226 نتیجه برای ید
مسعود اجارودی، محمد ماذنی، رضا حاجی حسینی، علیرضا مرادی، لطف اله رضاقلی زاده،
دوره 18، شماره 4 - ( 11-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت سمیت کبدی ناشی از دارو و سموم بهعنوان یکی از عوامل آسیبرسان به بدن، این مطالعه با هدف ارزیابی اثرات ترکیب حاصل از عصارههای دارچین و زنجبیل بر پارامترهای بیوشیمیایی سرم در موشهای صحرایی آسیبدیده توسط تتراکلریدکربن (CCl4) انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه تجربی، 42 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به 7 گروه 6 تایی تقسیم شدند. سه گروه کنترل شامل کنترل نرمال، کنترل ترکیب عصارهها و کنترل آسیب، که روزانه به مدت 14 روز بهترتیب آب مقطر، ترکیبی از عصارههای دارچین- زنجبیل و آب مقطر دریافت کردند. 4 گروه بعدی، گروههای پیشدرمانی بودند که به ترتیب عصاره دارچین، عصاره زنجبیل، ترکیب عصارهها و سیلیمارین به صورت روزانه و تک دوز دریافت نمودند. در روز 14 به گروههای کنترل آسیب و پیشدرمانی مقدار 1 ml/kg تتراکلریدکربن حل شده در روغن زیتون (1:1 v/v) به صورت داخل صفاقی تزریق شد. به گروههای 1 و 2 فقط روغن زیتون تزریق گردید. 52 ساعت بعد از تزریق CCl4 خونگیری انجام گرفت و سرم آنها جداسازی شد.
یافتهها: تزریق CCl4 سبب افزایش معنیدار در میزان فعالیت آنزیمهای ALT و AST، سطوح کلسترول، تریگلیسرید و LDL، و همچنین کاهش سطوح آلبومین و HDL سرم رتهای آسیبدیده نسبت به گروه کنترل نرمال شد (0/001>p). پیشدرمان با عصاره دارچین و زنجبیل بصورت جداگانه و توام سبب بهبود معنیدار این مقادیر در مقایسه با گروه آسیب گردید (0/001>p).
نتیجهگیری: مصرف همزمان دارچین و زنجبیل اثرات محافظتکنندگی بهتری در مقابل آسیبهای ناشی از تتراکلریدکربن نشان داد.
حسن قبادی، سمیه متین، علی نعمتی، حسن جوادی، رضا علی پناه مقدم، مهدی سعیدی نیر،
دوره 19، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری انسدادی ریوی مزمن (COPD) با التهاب سیستمیک بروز میکند و با محدودیت غیرقابلبرگشت جریان هوا همراه است. لپتین سایتوکاینی با اثر پیش التهابی هست. در مورد تأثیر مکمل اسید لینولئیک مزدوج (CLA) بر غلظت سرمی لپتین در بیماران COPD مطالعهای صورت نگرفته است، این بررسی با هدف تأثیر CLA بر سطح لپتین سرم و عملکرد ریه و کیفیت زندگی در بیماران COPD انجامشده است.
روش کار: مطالعه به روش مداخلهای و بر روی 90 بیمار COPD صورت گرفت. بیماران بهصورت تصادفی به دو گروه 45 نفر (CLA و دارونما) تقسیم شدند. پس از اخذ رضایتنامه کتبی از بیماران و ثبت فاکتورهای دموگرافیک، اسپیرومتری انجام و امتیاز COPD Assessment Test برای بیماران محاسبهشده و نمونه خون ناشتا جهت آزمایش لپتین سرم اخذ گردید. سپس مکمل CLA به میزان 3/2 گرم روزانه به مدت 6 هفته برای گروه CLA و پلاسبو برای گروه شاهد تجویز شد. بعد از 6 هفته اسپیرومتری، امتیاز CAT و نمونهگیری برای هر دو گروه تکرار و نتایج حاصله، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در گروه CLA، کاهش معنیداری در سطح سرمی لپتین و امتیاز (0/05CAT (p< به عنوان شاخص کیفیت زندگی و افزایش معنیداری در مقادیر (0/05 FEV1 (p<بهعنوان تست عملکرد ریه بعد از مداخله مشاهده گردید در حالیکه این تفاوت بین دو گروه معنیدار نبود.
نتیجهگیری: مصرف مکمل CLA ممکن است از طریق تعدیل سطوح سرمی لپتین باعث ارتقاء کیفیت زندگی بیماران COPD گردد.
ماندانا منصور قناعی، شروین تبریزیان نمین، احسان کاظم نژاد لیلی، هانیه باشی زاده فخار، سید محمد عسگری قلعه بین،
دوره 19، شماره 1 - ( 2-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: کلامیدیا تراکوماتیس یک باکتری گرم منفی است و عفونت کلامیدیایی یکی از عفونتهای شایع منتقله از راه تماس جنسی است که قابل درمان میباشد. با توجه به نقش اساسی کلامیدیا در زمینه ناباروری، مطالعه فراوانی موارد بدون علامت بیماری ارزشمند خواهد بود. هدف از این مطالعه، تعیین فراوانی کلامیدیا تراکوماتیس در نمونه اندوسرویکس زنان نابارور به روش PCR میباشد.
روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی، مقطعی بود. 135 خانم 40-20 ساله مراجعه کننده با شکایت نازایی به بیمارستان الزهرا (س) و مطب های خصوصی رشت به طور تصادفی انتخاب شدند. نمونه اندوسرویکس با استفاده از سواپ استریل تهیه و در نمونه PBS به آزمایشگاه منتقل شد. سپس PCR روی نمونه ها انجام شد. جواب حاصل از PCR همراه با اطلاعات موجود در چک لیست ها با استفاده از نرم افزار SPSS-16مورد آنالیز آماری قرار گرفت.
