[صفحه اصلی ]   [Archive] [ English ]  
:: صفحه اصلي مقالات آماده انتشار آخرين شماره تمام شماره‌ها جستجو ثبت نام ::
بخش‌های اصلی
صفحه اصلی::
اطلاعات مجله::
هیات تحریریه::
آرشیو مجله و مقالات::
برای نویسندگان::
برای داوران::
خط مشی دبیری::
ثبت نام و اشتراک::
تماس با ما::
::
شاپا
شاپاچاپی  
2228-7280
شاپا الکترونیکی
2228-7299
..
بانک ها و نمایه ها

 

 

 

 

 

 
..
جستجو در پایگاه

جستجوی پیشرفته
..
دریافت اطلاعات پایگاه
نشانی پست الکترونیک خود را برای دریافت اطلاعات و اخبار پایگاه، در کادر زیر وارد کنید.
..
لینک مفید بر ای داوران

سرقت ادبی وعلمی فارسی

سرقت ادبی وعلمی لاتین

..
دسترسی آزاد
مقالات این مجله با دسترسی آزاد توسط دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.
 
..
:: جستجو در مقالات منتشر شده ::
582 نتیجه برای موضوع مقاله: تخصصي

شهنام عرشی، سیدرضا مجدزاده، همایون صادقی ، سید هاشم سزاوار ، زهرا طهماسیان، لوئیز امانتی، علی روحی،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: با توجه به اجرای چندین ساله طرح نظام نوین آماری در دانشگاه های علوم پزشکی، ضرورت بررسی اثر بخشی و عملکرد سیستم های بهداشتی در بخش های مختلف این نظام برکسی پوشیده نیست. مطالعه حاضر به منظور بررسی مهارت کادر بهداشت خانواده مراکز و پایگاه های بهداشتی استان اردبیل در تکمیل صحیح فرم های آمار خدمات تنظیم خانواده و مراقبت از مادران به عنوان دو فرم رایج نظا م نوین آماری طرح ریزی شد تا بتواند به عنوان شاخصی از وضعیت عملکرد طرح نظام نوین آمار در این حوزه مورد استفاده قرار گیر د.

  روش کار : این بررسی توصیفی - تحلیلی است. جامعه مورد مطالعه پرسنل بهداشت خانواده مراکز بهداشتی- درمانی شهری و پایگاه های بهداشتی استان اردبیل بودند. نمونه گیری به صورت سر شماری انجام شد و اطلاعات مربوط به ده مورد عملی ارایه شده به صورت Case Presentation تکمیل و پس از ارزیابی با نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

  یافته ها: در مجموع اطلاعات به دست آمده از نه شهرستان 5/38 % تحصیلات غیر دانشگاهی و 52% فارغ التحصیل رشته مامایی بودند. میانگین نمره ارزشیابی مهارت پرسنل 38/4 از 10 بود و تنها 7/11% از افراد مهارت قابل قبول در تکمیل فرم های آماری داشتند. مهارت کادر دارای مدرک دانشگاهی از دارندگان مدرک غیر دانشگاهی بالا تر بود. اختلاف نظر در نحوه تکمیل فرم های مذکور حتی در سطح ستادهای شهرستان و استان نیز وجود داشت.

  نتیجه گیری : عدم مهارت کافی پرسنل بهداشت خانواده مراکز بهداشتی استان اردبیل در تکمیل فرم های آماری مربوطه و در نتیجه ضعف گزارش دهی آماری خدمات بهداشت خانواده علاوه بر اتلاف هزینه و انرژی درطرح نظام نوین آماری، صحت اطلاعات جمع آوری شده را نیز زیر سوال می برد،‌ بنابراین فرم 108 از نظر طراحی پیچیده بوده و نیاز به بازنگری در طراحی دارد.


زهرا فردی آذر ، فرزانه ظاهری ، صدیقه صادقی خامنه ، سکینه محمد علیزاده ، حسین کوشاور،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: درد پرینه بعد از اپی‌زیو‌تومی یکی از علل شایع ناخوشی زنان در دوره نفاس می باشد و اغلب به خوبی درمان نمی شود. مطالعه حاضر جهت مقایسه اثر، عوارض جانبی و رضایت بیمار از استعمال ژل بی حسی موضعی لیدوکائین و دارونما بر روی درد و ترمیم اپی زیو تومی انجام گرفته است.

  روش کار: این مطالعه تجربی به صورت کارآزمایی بالینی دوسوکور است. 124 خانم زایمان کرده با اپی زیو تومی مدیو لترال و بدون عوارض زایمانی جهت دریافت ژل لیدوکائین و پلاسبو به طور تصادفی انتخاب گردیدند. با شروع درد بعد از اپی زیوتومی و سپس در ساعات مختلف بعد از مصرف ژل، شدت درد با مقیاس عددی 10 نمره ای ارزیابی شد. میزان تسکین به وسیله نیاز به مصرف قرص های مسکن، مقدار ژل مصرفی و میزان بی دردی تعیین گردید. اثر ژل بر روی ترمیم زخم با استفاده از معاینه بالینی در روزهای اول و دهم ارزیابی و داده ها در پرسشنامه وارد شد و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 11 تجزیه و تحلیل گردید.

  یافته ها: میزان مسکن خوراکی مصرف شده، مقدار ژل مورد استفاده و همچنین میزان رضایت از بی دردی بین مصرف‌کنندگان ژل لیدوکائین و دارونما تفاوت آماری معنی داری نداشت. از نظر ترمیم زخم در معاینه روز اول و دهم بین دو گروه تفاوت آماری معنی دار دیده نشد و تمام موارد زخم اپی‌زیو‌تومی در روز دهم، بهبودی مورد انتظار را داشتند. میزان رضایت از استعمال ژل در دو گروه یکسان بود.

  نتیجه گیری: بر خلاف نتایج برخی از مطالعات، در مطالعه حاضر استفاده از ژل موضعی لیدوکائین 2% در کاهش درد و ترمیم زخم تفاوت معنی داری با دارونما نداشت، ولی در مجموع ترمیم محل زخم در هر دو گروه خوب بود. تائید تاثیر لیدوکائین درکاهش درد زخم با دوزهای بالاتر و همچنین تاثیر مثبت استفاده از ژل به عنوان نرم کننده در ترمیم زخم نیاز به مطالعات بیشتر دارد.


علی مجید پور، شهرام حبیب زاده ، فیروز امانی ، فاطمه همتی،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: سندرم نقص ایمنی اکتسابی وارد دهه سوم ظهور خود شده و به یک بیماری پاندمیک و تهدید کننده تمام جمعیت دنیا مبدل گردیده است، به طوری که در سال 2005 این بیماری 1/3 میلیون نفر را به کام مرگ کشانده است. اپیدمیولوژی ایدز به دلیل عدم امکان درمان بیماران مبتلا و فقدان واکسن موثر، مشابه بیماری های غیر واگیر و رفتاری است. از آنجا که رفتار بهداشتی نتیجه نگرش درست وآگاهی عمیق است، بنابراین مطالعه مقدماتی بر روی دانش آموزان مقطع دبیرستان اردبیل برای بررسی منابع مورد استفاده آنان در کسب اطلاعات لازم از بیماری ایدز و بررسی آگاهی و نگرش نسبت به این بیماری انجام گرفت.

