34 نتیجه برای درمان
مسلم عباسی، پرویز پرزور، کاظم معاضدی، طاهر اصلانی،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماران مبتلا به پراشتهایی عصبی ممکن است دچار تصویر ذهنی مختل از بدنشان و ترس زیاد نسبت به افزایش وزن باشند. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر بهبود تصویر بدنی دانش آموزان دختر مبتلا به پراشتهایی عصبی بود.
روش کار: این پژوهش شبه آزمایشی و از نوع پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیهی دانشآموزان دختر مبتلا به پراشتهایی عصبی 12-16 ساله شهر اردبیل بود که در سال تحصیلی 93-1392 در شهر اردبیل مشغول به تحصیل بودند. به منظور انتخاب نمونه، ابتدا 400 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از جامعه آماری انتخاب شدند. سپس از بین افراد دارای پراشتهایی عصبی، 40 آزمودنی به صورت تصادفی ساده انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش (پذیرش و تعهد درمانی) و گروه گواه گمارده شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه به صورت گروهی تحت درمان پذیرش و تعهد قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه عادات خوردن و پرسشنامه تصویر بدنی استفاده شد. داده های پژوهش با روش تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که درمان پذیرش و تعهد باعث افزایش نمره تصویر بدنی و کاهش علائم پراشتهایی عصبی آزمودنی های گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مرحله پس آزمون شده است (p< 0/001).
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که پذیرش و تعهد درمانی از طریق راهبردهای درمانی خود، موجب کاهش پرخوری عصبی و بهبود تصویر بدنی در افراد تحت درمان می شود. لذا استفاده از این روش درمانی برای مبتلایان به پراشتهایی عصبی در جامعه دختران ایرانی پیشنهاد می شود.
آمنه پوررحیم قورقچی، پروین بابائی، ارسلان دمیرچی، بهرام سلطانی، سمانه قربانی،
دوره 15، شماره 3 - ( 7-1394 )
چکیده
� زمینه و هدف: چا قی و افزایش چربی احشایی پس از یائسگی، با تغییرات نامطلوب پروفایل لیپید، سندروم متابولیک و بیماری&rlmهای قلبی- عروقی همراه است. هدف این تحقیق تعیین اثر تعاملی هشت هفته تمرین هوازی- مقاومتی به همراه استروژن درمانی جایگزینی بر میزان چربی احشایی و عوامل خطر قلبی- عروقی در موش صحرایی اوارکتومی شده بود.
� روش کار: ابتدا تعداد50 رت ماده ویستار تحت جراحی اوارکتومی قرار گرفتند و سپس به گروه های 10 تایی شامل اوارکتومی ( OVX )، اوارکتومی+ تمرین ( Ovx+Exe )، اوارکتومی+ تمرین+ استروژن ( Ovx+Exe+Est )، اوارکتومی+ استروژن درمانی ( Ovx+Est ) و اوارکتومی+ شاهد تزریق ( Ovx+Oil ) تقسیم شدند. پروتکل تمرین 3 روز در هفته، روزانه 60 دقیقه با سرعت 20 متر بر دقیقه، شیب 10 درجه و وزنه ای معادل 3% وزن بدن جونده که به دم حیوان متصل بود، به مدت هشت هفته بر روی نوارگردان اجرا شد. استروژن طی هشت هفته شامل30 میکروگرم 17- بتا استرادیول والرات محلول در 2/0 میلی&rlmلیتر روغن کنجد به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به روش زیرجلدی تزریق شد. گروه تمرین+ استروژن دو مداخله تمرین و استروژن درمانی را با روند مشابهی دریافت کردند. برای مقایسه میانگین متغیرها در گروه های مختلف، ANOVA یک طرفه و برای تعیین تفاوت بین گروه ها از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. سطح معنی داری آماری 05/0�>p تعیین شد.