یافته ها: در 19/3درصد زنان نازا PCR از نظر کلامیدیا مثبت بود. ارتباط معنی داری بین وضعیت ابتلا به کلامیدیا با سن، نوع باروری، انسداد در سالپنگوگرافی، سابقه نازایی در خویشاوندان و مدت نازائی وجود نداشت.
نتیجه گیری: با توجه به فراوانی به دست آمده میتوان گفت عفونت کلامیدیایی، عفونتی شایع در جامعۀ مورد مطالعه بود. به منظور کاهش عوارض بیماری در جامعه، غربالگری کلامیدیا میتواند به عنوان بخشی از برنامه های بهداشتی کشور باشد.
ودود نوروزی، محمد حسنپوردرگاه، خاطره عیسی زاده فر، زرین مهنیا،
دوره 19، شماره 2 - ( 4-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: اندازهگیری فشار پرشدگی سیستمیک لوکال در بالین باعث آگاهی از سایر پارامترهای همودینامیک نظیر مقاومت بازگشت وریدی، و حجم استرسدار میشود. هدف از مطالعۀ حاضر بررسی ارتباط فشار پرشدگی سیستمیک لوکال با فشار ورید مرکزی بدن بود.
روش کار: در این مطالعه بیماران کاندید عمل جراحی قلب در بیمارستان امام خمینی اردبیل، در نیمه اول سال 1397، با شرط رضایت خود بیمار انتخاب و وارد مطالعه شدند؛ سپس یک کاتتر داخل شریانی (Arterial Line) در اندام فوقانی تعبیه، یک تورنیکه به بازوی همان اندام بسته و در طول عمل فشار شریانی اندازهگیری شد. همزمان با این اقدام فشار ورید مرکزی (CVP) بیمار نیز سنجیده شد. در انتها سایر متغیرهای بهدست آمده از اکوکاردیوگرافی ترانس ازوفارنژیال (TEE) و اطلاعات دموگرافیک بهدست آمده در چک لیست هر بیمار ثبت گردید.
یافتهها: تعداد 43 نفر (71/7%) از افراد مورد مطالعه مرد و 17 نفر (28/3%) زن بودند. میانگین CVP، Pmsf، CO و CI بهترتیب 4/5±8/3، 6/1±17/0، 1/1±3/27 و 0/7±1/89 میلی متر جیوه بود. تعداد 10 نفر (16/7%) نارسایی قلبی خفیف و 42 نفر (70%) نارسایی قلبی متوسط و 8 نفر (13/3%) نارسایی قلبی شدید داشتند. روابط مثبت و معنیداری بین CVP و Pmsf وجود داشت. وضعیت EF بر رابطۀ بین میزان CVP با میزان SBP و DBP، MAP، CO و CI تأثیر معنیداری نداشت. بین میزان PSF با میزان CO و CI در موارد Severe HF همبستگی معکوس و معنیداری وجود داشت (0/05>p).
زمینه و هدف: اندازهگیری فشار پرشدگی سیستمیک لوکال در بالین باعث آگاهی از سایر پارامترهای همودینامیک نظیر مقاومت بازگشت وریدی، و حجم استرسدار میشود. هدف از مطالعۀ حاضر بررسی ارتباط فشار پرشدگی سیستمیک لوکال با فشار ورید مرکزی بدن بود.
روش کار: در این مطالعه بیماران کاندید عمل جراحی قلب در بیمارستان امام خمینی اردبیل، در نیمه اول سال 1397، با شرط رضایت خود بیمار انتخاب و وارد مطالعه شدند؛ سپس یک کاتتر داخل شریانی (Arterial Line) در اندام فوقانی تعبیه، یک تورنیکه به بازوی همان اندام بسته و در طول عمل فشار شریانی اندازهگیری شد. همزمان با این اقدام فشار ورید مرکزی (CVP) بیمار نیز سنجیده شد. در انتها سایر متغیرهای بهدست آمده از اکوکاردیوگرافی ترانس ازوفارنژیال (TEE) و اطلاعات دموگرافیک بهدست آمده در چک لیست هر بیمار ثبت گردید.
نتیجهگیری: نتایج مطالعۀ حاضر نشان داد که ارزیابی Pmsf در مقایسه با CVP بهخصوص در بیماران دچار Severe HF از ارزش بالاتری برخوردار است.
علیرضا بدیرزاده،
دوره 19، شماره 2 - ( 4-1398 )
چکیده
لیشمانیوز، یک بیماری انگلی گرمسیری است که امروزه به یک چالش بزرگ در بسیاری از کشورهای دنیا تبدیل شده است. تاکنون واکسن یا داروی موثری برای ریشهکنی این بیماری پیدا نشده است، از سوی دیگر ظهور مقاومت دارویی، این بیماری را به یک نگرانی جهانی تبدیل کرده است. از این رو توجه بیشتر به چرخههای فیزیکوشیمایی انگل لیشمانیا و شناسایی مسیرهای بیوشیمایی آن از اهمیت بسزایی برخوردار است. یکی از حیاتیترین این مسیرها چرخه آرژیناز و نیتریک اکساید میزبان و انگل لیشمانیا است. آنزیم آرژیناز با استفاده از اسید امینه آرژینین نقش مهمی در مسیرهای متابولیکی به ویژه تولید اورنیتین دارد که منجر به تولید پلیآمینها شده و در فعالیتهای مهم سلولی از جمله تکثیر و بقاء سلولی دخالت دارند. از سوی دیگر آرژینین میتواند به عنوان سوبسترا برای آنزیم نیتریک اکساید سنتاز عملکند که منجر به تولید نیتریک اکساید شده و در نتیجه باعث فعال شدن سیستم ایمنی سلولی و از بین رفتن ارگانیسمهای داخل سلولی میشود. فعالیت بالای آنزیم آرژیناز باعث کاهش انگل در داخل سلول میزبان شده و از آنجایی که ســـلولهای لنفوســیت برای فعالیت خود به اســـید امـینه ال-آرژینین احتیاج دارند، کمبود آن باعث اختلال در پاسخهای سلولهای لنفوسیتی میشود. همچنین آرژیناز انگل به تنهایی میتواند سرنوشت انگل لیشمانیا را در داخل سلول میزبان تعیین کند. هدف از این مطالعه، مرور جامع بر مطالعات انجام شده بر روی مسیر آرژیناز انگل و میزبان و بررسی تاثیر آن بر سیستم ایمنی و بیماریزایی انگل لیشمانیا میباشد.
