[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
582 نتیجه برای موضوع مقاله: تخصصي

عدالت حسینیان، فرهاد پورفرضی، نسرین سپه وند، شهرام حبیب زاده، بهزاد باباپور، حسین دوستکامی، نسرین فولادی، مهری سیدجوادی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: انفارکتوس میوکارد یکی از شایع ترین علل مرگ در جهان است، که درمان در ساعتهای اولیه و با استفاده از داروهای ترومبولیتیک نقش به سزایی در کاهش مرگ و میر آن دارد. استرپتوکیناز به دلیل ارزان و در دسترس بودن پرمصرف­ترین داروی ترومبولیتیک در ایران است. کاربرد این دارو دارای زمان طلایی است زیرا در ساعت اول حداکثر فایده را دارد. در صورت تجویز آن پس از 3 ساعت از زمان شروع بیماری، از اثرات آن کاسته شده و پس از 12 ساعت تقریباً بی اثر خواهد بود. این مطالعه بیماران مبتلا به انفارکتوس حاد میوکارد کاندید دریافت استرپتوکیناز را از نظرفاصله زمان شروع علائم تا دریافت دارو مورد بررسی قرار داده است.

  روش کار: مطالعه به صورت مقطعی در بیماران مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان امام خمینی اردبیل با تشخیص STEMI انجام پذیرفت و150 نفر از مبتلایانی که با تشخیص کاردیولوژیست تحت درمان با استرپتوکیناز قرار گرفتند مطالعه شدند. اطلاعات مربوط به سن، جنس، تحصیلات، زمان شروع علائم، زمان مراجعه به بیمارستان، زمان دریافت استرپتوکیناز، سابقه بیماری قلبی پیشین، کنترااندیکاسیون ها و عوارض استرپتوکیناز اخذ گردید ومورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

  یافته ها: یک صد وپنجاه بیمار بررسی شدندکه 111 نفر(74%) مرد و 39 نفر (26%) زن بودند. میانگین فاصله زمانی شروع علائم تا دریافت استرپتوکیناز، 8 ساعت و 27 دقیقه و و انحراف معیار آن 8 ساعت و 18 دقیقه بود. تنها 45 نفر (41%) از افراد واجد شرایط درمان با استرپتوکیناز این دارو را در زمان ایده آل کمتر از 3 ساعت از بروز علائم دریافت نمودند. اصلی ترین عامل تاخیر در شروع درمان، تاخیر در تصمیم گیری و تحمل درد توسط بیمار با تعداد 56 (61%) تعیین گردید. پس از آن دوری مسافت با (20 بیمار22%)، تأخیر در انتقال به سی سی یو، با 12 بیمار (13%) و عدم تشخیص سریع پزشک با 4 بیمار (043%) قرار داشتند. جنس مرد و سکونت در داخل شهر با شروع سریع تر درمان همراه بودند ولی سطح تحصیلات، سن و سابقه MI قبلی رابطه ای با زمان شروع درمان نداشتند.

  نتیجه گیری: در مطالعه حاضر اکثریت بیماران مبتلا، داروی استرپتوکیناز را در فاصله زمانی طولانی تر از 3 ساعت از شروع علایم دریافت نموده اند .با توجه به عواملی که در این مطالعه با تاخیر مرتبط بوده اند ارائه آموزش های لازم به بیماران دچار بیماری ایسکیمیک قلب مثل بالا بردن اطلاعات بیماران در مورد نقش زمان در بهبود پیش آگهی بیماری و همچنین افزایش دسترسی به مراکز درمان بیماری های قلبی برای ساکنین حومه شهر می تواند به عنوان راهکارهایی برای حفظ محدودیت زمانی تجویز داروی مذکور پیشنهاد شود.


صادق حضرتی، سید حسین صابری، هادی پیری دوگاهه، رقیه علیزاده، هادی صادقی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

  مقدمه: عوامل متعددی خطر انتقال بیماریهای واگیردار در آرایشگاه های زنانه را افزایش می دهد و در این میان گندزدایی صحیح ابزار کار به عنوان یکی از مهمترین اقدامات پیشگیرانه نقش بسزایی در کنترل آنها ایفا می نماید. این مطالعه به منظور بررسی وضعیت گندزدایی ابزار کار آرایشگاه­های زنانه اردبیل و برخی عوامل تاثیرگذار در آن در سال 1388 انجام گرفت .

  روش کار: در این مطالعه توصیفی مقطعی تعداد 96 آرایشگاه زنانه به صورت تصادفی انتخاب و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسشنامه و از طریق مشاهده و مصاحبه با متصدیان آرایشگاه­ها و ثبت نتایج 122 نمونه کشت میکروبی از ابزار کار آرایشگری جمع آوری و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون کای دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

  یافته ها: فقط 2/5% آرایشگاههای زنانه صرفا از کیت شخصی برای اصلاح مشتریان استفاده و در 56% از آرایشگاهها ماده گندزدای میکروتن برای گندزدایی ابزار بکار برده می شد. نمونه های کشت میکروبی در 6/64% موارد مثبت بود و در 53% از آنها استافیلوکوکوس اورئوس شناسایی شد. رشد باکتری در نمونه­های تهیه شده از آرایشگاههایی که روش استاندارد گندزدایی را مراعات می کردند، به شکل معنی داری کمتر از آنهایی بود که روش غلط گندزدایی ابزار کار در آنها مشاهده شد (0001/0  > p ).

  نتیجه گیری : با توجه به نتایج بدست آمده در این مطالعه جهت ارتقاء کیفیت گندزدایی و تامین سلامت کارکنان و مراجعین آرایشگاههای زنان ه ، آموزش نحوه صحیح گندزدایی، پیشگیری از رفتارهای غیر بهداشتی آرایشگران و ترویج استفاده از محلول میکروتن ضروری می باشد.


صاینه خدادادی، اشرف محبتی مبارز، ناصر هرزندی، بهمن تبرایی، نیما خرم آبادی، امیر بختیاری، هانیه آقابابا،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: شناسایی آنتی­ژن­هایی از بروسلا که بتوانند پاسخ ایمنی پروتکتیو تولید کند بسیار مورد علاقه محققین می­باشد. لذا بایستی آنتی­ژن­های مختلف بروسلا برای دستیابی به این اهداف مورد ارزیابی قرار بگیرد. در این مطالعه ما ژن 31 کیلودالتونی بروسلا ملی تنسیس M16 را در اشیرشیا کلی کلون و بیان نمودیم.