� یافته ها: هشت هفته تمرین و تمرین+ استروژن، بدون تغییر معنی دار وزن بدن، وزن چربی احشایی را کاهش داد� p<0/05 ). BM�) در گروه های تمرین و تمرین+ استروژن در مقایسه با گروه شاهد اوارکتومی و در گروه استروژن درمانی در مقایسه با گروه شاهد تزریق به طور معنی داری کاهش یافت (p <0/05 ). تغییرات پروفایل لیپید در هیچیک از گروه ها معنی دار نبود.
� نتیجه گیری: تمرین جهت کاهش چربی احشایی و BMI مناسب می باشد.
امیر عزیزی، جواد محمدی،
دوره 16، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: افسردگی و استرس ادرا ک شده از جمله علایم شایع در اختلال سندرم روده تحریک پذیر به شمار میآیند. در دهه اخیر رفتار درمانی دیالکتیکی به عنوان یکی از درمانهای مؤثر در درمان بسیاری از اختلالات معرفی شده است. به همین منظور هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی گروهی بر استرس ادراک شده و افسردگی بیماران مبتلا به سندرم روده تحریکپذیر است.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع آزمایشی (طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل و انتساب تصادفی) میباشد. نمونه آماری پژوهش، شامل 30 بیمار مبتلاء به سندرم روده تحریکپذیر بود که از میان کلیه بیمارانی که در سال 1393 به مراکز درمانی شهر تبریز مراجعه کرده بودند و پس از مصاحبه، دریافت ملاکهای تشخیصی Rome-III و تکمیل پرسشنامه استرس ادراک شده و افسردگی بک، با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس (15 نفر برای هر گروه) انتخاب شده و به طور تصادفی در گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. بعد از اتمام دوره 8 جلسهای رفتار درمانی دیالکتیکی در گروه آزمایشی، مجددا پرسشنا مه ها در دو گروه اجرا شد. دادهها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره در نرمافزار SPSS v.20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: رفتار درمانی دیالکتیکی گروهی در کاهش استرس ادر ک شده (P=0/004 ,F=9/91) و افسردگی ( P=0/005 ,F=9/60) بیماران مبتلا به روده تحریک پذیر در گروه آزمایشی به طور معناداری مؤثر بوده است؛ به طوری که پس از انجام مداخله، میانگین نمرات استرس ادرا ک شده و افسردگی کاهش یافتند.
نتیجهگیری: به نظر می رسد که رفتار درمانی دیالکتیکی در کاهش استرس ادراک شده و افسردگی بیماران مبتلاء به سندرم روده تحریک پذیر موثر می باشد. بنابراین میتوان با اجرای آن به بهبود علائم استرس ادراک شده و افسردگی افراد مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر کمک کرد.
مهدی پارسای مقدم، محمد حسن یزدانی، افشار سیدین، منوچهر پاشازاده،
دوره 16، شماره 4 - ( 11-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: ایجاد مراکز خدماتی جدید از جمله بیمارستانها، مستلزم صرف هزینه های زیاد می باشد و تعیین مکان بهینه این مراکز به نحوی که همه شهروندان از آن بهره مند شوند در راستای کاهش هزینه ها و افزایش بهره وری مهم است. در این تحقیق با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، مکانهای بهینه جهت احداث بیمارستان در شهر اردبیل مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار: این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش و ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. مراحل طی شده در امر مکانیابی مراکز بیمارستانی شامل تهیه لایه های اطلاعاتی برای هر عنصر، طبقه بندی هر لایه اطلاعاتی بر اساس میزان ارزش و ترکیب همه لایه های اطلاعاتی و اعمال ضرایب نهایی مدل ANP و تهیه نقشه نهایی بوده است. همچنین داده ها شامل یازده معیار نزدیکی به مراکز و محلات پرتراکم جمعیتی، نزدیکی به فضای سبز، نزدیکی به معابر اصلی، نزدیکی به مراکز آتش نشانی، فاصله از بیمارستانهای موجود، فاصله از مراکز صنعتی، فاصله از شیب، فاصله از مراکز آموزشی، فاصله از گورستان، فاصله از مراکز نظامی، فاصله از اماکن ورزشی بوده است.