  روش کار: این مطالعه توصیفی - مقطعی در800 نفر از دانش آموزان دختر و پسر مقطع دبیرستان شهرستان اردبیل در سال 1381 انجام شد. انتخاب نمونه ها تصادفی و به صورت خوشه ای در سطح دبیرستان های شهر اردبیل صورت گرفت. پرسش‌‌نامه ای حاوی چهار گروه سوال شامل اطلاعات دموگرافیک، منابع مورد استفاده در زمینه ایدز و میزان استفاده از هر یک از منابع، آگاهی و نگرش شرکت کنندگان در مورد بیماری ایدز تنظیم و پس از ارزشیابی اعتبار، توسط پرسشگران در مدرسه توزیع شد. در نهایت اطلاعات به دست آمده توسط نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

  یافته ها: از 800 دانش آموز 378 نفر (2/47%) دختر و بقیه پسر بودند. از نظر منابع آموزشی دانش آموزان در مورد ایدز ذکر کردند که در 5/84% از تلویزیون، 4/51% از روزنامه و مجلات، 6/49% از جزوه و کتاب و 6/30% از رادیو استفاده کرده‌اند. 89% دختران در مقایسه با 67% پسران از تلویزیون استفاده می کردند که این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود (001/0 p< ). کارکنان بهداشتی با 7/17%، معلمین با 2/10%، دوستان با 5/9%، روحانیون با 6/8%، اعضای خانواده با 8 %، بستگان 6/5% و مجموعه ای از روش های فوق توام با سایر منابع 3/41% منابع اطلاعاتی دانش آموزان در مورد ایدز را به خود اختصاص می دادند. تنها 3/46% دانش آموزان نگرش درستی در برخورد با بیماران فرضی داشتند. 352 نفر (44%) شرکت‌کنندگان آگاهی ضعیف و 448 نفر (56%) آگاهی متوسطی از راه های انتقال ویروس داشتند و موردی از آگاهی در سطح خوب وجود نداشت. بین جنس، سن و میزان آگاهی ارتباط آماری معنی داری دیده نشد. بیشترین میزان آگاهی متوسط در دانش آموزان رشته علوم تجربی بود . در بررسی ارتباط بین میزان آگاهی با منابع مورد استفاده، تنها تلویزیون ارتباط معنی داری با آگاهی نشان داد (001/0= p ).

  نتیجه گیری: مطالعه حاضر بر ضرورت توجه متولیان سلامت به امر آموزش با استفاده بهینه از تلویزیون تاکید دارد. فیلم و عکس، معلمان و روحانیون، رادیو، کتاب و جزوه جایگاه موثری در ایفای نقش معرف در مورد ایدز نداشتند.


مهرناز مشعوفی، خلیل رستمی ، افروز مردی،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: با توجه به اهمیت رعایت اصول مستندسازی پرونده های بالینی و استفاده های آموزشی، درمانی، تحقیقاتی، قانونی وآماری از آنها، ثبت صحیح،‌ کامل و به موقع می تواند نقش اساسی در تولید داده های مورد نیاز این گونه پژوهش ها ایفا نماید. مطالعه حاضر به منظور بررسی فرآیند مستند سازی پرونده های بالینی توسط پزشکان در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اردبیل انجام شده است.

  روش کار: در این تحقیق 370 پرونده بالینی از بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اردبیل شامل هشت بیمارستان مورد بررسی قرار گرفت. در هر بیمارستان از بین پرونده های بستری، متناسب با موارد بستری در طی یک سال نمونه هایی به طور تصادفی انتخاب گردید. سپس بر اساس برگ پذیرش و خلاصه ترخیص پرونده های انتخاب شده، چک لیست موردنظر تکمیل گردید. اطلاعات مورد بررسی شامل اطلاعات تشخیصی، درمانی، جراحی، عامل حادثه، وضعیت هنگام ترخیص، توصیه های پس از ترخیص و علل فوت بودند که به صورت ثبت شده یا نشده در چک لیست مشخص گردید. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و با استفاده از آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

  یافته ها: یافته‌ها نشان داد که در 9/71% موارد تشخیص اولیه، 9/58% تشخیص حین درمان، 8/60% تشخیص نهایی و 52% اقدامات درمانی و جراحی در پرونده های مورد مطالعه ثبت شده بود. با وجود اینکه حداقل 7/12% بیماران به علت حوادث، آسیب ها و مسمومیت ها بستری شده بودند، فقط در 5/8% از پرونده ها عامل حادثه ثبت شده بود. در 68% از پرونده ها وضعیت هنگام ترخیص و در 3/76% از پرونده ها توصیه های پس از ترخیص ثبت نشده بود. با توجه به اینکه فقط 5/3% از پرونده های مورد مطالعه مربوط به بیماران فوتی بود، ولی فقط در 31% موارد علت اصلی و 8% علت زمینه ای فوت ثبت شده بود. در 4/52% پرونده ها اصول صحیح تشخیص نویسی توسط پزشکان رعایت نشده بود.

  نتیجه گیری: نتایج این بررسی نشان داد که فرآیند مستند سازی پرونده های پزشکی توسط پزشکان، به عنوان اصلی ترین گروه های ارایه کننده مراقبت های بهداشتی درمانی، به طور ناقص انجام می شود. این امر علاوه بر از دست دادن اطلاعات بیماران بستری می تواند اثرات سوء در فرآیند درمانی بیماران داشته باشد، بنابراین توجه بیشتر مسئولین، پزشکان و کارشناسان مدارک پزشکی به این امر ضروری به نظر می رسد.


مازیار هاشمیلر ، داریوش سوادی اسکوئی، مریم جعفریانی ، نیره امینی ثانی،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: سکته مغزی ایسکمیک عبارتست از اختلال عملکرد مغزی ناشی از بروز انفارکت در مغز که به علت انسداد عروقی پدید می آید. در مطالعات زیادی عوامل خطری نظیر پر فشاری خون، دیابت، بیماری قلبی، آمبولی با منشاء قلبی و هیپر لیپیدمی برای ابتلای به انفارکت مغزی مطرح شده اند. مطالعه حاضر به منظور بررسی اتیولوژی انفارکت های مغزی در گروه سنی بالغین جوان (55-15 ساله) انجام شد.

  روش کار: کلیه بیماران 15 تا 55 ساله که با تشخیص انفارکت مغزی در بخش نورولوژی بیمارستان علوی اردبیل از شهریور سال 1383 تا شهریور 1384 بستری شده بودند وارد مطالعه شدند. ابتدا پرسشنامه ای مشتمل بر سابقه شخصی و فامیلی سکته مغزی و قلبی، پر فشاری خون، دیابت، مصرف سیگار و هیپرلیپیدمی برای بیماران تکمیل شد. آزمایشات قند خون، سطح کلسترول، آنتی بادی های آنتی کاردیو لیپین و بتا دوگلیکو پروتئین اندازه گیری شدند. بیماران تحت اکوکاردیوگرافی قرار گرفتند. داده های به دست آمده به کمک نرم افزار SPSS نسخه 12 تجزیه و تحلیل شد.

  یافته ها: از میان 45 بیمار 32 نفر (1/71%) زن و 13 نفر (9/28%) مرد بودند. میانگین سنی بیماران 22/9 ± 9/42 سال بود. علل ایجاد کننده به ترتیب شامل آمبولی قلبی(40%)، آنتی بادی آنتی فسفولیپید مثبت (5/35%)، افزایش چربی خون (2/22%)، مصرف سیگار (2/22%)، پرفشاری خون (20%)، مصرف قرص ضد بارداری (6/15%) و دیابت (7/13%) بودند.

