده­ی اثر ضد­دردی تزریق داخل بطنی عصاره­ی آبی مرزنجوش، به صورت وابسته به دوز، در آزمون Tail flick می­باشد.


افسانه ویسی، شیرین لطفی نژاد، فایق ژیان،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1392 )
چکیده

  مقدمه: سرطان دهانه رحم سومین تومور شایع زنان در ایالات متحده امریکاست. این بیماری در کشورهای در حال توسعه اولین تا دومین سرطان شایع دستگاه تناسلی زنان می‏باشد. هدف این پژوهش بررسی ارتباط میان میزان بروز سرطان دهانه رحم با عوامل خطر در زنان مراجعه کننده به مراکز آموزشی و درمانی دانشگاههای علوم پزشکی تهران است.

  روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه تحلیلی موردی- شاهدی می‏باشد. 128 بیمار مبتلا به سرطان دهانه رحم با 128 نفر گروه شاهد از لحاظ سن، سن اولین زایمان، سابقه سقط و کورتاژ، تعداد زایمان و وضعیت اقتصادی و اجتماعی همگن شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده‌ها از آزمون‌های آماری t ، کای‌دو، فیشر و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است.

  یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که وضعیت تأهل فاقد همسر بودن (مطلقه یا بیوه) با نسبت شانس 71/2 و ازدواج بیش از یک بار با نسبت شانس 33/3، ازدواج در سن زیر 16 سال با نسبت شانس61/1 و مصرف قرصهای ضد بارداری با نسبت شانس 072/3 احتمال ابتلا را افزایش می‏دهد و بکار بردن درمانهای کرایو وکوتر با نسبت شانس 6/0 احتمال ابتلا را کاهش می‏دهد.

  نتیجه‌گیری: وضعیت ازدواج شامل (بیوه بودن، ازدواج بیش از دوبار، سن پایین اولین ازدواج ) و مصرف قرص ضدبارداری از عوامل خطر سرطان دهانه رحم می باشد.


فرشته شریفی فردوئی، شیوا ایرانی، مژگان زندی، مسعود سلیمانی،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف: علم مهندسی بافت در کنار علم پزشکی به احیا و ترمیم بافت ها و اندام های آسیب دیده می پردازد. داربست به عنوان بخش اصلی برای مهندسی بافت تعریف می گردد که از روش نوین اصلاح سطحی با استفاده از پلاسما برای تعدیل ویژگی های سطحی آن بهره برده می شود. هدف از این مطالعه بررسی رفتار سلول فیبروبلاستی بر روی داربست های پلی کاپرولاکتون تهیه شده با روش الکتروریسندگی بوده که تحت اصلاح سطحی با پلاسمای اکسیژن قرار گرفته است.

  روش کار: نانوفیبرهای پلی کاپرولاکتون توسط روش الکتروریسندگی در دو بازه زمانی مختلف ریسندگی جمع آوری شده و سطح نانوالیاف با استفاده از پلاسمای اکسیژن اصلاح گردید. مورفولوژی داربست و اتصال سلولی توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی تعیین شد. سپس بمنظور تائید زیست سازگاری داربست با استفاده از میکروسکوپ معکوس مورد بررسی قرار گرفت. درصد زنده ماندن سلول بر روی داربست با استفاده از روش ارزیابی فعالیت حیاتی سلول ( MTT ) مطالعه شد.

  یافته ها: تصاویر حاصل از میکروسکوپ الکترونی روبشی نشان می دهد با افزایش زمان ریسندگی تراکم الیاف بطور معنی داری افزایش یافته است. نتایج کشت سلول نیز بیانگر آنست که نانوالیاف اصلاح سطح شده با پلاسما توانایی حمایت از رشد و تکثیر سلولی بواسطه ی ایجاد نانوتوپوگرافی سه بعدی را دارند.

  نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان می دهد که با افزایش زمان ریسندگی و استفاده از پلاسمای اکسیژن بر روی سطح، بستری با بالاترین تشابه به ماتریکس خارج سلولی فراهم می شود.


معصومه اکبری، نور امیر مظفری، هادی پیری دوگاهه،
دوره 14، شماره 3 - ( 7-1393 )
چکیده

  زمینه و هدف : عفونت های دستگاه ادراری ناشی از باکتریهای مولد آنزیم های بتالاکتاماز با طیف وسیع ( ESBL ) در حال تبدیل به یک مشکل رو به رشد در سراسر جهان می باشد . هدف از انجام این مطالعه، بررسی شیوع باکتری های مولد آنزیم های بتالاکتاماز با طیف وسیع در نمونه ادرار بیماران بستری در بیمارستان امام خمینی(ره) اردبیل در یک دوره زمانی معین ( از اکتبر 2011 تا اوت2012 ) بود.