یافته ها: پس از انجام محاسبات و بررسی های لازم، بیشترین وزن به معیار «نزدیکی به مراکز پرتراکم جمعیتی» (229.) و کمترین وزن به معبار «فاصله از گورستان» (33) تعلق گرفت. با توجه به وزن معیارها و همپوشانی لایه ها در نهایت مکانهای بسیار مناسب تا بسیار نامناسب جهت استقرار سایتهای بیمارستانی در شهر اردبیل مشخص گردید. پهنه با استقرار مکانی بسیار مناسب با رنگ (سبز تیره)، با مساحتی معادل 630 هکتار؛ پهنه استقرار مکانی مناسب با رنگ (سبز روشن) و با مساحتی معادل 851 هکتار؛ پهنه با استقرار نسبتاً مناسب با رنگ (زرد) و با مساحتی معادل 1218.2956 هکتار؛ پهنه با استقرار نامناسب با رنگ (نارنجی) و با مساحتی معادل 1243 هکتار و در نهایت پهنه استقرار مکانی بسیار نامناسب با رنگ (قرمز) و با مساحتی معادل 480 هکتار.
نتیجه گیری: نتایج بدست آمده از کلاسه بندی، بهترین مکانها جهت احداث بیمارستانها در سطح شهر اردبیل بر اساس مناطق چهارگانه شهرداری را نشان داده که در منطقه یک شهرداری اردبیل، نواحی 2، 5، 8، 11 و در منطقه دو شهرداری، نواحی 6 و 7 که شامل حاشیه جنوب شرقی شهر اردبیل میشود، در منطقه سه شهرداری، نواحی 1، 2، 6، 8، 10 که شامل حوزه غربی شهر اردبیل میشود و در منطقه چهار شهرداری، نواحی 1، 2، 6، 7، 10، 11 که شامل بخشهایی از بلوکهای واقع در مسیر شمالی و شمال غربی شهر اردبیل میباشد، بهترین پهنه جهت استقرار سایت بیمارستانی شناسایی شده اند و میتوان در این عرصه های جغرافیایی جهت احداث بیمارستانهای جدید در راستای بهبود دسترسی مردم به خدمات سلامت استفاده کرد.
حمیدرضا دهقان، مسعود میرزایی، ابراهیم میرزائی، اسلام مرادی اصل، امین عطایی، محبوبه میرزائی،
دوره 18، شماره 1 - ( 2-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت نوع 2 یک اختلال متابولیکی است که در سراسر جهان شایع است. متاآنالیز یک روش آماری است که در آن نتایج دو یا چند مطالعه مستقل با اهداف مشابه به صورت ریاضی ترکیب شده اند تا قابلیت اطمینان نتایج را افزایش دهند. هدف از این مطالعه، مقایسه اثربخشی داروی لیناگلیپتین و متفورمین در بیماران با دیابت نوع 2 بود.
روش کار: برای شناسایی مطالعات مرتبط پایگاه های اطلاعاتیPubMed, ISI Web of Science, Embase, Cochran library, Scopus and Ovid از ژانویه 2000 تا آگوست 2016 مورد جستجو قرار گرفتند. تفاوت میانگین ها با فاصله اطمینان 95% (CIs) برای بررسی اثربخشی محاسبه گردید و تجزیه و تحلیل تلفیقی با نرم افزار Stata (نسخه 12) و RevMan (نسخه 5/3) انجام شد.
یافته ها: چهار مطالعه شامل 1260 بیمار مبتلا به دیابت (682 بیمار در گروه دارویی لیناگلیپتین و 578 بیمار در گروه دارویی متفورمین) در این مطالعه قرار گرفتند. در بررسی تفاوت استاندارد شده میانگینها (0/75-0/69=CI%, 0/7295= (MD آزمون هموگلوبین گلیکوزیله داروی لیناگلیپتین در دوز 0/5 میلیگرم اثربخشتر بود. در آزمون قند خون ناشتا تفاوت استاندارد شده میانگین ها نشان داد داروی لیناگلیپتین در دوز 0/5میلی گرم (38/38-35/20=CI%95, 79/36MD=) و 5 میلی گرم (22/63-2/68=CI%95, 12/65= (MD مؤثرتر بود.