کیوان امیرشاهرخی، بهنام محمدی، منصور میران، الهام جباری،
دوره 19، شماره 2 - ( 4-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: زخم معده ناشی از داروهای ضد التهاب غیراستروئیدی (NSAIDs) یک اختلال گوارشی شایع میباشد که بسیاری از مردم دنیا را متاثر میسازد. نسترن کوهی (Rosa canina L.) عضوی از گونه رز میباشد که در بسیاری از کشورها بعنوان یک داروی گیاهی به وفور استفاده شده است. نسترن کوهی بخاطر خواص آنتی اکسیدانی، ضد التهابی و حفاظت سلولی دارای اثرات درمانی در بسیاری از اختلالات میباشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر بالقوه مفید نسترن کوهی در یک مدل موشی زخم معده ناشی از ایندومتاسین بود.
روش کار: آزمایشات بر روی موش سوری گونه سویس آلبینو جنس نر انجام گرفت. ایندومتاسین با دوزmg/kg 80 بطور خوراکی برای القای زخم معده استفاده شد. عصاره میوه نسترن کوهی در دوزهای mg/kg 200 و 400 هر روز بطور خوراکی بمدت پنج روز قبل از مصرف ایندومتاسین استفاده شد. موشهای نرمال بعنوان گروه کنترل نرمال استفاده شدند.
یافته ها: بررسیهای ماکروسکوپیک موکوس معده نشان داد که مصرف ایندومتاسین (mg/kg80) زخمهای واضحی را در موکوس معده ایجاد کرد، در حالیکه پیش درمانی با نسترن کوهی (mg/kg 200 و 400 خوراکی) بطور موثری موکوس معده را در برابر زخمهای ناشی از ایندومتاسین محافظت نمود. نسترن کوهی بطور بارزی سطح گلوتاتیون (GSH) بافت معده را درمقایسه با گروه کنترل افزایش و سطوح مالوندی آلدهید (MDA) و میلوپراکسیداز (MPO) را کاهش داد.
نتیجه گیری: درمان خوراکی با عصاره میوه نسترن کوهی از طریق مکانیسمهای آنتی اکسیدانی و ضد التهابی، زخم معده ناشی از ایندومتاسین را کاهش میدهد.
لاله نادری، اللهیار عرب مومنی،
دوره 19، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به شیوع چاقی و ایجاد خطرات متابولیک، عوارض قلبی عروقی و کبد چرب، برنامههای ورزشی و مکملهای طبیعی در کنترل و پیشگیری از این بیماریها میتوانند نقش قابلتوجهی داشتهباشند. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرین ترکیبی و مصرف اسید کلروژنیک بر پروتئین واکنشگرC و آنزیمهای کبدی زنان چاق بود.
روش کار: در این تحقیق که بهصورت پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل انجام شد، 48 زن چاق بهصورت هدفمند انتخاب و بهطور تصادفی به چهار گروه مساوی (12n=)، تمرین، مکمل، تمرین+ مکمل و گروه کنترل تقسیم شدند. در گروه تمرین 8 هفته تمرین هوازی و مقاومتی، 3 جلسه در هفته و هر جلسه 60 دقیقه اجرا شد، گروه مکمل، قهوه سبز حاوی اسید کلروژنیک روزانه را بهشکل کپسول 400 میلیگرمی بهمدت 8 هفته مصرف کردند و گروه ترکیبی بهطور همزمان به تمرین و مصرف قهوه سبز پرداختند. با استفاده از نمونههای خونی آنزیمهای آلانین آمینوترانسفراز، آسپارتات آمینوترانسفراز و پروتئین واکنشگر C در ابتدا و پس از 8 هفته مداخله اندازهگیری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمــونهــای تی همبسته و تحلیل واریانس یکطرفه در سطح 0/05>p انجام شد.
یافتهها: آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز در گروه مکمل کمترین کاهش و در گروه تمرین+ مکمل بیشترین کاهش را داشت (0/05>p). همچنین پروتئین واکنشگرC، در گروه تمرین+ مکمل بیشترین کاهش را نشان داد، ضمن اینکه تفاوت معناداری در میزان پروتئین واکنشگرC سه گروه تجربی نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (0/05>p).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این مطالعه بهنظر میرسد تمرینات ترکیبی و اسید کلروژنیک میتوانند عوامل التهابی مانند پروتئین واکنشگرC و آنزیمهای کبدی را کاهش دهند.
فیروز زادفتاح، مسعود رضوانی، سمیه حکمت فر،
دوره 19، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: چای یکی از منابع ذخیره کننده فلوراید است که در صورت مصرف مزمن می تواند تاثیرات نامطلوبی بر روی سلامتی داشته باشد. در این تحقیق 6 نوع چای سیاه و سبز انتخاب شده و توسط الکترود اختصاصی یون فلوراید میزان فلوراید آزاد شده از آنها در زمان های مختلف دم کردن مورد بررسی قرار گرفته است.