  روش کار: در مجموع 400 پاتوژن جدا شده از نمونه های ادراری دراین مطالعه وارد شدند. تمام نمونه ها با روش های معمول بیوشیمیایی مورد شناسائی قرارگرفته و تست حساسیت ضد میکروبی با استفاده از روش کربی- بائر انجام شد. آزمون تأییدی برای تولید ESBLs توسط تست دیسک ترکیبی انجام شد. نتایج بر اساس دستورالعمل CLSI تفسیر شدند.

  یافته ها : از 400 باکتری جدا شده، 267 اشریشیا کلی، 39 کلبسیلا پنومونیه، 17 کلبسیلا اکسی توکا، 16 انتروباکتر کلواکه ، 15 انتروباکترآئروژنز، 6 انتروباکتر آگلومرانس، 8 انتروباکتر ساکازاکی، 3 سیتروباکتر فروندی، 2 سیتروباکتر دایورسوس، 3 پروتئوس میرابیلیس، 4 ادوارسیلا تارتا ، 3 سراشیا مارسسنس، 17 مورگانلا مورگانی بودند که مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. آنزیم های بتالاکتاماز با طیف وسیع در 75/36٪ ​​(147) از با کتری های جدا شده شناسایی شد. تولید ESBL به ترتیب در 89 اشریشیا کلی (4/77٪)، 15 کلبسیلا پنومونیه (04/13٪)، 2کلبسیلا اکسی توکا (74/1٪)، 3 انتروباکتر آئروژنز (6/2٪)، 4 انتروباکترکلواکه (5/3٪ )، 1 سیتروباکتر فروندی (86/0٪)، و 1 مورگانلا مورگانی (86/0٪) مشاهده شد.

  نتیجه گیری : بر اساس نتایج این مطالعه، تولید بتا لاکتاماز طیف وسیع در باکتری جدا شده از بیماران مبتلا به عفونت ادراری بسیار بالا بود و تقریبا 40 درصد گونه های باکتریایی جدا شده مولد ESBLs بودند. از آنجائیکه در منطقه ما باکتری های مولد ESBL در عفونت های دستگاه ادراری در بیماران بستری در بیمارستان از شیوع بالای برخورداراست، ما قویا توصیه می کنیم که تولید ESBL در این بیماران در نظر گرفته شود.


کاووس طهماسبی، مهوش جعفری، فریده ایزدی،
دوره 15، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: دیازینون به عنوان یک ارگانوفسفره به طور وسیع در کشاورزی استفاده می ‏شود که با کاهش توانایی آنتی اکسیدانی سلول همراه است. استفاده از ترکیبات تیول ‏دار مانند N - استیل سیستئین ( NAC ) به عنوان آنتی اکسیدان می‏ تواند باعث کاهش استرس اکسیداتیو سلولی گردد. بنابراین در این مطالعه اثر NAC در کاهش استرس اکسیداتیو ناشی از دیازینون در مغز و قلب موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفت.

  روش کار: در این مطالعه تجربی، موش‏ های صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به 4 گروه تقسیم شدند: گروه کنترل، گروه دیازینون ( mg/kg 100)، گروه NAC ( mg/kg 160)، گروه دیازینون- NAC که دیازینون و NAC را به صورت تزریق داخل صفاقی دریافت کردند. بعد از 24 ساعت، موش ‏ها توسط اتر بیهوش و بافت ‏ های مغز و قلب به سرعت جدا شد. پس از هموژنه‏ کردن بافت ‏ها، فعالیت آنزیم‏ های سوپراکسیددیسموتاز ( SOD )، کاتالاز ( CAT )، گلوتاتیون S - ترانسفراز ( GST ) و لاکتات دهیدروژناز ( LDH ) و غلظت‏ های گلوتاتیون ( GSH ) و مالون دی آلدئید ( MDA ) از طریق روش‏ های بیوشیمیایی تعیین شدند.

  یافته ها: دیازینون سبب افزایش فعالیت SOD و GST و میزان MDA و کاهش فعالیت LDH و میزان GSH مغز و قلب و همچنین سبب افزایش فعالیت آنزیم CAT در قلب وکاهش فعالیت این آنزیم در مغز می‏ گردد. تجویز NAC مانع تغییرات این پارامترها در مغز و قلب می ‏شود .

  نتیجه گیری: دیازینون با تولید رادیکال‏ های آزاد سبب افزایش لیپید پراکسیداسیون غشاء، کاهش غلظت GSH و القاء استرس اکسیداتیو در مغز و قلب می ‏شود. تجویز NAC به عنوان آنتی اکسیدان از طریق پاکسازی رادیکال‏ های آزاد و افزایش سنتز گلوتاتیون تا حدی باعث کاهش استرس اکسیداتیو ناشی از دیازینون می ‏شود.