نتیجه گیری: اگرچه نتایج نشان داد که برخی از دوزهای داروی لیناگلیپتین در مقایسه با متفورمین ممکن است درمان مناسبی برای بیماران باشد، با این حال تعداد مطالعات انجام شده محدود بوده و نیاز به انجام تحقیقات بیشتری میباشد
حسن عدالتخواه، زهرا بیرون بر فتحی، نگار خوش نویس، سعید صادقیه اهری،
دوره 18، شماره 2 - ( 4-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: در سالهای اخیر فرضیه بکارگیری انتی اندروژن ها به طور فزاینده ای در درمان آکنه خانمها مطرح شده است. یکی از این رده داروها فلوتامید است ولی شواهد قوی از اثر بخشی درمان با فلوتامید در درمان آکنه خانم ها وجود ندارد. هدف این مطالعه مقایسه اثر درمان توام «فلوتامید، سیپروترون کامپاند» با «فلوتامید، داکسی سایکلین» در آکنه نوع شدید خانمها بود.
روش کار: در این مطالعه کارآزمایی بالینی،بیماران در دو گروه 30 نفره درمانی، توام «فلوتامید، سیپروترون کمپاند» با «فلوتامید، داکسی سایکلین» شرکت داده شدند و برای مدت شش ماه پیگیری شدند. هر دو گروه کلیندامایسین موضعی 1% نیز روزانه دو بار دریافت نمودند. از شمارش تعداد ضایعات، تغییرات اندیکس شدت و درجه بندی آکنه برای ارزیابی بیماران استفاده گردید. رضایتمندی بیماران نیز ارزیابی گردید.
یافته ها: میانگین سنی در گروه توام «فلوتامید، داکسی سایکلین» 4/67±19/4 و در گروه توام «فلوتامید، سیپروترون کامپاند» 3/11±19/06 بود. این اختلاف از نظر آماری معنی دارنبود. میانگین اندیکس شدت آکنه در شروع مداخله بین دو گروه با سطح معنی داری برابر 0/7 تفاوت معنی داری نداشت.میانگین اندیکس شدت آکنه در شروع درمان در گروه توام «فلوتامید، داکسی سایکلین»، از 155/4±306/07 و در انتهای درمان به 19/5±19/50 و در توام «گروه فلوتامید، سیپروترون کمپاند»، از 151/2±293/2و در انتهای درمان به 21/8±10/5 کاهش یافت. این تفاوت از نظر آماری معنیدار نبود.
نتیجه گیری: هر دو گروه توام درمانی، در درمان آکنه نوع شدید موثر بودند و احتمالاً بتواند جایگزینی برای درمانهای رایج آکنه های نوع شدید باشد.
آسیه علیزاده مکوندی، محسن خلیلی، مهرداد روغنی، سارا امیری مقدم،
دوره 19، شماره 4 - ( 11-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: افسردگی یک اختلال مغزی شایع و تضعیف کننده توان مغز و از دیدگاه روانپزشکی نوعی سندروم است. شایعترین علائم این بیماری بیحوصلگی، احساس پوچی، اختلال در خواب و اضطراب است. رزرپین دارویی است که مصرف کم آن میتواند در حیوانات ایجاد افسردگی کند. الکتروشوکدرمانی ECT))، یکی از موثرترین راههای درمانی غیرفارماکولوژیک افسردگی است. در این مطالعه، اثر الکترو شوک درمانی بر موشهای صحرایی نر که بوسیله رزرپین افسرده شدند در آزمونهای رفتاری و شمارش نورونی در ناحیه هیپوکمپ و کورتکس پری فورنتال مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار: در این مطالعه تجربی از 40 سر موش صحرایی نر استفاده شد و آنها به چهار گروه ده تایی تقسیم شدند: 1-گروه کنترل، 2-گروه ECT، 3-گروه افسرده با رزرپین (0/2 میلی گرم بر کیلوگرم درون صفاقی)، 4- گروه افسرده+ ECT. آزمونهای زمینه باز، ترجیح سوکروز، شنای اجباری و ماز بعلاوه ارتفاع برای ارزیابی اضطراب و عملکردهای رفتاری ناشی از افسردگی مورد استفاده قرار گرفتند. در پایان آزمایشات، بررسیهای هیستوشیمی از طریق شمارش نورونی در هیپوکمپ و کورتکس پریفورنتال انجام شد.