  نتیجه گیری: در این بررسی شایع ترین علل بروز انفارکت مغزی در گروه سنی بالغین جوان، آمبولی با منشا قلبی و آنتی بادی های آنتی فسفولیپید مثبت بودند. سایر علل زمینه ساز به ترتیب افزایش چربی خون، مصرف سیگار، پرفشاری خون، مصرف قرص ضد بارداری و دیابت می باشد. بسیاری از این علل قابل مداخله و پیشگیری است و شناخت این عوامل قبل از بروز انفارکت می تواند از بروز این عارضه معلولیت زا جلوگیری نماید.


عباس ابوالقاسمی، آذر کیامرثی،
دوره 6، شماره 2 - ( 3-1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: فرآیندهای شناختی مانند توجه، تفکر، حافظه و یادآوری نقش مؤثری برای مواجهه با مشکلات روزمره در زندگی کودک دارد. اختلالات روانشناختی از جمله مسایلی است که این فرآیندها را به شدت تحت تأثیر قرار می‌دهد. مطالعات نشان داده است که بیماری اسکیزوفرنی فرآیندهای شناختی کودکان را بیشتر دچار آسیب می‌سازد. هدف از مطالعه حاضر مقایسه گنجینه واژگان، حافظه، ادراک و یادآوری در کودکان مبتلا به اسکیزوفرنی، آسیب مغزی و اختلال سلوک می‌باشد.

  روش کار: این پژوهش از نوع علی مقایسه‌ای است. نمونه آماری پژوهش شامل 80 نفر از کودکان 8 تا 13 ساله مبتلا به اسکیزوفرنی، آسیب مغزی و اختلال سلوک و کودکان غیر بیمار بود که از میان کودکان بیمار سرپایی و بستری در بخش های روانپزشکی و مغز و اعصاب در مرکز آموزشی و درمانی امام حسین(ع) تهران در سال 1383 انتخاب شدند (از هر گروه 20 نفر). در این مطالعه آزمون هوش تجدیدنظر شده وکسلر برای کودکان (مقیاس‌های گنجینه واژگان، حافظه و ادراک) و آزمون یادآوری داستان ببکاک استفاده شد.

  یافته‌ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس یک متغیری نشان داد که بین چهار گروه در زمینه ادراک، گنجینه واژگان، حافظه و میزان یادآوری تفاوت آماری معنی دار وجود دارد (01/0 < p ). آزمون پیگیری LSD ( Least Significant Difference ) نیز نشان داد که ادراک، گنجینه واژگان، حافظه و میزان یادآوری کودکان اسکیزوفرنی نسبت به کودکان اختلال سلوک و آسیب مغزی مختل تر است، همچنین ادراک، گنجینه واژگان و حافظه کودکان اختلال سلوک نسبت به کودکان آسیب مغزی اختلال بیشتری دارد، اما میزان یادآوری کودکان آسیب مغزی در مقایسه با کودکان اختلال سلوک بیشتر دچار آسیب بود(01/0 p< ).

  نتیجه‌گیری: نتایج حاکی از این است که ادراک، گنجینه واژگان، حافظه و یادآوری کودکان مبتلا به اسکیزوفرنی در مقایسه با اختلال سلوک و آسیب مغزی بیشتر مختل می‌شود. شناسایی نابهنجاری های شناختی به منظور تشخیص صحیح‌تر و انتخاب راهبردهای درمانی و ترمیمی مؤثر برای آسیب‌های مذکور از کاربردها و پیشنهادات عملی مطالعه حاضر است.


غلامحسین اتحاد ، علی حسین خانی، الیاس هاشمی،
دوره 6، شماره 2 - ( 3-1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: عفونت سیستم ادراری ( Urinary Tract Infection ) یکی از شایع ترین عفونت های باکتریایی در انسان است. یکی از انواع شایع آن باکتریوری بدون علامت می باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی میزان شیوع باکتریوری بدون علامت در بین دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی بابل می باشد.

  روش کار: این تحقیق بر روی 207 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی بابل در سال 1380 انجام گرفت. دانشجویان بین سنین 29-18 سال بودند. نمونه ادرار میانه استریل از دانشجویان جمع آوری شد. آزمایش ادرار ( Urine Analysis ) و کشت های افتراقی باکتریایی بر روی همه نمونه های ادرار میانه استریل دو بار انجام شد. شیوع باکتریوری بدون علامت از تقسیم تعداد کل باکتریوری مشاهده شده به تعداد کل نمونه های آزمایش شده به دست آمد.

  یافته ها: آزمون های باکتریایی ادرار میانی در 19 مورد (2/9%) مثبت بود. شایع ترین میکروارگانیسم ها شامل استافیلوکوکوس ساپروفیتیکوس هفت مورد (8/36%)، اشرشیا کولی شش مورد (6/31%) و کلبسیلا سه مورد (8/15%) بود.

  نتیجه گیری: میزان شیوع باکتریوری بدون علامت در مطالعه حاضر بالا بود، بنابراین زنان جوان باید قوانین عمومی بهداشت سیستم تناسلی ادراری را رعایت کنند تا از افزایش میزان شیوع باکتریوری بدون علامت جلوگیری شود.


احد اعظمی ، عباس یزدان بد ، ناطق عباسقلیزاده ، یگانه صادقی ،
دوره 6، شماره 2 - ( 3-1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: برطبق گزارش اخیر وزارت بهداشت، سرطان مری دومین سرطان شایع و کشنده در اردبیل می باشد. مطالعه حاضر به منظور بررسی پاتولوژی و ارتباط آناتومیک قسمت های مختلف مری با عوامل خطر سرطان مری در اردبیل انجام شد.

  روش کار: این مطالعه آینده نگر- از نوع توصیفی- تحلیلی درکلینیک فوق تخصصی گوارش شهر اردبیل در بیماران مراجعه کننده به کلینیک از سال 82-1379 انجام گرفت. بیماران با نشانه های هشداردهنده دستگاه گوارش فوقانی با ویدئوآندوسکوپ فیبراپتیک بررسی شدند و از ضایعات مشکوک به سرطان مری 6-5 عددبیوپسی تهیه شد و سپس تشخیص سرطان مری با پاتولوژی در152 بیمار تایید گردید و با توجه به محل آناتومیک ضایعه، اطلاعات مربوط به سن، جنس، سطح تحصیلات، محل سکونت، مصرف سیگار، مشروبات الکلی و اوپیوم ثبت گردید. در نهایت اطلاعات به دست آمده به کمک نرم افزار آماری 2000 EPI تجزیه و تحلیل شد.

  یافته ها: میانگین سنی بیماران مبتلا به سرطان مری 64/11 ± 59 سال و نسبت جنس مذکر به مونث 1 به 1 بود. 77% بیماران ساکن روستا و 4/93% بیماران بی سواد بودند. 9/82% سرطان ها از نوع SCC ( Squamous Cell Carcinoma )، 4/16% از نوع آدنوکارسینوما و 7/0% کارسینوم درجا بود. شایع ترین محل گرفتاری SCC مری ثلث میانی با 73 بیمار (48%) بود. در مقابل شایع ترین محل آدنوکارسینوم مری با 31 بیمار (20%) در ثلث تحتانی مری قرارداشت. در تحلیل آماری بین سرطان مری با مصرف سیگار، الکل و اوپیوم ارتباط آماری معنی دار وجود نداشت.