ندا دانش فر، هادی پیری دوگاهه، مهدی قیامی راد،
دوره 15، شماره 2 - ( 4-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: سویه ‌های مقاوم میکروبی تهدیدی جدی برای سلامت عمومی افراد در جوامع مختلف می ‌باشند. در این میان ظهور سویه ‌های مولد بتالاکتامازهای طیف گسترده در میان اعضای خانواده انتروباکتریاسه که به ‌عنوان عوامل اصلی تولیدکننده عفونت‌ های ادراری محسوب می‌ شوند، مشکلات عدیده ‌ای را در درمان این نوع از عفونت ‌ها، به وجود آورده است. در همین راستا مطالعه ‌ای باهدف تعیین فراوانی ژن بتالاکتاماز TEM-1 در سوش های انتروباکتریاسه جداشده از نمونه‌ های ادراری در شهر اردبیل صورت گرفت .

  روش‌ کار: طی 6 ماه 400 سوش انتروباکتریاسه ادراری از بیماران بستری و سرپایی بیمارستان‌ های اردبیل جمع‌آوری و بر اساس روش ‌های استاندارد تعیین هویت شدند. سپس حساسیت آنتی‌بیوتیکی آنها با روش انتشار در دیسک بررسی‌شده و آزمودن تأییدی مولدین بتالاکتامازهای طیف گسترده، به روش آزمون دیسک ترکیبی انجام شد. در نهایت حضور ژن TEM-1 در سویه‌های مولد بتالاکتاماز های طیف گسترده، به روش PCR بررسی گردید .

  یافته‌ها: از 400 سوش انتروباکتریاسه، 150 مورد (5/37%) مولد بتالاکتاماز طیف گسترده بودند. بررسی نتایج PCR ، حضور ژن TEM-1 را در 69 مورد (46%) از این مولدین، نشان داد. فراوانی این ژن در سوش های انتروباکتر (آئروژنز، کلوآکهکلبسیلا (پنومونیه، اکسی توکا) و اشرشیاکلی به ترتیب 5/62 درصد، 5/54 درصد و 8/44 درصد به دست آمد. سوش های پروتئوس میرابیلیس و سراشیا مارسسنس فاقد ژن مزبور بودند .

  نتیجه‌گیری: با توجه به این‌که حضور ژن TEM-1 علاوه بر اشرشیاکلی در سایر اعضای خانواده انتروباکتریاسه اعم از کلبسیلا و انتروباکتر نیز در حال افزایش است. پس شناسایی کافی این سویه‌ها جهت تجویز داروی مناسب، لازم و ضروری است .


آمنه پوررحیم قورقچی، پروین بابائی، ارسلان دمیرچی، بهرام سلطانی، سمانه قربانی،
دوره 15، شماره 3 - ( 7-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: چا قی و افزایش چربی احشایی پس از یائسگی، با تغییرات نامطلوب پروفایل لیپید، سندروم متابولیک و بیماری&rlmهای قلبی- عروقی همراه است. هدف این تحقیق تعیین اثر تعاملی هشت هفته تمرین هوازی- مقاومتی به همراه استروژن درمانی جایگزینی بر میزان چربی احشایی و عوامل خطر قلبی- عروقی در موش صحرایی اوارکتومی شده بود.

روش کار: ابتدا تعداد50 رت ماده ویستار تحت جراحی اوارکتومی قرار گرفتند و سپس به گروه های 10 تایی شامل اوارکتومی ( OVX )، اوارکتومی+ تمرین ( Ovx+Exe )، اوارکتومی+ تمرین+ استروژن ( Ovx+Exe+Est )، اوارکتومی+ استروژن درمانی ( Ovx+Est ) و اوارکتومی+ شاهد تزریق ( Ovx+Oil ) تقسیم شدند. پروتکل تمرین 3 روز در هفته، روزانه 60 دقیقه با سرعت 20 متر بر دقیقه، شیب 10 درجه و وزنه ای معادل 3% وزن بدن جونده که به دم حیوان متصل بود، به مدت هشت هفته بر روی نوارگردان اجرا شد. استروژن طی هشت هفته شامل30 میکروگرم 17- بتا استرادیول والرات محلول در 2/0 میلی&rlmلیتر روغن کنجد به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به روش زیرجلدی تزریق شد. گروه تمرین+ استروژن دو مداخله تمرین و استروژن درمانی را با روند مشابهی دریافت کردند. برای مقایسه میانگین متغیرها در گروه های مختلف، ANOVA یک طرفه و برای تعیین تفاوت بین گروه ها از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. سطح معنی داری آماری 05/0�>p تعیین شد.

یافته ها: هشت هفته تمرین و تمرین+ استروژن، بدون تغییر معنی دار وزن بدن، وزن چربی احشایی را کاهش داد� p<0/05 ). BM�) در گروه های تمرین و تمرین+ استروژن در مقایسه با گروه شاهد اوارکتومی و در گروه استروژن درمانی در مقایسه با گروه شاهد تزریق به طور معنی داری کاهش یافت (p <0/05 ). تغییرات پروفایل لیپید در هیچیک از گروه ها معنی دار نبود.

نتیجه گیری: تمرین جهت کاهش چربی احشایی و BMI مناسب می باشد.