  روش کار: ژن کدکننده پروتئین غشای خارجی 31 کیلودالتونی بروسلا ملیتنسیس با پرایمرهای اختصاصی تکثیر و در حامل پلاسمیدی pJET1/2 و متعاقبا در pET28a (+) کلون شد و در هر دو پلاسمید تعیین توالی شد. القای تولید پروتئین نوترکیب با IPTG صورت گرفت. پروتئین نوترکیب با رزین نیکل جداسازی شد و خاصیت آنتی ژنیک آن با وسترن بلات و آنتی بادی پلی کلونال خرگوشی تایید شد.

  یافته ها: پروتئین غشای خارجی 31 کیلودالتونی بروسلا ملیتنسیس حاوی 241 اسید آمینه است که با موفقیت کلون و با تعیین توالی تأیید شد. این آنتی ژن در میزبان اشریشیاکلی بیان و تخلیص شد. نتایج وسترن بلات و تعیین توالی نشان­دهنده صحت تولید پروتئین نوترکیب و حفظ ساختار اپی توپی آن می­باشد.

  نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که اشریشیاکلی میزبان بیانی خوبی جهت تولید پروتئین غشای خارجی 31 کیلودالتونی بروسلا ملیتنسیس محسوب می‌شود.


رضوان ذبیح اللهی، مریم نورمحمدی، آذر فرهنگ اصفهانی، روح اله وهاب پور، سید مهدی سادات، محمد رضا آقاصادقی، منصور صالحی، سید داور سیادت،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: تحقیقات بسیاری در زمینه یافتن داروهای ضد ویروس HIV در حال انجام می­باشند. بررسی بر روی این ترکیبات نیازمند کار با ویروس زنده است که خطرات زیستی فراوانی برای کاربران دارد. لذا در تحقیق حاضر، یک سیستم جدید و ایمن سنجش میزان اثرات سایتوپاتیک HIV با استفاده از ویروس­های HIV-1 با قابلیت یک سیکل همانندسازی (SCR) معرفی شده است.

  روش کار: ویروس­های HIV-1 با قابلیت یک سیکل زندگی، به وسیله ترانسفکشن در سلول­های HEK293T تولید شدند. پلاسمیدهای pMD2G ، pSPAX2 و pmzNL4-3 برای تولید ویروس استفاده شدند. سلول­های هدف MT-2 با مقادیر مختلف از ویروس SCR HIV-1 آلوده شدند. میزان تشکیل سنسشیوم در میان سلول­های آلوده شده به وسیله شمارش زیر میکروسکوپ نوری بررسی شد. میزان مرگ و میر سلول­های آلوده شده به ویروس به وسیله سنجش میزان تکثیر سلولی با روش XTT بررسی شد. داروهای نویراپین و ایندیناویر به عنوان کنترل مثبت استفاده شدند.

  یافته ها: با افزایش میزان ویروس شروع کننده آلودگی تا حد 1600ngP24 ، تعداد سنسشیوم در میان سلول­های هدف افزایش نشان داد. با افزایش میزان ویروس به میزان بالاتر تولید سنسشیوم در میان سلول­های MT-2 کاهش یافت. افزایش تعداد سنسشیوم تا سه روز پس از آلودگی مشاهده و سپس کاهش خود به خودی نشان داد. مرگ سلولی در میان سلول­های هدف با رسیدن میزان ویروس شروع کننده به 1600ngP24 به حداکثر خود رسید. میزان توان 50% بازدارندگی اثرات سایتوفیت ( IC50 ) محاسبه شده برای ترکیب­های BMS806 و نویراپین بر اساس روش ابداع شده در این مطالعه به ترتیب 30 و 50 نانومولار بوده است.

  نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه امکان انجام بررسی اثرسایتوپاتیک HIV با استفاده از ویروس­های SCR HIV وجود دارد. همچنین نتایج بررسی میزان اثر ضد ویروسی دو داروی نویراپین و BMS806 نشان دهنده دقت این روش برای سنجش اثر ضد HIV-1 ترکیبات مختلف می­باشد. همانندسازی یک دوره­ای SCR HIV باعث افزایش امنیت زیستی روش ابداعی در این مطالعه نسبت به استفاده از ویروس نامیرا می­باشد.


نسرین فولادی، حسین علیمحمدی اصل، فیروز امانی، فرهاد پورفرضی، نسرین همایونفر، منصوره کریم اللهی، حجت اله صفیر، عدالت حسینیان،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری های عروق کرونر، علت اصلی مرگ و میر در کشورهای صنعتی و در حال توسعه می باشند. دخالت عوامل عفونی از جمله هلیکوباکتر پیلوری به عنوان یک عامل خطر برای سندرم حاد کرونری مطرح می باشد. این مطالعه به منظور بررسی ارتباط بین عفونت هلیکوباکتر پیلوری با سندرم حاد کرونر طراحی و اجرا گردید. روش کار: مطالعه مورد-شاهدی بر روی 300 مورد بیمار با سندرم حاد کرونر و 300 شاهد در مراکز آموزشی درمانی امام خمینی، فاطمی و علوی شهر اردبیل در سال 1388 انجام گرفت. از افراد مبتلا به انفارکتوس حادمیوکارد وآنژین صدری ناپایدار (گروه مورد) و افراد بستری در بخش های ارتوپدی، جراحی و ارولوژی که سابقه بیماری قلبی نداشتند (گروه شاهد) نمونه خون گرفته شد و پس از جدا نمودن سرم، آنتی بادی هلیکوباکترپیلوری به روش الیزا در دو گروه اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، آزمون های آماری t و کای دو در نرم افزار spss تحت آنالیز قرار گرفت. یافته ها: بررسی یافته ها نشان داد که 79 نفر (3/26%) از گروه شاهد و 122 نفر (66/40%) از گروه مورد دارای IgG مثبت بودند و اختلاف بین گروه ها معنی دار بود ( 05/0 > p ) بررسی عوامل خطرزای بیماری های قلبی عروقی تائید شده در افراد گروه مورد و شاهد نشان داد که در افراد IgG مثبت عوامل خطرزای قلبی عروقی نسبت به موارد منفی و مشکوک IgG بیشتر بود ولی مقایسه عوامل خطرزا بین دو گروه مورد و شاهد به غیر از یک مورد تفاوت معناداری را بین دو گروه نشان نداد ولی مقایسه پرفشاری خون و سابقه بیماری قلبی بین افراد با سرولوژی مثبت در دو گروه مورد و شاهد تفاوت آماری معنی داری داشت ( 05/0 > p ). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می دهد که احتمالا عفونت با هلیکوباکترپیلوری در بروز سندرم حاد کرونر دخیل می باشد لذا مطالعات تکمیلی بیشتری جهت اثبات ارتباط سندرم حاد کرونر و عفونت هلیکوباکتر پیلوری پیشنهاد می شود.
نسرین فولادی، حسین علیمحمدی، علی حسین خانی، فیروز امانی، رقیه گشاده رو،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: بیماری سنگ­های ادراری شایعترین اختلال دستگاه ادراری می باشد که می تواند منجر به نارسایی کلیوی گردد. این بیماری بیشتر در مردان میان سال و پیر دیده می شود. هدف از مطالعه حاضر تعیین ارتباط بین انواع سنگ­های ادراری با فاکتورهای خطر احتمالی در بیماران مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اردبیل بود.