روش کار: این تحقیق به صورت یک مطالعه آزمایشگاهی انجام گرفت. پس از انتخاب 4 نوع چای سیاه و 2 نوع چای سبز در هر یک از زمانهای 3، 5، 15، 30، 60 و 120دقیقه میزان فلوراید چای، بر حسب ppm توسط الکترود اختصاصی یون فلوراید (Mettler Toledo,United State) مورد بررسی قرار گرفت. میزان فلوراید چای در هر زمان دم و به تفکیک نوع چای با آزمون تحلیل واریانس دو طرفه و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: بر اساس نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، میزان فلوراید در کلیه زمانهای پیگیری در هر دو نوع چای سبز و سیاه با افزایش زمان دم، افزایش یافت (05/0p≤). نتایج آزمون ANOVA دوطرفه و همچنین آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد که در تمام زمان های دم، میزان فلوراید چای سیاه B، بیش از چای های دیگر بوده، سپس به ترتیب چای سبزE، چای سیاه D، چای سبز F، چای سیاه A و چای سیاه C میزان فلوراید آزادشده کمتری داشتند (0/05<p ).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که محتوای فلوراید چای های سیاه و سبز شرکت های مختلف متفاوت است. با توجه به تاثیر محل کشت و ویژگی های گیاهی که چای از آن تهیه شده، تولیدکنندگان چای باید اطلاعات کافی از محصول خود را جهت آگاهی مصرف کنندگان بر روی بسته بندی ها درج نمایند. افزایش زمان دم از 3 تا 120 دقیقه سبب افزایش محتوی فلوراید همه انواع چای های مورد مطالعه شد.
ایرج فیضی، سمیه متین، حسن قبادی، سعید حسینی نیا، سوسن محمدی کبار، فریده فیضی، حسین صالح زاده،
دوره 19، شماره 3 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: کیست هیداتید، یک مشکل مهم بهداشتی در ایران محسوب میشود. در ۸۰ درصد موارد، درگیری فقط در یک ارگان است. هرچند ندرتاً درگیری چند ارگان نیز گزارششده است. ولی به نظر میرسد شیوع کیست هیداتید با درگیری بیش از یک محل در ایران بیشتر از سایر نقاط دنیا باشد. بررسی درگیری همزمان چند ارگانی کیست هیداتید در اردبیل انجام نشده است و بیشتر بهصورت گزارش موردی میباشد. هدف این مطالعه بررسی بیماران با درگیری چند ارگانی کیست هیداتید در اردبیل شمال غرب ایران میباشد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی ۳۴ بیمار مبتلا به کیست هیداتید با درگیری در بیش از یک محل، وارد مطالعه شدند. برای هر بیمار، یک پرسشنامه از پیش تدوینشده شامل نام و نام خانوادگی، سن، سطح تحصیلات، شغل، محل سکونت، محل کیست، تظاهرات بالینی و نتایج آزمایش سرولوژیکی، نتیجه سونوگرافی و سیتیاسکن تکمیل گردید. افرادی که قبلاً سابقه درمان به علت کیست هیداتید داشتند، از مطالعه کنار گذاشته شدند. سپس دادههای حاصله وارد نرمافزار SPSS-21 شده و با آزمونهای توصیفی و تحلیلی آنالیز گردید.
یافته ها: میانگین سنی بیماران 36/41 سال بود. 61/8 درصد بیماران، زنان خانهدار و ۶۴ درصد ساکن روستا بودند. شایعترین ارگان درگیر کبد بود و درگیری همزمان کبد و ریه در 38/2 درصد بیماران و بیشتر در زنان مشاهده گردید. همراهی کیست ریه راست با کیست کبد نسبت به ریه چپ بیشتر بود. فقط در ۴۳ درصد بیماران سرولوژی کیست هیداتید مثبت بود و رابطه بین سرولوژی و نوع درگیری بر اساس آزمون مجذور کای معنیدار نبود.
نتیجهگیری: با توجه به شیوع بالای درگیری کیست هیداتید بیش از یک محل در منطقه ما، در همه بیماران مخصوصاً زنان مبتلا به کیست هیداتید کبد، باید ارگانهای دیگر به ویژه ریهها مورد بررسی قرار گیرد.
فرشته عزتی قادی، کیان آقاعباسی، ناهید عسکری، عبدالله رمضانی قرا، مسعود ترک زاده ماهانی،
دوره 19، شماره 4 - ( 11-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان یکی از عوامل اصلی مرگ و میر در دنیا است. این تحقیق به منظور بررسی اثرات سمیت سلولی عصاره هیدروالکلی برگ دغدغک بر روی ردههای سلولهای سرطانی سینه و پروستات و اثر افزایشی آن با دوکسوروبیسین انجام گرفت.
روش کار: عصاره هیدروالکلی برگ دغدغک با روش خیساندن و حلال اتانول 70% تهیه شد. غلظتهای10، 7/5، 5، 2/5، 1/25، 0/625، 0/312و 0/156 میلی گرم بر میلی لیتر از عصاره و غلظتهای 20،80، 320 و640 نانومولار از دوکسوروبیسین تهیه شد و اثر همافزایی غلظت 20 نانومولار دارو و غلظت 0/156میلیگرم بر میلی لیتر عصاره مورد بررسی قرار گرفت. ردههای سلولی سرطان پستان (MCF7)، پروستات (LNCaP) و فیبروبلاست (SKM) کشت داده شدند. تست MTT جهت بررسی اثرات سمیت سلولی عصاره بر روی رده های سلولی در مدت 24، 48 و 72 ساعت انجام گرفت و میزان آپوپتوز در رده های سلولهای سرطانی از روش Annexin/PI سنجش شد.
یافته ها: عصاره ها دارای سمیت سلولی بودند و درصد زنده مانی سلولهای سرطانی نسبت به فیبروبلاست کمتر بود، در مدت زمانهای مختلف، غلظت10 میلیگرم بر میلی لیتر عصاره بیشترین اثر مهار رشد روی سرطان پستان و پروستات نشان داد، اثر ترکیبی عصاره و دارو در هیچ یک از رده های سلولی نسبت به کنترل در سطح 1 درصد معنی دار نبود. نتایج Annexin/PI نشانداد میزان آپوپتوز اولیه، تاخیری و نکروز در ردههای سلولی تیمار شده نسبت به بدون تیمار افزایش داشته است.