سمیه فرید، هادی پیری دوگاهه، مهدی قیامی راد،
دوره 15، شماره 3 - ( 7-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مشکلات کنترل عفونت&rlmهای میکروبی، بروز مقاومت دارویی است که یک مشکل رو به رشد در سراسر جهان می&rlmباشد. تولید آنزیم&rlmهای بتالاکتاماز وسیع الطیف (ESBLS) می&rlmتواند سبب ایجاد مقاومت به آنتی بیوتیک&rlmها در باکتری&rlmهای گرم منفی گردد. هدف از این مطالعه، تعیین الگوی حساسیت آنتی بیوتیکی و فراوانی ژن SHV-1 در نمونه&rlmهای ادرار جمع آوری شده از بیماران بستری و سرپایی بیمارستان&rlmهای شهر اردبیل بود.

روش&rlm کار: تعداد 400 سویه انتروباکتریاسه جدا شده از نمونه&rlm&rlmهای ادراری وارد مطالعه شدند. همه نمونه &rlmها با روش معمول بیوشیمیایی مورد شناسایی قرار گرفتند. تست حساسیت آنتی بیوتیکی با روش کربی- بائر انجام شد. از روش دیسک ترکیبی جهت انجام تست تأییدی استفاده شد. نتایج با استاندارد&rlmهای CLSI مقایسه شد. در نهایت ایزوله&rlmهای ESBL مثبت، توسط روش PCR از نظر ژن SHV-1 بررسی شدند.

یافته&rlmها: از تعداد 400 ایزوله ادراری انتروباکتریاسه، مقاومت به آمپی سیلین، نالیدیکسیک اسید، کوتری موکسازول، سفوتاکسیم، سفتازیدیم، سفتریاکسون، سیپروفلوکساسین، سفتیزوکسیم، سفکسیم، جنتامایسین، ایمیپنم به ترتیب برابر 5/82، 3/62، 67، 36، 5/49، 3/50، 52، 36، 41، 8/24، 7/7 درصد بودند. 150 ایزوله (5/37 %) ESBL مثبت بودند و از بین آنها 28 ایزوله (7/18%) حاوی ژن SHV-1 بودند.

نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از این مطالعه، با توجه به درصد بالای مقاومت به آنتی بیوتیک&rlmها و همچنین به علت بالا بودن تولید آنزیم بتالاکتاماز وسیع الطیف در باکتری&rlmهای جدا شده از بیماران مبتلا به عفونت ادراری، اتخاذ تدابیر لازم در منطقه ضروری می&rlmباشد.


طیبه محمدی، محمود خاکساری مهابادی، حسین نجف زاده ورزی، زهرا رضائی،
دوره 16، شماره 2 - ( 4-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: سیکلوفسفامید یکی از داروهای رایج در درمان سرطان است. سیکلوفسفامید روی جفت اثر سوء میگذارد و در زنان آبستن، ناهنجاری­ زا است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثرات محافظتی تجویز همزمان مسنا و اسانس باریجه در برابر سمیت سیکلوفسفامید در بافت جفت موش صحرایی بود.

روش کاز: 22 سر موش صحرایی ماده آبستن به طور اتفاقی در 3 گروه تقسیم شدند: 1) کنترل (سرم فیزیولوژی) (تعداد 7 موش)، 2) سیکلوفسفامید 15mg/kg)) (تعداد 7 موش) و 3) سیکلوفسفامید 15mg/kg))، مسنا 100mg/kg)) و باریجه 200mg/kg)) (تعداد 8 موش). داروها در روز سیزدهم آبستنی به صورت داخل صفاقی تجویز و موش­ها در روز بیستم آبستنی آسان­ کشی شدند. جفت­ها جدا و پس از مطالعه ماکروسکوپی فیکس شدند. مقاطع بافتی 5 میکرومتری آماده، رنگ آمیزی و با میکروسکوپ نوری مطالعه شدند.

یافته­ ها: سیکلوفسفامید وزن، ضخامت و طول قطرهای کوچک و بزرگ جفت را کاهش داد. از نظر بافت شناسی، ضخامت لایه­ های لابیرنت و بازال را کاهش داد و موجب نکروز و پرخونی در این لایه­ ها شد. تعداد سلول­های غول پیکر را کاهش داد و باعث جمع­ شدگی هسته آنها شد (0.05>p). تجویز مسنا و اسانس باریجه روی مورفومتری جفت نسبت به گروه سیکلوفسفامید اثری نداشت (0.05<p)، اما در سطح بافتی توانست ضخامت ناحیه بازال و تعداد سلول­های غول­ پیکر را افزایش دهد (  0.05>p )همچنین توانست مانع از جمع شدگی هسته، نکروز سلول­های غول­پیکر و اسپانژیوتروفوبلاست در لایه بازال شود و پرخونی در ناحیه لابیرنت را کاهش دهد (0.05>p).