  روش کار: در یک مطالعه توصیفی مقطعی که در مراکز درمانی جراحی شهر اردبیل از فروردین ٨٧ تا تیر ماه 88 بر روی بیماران مبتلا به سنگ مجاری ادراری انجام گرفت، 150 بیمار وارد مطالعه شدند. اطلاعات شامل متغیرهای دموگرافیک و نوع سنگ در چک لیست از قبل تهیه شده وارد و توسط نرم افزار آماری SPSS و با تست­های کای دو و آنالیز واریانس یکطرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. سطح معنی­داری در این مطالعه 05/0> p در نظر گرفته شد.

  یافته ها: از میان کل بیماران مورد مطالعه 116 نفر (3/77%) دارای سنگ اگزالات کلسیمی، 15 نفر (10%) سنگ فسفات کلسیمی، 10 نفر (7/6%) سنگ اسید اوریکی و 9 نفر (6%) دارای سنگ فسفات آمونیومی بودند. میانگین سن بیماران 41/14 ± 90/41 سال بود (48% بیماران دارای سن 50-30 بودند). نود و یک نفر (6/60%) از بیماران مرد و 59 نفر (4/39%) زن بودند. میانگین شاخص توده بدنی ( BMI ) کل بیماران 83/3 ± 80/25 بود . ارتباط معنی­داری بین نوع سنگ و شغل بیماران، محل سکونت (173/0)، سابقه بیماری قبلی، BMI بیماران و سابقه مصرف دارو وجود نداشت (05/0 p > ) .

  نتیجه‌گیری: شایعترین نوع سنگ­های ادراری در مردان و زنان مربوط به اگزالات کلسیم (3/77%) و کمترین مربوط به فسفات آمونیوم (6%) بود. بیشترین مبتلایان به سنگ­های ادراری در گروه سنی50-30سال قرار داشتند. ارتباط معنی­داری بین نوع سنگ با شغل، محل سکونت، سابقه بیماری و مصرف دارو توسط بیماران بدست نیامد.


فریبا صادقی موحد، پرویز مولوی، فرید گسیلی، تورج رحمانی، فیروز امانی، امیر مسعود رستمی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: بی خوابی یکی از شایعترین اختلالات خواب در دنیاست. با توجه به اختلال در فعالیتهای روزمره و همچنین احتمال افزایش ریسک ابتلا به افسردگی ماژوردر افراد مبتلا به بی خوابی، درمان صحیح و پایدار این بیماری از اهمیت بالایی برخوردار است. درمان رایج بی خوابی در حال حاضر درمان دارویی و استفاده از خواب آورهایی چون بنزودیازپین ها می باشد اما با توجه به عوارض جانبی این داروها استفاده از روشهای درمانی غیر دارویی، ضروری نشان می دهد. لذا در این مطالعه برآن شدیم تا اثرالکترومغناطیس‌تراپی را درمقایسه بادرمانهای رایج دارویی در درمان بی خوابی بررسی نماییم.

  روش کار: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده یک سوکور60 نفر از افراد مبتلا به بی خوابی مزمن اولیه که به مطب خصوصی متخصص اعصاب وروان مراجعه کرده بودند و بر اساس کرایتریای DSM-IV تشخیص آنها قطعی شده، مشکل بی خوابی بیمار بیش از 3 هفته طول کشیده بود و بیمار مشکلات زمینه ای دیگر نداشت، انتخاب شدند، افراد در 2 گروه 30 نفری درمان با الکترومغناطیس و کنترل (درمان با آلپرازولام) جای داده شدند و به مدت 3 هفته تحت درمان قرار گرفتند. با استفاده از پرسشنامه بررسی کیفیت خواب ( PSQI ) و پرسشنامه بررسی شدت بی­خوابی ( ISI ) ، بیماران در 3 مقطع زمانی قبل از شروع درمان، بلافاصله بعد از درمان و یک ماه پس از درمان بررسی شده و نتایج به دست آمده تحت آنالیز آماری قرار گرفت.

  یافته ها: در این مطالعه 60 بیمار شرکت داشتند که مشتمل بر 28 مرد (7/46%) و 32 زن (3/53%) می باشند، میانگین سنی بیماران 3/37 سال می باشد که کمترین سن شرکت کننده در مطالعه 17 سال و بیشترین سن 65 سال می باشد، میانگین امتیاز به دست آمده از هر یک از پرسشنامه ها قبل از شروع درمان و بلافاصله بعد از درمان تفاوت معنی دار آماری در بین دو گروه درمان وکنترل نداشت ولی یک ماه پس از درمان تفاوت معنی دار آماری بین دو گروه وجود داشت.

  نتیجه گیری: الکترو مغناطیس تراپی می تواند به عنوان جایگزین مناسبی برای داروهای خواب، آور جهت درمان بی خوابی باشد که علاوه بر درمان بی خوابی در حد دارو های خواب آور پایداری بیشتری نیز نسبت به داروهای خواب آور داشته و عوارض جانبی گزارش شده ای هم ندارد.


امین مرادی، بهاره پهلوان، علی صدیقی، یاسمین پهلوان،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: درمان شکستگی­های چند قطعه­ای بسیار دشوار و با عوارض زیاد همراه می باشد. شکستگیهای خرد شده انتهای تحتانی استخوان ران معمولاً در افراد مسن مبتلا به استئوپروز به دنبال تروماهای خفیف و در افراد جوان به دنبال تروماهای شدید ایجاد می شود. هدف از مطالعه حاضر بررسی نتایج درمان شکستگیهای چند قطعه­ای انتهای تحتانی استخوان ران با استفاده از پلاکهای کوندیلار لاکینگ می­باشد. با شناخت بهتر عوارض این روش درمانی جدید می­توان جهت یافتن روش های مؤثر تر برای درمان شکستکی­های دیستال فمور تیپ 3 در مطالعات بعدی گام های مؤثری برداشت.

