[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
901 نتیجه برای نوع مطالعه: مقاله اصیل

شفق علی عسگرزاده، سودا میکائیلی میرک، جواد علی عسگر زاده، حامد آقازاده، سراج مهاجری، نیما جوانشیر، محمد نگارش،
دوره 23، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت یک ریسک فاکتور مهم از نظر ایجاد عوارض بعد از جراحی و مورتالیتی می­باشد. اما در مورد رابطه افزایش سطح هموگلوبین گلیکوزیله (HbA1c) با بروز عوارض جراحی نظرات متفاوتی وجود دارد.
روش کار: در این مطالعه گذشته نگر تعداد ۱۸۹ بیمار دیابتی مراجعهکننده به بیمارستان سبلان اردبیل در سال 1400 که جهت جراحی بستری شده ­اند مورد بررسی قرار گرفتند. داده­ های مربوط به اطلاعات دموگرافیک، آزمایشHbA1c ، عوارض بعد از عمل و نیز پیامد بستری بیماران از پرونده استخراج و وارد چک لیست محقق ساخته گردید. بیماران به دو گروه دیابت کنترل نشده با HbA1c هفت و بالاتر و گروه دیابت کنترل شده با HbA1c زیر هفت تقسیم شدند.
یافته­ ها: از 189 بیمار وارد شده به مطالعه 97 بیمار در گروه دیابت کنترل نشده و 92 بیمار در گروه دیابت کنترل شده قرار گرفتند. میانگین سنین بیماران دیابتی گروه دیابت کنترل نشده و کنترل شده به ترتیب 8.91±58.18 و 5.52±61.84 گزارش گردید. با توجه به نتایج به دست آمده عفونت محل عمل و نیاز به جراحی مجدد در طول بستری رابطه معناداری را با سطح HbA1c نشان دادند (0.05p). دیگر عوارض بعد از عمل تفاوت معناداری بین دو گروه نداشتند.
نتیجه­ گیری: منطقی به نظر می­رسد که جراحی­ های الکتیو در سطوح HbA1c بیشتر از 7 درصد به تعویق انداخته شود، چرا که وجود سطوح بالای HbA1c حاکی از کنترل نبودن دیابت بیمار و در نتیجه احتمال بالاتری از وجود عوارض مزمن دیابت و همچنین ریسک بالاتری برای عوارض جراحی می­باشد.
 

مهدی نوشیار، علی فهمی جعفرقلخانلو، محمد قیامی، مجید رستمی مقدم،
دوره 23، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: آنالیز فوتوگرامتری بافت نرم چهره نقش مهمی در جراحی­های پلاستیک چهره ایفا می­کند. در بسیاری از کشورها، طرح و برنامه­ریزی جهت انجام جراحی پلاستیک چهره بر اساس استانداردهای تعریف شده از ویژگی­های چهره­ همان جامعه انجام می­شود. در زمینه معیارهای سفالومتریک چهره نژاد ایرانی، کارهای تحقیقاتی کمی انجام شده است. هدف اصلی در این مطالعه، تعیین مقادیر میانگین متریک­های نمای جانبی چهره افراد مراجعه کننده به بیمارستان امام رضا (اردبیل) بود.
روش کار: ابتدا، در یک بازه زمانی 3 ماهه، تصاویر نمای جانبی چهره بیماران مراجعه کننده شامل 30 مرد و 30 زن تهیه شد. سپس، با استفاده از نرم ­افزار متلب با انتخاب 11 لندمارک آناتومیکی، معیارهای زاویه­ ای نمای جانبی چهره مورد استفاده در جراحی‌های رینوپلاستی و منتوپلاستی اندازه­ گیری شدند.
یافته­ ها: نتایج نشان داد که از بین متریک­های نمای جانبی چهره، زوایای نازوفرونتال، نوک بینی و منتولابیال در چهره افراد مورد مطالعه به ­ترتیب به معیار نژاد ترکیه، نپال و برزیل نزدیک است. زاویه تقعر چهره با در نظر گرفتن ساختار بینی به نژاد برزیل و نپال نزدیک بوده و همچنین، زاویه تقعر چهره بدون در نظر گرفتن ساختار بینی به نژاد بنگلادش و برزیل نزدیک است.
نتیجه­ گیری: در این مطالعه، آنالیز سفالومتری بافت نرم چهره با استفاده از اندازه ­گیری متریک ­های نمای جانبی چهره جهت کمک به متخصصین جراحی­ های پلاستیک چهره انجام شد. با توجه به اختلاف متریک­ های چهره ایرانیان با سایر نژادها، معیارهای اندازه­ گیری شده در این مطالعه می­تواند مورد توجه متخصصین این حوزه در برنامه‌ریزی جراحی­ های زیبایی چهره (رینوپلاستی و منتوپلاستی) قرار بگیرد.
فاطمه عسکری فر، ابراهیم شفائی، مهسا صدیقی، امیر توکلی کارشک،
دوره 23، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اینکه مواد در ابعاد نانو خواص منحصر به فرد فیزیکی و شیمیایی پیدا می­کنند، در سال­های اخیر استفاده از فناوری نانو در حوزه­های مختلف از جمله داروسازی کاربرد فراوانی پیدا کرده است. در این میان، نانوذرات نقره، در مطالعات متعددی از نظرخواص ضد میکروبی آن مورد تایید قرار گرفته­اند. هدف مطالعه حاضر، بررسی خواص ضد باکتریایی نانوذرات نقره سنتز شده توسط عصاره گل راعی و بربرین می­باشد.
روش کار: در این مطالعه تجربی، نانوذرات نقره با استفاده از عصاره گل راعی به تنهایی و همچنین در ترکیب با بربرین سنتز شده و توسط روش­های میکروسکوپ الکترونی عبوری [TEM]، پراش نور پویا [DLS]، اسپکتروسکوپی انتقال فوریه مادون قرمز [FTIR] و تفرق اشعه ایکس [XRD] مشخصه یابی شدند. اثرات ضد باکتریایینانوذرات نقره سنتز شده بر روی سویه­ های‌ استاندارد باکتری‌های اشیرشیاکلای، سودوموناس آئروژینوزا، کلبسیلا نومونیه، استافیلوکوکوس اورئوس و انتروکوکوس فکالیس مورد بررسی قرار گرفت. حداقل غلظت مهاری [ MIC] نانوذره نقره به تنهایی و در ترکیب با گل راعی برای باکتری­های مورد مطالعه با استفاده از روش میکرودایلوشن براث مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ­ها: نتایج مشخصه یابی نانوذرات نقره سنتز شده نشان داد اندازه ذرات حدود 30 نانومتر بوده و ساختار کریستالی کوبیک داشتند. همچنین حضور گروه های عاملی شاخص با استفاده از FTIR مورد تایید قرار گرفت. ارزیابی مقادیر MIC نانوذرات سنتز شده بر روی باکتری های مورد مطالعه نشان داد نانوذره­ی سنتز شده بوسیله بربرین و گل راعی دارای بیشترین اثرات ضد باکتریاییبود درصورتیکه هرکدام از ترکیبات بربرین و گل راعی به تنهایی خواص ضدباکتریایی قابل توجهی نشان ندادند. براساس نتایج این مطالعه نانوذرات سنتز شده با گل راعی و بربرین بیشترین اثر مهارکنندگی را بر سودوموناس آئروژینوزا با MIC  mg/ml 0.0375 و کمترین اثر مهار کنندگی را بر باکتری انتروکوکوس فکالیس با MIC 0.185 mg/ml  نشان دادند.
نتیجه­ گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد نانوذرات نقره سنتز شده با عصاره گل راعی و بربرین دارای اثرات ضدباکتریایی قابل توجهی نسبت به عصاره گل راعی و بربرین به تنهایی هستند. در نتیجه نانوذرات نقره مورد مطالعه با توجه به ویژگی­های منحصر به فردی که در هدف قرار دادن باکتری ها دارند می­ توانند در کاربردهای پزشکی وداروسازی با انجام مطالعات بیشتر مورد استفاده قرار گیرند.