  نتیجه گیری: سرطان مری دومین سرطان شایع در اردبیل می باشد این مطالعه نشان داد برخلاف کشورهای غربی در اردبیل سرطان مری ارتباطی با مصرف سیگار و الکل ندارد، بنابراین لازم است برای واضح تر شدن عوامل خطر در اردبیل بررسی های دیگری در خصوص ارتباط سرطان مری با عوامل شناخته شده مانند نیتروزامین ها و محتوای خاک و تولیدات کشاورزی منطقه و خصوصیات ژنتیکی بیماران در آینده صورت گیرد.


نادر پاشاپور ، علی آقایار ماکوئی ، وحید شیخی،
دوره 6، شماره 2 - ( 3-1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: تب تشنج بیماری شایع و خوش خیمی بوده و پیش آگهی خوبی دارد، ولی بررسی های غیر ضروری ممکن است بیمار را دچار عوارض نماید. مطالعه حاضر به منظور بررسی اقدامات انجام شده در برخورد با تب تشنج ساده بار اول و مقایسه آن با دستورالعمل توصیه شده صورت گرفت.

  روش کار: این مطالعه توصیفی- تحلیلی در بیماران بستری شده با تشخیص تب تشنج ساده بار اول در طی سال 1383 در بیمارستان امام خمینی ارومیه انجام شد. اطلاعات با استفاده از مطالعه پرونده ها جمع آوری شد. دستورالعمل توصیه شده انجمن کودکان آمریکا ( American Academy of Pediatrics ) در مورد بررسی تب تشنج به عنوان مرجع جهت مقایسه در نظر گرفته شد. در این بررسی بذل مایع نخاع، آزمایش کامل خون، CRP ( C-Reactive Protein ) و سرعت رسوب گلبول های قرمز، قند خون، کلسیم و الکترولیت های سرم، آزمایش های کلیوی، تجزیه و کشت ادرار و خون، عکس سینه، نوار و اسکن مغزی مورد مطالعه قرار گرفتند.

  یافته ها: 251 مورد کودک 6 تا 60 ماهه وارد مطالعه شدند. آزمایش کامل خون، CRP و سرعت رسوب گلبول های قرمز، قند خون، کلسیم و الکترولیت های سرم، آزمایش های کلیوی، تجزیه و کشت ادرار و خون در 100% موارد و بذل مایع نخاع در 10%، عکس سینه در 24%، نوار مغزی در 4/1% و اسکن مغزی در 65/0% بیماران درخواست شده بود.

  نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد موارد بررسی های غیر ضروری انجام شده زیاد است. در تب تشنج ساده آزمایشات اضافی علیرغم هزینه بالا کمکی به بیمار نمی کند. برای بهبود وضعیت، هماهنگی با برنامه یک آکادمی سازمان یافته ملی یا دستورالعمل تدوین شده AAP توصیه می شود.


حسین دوستکامی، سید هاشم سزاوار، فیروز امانی، عاطفه شادمان،
دوره 6، شماره 2 - ( 3-1385 )
چکیده

  زمینه و هدف : بیماری های عروق کرونر و انفارکتوس حاد میوکارد جزو شایع ترین علت مرگ و میر در جهان و ایران می‌باشند. استفاده از روش های ریواسکولاریزاسیون نقش عمده‌ای در درمان این بیماری ها دارد. استفاده از ترومبولیتیک ها به خصوص استرپتوکیناز به جهت سادگی مصرف و عدم نیاز به پرسنل و تجهیزات خاص با استقبال همراه بوده است. یکی از علایم اثربخشی استرپتوکیناز در ایجاد ریپرفیوژن به ناحیه انفارکته، ایجاد آریتمی به دنبال ریپرفیوژن می‌باشد . مطالعه حاضر به منظور بررسی میزان حساسیت و اختصاصی بودن ایجاد آریتمی ریپرفیوژن جهت پیشگویی عملکرد بطن چپ در بیماران با سکته قلبی قدامی انجام شد .

  روش کار : مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی و آینده‌نگر بود. کلیه بیماران با سکته حاد قدامی قلب که در بخش CCU ( Cardiac Care Unit ) بیمارستان بوعلی بستری شده و استرپتوکیناز دریافت کرده بودند به تعداد 100 نفر وارد مطالعه شدند. بیماران با سابقه نارسایی قلبی و منع مصرف استرپتوکیناز و یا بیمارانی که در عرض شش ساعت اول سکته قلبی فوت کردند و فرصت برای اقدامات تشخیصی وجود نداشت از مطالعه حذف شدند. طی 24 ساعت بعد از زمان بستری، بیماران تحت اکوکاردیوگرافی قرار گرفتند و عملکرد بطن چپ و میزان کسر جهشی ( Ejection Fraction ) تعیین شد. در نهایت اطلاعات جمع‌آوری شده به کمک برنامه آماری SPSS و با استفاده از روش آمار توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت .

  یافته ها : 52% از بیماران حین دریافت استرپتوکیناز و پایش دچار آریتمی شدند که از این تعداد 33% دارای عملکرد بطن چپ طبیعی و 19% دچار اختلال عملکرد بطن چپ بودند. در 48% باقیمانده که آریتمی اتفاق نیفتاد در 21 % عملکرد بطن چپ طبیعی و در بقیه مختل بود .

  نتیجه‌‌گیری : نتایج این مطالعه نشان داد که ایجاد آریتمی ریپرفیوژن می‌تواند با حساسیت 61% و اختصاصیت 58% ابقای عملکرد بطن چپ را پیش‌گویی کند و بین ابقای ‌عملکرد ‌بطن ‌چپ‌ بعد از درمان‌ با استرپتوکیناز و ایجاد ‌ریپرفیوژن رابطه آماری معنی دار وجود داشت(05/0 p< ) .

 


مهزاد مهرزاد صدقیانی، هاله آیت الهی، فریبا نانبخش، آتوسا مجاهدیه،
دوره 6، شماره 2 - ( 3-1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: نازایی در 15-10درصد از زوجین دیده می شود. تلقیح داخل رحمی IUI ( Intra Uterine Insemination ) یک روش اولیه، ساده و موثر در درمان نازایی در اختلالات تخمک گذاری، نازایی با علت نامشخص، عامل سرویکال و بعضی از موارد عامل مردانه می باشد. مطالعه حاضر به منظور بررسی میزان موفقیت روش IUI در رابطه با علل مختلف نازایی دربخش نازایی کوثر انجام شده است.

  روش کار: در این مطالعه گذشته نگر، 404 زوج نازا با استفاده از پرسشنامه ای که حاوی اطلاعات دموگرافیک زوجین، طول مدت نازایی، شمارش و تحرک اسپرم، تعداد و قطر فولیکول های تخمدانی و وضعیت رحم، لوله ها و نتایج حاملگی بود مورد مطالعه قرار گرفتند. سپس نتایج با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.

  یافته ها: میزان حاملگی برای بیمارانی که مشکل تخمک گذاری و علل مردانه داشتند به ترتیب 1/11% و 1/7 % بود . از نظر شمارش اسپرم و قطر فولیکول های تخمدانی در بیماران حامله شده و غیر حامله اختلاف آماری معنی داری وجود نداشت.