  روش کار: در یک مطالعه توصیفی آینده نگر 4 7 بیمار که دچار شکستگی چند قطعه ای داخل مفصلی انتهای تحتانی استخوان ران بودند و دو هفته از زمان شکستگی شان گذشته بود، وارد مطالعه شدند و با استفاده از پلاک کوندیلار لاکینگ درمان شدند. بیماران هفته اول و دوم، ماه اول، سوم و ششم معاینه شدند و از نظر وجود عفونت، دامنه حرکتی زانو، وضعیت جوش خوردن و بد جوش خوردن مورد ارزیابی قرار گرفت. اطلاعات بدست آمده داده با کمک روش های آماری توصیفی (فراوانی-درصد و میانگین ± انحراف معیار) و نرم افزار آماری SPSS .15 تجزیه تحلیل گردید و مقدار p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.

  یافته ها: در این مطالعه 2/53% شکستگی­ها بسته و 4/6% باز تیپ I و 4/40% از نوع باز تیپ IIIA بوده اند. میزان جوش خوردگی جوش نخوردگی به ترتیب 9/80% و 3/21%، بروز عفونت 1/19% و دامنه حرکتی زانو 47/24 ± 74/105 درجه و با حداکثر تأخیر اکستانسیون 20 درجه گردیده است.

  نتیجه گیری: در مطالعه حاضر مشخص شد که پلاک­های لاکینگ مخصوص دیستال فمور این امکان را فراهم می­کند که درمان شکستگی­های خرد شده دیستال فمور (تیپ C3 ) با عوارض کمتری از نظر عفونت، مال یونیون و نان یونیون توام باشد.


کاظم معاضدی، عبداله اسدی،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: نقش دین و راهکارهای آن، به عنوان یک عامل مؤثر بر سلامت روانی افراد بسیار حائز اهمیت است، نتایج مطالعات انجام شده بیانگر آن است که می توان در گرو اعتقادات و اعمال صالح و اخلاقی پسندیده، به یک آرامش روانی دست یافت. می توان گفت، ثمره این اعتقادات در انسان، اهدا ء زندگی شاداب و باطراوت است. این چنین فردی سعی می نماید در تمامی زمینه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، با توجه به توانایی های خویش بهترین و موفق ترین باشد. این مقاله با هدف تبیین نقش و جایگاه سلامت و آرامش روان در قرآن کریم نگارش یافته است.

  روش کار: این مطالعه، به روش کتابخانه ای و با استناد بر منابع معتبر و نتایج پژوهشهای میدانی مرتبط، صورت گرفته است.

  یافته ها: اگر روان انسان شناخته نشود نه تنها انسان به کمال نمی رسد؛ بلکه به خاطر عدم شناخت آفت ها و آسیب ها آن چه بسا در ورطه هلاکت می افتد. برای شناخت نفس و روان و اینکه به کجا، چه منبع و چه کسی باید مراجعه کرد؟ قرآن کریم در این رابطه می فرماید: پروردگارتان به آنچه در جانتان است آگاهتر است». از نظر قرآن کریم، نخستین شیوه مقابله با فشارهای روانی بازگشت به فطرت است که اساس آرامش روانی می باشد. یعنی؛ انحرافات روانی ریشه در انحراف از فطرت دارد؛ از این رو از نظر اسلام بازگشت به فطرت، در بهداشت روانی مورد توجه قرار گرفته است.

  نتیجه گیری: مطابق نتایج این بررسی، در شرایط فعلی یکی از بهترین و مطمئن ترین ابزار جهت حفظ و تقویت سلامت روان، بهره گیری از ابزار معنوی « قرآن کریم» و مفاهیم والای آن است .


محمد رضا نصیرزاده، علیرضا نور آذر، میر هادی خیاط نوری، لیلا روشنگر،
دوره 12، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

  زمینه و هدف : با حذف هورمون استروژن در زنان یائسه اثرات محافظتی آن بر روی بافت قلب کاهش می یابد.. سکته در زنان در طول سالهای بعد از یائسگی رخ می دهد. استفاده از هورمون درمانی برای جلوگیری از عوارض دوران یائسگی باید با احتیاط صورت پذیرد و هنوز نسبت خطر به فایده این شیوه درمانی قابل بحث است. سویا به عنوان منبع جنیستئین می­تواند اثرات محافظت قلبی داشته باشد. اما اثرات عصاره تام سویا بر روی میزان التهاب و آسیب میوسیتی کمتر موردتوجه قرار گرفته است. لذا در مطالعه حاضر تاثیر عصاره متانولی سویا بر تغییرات بافت قلب بررسی شده است.

  روش کار : در این مطالعه 40 سر موش صحرایی ماده در 4 گروه 10 تایی شامل: گروه کنترل: حیوانات سالم دست نخورده، گروه شم: جراحی شکم بدون برداشت تخمدان، گروه اواریکتومی شده بدون دریافت عصاره سویا و گروه درمان: اواریکتومی همراه با دریافت عصاره سویا بطور تصادفی انتخاب شدند. گروه درمان روزانه mg/kg 60 عصاره سویا از طریق آب آشامیدنی و بمدت چهار هفته دریافت کرد. در پایان دوره درمان بافت قلب حیوانات مورد مطالعه پس از قالب گیری در پارافین و تهیه مقاطع بافتی به شیوه هماتوکسیلین- ائوزین رنگ آمیزی و از نظر تغییرات بافتی مورد ارزیابی قرار گرفت. داده‌ها با روش آماری ویلکاکسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و p < 0/05  به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد.

  یافته ها : نتایج نشان داد که در گروه اواریکتومی شده میزان التهاب و آسیب میوسیتی بطور معنی داری در بافت قلب در مقایسه با گروه کنترل افزایش می یابد (05/0 > p ) و تجویز عصاره سویا در گروه درمان میزان تغییرات بافتی را بطور معنی­داری کاهش می­دهد (05/0 >p ).

  نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که مصرف خوراکی عصاره سویا در موش­های صحرایی اواریکتومی شده می­تواند تاثیر مثبتی بر کاهش التهاب و آسیب میوسیتی داشته باشد.