یافتهها: نتایج حاصل از آزمونهای اضطراب و رفتارهای ناشی از افسردگی، بیانگر وجود تفاوت معنیداری بین گروه افسرده و افسرده+ECT است (0/05p<)، همچنین مطالعات دژنراسیون بافتی از برشهای هیپوکمپ و قشر پریفورنتال، نشان دادند که ECT میتواند مرگ سلولی را در گروه افسرده+ ECT نسبت به گروه افسرده، به میزان معنیداری کاهش دهد ( p<0.05).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، ECT میتواند اضطراب و رفتارهای ناشی از افسردگی را که پیامد تزریق رزرپین است در حیوانات افسرده کاهش دهد و باعث نوروژنزیز در هیپوکمپ و قشر پری فورنتال شود.
خدیجه نیکنام، علیرضا براری، احمد عبدی، پروین فرزانگی،
دوره 20، شماره 3 - ( 7-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: استئوآرتریت یک بیماری است که در نتیجه تخریب غضروف مفصلی بروز میکند و منجر به درد و سفتی مفاصل میگردد. هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر تمرینات استقامتی و ازن درمانی بر بیان ژن FLS و VEGF در بافت زانو موشهای مبتلا به استئوآرتریت زانو میباشد.
روش کار: آزمودنیها شامل موشهای صحرایی نر ویستار بودند که پس از سازگاری دو هفتهای به صورت تصادفی به 5 گروه شامل گروههای: کنترل- سالم، کنترل- بیمار، بیمار- ازن، بیمار- ورزش و بیمار- ورزش- ازن تقسیم شدند. برای سازگاری موشها با ورزش و تردمیل، قبل از ورزش، برنامه پیاده روی انجام گردید. برنامه تمرین شامل 30 دقیقه دویدن روی تردمیل بدون شیب و با سرعت 16 متر در دقیقه برای هفته اول بود و هر هفته یک متر بر دقیقه اضافه شد تا در هفته هشتم به 22 متر بر دقیقه رسید. ازن از طریق خط مفصل تیبیوفمورال با غلظت 20 میکروگرم بر میلی لیتر، یک بار در هفته و در ساعت 9 صبح و به مدت 3 هفته به زانو تزریق شد. سطح بیان ژنهای FLS و VEGF توسط Real Time PCR اندازه گیری شد. برای تعیین تفاوت بین گروهها از روش ANOVA و توکی استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل آماری نشان داد که سطح بیان ژن FLS و VEGF در موشهای مبتلا به استئوآرتریت افزایش معناداری داشت. همچنین نشان داده شد که تمرینات بدنی و ازن درمانی موجب روند کاهشی سطح تغییرات بیان ژن FLS و VEGF در موشهای مبتلا به استئوآرتریت شد.VEGF و گیرندههای آن در غضروف OA بیان شده است و این احتمال را نشان می دهد که VEGF برای از بین بردن غضروف مفصلی OA از طریق افزایش تولید MMP نقش دارد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه امیدوارانه در مورد نقش VEGF به عنوان یک نشانگر تشخیصی است. VEGF میتواند در تغییرات اولیه OA شرکت کند و یک روش درمانی با تعدیل تولید VEGF میتواند یک امکان برای آینده باشد.