  نتیجه گیری: در رابطه با علل مختلف نازایی بهترین نتایج درمانی با استفاده از روش IUI ، در نازایی با علل تخمدانی حاصل شد. بیماران با سن بالای 40-35 سال پیش اگهی خوبی در سیکل های COH-IUI نداشتند. در این موارد سایر روش های ART ( Assistant Reproductive Technology ) توصیه می گردد.


رضا علی پناه مقدم، محمد رهبانی نوبر،
دوره 6، شماره 2 - ( 3-1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: پراکسیداسیون لیپیدی در سال های اخیر مورد توجه فراوانی قرار گرفته است. پراکسیداسیون لیپیدی با سرطان، پیری و سایر بیماری ها از جمله آترواسکلروز ارتباط دارد. در ایجاد آتروما، واکنش های متقابل پیچیده بین سلول های دیواره شریان و لیپوپروتئین ها و عمدتا LDL اکسید شده دخیل می باشند. این مطالعه به منظور بررسی ارتباط مالون دی آلدئید سرم ( Malondialdehyde ) به عنوان مهمترین شاخص پراکسیداسیون لیپیدی با تغییرات غلظت لیپید و لیپوپروتئین های سرم در بیماران مذکر زیر 55 سال مبتلا به بیماری عروق کرونری CAD ( Coronary Artery Disease ) انجام شد.

  روش کار: ‌51 بیمار مذکر زیر 55 سال که بیماری آنها از طریق آن‍ژیوگرافی به اثبات رسیده بود و در بیمارستان شهید مدنی تبریز بستری شده بودند و 60 مرد به ظاهر سالم که از نظر سن و جنس با بیماران همسان بودند به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. سطح سرمی MDA به روش کالوری متریک با استفاده از واکنش تیوباربیتوریک اسید ( TBA ) و غلظت لیپید و لیپوپروتئین ها توسط روش های آنزیمی استاندارد اندازه گیری شدند.

  یافته ها: ‌نتایج حاکی از افزایش سطح سرمی MDA ، در بیماران نسبت به گروه کنترل بود (03/0= p )، همچنین بررسی غلظت سرمی کلسترول، تری گلیسیرید و LDL-C و نسبت LDL-C به HDL-C بیانگر افزایش این عوامل در گروه بیماران نسبت به گروه کنترل می باشد (03/0= p ). بین سطح سرمی MDA و عوامل خطر بیوشیمیایی شامل تری گلیسیرید، کلسترول، LDL-C و نسبت LDL-C به HDL-C رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت(03/0= p ). بعلاوه بین سطح سرمی MDA و سطح سرمی HDL-C رابطه منفی و معنی داری مشاهده شد(03/0= p ). بین سطح سرمی MDA با سن و BMI ( Body Mass Index ) گروه بیماران ارتباط معنی داری وجود نداشت.

  نتیجه گیری: با توجه به ارتباط معنی دار به دست آمده از میزان سرمی عوامل MDA ، کلسترول، تری گلیسیرید،‌ LDL-C ، HDL-c و نسبت LDL-C به HDL-C در افراد مبتلا به CAD در مقایسه با گروه کنترل، بنظر می آید پایش و کنترل این عوامل در افراد مذکور می تواند در جلوگیری از بروز و پیشرفت ضایعات آترواسکلروز مفید باشد.


محمد علی محمدی، بهروز دادخواه، هاشم سزاوار، ناصر مظفری ،
دوره 6، شماره 2 - ( 3-1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: تبعیت مبتلایان از رژیم درمانی جهت دستیابی به کنترل فشارخون همواره امری چالش برانگیز بوده است و از طرفی سیستم های حمایتی ناکافی، برنامه ریزی غیر موثر پیگیری بیماران، ناتوانی بیمار در انجام اقدامات درمانی در زمان عود بیماری، عدم رعایت و پیگیری رژیم غذایی و دارویی، ترخیص بدون برنامه ریزی و کمبود آگاهی نسبت به عوامل خطر بیماری و رژیم درمانی، همه از عوامل قابل کنترلی هستند که سبب بستری مجدد بیماران مبتلا به پرفشاری خون می گردند. مطالعه حاضر به منظور تعیین تاثیر پیگیری بر کنترل فشارخون بیماران با پرفشاری خون انجام شده است.

  روش کار: در این مطالعه مداخله ای، بیماران هیپرتانسیو مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان به طور تصادفی در دو گروه مورد (100 نفر) و شاهد (100 نفر) قرار گرفتند. پس از جمع آوری اطلاعات اولیه در بیماران گروه مورد با مراجعه به منازل در ماه اول، دوم و سوم در خصوص نقش تغذیه و تحرک، مصرف منظم دارو جهت کنترل فشارخون آموزش داده شد. سپس مجددا فشار خون بیماران در دو گروه کنترل و میانگین فشارخون مقایسه گردید. اطلاعات به دست آمده وارد نرم افزار آماری SPSS شد و با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی (با آزمون های مجذور کای و تی) تجزیه و تحلیل شد.

  یافته ها: 4/55% بیماران مورد و 3/54% بیماران گروه شاهد سابقه فامیلی پر فشاری خون داشتند. میانگین BMI ( Body Mass Index ) قبل از مداخله در گروه مورد و شاهد به ترتیب56/5 ± 8/26 ، 66/14 ± 04/28 و بعد از مداخله به ترتیب 38/5 ± 96/25، 29/14 ± 61/27 بود. قبل از اجرای برنامه پیگیری 13/39% گروه مورد و 87/35% گروه شاهد سابقه مصرف منظم دارو داشتند که بعد از پیگیری به ترتیب 6/44% و 4/42% شده بود. پس از اجرا برنامه پیگیری 83/22% گروه مورد و 39/17% گروه شاهد در عرض سه ماه یک بار به اورژانس یا مطب پزشکان مراجعه کرده بودند. میانگین فشارخون سیستولیک دو گروه مورد و شاهد پس از اجرای برنامه مداخله به ترتیب ± 133 و ± 153 میلی متر جیوه بوده و این اختلاف از لحاظ آماری نیز معنی دار بود (001/0> p ). بعد از اجرای پیگیری میزان کنترل فشارخون سیستولیک در گروه مورد 8/59% و در شاهد 9/35% بود و این تفاوت معنی دار بود (001/0> p ).

نتیجه گیری: نتایج حاصل از مطالعه حاضر نشان داد پس از اجرای برنامه آموزش و پیگیری در گروه مورد کنترل فشارخون بهتر از گروه شاهد بود بنابراین پیشنهاد می شود برنامه های آموزشی بیماران و پیگیری و بازدید از منزل به عنوان یک روش موثر در مراقبت های بهداشتی و درمانی بیماران هیپرتانسیو به کار گرفته شود.
مهدی فرهودی ، محمد کاظم طرزمنی، خندان قنادی امامی،
دوره 6، شماره 2 - ( 3-1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: بیماری های عروقی مغز شایع ترین بیماری دستگاه اعصاب و سومین علت مرگ افراد بالاتر از 45 سال می‎باشد. بیشتر سکته‎ها در بزرگسالان ایسکمیک بوده و حدود یک پنجم آن را تنگی های داخل یا خارج جمجمه‎ای شریان کاروتید داخلی تشکیل می‎دهند. ‎ اولتراسونوگرافی یک روش غیرتهاجمی، مقرون به صرفه و بی‎خطر برای بررسی عروق داخل و خارج جمجمه می‎باشد که به دو صورت داپلر ترانس کرانیال ( Trans Cranial Doppler ) و داپلکس کاروتید انجام می‌شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی کامل بودن روش TCD جهت تشخیص تنگی های قابل ملاحظه کاروتید که ایجاد علامت می‎کنند، انجام شده است.