سارا زلفعلی پورملکی، حسین قمری کیوی، علی رضایی شریف،
دوره 23، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: باتوجه به شیوع روز افزون چاقی و اضافه­ وزن و پیامدهای روان­شناختی حاصل از آن در جهان و کشورمان ایران، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روایت­ درمانی بر اضطراب اجتماعی بدنی در زنان مبتلا به چاقی و اضافه‌وزن انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه­ آزمایشی، با طرح پیش ­آزمون- پس­ آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر را کلیه زنان مبتلا به چاقی و اضافه­ وزن شهر تبریز در سال 1402 تشکیل داد. 30 نفر با روش نمونه ­گیری در دسترس انتخاب و به­طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (در هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایشی روایت درمانی را در 8 جلسه 90 دقیقه ­ای به صورت گروهی دریافت کرد و اعضای گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکردند. ابزار مورد استفاده مقیاس اضطراب اجتماعی بدنی هارت و همکاران (1989) بود. داده ­های جمع­ آوری با آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد.
یافته­ ها: تحلیل داده‌ها نشان داد بین نمرات پس‌آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (0.001>p). میانگین اضطراب اجتماعی بدنی در مرحله پیش ­آزمون به ترتیب برای گروه آزمایشی و کنترل 2.289± 44.33 و 3.063±43.67 بود و در مرحله پس­ آزمون 3.177±36.33 و 3.385±43.80 بود. نتایج نشان داد روایت­ درمانی منجر به کاهش اضطراب اجتماعی بدنی شده است (0.001>p). در مراحل پیگیری نیز معلوم شد اثرات روایت­ درمانی ماندگار است (0.001>p).
نتیجه­ گیری: به نظر می‌رسد روایت­ درمانی می‌تواند باعث کاهش اضطراب اجتماعی بدنی زنان مبتلا به چاقی و اضافه‌وزن شود، از این رو احتمالاً در بهبود سلامت روان‌شناختی افراد مبتلا به چاقی و اضافه‌وزن می‌تواند راهبرد مفیدی باشد.
 

راضیه علیزاده، امیرعلی جعفرنژادگرو، داود خضری،
دوره 23، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: بازسازی رباط صلیبی قدامی فعالیت عضلات را طی اجرای فعالیت‌های متوسط مانند راه­ رفتن دوباره برقرار می‌کند، با این حال مشخص نیست در طی فعالیت‌های ورزشی مانند دویدن عملکرد عضلات در این افراد تعدیل می­شود یا خیر؟ بنابراین هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر استفاده آنی از کفی‌ آنتی پرونیت بر فرکانس فعالیت عضلات در افراد مبتلا به بازسازی رباط صلیبی قدامی با پای پرونیت طی دویدن بود.
روش­کار: نمونه آماری این مطالعه شامل 13 فرد مبتلا به بازسازی رباط صلیبی قدامی با پای پرونیت با میانگین سنی 4.5±23.2 سال و 13 فرد سالم با میانگین سنی 4.1±22.9 سال بود. در طول هر دو مرحله پیش و پس از آزمون، شرکتکنندگان با پای برهنه در محیط 18 متری با سرعت ثابت 5±3.3 متر بر ثانیه دویدند. فعالیت عضلات با استفاده از سیستم الکترومایوگرافی در دو شرایط بدون کفی و پوشیدن کفی آنتی پرونیت طی دویدن ثبت شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس دوسویه با اندازه‌گیری‌های مکرر (ANOVA) استفاده شد.
یافته ­ها: نتایج نشان داد فرکانس عضله پهن میانی در گروه بازسازی رباط صلیبی قدامی با پای پرونیت نسبت به گروه سالم در مرحله تماس پاشنه بیشتر می­باشد (0.024=p). همچنین، نتایج نشان­دهنده افزایش معنادار فرکانس عضله راست­رانی طی فاز تماس پاشنه بعد از استفاده از کفی آنتی پرونیت بود (0.014=p).
نتیجه­ گیری: نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان­دهنده تغییر معنادار فعالیت عضلات چهارسرانی، همسترینگ، سرینی میانی و دوقلو در هنگام استفاده از کفی آنتی پرونیت در افراد دارای بازسازی رباط صلیبی قدامی همراه با پای پرونیت بود، و احتمالاً با توجه به اهمیت کلینیکی می­تواند مفید باشد.
 