مرضیه گشولی، عذرا محمدپناه اردکان، آزاده چوبفروش زاده،
دوره 20، شماره 4 - ( 10-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی گروهی بر اضطراب اجتماعی و علائم اختصاصی آن در افراد نابینا و کمبینا بود.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. بدین منظور جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیۀ افراد نابینا و کمبینای موسسه آموزشی نابینایان ابابصیر شهر اصفهان بود که به روش نمونهگیری در دسترس، ۲۶ شرکت کننده انتخاب شدند و به صورت تصادفی (۱۳ نفر) در گروه آزمایش و (۱۳ نفر) در گروه کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش مطابق با پروتکل طرحواره درمانی یانگ ۱۰ جلسه (بهصورت هفتگی) تحت آموزش قرار گرفتند، در حالیکه گروه کنترل هیچگونه آموزشی را دریافت نکردند. دادهها به روش خودگزارش دهی (شاخص هراس اجتماعی) جمع آوری گردید و با اســـتفاده از آزمون کوواریانس بهوسیله نرمافزار SPSS-21 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: یافتهها تفاوت معناداری میان اضطراب اجتماعی در گروه آزمایش در زمان ورود به طرح، بلافاصله پس از درمان و یک ماه پس از درمان را نشان داد؛ اما در گروه کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: یکی از درمانهای مفید و پربازده برای اختلالات مقاوم، مبهم و درازمدت که ریشه در دوران کودکی دارند «طرحواره درمانی» ابداعی یانگ میباشد و گروهی بودن فرآیند درمان نیز از عوامل مهم اثربخشی این مدل درمانی در پژوهش حاضر محسوب میشد
حسن عدالتخواه، سعید صادقیه اهری، صفا موسوی،
دوره 21، شماره 3 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: آکنه التهاب مزمن واحدهای پیلوسباسه است و در نوع شدید پاسخهای درمانی متفاوتی را در مقابل رژیمهای خوراکی آنتی بیوتیکی نشان میدهد. هدف این مطالعه مقایسه تاثیرات توام اریترومایسین و دوز پائین ایزوترتینوئین خوراکی با اریترومایسین و دوز پائین فلوتامید در خانمهای مبتلا به آکنه نوع شدید است.
روش کار: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی کنترلدار تصادفی شده تعداد 80 خانم مبتلا به آکنه نوع شدید وارد مطالعه شدند و به مدت دو ماه تحت درمان قرار گرفتند. گروه اول روزانه 800 میلیگرم اریترومایسین خوراکی و 20 میلیگرم ایزوترتینوئین خوراکی دو روز در میان و گروه دوم روزانه 800 میلیگرم اریترومایسین و فلوتامید خوراکی روزانه میلیگرم دریافت کردند. ارزیابی پاسخ به درمان به صورت شمارش تعداد ضایعات و محاسبه اندیکس شدت آکنه انجام شد. دادههای مطالعه با استفاده از نرم افزار آماری تحلیل گردید.
یافته ها: در مطالعه حاضر تعداد 40 بیمار در هر گروه وارد مطالعه شدند. در نهایت 61 نفر مطالعه را به اتمام رساندند. میانگین اندیکس شدت آکنه در شروع درمان در گروه فلوتامید 15±195/9 بود و در انتهای درمان به5/8 ±52/8 کاهش یافت. میانگین اندیکس شدت آکنه در شروع درمان در گروه ایزوترتینوئین 19/7 ± 247/8بوده و در انتهای درمان به 12/5±76/3 کاهش یافت. اختلاف کاهش در دو گروه از نظر آماری معنیدار نبود (p=0/15).
نتیجه گیری: درمان توام آنتی بیوتیک هم با دوز پائین ایزوتره تینوئین و هم با دوز پائین فلوتامید در درمان آکنه نوع شدید بسیار موثر بود و می تواند درمان مناسبی در آکنه های نوع شدید باشد.