  روش کار: مطالعه به صورت توصیفی- تحلیلی در 50 بیمار متوالی از بیماران بستری در بخش اعصاب بیمارستان امام که هم تحت TCD و هم داپلکس کاروتید قرار گرفته بودند انجام گرفت، متغیر های سرعت جریان خون، وجود جریان خون جانبی و میزان تنگی گزارش شده توسط دو روش فوق مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت اطلاعات به دست آمده با کمک نرم افزار آماری SPSS نسخه 5/11 و با استفاده از آزمون های آماری تی،‌ مجذور کای و فیشر تجزیه و تحلیل شد.

  یافته ها: از 50 فرد مورد مطالعه 34 مورد (68%) مرد و بقیه زن بودند. میانگین سنی افراد 66 سال بود.70% بیماران بالای 65 سال و 68% سابقه پرفشاری خون داشتند. (بین پارامترهای سرعت جریان خون سیستولی و دیاستولی و نمایه ضربان داری به دست آمده از TCD و داپلکس از شریان کاروتید داخلی، تفاوت آماری معنی‎دار وجود نداشت). بین درصد تنگی گزارش شده توسط TCD و داپلکس تفاوت آماری معنی‎دار وجود نداشت. در 57/78% موارد TCD بیمارانی که تنگی کاروتید داشتند، جریان خون جانبی وجود داشت.

  نتیجه گیری: وجود ارتباط قابل قبول از نظر پارامترهای سرعت جریان بین دو روش TCD و داپلکس کاروتید و همچنین بین درصد تنگی‎های گزارش شده توسط دو روش ذکر شده در این مطالعه نشان ‎داد که انجام TCD برای تشخیص تنگی‌های قابل ملاحظه کاروتید (که سبب اختلال همودینامیک می‎شوند) و نیز در غربالگری بیماران دچار حوادث عروق مغزی یک روش مفید می‎باشد، ولی برای ارزیابی دقیق تنگی، نوع پلاک و تشخیص تنگی های زیر 50% انجام داپلکس کاروتید نیز ضرورت دارد و در واقع مکمل همدیگرند.


فریده گلفروشان، عفت خدائیانی، شهلا بابائی نژاد ، دلارا لاغوثی ،
دوره 6، شماره 2 - ( 3-1385 )
چکیده

  زمینه و هدف:دیابت از نظر بالینی و ژنتیکی گروه ناهمگونی از اختلالات است که با سطوح بالای غیر طبیعی گلوکز در خون مشخص می شود. پوست هم در اثر تغییرات متابولیکی حاد و هم در اثر عوارض دژنراتیو مزمن دیابت درگیر می شود . ضایعات پوستی به طور شایع در بیماران دیابتی دیده شده وبه طور عام حدود 30% از این بیماران اختلالات پوستی دارند. این مطالعه با هدف بررسی شیوع ضایعات پوستی در بیماران دیابتی مراجعه کننده به درمانگاه پوست و دیابت بیمارستان سینای تبریز طرح ریزی و انجام شد.

  روش کار: مطالعه حاضر، یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است که در بیماران دیابتی دارای ضایعه پوستی مراجعه کننده به درمانگاه دیابت و پوست بیمارستان سینای تبریز در سال 1382 انجام شد. پرسشنامه ای با متغیرهای از قبیل سن، جنس، شغل، نوع دیابت، مدت دیابت، کنترل قند خون، دریافت درمان منظم، نوع ضایعه و غیره تهیه و برای هر بیمار دارای ضایعه پوستی به طور جداگانه تکمیل شد. ضایعات پوستی ناشی از سوختگی، از مطالعه حاضر حذف شدند. داده های به دست آمده به کمک نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون های مجذور کای و فیشر تجزیه و تحلیل شد.

  یافته ها: در 500 بیمار مبتلا به دیابت، 80 بیمار (16%) ضایعه پوستی داشتند. 5/57% این بیماران مرد و 2/91% بیماران دیابت نوع II داشتند. متوسط سن بیماران 54/1 ± 86/56 سال بود و متوسط مدت دیابت 82/0 ± 87/10 سال به دست آمد. بیشترین گروه سنی دارای ضایعه پوستی، جمعیت بالای 50 سال بودند. زخم نکروتیک30 مورد (6%) و درموپاتی دیابتی 22 مورد (4/4%) شایع ترین ضایعات پوستی در بیماران دیابتی بودند، در حالی که سایر ضایعات مثل عفونت ها، اسکلرودرموئید، ضایعات منگنه ای، زخم نوروپاتیک، دیابتیک بولا، درماتیت و لیکن پلان شایع نبودند. 5/97% بی ماران دیابتی دارای ضایعه پوستی کنترل ضعیف قند خون داشتند. میزان زخم پای دیابتی (مجموع زخم نوروپاتیک، نکروتیک، منگنه ای وسلولیت) 12% بود که در 6/21% منجر به قطع عضو شده بود.

نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر نشان داد که میزان ضایعات پوستی در بیماران دیابتی در مقایسه با مطالعات سال های قبل کاهش یافته است که می تواند به علت افزایش دانش و توجه بیماران به بیماری دیابت و عوارض آن باشد.
بهنام محمدی قلعه بین، اسماعیل فلاح ، محمد اصغر زاده ، عبدالحسن کاظمی، احمد دریانی، فیروز امانی ، سعیده امانی، مینا آقازاده ، رسول عبداللهی ، روح ا... عرب،
دوره 6، شماره 2 - ( 3-1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: کریپتوسپوریدیوم یک انگل داخل سلولی-خارج سیتوپلاسمی است که در 20 سال اخیر بعنوان یک عامل بیماریزای انسانی مهم مورد توجه قرار گرفته است. آلودگی به این انگل می تواند از طریق آب و غذای آلوده به مدفوع و یا از طریق تماس حیوان با انسان و یا انسان با انسان صورت گیرد. در افرادی که دارای سیستم ایمنی ضعیفی هستند علایم ایجاد شده توسط این انگل مانند ضعف و ناتوانی، اسهال شبه وبایی، اسپاسم های شدید شکمی، تب پایین، کاهش وزن و بی اشتهایی، بسیار شدید است. از آنجایی که تا کنون مطالعه ای منطقه ای درباره کریپتوسپوریدیوزیس انجام نشده بود مطالعه حاضر با هدف بررسی شیوع آن در بین کودکان بستری در بیمارستان های اردبیل طراحی و اجرا گردید.

  روش کار: این مطالعه یک بررسی توصیفی- تحلیلی بود که از تابستان 1383 تا بهار 1384 روی 371 کودک که در بیمارستان های سبلان و علی اصغر (ع) اردبیل بستری بودند انجام پذیرفت. برای هر فرد یک پرسشنامه تکمیل شد. نمونه های مدفوع به روش فرمل- اتر تغلیظ شده و به روش زیل - نلسون تغییر یافته رنگ آمیزی شدند. نتایج توسط آزمون آماری مجذور کای ودر نرم افزار آماری SPSS نسخه 11 تجزیه و تحلیل شدند.