معصومه صبوری فر، علی شمس آذر، اسداله اسدی، مصطفی شوریان،
دوره 23، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: تعیین غلظت پراکسید هیدروژن در مایعات و نمونه‌های زیستی به علت تاثیرات آن بر سلامت انسان اهمیت زیادی دارد. هدف از این مطالعه طراحی یک زیست حسگر الکتروشیمیایی جدید مبتنی بر هموگلوبین برای تشخیص هیدروژن پراکسید  در نمونه سرم می‌باشد.
روش کار: در این مطالعه که از نوع بنیادی علوم پایه است، زیست حسگر بر اساس اصلاح سطح الکترود کربن شیشه‌ای با یک نانوکامپوزیت متشکل از نانوذرات اکسید کبالت و نانولوله کربنی چند دیواره عامل دارشده با گروه کربوکسیل (MWCNT/Co3O4) و هموگلوبین تثبیت شده بر روی این نانوکامپوزیت به عنوان عنصر شناسانگر زیستی ساخته شد.
یافته‌ها: در شرایط بهینه از زیست حسگر برای انداره‌گیری غلظت‌های مختلف پراکسید هیدروژن استفاده شد. زیست حسگر طراحی شده محدوده پاسخ خطی وسیعی از 10 میکرومولار تا 500 میکرومولار و حدتشخیص 0.512 میکرومولار را نشان داد و تکرارپذیری و پایداری بالایی داشت.
نتیجه‌گیری: در این کار تحقیقی به صورت نوآورانه از نانوکامپوزیت MWCNTs/Co3O4 برای ساخت زیست حسگر الکتروشیمیایی استفاده شد. زیست حسگر ارائه شده در اندازه‌گیری مقادیر هیدروژن پراکسید در نمونه‌های سرم و محلول‌های آزمایشگاهی عملکرد قابل قبولی نشان داد.
 

نرگس چیت ساز، احمدرضا معمار، الهام رزمجو، سهیلا شفقی سیسی، مریم علی‌پور، مریم صادقی، زهرا رام پیشه، زینب قاسمی، رسول علیان‌نژاد، علیرضا بدیرزاده،
دوره 23، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: پنوموسیستیس جیرووسی( Pneumocystis jirovecii)، در افرادی که دچار ضعف سیستم ایمنی هستند باعث ذات الریه پنوموسیستوزی (PCP) شده و از عوامل جدی ایجاد مشکلات متعدد ریوی در بیماران مبتلا است. این مطالعه با هدف بررسی اپیدمیولوژی مولکولی پنوموسیستیس جیرووسی و تعیین فراوانی این ارگانیسم در بیماران ریوی مراجعه کننده به بیمارستان شریعتی تهران انجام شد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی مقطعی از مرداد 1399 تا مرداد 1400 تعداد 367 نمونه لاواژ برونکو آلوئولار (BAL) بیماران ریوی بستری در بخش ریه بیمارستان شریعتی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران جمع­آوری شد. رنگ­ آمیزی گیمسا برای بررسی وجود ارگانیسم و روش حساس Nested-PCR برای شناسایی مولکولی بر روی همه نمونه‌ها انجام شد. پس از استخراج DNA  تکثیر قطعه ژن 18S ribosomal RNA  (18SrRNA) مربوط به پنوموسیستیس جیرووسی انجام شد. محصولات نهایی Nested-PCR جهت تایید قطعی تعیین توالی شدند.
 یافته­ ها: از 367 نمونه­ای که از لحاظ میکروسکوپی و مولکولی بررسی شدند، پنوموسیستیس جیرووسی با آزمایش میکروسکوپی در یک نمونه (0.27%) و با روش Nested-PCR  در 28 نمونه (7.6%) شناسایی شد. در هفت (25%) بیمار دچار نقص ایمنی و 21 (75%) بیمار دارای ایمنی کامل پنوموسیستیس جیرووسی جداسازی شد. تب، تنگی نفس و سرفه خشک شایعترین نشانه‌های بالینی در بین بیماران دارای پنوموسیستوزیس بودند. بیماران ریوی، مستعد کلونیزه شدن توسط پنوموسیستیس بوده که هم خطر ابتلا آن­ها به پنوموسیستوزیس وجود دارد و هم آن­ها را تبدیل به مخزنی جهت انتقال به افراد مستعد می­­­­­­کند.
نتیجه ­گیری: نتایج بدست آمده از روش مستقیم و مولکولی مطالعه حاظر نشان داد تعداد قابل توجهی از بیماران مبتلا به بیماری‌های ریوی توسط پنوموسیستیس جیرووسی کلونیزه شدند که ممکن است در این بیماران به پنوموسیستوزیس و احتمالا پنومونی تبدیل شود یا ممکن است ارگانیسم را به سایر بیماران مستعد منتقل کند. همچنین  Nested-PCRمی­تواند روش مناسبی برای تشخیص پنوموسیستیس جیرووسی باشد زیرا از حساسیت و ویژگی بسیار بالایی برخوردار است.
واژه‌های کلیدی: پنوموسیستیس جیرووسی، پنومونی، کلونیزاسیون، Nested-PCR، لاواژ برونکو آلوئولار
 