کتایون بهمن صوفیانی،
دوره 22، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
زمینه و هدف: ایمیونوژنیسیتی کم و مهاجرت هدفمند سلولهای بنیادی مزانشیمی به مناطق التهابی، این سلولها را به بهترین وسیله برای رساندن محصولات ژنی و یا درمانی معرفی نموده است. به منظور الحاق ژن اکتوپیک به داخل سلولهای بنیادی، وکتورهای لنتی ویروسی بعنوان یکی از ابزارهای کارآمد مطرح میگردند. لذا ارزیابی تاثیر حاملهای لنتی ویروسی بر ویژگیهای هویتی، رفتاری و عملکردی سلولهای بنیادی میتواند ایمن بودن استفاده از وکتورها را در دستکاری سلولی و ژن تراپی نشان دهد.
روش کار: در ابتدا سه وکتور لنتی ویروسی با روش کلسیم فسفات بر روی سلولهای HEK-293T اضافه گردید. پس از تائید بیان پروتئین سبر فلورسنتی در بیش از 80 درصد سلولهای HEK-293T، سوپ ویروسی جمعآوری و تغلیظ شد. سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق شده از بافت چربی انسانی (hASCs) با ویروس تغلیظ شده ترانسفکت شدند. پس از حذف سلولهای ترانسدیوس نشده با پرومایسین، سلولهای hASC ترانسدیوس شده از نظر ایمونوفنوتایپینگ و تمایز به آدیپوسایت و استئوسایت مورد ارزیابی قرار گرفتند. ویژگیهای رفتاری مانند زنده بودن، مهاجرت و تهاجم به ترتیب با روش MTT و Transwell مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: در مطالعه حاضر تفاوت معنیداری در بیان شاخصهای تمایزی CD29، CD34، CD73 و تمایز به بافت استخوانی و چربی در بین دوگروه تست وکنترل دیده نشد. همچنین در بررسی ویژگیهای رفتاری نظیر قدرت تکثیر، تهاجم و مهاجرت سلولهای بنیادی، تفاوت معنیداری بین دو گروه مورد مطالعه وجود نداشت.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه نشان داد که وکتور لنتی ویروسی اثرات سوئی بر ویژگیهای هویتی و عملکردی سلولهای بنیادی ندارد. بنابراین میتوانند در دستکاری ژنی سلول هدف مورد استفاده قرار گیرند.
مهتا میرهاشمی، عباس تفاخری، فاطمه حاجی بابایی، حدیث اشرفی زاده، امیراحمد شجاعی،
دوره 23، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: مداخلات بیهوده یا بی نتیجه حفظ حیات با اصول چهارگانه اخلاق پزشکی در تضاد است که نه تنها برای بیمار سودی ندارد بلکه به ضرر جامعه است. لذا این مطالعه با هدف تعیین علل ارائه درمان و مداخلات بینتیجه حفظ حیات از دیدگاه ارائهدهندگان مراقبت در بخشهای اعصاب و جراحی اعصاب بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام شده است.
روش کار: پژوهش حاضر، مطالعهای مقطعی توصیفی است که بر روی 64 پزشک و 72 پرستار شاغل در بیمارستانهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران در سال 1398 انجام شده است. جهت جمعآوری دادهها، از پرسشنامه 25 گویهای محققساخته استفاده شد. جهت جمعآوری دادهها از نرم افزار Spss-24 و آزمونهای آمار توصیفی استفاده شد.
یافته ها: میانگین سنی پزشکان و پرستاران به ترتیب 5.1 ± 34.25 و 8.2 ± 35.12 سال بود. از نظر پزشکان و پرستاران مهمترین دلایل ارائه خدمات بینتیجه حفظ حیات، نداشتن مجوز و دستورالعمل قانونی، اخلاقی و شرعی برای قطع دستگاههای حمایت کننده زندگی و عدم احیاء در بیماران مشرف به مرگ (مراحل پایانی حیات) ذکر شده بودند.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که از دیدگاه پرستاران بیشترین دلایل ارائه مراقبتهای بیهوده الزام اخلاقی و انسانی تیم درمان و مراقبت به ارائه مداخلات بینتیجه حفظ حیات و از دیدگاه پزشکان نداشتن مجوز و دستورالعمل قانونی، اخلاقی و شرعی برای قطع دستگاههای حمایت کننده زندگی در بیماران مشرف به مرگ بوده است. برخی از علل مراقبتهای بیهوده در این مطالعه ارائه شد که بخشی از این علل، بدون حل مسائل نظری و مطالعات کارشناسانهی عملی قابل رفع نیست. تدوین دستورالعملهایی برای تعریف درمان بیهوده به ویژه در مراقبتهای پایان حیات و ارائه راهکارهایی جهت کنترل و مدیریت درمان و مداخلات بینتیجه حفظ حیات ضروری به نظر می رسد.