نتیجهگیری: عصاره هیدروالکلی برگ دغدغک توانایی مهار رشد سلولهای سرطانی و القاء آپوپتوزیس سلولهای سرطانی سینه و پروستات را دارد.
کیوان امیرشاهرخی،
دوره 19، شماره 4 - ( 11-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: پاراکوات یک علف کش سمی می باشد که در بسیاری از کشورها بطور وسیع استفاده می گردد. پاراکوات بطور اختصاصی در بافت ریه متمرکز شده و منجر به آسیب ریوی از طریق روندهای اکسیداتیو و التهابی می گردد. گیاه نسترن کوهی (Rosa canina L.) برای سالها به عنوان یک داروی گیاهی در سراسر دنیا استفاده شده است. نسترن کوهی عضوی از خانواده رزاسه بوده و در برابر اختلالات متعددی اثرات درمانی نشان می دهد که از طریق خواص آنتی اکسیدانی و ضد التهابی می باشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر آنتی اکسیدانی میوه های نسترن کوهی بر روی آسیب ریوی ناشی از پاراکوات در مدل موشی می باشد.
روش کار: مطالعات حیوانی بر روی موش سوری نر جنس NMRI انجام گرفت. پاراکوات بصورت تک دوز (20 mg/kg) برای ایجاد آسیب ریوی در موش ها تزریق داخل صفاقی گردید. پس از تزریق پاراکوات، عصاره میوه های نسترن کوهی در دوزهای mg/kg 200 و 400 بصورت خوراکی به مدت چهار روز استفاده شد. موشهای تیمار شده، با موشهای نرمال بعنوان گروه کنترل مقایسه گردیدند. در انتهای مطالعه، نمونه های بافت ریه برای بررسیهای بیوشیمیایی جمع آوری شدند.
یافته ها: نتایج نشان دادند که استفاده از پاراکوات باعث عدم تعادل اکسیدان-آنتی اکسیدان در بافت ریه گردید. درمان با نسترن کوهی سطوح آنتی اکسیدانی گلوتاتیون (GSH) و کاتالاز (CAT) را در بافت ریه در مقایسه با گروه پاراکوات افزایش و سطوح مالون دی آلدهید (MDA) و میلوپراکسیداز (MPO) را کاهش داد.
نتیجه گیری: درمان موشهای مواجه یافته با پاراکوات بوسیله عصاره میوه های نسترن کوهی تعادل اکسیدان-آنتی اکسیدان را در بافت ریه موش بهبود بخشید. به بیان دیگر مطالعه حاضر ثابت کرد که نسترن کوهی اثرات آنتی اکسیدانی قابل توجهی در برابر آسیب اکسیداتیو پاراکوات دارد.
وحید ادیبان، سمیه متین، محمد حسن پور درگاه، میرسلیم سیدصادقی، کبری قربان زاده،
دوره 20، شماره 1 - ( 2-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: آندوسکوپی روشی تهاجمی و دردناک است. استفاده از داروهای آرام بخش مخصوصاً در کودکان در حال گسترش است. این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه اثرات آرام بخشی کتوفول و ترکیب میدازولام- کتامین در اندوسکوپی فوقانی اطفال 1 تا 14 سال مراجعه کننده به بیمارستان طالقانی شهر گرگان انجام گرفت.
روش کار: در این مطالعه 55 کودک 1 تا 14 سال بعد از اخذ رضایت از والدین وارد مطالعه شدند. سپس به روش تصادفیسازی ساده به دو گروه دریافت کننده کتامین- پروپوفول (KP) و کتامین- میدازولام (KM) تقسیم شدند. در تمام مراحل انجام کار بیماران تحت مانیتورینگ قلبی و تنفسی قرار گرفتند. تمامی پارامترهای همودینامیک و نمره سدیشن رامسی در پنج بازه زمانی قبل، حین و پایان آندوسکوپی برای همه شرکت کنندگان ثبت شد. برای تجزیه و تحلیل و مقایسه داده ها از آزمون ANOVA و تست تعقیبی بونفرونی در نرم افزار spss استفاده شد.
یافته ها: 5/54 درصد بیماران پسر بودند. آزمون ANOVA نشان داد نمره سدیشن دو گروه در زمانهای مورد بررسی تفاوت معنادار آماری داشت (0/02 p=). در گروه KM میانگین فشارخون و ضربان قلب بیماران در تمام زمانهای مورد بررسی نسبت به قبل از مداخله افزایش یافت (0/005 =p). فشارخون در گروه KP با گذشت زمان روند ثابتی داشت
(0/001 p<).
نتیجه گیری: بین نمره سدیشن دو گروه تفاوت معنادار آماری مشاهده شد و گروه (KM) نمرات بالاتری کسب کردند اما استفاده از دو رژیم دارویی پروپوفل- کتامین و کتامین- میدازولام سبب ایجاد آرام بخشی مناسبی در آندوسکوپی اطفال شد. ترکیب پروپوفل- کتامین سبب ثبات همودینامیکی بیشتری در پارامترهای قلبی- عروقی در حین و بعد از انجام آندوسکوپی گردید.
علی علیزاده، حمید کیالها، زهره یزدی، آیدین بینازاده، شهرام رستاک، محمد صوفی ابادی،
دوره 20، شماره 1 - ( 2-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از هیپوتانسیون کنترل شده به جهت کم ساختن خونریزی در برخی از اعمال جراحی اهمیت زیادی دارد. هدف این مطالعه تعیین اثرات همودینامیک دکسمدتومدین و لابتالول در کاهش کنترل شده فشار خون در جراحیهای شکستگی فک و صورت بود.