نتیجه ­گیری: تجویز مسنا و اسانس باریجه بافت جفت موش صحرایی آبستن را در برابر اثرات توکسیک سیکلوفسفامید محافظت می­کند.


معصومه پرویزی، سیدفضل الله موسوی، خدیجه محمدی، محسن ارزنلو،
دوره 16، شماره 3 - ( 7-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: استرپتوکوکوس پنومونیه به عنوان یکی از عوامل مهم مرگ و میر قابل پیشگیری توسط واکسن در سراسر دنیا است. واکسن­های رایج پنوموکوک از آنتی ژن­های کپسولی باکتری تشکیل شده­ اند. این واکسن­ها وابسته به سروتیپ هستند و حفاظت کامل در برابر عفونت­های پنوموکوکی را به وجود نمی­ آورند. به دلیل چنین مشکلاتی نسل جدید واکسن­ها بر پایه پروتئین های پنوموکوکی در حال توسعه هستند. هدف این مطالعه تعیین توزیع ژن­های کدکننده پنج آنتی ­ژن پروتئینی استروپتوکوکوس پنومونیه شامل پروتئین سطحی پنوموکوکی C (pspC)[1] هیستیدین تریاد پنوموکوکی D و E (phtD, phtE) 2، پروتئین A تنظیم شونده توسط rlr (rrgA) 3 و اتولیزین (lytA)4 در میان ایزوله های پنوموکوکی جدا شده از نمونه­ های نازوفارنژیال کودکان سالم بود.

روش کار: در مجموع 43 ایزوله استرپتوکوکوس پنومونیه از نمونه­ های نازوفارنژیال کودکان سالمی که در سال 1392 به مهدکودک­های شهرستان اردبیل مراجعه کرده بودند، جدا شد. ایزوله­ ها در ابتدا توسط آزمایشات فنوتیپی مانند حساسیت به اپتوچین و حلالیت در صفرا شناسایی شدند. سپس توسط ردیابی ژن کد کننده آنتی­ ژن کپسولی (cpsA) تایید شدند. برای ردیابی ژن­های pspC، phtD، phtE، rrgA و lytA از روش PCR استفاده شد.

یافته ها: در 84.4 درصد ایزوله­ ها حداقل یکی از ژن­های مورد مطالعه ردیابی شد. ژن­های lytA، pspC، phtE، phtD و rrgA به ترتیب در 70، 60، 39.5، 35 و 25.5 درصد ایزوله­ ها شناسایی شدند.

نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که ژن­های مورد مطالعه به طور یکنواخت در میان ایزوله­ ها وجود ندارند و برای بدست آوردن یک واکسن پنوموکوکی با پوشش حفاظتی کامل بایستی از مجموعه­ ای از این آنتی­ ژن­ها استفاده شود.


یاور محمودزاده، محمد مأذنی، لطف اله رضاقلیزاده، علی اصغر عباسپورچوبی، اسلام ذبیحی، پیروز پورمحمد،
دوره 16، شماره 4 - ( 11-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: برخی از گیاهان دارویی حاوی ترکیبات مختلف با فعالیت آنتی ­اکسیدانی بوده که می­توانند به عنوان درمان یا محافظ در مقابل آسیب­ های ناشی از سموم شیمیایی مورد استفاده قرار گیرند. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات تتراکلریدکربن بر میزان آنتی­ اکسیدان تام بافت­ های مختلف و تأثیر گیاه بابونه­ گاوی بر کاهش اثرات مخرب احتمالی این ماده می­باشد.

روش کار: 42 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به 7 گروه 6 تایی تقسیم شدند. گروه­ ها شامل شاهد سالم، شاهد آسیب، 3 گروه آسیب که به مدت 14 روز قبل از ایجاد آسیب با تتراکلرید کربن با دوزهای 40، 80 و 120 میلی­گرم بر کیلوگرم عصاره بابونه گاوی تیمار گردیدند، 2 گروه هم به عنوان پس­درمان که به ترتیب 80 و 120 میلی‏گرم بر کیلوگرم عصاره را 2، 6، 24 و 48 ساعت پس از تزریق تتراکلرید کربن دریافت نمودند. در پایان مطالعه بافت­ های کبد، کلیه، بیضه و قلب برداشته شد و پس از هموژن شدن، قدرت آنتی­ اکسیدانی هرکدام از بافت­ ها با استفاده از تست FRAP ارزیابی گردید. نتایج به روش ANOVA یک طرفه مورد تحلیل قرار گرفت.

یافته­ ها: تزریق تتراکلریدکربن موجب کاهش معنی­ دار آنتی ­اکسیدان تام در هر دو بافت کبد (p<0.001 ) و کلیه (p<0.05) شد. همچنین تجویز عصاره، میزان آنتی­ اکسیدان تام بافت­ های کبد و کلیه را به صورت معنی­ دار (p<0.05) افزایش داد.

نتیجه ­گیری: تأثیر محافظتی عصاره­ بابونه گاوی در مقابل آسیب ­های تتراکلریدکربن، تأثیر بیشتری در بافت­ های کبد و کلیه نسبت به قلب و بیضه داشت.