سمانه علیجانیان، معصومه اصل روستا، گلناز اسعدی تهرانی،
دوره 23، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است دی اتیل­ نیتروزامین که برای القای کارسینوم کبدی به کار می­رود اثرات مخربی بر کلیه نیز دارد. منتول نوعی مونوترپن است که واجد اثرات آنتی اکسیدانی، ضدالتهابی و ضدسرطانی است. در این مطالعه، اثر منتول بر بیان فاکتورهای وابسته به تومور و سیگنالینگ HIF-1α/VEGF در کلیه موش­های سوری دریافت­ کننده دی­ اتیل نیتروزامین بررسی شد.
روش کار: در این تحقیق، 16 موش سوری نر در سن 14 روزگی به چهار گروه کنترل، منتول، نیتروزامین و نیتروزامین- منتول تقسیم شدند. گروه­های نیتروزامین و نیتروزامین- منتول در سن 14 روزگی، دی­ اتیل­ نیتروزامین را به صورت درون صفاقی mg/kg) 25) دریافت نمودند. گروه­های منتول و نیتروزامین- منتول نیز منتول را سه بار در هفته به مدت 6 ماه متوالی به صورت گاواژ mg/kg) 50) دریافت کردند. در پایان این دوره، بیان SFRP1، VHL،CTNNB1 ، HIF-1α و VEGF در کلیه با روش real time PCR سنجیده شد.
یافته ­ها: تیمار منتول باعث افزایش معنی­ دار بیان (0.021SFRP1 (P=  و (0.013VHL (p = و کاهش معنی­ دار بیانCTNNB1 (0.001=P)، (P=0.000) HIF-1α و VEGF (0.000=p) در کلیه موش­های گروه نیتروزامین- منتول در مقایسه با گروه نیتروزامین شد.
نتیجه­ گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که منتول از کاهش بیان فاکتورهای سرکوبگر توموری و افزایش بیان فاکتورهای محرک توموری و عوامل موثر در آنژیوژنز در کلیه موش­ های تیمار شده با دی ­اتیل­ نیتروزامین ممانعت می­کند، بنابراین احتمالاً در پیشگیری و درمان سرطان کلیه موثر است. 
 

صبا رمضان زاده، غلامرضا برزگر، حمید اویسی اسکوئی، مجید پیرستانی، محمود محامی اسکوئی، فرزانه جعفریان، احسان احمدپور، سید عبدالله حسینی،
دوره 23، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: پاتوژن ­های فرصت­ طلب از جمله کریپتوسپوریدیوم، ایزوسپورا بلی، بلاستوسیستیس و غیره در افراد مبتلا به اچ آی­ وی سبب بیماری­های گوارشی و غیر گوارشی مختلف می­ شوند. در مبتلایان به اچ­ آی­ وی که مقدار CD4 آنها کمتر از 200 باشد، این علائم تشدید می­یابد. هدف از این مطالعه تعیین میزان شیوع عفونت­ های انگلی در افراد مبتلا به اچ­ آی­ وی در شهرستان تبریز می­ باشد.
روش کار: این پژوهش مقطعی و توصیفی بر روی 137 فرد مبتلا به اچ­ آی­ وی مراجعه کننده به مراکز مشاوره بیماری­ های رفتاری شهرستان تبریز در سال 1400 انجام شد. پس از دریافت رضایت­ نامه کتبی، نمونه ­های مدفوع جمع­ آوری شدند و  به منظور تشخیص آلودگی­های انگلی با استفاده از روش ­های گسترش مستقیم و رنگ­ آمیزی زیل­نلسون و تری­کروم مورد ارزیابی قرار گرفتند.
 یافته‌ها: از مجموع 137 فرد مبتلا، 93 مورد مرد و 44 مورد زن بودند. بیشتر افراد در بازه سنی 60-20 سال بودند. فراوانی کلی عفونت­های انگلی 57.7 درصد به دست آمد و بیشترین شیوع مربوط به بلاستوسیستیس 24.1 درصد و کریپتوسپوریدیوم 14.16 درصد بود.
نتیجه‌گیری: با توجه به شیوع نسبتا زیاد عفونت­ های انگلی به ویژه بلاستوسیستیس و کریپتوسپوریدیوم در افراد مبتلا به اچ آی وی در شهرستان تبریز که می­ تواند سلامت این بیماران را به خطر بیاندازد، اقدامات لازم از جمله آموزش رعایت بهداشت فردی جهت کنترل و پیشگیری از ابتلا به این پاتوژن­ها ضروری به نظر می­رسد.
 
سروش نصوحی، عبدالعلی مشفع، نصیر عارف خواه، احمد ابوالقاضی، امین الله سعادت نیا،
دوره 23، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: توکسوکاریازیس از جمله بیماری­های مشترک بین انسان و حیوان میباشد. طی مطالعات مختلف میزان آلودگی خاک به تخم این کرم در جهان به طور متوسط 13.2 درصد و در ایران بین 3.5 و 63.5 درصد گزارش شده است به علت عدم اطلاع از وضعیت آلودگی به این کرم در حیوانات و انسان در شهر یاسوج و همچنین اهمیت بیماری توکسو‌کاریازیس این مطالعه جهت بررسی میزان آلودگی خاک پارک ­های شهر یاسوج به تخم گونه­ های انگل توکسوکارا انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه به صورت توصیفی بر روی 150 نمونه خاک از شش پارک شهر یاسوج در سال 1400 انجام گرفت. نمونه­ ها از پنج نقطه بر اساس جهات جغرافیایی و از فاصله 2-5 سانتیمتری سطح خاک جمع آوری و به آزمایشگاه انگل شناسی منتقل شدند. سپس نمونه­ها با روش شناورسازی شکر اشباع و با میکرسکوپ نوری با عدسی 40 مورد بررسی قرار گرفتند. 
یافته­ ها: از مجموع 150 نمونه خاک، از 6 پارک، تعداد 11 نمونه ( 7.33 درصد) آلوده به تخم گونه­های توکسوکارا بودند و تعداد 139 نمونه (92.67 درصد) هیچ گونه آلودگی نداشتند. در مجموع از شش پارک بررسی شده در دو پارک ( 33.33  درصد)  آلودگی مشاهده نشد،  ولی در چهار پارک، ولایت، اسکان و چشمه نباتی و ساحلی آلودگی مشاهده شد.
نتیجه ­گیری: آلودگی به توکسوکارا در خاک پارک ­های یاسوج مشابه میانگین کشوری است و لازم است که  مراقبت بیشتر از لحاظ حصارکشی پارک­ ها و جلوگیری از ورود آزادانه سگ­ ها و گربه ­ها صورت گیرد.