مصدق جباری، مهشید طالبی طاهر، مصطفی آریافر،
دوره 12، شماره 2 - ( 3-1391 )
چکیده

  زمینه و هدف : آسیب کلیوی یکی از شایع ترین عوارض دریافت ماده حاجب بوده و منجر به افزایش مرگ و میر و هزینه های درمانی خواهد شد. ال کارنیتین باعث تسهیل انتقال اسیدهای چرب با زنجیره طولانی به داخل میتوکندری می شود با این مکانیسم کارنیتین باعث کاهش ذخائر ترکیبات اسیل کوانزیم A می شود که خود بالقوه سمی هستند. در این مطالعه به بررسی اثر محافظتی داروی ال کارنیتین درآسیب کلیوی ناشی از تجویز ماده حاجب در موشها پرداخته شد.

  روش کار: در این مطالعه تجربی 50 سر موش اسپراگ-دالی با وزن 230-140 گرم به صورت تصادفی انتخاب و در 5 گروه مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه کنترل، موشها روزانه نرمال سالین را به صورت داخل صفاقی به مدت 4 روز دریافت کردند و در گروههای بعدی تزریق توام یک سی سی ماده حاجب مگلومین به همراه به ترتیب دوزهای 200 و 80 میلی­گرم بر کیلو گرم و در گروه آخر داروی ال کارنیتین با دوز 200 میلی­گرم بر کیلوگرم به تنهایی تزریق گردید. بعد از 4 روز نمونه خون و بافت کلیه حیوانات جهت بررسی بیوشیمی و پاتولوژی به آزمایشگاه ارسال شد.

  یافته ها : در موشهای دریافت کننده بدون ال کارنیتین عملکرد کلیه کاهش معنی داری نسبت به گروه کنترل نشان داد (001/0= p ). گروه دریافت کننده توام مگلومین و ال کارنیتین با دوز 200 mg/kg/d کلیرانس کراتینین در پایان روز چهارم به طور معنی داری بالاتر از موشهای بدون دریافت کارنیتین بوده است (004/0= p ). تغییرات بافت شناسی قشر کلیه در گروه مگلومین و ال کارنیتین به ویژه با دوز 200 mg/kg/d ملایم تر بوده است.

  نتیجه گیری: بر اساس یافته های مطالعه انجام شده در موشهای دریافت کننده مگلومین، تزریق ال کارنیتین روزانه با دوزاژ 200 میلی گرم بر کیلو گرم باعث تخفیف در شدت نکروز توبولار و محافظت بیشتر عملکرد کلیوی گردید.


مطهر حیدری بنی، مسعود حاجی مقصود، مهرانگیز ابراهیمی ممقانی، محمد کاظم طرزمنی، جواد مهتدی نیا،
دوره 12، شماره 2 - ( 3-1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: افزایش چربی بدن یکی از عوامل خطر پیشرفت بیماری­های مزمن می باشد. شناسایی بهترین شاخص تن سنجی به عنوان ابزاری آسان جهت تعیین افراد تحت خطر بیماری قلبی عروقی در هر جامعه­ای ضروری می باشد. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط چاقی شکمی با مراحل ابتدایی آترواسکلروز از طریق تعیین ضخامت انتیما مدیا بر روی زنان بزرگسال انجام شد.

  روش کار: مطالعه مقطعی حاضر بر روی 100 زن سالم بزرگسال 50-18 سال انجام شد. شاخص های تن سنجی طبق دستورالعمل های استاندارد اندازه گیری و محاسبه شد. حدود مرزی انتخابی برای دور کمر ( WC )، نسبت دور کمر به باسن ( WHR ) و نسبت دور کمر به قد ( WHtR ) به ترتیب cm 88، 8/0 و 5/0 می باشد. تعیین ضخامت انتیما مدیا شریان کاروتید ( CIMT ) به عنوان نشانگر مراحل ابتدایی آترواسکلروز از طریق روش غیر تهاجمی سونوگرافی انجام شد. افراد با میانگین mm 8/0 ≥ CIMT به عنوان" افراد سالم" و mm 8/0< CIMT به عنوان "افراد تحت خطر" در نظر گرفته شدند.

  یافته ها: میانگین سنی افراد مورد مطالعه 8/1 ± 96/30 سال و میانگین WC ، WHR ، WHtR و CIMT افراد به ترتیب cm 17/0 ± 95، 08/0 ± 87/0، 11/0 ± 61/0 و 15/0 ± 63/0 بود. تمامی شاخص­های تن سنجی چاقی شکمی با میانگین CIMT همبستگی مثبت معنی دار داشتند (05/0> p ). WC با حد مرزی cm 88 نسبت به WHR و WHtR در مجموع حساسیت و ویژگی بالاتری داشت.

  نتیجه گیری: شاخص WC با حد مرزی cm 88 نسبت به دو شاخص WHR و WHtR جهت شناسایی افراد تحت خطر آترواسکلروز بهتر است.


بهزاد داورنیا، پروین مهدی پور، مرتضی عطری، سید سعید حسینی اصل،
دوره 12، شماره 2 - ( 3-1391 )
چکیده

  زمینه و هدف : سرطان پستان از جمله شایعترین بیماریهای زنان در سراسر جهان می باشد. ژن BRCA1 به عنوان یک ژن سرکوبگر تومور شناخته شده است که فقدان آن منجر به آسیبهای متنوعی در ژنوم می گردد. بنابراین تغییرات در سطح بیان ژن BRCA1 می تواند منجر به آسیب پذیری سلول پستانی نسبت به عملکرد انکوژنها گردد. در این مطالعه سعی بر بررسی ارتباط میان سطح بیان ژن BRCA1 و داده های پاتولوژیکی تومورهای سرطان پستان، علی الخصوص درجه تومور می باشد.

  روش کار : جهت بررسی کیفی و کمی بیان ژن BRCA1 در 27 بیمار مبتلا به سرطان پستان اولیه از روشهای RT-PCR و Q-RT-PCR استفاده شد و بهره گیری از روش Nested RT- PCR (جهت جلوگیری از کسب پاسخهای منفی کاذب) به افزایش دقت آزمایش یاری رساند.

  یافته ها: هشتاد و پنج درصد از بیماران، بیان ژن BRCA1 را نشان دادند. ارتباطات معنی دار میان وجود بیان BRCA1 و درجه تومور مشاهده گردید. میان سطح بیان ژن BRCA1 و درجه تومور بیماران نیز ارتباط معنی دار (P<0.05) بدست آمد. به گونه ای که کاهش بیان ژن با افزایش درجه تومور مرتبط بود.

  نتیجه گیری: با توجه به نقش پر اهمیت ژن BRCA1 در سرکوب پیشرفت تومور از راههای مختلفی نظیر ترمیم DNA آسیب دیده و همسو با دیگر نتایج بدست آمده، مطالعه حاضر آشکار ساخت که کاهش بیان ژن BRCA1 با افزایش وخامت تومور مرتبط است.