حسن عدالتخواه، نازیلا رهنما طریقی، سعید صادقیه اهری، علی نعمتی،
دوره 17، شماره 2 - ( 4-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: آکنه التهاب مزمن واحدهای پیلوسباسه است. میزان اسیدلینولئیک در سبوم بیماران مبتلا به آکنه بطور چشمگیری کاهش می‌یابد. مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی احتمالی مکمل اسید لینولئیک کونژوکه در درمان آکنه متوسط در زنان مبتلا انجام گرفت.
روش کار: در یک کارآزمائی بالینی، تصادفی شده، دوسویه کور تعداد 40 نفر از زنان دارای آکنه متوسط در دو گروه (هر گروه 20 نفر) وارد مطالعه شدند. پس از ثبت فاکتورهای غذائی و دموگرافیک، روزانه به گروه مورد 3 گرم اسید لینولئیک کونژوکه به همراه 100 میلی گرم داکسی سایکلین خوراکی و به گروه شاهد 3 گرم پارافین خوراکی به عنوان ماده دارونما و 100 میلی گرم داکسی سایکلین خوراکی به مدت 30 روز داده شد. قبل از شروع و بعد از اتمام دوره درمانی ضایعات آکنه شمارش شده و میانگین GAGS و ASI برای هر گروه تعیین شد. از آزمون های آماری کای اسکویر، آزمون تی مستقل و تی زوجی برای آنالیز داده استفاده گردید.
یافته ها: میانگین کل کومدون، پاپول، پوستول و ندول در انتهای درمان در هر دو گروه کاهش یافت ولی این کاهش در دو گروه معنی‌دار نبود. با اینکه روند تغییرات درجه آکنه در انتهای دوره یک ماهه درمان بیماران مبتلا به آکنه در گروه مکمل نسبت به گروه شاهد کاهش یافت، ولی این کاهش ‌معنیدار نبود. در طول درمان میانگین اندکس شدت آکنه در گروه مداخله از 13± 129/5 به 11/6± 77 و در گروه پلاسبو از 18/6±132 به 6/11± 67/7 کاهش یافت که از لحاظ آماری تفاوت معنیداری بین دو گروه وجود نداشت.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان می‌دهد که تجویز مکمل لینولئیک اسید کونژوکه خوراکی همراه با درمان به مدت یک‌ماه تاثیر قابل ملاحظه‌ای در بهبود ضایعات آکنه ندارد.
مهرزاد سرائی، خانم لاله قنبر زاده، الهام حاجی علیلو، طاهره برغندان، فرزانه امینی، میثم شریف دینی،
دوره 18، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: گونه های تریکوسترونژیلوس انگل شایع حیوانات علفخوار بوده و تریکوسترونژیلیازیس یک بیماری مهم مشترک بین انسان و دام است. روش معمول تشخیص آزمایشگاهی تریکوسترونژیلیازیس آزمایش مدفوع به روش مستقیم یا تغلیظ است. شواهد کافی در خصوص حساسیت کشت مدفوع بر روی محیط نوترینت آگار برای تشخیص عفونتهای تریکوسترونژیلوس وجود ندارد. این مطالعه به منظور مقایسه روش های کشت نوترینت آگار و فرمالین- اتیل استات برای تشخیص آلودگی به تریکوسترونژیلوس در ساکنان یکی از مناطق اندمیک شمال ایران انجام شد.
روش کار: در مجموع 1553 نمونه مدفوع تازه از ساکنان 31 روستای منطقه فومن در استان گیلان در طی سالهای 1394 تا 1395 جمع آوری گردید. تمامی نمونه ها جهت تشخیص آلودگی به گونه های تریکوسترونژیلوس با استفاده از روشهای کشت نوتریت آگار پلیت و روش فرمالین- اتیل استات مورد آزمایش قرار گرفتند.