آیدا ناحومی، مریم پیمانی، اسداله اسدی، آرش عبدالملکی، یاسین پناهی، محمد علی شاه محمدی،
دوره 23، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: شناسایی برهمکنش­های پروتئین­ها یکی از چالش‌های اصلی در زمینه زیست‌ساختاری و بیولوژی مولکولی است. با وجود پیشرفت‌های گسترده، هنوز الگوهای دقیق برهمکنش­ های پروتئین- پروتئین ناشناخته است. هدف اصلی این مطالعه ارزیابی محاسباتی برهمکنش­های فیبرونکتین1 ماتریکس خارج‌سلولی نای سلول­زدایی شده و اینتگرین‌های سلول بنیادی بافت چربی جهت ارائه دقیق­ترین تصویرسازی ممکن از این تعاملات و نقش آن‌ها در فرآیندهای بیولوژیکی است.
روش­ کار: پس از فرآیند سلول‌زدایی نای ­گوسفند از طریق روش دترجنت- آنزیمی، ارزیابی‌های بافت‌شناسی و عکس‌برداری از فراساختار نمونه‌ها به وسیله میکروسکوپ الکترونی نگاره انجام گرفت. همچنین شبیه‌سازی‌های اتصال پروتئین فیبرونکتین1 ماتریکس خارج سلولی با اینتگرین αvβ1 و α5β3سلول بنیادی مشتق از بافت چربی مورد بررسی قرارگرفت و تجزیه­ و­تحلیل انرژی برهمکنش برای پیش‌بینی ساختار کمپلکس‌های پروتئین- پروتئین با استفاده از الگوریتم‌های موجود در سرورهای HDOCK و ClusPro اعمال شد.
یافته­ ها: یافته‌ها حاکی از حفظ اجزای ماتریکس خارج­ سلولی و فراساختار داربست بود. همچنین برای یافتن مطلوب‌ترین حالت‌های اتصال از نظر انرژی، تعدادی از آن­ها از بین انواع اتصالات برتر به عنوان برهمکنش ­های پایدار گزارش شدند. این بینش درک ارزشمندی از چسبندگی ماتریکس سلولی، مهاجرت و سیگنال­ دهی، با پیامدهای بالقوه برای توسعه درمانی ارائه میدهد.
نتیجه‌گیری: داربست­ های تهیه شده، برای کاربردهای مهندسی ایده­ آل بوده و با تحلیل‌های محاسباتی و داده‌های تجربی، حالت‌های اتصال پایدار با بهره‌وری انرژی بین فیبرونکتین و اینتگرین تجسم یافته است. همچنین در آینده مطالعات بیشتر در مدل‌سازی چسبندگی سلولی در ارتباط با علم مهندسی بافت، می­تواند بستر مناسبی جهت توسعه پزشکی بازساختی فراهم کند.
 
معصومه متین، ناهید کیانمهر، عباس طباطبایی، مهرناز کجباف والا، مرضیه یاسین،
دوره 23، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف این مطالعه­ بررسی اثر سوزن خشک بر درد و آستانه فشاری درد در بیماران با کمردرد مزمن غیراختصاصی بود.
روش کار: در این مطالعه، 29 بیمار مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی به صورت تصادفی در دو گروه تجربی (14 نفر) و کنترل (15 نفر) شرکت نمودند. مداخله سوزن خشک برای عضلات کوادرتوس لومباروم، گلوتئوس مدیوس و مولتی­فیدوس کمری در 6 جلسه انجام گرفت و گروه کنترل صرفاً فعالیت­های روزمره زندگی را دنبال نمودند. متغیرهای درد، و آستانه فشاری درد در پیش آزمون، پس آزمون و دوره پیگیری ارزیابی شدند. درد متغیری بود که دارای دوره پیگیری سه ماهه نیز بود. آزمون تحلیل واریانس اندازه­ گیری ترکیبی با اندازه ­گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی جهت بررسی اثر مداخله به کار رفته بر پیامدهای مورد مطالعه به کار بُرده شد.
یافته­ ها: سه جلسه درمان سوزن خشک منجر به تغییر معنی­ دار شدت درد نشد؛ ولی پس از پنج جلسه اِعمال سوزن خشک کاهش معنی­ دار شدت درد مشاهده شد (P< 0.05) که این تغییرات تا یک و سه ماه پس از پایان مداخله معنی ­دار باقی ماند (< 0.05 P). علاوه بر این؛ آستانه فشاری درد پس از پنج جلسه درمان سوزن خشک با تغییرات معنی­ داری مواجه شدند (0.05 < P) که این تغییرات نیز در دوره پیگیری یک ماهه به طور معنی­ داری باقی ماندند ( <0.05 P).
نتیجه ­گیری: سوزن خشک نقاط ماشه ­ای عضلات کوادرتوس لومباروم، گلوتئوس مدیوس و مولتی­فیدوس کمری می­تواند باعث بهبود درد و آستانه فشاری درد، در بیماران مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی شود.
 
سهیلا فخریان روغنی، الله یار عرب مومنی،
دوره 23، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه چاقی از نگرانی‌های اصلی سلامت در سراسر جهان محسوب می‌شود. از این‌رو، مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر تمرینات پایه ‌ژیمناستیک همراه با مصرف مکمل ال‌کارنیتین بر عوامل جسمانی مرتبط با سلامتی و نیم‌رخ لیپیدی در کودکان دختر چاق انجام شد.
روش‌کار: در این مطالعه نیمه‌تجربی، با طرح پیش‌آزمون- پس‌آزمون و گروه دارونما، از بین دانش‌آموزان دختر چاق شهر اصفهان، 60 نفر با BMI برابر 30.28 کیلوگرم بر متر مربع، به‌شیوه هدفمند انتخاب و به 4 گروه (تمرینات پایه‌ژیمناستیک، مصرف ال‌کانیتین، ترکیبی و دارونما) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی به مدت 12 هفته و سه جلسه در هفته، هر جلسه 45 دقیقه اجرا شد. هم‌چنین آزمودنی‌های گروه‌های مکمل و ترکیبی، قرص ال‌کارنیتین با دوز 2 گرم در روز به مدت 12 هفته استفاده کردند. به‌منظور تحلیل داده‌ها از روش آماری تحلیل کواریانس چند متغیری و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.
یافته‌ها: افزایش معناداری در استقامت قلبی-تنفسی، استقامت عضلانی، قدرت عضلانی و انعطاف پذیری در هر دو گروه تمرین پایه ژیمناستیک و ترکیبی مشاهده شد (0.001= p). هم‌چنین کاهش معنادار کلسترول‌ تام، تری‌گلیسرید، و LDL و افزایش معنادارHDL  در گروه‌های تمرینات پایه‌ژیمناستیک و تمرین+مکمل مشاهده شد (0.002 p). ضمن این‌که، تغییرات ایجاد شده ناشی از گروه ترکیبی بر تمام متغیرها به‌طور معناداری بیشتر از سایر گروه‌ها بود.
نتیجه‌گیری: این یافته‌ها بیانگر، آثار سودمند تمرینات پایه‌ژیمناستیک همراه با مصرف مکمل ال‌کارنتین بر عوامل جسمانی مرتبط با سلامتی و نیم‌رخ لیپیدی در کودکان چاق است. از این‌رو، استفاده ترکیبی از تمرینات پایه‌ژیمناستیک و مکمل ال‌کارنتین برای بهبود این متغیرها می‌تواند مفید باشد.