سارا زلفعلی پورملکی، حسین قمری کیوی، علی رضایی شریف،
دوره 23، شماره 3 - ( 7-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: باتوجه به شیوع روز افزون چاقی و اضافه وزن و پیامدهای روانشناختی حاصل از آن در جهان و کشورمان ایران، این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی روایت درمانی بر اضطراب اجتماعی بدنی در زنان مبتلا به چاقی و اضافهوزن انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر را کلیه زنان مبتلا به چاقی و اضافه وزن شهر تبریز در سال 1402 تشکیل داد. 30 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (در هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایشی روایت درمانی را در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی دریافت کرد و اعضای گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکردند. ابزار مورد استفاده مقیاس اضطراب اجتماعی بدنی هارت و همکاران (1989) بود. داده های جمع آوری با آزمون تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: تحلیل دادهها نشان داد بین نمرات پسآزمون در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (0.001>p). میانگین اضطراب اجتماعی بدنی در مرحله پیش آزمون به ترتیب برای گروه آزمایشی و کنترل 2.289± 44.33 و 3.063±43.67 بود و در مرحله پس آزمون 3.177±36.33 و 3.385±43.80 بود. نتایج نشان داد روایت درمانی منجر به کاهش اضطراب اجتماعی بدنی شده است (0.001>p). در مراحل پیگیری نیز معلوم شد اثرات روایت درمانی ماندگار است (0.001>p).
نتیجه گیری: به نظر میرسد روایت درمانی میتواند باعث کاهش اضطراب اجتماعی بدنی زنان مبتلا به چاقی و اضافهوزن شود، از این رو احتمالاً در بهبود سلامت روانشناختی افراد مبتلا به چاقی و اضافهوزن میتواند راهبرد مفیدی باشد.
ملیکا ایزدپناه،
دوره 24، شماره 2 - ( 4-1403 )
چکیده
اندومتریوز بیماری مزمن و پیشروندهای است که امروزه به عنوان یکی از دلایل مهم ناباروری در زنان محسوب میگردد. مطالعات نشان میدهد که عوامل زیادی در ایجاد اندومتریوزیس دخیل هستند و از آن جا که تشخیص این بیماری چالش برانگیز بوده و عموماً با تاخیر و در زمانی که بیماری پیشرفت چشمگیری داشته صورت میگیرد، بنابراین تشخیص زودهنگام آن از اهمیت خاصی برخوردار میباشد. اگزوزومها جزء میکرووزیکلهای خارج سلولی هستند که حاوی مولکولهای بیولوژیکی مختلفی بوده و میتوانند رفتار سلولهای گیرنده را تعدیل کنند و بر فرآیندهایی مانند رگزایی، فیبروز و التهاب تأثیر بگذارند. اگزوزومها نقش مهمی در ارتباطات سلولی دارند و ممکن است بتوانند بهعنوان نشانگرهای زیستی جدید برای تشخیص زودهنگام اندومتریوز عمل کنند. بنابراین بررسی و درک تاثیر اگزوزومها بر پاتوژنز آندومتریوز، میتواند رویکردهای جدیدی را در زمینه پژوهش در نشانگرهای زیستی تشخیصی بالقوه در بیماری اندومتریوز و مداخلات درمانی هدفمند برای این بیماری باز کند. مقاله مروری حاضر با برجسته کردن عملکردهای مختلف اگزوزومها در اندومتریوز، به رویکردهای جدید برای تشخیص و درمان این بیماری می پردازد.