هادی صادقی، اسلام مرادی اصل، مهدی محبعلی، صادق حضرتی، فتح اله عین اله زاده، ذبیح اله زارعی،
دوره 12، شماره 2 - ( 3-1391 )
چکیده

  زمینه و اهداف : مبارزه شیمیایی با ناقلین بیماری کالاآزار در مناطق آندمیک یکی از راههای اصلی کاهش بیماری بوده واز نظر حشره شناسی و سم شناسی سم فایکام یکی از سمومی است که برای از بین بردن ناقلین کالاآزار مناسب و جزو سموم بهداشتی می باشد . لذا با استفاده از فایکام با توجه به طول مدت ماندگاری در طبیعت می توان تا حد زیادی پشه خاکیها را از بین برد .

  روش کار: در این مطالعه توصیفی - مقطعی میزان تاثیر فایکام روی ناقلین مختلف بیماری کالاآزار در شهرستان مشکین شهر مورد بررسی قرار گرفت . ابتدا 2 روستای آلوده، بعنوان مورد و شاهد و 10 خانوار از هر روستا انتخاب و به میزان 1000 مترمربع از روستای مورد،با فایکام به نسبت 3 / 0 گرم بر مترمربع سمپاشی شد . سپس با استفاده از تله چسبان در فاصله های زمانی تعیین شده اقدام به وفورگیری و تشخیص گونه ها ( در هر 2 روستا ) گردید .

  یافته ها : 524 مورد پشه خاکی صید شده در این مطالعه شامل 5 / 70 % فلبوتوموس کاندیلاکی ، 5 % ف . پاپاتاسی ، 5 / 7 % ف . ماژور، 5 / 7 % ف . بالکانیکوس ، 5 / 9 % ف . لانجی داکتوس بودند . در اثر سمپاشی در روستای مورد،به ترتیب 3 – 15 - 30 - 45 - 60 - 75 و 90 روز بعد از سمپاشی در حدود 5 / 79 % - 5 / 69 %- 83 % - 90 % - 93 % - 100 % و 100 % پشه خاکی ها از بین رفتند.

  نتیجه گیری : با توجه به این مطالعه می توان گفت که سم فایکام با بقای 3 ماهه درطبیعت پوشش مناسبی از نظر فصلی برای جلوگیری از بیماری کالاآزار و از بین بردن پشه خاکیها دارد و به عنوان یک سم مناسب بهداشتی قبل از آغاز فصل فعالیت ناقلین می تواند در کل منطقه و کشور مورد استفاده قرار گیرد.


امیر ضیایی، سیما هاشمی پور، تکتم کریم زاده، آزاده جلال پور، امیر جوادی،
دوره 12، شماره 2 - ( 3-1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: امروزه مشخص شده است که کمبود ویتامین D عملکرد متابولیک بسیاری از سلول ها از قبیل بخش درون ریز پانکراس را تغییر می دهد. شواهد بالینی و تجربی، پیشنهاد کننده این موضوع هستند که غلظت سرمی ویتامین D فعال به طور معکوس با دیابت نوع دو، اجزای سندرم متابولیک و بیماری های قلبی- عروقی همراهی دارد. این مطالعه به منظور مقایسه سطح سرمی D3 در بیماران مبتلا به دیابت با افراد غیر دیابتی و رابطه آن با شاخص های سندرم متابولیک انجام شد.

  روش کار: این مطالعه توصیفی تحلیلی بر روی 69 نفر از مراجعه کنندگان به درمانگاه غدد انجام شد. این افراد در سه گروه شامل افراد دیابتی با کنترل خوب قند خون، افراد دیابتی با کنترل ضعیف و گروه غیر دیابتی بررسی شدند. برای تمام افراد، وزن، قد، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک، قند خون ناشتا، قند دو ساعت پس از صرف غذا، درصد هموگلوبین گلیکوزیله، سطح سرمی ویتامین D فعال و لیپیدهای سرم اندازه گیری و ثبت شدند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری مجذور کای، تی، آنالیز واریانس، همبستگی پیرسون و آزمون تکمیلی توکی تحلیل شدند.

  یافته ها: میانگین سطح سرمی ویتامین D فعال در افراد دیابتی 6/16 ± 5/36 و در افراد غیر دیابتی 1/19 ± 6/56 نانو مول بر لیتر بود (001/0> p ). ولی، سطح این ویتامین بین دو گروه با کنترل خوب و ضعیف قند خون و همچنین بین افراد مبتلا به سندرم متابولیک با افراد غیر مبتلا به سندرم متابولیک تفاوت معنی داری نداشت. بین متوسط سطح سرمی ویتامین D3 به تفکیک گروههای مورد مطالعه و وضعیت هر یک از شاخص های سندرم متابولیک اختلاف معنی داری وجود نداشت.

  نتیجه گیری: بر اساس یافته ها، سطح سرمی ویتامین D در افراد دیابتی کمتر از افراد سالم بود. در بین بیماران دیابتی بین سطح سرمی ویتامین D3 با طول مدت ابتلا به دیابت، HBA1C ارتباط معنی داری وجود نداشت. همچنین اختلاف معنی داری بین متوسط سطح سرمی مبتلایان و غیر مبتلایان به سندرم متابولیک وجود نداشت. با توجه به نقش این ویتامین در ترشح و اثر انسولین، به نظر می رسد پایش سطح سرمی ویتامین D در بیماران دیابتی و در صورت لزوم تجویز مکمل های آن مفید باشد.