یوسف محمدی کبار، احد اعظمی، عزیز کامران، عرفان صادقیلر،
دوره 23، شماره 4 - ( 10-1402 )
چکیده

زمینه و هدف: لوپوس اریتماتوز سیستمیک یک بیماری خود ایمنی است که در آن ارگان ­ها و سلول­ها تحت آسیبی قرار می­گیرند که در مراحل ابتدایی به وسیله اتوآنتی­ بادی­های اتصالی به بافت و کمپلکس­ های ایمنی ایجاد می­شود.
هدف از این مطالعه ثبت اطلاعات بالینی، دموگرافیک و آزمایشگاهی بیماران مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک در مراجعه کنندگان به درمانگاه روماتولوژی بیمارستان امام خمینی (ره) درسال 1400 بود.
روش کار: در این مطالعه توصیفی مقطعی، داده­ های دموگرافیک (سن، جنسیت)، اطلاعات بالینی بیماران (از جمله  اولین تظاهرات بیماری، علائم بالینی و...) و یافته­ های آزمایشگاهی بیماران (از جملهCBC، ESR، CRP، پروتئین ­اوری، FANA، Anti dsDNA، C3،  C4،  Anti RO و APS Ab) ثبت شدند.
یافته­ ها: اطلاعات مربوط به ویژگی­ های بالینی 50 بیمار شامل 46 زن (92%) و 4 مرد (8%) با میانگین سن 12.14± 40.78 سال و سن تشخیص بیماری 10.62± 31.76سال مورد بررسی قرار گرفت. شایع­ترین شکایت اولیه در بیماران مورد بررسی مربوط به علائم مفصلی ایزوله با 28% بوده است. شایع­ترین علائم بالینی مشاهده شده در بیماران مربوط به علائم مفصلی به همراه حساسیت به نور با فراوانی 20 درصد بوده است. ANA، Anti dsDNA مثبت و C3 وC4 کاهش یافته به ترتیب در 88 ، 70 و 26 درصد از بیماران مثبت بود.
نتیجه­ گیری: راه ­اندازی سیستم ریجستری جهت ثبت ساختارمند اطلاعات بیماران مبتلا به لوپوس اریتماتوز سیستمیک در  هر منطقه جهت سیاست­ گذاری بهتر برای مدیریت بیماری و دسترسی پزشک معالج به اطلاعات بیماران و استفاده از آن­ها در کارهای تحقیقاتی بسیار می­تواند کمک کننده باشد.
 
حمید وصفی، حمید محبی، معرفت سیاهکوهیان، لطف اله رضا قلی زاده، ابوذر جوربنیان،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

 زمینه و هدف: افزایش وزن و  چاقی متعاقب آن یک مشکل بهداشتی جهانی است. تغذیه با محدودیت زمانی یک روش نسبتاً جدید برای کاهش وزن با مزایای متابولیک و تن سنجی فراوان است. ورزش هوازی با شدت کم نیز اثرات مفیدی بر کاهش وزن و عوامل متابولیک دارد، با این حال، اثر ترکیبی ورزش هوازی با شدت کم و TRF بر عوامل متابولیک و تن‌سنجی در مردان میانسال سالم دارای اضافه وزن به ندرت بررسی شده است. پژوهش حاضر این هدف را بررسی کرده است.
روش کار: از بین 55 داوطلب، 27 مرد میانسال سالم در سنین (35 تا 55 سال) با اضافه وزن (30>BMI >25) با درصد چربی بدن 0.75± 26.15 به طور تصادفی به سه گروه (با زمان های تغذیه آزاد 8،6 و 10 ساعته از 8 صبح الی 14، 16 و 18 و ناشتا در باقیمانده 24 ساعت) تقسیم شدند.گروه ها عبارت بودند: 1-TRF 18:6& ورزش  2-TRF 16:8& ورزش 3-TRF 18:6& ورزش. هر سه گروه پروتکل‌های TRF را  همزمان با تمرینات هوازی با شدت برابروکم(55 الی 65 درصد حد اکثر ضربان قلب) انجام دادند. مداخلات به مدت 12 هفته ادامه یافت. آزمایشات خون و ترکیب بدن قبل و بعد از مداخله اندازه گیری شد. دریافت غذای روزانه قبل از مداخله و طی 12 هفته اندازه‌گیری شد. در نهایت تمامی داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: ترکیب TRF و ورزش باعث کاهش گلوکز و مقاومت به انسولین در همه گروه ها شد. کلسترول و LDL در گروهTRF با پنجره تغذیه‌ 6‌ ساعته و 8 ساعته (6- س و 8- س) کاهش یافت. کاهشHDL تنها در گروه تغذیه 8- س معنی دار بود. وزن و BMI در گروه‌های 6-س و 8-س کاهش یافت. درصد چربی در گروه 6-س کاهش یافت. برای هیچ یک از متغیرها تفاوت معنی داری بین گروه ها وجود نداشت. میانگین انرژی دریافتی در 12 هفته در هیچ گروهی تفاوت معنی داری نداشت، اما مدل 6- س باعث کاهش بیشتر در میانگین انرژی دریافتی در طول 12 هفته نسبت به دو گروه دیگر شد.
نتیجه گیری: TRF با زمان تغذیه 6-س همراه با ورزش هوازی سبک به عنوان مطمئن ترین روش برای بهبود پروفایل متابولیک و آنتروپومتریک در مردان میانسال دارای اضافه وزن پیشنهاد می‌شود.
 