روش کار: در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده سه سوکور، بیماران با شکستگی فک و صورت به طور تصادفی به دو گروه 1- دکسمدتومدین (دوز شروعμg/kg 1 و نگهدارنده μg/kg/h0/5 – 0/3)؛ و 2- گروه لابتالول (دوز شروع mg/kg0/3 و نگهدارنده mg/kg/h0/5– 0/2) تقسیم شدند. اطلاعات همودینامیک بیماران (شامل ضربان قلب، فشار خون سیستولی، دیاستولی و فشار متوسط شریانی) در فواصل مختلف عمل ثبت گردید. همچنین میزان رضایتمندی جراح (از 1-6 نمره) ارزیابی شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-19 تحلیل شدند.
یافته ها: میانگین فشار متوسط شریانی، فشار سیستولی و دیاستولی در گروه دکسمدتومیدین در زمانهای 30 و 90 دقیقه پس از شروع تزریق، به طور معنی داری بیشتر از گروه لابتالول بود. میانگین ضربان قلب در گروه دکسمدتومیدین به طور معنیداری در زمان ریکاوری کمتر از گروه لابتالول بود. میزان رضایتمندی جراح از گروه لابتالول به طور معنیداری بیشتر از گروه دکسمدتومیدین بود.
نتیجه گیری: براساس نتایج، به نظر میرسد که لابتالول وضعیت همودینامیک بهتری را حین عمل نسبت به دکسمدتومیدین ایجاد کرده و رضایتمندی بیشتر جراح را نیز در پی دارد.
علی سلیمان زاده، علی شالیزار جلالی، عبدالرحمن عبداللهی، محمدمعین سبزه ای،
دوره 20، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعه حاضر به بررسی تاثیر ژل رویال بر سمیت ناشی از استات سرب بر پارامترهای اسپرم، سنجش هورمونهای تولیدمثلی و بیان ژن باک در موشهای نر کوچک آزمایشگاهی نژاد NMRI پرداخته است.
روش کار: در این بررسی، پنجاه و چهار موش نر به طور تصادفی به 9 گروه تقسیم شدند: گروه کنترل (بدون ژل رویال) (6 سر). گروه شم (10 میلی لیتر نرمال سالین) (6 سر)؛ گروه سرب (1000 ppm ، خوراکی) (6 سر)؛ گروه 4: ژل رویال (100 میلی گرم در کیلوگرم در روز، خوراکی) (6 سر)؛ گروه 5: ژل رویال (250 میلی گرم در کیلوگرم در روز، خوراکی) (6 سر)؛ گروه 6: ژل رویال (500 میلی گرم در کیلوگرم در روز، خوراکی) (6 سر)؛ گروه 7: ژل رویال (100 میلی گرم در کیلوگرم در روز، خوراکی)+ 1000 ppm سرب (6 سر)؛ گروه 8: ژل رویال (250 میلی گرم در کیلوگرم در روز، خوراکی)+ 1000 ppm سرب (6 سر) و گروه 9: ژل رویال (500 میلی گرم در کیلوگرم در روز، خوراکی)+ سرب 1000 ppm (6 سر). در روز 35، خونگیری از موش های بیهوش شده از طریق قلب برای آزمایش هورمون های جنسی و بیضه ها برای بررسی پارامترهای اسپرم و بیان ژن bak جمع آوری شد. پارامترهای اسپرم شامل تحرک، قابلیت زنده مانی، آسیب DNA و مورفولوژی و میزان سطح ظرفیت کل آنتی اکسیدان (TAC) انجام شد.
یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که مصرف ژل رویال در مقایسه با موشهای گروه کنترل، باعث افزایش معنیدار پارامترهای اسپرم و سطح هورمون های جنسی شد (0/05>p). همچنین درمان با استات سرب باعث کاهش معنی دار در سطح هورمونهای جنسی و کاهش قابل توجه تحرک، مورفولوژی، قدرت زنده مانی اسپرم، با افزایش درصد اسپرمهای مرده شد (0/05>p). مصرف همزمان 250 و 500 میلی گرم بر کیلوگرم در روز ژل رویال با استات سرب توانست اثرات مضر استات سرب را بهبود بخشد و منجر به افزایش قابل توجهی در پارامترهای اسپرم و هورمونهای جنسی و سطح کل آنتی اکسیدان (TAC) شد (0/05>p). همچنین میزان بیان ژن bak در گروه کنترل و گروه های ژل رویال به طور معنیداری (0/05>p) نسبت به گروه استات سرب کمتر بود.
نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر نشان داد که ژل رویال اثرات محافظتی بسزایی در برابر سمیت تولیدمثلی ناشی از استات سرب در موشهای کوچک آزمایشگاهی دارد.
سولماز بابایی،
دوره 20، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: لپتین و گالانین هورمونهای دخیل در اشتها و بالانس انرژی میباشد که در تنظیم متابولیسم و تعادل انرژی نقش مهمی دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر 12 هفته تمرینات تناوبی شدید (HIIT) و مصرف کورکومین بر میزان لپتین و گالانین در زنان چاق بود.
روش کار: 30 زن چاق از بین 85 زن مراجعه کننده به باشگاههای ورزشی شهرستان ارومیه با دامنه سنی 35-30 سال در قالب یک طرح نیمه تجربی با پیشآزمون و پسآزمون، به صورت تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه 15 نفره تمرینات تناوبی شدید- دارونما، تمرینات تناوبی شدید- کورکومین تقسیم شدند. دوره آمادهسازی به مدت سه هفته و تمرینات تناوبی شدید به مدت نه هفته انجام شد (هفتهای 4 جلسه). نمونه های خونی در دو مرحله قبل و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی گرفته شد. لپتین و گالانین سرمی به روش الایزا اندازهگیری شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از آزمون شاپیرو- ویلک و تحلیل کوواریانس صورت گرفت. سطح معناداری 0/05 در نظر گرفته شد و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS-20 تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: نتایج حاصل از تحلیل آماری نشان داد که دوازده هفته تمرینات تناوبی شدید بر کاهش لپتین (0/05>p)، گالانین (0/05>p)، شاخص توده بدنی (0/05>p) و وزن (0/05>p) در گروه تمرین تناوبی شدید به همراه مصرف کورکومین نسبت به گروه تمرین- دارونما معنی دار بود.