یافته ها: به طور کلی 71 نمونه از نظر آلودگی به تریکوسترونژیلوس حداقل با یکی از روشها مثبت بودند. میزان حساسیت و ویژگی روش کشت نوترینت آگار با درنظر گرفتن مجموع روشهای انگل شناسی به عنوان استاندارد طلایی به ترتیب 90/1 و 100 درصد ارزیابی شد. همچنین میزان حساسیت و ویژگی روش فرمالین- اتیل استات به ترتیب 95/8 و 100 درصد تعیین شد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، روش فرمالین-اتیل استات در تشخیص تریکوسترونژیلیازیس انسانی به خصوص در مناطق مرطوب همانند شمال ایران حساسیت بیشتری نسبت به کشت نوتریت آگار پلیت دارد
علی سلیمان زاده، علی شالیزار جلالی، عبدالرحمن عبداللهی، محمدمعین سبزه ای،
دوره 20، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعه حاضر به بررسی تاثیر ژل رویال بر سمیت ناشی از استات سرب بر پارامترهای اسپرم، سنجش هورمونهای تولیدمثلی و بیان ژن باک در موشهای نر کوچک آزمایشگاهی نژاد NMRI پرداخته است.
روش کار: در این بررسی، پنجاه و چهار موش نر به طور تصادفی به 9 گروه تقسیم شدند: گروه کنترل (بدون ژل رویال) (6 سر). گروه شم (10 میلی لیتر نرمال سالین) (6 سر)؛ گروه سرب (1000 ppm ، خوراکی) (6 سر)؛ گروه 4: ژل رویال (100 میلی گرم در کیلوگرم در روز، خوراکی) (6 سر)؛ گروه 5: ژل رویال (250 میلی گرم در کیلوگرم در روز، خوراکی) (6 سر)؛ گروه 6: ژل رویال (500 میلی گرم در کیلوگرم در روز، خوراکی) (6 سر)؛ گروه 7: ژل رویال (100 میلی گرم در کیلوگرم در روز، خوراکی)+ 1000 ppm سرب (6 سر)؛ گروه 8: ژل رویال (250 میلی گرم در کیلوگرم در روز، خوراکی)+ 1000 ppm سرب (6 سر) و گروه 9: ژل رویال (500 میلی گرم در کیلوگرم در روز، خوراکی)+ سرب 1000 ppm (6 سر). در روز 35، خونگیری از موش های بیهوش شده از طریق قلب برای آزمایش هورمون های جنسی و بیضه ها برای بررسی پارامترهای اسپرم و بیان ژن bak جمع آوری شد. پارامترهای اسپرم شامل تحرک، قابلیت زنده مانی، آسیب DNA و مورفولوژی و میزان سطح ظرفیت کل آنتی اکسیدان (TAC) انجام شد.
یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که مصرف ژل رویال در مقایسه با موشهای گروه کنترل، باعث افزایش معنیدار پارامترهای اسپرم و سطح هورمون های جنسی شد (0/05>p). همچنین درمان با استات سرب باعث کاهش معنی‫ دار در سطح هورمونهای جنسی و کاهش قابل توجه تحرک، مورفولوژی، قدرت زنده مانی اسپرم، با افزایش درصد اسپرمهای مرده شد (0/05>p). مصرف همزمان 250 و 500 میلی گرم بر کیلوگرم در روز ژل رویال با استات سرب توانست اثرات مضر استات سرب را بهبود بخشد و منجر به افزایش قابل توجهی در پارامترهای اسپرم و هورمونهای جنسی و سطح کل آنتی اکسیدان (TAC) شد (0/05>p). همچنین میزان بیان ژن bak در گروه کنترل و گروه های ژل رویال به طور معنیداری (0/05>p) نسبت به گروه استات سرب کمتر بود.
نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر نشان داد که ژل رویال اثرات محافظتی بسزایی در برابر سمیت تولیدمثلی ناشی از استات سرب در موشهای کوچک آزمایشگاهی دارد.