الینا برازش، مصطفی گواهی، مجتبی رنجبر،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: گیاه ژینکو (Ginkgo biloba)، گیاهی غنی از ترکیبات پلی‌فنلی است که این ترکیبات باعث بروز خواص چشمگیری می‌شوند. هدف از این مطالعه بررسی ویژگی‌های ضدباکتریایی ژینکو و مقایسه خواص ضدباکتریایی آن بین سه عصاره آبی، اتانولی و متانولی برگ ژینکو است.
روش کار: جهت بررسی ویژگی‌های ضدباکتریایی عصاره‌های برگ ژینکو از روش‌ انتشار دیسک بر روی چهار سویه باکتری اشــــریشـــیا کلی (Escherichia coliســـالمونلا تیفیموریوم (Salmonella typhimuriumباســیلوس سابتیلیس (Bacillus subtilis) و استافیلوکوکوس اورئوس (Staphylococcus aureus) استفاده شد. در نهایت حداقل غلظت بازدارندگی (MIC) و حداقل غلظت باکتری‌کشی (MBC) عصاره‌ها در برابر این چهار سویه سنجیده شد.
یافته‌ها: نتایج حاکی از آن بودند که تمامی عصاره‌های ژینکو دارای خواص ضدباکتریایی هستند و در میان آن‌ها، بیشترین فعالیت ضدباکتریایی مربوط به عصاره متانولی و کم‌ترین مربوط به عصاره آبی ژینکو بود. بیشترین میزان حداقل غلظت بازدارندگی در غلظت 3.13 عصاره آبی و بر علیه باکتری باسیلوس سابتیلیس و بیشترین میزان حداقل غلظت کشندگی نیز در غلظت 6.25  عصاره آبی و بر روی باکتری باسیلوس سابتیلیس است.
نتیجه‌گیری: یافته‌های این پژوهش نشان از این داشتند که برگ گیاه ژینکو دارای خواص ضدباکتریایی قابل توجهی است که می‌تواند در صنایع غذایی و دارویی کاربردهای وسیعی داشته باشد. بنابراین، انجام مطالعات بیشتر بر روی این گیاه لازم است.

رضا نمدکلاهی، آویساسادات معراجی، صفا یلتقیانی، سمیه حکمت فر،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: پوسیدگی زودرس دندانی بیماری است که بر کیفیت زندگی کودک و سلامت کلی او تاثیر دارد و می ­تواند با فعالیت­ های روزانه و فرایند رشد کودک تداخل کند. این بیماری تحت تاثیر عوامل مختلفی چون رژیم غذایی، بهداشت دهانی و عوامل اجتماعی سلامت و مسائل روانشناختی قرار می­ گیرد. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط میان پوسیدگی زودرس دندانی کودکان و کیفیت زندگی والدین بود.
روش کار: این مطالعه­ی مقطعی توصیفی بر روی 552 کودک 12 تا 71 ماهه در شهر اردبیل انجام شده است. روش نمونه گیری در دسترس و از میان مراجعه کنندگان کلینیک دندانپزشکی اردبیل بود. معاینه­ی کودکان برای ثبت شاخص dmft و پرسشنامه سازمان جهانی بهداشت به منظور ارزیابی کیفیت زندگی والدین استفاده شد. اطلاعات دموگرافیک کودکان و والدین نیز تعیین شد. آنالیزهای آماری شامل آزمون کروسکال والیس، واریانس یک طرفه، رگرسیون خطی و آزمون تی بود.
 یافته‌ها: میانگین نمره پرسشنامه کیفیت زندگی 17.91 ± 66.42 بود. بین میانگین کیفیت زندگی والدین و شاخص dmft همبستگی معنی­ داری یافت نشد(0.916=p ، 0.008= r). تفاوت معنی­دار بین پوسیدگی دندانی کودک و افزایش سن و تحصیلات پدرمشاهده شد (0.05>p). تفاوت معنی داری در میانگین شاخص dmft، 5/±0 32.5 در پسران و در دختران، 7.4±5.85 مشاهده نشد (0.459=p).
نتیجه‌گیری: مطالعه­ی حاضر نشان داد که کیفیت کلی زندگی والدین و زیرشاخه­های آن نظیر محل زندگی کودک، سلامت اجتماعی و جسمانی والدین ارتباط مستقیمی با پوسیدگی زودرس دندانی کودکان ندارد.

مریم نظری، نیلوفر سائلی، محسن ارزنلو، ساغر جعفری-رمدانی، حافظ میرزانژاد، فرزاد خادمی، آیدا علینژاد،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: مقاومت آنتی ­بیوتیکی یکی از مهمترین نگرانی ­های جهانی در پزشکی است که بصورت یک چالش بزرگ در درمان عفونت­ های ناشی از پاتوژن­ های مقاوم به دارو تبدیل شده است. برای سالیان طولانی، فلوروکینولون­‌های وسیع­ الطیف به‌طور گسترده برای درمان عفونت­های ناشی از باکتری ­های گرم مثبت و گرم منفی، از جمله سودوموناس آئروژینوزا، استفاده می­شوند. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان شیوع و مکانیسم مقاومت به کینولون با واسطه پلاسمید در ایزوله ­های بالینی سودوموناس آئروژینوزا در بیمارستان­ های اردبیل انجام شد.
روش کار: در این مطالعه از 200 ایزوله­ی بالینی سودوموناس آئروژینوزا استفاده شد که طی خرداد 1398 تا اردیبهشت 1402 جمع­‌آوری شده بودند. الگوی مقاومت آنتی­بیوتیکی این سویه ­ها به آنتی بیوتیک­های مختلف فلوروکینولون با استفاده از روش دیسک دیفیوژن تعیین شد. حضور ژن­ های ‌qnrA، qnrB، qnrC، qnrD و qnrS با روش واکنش زنجیره­ ای پلیمراز (PCR)، و بیان ژن­ های کدکننده پمپ­ های ایفلاکس و پورین غشای خارجی، با روش PCR رونویسی معکوس کمی (qRT-PCR در میان سویه های بالینی سودوموناس آئروژینوزا مقاوم به فلوروکینولون‌‌ها بررسی شد.
یافته­ ها: شیوع سویه­ های سودوموناس آئروژینوزا مقاوم به فلوروکینولون‌ها 69 درصد تعیین شد. میزان مقاومت به آنتی بیوتیک­های مختلف فلوروکینولون به شرح زیر بود: سیپروفلوکساسین 55.5 درصد، افلوکساسین 62 درصد، نورفلوکساسین 53.5 درصد، لومفلوکساسین 55.3 درصد، و لووفلوکساسین 55.5 درصد. همچنین، 78.9 درصد از این سویه ­ها مقاوم به چند دارو (MDR) بودند. بالاترین شیوع ژن‌­های qnr مربوط به qnrB بود (2.9 درصد). ژن­های دیگر شناسایی نشدند. علاوه بر این، 75 درصد از سویه­ های سودوموناس آئروژینوزا حامل ژن qnrB افزایش بیان در ژن­های کدکننده ­ی پمپ­ های ایفلاکس و 100 درصد آن­ها کاهش بیان در ژن پورین OprD را نشان دادند.
نتیجه گیری: با توجه به مقاومت بالای ایزوله­ های بالینی سودوموناس آئروژینوزا نسبت به فلوروکینولون­ ها در بیمارستان­ های اردبیل و چندفاکتوری بودن مقاومت، نظارت مستمر بر روند مقاومت آنتی­ بیوتیکی به همراه مکانیسم ­های دخیل در مقاومت برای انتخاب مناسب­ترین گزینه­ های درمانی ضروری هستند.