  یافته ها: 371 نمونه مدفوع از 371 کودک مبتلا به اسهال تحت آزمایش قرار گرفت. اووسیت های کریپتوسپوریدیوم در 15 نمونه از 371 نمونه مورد بررسی شناسایی شدند و میزان شیوع 04/4% به دست آمد. در بیمارانی که آلوده بودند، 7/66% در رده سنی 6 تا 24 ماه، 20% در رده سنی 25 تا 48 ماه و 3/13% در رده سنی بین 49 تا 72 ماه قرار داشتند.

  نتیجه گیری: از آنجایی که میزان شیوع کریپتوسپوریدوز در سن 24-6 ماه بیشتر بود، لزوم آموزش های بهداشتی برای مادران این گروه سنی بیشتر احساس می شود.


عبدالجلال مرجانی،
دوره 6، شماره 2 - ( 3-1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: بیماری دیابت ممکن است با عدم تعادل بین تاثیر دفاعی آنتی اکسیدان ها و افزایش تولید رادیکال های آزاد ارتباط داشته باشد. با توجه به تناقض یافته ها و تعیین تغییرات مالون دی آلدئید پلاسما و فعالیت آنزیم آنتی اکسیدان سوپراکسیددسموتاز گلبول قرمز در بیماران دیابتی نوع II مطالعه حاضر طراحی و انجام شد.

  روش کار: این مطالعه مورد- شاهدی با روش نمونه گیری تصادفی در سال 1384 انجام شد. 38 بیمار دیابتی نوع II مراجعه کننده به درمانگاه دیابت مرکز آموزشی- درمانی پنج آذر و 19 فرد سالم که از لحاظ سن و جنس با بیماران دیابتی همسان بودند برای مطالعه انتخاب گردیدند . از بیماران نمونه خون هپارینه تهیه شد. پلاسمای جدا شده جهت انجام آزمایش قند خون، پراکسیداسیون لیپید و گلبول های قرمز خون جهت آزمایش های هموگلوبین گلیکوزیله و فعالیت آنزیم سوپراکسید دسموتاز استفاده شد. در پایان نتایج به دست آمده با برنامه آماری SPSS نسخه 10 و آزمون تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

  یافته ها: در مطالعه حاضر سطح پلاسمایی مالون دی آلدئید بیماران دیابتی نوع II (80 /0 ± 27/6 نانومول در میلی لیتر) در مقایسه با گروه کنترل (98/0 ± 56/3 نانومول در میلی لیتر) افزایش معنی داری نشان داد (05/0 p< ). فعالیت آنزیم سوپراکسید دسموتاز گلبول قرمز بیماران دیابتی نوع II (36/59 ± 78/678 واحد در گرم هموگلوبین) در مقایسه با گروه کنترل ( 98/52 ± 47/1056 واحد در گرم هموگلوبین) کاهش معنی داری داشت (05/0 p< ).

  نتیجه گیری: وجود اختلاف معنی دار در افزایش مالون دی آلدئید و کاهش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان بیماران دیابتی ممکن است در پیشرفت عوارض خطرناک در این بیماران نقش مهمی ایفا نماید. زیرا افزایش سطح مالون دی آلدئید و کاهش سیستم دفاعی آنتی اکسیدانی در بدن می تواند منجر به تخریب سلولی شود. به همین دلیل بیماران دیابتی ممکن است به آنتی اکسیدان های بیشتری نیاز داشته باشند. استفاده از مکمل های دارویی و غیر دارویی مهار کننده رادیکال های آزاد مانند ویتامین E ، C و ترکیبات حاوی ویتامین C (مرکبات) نقش مهمی در تقویت سیستم دفاعی آنتی اکسیدانی داشته و می تواند در بهبود زندگی بیماران دیابتی بسیارمهم باشد.


محمد نریمانی، یوسف خنیا، عباس ابوالقاسمی، مسعود گنجی، جعفر مجیدی،
دوره 6، شماره 2 - ( 3-1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: یافته‌های بالینی نشان می‌دهد که فشار روانی ناشی از رویدادهای روزمره زندگی به تدریج فعالیت سیستم های مختلف بدن از جمله سیستم ایمنی را تحت تاثیر قرار داده و می‌تواند آنها را تضعیف و مختل سازد. متغیرهای گوناگون می‌تواند این تاثیر را تعدیل و یا تقویت نماید. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه میان صفات شخصیتی (عزت نفس، سرسختی، شخصیت نوع A )، استرس و مهارت های مقابله با آن با سیستم ایمنی بدن در پرستاران بود.

  روش کار: مطالعه از نوع توصیفی - تحلیلی بود و تعداد 246نفر با روش نمونه‌گیری تصادفی منظم انتخاب شدند. در مرحله اول پرسشنامه‌های عزت‌نفس، سرسختی، شخصیت نوع A ، استرس، مهارت های مقابله با استرس در شیفت‌های کاری توسط آزمودنی ها تکمیل شدند. در مرحله دوم مطالعه، دو سی سی خون جهت اندازه‌گیری میزان آنتی‌بادی‌های مورد مطالعه از آزمودنی ها گرفته شد، همچنین با توجه به ماهیت تحقیق از روش تحقیق همبستگی استفاده شد.

  یافته‌ها: یافته ها نشان داد که پادتن (آنتی‌بادی) IgG با عزت نفس و آنتی بادی IgM با شخصیت نوع A در پرستاران مرد رابطه مثبت و معنی دار داشت (05/0 p< ) . اما رابطه سرسختی، مهارت های مقابله با استرس و استرس با متغیرهای سیستم ایمنی بدن معنی دار نبود و از میان متغیرهای پیش‌بین (سرسختی، عزت‌نفس، شخصیت نوع A ، استرس و مهارت های مقابله با استرس) تنها متغیر استرس با متغیر ملاک (آنتی‌‌بادی IgA ) ارتباط معنی‌داری را نشان داد (05/0= p ) .

  نتیجه‌گیری: با توجه به یافته های حاصله می‌توان نتیجه گرفت که عزت نفس در موقعیت‌های استرس‌زا به خصوص استرس مزمن، می تواند متغیر IgG را تعدیل کند. بنابراین باید در مشاغل سخت چون پرستاری در کنار توانایی‌های جسمی، خصوصیات روانشناختی افراد جزو عوامل مهم اشتغال مورد توجه قرار گیرد.


فرهاد صالح‌زاده، دینا امامی، علی اصغر ذوالفقاری، عباس یزدان‌بد، شهرام حبیب‌زاده، بهمن بشردوست، منوچهر براک، ایرج فیضی، هرمز عظیمی، مارینا جستان، جعفر خلفی،
دوره 6، شماره 3 - ( 6-1385 )
چکیده

  زمینه و هدف: بیماری تب مدیترانه فامیلی FMF ( Familial Mediterranean Fever ) ، سردسته سندرم های تب‌های دوره‌ای ارثی است که احتمالا زمانی فقط در کشورهای اطراف در‌یای مدیترانه شایع بود. ولی امروزه به دلیل مهاجرت های قومی وسیع نژادهای ترک، یهود، عرب و ارمنی از گسترش قابل توجهی در دنیا برخوردار می‌باشد. با توجه به موقعیت جغرافیایی اردبیل، نژاد ترک و نزدیکی به دریای مدیترانه شیوع FMF ، در اردبیل قابل توجه است. هدف از مطالعه حاضر توجه بیشتر به این بیماری و معرفی FMF ، به عنوان یک بیماری شایع قابل توجه در اردبیل است. توصیف تابلو‌های بالینی و خصوصیات آن موجب آشنایی بیشتر جامعه پزشکی با این بیماری شده و مانع تاخیر و یا اشتباه تشخیصی خواهد شد.