بهمن ابراهیمی ترکمانی، معرفت سیاه کوهیان، علی خازنی، سجاد انوشیروانی، لطفعلی بلبلی، مریم اسدی،
دوره 20، شماره 3 - ( 7-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: در طی دو دهه گذشته، تحقیقات زیادی برای درک تأثیر ژنتیک بر عملکرد ورزشی تمرکز داشتهاند. توالییابی کل اگزوم پتانسیل زیادی برای شناسایی واریانت­های ژنتیکی مرتبط با عملکرد جسمانی دارد، اما با این وجود در تحقیقات ژنتیک ورزشی هنوز از این تکنیک جدید استفاده نشده است. بنابراین هدف از نگارش مقاله حاضر گزارش واریانتهای جدید در ژن­های درگیر در قدرت و هایپرتروفی عضلانی (ACE، NOS3، IGF1R و IL-6) در یکی از قهرمانان وزنه­برداری جهان با استفاده از روش توالی یابی کل اگزوم بود.
روش­ کار: پس از اخذ رضایت­نامه کتبی از یکی از ورزشکاران عضو تیم ملی وزنه­برداری مردان، 5 سی­سی خون دریافت شد و پس از استخراج DNA از نمونه خون، با استفاده از روش توالی­یابی کل اگزوم مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ­ها: نتایج حاصل از توالی­یابی کل اگزوم نشان دهنده وجود واریانت بد معنی­ (99454613G>A) در ژن IGF1R، پلیمورفیسم (22771156C>T) در ژن IL-6، پلی­مورفیسم­های (61564052A>G و 61573761T>C) در ژن ACE و پلیمورفیسم­های (150695726T>C و 150704250C>G) در ژن NOS3 بود.
نتیجه گیری: نتایج تجزیه و تحلیل توالی یابی کل اگزوم واریانت­ و پلی مورفیسم هایی را در ژن­های مرتبط با هایپرتروفی و قدرت عضلانی در این وزنه بردار نخبه نشان داد. تحقیقات دیگری با حجم نمونه بیشتر جهت بررسی ارتباط این واریانت و پلی­مورفیسم­ها با عملکرد ورزشکاران قدرتی مورد نیاز است.
حمیدرضا شتابی، داریوش مرادی فارسانی، محمد رازانی،
دوره 21، شماره 1 - ( 2-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از انجام این مطالعه بررسی تاثیرتجویز پیشگیرانه کتامین، فنتانیل و پاراستامول بر پارامترهای همودینامیک و شدت درد پس ازاعمال جراحی ویترکتومی عمیق است.
روش کار: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 80 بیمار کاندید عمل جراحی ویترکتومی عمیق به طور تصادفی به 4 گــروه (1 تا 4) تقسیم شدند و 15دقیقه قبل از اتمام عمل به بیماران گروه اول 0/5 میلی­گرم/ کیلوگرم کتامین، گروه دوم 2 میکروگرم/کیلوگرم فنتانیل، بیماران گروه سوم 10 میلی­گرم بر کیلوگرم پاراستامول و به گروه پلاسبو نرمال سالین با حجم مشابه انفوزیون شد. شدت درد و متغیرهای همودینامیک مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: شدت درد پس از عمل در همه زمانهای اندازه گیری شده در 4 ساعت اول بعد از عمل در گروههای مداخله از گروه شاهد به طور معنی داری کمتر بود (0/01>p) ولی بعد از این زمان تا 24 ساعت پس از عمل تفاوت معنی داری بین گروهها در این زمینه وجود نداشت. ضمناً در طی مطالعه تفاوت معنی داری بین سه گروه مداخله با یکدیگردر رابطه با شدت درد پس از عمل وجود نداشت. همچنین پارامترهای همودینامیک در طول مطالعه در بین گروه­ها تفاوت معنی­ داری نداشت.
نتیجه­ گیری: کاربرد داروهای مذکور در گروه­های مداخله باعث کاهش معنی دار شدت درد بدون ایجاد تغییرات و عوارض همودینامیک بعد از عمل ویترکتومی عمیق گردید.
آیدا ناحومی، مریم پیمانی، اسداله اسدی، آرش عبدالملکی، یاسین پناهی، محمد علی شاه محمدی،
دوره 23، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: شناسایی برهمکنش­های پروتئین­ها یکی از چالش‌های اصلی در زمینه زیست‌ساختاری و بیولوژی مولکولی است. با وجود پیشرفت‌های گسترده، هنوز الگوهای دقیق برهمکنش­ های پروتئین- پروتئین ناشناخته است. هدف اصلی این مطالعه ارزیابی محاسباتی برهمکنش­های فیبرونکتین1 ماتریکس خارج‌سلولی نای سلول­زدایی شده و اینتگرین‌های سلول بنیادی بافت چربی جهت ارائه دقیق­ترین تصویرسازی ممکن از این تعاملات و نقش آن‌ها در فرآیندهای بیولوژیکی است.
روش­ کار: پس از فرآیند سلول‌زدایی نای ­گوسفند از طریق روش دترجنت- آنزیمی، ارزیابی‌های بافت‌شناسی و عکس‌برداری از فراساختار نمونه‌ها به وسیله میکروسکوپ الکترونی نگاره انجام گرفت. همچنین شبیه‌سازی‌های اتصال پروتئین فیبرونکتین1 ماتریکس خارج سلولی با اینتگرین αvβ1 و α5β3سلول بنیادی مشتق از بافت چربی مورد بررسی قرارگرفت و تجزیه­ و­تحلیل انرژی برهمکنش برای پیش‌بینی ساختار کمپلکس‌های پروتئین- پروتئین با استفاده از الگوریتم‌های موجود در سرورهای HDOCK و ClusPro اعمال شد.
یافته­ ها: یافته‌ها حاکی از حفظ اجزای ماتریکس خارج­ سلولی و فراساختار داربست بود. همچنین برای یافتن مطلوب‌ترین حالت‌های اتصال از نظر انرژی، تعدادی از آن­ها از بین انواع اتصالات برتر به عنوان برهمکنش ­های پایدار گزارش شدند. این بینش درک ارزشمندی از چسبندگی ماتریکس سلولی، مهاجرت و سیگنال­ دهی، با پیامدهای بالقوه برای توسعه درمانی ارائه میدهد.
نتیجه‌گیری: داربست­ های تهیه شده، برای کاربردهای مهندسی ایده­ آل بوده و با تحلیل‌های محاسباتی و داده‌های تجربی، حالت‌های اتصال پایدار با بهره‌وری انرژی بین فیبرونکتین و اینتگرین تجسم یافته است. همچنین در آینده مطالعات بیشتر در مدل‌سازی چسبندگی سلولی در ارتباط با علم مهندسی بافت، می­تواند بستر مناسبی جهت توسعه پزشکی بازساختی فراهم کند.
 

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.29 seconds with 49 queries by YEKTAWEB 4623