طاهر صادقیان، سعیده اللهیاری،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: موکوزیت دهانی به عنوان یک عارضه در روند درمانی سرطان، چالش­ های مهمی در کیفیت زندگی بیماران ایجاد کرده است. ضد افسردگی‌های سه حلقه­ ای از جمله نورتریپتلین از طریق مهار کانال­ های سدیمی می­ توانند میزان درد ناشی از موکوزیت را کنترل کنند. از آنجایی که راحتی مصرف و نیز مشاهده­ ی سریع اثر دارویی از اهداف فرمولاسیون پیشنهادی است؛ تصمیم بر آن گرفته شد که دهانشویه­ی نورتریپتیلین تهیه و براساس دستورالعمل فارماکوپه از نظر تداخل دارو با ظرف و میزان مقاومت میکروبی در حین مصرف بررسی شود.
روش کار: بر اساس فارماکوپه دارویی، مواد کمکی  مورد نیاز در دهانشویه­ی نورتریپتیلین تعیین و مقدار هر یک از آن­ها مشخص گردید. پس از انجام معتبرسازی روش اسپکتروفتومتری فرابنفش، تداخل دارو با ظرف دهانشویه مورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر اندازه­ گیری فعالیت آبی، آزمایش­های میکروبی لازم نیز انجام شد.
یافته ­ها: معتبرسازی روش تعیین مقدار نورتریپتلین در حداکثر طول موج جذبی بدست آمده (238.5نانومتر) انجام گرفت. یافته­ های حاصل از بررسی تداخل ظرف پلی­ اتیلن­ترفتالات با نورتریپتلین، نشانگر عدم جذب دارو به بخش داخلی ظرف دهانشویه در 28 روز می­باشد. نتایج بررسی قدرت ضد باکتریایی و ضد مخمری/کپکی در محدوده­ ی استاندارد فارماکوپه ایالات متحده قرار داشت. میزان فعالیت آبی دهانشویه نیز 0.81 بدست آمده که بیانگر محیطی نامناسب برای رشد میکروارگانیسم­ ها بود.
نتیجه ­گیری: مطالعات پایه­ ای نشان داد که دهانشویه­ ی نورتریتلین تهیه شده استانداردهای مقاومت میکروبی را داشته و تداخلی بین ماده موثره دارویی و ظرف پیشنهادی وجود ندارد. در نتیجه می توان این فرمولاسیون را به عنوان یک کاندید امیدوارکننده برای کاوش‌های بالینی پیشنهاد کرد.

شیدا پیامی پور، مقصود پیری، محمدعلی آذربایجانی، فروزان فتاحی مسرور،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

زمینه و هدف: روماتیسم مفصلی یک بیماری خودایمنی است که به تدریج مفاصل زلاله‌ای را از بین می­برد و منجر به التهاب مزمن می­شود. این اختلال خود ایمنی با افزایش علائم مرتبط با استرس شامل اضطراب و افسردگی و کاهش رفتارهای اجتماعی همراه است که کیفیت زندگی بیمار را به شدت کاهش می­دهد. مطالعات گذشته نشان می­دهند که افزایش فعالیت فیزیکی در دوران نوجوانی ممکن است منجر به کاهش اختلالات عصبی- رفتاری در بزرگسالی شود. این مطالعه با هدف ارزیابی افزایش فعالیت فیزیکی از اوایل دوران نوجوانی بر روی رفتارهای مرتبط با استرس و التهاب در موش‌های مبتلا به روماتیسم مفصلی انجام شده است.
روش کار: موش­های نر از اوایل نوجوانی تا بزرگسالی در معرض چرخ دوار به صورت تصادفی قرار گرفتند و سپس به روماتیسم مفصلی مبتلا شدند. رفتارهای مرتبط با استرس شامل اضطراب، افسردگی و رفتار اجتماعی در حیوانات بررسی شد. سطح اینترلوکین 17 و اینترفرون گاما هم به عنوان مارکرهای مهم التهابی در سرم سنجیده شدند.
یافته ­ها: نتایج نشان داد که افزایش فعالیت بدنی از اوایل دوران نوجوانی به طور قابل ‌توجهی منجر به کاهش استرس در موش‌های مبتلا به روماتیسم مفصلی میشود. علاوه بر آن، چرخ دوار منجر به کاهش سطح اینترلوکین 17 و اینترفرون گاما به عنوان دو شاخص مهم التهاب در موش­های مبتلا به روماتیسم مفصلی شد.
نتیجه­ گیری: این مطالعه نشان داد که افزایش فعالیت بدنی در دوران نوجوانی تا بزرگسالی ممکن است از افزایش میزان التهاب و استرس ناشی از بیماری روماتیسم جلوگیری کند.


صفحه 44 از 46     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.3 seconds with 50 queries by YEKTAWEB 4623