مختار مختاری، محمود عابدین زاده، سیده نرجس ناصران،
دوره 12، شماره 2 - ( 3-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به استفاده وسیع از مغز گردو در پختن غذاها و نیز کاربردهای درمانی آن، در تحقیق حاضر، اثرات احتمالی عصاره الکلی مغز گردو بر غلظت هورمون های محرک فولیکولی ، لوتئینی کننده و تستوسترون در موش صحرایی نر بالغ مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: در این مطالعه تجربی از 40 سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد ویستار با وزن 300-250 گرم استفاده شد که به 5 گروه 8 تایی تقسیم شد. گروه کنترل هیچ تیمار دارویی دریافت نکرد، گروه شاهد حلال آلی را به صورت داخل صفاقی دریافت نمود، گروه های تجربی نیز سه دوز متفاوت عصاره الکلی گردو به ترتیب 50، 20، 10 میلی گرم بر کیلوگرم روزانه و بصورت داخل صفاقی دریافت کردند و سطح سرمی هورمون های لوتئینی کننده، محرک فولیکولی و تستوسترون اندازه گیری شد. تمام داده ها با نرم افزار 16 SPSS و آزمون آماری آنالیز واریانس یکطرفه تجزیه و تحلیل گردید. یافته ها: سطوح هورمون های لوتئینی کننده و محرک فولیکولی در گروه تجربی با دوز 50 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره گردو در مقایسه با گروه کنترل بطور معنی داری افزایش یافت (p< 0/05 ). همچنین غلظت سرمی هورمون تستوسترون در گروه های تجربی با دوز 20 میلی گرم بر کیلوگرم و 50 میلی گرم بر کیلوگرم در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی داری را نشان داد (p< 0/05 ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از این تحقیق عصاره الکلی گردو با تاثیر بر محور هیپوفیز- بیضه سبب افزایش ترشح هورمون آزادکننده گنادوتروپین و لوتئینی و افزایش فعالیت تولید مثلی جنس نر در موش صحرایی می شود.
رحیم معصومی، امین معصومی گنجگاه، حبیب اجاقی، عیسی بنازاده،
دوره 12، شماره 2 - ( 3-1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: اختلال بینائی شامل کاهش دید خفیف تا کوری کامل می باشد که در بررسی های مختلف در سراسر جهان براساس تعاریف مختلف نتایج نسبتاً متفاوتی بدست آمده است. با توجه به اینکه بعضی از علل کوری در مراحل اولیه قابل پیشگیری و بهبود می باشند با انجام چنین مطالعاتی می توان کمک شایانی به مسائل اجتماعی و بهداشتی جامعه کرد. هدف از مطالعه حاضر تعیین علل اختلالات بینایی در افراد بالای 40 سال می باشد.

  روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی – مقطعی بود که در آن 300 بیمار مورد مطالعه قرار گرفت که بالای 40 سال سن داشته و اختلال دید در حد شمارش انگشتان یا بدتر داشتند. اطلاعات مربوط به این بیماران در پرسشنامه ها درج گردید و تشخیص بیماری توسط پزشک متخصص داده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از روشهای آمار توصیفی و تحلیلی و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد آنالیز آماری قرار گرفتند.

  یافته ها : پنجاه و هفت درصد مراجعه کنندگان مرد و بقیه زن بودند. 41% شهری و 59% روستائی بودند . شایعترین علت اختلال بینائی در این مطالعه کاتاراکت (57% ) و در مراحل بعدی گلوکوم اولیه (16%)، یووئیت( 6%)، بیماری قرنیه( 6%)، دژنرسانس سنی ماکولا (33/4%)، رتینوپاتی دیابتی (4%) و عیوب انکساری (نزدیک بینی 4%) قرار داشتند و انسداد ورید مرکزی شبکیه با 66/0 %کمترین شیوع را داشت. بیماریهای شبکیه با 15% در رده سوم علل عمده اختلال بینائی قرار داشتند.

  کاتاراکت در آقایان 9/43% و در خانم ها 4/74% علل اختلال بینائی را تشکیل می داد. گلوکوم با (6/24%) دومین علت شایع اختلال بینائی در مردان و در زنان با 7/4% سومین علت شایع را تشکیل می داد و نسبت به مردان از شیوع خیلی کمتری برخوردار بود.

  نتیجه گیری: در این مطالعه همانند سایر مطالعات جهانی، کاتاراکت شایعترین علت اختلال بینائی و گلوکوم دومین علت شایع بود. در این مطالعه میزان شیوع گلوکوم در مردان بمراتب بیشتر از زنان بود که به نظر می رسد با توجه به حساس بودن خانمها به وضعیت سلامتی خود زمان مراجعه به چشم پزشک زودتر از مردان بوده و با توجه به اینکه اگر گلوکوم در مراحل اولیه تشخیص داده شود با درمانهای مناسب می توان بیماری را کنترل کرد و مانع از کوری غیر قابل برگشت شد.


داریوش مهاجری، علی رضایی، غفور موسوی، محمد مأذنی، عادل رضایی مقدم،
دوره 12، شماره 2 - ( 3-1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثرات محافظتی کروسین در برابر کبد چرب ناشی از رژیم غذایی پرچرب در مدل موش صحرایی می­باشد.

  روش کار: بدین منظور، مو­ش­های صحرایی نر در گروه­های آزمایشی متفاوت، توسط رژیم غذایی استاندارد به عنوان شاهد، رژیم غذایی پرچرب جهت ایجاد استئاتوز کبد و رژیم غذایی پرچرب به علاوه گاواژ کروسین در دوزهای مختلف ( mg kg/day 25، 50 و 100 ) جهت محافظت از کبد در برابر استئاتوز تیمار گردیدند و از لحاظ تغییرات پروفایل لیپیدی سرم، بیومارکرهای سرمی آسیب بافت کبد، فعالیت آنتی اکسیداتیوی کبد و تغییرات هیستوپاتولوژیک آن مورد مقایسه قرار گرفتند. سطوح سرمی پروفایل لیپیدی جهت ارزیابی اختلالات متابولیک، آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز برای ارزیابی آسیب کبدی، آلکالین فسفاتاز و بیلی­روبین برای ارزیابی عمکرد صفراوی کبد، و آلبومین برای سنجش عملکرد سوخت و ساز کبد، مالون دی آلدئید و گلوتاتیون احیاء به منظور ارزیابی فعالیت رادیکال­های آزاد کبد، فعالیت آنزیمهای گلوتاتیون پراکسیداز، سوپراکسید دسموتاز و کاتالاز جهت تعیین وضعیت آنتی­اکسیدانی کبد اندازه­گیری گردیدند. مطالعه هیستوپاتولوژی کبد به منظور تائید یافته­­های بیوشیمیایی انجام پذیرفت.

  یافته­ها: پس از 4 هفته تیمار، جیره پر چرب باعث بروز اثرات زیان­آور متابولیکی شامل هیپرتری­گلیسریدمی، هیپرکلسترولمی و اختلال عملکرد کبد شد. موش­هایی که با جیره پرچرب تغذیه شده بودند، افزایش فعالیت آنزیم­های هپاتوسیتی را در پلاسما و کاهش معنی­دار فعالیت آنتی­اکسیدان­ها و افزایش میزان شاخص پراکسیداسیون لیپیدی را در بافت کبد نشان دادند. تیمار با کروسین به­طور معنی­داری میزان افزایش یافته مارکرهای آسیب بافت کبد در سرم و مالون دی آلدئید بافت کبد را کاهش داد همچنین آنتی­اکسیدان­های کبد و لیپیدهای بیش از حد افزایش یافته سرم را به حالت طبیعی برگرداند. آسیب­شناسی بافتی کبد تغییرات ایجاد شده توسط جیره پرچرب و اثرات محافظت از کبدی کروسین را مورد تائید قرار داد.