نتیجهگیری: یافته ها نشان داد که مصرف کورکومین به عنوان یک روش غیرتهاجمی میتواند اثر مثبتی بر کاهش مقادیر لپتین و گالانین در زنان چاق تمرین کرده داشته باشد.
عنایت اله صیدی، جلال پوراحمد، بهناز شجاع طلا تپه، احمد سلیمی،
دوره 20، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: تولوئن به عنوان یک سم سیستمیک و حلال صنعتی دارای اثرات مختلفی بر روی ارگانهای حیاتی بدن میباشد. مطالعات مکانیستیک اندکی در ارتباط با فعل و انفعالات بین تولوئن و لنفوسیت های انسانی وجود دارد. در این مطالعه سمیت مستقیم تولوئن و پتانسیل ترکیبات با خواص آنتی اکسیدانی و محافظتی در مقابل آسیبهای میتوکندریایی و لیزوزومی به منظور کاهش سمیت احتمالی آن در لنفوسیتهای انسانی مورد مطالعه قرار گرفت.
روش کار: لنفوسیتهای انسانی از افراد داوطلب مرد با استفاده از Ficoll Paque Plus و به دنبال آن سانتریفیوژکردنهای مختلف جداسازی شدند. در این مطالعه، پارامترهایی از قبیل زنده مانی سلولی، سطح رادیکالهای فعال (ROS)، لیپید پراکسیداسیون، سقوط پتانسیل غشای میتوکندری (MMP)، آسیب لیزوزومی، سطح گلوتایتون احیا (GSH) و اکسیده (GSSG) در لنفوسیتهای انسانی پس از مواجهه با تولوئن و ترکیبات آنتی اکسیدان و محافظت کننده میتوکندری و لیزوزومی مورد سنجش قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که تولوئن سبب کاهش در زنده مانی لنفوسیتها، افزایش سطح ROS، لیپید پراکسیداسیون، آسیب به غشای لیزوزوم، میتوکندری و تخلیه گلوتاتیون شده است که این آسیب ها توسط عوامل چون دیبوتیل هیدروکسی تولوئن (BHT) به عنوان یک آنتی اکسیدان مصنوعی، سیلکلوسپورین (Cs.A) به عنوان مهارکننده روزنه های میتوکندریایی و کلروکین به عنوان محافظت کننده لیزوزمی به طور معنی داری مهار شد.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه پیشنهاد میکند که استفاده از آنتی اکسیدانها و عوامل محافظت کننده میتوکندریایی و لیزوزومی می تواند در کاهش سمیت ناشی از تولوئن در افراد مواجهه یافته موثر باشد.
سید حسینعلی صابری، بهنام کمالی دهقان، شهلا فرشیدی، سید مسعود هوشمند، روشنک جزایری،
دوره 20، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: موکوپلی ساکاریدوز IVA (سندرم مورکیو نوع A) یک اختلال ذخیره ای لیزوزومی ناشی از جهش در ژن GALNS برروی بازوی بلند کروموزوم 16 است و به روش اتوزومی مغلوب به ارث می رسد. تا به امروز، بیش از 300 جهش مختلف مرتبط با MPS IVA گزارش شده است. ناهمگونی جهشها میتواند منجر به اختلاف در تفسیر نتایج آزمایش مولکولی شود، زیرا تغییرات و یا جهشهای جدید با اهمیت نامعلوم، ممکن است به طور مکرر شناسایی شوند. هدف از این مطالعه، تحلیل جهشهای GALNS در بیماران ایرانی مبتلا به MPS IVA بود.
روش کار: غربالگری جهشهای ژن GALNS با استفاده از روش توالی یابی مستقیم برروی نمونه های DNA از 8 بیمارایرانی MPS IVA غیر خویشاوند انجام شد.
یافته ها: مطالعه حاضر سه جهش احتمالاً جدید و چهار جهش قبلاً گزارش شده را شناسایی نمود. همچنین سه جهش جدید بد معنی c.680T>C (p.F227S) در اگزون 7، (c.G949C (p.G317R و (c.956G>C (p.R319T در اگزون 9 در سه بیمار مختلف ایرانی MPS IVA پیدا شد. تجزیه و تحلیل بیوانفورماتیک، جهشهای جدید را عامل بیماری پیش بینی کرد.
نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر نشانگر عدم تجانس مولکولی ژن GALNS در بیماران ایرانی بود، همچنین این مطالعه موفق به یافتن سه جهش جدید عامل MPS IVA در بیماران ایرانی گردید، که در تشخیص، مشاوره ژنتیک و تشخیص قبل از تولد خانواده های مبتلا کمک کننده است.