  روش کار: این پژوهش یک مطالعه توصیفی است که در طی یک سال از شهریور 1383 تا 1384 انجام شده است. لیست بیماران تشخیص داده شده FMF ، بر اساس معیارهای تشخیصی تل‌ها شومر ( Tel-Hashomer criteria ) از پرونده‌های درمانگاه روماتولوژی اطفال بیمارستان علی اصغر و یا موارد معرفی شده از کلینیک‌های خصوصی پزشکان متخصص جمع‌آوری گردید. در نهایت از مجموع 112 بیمار، 74 بیمار وارد مطالعه شدند. از کلیه بیماران مصاحبه حضوری به عمل آمد و پرسشنامه مربوطه تکمیل گردید و تابلوی بالینی بیماری، مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت اطلاعات جمع‌آوری شده به کمک نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد.

  یافته‌ها: FMF در گروه سنی اطفال ( زیر18سال) شایع تر بود (76%) و در مردان کمی بیشتر از زنان دیده شد (نسبت مرد به زن1/1). درد شکم شایع ترین شکایت اصلی در 74% موارد وجود داشت و شایع ‌ ترین تظاهرات بالینی شامل درد شکم و تب به ترتیب با شیوع 95% و 84% بودند . بیشترین طول مدت درد 72ـ12 ساعت (76%) بود. در 5/63% موارد طول دوره رهایی از درد در بیماران این مطالعه یک هفته تا یک ماه بود. 85% بیماران سابقه بستری‌های متعدد تشخیصی داشتند و در 32% موارد به اشتباه تحت عمل جراحی اورژانس قرار گرفته‌ بودند. در کل 92% بیماران با تشخیص های غلط، قبلا داروهایی مصرف کرده بودند. 20% بیماران سابقه فامیلی مثبت برای FMF ذکر می‌کردند. در 50% موارد والدین باهم فامیل بودند و در 5/59% آنها تاخیر تشخیصی بالای سه سال وجود داشت.

  نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌داد که FMF در منطقه‌ اردبیل شیوع بالایی دارد که کاملا دور از انتظار می‌باشد. شایع ترین سن تظاهر بیماری زیر 18 سال بوده و شروع و تظاهر اولیه بیماری بالای 40 سالگی نادر است. آمار بالای جراحی‌های اورژانسی اشتباه و بستری‌های متعدد و درمان‌های غلط قبلی تاییدی بر این مطالب است که بیماری در میان جامعه پزشکی ما ناشناخته یا حداقل کم شناخته است. در مطالعه حاضر برخی از علایم بالینی شامل علایم چشمی و پارستزی به عنوان یافته‌های جدید و نادر در بیماران FMF مورد توجه قرار گرفته است.


قدرت اخوان اکبری، مسعود انتظاری اصل، فیروز امانی،
دوره 6، شماره 3 - ( 6-1385 )
چکیده

زمینه و هدف: لارنگوسکوپی و لوله گذاری تراشه می تواند موجب پاسخهای همودینامیک به شکل افزایش فشار خون و ضربان قلب و همینطور سبب بی نظمی ضربان قلب و ایسکمی میوکارد گردد. این تغییرات در افراد مسن می توانند تهدید کننده زندگی باشند. مطالعه حاضر به صورت کار آزمایی بالینی جهت مقایسه اثرات دو داروی مخدر سریع الاثر آلفنتانیل و رمی فنتانیل بر پاسخ های همودینامیک به القای بیهوشی و لوله گذاری تراشه در افراد مسن به انجام رسید.

روش کار: مطالعه حاضر به صورت کارآزمایی بالینی دوسوکور بر روی 40 بیمار 65 سال و بالاتر که کاندید عمل جراحی کاتاراکت تحت بیهوشی عمومی بودند، انجام شد. بیماران به صورت تصادفی به دو گروه 20 نفره تقسیم شدند. در گروه اول، آلفنتانیل 10 میکروگرم بر کیلوگرم و در گروه دوم رمی فنتانیل 5/0 میکروگرم بر کیلوگرم قبل از القای بیهوشی تزریق شد. هر دو گروه در روش بیهوشی به جز مخدرها یکسان بودند. در طی بیهوشی از انفوزیون آلفنتانیل 1 میکروگرم بر کیلوگرم در دقیقه برای گروه اول و رمی فنتانیل 1/0 میکروگرم بر کیلوگرم در دقیقه برای گروه دوم استفاده شد. تغییرات همودینامیک شامل ضربان قلب، فشار خون سیستولی، فشار خون دیاستولی و فشار متوسط شریانی اندازه گیری و در هشت نوبت، قبل از القای بیهوشی، بعد از تزریق داروها، بعد از لوله گذاری تراشه و در پنج نوبت در حین بیهوشی ثبت گردید. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی در نرم افزار آماری SPSS در قالب آزمونهای آماری T ، مجذور کای و آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل گردید.

یافته ها:
بلافاصله پس از تزریق داروهای مخدر، تمام متغیرهای همودینامیک کاهش یافت. با این وجود کاهش فشار خون دیاستولی بطور معنی داری در گروه رمی فنتانیل بیشتر از گروه آلفنتانیل بود (p<0/05) . پس از لارنگوسکوپی و لوله گذاری تراشه، تمام متغیرهای همودینامیک دچار افزایش شدند و در طی کمتر از ده دقیقه به تدریج کاهش پیدا کردند. فشار خون سیستولی، فشار خون دیاستولی و متوسط فشار شریانی این کاهش بطور معنی داری در گروه رمی فنتانیل بیشتر از گروه آلفنتانیل بود (p<0/05). اگر چه ضربان قلب در چند دقیقه پس از لوله گذاری کاهش یافت ولی این کاهش در دو گروه اختلاف معنی داری با هم نداشت (p>0/05). میزان استفاده از داروی افدرین برای جبران افت شدید فشار خون در گروه رمی فنتانیل (11 بیمار) بطور معنی داری بیشتر از گروه آلفنتانیل (4 بیمار) بود. (p<0/05).

نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه، رمی فنتانیل بیشتر از آلفنتانیل تغییرات همودینامیک ناشی از لارنگوسکوپی و لوله گذاری تراشه را کاهش می دهد. با این وجود رمی فنتانیل در برخی موارد در طی بیهوشی منجر به افت فشار خون می گردد. افزایش تعداد ضربان قلب پس از لارنگوسکوپی ولوله گذاری تراشه بین دو دارو تفاوت مهمی با هم نداشت.


صفحه 9 از 30     

مجله دانشگاه علوم پزشکی اردبیل Journal of Ardabil University of Medical Sciences
Persian site map - English site map - Created in 0.25 seconds with 50 queries by YEKTAWEB 4623