  نتیجه­گیری: کروسین اثرات محافظتی خود را در استئاتوز کبد موش­های صحرایی تغذیه شده با جیره پرچرب، احتمالاً از طریق عملکرد آنتی­اکسیدانی خود اعمال می­دارد.


امیر اشکان نصیری پور، پوران رئیسی، سید جمال الدین طبیبی، علی مجیدپور، میترا صفی پور،
دوره 12، شماره 2 - ( 3-1391 )
چکیده

  مقدمه: تأسیس مراکز مشاوره بیماری‌های رفتاری، راهکار اجرایی پیشگیری از ایدز و بیماریهای عفونی ناشی از روابط جنسی و سوء مصرف مواد در کشورهایی است که دربرنامه پیشگیری موفق بوده اند؛ ضرورت دارد که این مراکز با داشتن الگوی مدیریتی مناسب، بهتر بتوانند با استفاده از امکانات موجود به اهداف از پیش طراحی شده خود برسند. هدف اصلی پژوهش حاضر طراحی الگوی بومی مدیریت منابع مراکز مشاوره بیماری‌های رفتاری در ایران بود.

  روش کار: در این پژوهش توصیفی-تطبیقی برای جمع‌آوری داده‌ها از کشورهای مورد مطالعه، فرم گردآوری اطلاعات تنظیم گردید. سپس بر مبنای ااطلاعات به دست آمده، جداول تطبیقی بر اساس ابعاد اهداف پژوهش تهیه و در ادامه بر اساس شاخص های مورد نظر الگوی اولیه طراحی گردید. جهت تست الگو و اعتبارسنجی از پرسشنامه استفاده شد. و سپس با تکنیک دلفی با نظرخواهی 30 نفر شامل متخصصین، ‌اساتید و مدیران و کارشناسان وزارت بهداشت و دانشگاه‌ها بهره‌گیری به عمل آمد.

  یافته‌ها: همه کشورهای مورد مطالعه علیرغم چالش‌های موجود،‌منابعشان‌را در جهت مدیریت پیشگیری و درمان ایدز و دیگر بیماریهای رفتاری بکار گرفته‌اند. در اغلب کشورهای مورد مطالعه مراکز غیر متمرکز بوده و در روستاها نیز خدمات مشاوره و توزیع ملزومات پیشگیری امکان‌پدیر بوده و بعلاوه،‌ این خدمات در مراکز ارائه خدمات بالینی و مراقبت‌های اولیه ادغام شده است. در برخی کشورها آموزش و مشاوره آنلاین و اینترنتی بکار گرفته شده است.

  نتیجه‌گیری: نتایج مطالعات حاضر نشان می‌دهد بهره‌گیری از امکانات سازمانهای غیر دولتی،‌رایگان بودن کلیه خدمات مرکز مشاوره،‌ ادغام خدمات مشاوره در خدمات مراقبت‌های اولیه، لزوم آموزش مداوم به پرسنل این مراکز، راه‌اندازی مراکز ویژه‌ی گروه­های پرخطر مانند روسپیان، آموزش در مدارس، ‌راه‌اندازی وب ‌سایت‌های آموزشی مرتبط، جذب کمک‌های بین‌المللی می‌تواند به بهبود مدیریت منابع و عملکرد مراکز مذکور منجر گردد.


کمال یاوری، محمد قنادی مراغه،
دوره 12، شماره 2 - ( 3-1391 )
چکیده

  زمینه و هدف: آنتی­بادی منوکلونال سیتوکسیمب به گیرنده فاکتور رشد اپیدرمال متصل می­شود، بنابراین امکان ایجاد روش­های تشخیصی و درمانی از طریق این گیرنده را فراهم می­آورد. در این مطالعه قابلیت سیتوکسیمب جهت تولید یک رادیوداروی جدید مورد بررسی قرار گرفت و تست­های کنترل کیفی آزمایشگاهی و حیوانی به عنوان گام اول در تولید رادیوداروی جدید انجام شدند.

  روش کار: سیتوکسیمب با استفاده از اولترا فیلتر -15 آمیکون دیالیز و تغلیظ گردید. پس از تخلیص، آنتی­بادی از طریق شلاتور حلقوی دوکاره، DOTA-NHS ، با لوتسیم 177 ( Lu 177 ) نشاندار و با استفاده از ستون PD10 تخلیص گردید. خلوص رادیوشیمیایی و پایداری فراورده در بافر و سرم خون انسان با استفاده از کروماتوگرافی لایه نازک مشخص شدند. ژل الکتروفورز احیایی SDS-PAGE برای تایید ساختار آنتی بادی نشاندار با ایزوتوپ استفاده شد. مطالعات اولیه توزیع بیولوژیکی در موش های نرمال جهت تعیین توزیع کمپلکس رادیوایمنوکونژوگه به مدت 72 ساعت انجام شد.

  یافته ها: خلوص رادیوشیمیایی کمپلکس1 ± 98% بود. پایداری در بافر فسفات و در سرم انسان 96 ساعت پس از تولید به ترتیب 2 ± 96% و 4 ± 78% بود. تمامی نمونه ها، کنترل ها و آنتی بادی نشاندار، در ژل الکتروفورز الگوی حرکتی مشابه نشان دادند. توزیع بیولوژیکی سیتوکسیمب- DOTA - Lu 177 در موش نرمال بررسی شد و بالاترین درصد رادیواکتیویته دوز تزریق شده در هر گرم بافت (% ID/g ) در خون (3/1 ± 13% در 24 ساعت) و کبد (3/1 ± 1/9% در 24 ساعت) مشاهده گردید.

  نتیجه گیری: نتایج ما نشان می دهد که DOTA – سیتوکسیمب می­تواند ضمن حفظ ساختار خود، در پایداری قابل قبول با Lu 177 نشان دار شود. کمپلکس جدید می­تواند برای ارزیابی بیشتر در حیوانات و احتمالا به عنوان رادیوداروی جدید جهت رادیوایمنوتراپی سرطان ها در انسان در نظر گرفته شود.



صفحه 23 از 30     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.26 seconds with 50 queries by YEKTAWEB 4623