محمد باقر شریف کاظمی،
دوره 20، شماره 2 - ( 5-1399 )
چکیده
با در نظر گرفتن بروز پاندمی بیماری کووید 19مصرف داروهای مختلف در نزد بیماران، مورد کنکاش قرار گرفته است. از آنجا که بیماران مبتلا به بیماریهای زمینهای مانند نارسایی احتقانی قلب، هیپرتانسیون و نیز بیماریهای عروق کرونر، دارای شانس بالاتری برای ابتلا به این بیماری میباشند، میزان اثرگذاری داروهایی که به علت بیماریهای زمینهای مصرف میشده، بر ریسک بروز و درصد مرگ و میر مبتلایان به بیماری کووید 19، در کوتاه زمان اخیر مورد مطالعات متعددی در کشورهای مختلف گردیده است. دو دسته داروهای مهارکنندههای آنزیم تبدیل کننده آنژیوتانسین و داروهای بلوک کننده گیرندههای آنژیوتانسین زیاد مورد استفاده قرار میگیرند. چون دو دسته دارویی ذکر شده، سبب افزایش میزان گیرندههای آنزیم تبدیل کننده آنژیوتانسین شماره دو میگردند، این فرضیه مطرح گردید که شروع و یا ادامه مصرف اینگونه داروها، باعث روند تصاعدی ابتلا و یا سرعت بخشی به شدت بیماری میگردد. در شرایط پاندمی کرونا، کدام روش میبایست برگزیده شود؟ شروع، ادامه و یا قطع دو دسته داروها؟ کدامیک بایستی انتخاب گردد تا با ریسک کمتری در بیماران مواجه شویم؟ بر این اساس، مطالعات گزارش شده از کشورهای مختلف، مرور گردیده که در این مقاله، نتیجه گیری حاصل از آنها آورده شده است. همگی آن مطالعات، این نتیجه مشترک را اعلام نمودهاند که برای شروع این دو دسته از داروها در مبتلایان به کووید 19، براساس گایدلاینهای درمانی پذیرفته شده رفتار شود و چنانچه بیمار از قبل از ابتلا به کووید 19، اینگونه داروها را مصرف میکرده است، قطع نشوند.
سنا عهدنو، نیما رزاقی اصل، بهنام محمدی قلعه بین،
دوره 20، شماره 3 - ( 7-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: کاربری جدید دارویی عبارت است از کاربرد برخی از داروها برای درمان یا کنترل علائم بیماریهای دیگر. مزیت اصلی این تکنیک در انتخاب یک دارو به عنوان ترکیب الگو است که به دلیل عدم وجود مشکلات جدی درفارماکوکینتیک، بهینه سازی فارماکودینامیک را هدف قرار میدهد. با عنایت به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به آنالیز مجازی کاربری جدید برخی از دسته های دارویی با هدف دستیابی به فارماکوفورهای بالقوه ضد لیشمانیا اختصاص یافت.
روش کار: ساختار سه بعدی تعدادی از گیرنده های پروتئینی در انگل لیشمانیا بر اساس گزارشات مقالات معتبر از بانک پروتئینی بروک هاون (PDB) بدست آمدند تا کمپلکس آنها با ساختارهای منتخب دارویی با استفاده از تکنیک داکینگ مولکولی بررسی گردند. آنالیز کیفی و کمی الگوهای برهمکنش در کمپلکس های دارو- گیرنده داک شده، داروهایی که قدرت اتصال بالاتری به گیرنده داشتند را ارائه نمود و در نهایت الگوهای ساختاری یا فارماکوفورهای فرضی ضد لیشمانیا بر اساس ساختارهای دارویی برتر ارائه شدند.
یافتهها: بیشترین انرژی آزاد اتصال برای ناتگلینید در اتصال به آنزیم فارنزیل دی فسفات سینتاز (kcal/mol 13/30- ΔGb) میباشد. در ترکیبات استروئیدی، نورژسترل (kcal/mol 9/48-ΔGb ) و تستوسترون (kcal/mol 08/5-ΔGb ) قابلیت اتصال آنزیمی بالاتری نشان دادند و Arg82 نقش مهمی در برقراری پیوندهای هیدروژنی داشت. در الگوی ساختاری حلقهای جوش خورده، میرتازاپین بیشترین انرژی آزاد در اتصال به آنزیم دِاکسی اوریدین تری فسفات از خود نشان داد (kcal/mol 8/64-ΔGb). در کاربامازپین، استخلاف آمیدی در حلقه میانی زمینه را برای برقراری دو برهمکنش هیدروژنی مؤثر با اسیدهای آمینه Gln21 و Asn25 دِاکسی اوریدین تری فسفات فراهم نموده است.
نتیجه گیری: بر اساس آنالیز الگوهای اتصال، در ساختارهای دارویی استروئیدی و سه حلقه ای جوش خورده، امکان طراحی مولکولهایی که در آنها پتانسیل مهار همزمان چندین گیرنده پاتوژنی وجود داشته باشد، وجود دارد.
فزناز سیفی، مژده خواجه لندی،
دوره 20، شماره 3 - ( 7-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به نقش احتمالا مثبت تمرین ورزشی بر وضعیت اکسیدانی تام (TOS) و سیستم آنتیاکسیدانی تام (TAS) و اثر متقابل آنها بر روند پروسه آنژیوژنز، هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر یک دوره تمرین استقامتی با شدت متوسط بر میزان بیان ژن فاکتور رشد اندوتلیال عروق- (VEGF-B) Bوآنژیوپوئیتین-1 (ANGPT-1) و مقادیر TOS و TAS بافت قلب در موشهای صحرایی نر بود.
روش کار: در این پژوهش 20 سر موش نر صحرایی نژاد ویستار به دو گروه مساوی بدین شرح تقسیم شدند: 1- گروه تمرین و 2- گروه کنترل که هیچگونه فعالیت ورزشی بر روی آنها انجام نشد. موشهای گروه تمرین از هفته دوازدهم زندگی بهمدت شش هفته و هر هفته 5 جلسه تمرین استقامتی انجام دادند. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین برای بررسی اثر تمرین، نمونههای بافت قلب استخراج گردید. برای مقایسه بینگروهی و اختلاف معنادار بین گروهها از آزمون آماری t مستقل با سطح آماری 0/05˂p استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که در گروه تمرین نسبت به گروه کنترل میزان بیان ژن VEGF-B و ANGPT-1 و مقادیر TAS افزایش معنادار 0/001 =pو مقادیر TOS کاهش معنادار =0/008pداشتند.
نتیجه گیری: باتوجه به نتایج حاصل از پژوهش حاضر بهنظر میرسد که تمرین استقامتی با شدت متوسط با افزایش فاکتورهای مرتبط با آنژیوژنز بافت قلب موشها و بهبود TAS و کاهش TOSدر پیشگیری از بیماریهای قلبی- عروقی میتواند موثر باشد.